(عکس) ماجرای موتورسواری ستاره فوتبال چه بود؟
سایر خبرها
زلاتان: اگر میلان بخواهد، می مانم
ورزش سه: زلاتان ابراهیموویچ، ستاره میلان، می گوید اگر پائولو مالدینی بخواهد، حاضر است برای یک فصل دیگر نیز در میلان بماند. زلاتان ابراهیموویچ در روزهای گذشته به مدت پنج شب در فستیوال موسیقی سن رمو شرکت داشت و یکی از مجریان این برنامه بود. زلاتان در مصاحبه با RAI راجع به تجربیاتش و برنامه هایش برای آینده صحبت کرده است. زلاتان گفت: "قبل از اینکه پا به صحنه بگذارم، نمی خواستم ...
زلاتان: بعد از رفتنم به پاری سن ژرمن چند ماه با گالیانی قهر بودم
او را رئیس صدا می زنم. زلاتان ادامه داد: در پایان فصل 12-2011 من و گالیانی با هم جلسه ای داشتیم و من آنجا به او گفتم که تمام تابستان با من تماس نگیرد، چون می دانستم که می خواهد مرا به تیمی دیگر منتقل کند. همه چیز خوب پیش رفت تا اینکه دو روز به آغاز اردوی پیش فصل، گالیانی تماس گرفت. فکر می کردم که او فقط برای احوالپرسی به من زنگ زده است اما او زنگ زده بود که بگوید می خواهد مرا به پاری سن ژرمن بفرستد. در نهایت من به پاری سن ژرمن رفتم و البته در آنجا هم احساس خوبی داشتم اما تا چند ماه بعد از جدایی ام از میلان با گالیاری صحبت نکردم. ...
زلاتان: اگر مالدینی بخواهد، آماده ام در میلان بمانم
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، زلاتان ابراهیموویچ که این فصل در 21 بازی آمار 16 گل زده را از خود برجای گذاشته، احتمال ماندنش در این تیم را رد نکرد، این در حالی است که قرارداد فعلی اش با باشگاه میلان در پایان فصل جاری به پایان خواهد رسید. ایبرای 39 ساله در گفت وگو با برنامه که تمپو که فا از شبکه تلویزیونی رای ایتالیا درباره تجربه پنج شب حضورش در فستیوال موسیقی سن رمو ایتالیا به عنوان مجری ...
قاتل دوست صمیمی،دوبار خودکشی کرد/ تعویق محاکمه تا زمان بهبودی
آژانس خبری ریحان : این مرد به مأموران گفت: پسرم شهرام جوان موفق و ثروتمندی است که چند روزی است از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. تلفن او نیز خاموش است و ما نگران او هستیم. پسرم آخرین بار با دوستش روزبه بیرون رفته بود. او دشمنی نداشت فقط می دانم با یکی از دوستانش اختلاف حساب داشت و دوستش از او پول قرض گرفته بود. مأموران برای تحقیق درباره سرنوشت شهرام ابتدا روزبه را احضار کردند و مورد ...
ناگفته های تاجگردون از رد اعتبارنامه اش در مجلس
جواب می دادم؟ *به رسانه ها! به مردم! رسانه ها از من درباره اموالم سوال کردند، من هم گفتم اموالم همین است. همان روزها هم آقای توکلی بیشترین حرف ها را علیه من می زد. یک بار به ایشان در صحن علنی گفتم تو این حرف ها را می زنی؟ اموال من که همین است، می گویید پدرم خان و کدخدا است و خودم هم 30 سال است که رانت خواری می کنم! گفتم آقای توکلی عزیز من دانش آموز بودم که تو وزیر شدی، شما ...
رأفت: استعفا کردم تا شهرداری آستارا را نجات دهند
.... درست نیست مسئولان پولی ندهند و فقط وعده و وعید باشد. زمانی که آمدم، تلنگر زدم و گفتم کمک کنید. آستارا شهری کم جمعیت اما از لحاظ اقتصادی بسیار خوب است. با این حال اراده ای در میان مسئولان ندیدم و بازیکنان ما تنها هستند. من هم استعفا کردم تا شاید با رفتن من، دوست یا آشنایی بیاید تیم را نجات دهد و با خودش پول و امکانات بیاورد. از همه بازیکنان راضی هستم و امیدوارم مرا حلال کنند. چند ...
