آزادی خرمشهر را مدیون محمود اسکندری هستیم/غریب هستیم وخواهیم ماند
سایر منابع:
سایر خبرها
محمود اسکندری و لقب لیدرِ شهیدپرور/از تکه تکه شدن نمی ترسیدیم – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان
! (یعنی یک هفته اجازه پرواز نداری!) همین دستور برای خلبان های ما به معنی مرگ بود! براتپور: گریه می کردند. * حالا واقعاً، خداوکیلی کسی بین خلبان ها نبود که نترسد؟ براتپور: همه این طور بودند. زمانی: بالای 95 درصد. براتپور: [خطاب به ضرابی] شما درباره مقتضیات خلبان بودن، یک چیز را کم گفتید. باید خانواده را هم فراموش می کردند. وقتی می خواستیم برای ...
عملیات های دوران دفاع مقدس باید در دانشگاه های دنیا تدریس شود
تعداد 150 نفر از آن ها را اسیر کرد. من از فرمانده اسرا پرسیدم، چرا نجنگیدید؟ گفت شما 18 نفر نبودید و به خدا سوگند پنج هزار نفر بودید. من در مصاحبه ای همان زمان گفتم که داستان جنگ بدر تکرار شده و خدا تعداد نیروهای ما را در چشم دشمن افزایش داده است. ما در جنگ خدا را می دیدیم. برای مثال می خواستیم در عملیات خیبر نیاز به پل بود و نیزارهای اطراف بسیار مانع بودند، ما نی کوب عراقی را در منطقه پیدا کردیم ...
ارتش چگونه در آزادسازی خرمشهر حضور داشت/مرور خاطرات 121 ماه حضور در خط مقدم
اعلامیه هایی روی سرمان ریخته شد که روی آنها نوشته شده بود "مزدوران ایرانی چنانچه شلمچه را تصرف کنید، کلید خرمشهر را به شما هدیه می کنیم." ما به لطف خدا پس از 5روز شلمچه را از وجود دشمن پاک کردیم و نیروی هواییمان پل 1100متری را که دشمن با هدف تقویت یا عقب نشینی نیروهایش روی اروند ساخته بود ، منهدم کرد. ما وارد شلمچه شدیم . آنگاه مجددا دستور رسید گردش به چپ کنید. شمال اروند را از تصرف دشمن خارج کنید. ...
مسیح گمنام خوزستان
و در همه جا پرت بودند. قریب به 14 ساعت ماجرا در هاله ای از بی خبری قرار داشت. فقط می گفتند هواپیما از رادار خارج شده. به نظرم از شوک بزرگی که ممکن بود خبر شهادت فرماندهان ارشد جنگ داشته باشد واهمه داشتند به همین خاطر سعی می کردند تا خبر با کمترین تبعات منتشر شود. پرواز هرکولس سی-130 نیروی هوایی ارتش ایران از اهواز به مقصدتهران رهسپار بود، در تاریخ 7 مهرماه 1360 در نزدیکی تهران سقوط کرد و از ...
ماجرای مهاجرت های مکرر خانواده مازیار بین ایران و افغانستان
...> **: چرا؟ خواهر شهید: چون دو اسمه هستم. بعد من رفتم آزمایش دی ان ای و همه چیز دادم. **: یعنی چی؟ مگر شهادت پدر و مادرتان را قبول نمی کنند؟ خواهر شهید: تا الان که نکرده اند... مادر شهید: قبول نکردند، اصلا قبول نکردند... **: مگر اسم شما در شناسنامه یا مدارک پدر و مادرتان نیست؟ مادر شهید: هست. **: خب این که کافی است. ...
خاطرات گفته نشده از سردار شهید "مهدی باکری"
تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما. مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: (از من بهتر، بچه های بسیجی اند که بی هیچ چشمداشتی می جنگند و جان می دهند). به او گفتند: حالا باز کرده ایم، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. مهدی با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد: (خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی!) خاطره 2: شهید مهدی باکری فرمانده دلیر لشکر 31 عاشورا، بر اثر اصابت ...
