خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
داییِ بچه فوتبالیست ها
برای تمرین، همینجا شادی تو صورتشان دوید، رفتند که بروند اما نگهشان داشتم. محیط خیلی خراب بود. لندکروزها با سرعت تمام میرفتند و برای بچه های مردم احساس خطر کردم. انگشتم را به نشان تاکید و تهدید در تاریکی تکان دادم: همه تان می ایستید جلوی در شرکت رنو و نمیروید آنور تا من بیایم و ردتان کنم چَشمی گفتند و با ذوق دویدند، مثل من که آن شب از شلنگ آباد تا خشایار را بال زدم! تیم قبل از ...
به رنگ صبح
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرمان، به رنگ صبح عنوان کتابی از سری کتاب های شهدای استان کرمان با موضوع زندگی نامه، اسناد و مدارک و خاطرات شهید غلامرضا پورمحی آبادی است. این کتاب 93 صفحه ای اثر یوسف کریمی است که به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمان با شمارگان 1000 نسخه منتشر شده است. برشی از متن کتاب اخلاقی مهربان داشت هرجا که می رفت، پاتوق ...
نوزادی که هنگام تولد پدر و مادرش را شوکه کرد
من گفت برو خدا را شکر کن که بچه سالمی به تو داده فقط مشکلش این است که بدنش رنگ دانه ندارد. بعدها اطلاعاتم درباره این ویژگی فرزندم بیشتر شد و متوجه شدم فرقی با بچه های دیگر ندارد. وی در ادامه از واکنش های ناراحت کننده مردم در مواجهه با افرادی با ویژگی های ظاهری خاص گفت: این افراد هیچ مشکل خاصی ندارند و نباید به چشم یک بیمار به آنها نگاه کرد. باید به مردم درباره این ویژگی افراد که بدنشان ...
فاخته های ناصره؛ روایت های تازه از دوران خلافت عباسی
از سال 82 بوده است. در این سال رتبه ی ممتاز کشوری در مسابقه ی بزرگ تالیف کتاب نماز را به دست آورد و سپس از سال 84 با نشریات سراسری کودک و نوجوان کشور مانند سلام بچه ها، انتظار نوجوان، دوست، باران، کوپه، سه یک سه، ساعت صفر و .... همکاری دارد. چاپ اول(1400) کتاب فاخته های ناصره نوشته ناهید رحیمی در 74 صفحه با قطع پالتویی از سوی انتشارات صاد چاپ و منتشر شده است. ...
فاخته های ناصره؛ روایت های تازه از دوران خلافت عباسی
از سال 82 بوده است. در این سال رتبه ی ممتاز کشوری در مسابقه ی بزرگ تالیف کتاب نماز را به دست آورد و سپس از سال 84 با نشریات سراسری کودک و نوجوان کشور مانند سلام بچه ها، انتظار نوجوان، دوست، باران، کوپه، سه یک سه، ساعت صفر و .... همکاری دارد. چاپ اول(1400) کتاب فاخته های ناصره نوشته ناهید رحیمی در 74 صفحه با قطع پالتویی از سوی انتشارات صاد چاپ و منتشر شده است. ...
روایتی از صبوری زن خرمشهری در تحمل جراحات جانبازی
.... مدام می گفتم: یا زهرا (س)، یا امام زمان (عج)، یا امام حسین (ع) هر بار که سوزن را فرو می کرد توی پوستم، دلم آب می شد و ضعف می کردم. بالاخره تمام شد و پانسمانش کرد. الان هم هیچ کس جای بخیه ها را تشخیص نمی دهد. الحمدلله چشمم آسیبی ندید، ولی خیلی وقت بعد احساس کردم چیزی در چشمم هست. دکتر ها هم زیاد تشخیص نمی دادند؛ یک ترکش خیلی کوچک بود که مانده بود زیر پلکم. یادگاری آن سال ها بود و تا همین چند ماه پیش که درش آوردم همراهم بود. انتهای پیام/ 141 برچسب ها: انتشارات مرز و بوم ، فاطمه جوشی ، دفاع مقدس ، خرمشهر ، زخمی ...
