سایر منابع:
سایر خبرها
سیاره سرخ از نگاه مریخ نورد استقامت چه شکلی است؟
بیشتر و چیزهایی کمتر نیز می بینند. دوربین های مریخ نورد می توانند رنگ هایی فراتر از آنچه چشم انسان می بیند و مغز انسان تحلیل می کند، متصور شوند. و با این حال، همچنان همین مغز انسان است که باید از تصاویری که دوربین ها به خانه می فرستند سر در آورد. برای یافتن شواهدی از حیات، باید به جایی بروید که احتمالا در زمانی نه چندان دور و نه چندان نزدیک قابل زندگی بوده است. در این مورد، ناسا به سراغ ...
راستی آزمایی ادعاها درباره اوشین و عموی سوباسا
پدر سوبا، به دیدن بازیش می ره، محو استعدادش می شه و تصمیم می گیره مربی گریش رو به عهده بگیره. هیچ رابطه ای هم بین روبرتو و ناتسوکو (مادر سوبا) نیست. با دوستی اهل ژاپن که مثل خودم طرفدار این کارتون و البته پیگیر فوتبال انگلیس بود، این موضوع رو مطرح کردم و گفتم چنین شایعه ای در ایران هست، آیا صحیحه؟! از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاره و گفت در فرهنگ ما مادر و حتی مادربزرگ، یک جایگاه بسیار ...
به جای لباس میهمانی ویتامین دی می خرم
خیابان بزنم سر از یک پاساژ و مرکز خرید درمی آوردم و معمولاً هم دست خالی برنمی گشتم اما کرونا که آمد و چند ماهی قرنطینه بودم و خرید نکردم دیدم زندگی این طوری هم می گذرد. بعد کم کم سراغ کمد لباس هایم رفتم و دیدم چقدر لباس استفاده نکرده دارم. چقدر کیف و کفش دارم که فقط یک بار از آنها استفاده کرده ام. بعد با خودم تصمیم گرفتم خرید نکنم و سر قولم با خودم هم ماندم. اگر خرید ضروری داشته باشم انجام ...
این خاطره تا آخر عمر با من است...
می ترسیدم به ماما فقط می گفتم خواهش میکنم دستم را بگیر ولی رفتاری دیدم که هیچ وقت یادم نمی رود... این مادر که حالا خودش جزو جامعه پرستاری است، می گوید: بعد از آن اتفاق تصمیم گرفتم حتما در یکی از رشته های علوم پزشکی درس بخوانم و خوشبختانه پرستاری قبول شدم و تا مقطع دکترا خواندم و استاد دانشکده پرستاری و مامایی شدم. فقط و فقط برای اینکه به همه پرستارها و ماماها یاد بدم که چطور با بیماران ...
خداحافظی مردم با خرید کیلویی میوه در دولت روحانی/ بدترین سال تولید مسکن در تهران
تبعات حذف معاملات رمزارز از صرافی ها برای اقتصاد، حذف کالاهای بادوام، رفاه و فرهنگ از سبد خانوار و افزایش انتظارات تورمی، سایر عناوین اقتصادی مهم امروز روزنامه ها هستند.
پدر فاطمه دخترش را نمی پذیرد! / من سرراهی بودم + فیلم و گفتگوی تراژدی
...: اهل و ساکن یزد بودم.5 ساله که بودم مادرم من را به کلاس قرآن می برد.مادرم خیاط بود و همیشه تعداد زیادی شاگرد خیاطی در خانه مان بودند و سرش حسابی شلوغ بود.یک روز وقتی سر کلاس قرآن بودم مادرم یک نفر دنبالم فرستاد.دیدم که معلممان دم در با آن فرد پچ پچ کرد و بعد من را در زنبیل گذاشتند و آن خانم زنبیل را زیر چادرش گرفت و من را داخل خانه برد.بعد من را داخل کمد پنهانم کرد.سر و صدا و قیل و قالی که در ...