یادکردی از پنج فرمانده شهید
خلبان تلاش می کند هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخ های هواپیما بوسیله دستگیره دستی باز می شود و هواپیما در زمین ناهموار فرود می آید اما پس از طی مسافتی، در نقطه ای متوقف و بال چپ هواپیما به زمین اصابت می کند. هواپیما آتش می گیرد و 49 نفر سرنشین آن از جمله پنج تن از سرداران رشید اسلام به درجه شهادت نائل آمدند. ...
حال و هوای جاماندگان دلسوخته اربعین حسینی در سراسر ایران
.... جاده عشق، مسیر عجیبی بود. فقط خودش نبود که هر چه راه می پیمود، شاداب تر می شد بلکه به همسفرانش که می نگریست، می دید آنها نیز با هر قدم، انرژی بیشتری می گیرند. و اینک نزدیک شده بود... حرمین کربلا از دور نمایان می شد، حرمینی که محفل صفایی دیرینه و دربرگیرنده ابدیت تاریخ هستند. پاره های دل را از قفس تنگ آزاد کرد و در هوای پاک و مطهر کربلا به پرواز درآورد. ...
آبادان ایستاد تا ایران زنده بماند
. قرار شد پیکر حمید را ببرند شیراز و تحویل خانواده اش بدهند. زهرا رفت و مادرش را به بیمارستان آورد. تا مرا دید، گریه کرد. گفتم: زن عمو چیزی نیست. همه داریم می رویم. تو هم با ما بیا. بعد کم کم خبر شهادت حمید را به او دادم. بنده خدا شروع کرد به گریه کردن. کمی که آرام گرفت، به همراه دختر کوچکش، فرحناز، پیش از همه فرستادیم شان شیراز تا خبر شهادت حمید را بدهند. فردای آن روز، یعنی هفتم مهرماه مرا به امیدیه ...
هنرمندان از کربلا و پیاده روی اربعین چه گفتند؟ + فیلم
کردم و سه روز بعد عازم شدیم. همه چیز به یک باره اتفاق افتاد و هنوز هم نمی دانستم چطور شد. جالب است که خانواده به من از شرایط هوایی و بیماری هایی که وجود دارد و خیلی از اتفاقات دیگر می گفتند اما من می گفتم باید بروم. حتی جالب است برخی به من می گفتند ان شاءالله سال بعد بروید! این روزها که راه بسته شده و نمی توانیم برویم با خودم می گویم چقدر خوب شد که افتخار پیدا کردم سال قبل زائر اربعین شدم. ...
منصوریان: باید با بی پولی مبارزه کنیم/در امضای قراردادم از مسائل مالی چشم پوشی کردم
حدود دو ماه بعد از شروع تمرینات مان که یک تیم فوق العاده خوب را برای قهرمانی لیگ بسته بودم، یک روز منصور قنبرزاده، مدیرعامل باشگاه سر تمرین آمد و گفت می خواهم کاغذی به شما بدهم. فکر کردم بودجه ای آمده یا پاداشی برای تیم آورده است اما گفت این برگه استعفای من است زیرا هیچ پولی تا پایان فصل نداریم. وی افزود:بین یک انتخاب سخت مانده بودم . تیم نفت تهران را فوق العاده دوست داشتم و برایش زحمت ...
نگاهی کوتاه به زندگی نامه شهدای روحانی-5 شهید فخیمی؛ غیور مردی از خطه آذربایجان
.... از کجا معلوم شاید او هم وقتی گوشی تلفن را که می گذاشته از خوشحالی اشک ریخته است. پنج روز بعد یعنی دقیقاً 25 دی ماه سال 65 سیزده شهید آوردند. در حیاط ساختمان سپاه، تابوت ها را که کنار هم چیدند، بین آن ها تابوتی مشاهده کردند که اسم یوسف علی روی آن نوشته شده بود. برادرش می گوید: بارها من به خانواده ها خبر شهادت فرزندشان را داده بودم حالا باید خود را به روستا می رساندم و می گفتم: اوغلون ...