شهادت برخی رزمندگان فاطمیون در جریان اسارت شهید حججی / خانواده شهدا نیاز به ترحم ندارند
آمد سعی کردم او را منصرف کنم اما او برای رضایت دادنم به اینکه به سوریه برود، بنده را متقاعد کرد. وقتی او به شهادت رسید، همان موقع به خانواده اطلاع ندادند و من اضطراب داشتم اما آن موقع نمی دانستم منشأ این اضطراب از چیست. امیدوارم بتوانیم راه شهدا را ادامه دهیم. داود صلاحی مدیر انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز در مراسم رونمایی از کتاب زور چترها به باران نمی رسد، خاطرنشان ...
همراهی با حبیب مرزها سرداری از جنس مقاومت
به نام حبیب مرز ها به چاپ رساند. وقتی دخترم کتاب مرا خواند گفت تازه با جنگ و موضوعات شما در آن زمان آشنا شدم، حالا باید دید که چگونه ما نتوانستیم این موضوعات را به نسل جوان انتقال دهیم، از کسانی که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشته اند می خواهم که اسناد آن زمان را در اختیار جوانان قرار دهند که دشمن یک مرتبه نیاید و شبهه بیندازد و بدانید که اگر خاطرات را ساده برای جوانان بیان کنید آنان از ...
محمد عاشق خدمت به مردم در لباس پزشکی بود
همان کودکی بچه ای کاری و دلسوز بود. کار پدرش بنایی بود و پسرم برای کار به کمک او می رفت. از کلاس پنجم زمان عید و تابستان که تعطیل می شد همراه پدرش برای کار می رفت و خیلی هم کار کردن را دوست داشت. گاهی من می گفتم ناراحت نمی شوی پسر های هم سن و سالت تو را در حین کارگری ببینند که می گفت ببینند! اصلاً اشکالی ندارد، مگر کار کردن عیب دارد و آدم باید دستش تو جیب خودش باشد. خیلی بچه سالم و خوبی بود. در ...
تبلور زنانگی، عشق و امید در رنگین کمان شمال و جنوب خیال
از محورها و اِلِمان های فرهنگی غافل نمانده و در برخی از سروده های خود به آن ها گریزی زده است: در تو شاهزاده ای سوار بر اسب دلم می تازد در من شهرزادی هزار و یک شب به انتظار می نشیند و در هجای هر قصه اسم شب نو را تکرار می کند. (همان، ص 40) طبیعت، اِلِمان ها و نمادهای آن در این مجموعه شعر با بسامد بالایی به کار رفته است؛ مثل آسمان، فصول سال ...
گاهی دردی بزرگتر از زندگی نیست
ماه است ماه من! من همان کرم شب تابم که نورِ ناچیزم در این تاریکی دلگرمم نخواهد کرد من دل خوش به توام به تو که ماهی به تو که نوری به تو که ذره ذره دلیلی برای روشنیِ کم ارزشِ من ستاره ها به روی ماهت زمین را قسم باران می کنند. **************************** ...
فال حافظ امروز / 22 شهریور ماه با تفسیر دقیق + فیلم
...> چه جای دم زدن نافه های تاتاریست تعبیر فال حافظ: تفسیر فال حافظ امروز شما نشان می دهد در زندگی هیچ گاه ناامید مباش که در این صورت شکست تو حتمی است. در کسب علم و هنر بکوش تا در صدر قرار بگیری چرا که در جامعه دارای ارزش است. مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن که ...