خواهری که قربانی عشق برادرش شد
خانه می رفت من تنها می شدم مرا فراموش می کرد من می خواستم خواهرم فقط کنار من باشد اما اشتباه کردم یک لحظه عصبانی شدم و نفهمیدم چه کار می کنم. حالا هم خواهرم را از دست دادم و هم زندگی خودم را نابود کردم. من تازه دانشگاه قبول شده بودم و می خواستم مهندس شوم حالا دیگر آینده خودم هم تباه شد. با اینکه بیش از 15 سال از این پرونده جنایی می گذرد پسر جوان به حبس محکوم شد و دوران محکومیتش را سپری می کند. ...
هدیه عجیب جشن ازدواج
مرا درمی آورد. می گفت وقتی تو وارد می شوی، عین اسب هایی، فقط شیهه کم داری. چون من خیلی اسب دوست داشتم. با یارشاطر در باشگاه سوارکاران به سواری می رفتم. اسب کرایه می کردیم، می رفتیم سواری. برای همین می گفت عین اسبی. عین من ادا درمی آورد. دانشور در خاطره ای دیگر درباره ملاقاتش با پروین اعتصامی تعریف می کند: در دانشکده ادبیات، پشت میز کتابداری می دیدمش. چشم های درشتش کمی تاب داشت و روسری سر ...
گفتگو با عاملان جنایت هولناک در بلوار ابوذر / آنها زن و شوهر و دختر خانواده را کشتند و جسدشان را سوزاندند
.... نمی دانید چقدر طلا و جواهر به خودش آویزان کرده بود! همه اینها باعث شد تا وسوسه سرقت به جانم بیفتد. شغلت چه بود؟ با موتور کار می کردم و وضع مالی خوبی نداشتم. پس طراح اصلی نقشه تو بودی؟ بله. مونا و محسن قبول نمی کردند. در همین لحظه محسن می گوید: هم خودش را بدبخت کرد هم ما را. من از همان اول به او گفتم این بازی خطرناک است. سرقت کار ما نیست اما قبول نکرد. با مونا چطور ...
خطرات هوا و هوس
. بخاطر هوست سیگاری شدی، تریاکی و معتاد شدی. بخاطر هوست زیاد غذا خوردی مریض شدی، بدخوری کردی، کم خوری کردی. بخاطر هوست با این رفیق شدی، بخاطر هوست با این شریک شدی. بزرگترین دشمن تو هوس های توست. چرا؟ برای اینکه ناپیداست. 1- ناپیداست. 2- ممکن است چیزی پیدا نباشد در کمین است. 3- کمتر از چشم به هم زدن، دلیل من چیست؟ در دعا داریم الهی لا تکلنی الی نفسی بحث نفس است. خدایا مرا به هوس های خودم واگذار نکن ...
روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار خیبر
ماشین بود؛ دیر کرده بود.مهدی دور و برش می پلکید. همیشه با ابراهیم غریبی می کرد، ولی آن روز بازیش گرفته بود. ابراهیم هم اصلاً محل نمی گذاشت. همیشه وقتی می آمد مثل پروانه دور ما می چرخید، ولی این بار انگار آمده بود که برود. خودش می گفت روزی که من مسئله ی محبت شما را با خودم حل کنم، آن روز، روز رفتن من است. عصبانی شدم و گفتم تو خیلی بی عاطفه ای. از دیشب تا حالا معلوم نیست چته. ...
علی اکرمی تلاش برای پیوند نیروهای سیاسی را به جاه طلبی و شهرت مقدم کرده بود
صداها آشناست. گوشم را به در سلول گذاشتم و صدای علی اکرمی را تشخیص دادم. از هیجان ضربان قلبم بالا رفت. خودم را جمع و جور کردم و پرسیدم: مارلیک تویی؟ ( می خواستم مطمئن شوم که این صدای علی است که آخرین بار او را در رستوران مارلیک دیده بودم). علی با آن هوش و ذکاوتی که داشت فورا صدایم را تشخیص داد و گفت: چطوری لر بزرگ؟! شنیدن صدای یک دوست در تنهایی سلول در آن شب، گویی مرا از درون نیمچه قبری که گرفتارش ...
باید به او مدال بدهید ! +عکس
عده زیادی عراقی جلویم سبز شدند. معلوم شد خدمه توپخانه هستند." میان آنها افسر هم بود. تا مرا دیدند، فریاد زدند: "قف". ایستادم. لباس فرم سپاه تنم بود و میدانستم که اگر اسیرم کنند، کارم با کرام الکاتبین است. بلافاصله فکری به ذهنم رسید و به عربی گفتم: "من پاسدار خمینی هستم. آمده ام خودم را تسلیم شما بکنم!"هرچه اصرار کردند، سلاحم را به آنها ندادم. یکی از افسران گفت: چرا می خواهی تسلیم بشوی؟ گفتم ...
