حرف های جالب رضا کیانیان + عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل مرد میانسال در پاتوق معتادان
روز هم صبح به آن جا رفتم و مواد کشیدم و بعد از آن خوابم برد! وقتی بیدار شدم، لخت بودم و پیراهن به تنم نبود! فکر می کردم مورد آزار و اذیت قرار گرفته ام! خیلی عصبانی شدم و با چوبی که در منزل ع- و بود، ضرباتی بر پیکر او وارد کردم که جان سپرد. اگرچه متهم 22 ساله به قتل مرد 50 ساله در حضور قاضی ویژه قتل عمد اعتراف کرد، اما انگیزه او برای این جنایت باز هم ساختگی به نظر می رسید به همین دلیل ...
چریک چمران
ساختن خاکریز بودند که یک گلوله توپ آمد و ... 10 روز بعد پیکر شهید مصطفی قوی در مشهد تشییع و در بهشت رضا (ع) به خاک سپرده شد. منبع: فرهنگ جاودانه های تاریخ، زندگی نامه فرماندهان شهید خراسان نوشته سید سعید موسوی، نشر شاهد، تهران – 1386 خدا باید بداند چکاره ایم مادرشهید: یک روز از مصطفی خواستم که دیگر به جبهه نرود. گفت مادر، دوست داشتم که این حرف را نمی گفتی، این راه را ...
ناگفته های ابوالفضل پورعرب در سالروز تولدش
...: برای ایفای نقش در فیلم روز واقعه از من دعوت کردند، از آن ها سوال کردم چه کسی قرار بود نقش مورد نظر را ایفا کند و گفتند خسرو شجاع زاده که بیست دقیقه از این فیلم هم ساخته شده بود و به دلایلی او نتوانسته بود برای ادامه اش حضور داشته باشد. پورعرب خاطرنشان کرد: مصطفی طاهری و محمدرضا شریفی نیا برای حضورم در این فیلم زنگ زده بودند و من خوشحال شدم. نزد خسرو شجاع زاده رفتم تا از او اجازه ...
خیانت و جنایت راز قتل هولناک مرد بی نوا توسط موتورسوار سیاه پوش در مشهد
صدای مرا می شناخت! او و همسرش به محلی رسیدند که من از قبل در آن اطراف دور می زدم و منتظر بودم. در یک لحظه به سمت رضا حمله و او را با چاقو نقش بر زمین کردم و بعد هم به خانه دوستم رفتم و موتورسیکلت را به او دادم ،سپس به تهران گریختم و بعد هم برای شرکت در مراسم به مشهد آمدم که توسط کارآگاهان دستگیر شدم و ... سردار محمد کاظم تقوی افزود: کارآگاهان با استفاده از راهنمایی های قاضی ...
راز و رمز هنر ماندگار استاد فرشچیان/ روایتی شنیدنی از طراحی ضریح امام رضا(ع) و خلق تابلوی ضامن آهو و عصر ...
... دست من و شما نیست، ما اراده مان در مقابل معیشت الهی هیچ است، وقتی خداوند اراده کند و قسمت انسان باشد، اتفاق می افتد. من یادم هست که بعد از انقلاب من را دعوت کردند و به وزارت ارشاد رفتم و مدیر کل آنجا شدم. گفتم نه حقوق، نه اضافه کاری و نه مدرک می خواهم، من دو سال و نیم در اداره کل وزارت ارشاد کار کردم، ولی در نهایت به دلایلی به آمریکا رفتم. وقتی من به آمریکا رفتم یک میز کار خریدم 53 دلار ...
حال و هوای طلبگی زیر سایه حضرت شمس الشموس(ع)/ ملجأ و پناه بودن امام رضا(ع) در مشهد کاملا قابل درک است
آمد دارد و این برای یک تبلیغ کننده دین لازم است. او تفاوت شهر مشهد را با قم این طور عنوان می کند: در شهر قم زوار عبوری هستند و زیارت می کنند و می روند اما در مشهد چند روز می مانند و زندگی می کنند؛ این خودش یک فرصت تبلیغی عالی را ایجاد می کند که در هیچ کجا شما نمی توانید پیدا کنید. ملجأ و پناه بودن امام رضا(ع) در مشهد کاملا قابل درک است میرزایی با اشاره به اینکه ...