فال حافظ امروز | 23 شهریور ماه با تفسیر دقیق
. ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش تعبیر فال حافظ: فال حافظ امروز شما می گوید تصمیم تان عجولانه است. فریب ظواهر را خورده اید و تمام فکر و ذکرتان را مشغول کرده است و همه کارهای مهم زندگی را فراموش کرده و به دنبال مقصود خود به راه افتاده ...
تراژدی طلای سیاه در سایه کرونا
کند گویی عاقله مردی شده برای خودش. بچه که بودم بابام فرستادم بارکشی تو بندر. بارکشی در بندر مسیر سرنوشت را برای رسول جور دیگری رقم زد. پای رسول به بندر که رسید درس خواندن به خاطراتش پیوست، کارش شد صبح تا شب چرخیدن در بندر. از وقتی یادم هست سَرم تو سطل های این شهرِ. - از کرونا نمی ترسی؟ *مگه اصلا کرونا واقعیه؟ اگه هم هست خدا بزرگه. تا امروز خودش مراقب ما بوده بعد اینم هست. ...
از ماجرای عاشقانه همسر شهید مدافع حرم تا جهادگر میدان کمکهای مومنانه +فیلم
احسن انجام دهم. وی ادامه داد: به همت خانم زینب مولایی از انتشارات روایت فتح کتاب زندگی آقا روح الله را به نام دلتنگ نباش به چاپ رساندیم. همان موقع که کتاب نوشته می شد خیلی دوست داشتم حضرت آقا کتاب را بخواند. خیلی اتفاقی کتاب از طریق مادرم به دست حضرت آقا رسید. یک روز با من تماس گرفتند که حضرت آقا کتاب را خواندند و گفتند که ازشما تشکر کنیم. من بغض کردم فقط خواستم که از نزدیک دیدار داشته ...
مهدویان: تشبیه من به مخملباف و یا حاتمی کیا خیلی بامزه است
محمدحسین مهدویان کارگردان آثاری همچون ماجرای نیمروز و زخم کاری می گوید: من تا روزی که بتوانم و بلد باشم فیلم می سازم، هر قصه ای را که فکر کنم ارزش تعریف کردن دارد و بتوانم شرایط تولیدش را مهیا کنم، می سازم؛ من گاهی به همکارانم می گویم ما قصه هایی را می سازیم که خودمان فکر می کنیم ارزش تعریف کردن را برای مردم دارد. من شغلم فیلمسازی است، مردم آن طوری که تو از جایگاه یک رسانه ی سیاسی به فیلم من نگاه ...
کارگردان زخم کاری: من مثل مخملباف و حاتمی کیا نیستم
را که فکر کنم ارزش تعریف کردن دارد و بتوانم شرایط تولیدش را مهیا کنم، می سازم؛ من گاهی به همکارانم می گویم ما قصه هایی را می سازیم که خودمان فکر می کنیم ارزش تعریف کردن را برای مردم دارد. من شغلم فیلمسازی است، مردم آن طوری که تو از جایگاه یک رسانه ی سیاسی به فیلم من نگاه می کنی، نگاه نمی کنند. آیا برای ساخت فیلم بر اساس اقتباس پیش زمینه داشتید یا این که فکر کردید این کار را باید به هر ...
شهید مدافع حرمی که بی تاب روضه رقیه(س) بود
خواستگاری ام. از طریق یکی از اقوام با هم آشنا شدیم. پدر او از سرداران سپاه و از مجاهدان هشت سال دفاع مقدس و مادرش هم فرهنگی بود. البته روح الله در 15سالگی مادرش را از دست داده بود. می دانستم با چه کسی ازدواج کرده ام. یعنی می دانستم شهادت و دفاع از کشور حرف اول روح الله است. حرف شهادت در خانه مان بود ولی فکرش را نمی کردم روح الله روزی شهید شود. دلش برای کمک به دیگران می تپید ...
