اسدالله یکتا: می ترسیدم بعد از انقلاب خانه ام را مصادره کنند
سایر منابع:
سایر خبرها
دوباره 14 تیر و دوباره زنده شدن داغ دوری احمد متوسلیان/ توجه کاربران به گلایه های صنفی و معیشتی رضا ...
...، به خاطر همین جلوی من را گرفت و گفت تو که اینقدر زبل هستی، دوست نداری بازیگر شوی؟ بعد در همان تئاتر به من نقش داد. بعد از تئاتر پارس به تئاتر دهقان رفتم و از آنجا بیشتر دیده شدم. من در تمام تئاترهای لاله زار کار کردم. اولین فیلم با لیلا فروهر یکتا در مورد اولین باری که جلوی دوربین رفته است هم می گوید: با معرفی صابر رهبر، بازیگر فیلم مراد و لاله شدم. در همین فیلم هنگام پایین ...
توفیقاتی که رهبر انقلاب از خدمت به پدرشان کسب کردند + عکس
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، پانزدهم تیر ماه سالگرد ارتحال حضرت آیت الله سید جواد خامنه ای والد بزرگوار رهبر معظم انقلاب است، به همین مناسبت یادداشت "مرتضی نجفی قدسی" فعال فرهنگی به همراه بیان خاطره رهبر انقلاب از خدمت به پدرشان را در ادامه می خوانید. حدود چهل سال پیش در یکی از سفرها که به مشهد مقدس مشرف شده بودم، توفیقی یار شد تا خدمت یکی از عالمان مهذب و باتقوا شرفیاب شوم ...
میهمان ناخوانده سارق خانه سرایداری بود
اختیار من قرار می دهد. مرد سرایدار در ادامه گفت: همسرم مدتی قبل فوت کرد و تنها شدم. چند روز قبل برای خرید بیرون رفته بودم و در حال عبور از خیابان بودم که یک نفر مرا صدا زد. وقتی دقت کردم متوجه شدم یکی از دوستان قدیمی ام است که مرا دیده و شناخته است از دیدنش خیلی خوشحال شدم اما وقتی جلوتر رفتم با دیدن چهره تکیده و سر و ضع آشفته اش ناراحت شدم. هوشنگ دوست دوران کودکی و جوانی ام ...
حملات تند فرهاد قائمی به آلکنو/ والیبال لجن زار شده
: واقعاً از ته دلم امیدوارم که تیم ملی در المپیک نتیجه بگیرد تا دل مردم شاد شود و پرچم والیبال بالا برود. بازیکنان سخت کار می کنند و هر کدام از آنها جز بهترین های جهان هستند. پوست اندازی خوبی هم صورت گرفته است. بعد از اینکه من از تیم ملی کنار رفتم دلم می خواست بازیکنان جوان تر بیایند و جای من را بگیرند و بدرخشند. دریافت کننده والیبال کشورمان درمورد اینکه چرا پیش از این هیچ بازیکنی به این ...
قصه ناشنیده عمو سعید؛ مردی که از دام اعتیاد به دامن حضرت زینب (س) پناه برد + تصاویر
درگیری با جو نامناسب باشگاه، شروع به کشیدن سیگار کردم. از چاله به چاه ایجدی ادامه می دهد؛ بعد از مدتی که خواستم سیگار را ترک کنم تریاکی و شیره ای شدم، بعد رفتم تریاک را ترک کنم شیشه ای شدم، رفتم شیشه را ترک کنم، تزریقی شدم، رفتم آمپول را ترک کنم کرکی شدم، بعد خواستم کرک را ترک کنم متادونی شدید شدم. شکست در ازدواج این بهبودیافته ناجی، با بیان اینکه در 24 ...
قائمی: والیبال لجن زار شده
قرار بگیرم. وی ادامه داد: من از بازی های ملی خداحافظی کرده بودم و به دنبال زندگی خودم بودم. متاسفانه بعد از دعوت من در برخی ها در رسانه گفتند که باید از من تست فنی گرفته شود. واقعاً تست برای چه بود؟ این حرف ها در شرایطی در موردم عنوان شد که مردم هم شنیدند که از من خواستند که بیایم و به تیم ملی کمک کنند. حالا خانواده والیبال فهمید که در تیم ملی چه خبر است. با اتفاقاتی که برای پیمان ...