خودکشی پسر شیرازی به خاطر سمیرا / تهدید چه بود؟
حرفش درگوشم بود که اگر مرا ترک کنی من خودم را می کشم، کم کم داشتم نگران می شدم و فکر اینکه نکند بلایی به سرش آورده باشد، مثل خوره به جانم افتاده بود. بالاخره نتوانستم طاقت بیاورم، با او تماس گرفتم اما جواب نداد. دلم خیلی شور می زد، به در خانه اش رفتم و هرچه زنگ زدم کسی جواب نداد. پیش برادرش "مهدی" رفتم و ماجرا را به او گفتم او هم چند بار به گوشی "محمد" زنگ زد، اما کسی جوابگو نبود . ...
اغفال زنان به بهانه ابطال سحر و جادو
نگرانی نیست، من تمام قفل ها را باز می کنم و طلسم را می شکنم، فقط باید کاملا به حرف هایم گوش بدهی. خان با کمال وقاحت از من خواست کنارش بنشینم تا جادو را باطل کند. او می خواست دستم را بگیرد و مر ا به سمت خود بکشاند که دیگر به نیت پلید و شیطانی او پی بردم. خودم را عقب کشیدم و در حالی که ترسیده بودم، گفتم: دیرم شده است باید بروم، اما خان گفت: اشکالی ندارد، نگران نباش، وردی می خوانم که دیرت ...
سرداری که تا پای جان برای اجرای فرمان امام(ره) ایستاد/ همتی با گوشت و خون برای حفظ جزایر مجنون
افتاده و با کی همسفر بوده ام. در یک لحظه موتوری را دیدم که افتاده بود سمت چپ جاده. دو جنازه هم روی زمین افتاده بودند. به خودم گفتم: من صبح از همین مسیر آمده بودم. اینجا که جنازه ای نبود. پس این جسدها مال چه کسانی است؟ نمی دانم؛ شاید آن لحظه دچار موج گرفتگی شده بودم. شاید هم این کار خدا بود. آرام از موتور پیاده شدم و آن را گذاشتم روی جک. رفتم به طرف شان. اولین نفر، به رو، روی زمین افتاده بود. او را که ...
اختلافات علی مطهری و احمدی نژاد از کجا شروع شد؟
من است، می پرسند چرا کاندیدا شدی؟ این روش درستی نیست یعنی اگر کسی دیگری را اصلح می داند خودش نباید بیاید بنابراین اگر من کاندیدا شدم معنی اش این است که خودم را اصلح می دانم، این که مردم چه تشخیص می دهند بحث دیگری است. من خودم را اصلح می دانم گرچه ممکن است برخی کاندیداها از جنبه های دیگری از من قوی تر باشند، اما من درباره خودم احساس می کنم در مجموع تواناتر و قوی ترم و بیشتر به مصلحت کشور است که این ...
فراز کمالوند: من آمده ام برای فرهاد، برادری کنم!
نمی دانم چطور پرسپولیسی هستم که خودم خبر ندارم؟ مربی پرسپولیس بودم؟ بازیکن پرسپولیس بودم؟ در این تیم فعالیت داشتم؟ وقتی هیچ فعالیتی با این تیم نداشتم چطور می توانم پرسپولیسی باشم؟ با این حال ترجیح می دهم اصلا به این مسائل نپردازم. ما می خواهیم در آرامش به کارمان ادامه دهیم. سرمربی سابق تیم شاهین بوشهر که در فصل جاری دوبار از سمت خود استعفا داده بود بالاخره برای همکاری با باشگاه استقلال ...
واکنش مربی استقلال به شایعه پرسپولیسی بودنش
نمی دانم چطور پرسپولیسی هستم که خودم خبر ندارم؟ مربی پرسپولیس بودم؟ بازیکن پرسپولیس بودم؟ در این تیم فعالیت داشتم؟ وقتی هیچ فعالیتی با این تیم نداشتم چطور می توانم پرسپولیسی باشم؟ با این حال ترجیح می دهم اصلا به این مسائل نپردازم. ما می خواهیم در آرامش به کارمان ادامه دهیم. سرمربی سابق تیم شاهین بوشهر که در فصل جاری دوبار از سمت خود استعفا داده بود بالاخره برای همکاری با باشگاه استقلال ...