زندگی و درآمد خوبی داشت، اما اعتقادش او را به دفاع از حرم کشاند/ زیر عکسش نوشت شهید مدافع حرم
آنکه 19 ساله بود خیلی با اطمینان و شجاعانه صحبت می کرد. من آن زمان 15 ساله بودم که حرف های ایشان خیلی بر دلم نشست و جواب بله دادم. به دشواری زندگی با یک نظامی فکر کرده بودید؟ سال 1366 همسرم وارد سپاه شده بود، من در زندگی در تمام مسیر با حاج محمد کنار آمدم و مخالفتی با مأموریت های مرزی اش نداشتم. مأموریت های ایشان به اهواز و آبادان 40 تا 45 روزه بود و بیشتر اوقات کنارم نبود و مجبور ...
چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
، آمدم نزد حرم حضرت رقیه (س) و به ایشان متوسل شدم و گفتم اگر همسر و فرزندم رانجات دادی و شفای آنان را از خدا خواستی و گرفتی خانه ام را به تو تقدیم می کنم. مدتی مشغول توسل بودم، بعد به بیمارستان رفتم و دیدم همسرم روی تخت نشسته و بچه دربغلش سالم است. همسرم گفت: کجا رفتی؟ گفتم رفتم جایی کاری داشتم. گفت: نه، رفتی متوسل به دختر امام حسین (س) شدی؟ ...
روایتی از آن روی سکه کابل که هنوز ندیده اید / این یک قصه عاشقانه است
می افتند و توضیح می دهند که از صبح کاری نبوده که بتوانند پول دربیاورند و برای زن و بچه گرسنه شان نان بخرند! بعد تو که به جای پول به آنها نان می دهی روی هوا می زنند، بس که شرمندگی پیش زن و بچه سخت است! گفته بودم بوی کباب دل همه را می برد، اشتباه گفتم! بعضی هایشان چنان به بوی کباب حساس اند که اگر چاره داشتند صبح تا شب نفس نمی کشیدند تا بوی گوشت آتش خورده به دماغ شان نرسد، همان هایی که فرصت ...
همیشه فرمانده
کتاب همیشه فرمانده روایت گر خاطرات شهید محمد فرومندی به قلم محمود شم آبادی نگارش شده است. از بجنورد، کتاب همیشه فرمانده روایت گر زندگی نامه و خاطرات محمد فرومندی از شهدای دوران دفاع مقدس استان خراسان شمالی، به قلم محمود شم آبادی (شمس) به نگارش درآمده است. این کتاب 64 صفحه ای را انتشارات راه یار به سفارش و حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان خراسان شمالی ...
آزارهای کلامی که زندگی افراد را به جهنم بدل می کنند
... مهدی بعد از یک سفر به چابهار تصمیم گرفت برای همیشه از همسرش جدا شود: عید سال 97 با همسرم به چابهار رفتیم. خانم های چابهار لباس های بسیار زیبای سوزن دوزی شده و رنگارنگی می پوشند. من خیلی دوست داشتم همسرم نیز لباس های زیبا با رنگ های شاد بپوشد، برای همین به او گفتم ببین چقدر این لباس ها زیبا هستند، برای تو هم یکی از این لباس ها می خرم. تا این حرف را زدم شروع به دادوبیداد کرد که تو چشم ات به زنان ...
شاعری که همه ثروت خود را صرف امور خیریه و اهل بیت(ع) کرد
...> از چاه بپرسید، همان چاه مقدس! با ماه، همان ماه شب تار چه کردند؟ اصلاً بگذارید خود آب بگوید با چشم و دل و دست علمدار چه کردند؟ سارا جلوداریان ***** نه غمخواری نه او را هیچ یاری به روی دست هایش شیرخواری صدا زد: آی مردم یاوری هست؟ لبان خشک طفلش گفت: آری عبدالرحیم سعیدی راد **** امشب شکفته در ...