فرق آیت الله بروجردی با آیت الله سیستانی
توانید اداره کنید، برای چه ما را اینجا جمع کردید؟ و با ناراحتی از حرم بیرون آمدم. آمدم مدرسه دم در مدرسه که رسیدم خادم مدرسه گفت؛ که از خانۀ آیت الله بروجردی آمده بودند با شما کار داشتند. در آن حال با خود گفتم: آیت الله بروجردی نه من را می شناسد و نه با من کار دارد. اشتباهی شده است. این هم باز برای ما بساطی است. اعتنا نکردم و به حجره رفتم و در را بستم و برای خوابیدن آماده شدم. یک ساعتی گذشت دیدم در ...
همکاری سپاه و ارتش در پشتیبانی توپخانه ای/تهرانی مقدم گفت آینده این کشور به توان موشکی بند است
کردیم و ایشان یکدفعه گفت که من می خواهم سراغ موشک بروم و ما تعجب کردیم. ایشان جمله سوزناکی گفت که وقتی در شهرها می بینم دشمن موشک می زند و خانه های مردم ویران می شوند و مردم در آن ویرانه ها با گریه جمع می شوند و می گویند موشک جواب موشک ولی امام موشک ندارد، بغضم می گیرد و ناراحت می شوم که چرا دست امام خالی باشد و من احساس تکلیف می کنم که دست امام را پر کنم . وی افزود: سال76 که مسئول ...
کنگره "شعر خانواده"|شعر عاشقانه پای ثابت دیدار شاعران با رهبری است/ اعتماد به خداوند، ترسی برای ازدواج ...
، لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود خواهر صبور باش که خون جگر هنوز با قصه اسارت تو بیشتر شود... * * * * * طاهره سادات ملکی، شعر خود را به همسرش تقدیم کرد؛ ساعت از 2 گذشته و امروز من غذایی نپختم، آری مثل دوران آشنایی مان پر ام از التهاب انگاری آشپزخانه ام پر از تشویش، مثل جنگل شده شلوغ پلوغ خانه ما با چشم ...
روایتی خواندنی از نحوه شهادت سردار خیبر
بود؟ - نه به خدا، می خواستم ترسش بریزه. - حالا برو لباست رو عوض کن تا سرما نخوردی. خیلی کارت داریم. از جیبش کاغذی درآورد و داد به دستم و گفت بیا این زیارت عاشورا رو بخون، با هم حال کنیم. چشمم خیلی ضعیف بود، عینکم همراهم نبود و نمی توانستم این جوری بخوانم. حس و حالش هم نبود. گفتم حاجی بیا خودت بخون و گریه کن. من هزار تا کار دارم. وقتی بلند شدم بروم، حال ...
شاعران در خواب هم مشغول به کارند/ استودیوی پخش آثار هنرمندان ،تلفن همراهشان است
لحظه ای من در دفتر خانه ای بودم و اثری در هر قالبی از بنده در آنجا در حال انتشار بود، دفتر خانه دار از باب خدماتش حتماً وجه الزحمه را مطالبه و می ستاند ولی اگر من حق الزحمه ی تلطیف اوقات را درخواست کنم، من را به دارالمجانین دلالت میدهند لابد. – یعنی میخواهید بگویید هنرمندان پول در نمی آورند؟ * این را بگذر و بگذار فرزین جان که جماعت را حوصله ی حرف های مکررِ فی مابینیِ ما نیست ...
از قطع ید که حرف می زنیم، از چه حرف می زنیم؟
.... طبقه ی دوم. شعبه ی دو است. پرونده، آنجا روی پرینتر، برایم آماده است: دو برادر به نام های س م ی، بیست ونه ساله، مجرد و س الف ی، سی وپنج ساله متأهل. در میدان راه آهن مغازه ی آب میوه فروشی داشتند. بدون مشکل مالی فقط برای ساختن خانه ی نیمه کاره شان دست به سرقت می زنند. با برنامه ی قبلی می روند سراغ خانم ط ط. دوازدهم اردیبهشت 1392 است. خانم ط ط سوار ماشینش می شود تا به محل موردنظرش برود ...