آمدم ای شاه.... پناهم بده
مرحوم حاج شیخ عرض کردم اینطور نیست. دو قطعه فرش که از ارث پدرم بوده است، فروخته ام و حدود 25 تومان پول دارم. (واقعاً ایشان چنان عشق و علاقه ای به امام رضا علیه السلام داشتند که حاضر بودند تمام سرمایه خویش را صرف زیارت حضرت رضا علیه السلام کنند.) عازم مشهد شدم اول به تهران رفتم و در مدرسه مروی ساکن شدم در آن زمان دولت پهلوی عمامه از سر طلاب برمی داشتند و اجازه نمی دادند کسی بدون مجوز عمامه ...
کرامات امام هشتم (ع) قابل وصف نیست/ کمک بی منت به مردم، هر عاشقی را خادم حرم رضوی می کند
معرفی شده رفتیم .می گفتیم این هم مثل بقیه پزشک هاست اما باز می رویم. حتی شرایط جوری شده بود که از امام رضا(ع) دلگیر شدم و با ایشان قهر کردم. گفتم آقا ما به نیت شفا مادرم را به مشهد فرستادیم. اینکه بدتر شد. خلاصه دکتر رفتیم و با چند آزمایش دکتر متوجه شد که مادر من یک مشکل خیلی جزئی در کلیه اش دارد که فقط با تعویض نمکش حالش بهبود می یابد. خدا را شکر مشکل برطرف شد و دیگر آن حالات به ...
با تالیف کتاب شرق مقرنس دین خود را به امام رضا (ع) ادا کردم
چاپ دنبال اسپانسر بودم تا اینکه مطلع شدم چند تن از اساتید عکاسی برای ولادت امام رضا (ع) در حرم عکاسی خواهند کرد و من نیز با تلاش زیادی توانستم موافقت آنها را بگیرم اما در بخش رسانه اجازه عکاسی با دوربین را نمی دادند، از من اصرار و از آنها انکار تا اینکه یکی از مدیران گفتند: اگر آقا نظر کند خودش اجازه می دهد که شما برای عکاسی داخل حرم بروید و من در جواب گفتم آقا خواسته که من اینجا هستم، بیچاره آقا ...
کمدین هایی که از بازگشت به نقش های کمدی می ترسند
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، گیتی قاسمی بازیگر فصل دوم سریال زیرخاکی که به تازگی از شبکه یک پخش شد، درباره حضورش در این سریال گفت: در این سریال کارگردان دست روی موضوعی گذاشت که به لحاظ قصه و نوستالژی مردم دوست داشتند و برای همین مورد توجه قرار گرفت. وی ادامه داد: این پیشنهاد برای من جذاب بود و دستم برای خلاقیت و بداهه باز بود و هدایت کارگردانی هم بسیار عالی بود. ...
روایتی از سوغات شفابخش مشهد؛ اینجا برکت و شیرینی سفره های زائران امام مهربانی ها بسته بندی می شود
گفت هر چه صدایت می زدیم نمی شنیدی و فقط نگاه می کردی، پیش چهار دکتر متخصص رفتیم و همه آن ها گفتند که 2 تا 3 ماه بیشتر زنده نمی مانم، حتی تهران رفتیم و گفتند لخته خون داخل مغز شده و خوب نمی شود اما نهایتا در بیمارستان رضوی سرم را شکافتند و لخته خون را برداشتند و الحمدلله خوب شدم، یکی از دوستان که به ملاقاتم آمد از خوابی که دیده بود برایم تعریف کرد و متوجه شدم که مورد عنایت حضرت رضا(ع) قرار گرفته ...