توهم آتشین خیانت
.... مدتی بعد به دلیل ارتکاب جرمی از سوی پلیس دستگیر و وقتی آزاد شدم، حس کردم رفتار مهناز تغییر کرده است. به ماجرا مشکوک شده و بعد از بررسی ارتباطات مهناز متوجه شدم در این مدت که در زندان بودم، چند بار با یکی از دوستانم به نام میثم ملاقات داشته و با او بیرون رفته است. سراغ میثم رفتم که او منکر این ارتباط شد و ادعا کرد متوهم شده ام و هیچ رابطه ای بین او و مهناز نیست. حس این که آنها به من دروغ می ...
زن 29 ساله: بخاطر حاتم از خانه فرار و خودکشی هم کردم
برخوردار بود بلکه مادرش نیز تحصیلات تکمیلی داشت و مدیر یکی از دوایر مهم بانک بود. در حالی که مادر من حتی سواد خواندن و نوشتن نداشت و در روستا خانه داری می کرد با وجود این برای رسیدن به حاتم به هر حیله و ترفندی دست زدم، حتی از خانه فرار کردم و تا مرز خودکشی هم پیش رفتم. اصرار و مقاومت های من دیگر چاره ای برای پدر و مادرم باقی نگذاشت و آن ها با چشمانی اشک بار بالاخره پای سفره عقد در کنارم نشستند و ...
امیرمحمد متقیان: عموپورنگ پدر معنویم است/سر و زبان خوبی داشتم!
دادم و بعد از 6 ماه آقای فرضیایی با من تماس گرفتند و گفتند دوست داری همکار من بشی؟ و من گفتم چرا که نه. ** شما شرکت کننده برنامه پورنگ بودید؟ بله یکی از بچه هایی بودم که به استودیوی برنامه رفته بودم. در همان برنامه کمی برایشان شیرین زبانی کردم و خوششان آمد و بعد از مدتی تماس گرفتند که بیا. قرار بود یک روز به برنامه عمو پورنگ بروم اما یک روز رفتم و دیگر ماندگار شدم. ...
جنگ بلدوزرها و تانک در مهران
صحبت با فرماندهان گردان ها بودم، گزارشگر میکروفن جلوی دهن من گرفته بود. یک دفعه متوجه شدم حدود هشت دستگاه تانک از پشت سر به ما نزدیک می شوند. همان هایی بودند که در خسرو آباد مانده و نتوانسته بودند فرار کنند. تانک ها پشت سر هم از وسط جاده حرکت می کردند. به علی پور گفتم نگذارید تانک ها فرار کنند. نمی توانستیم به پشت سر و به طرف آنها شلیک کنیم ممکن بود نیروهای خودی صدمه ببیند. علی پور هم ...
عصبانی بودم، عذر می خواهم/ VAR باید وارد فوتبال ما شود
خبرگزاری میزان – شهاب گردان در گفت وگو با رادیو ورزش در خصوص اتفاقات و حواشی دیدار ذوب آهن مقابل سایپا گفت: کار اشتباه، اشتباه است و توجیهی هم برای آن وجود ندارد. کار اشتباهی بود که انجام دادم و فقط می خواهم شرح وضعیت بدهم که چه اتفاقی افتاد تا آن رفتار از من سر زد. وی افزود: تمام تلاشم را کردم برخورد نداشته باشم و این اتفاق هم رخ نداد، چون می دانستم شرایط بازی طوری است که اتفاقاتی رخ ...
اخبار مهم فرهنگ و هنر برنا
خواننده ای که از موسیقی به بازیگری رسید/ایستادگی در مقابل مافیای موسیقی! شهاب مظفری خواننده در نخستین حضور سینمایی اش به عنوان یکی از نقش های اصلی فیلم خانه شیشه ای به کارگردانی امیر پورکیان معرفی و نخستین عکس از او منتشر شد. اسدالله یکتا: می ترسیدم بعد از انقلاب خانه ام را مصادره کنند/ سیگار فروش بودم/ اسم دخترهایم را نمی گویم اسدالله یکتا بازیگر قدیمی سینمای ...