یک دست انداز نوروزی
خودش را داشته باشد. کرونا و نگرانی هایش چقدر روی تمرکز شما در کار تاثیر گذاشته؟ به هرحال همه ما استرس و نگرانی این بیماری را داریم. با وجود اوج گرفتن و جهش یافته شدن این ویروس همه بچه ها استرس و نگرانی دارند. من هم به شخصه نگرانم. آن هم برای خانواده ام که از خانه کمتر بیرون می روند. اما من به دلیل شغلم مدام این استرس را دارم که مبادا بیمار شوم و به خانواده ام منتقل کنم ...
باپرداخت 1000 تومان از کرونا در امان باشید
قرار می دهند. کووید-19 ساده می آید و ناباورانه می بَرَد کووید-19 همانگونه که تاکنون جان بیش از دو میلیون و 592 هزار و 85 نفر را در جهان و جان 60 هزار و 687 نفر از هموطنان مان را همینقدر تلخ، همینقدر ساده و ناگهانی و در اوج ناباوری گرفته است، می تواند در خانه ما را هم بزند و بی تعارف خودش را مهمان مان کند. مهمان بد یُمن و شگونی که نفس مان را به شماره می اندازد و آن زمان که ...
انتخاب شریک زندگی به سبک شهید همت
و او همان پشت همراه من زندگی کند. ما خیلی تعجب کردیم. گفتیم شاید خانه ندارد به همین خاطر چنین شرطی را می گذارد. برایش خانه ساختیم. گفتیم. این هم خانه. زنت اینجا بماند تو هر کجایی می خواهی برو و هر وقت دلت خواست برگرد. زیر بار نمی رفت. می گفت: زنی را می خواهم که شریک و همدمم باشد و هر کجا رفتم دنبالم بیاید. پس از مدتی خبر داد که فرد مورد نظرش را یافته. گفتم: قبول کرد با تو پشت ماشین زندگی کند؟ خندید و گفت: تا هر کجای دنیا هم بروم با من می آید. *کارشناس خانواده و تربیت دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان انتهای پیام/ ...
باسکول؛ سایه درخت بی عار
داده دزفول و ارده سفید شوشتر ، شوخ طبعی های شادی بخش فروشندگانش با لهجه شیرینی جنوبی ، همیشه در خاطره هر کس که یکبار به بازار کاوه می آید ماندگار می ماند . حمال ها ( باربرها ) با سبدهای بزرگ حصیری بافته شده از برگ خرما ، خرید های مردم را به مقصد می برند . حمال ها صبح زود هویچ ها را لب ش می برند و در سبدها ی خرمایی هویچ های گلی را می شویند و تر و تازه به مغازه می آوردند . کاوه هنوز هم ...
مصاحبه منتشر نشده خبرگزاری حوزه با مرحوم سید عباس موسویان؛ در صنعت بانکداری ما عمدتا گزارش پلیسی حاکم است
...، یعنی ربوی است. بانک اسلامی را فقط قرض الحسنه می دانند. این تلقی نادرستی است. اسلام قرض الحسنه را قبول دارد و تشویق هم کرده، اما هیچ وقت نمی خواسته اقتصادش را با قرض الحسنه ساماندهی کند. نمی خواسته بازار براساس قرض الحسنه شکل بگیرد. قرض الحسنه را برای پر کردن چاله های زندگی افراد حقیقی است که مشکل و یا حادثه ای برایشان پیش می آید تا به همدیگر کمک کنند. اما اینکه من با قرض الحسنه ای ک ...
سیاوش، قسمت ششم؛ خودکشی ناموفق سیاوش و...
...، تنها بگذارد، در این قسمت برمی گردد و بدن نیمه جان او را نجات می دهد و به خانه می برد. با گذشت چند روز از این ماجرا فقط سینا می تواند سیاوش را که در این مدت نه با کسی چندان حرف زده و نه جایی رفته است، از خانه بیرون بیآورد. سینا در ظاهر برای تسلیت گفتن و گله از بی خبری سیاوش می آید؛ اما دلیل اصلی باز هم مارال است. مارال در یک مهمانی دستگیر می شود و برای آزاد شدنش نیاز به تعهد همسرش است ...