آداب زیارت امام رضا(ع) از نگاه آیت الله بهجت
که زمانی به مشهد مشرف شده بودم، متوجه شدم که آیت الله بهجت هم در مشهد حضور دارند. به محضر ایشان رفتم و به ایشان گفتم که ما باهم دوست و رفیق بودیم و به شما علاقه داشتم و به دیدنتان می آمدم، نمی دانم من چه گناهی مرتکب شده ام، که اینقدر با شما فاصله گرفتم، شما در آسمان سیر می کنید و من در زمین ام. بسیاری مقامات را طی کرده اید و من اینجا رها شده ام. وی افزود: دیدم آیت الله بهجت هم متاثر شدند ...
مداحی که پای ضریح امام رضا شعر از حضرت گرفت
بسیار خوبی در مدح امام رضا(ع) داشت. بنا داشتم آن اشعار را برای خودم بنویسم تا در مجالس و حرم بخوانم. روزی آن دوست در حرم با من قرار گذاشت که اشعار را بیاورد، اما من را کنار ضریح بُرد و گفت سازگار کنار ضریح می آید و به حضرت متوسل می شود و می گوید: شما بفرمایید تا من بنویسم. تو اینجایی، خودت باید به حضرت متوسل شوی و شعر بنویسی. الحمدلله من هم این کار را کردم و متوسل به حضرت شدم و اشعاری نوشتم و می ...
به دنیا آمدم تا برای بچه ها بنویسم
این مسائل فکر نمی کردم که روزی بتوانم از راه ادبیات و نویسندگی کسب درآمدی داشته باشم. عامل مهمی که شما را به سمت ادبیات کودک جذب کرد چه بود؟ من در دوره دانشگاه شعر طنز و سیاسی می گفتم و قصه طنز می نوشتم و حتی بابت این شعر و قصه هایی که می نوشتم دستگیر شدم. البته امروز که به آن نوشته ها و شعرها فکر می کنم، می بینم اصلاً سیاسی نبودند. مثلاً من در شعری گفته بودم: من از نگاه تو ...
همان امام رضایی که داشتم، دارم
گم شده بود توی شهر شما و عجیب بود که من نترسیدم. اتفاقا حس آزادی داشتم و برگشتم سمت حرم تان. به یکی از همان خادم های لباس سرمه ای کلاه بشقابی گفتم گم شدم و او توی بی سیم چیزی گفت و چند دقیقه بعد من در یک اتاق خنک نشسته بودم و داشتم کلوچه کشمشی می خوردم با شربت آبلیمو تا پدر و مادرم پیدایم کردند. راستش آقای امام رضا من هم یک بار توی حرم تان پسرم را کاری کردم که حس کند گم شده است و بعد ...
همه زائران سلطان
) برود. ابومنصور نیز ضمن اجابت درخواستِ وی، حکایتی از سرگذشت خود را برای حاکم رازی بازگو می کند. آن حکایت چنین است: امیر ابومنصور محمد بن عبدالرّزاق طوسی گفته است که من در ایّام جوانی نادان بودم و زوّار و اهل این مشهد را آزار می رساندم و راه را بر زوّار آن می بستم و متعرّض زائران می شدم و آنان را لخت می کردم و اموالشان را می ربودم. پس روزی به شکار رفته بودم و آهویی را دیدم و تازی (سگ شکاری ...
امام رضا (ع) از تولد تا شهادت
حضرت را خیزران نامیده اند و گفته اند که ایشان آم ولد و از اهالی نوبه بوده واروی نام داشته و لقبش شقراء بوده است. برخی گفته اند اسم او نجمه و کنیه اش امّ البنین بوده و برخی نام آن بانو را تکتم دانسته اند. در روایتی آمده که مادر امام رضا (ع) پاک و پرهیزگار به نام نجمه بود و بعد از ولادت حضرت رضا (ع) او را طاهره نامیدند. همسر امام رضا (ع) در مورد شمار همسران آن حضرت بین مورخان ...