چگونه نوجوان شادی داشته باشیم؟
باشگاه محلی را به او پیشنهاد دهید. برای نقاط قوت فرزند خود ارزش قائل شوید و فرزندتان را به خاطر شخصیتی که دارد تحسین کنید. برای مثال به او بگویید:” تو در گروه، خیلی خوب از بچه های کوچیک تر از خودت مراقبت می کنی.” این به کودک شما کمک می کند احساس خوبی نسبت به خود داشته و خودش را با دیگران مقایسه نکند. بگذارید فرزندتان بداند که وقتی در سخت ترین شرایط تلاش می کند شما به او افتخار می کنید. مثلا بگویید ...
فال حافظ امروز / 21 شهریور ماه با تفسیر دقیق + فیلم
در این کله دانست تعبیر فال حافظ : تفسیر فال حافظ امروز شما نشان می دهد پل های پشت سر خود را خراب نکن. سرت را بالا بگیر. همنوز رموز زندگی را نمی دانی. ستاره ی دولت و اقبال تو چون ناهید درخشان است. پیشنهاد خود را مطرح کن و دل به دریا بزن. زمانی پیروز می شوی که خودت مشکلاتت را حل کنی و به امید دیگران ننشینی. بی مهر رخت روز مرا نور نماندست وز عمر مرا جز شب ...
گنجینه اسرار یک تخریبچی
گروه دومی وجود نداشت. تا اینکه مثل دفعات قبل، شهریور سال 78 برای پاکسازی رفتیم. یک جاده از مهاباد به پسوه می رود. ما از همان ابتدا شروع کردیم و یادم است که 13 تا 14 نفر با هم می رفتیم. الان که این حرف را که می زنم به یاد صحبت شهید شاهمراد می افتم. ایشان دو جا به بچه ها گفتند: روزی که قرار است شهید شوی صدای ترکش خمپاره ای که قرار است به تو بخورد را نمی شنوی، صدای گلوله را نمی شنوی. ما بعدها فهمیدیم که ...
تیم های پزشکی سپاه در هفته دفاع مقدس به مناطق محروم دزفول اعزام می شوند
...، برپایی نمایشگاه عکس دوران دفاع مقدس، تهیه و چاپ نشریه با موضوع شهدای عشایری دفاع مقدس، برگزاری نمایشگاه دفاع مقدس و دستاوردهای انقلاب اسلامی، مصاحبه رادیویی با رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، مسابقه کتاب خوانی با محوریت زندگی نامه شهیدخبری و برگزاری وبینارمعرفی کتاب شهیدناجی با حضور نویسنده کتاب، از دیگر برنامه های سپاه دزفول در هفته دفاع مقدس است. سرهنگ لیلی زاده در ادامه افزود ...
سفالگری که با پرندگان افجه پرواز کرد
پرسیده می شود سوال های من تمام شد؛ اگر خودتان فکر می کنید چیزی جامانده؟... و فخری خانم با همان لحن مهربان مادرانه می گوید : من فکر می کنم تو با اجازه خودت که به دنیا نمی آیی، پدر و مادرت را هم خودت انتخاب نمی کنی، وقتی هم به دنیا می آیی نمی دانی چه قدر وقت داری و کی و چه طور می میری؟ کاوه مگر می دانست برود عراق این طوری می شود؟ تنها چیزی که به انسان مربوط است دوره ای است که در آن زندگی می ...
خاطرات حفاظت از شخصیت های برجسته انقلاب کتاب شد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ، کتاب من جانباز نیستم خاطرات احمد پیرحیاتی، به قلم سید میثم موسویان و به همت دفتر نشر معارف به چاپ رسید. احمد پیرحیاتی، خاطراتی دارد که بی نظیر است. خاطراتی از مبارزات انقلاب، از کمیته، از محافظت از شخصیت های مشهور، از ایست و بازرسی های اول انقلاب، از شروع جنگ و چمران و حضرت آیت الله خامنه ای ، از جانبازی خودش. او بر عکس بیشتر آدم هایی است ...