شرط عجیب پدر خلافکار برای خواستگار دخترش
تا پیش از این تخصصش قاپیدن گوشی بود اما این بار تصمیم گرفته بود شگردش را تغییر دهد. چه شد که شگردت را تغییر دادی و تبدیل به یک زورگیر خشن شدی؟ من عاشق دختری شدم که پدرش یک خلافکار حرفه ای است. وقتی به خواستگاری دختر مورد علاقه ام رفتم، پدرش شرط گذاشت و گفت تا زمانی که یک مجرم معروف نشده ام با ازدواج ما مخالف است. او می گفت که خودش یک خلافکار با سابقه و حرفه ای است. تخصصش جیب ...
ناگفته های طارمی از زمان حضور در فوتبال بوشهر
کنیم که گفتند الان زمان تمرین است و بگذارید برای بعد. پس از تمرین به سراغ ایشان رفتم و گفتم چرا از طارمی که پست تخصصی او فوروارد است، استفاده نمی کنید؟ * از مرزبان خواهش کردم به مهدی بازی بدهد من از او خواهش کردم فقط در تمرین 15 دقیقه از طارمی در پست خودش استفاده کند و اصلا نیازی به بازی رسمی نیست. به او گفتم مهدی از مهاجمی که از خارج از کشور آورده اید و ثابت بازی می کند، بهتر است. ایشان گفت باید آقای استیلی برگردند و در این خصوص صحبت می کنیم. در جلسه بعدی، مهدی در پست خودش و در خط حمله بازی کرد. ...
گفتگو با نادیا شایسته، تولیدکننده قطعات خودرو که بعد از فوت همسرش حرفه اش را ماندگار کرد
یدا می کند و نیازی نیست تا این اندازه کار کند. اما او همیشه در پاسخ به آن ها می گوید که به پول حلال تولید و زحمت کشی عادت کرده است. مواردی بوده است که بعد از فوت صاحب تولیدی، حتی با اینکه وارثان مرد بوده اند، کار را ادامه نداده و ملک را فروخته اند. من یک زن خانه دار بودم که یک پسر شانزده ساله هم داشتم و کسی از من توقعی برای این کار نداشت، اما این کار را کردم و موفق شدم. ضمن اینکه همیشه به اطر ...
خبر شهادت برادرم و مفقودی من همزمان رسید
به گزارش ایسنا، روزنامه جوان در ادامه نوشت: احمد عقیقی از روزهای حضور در جبهه و اسارت می گوید که در ادامه می خوانید. اولین اعزام شما به جبهه چه زمانی اتفاق افتاد؟ من اوایل سال 1365 از طریق ارتش به جبهه اعزام شدم. حدوداً 21 ماه در جبهه جنوب بودم و در لشکر 77 خراسان در تنگه چزابه و فکه خدمت می کردم و در عملیات های مختلفی شرکت داشتم. یکی از عملیات های مهمی که آن زمان در آن حضور داشتم عم ...
داستان دلخوری دکتر شریعتی
در این سال ها کدورت بین داوری اردکانی و دکتر شریعتی معروف بوده و خیلی ها بارها به آن اشاره کرده اند. درباره این کدورت نوشته است: یک بار که به همت مرد گران مایه فرهنگ ایران ایرج افشار کنفرانس ایران شناسی در دانشگاه مشهد برگزار شده بود، بعد از سال ها دیدار دکتر شریعتی نصیب شد. مشغول سخن گفتن درباره شعر حافظ بودم که دیدم شریعتی از در درآمد. خوشحال شدم و سخن را کوتاه کردم و رفتم کنارش نشستم و پرسیدم ...
انتقام عجیب دختر 16 ساله از دوست پسرش
با شهرام در اینستاگرام منتشر و او را همسر خودم معرفی کردم. خلاصه بعد از گذشت چند هفته آن قدر در نقش دروغین خودم فرو رفته بودم که واقعا عاشق شهرام شدم اما خانواده های مان با ازدواج ما مخالفت می کردند. خانواده من، شهرام را فردی بیکار و لاابالی می خواندند و خانواده شهرام نیز من را به عنوان عروس شان قبول نداشتند و دختری خیابانی می دانستند. من و شهرام چاره ای نیافتیم جز این که از خانه فرار ...
پاسخ احمد متوسلیان به مرسی چه بود؟
، واقعاً کار دشواری بود. اما چاره ای نبود باید اطاعت امر می کردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژی ام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم "دیگه نمی تونم." حاج احمد گفت "باید بری" گفتم "نمی تونم. والله نمی تونم" بعد با ضربه ای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم! ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم "حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟ گفت "ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرف ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه! ...