نازنین احمدی، بهترین بازیگر زن جشنواره را بیشتر بشناسید
بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. او این جایزه را به خاطر بازی در فیلم ابر بارانش گرفته به کارگردانی مجید برزگر دریافت کرد. نازنین احمدی درباره نقشش و کم دیالوگ بودن آن توضیح داد: به نظرم نقش کم دیالوگی در فیلم نداشتم. اما درباره چگونگی حضورم در فیلم باید بگویم ابتدا که فیلمنامه را خواندم شیفته آن شدم و آقای برزگر نیز لحظه به لحظه در کنار من بود و به نقشم کمک می کرد. ...
بو می کشم طراوت این چشمه سار را
حرم برای من تنها پناه بردن به گوشه دنجی از بار معنوی بسیار نبود. حرم به منزله گردش گاهی بود که با خیره شدن به معجزه کاشی کاری های فیروزه ای رنگ می شد در انبوهی از جمعیتی کثیر گم شد. هم پناه بود، هم رهایی و هم تنهایی مطلق به خصوص که وقتی از فرق سر تا نوک پا لبریز خواهش و تمنا از خدایم می شدم، حرم امام رضا (ع) بهترین پناهم بود. هر بار که احتیاج به گمشدگی پیدا می کردم، فوری بند و بساطم را جمع می ...
هم توجه به ذائقه مخاطب مهم است و هم تقویت فرهنگ
سوءتفاهم باشد به جایی نمی رسد. زمانی بود که پرکاری من در سریال های مناسبتی برخی همکاران را آزرده کرده بود ولی خودم شخصاً هر جا می رفتم سعی می کردم بزرگان کم کار بازیگری را معرفی کنم تا از آن ها استفاده شود. توکلی تأکید کرد: خودم هیچ گاه از این دلخور نشدم که چرا در فلان فیلم یا سریال، نقشم با دیگری عوض شده منوط به اینکه به نظر مردم احترام گذاشته شود. وقتی مردم دوست دارند فلان همکار را در نقش اول یک ...
شهین تسلیمی: سریال های قدیم کیفیت بهتری داشتند
پاورچین کار بسیار خوب و سرگرم کننده ای است که غم و غصه ندارد و می تواند مخاطب را بخنداند. تسلیمی در پایان عنوان کرد: چند روز است که کارم تمام شده و در خانه هستم، طی چند ماه گذشته به طور همزمان در سه سریال زن زندگی مرد زندگی به تهیه کنندگی آقای جودی، در بچه مهندس 4 و رعد و برق بازی داشتم. دو سریال اول در مشهد تصویربرداری می شد و سریال سوم در گرگان. در این مدت، بین این دو شهر در رفت و آمد بودم و واقعاً خسته شدم و ترجیح می دهم فعلاً مدتی را استراحت کنم. 5858 کد خبر 1527270 ...
سیره آیت الله فاضل لنکرانی در زیارت امام هشتم/ زیارت راه تقویت توحید است
مبارک رمضان به مشهد بروند... در آن سفر آن مرحوم کتاب القواعد الفقهیه را در همان یک ماه به برکت همجواری با امام رضا(ع) نوشتند. وی ادامه داد: علاوه بر این، دفتر ایشان در مشهد مقدس در زمان حیات شان بسیار فعال بود و در وصیتنامه خود قید کردند: میل دارم این دفتر بماند و هر پنجشنبه در آن روضه خوانده شود . ایشان آرزو داشتند حوزه علمیه مشهد به یُمن همجواری با حرم مطهر حضرت ثامن الحجج(ع) حوزه ای قوی ...
متهم: برای نجات فرزندم برادرم را کشتم
دار هم رابطه داشت. متهم ادامه داد: راننده تاکسی بودم که به خاطر مشکلات خانوادگی گرفتار اعتیاد شدم. چند بار به کمپ رفتم تا اعتیادم را ترک کنم، اما در آنجا به خاطر درگیری دچار نقص عضو شدم. پس از این مثل قبل توان کار کردن نداشتم و بیشتر در خانه استراحت می کردم. مرد میانسال در خصوص درگیری با برادرش در روز حادثه گفت: خانه پدرم در منطقه ای بود که در آنجا مردان و زنان فاسدی رفت و آمد داشتند ...