فال روزانه امروز شنبه 16 اسفند 99
شما چه روشی در پیش بگیرید.آنها باز هم بی حوصله و کسل خواهند بود.شما هم آنها را به حال خودشان رها می کنید و به موضوعی که به آن علاقه دارید،می پردازید. ... مرداد فال روز متولدین مرداد: این مهم است که شما امروز شهامت محکوم کردن خود را دارید. شما پر از عقیده های خوب و سرشار از اشتیاق هستید و مایه تاسف است اگر فکر کنید، نمی توانید به دلایلی بهترین استفاده را از آنها ببرید. هم چنین ...
گفتگو با مجتبی اسدی، متخصص مغز و اعصاب محله احمدآباد | راز ذهن آرام
.... ما نیز در فضای دلنشین این باغ بام ساعاتی مهمان او بودیم. گلخانه زیرزمینی مجتبی اسدی سال 1352 در محله شلوغ و پر رفت و آمد احمدآباد مشهد به دنیا می آید. او ما را در ابتدا به خاطرات کودکی و خانه پدری خود می برد و می گوید: خانه پدری ام در خیابان عارف قرار داشت. یک خانه ویلایی شمالی که حیاط، باغچه زیبا و حوض آن هنوز در خاطرم هست. وارد حیاط که می شدی چند پله به زیرزمین منتهی می شد و ...
داستان معمایی ریخشند آز – نوشته ایزاک آسیموف
کرد به نظر نمی آمد چیزی کم شده باشد. از اتاقی به اتاق دیگر رفت. همه ی ظواهر حکم می کرد که همه چیز سر جای خودش بود. گونزالو پرسید: مطمئن نبود؟ – نمی توانست مطمئن باشد. خانه پر از اشیاء مختلف بود و او نمی توانست همه ی اموال اش را به خاطر بیاورد. مثلا، به من گفت که زمانی ساعت های قدیمی جمع می کرد. آن ها را در کشوی میز کارش گذاشته بود. شش عدد بودند. هر شش تا آنجا بودند ولی خاطره ...
واکنش دکتر سروش به نقد آیت الله علیدوست
فریضه حتمیه است. نقد آقای علیدوست، متأسفانه، از این جنس سوم است. ایشان از موضع استعلاء و استغناء چنان سخن حریف را مختصر گرفته که اوّلاً: فقط به نقل بخش اندکی از سخنان جلسه اول (که به غلط جلسه سوم پنداشته اند!) دین و قدرت پرداخته و همه نقد خود را بر نفی آن نهاده و به آثار پیشین گوینده نیم نگاهی نیفکنده تا مجملاتش مبیّن شود. ثانیاً: حتی زحمت بازکردن کتاب المیزان یا صحیح بخاری را به خود نداده ...
در گفت وگوی حوزه با بانوی فعال لبنانی مطرح شد؛ فعالیت های آتش به اختیار بانوی لبنانی؛ از توییتر تا کرونا
کشیدم و اشک می ریختم و می گفتم: "عمو! خانه ما تخریب شده است. عمو رانی بززی به شهادت رسید، عمو ما با شما هستیم هرگز شما را رها نمی کنیم، عمو! با خون های خود فدای تو می شویم. عمو! جهاد ما را بپذیر، عمو! دیگر چیزی نداریم، اما عاشق تو هستیم، عمو! ما فدای شما می شویم. عمو خیلی دوستت داریم. عموی من! اگر آنها جان و خون ما را بگیرند و ما را بسوزانند، تو را رها نمی کنیم. و مردم اطراف من به خاطر سخنان من و ...
اصولگرایان و انتخابات 1400؛ باهنر: با رئیسی صحبت کردم، گفت برای انتخابات نمی آیم/ مطهری: توانایی ریاست ...
شرایط را دارم و کسی که خود را کاندیدا معرفی می کند خودش را اصلح می داند. تشخیص من این است که توانایی ریاست جمهوری را دارم *یکی از شاخص های لازم برای داوطلب ریاست جمهوری، داشتن سوابق اجرایی است شما چنین سوابقی دارید؟ من 12 سال نماینده و چند سال هم نائب رئیس مجلس بودم، این سمت از نظر سیستم اداری، مقامی بالاتر از وزارت است و تقریبا هم سمت اداری محسوب می شود، اما ...