ماجرای داروفروشی نوازنده سرشناس
، دانشجوی مهندسی ساختمان بودم. دانشگاه که تعطیل شد، دیدم کاری نمی توانیم بکنیم، در همان زمان پدرم بزرگ ترین داروخانه و دراگ استور ایران را در مشهد داشت و اداره می کرد و اوایل انقلاب آن را به بخشی از کارمندان خودش واگذار کرده بود. من هم رفتم آنجا و شروع به کار و یاد گرفتن کردم. بعد از مدتی که کار را یاد گرفتم، با توافق آنها، من کارمند پدرم و نسخه پیچ داروخانه شدم. آن زمان تحریم ها زیاد و دارو کم بود ...
حمله تند و آتشین فرهاد قائمی به آلکنو و فدراسیون
حتی یک دقیقه برای حضور در تمرینات تاخیر کرده باشم؛ همیشه با جان و دل در خدمت تیم ملی بودم تا بتوانم حداقل برای لحظه ای دل مردم را شاد کنم. به نظرم همه باید واقعیت ها را بگویند و اگر حرف نزنیم خیانت کرده ایم. پول بیت المال خرج ما می شود تا پرچم کشور را بالا ببریم و پاسخگو باشیم. وی ادامه داد: واقعاً در روزهای گذشته حرف های پیمان اکبری را کامل درک نکردم تا اینکه خودم با این شرایط روبرو شدم ...
سرقت سریالی از افراد جویای کار با آبمیوه های مسموم / یکی از ماباخته ها سارق را به دام انداخت
پارکی در همان حوالی برویم. شاکی ادامه داد: وقتی روی نیمکت پارک نشستیم و سرگرم حرف زدن شدیم، او از داخل کیفش 2پاکت آبمیوه بیرون آورد و یکی از آنها را به من داد. وقتی آبمیوه را نوشیدم دچار سرگیجه شدم و از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم و متوجه شدم رهگذرانی که از پارک عبور می کردند وقتی مرا بی هوش پیدا کرده بودند به اورژانس زنگ زده بودند. در بیمارستان که بودم متوجه شدم مردی که ...
سناریوی شاهین برای سرقت از جوانان جویای کار
. اعترافات شاهین بنابراین شاهین دستگیر شد. او بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و به ناچار لب به اعتراف گشود. شاهین به مأموران پلیس گفت: مدتی در یک شرکت پخش دارو کار می کردم. شغلم را دوست داشتم. خیلی وقت بود که خلاف را کنار گذاشته بودم. تمام سابقه هایم برای سال های 86 و 87 است. بعد از آن دیگر دست به هیچ خلافی نزدم تا اینکه به خاطر تعدیل نیرو، از آن شرکت اخراج شدم. برای اینکه خرج زن و بچه ...
زورگیری وحشتناک از 200 زن و دختر / سرکرده باند دزدان اعدام می شود
پرونده از اواخر سال 96با چند شکایت مشابه در پلیس پایتخت شروع شد. یکی از زنانی که به دام دزدان موتورسوار گرفتار شده است به مأموران گفت: ظهر بود که سرویس مهد کودک، دختر شش ساله ام را به خانه آورد. من نیز طبق معمول همیشه به مقابل ساختمان رفتم تا دخترم را تحویل بگیرم. وقتی دخترم از ماشین پیاده شد و سرویس مهد کودک رفت، ما وارد ساختمان شدیم اما هنگامی که می خواستم در را ببندم ناگهان فردی دست و پایش را روی ...
مقدم وزیرِ جای خالی را به پایگاه عاشقان شهادت گرامی می داریم!
.... پس این جوری می نویسی: مقدم جای خالی را به پایگاه عاشقان شهادت گرامی می داریم. اینجا را خالی بگذار نام وزیر می ماند برای بعد. چند ساعت بعد یکی از رفقاء خنده کنان آمد. گفتم: چیه؟! گفت: بیا ببین خطاطت چی نوشته. با عجله رفتم ببینم چه دست گلی به آب داده. باورم نمی شد! نوشته بود: مقدم وزیرِ جای خالی را به پایگاه عاشقان شهادت گرامی می داریم. خطاط را خواستم. گفتم: چی نوشتی؟ ...