صدایی دستور می داد برادرم را بکشم!
برادرم را بکشم. متهم درباره نقص عضو خودش هم گفت: به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشتم معتاد شدم اما تصمیم گرفتم ترک کنم و به کمپ ترک اعتیاد رفتم که در آنجا درگیرشده و دچار نقص عضو شدم. بعد از ترک یک تاکسی خریدم و با آن هزینه های زندگی ام را تامین می کردم. متهم در آخرین دفاعش هم گفت: پدر و مادرم به دلیل این که می دانستند من به عمد مرتکب قتل نشدم، رضایت دادند. از قتل برادرم پشیمانم و ...
برادرکشی راننده تاکسی در تهران! / دستور داشتم برادر فاسد را بکشم!
اما فرهاد به خاطر تاخیر در زایمان دچار عارضه مغزی شد. پرده گوش پاره شد و به مغز او آسیب رسید. به همین خاطر بیمار بود و همیشه برای ما مشکلاتی را ایجاد می کرد. برادرم به مدرسه رفت اما نتوانست درس بخواند و درسش را ناتمام رها کرد. وی ادامه داد: من بخاطر مشکلات خانوادگی زیادی که داشتم به دام اعتیاد افتادم و معتاد شدم. اما بعد از چند سال به کمپ ترک اعتیاد رفتم و مواد را ترک کردم. اما آنجا به ...
شاعری که دوچرخه اش را فروخت تا به زیارت امام رضا برود
قریب 55 یا 57 سال است که به مشهد مشرف هستم. این شاعر برجسته آیینی در توصیه ای به شاعران کشور تصریح کرد: یکی از الطاف خاص الهی، ذوق و شعر است. خوب است که وقف برترین ها باشد. از بهترین های خلقت گفته شود بالاخص ما ایرانیان که سایه امام هشتم بر سر ماست. حیف است فردی اهل شعر و شاعری باشد و در آثارش اثری از امام رضا(ع) نباشد. وی در پایان خاطرنشان کرد: می گویند شعر اول باید جوشش و ...
شگرد عجیب کلاهبرداران حرفه ای در مشهد
. ارسال اطلاعات با خطا روبه رو شده بود. تا به خودم بیایم مبلغ 10میلیون از حسابم کسر شد. سرم داشت شاخ درمی آورد. رقم کسر شده با مبلغ درج شده در صفحه بانکی همخوانی نداشت. به بانک رفتم و آنجا بود که متوجه شدم حسابم هدف فیشینگ اطلاعات قرار گرفته و سایت بانکی مورد نظر درگاه جعلی بوده است. حسابم خالی شده بود و مانند کف دست که هیچ مویی در آن وجود ندارد، حتی یک ریال هم برایم نمانده بود. ...
خاطره های جذاب نوه عزت اله انتظامی به بهانه زادروزش
کم با ایشان سینما و تئاتر رفتم. تنها تئاتری که با ایشان رفتم و در ذهنم مانده است معرکه در معرکه بود که به سال ها قبل برمی گردد. ماندگارترین تصویر و نقشی را که گلنوش انتظامی از عزت الله انتظامی در ذهن دارد، برایمان بگویید... من از برادرم درباره فیلم حکم یک خاطره دارم که به گمانم می تواند جالب باشد. درجایی از این فیلم، پولاد کیمیایی ضربه ای به دهان عزت الله انتظامی می زند. برادرم ...
قهرمان دایره طلایی پهلوان میدان جنگ
.... او برای فراگرفتن فنون کشتی به گفته های مربیانش خوب گوش می سپرد و اوقات فراغتش را به بیکاری نمی گذراند و به موقع در محل تمرین حاضر می شد. غلامرضا دومین فرزند خانواده ای متوسط بود که در 23مهر در مشهد به دنیا آمد. برادر بزرگش، علیرضا، در سال1362 در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشت و در صف عشاق به شهادت رسیده بود. یک سالی بیشتر از شهادت برادرش نگذشته بود که از پدر و مادر خواست اجازه بدهند به ...