سرگذشت تلخ یک جوان معتاد
کرد روزگارم سیاه شد. خواستگاری هم رفتی؟ به اونجا ها نرسید. از سربازی که اومدم سرکار می رفتم. دلخوشیم دوستام بودن. دوستایی که بدبختم کردن. نفهمیدم چه طوری معتاد شدم. البته هنوز به این صنعتیا(موادمخدر صنعتی) لب نزدم. بابام فهمید، غوغا کرد. بهش گفتم زن میخوام. عاشق شده بودم می خواستم آدم باشم. دلی داشتم و حاضر بودم به خاطرش( به خاطر دختر مورد علاقه ) ترک اعتیاد کنم. پس چی شد. ...
زنده با زلاتان، پشت موتورسیکلت!
گفتم این ایبرا است. او گفت: راننده ون، شیشه ماشینش را پایین آورد و گفت: ایبرا می خواهد ببیند که او را می توانی به سانرمو ببری یا نه. گفتم بله، البته که زلاتان را می برم. یک کلاه کاسکت اضافه داشتم و آن را به زلاتان دادم. به همسرم زنگ زدم و گفتم دارم ایبرا را به سانرمو می برم، بخاطر همین دیرتر می آیم. البته که همسرم حرفم را باور نکرد. این موتور سوار ادامه داد: ایبرا خودش می خواست ...
موتور هوادار میلان، زلاتان را به جشنواره رساند!
خبر ورزشی: زلاتان ایبراهیموویچ که به جشنواره موسقی ایتالیا سن رمو دعوت شده بود، در میانه مسیر 214 کیلومتری میلان تا محل جشنواره با اتفاق عجیبی مواجه شد. ماشینش ستاره روسونری پنچر می شود و او بقیه راه را با موتور یکی از هواداران میلان می رود!
وقتی ستاره فوتبال خواننده شد + عکس
زلاتان ایبراهیموویچ پنجشنبه شب به سن رمو بازگشت. مهاجم سوئدی پس از این که در نشست خبری سه شنبه حاضر شد به میلان برگشت تا شاهد تماشای بازی تیمش مقابل اودینزه باشد که با تساوی یک بر یک به پایان رسید. ایبرا که مصدوم شده است برنامه اش را تغییر نداد و به سن رمو برگشت تا در فستیوال بزرگ کشور ایتالیا به عنوان خواننده شرکت کند. مهاجم میلان با تاخیر خود را به مراسم رساند. او در این رابطه توضیح ...
میهایلوویچ: زمانی با زلاتان رفیق شدم که از او ضربه خوردم!
- اخبار ورزشی - به گزارش خبرگزاری تسنیم ، سینیشا میهایلوویچ اعتراف کرد درگیری فیزیکی که چندین سال قبل با زلاتان ابراهیموویچ داشت، بهانه ای برای آغاز یک رابطه صمیمانه میان این دو نفر شده است. سرمربی تیم فوتبال بولونیا روز گذشته (پنجشنبه) میهمان فستیوال موسیقی سن رمو بود که زلاتان ابراهیموویچ هم به عنوان مجری در آن ایفای نقش می کند. این دو که مدت هاست رابطه ای دوستانه با ...
نگاهی به زندگی شهید احمد ابویی زاده
گفتم خودت چطور؛ لبخندی می زد و می گفت: شما با موتور توی این سرما برو؛ من خودم یه کاری می کنم. احمد یک و نیم ساله بود و ما ساکن تهران بودیم. او مریض شد و مجبور شدیم که او را به مطب دکتر ببریم. وقتی از مطب بیرون آمدیم، احمد در بغلم بود؛ متوجه شدم خودش را فشار می دهد و می خواهد که او را زمین بگذارم، همین کار را کردم. دیدم که ادرار دارد و به خاطر همین اصرار به پایین آمدن از بغل من دارد. از ...
چند حکایت از حکایت های مردی که شبیه خودش بود فقط
، متنفر بود خنده ش که فرو نشست پرسید بچه کجایی؟ گفتم. گفت پس بچه محل بهمن نجفی هستی. گفتم رفیق بودم باهاش. نشست سرجاش و گفت به سن و سالت نمی خورد. برایش توضیح دادم. گفتم که البته دوست برادرم بود آقابهمن و به همین خاطر محبتی هم به من داشت و... گفت برای نوشتن فیلم پرواز در شب چند باری آمدم جوادیه و در خانه اش خاطراتش را ضبط کردم. بعد توضیح داد که خودش هم بچه همان حوالی است و مدتی را هم در ...