عاشقانه ها در عراق تمامی ندارند/ روایتی از دلتنگی دوساله عُمران عرب برای پذیرایی از زوار عجم
یم اما متوجهیم که اگر کسی به حضرت قمر بنی هاشم قَسم ات بدهد نمی توانی دست رد به سینه اش بزنی؛ بگو فرمان را سمت خانه ی عمران بچرخاند؛ بگو... خواستم ترجمه کنم اما با بغض دستش را به نشانِ بی نیازی بالا آورد، همه را فهمیده بود و با گریه فرمان را توی جاده ی خاکی چرخاند: اگر قسم حضرت عباس نداده بود مگر میتوانست شما را از چنگم دربیاورد؟ کو تا یک زائر ایرانی پیدا کنم در این کرونا؟ دخیلک یا ابو ...
کوله بار خاطرات یک مارش نظامی
دفاع مقدس و یک ملودی آشنای دیگر رفتیم که تا سال ها تبدیل به موسیقی تیتراژ بسیاری از برنامه های مرتبط با دوران دفاع مقدس در شبکه های مختلف تلویزیون، در سالهای بعد از جنگ بود. دو ملودی فوق ماندگار که به دلیل ساختار موسیقایی، بخش اعظمی از خاطرات موسیقایی نسل طلایی دهه شصت را تشکیل می داد. آن چنان که این دو ملودی در فواصل تاریخی مختلف به تناسب موضوعاتی که برای محتوای آن در نظر گرفته شده بود، علاوه بر ...
روایت رسالت بوذری از مخاطب خاصی که به کربلا نرفت!/ مختارهایی که می توانند هر سال ساخته شوند
کردم که (آقا) شما راهی را باز کردید که همه اش از لطف شما بوده و من ذره ای با همه وجودم خودم را قابل نمی دانم، خواهش می کنم نظر عنایت تان را برنگردانید. چون دیگر از ما چیزی باقی نمی ماند. گفت ای خدا این وصل را هجران مکن. سرخوشان عشق را نالان مکن * بار ها دیده ایم وقتی میانِ جمعیت، پلاتو می گویید ناخودآگاه بغض گلویتان را می گیرد؛ آنجا چه اتفاقی می افتد؟ به خاطر این است که وقتی من ...
فرنگیس؛ بانوی شجاعت
گورسفید بودم. البته فاصله کمی با آوه زین داشت. آن روزها که تازه جنگ شروع شده بود زمزمه حمله عراق به ایران دهان به دهان به گوش مردم رسید؛ وسایل ارتباطی مانند امروز نبود. مردم از طریق دیدار با همدیگر متوجه اخبار و اتفاقات می شدند. تابستان که تمام شد حملات عراق هم بیشتر شد. عراق شهرها و روستاهای را یکی یکی می زد و به پاسگاه های مرزی حمله می کرد. روستای شما کی در گیر جنگ شد؟ جوانان ...
روایت شروع عاشقانه زوج اصفهانی زیر پرچم امام حسین(ع)/ از موکب داری در عراق و سوریه تا اهدای نیمی از ...
خودش را پرت می کرد سمت من، یک بار بلند شدم و به همکارم گفتم همین جا که من می ایستم شما پشت سر من بنشین و من این آقا هر جا که می خواست از این طرف بیاید، یک لگد می زنم. می ترسیدم به ما چاقو بزند خودم هم می ترسیدم که بعد از پیاده شدن به ما چاقوی بزند، بعد از این که رسیدیم نجف، سوار ماشین شدیم و به مرز رسیدیم که به شدت سرما خورده بودم و صدایم در نمی آمد، از استرس اعصابم خرد شده ...
میثم آقایی: امسال وظیفه مان سنگین تر است
به گزارش "ورزش سه"، تیم آلومینیوم اراک بعد از صعودی تاریخی به لیگ برتر توانست در اولین تجربه خود در سطح اول فوتبال ایران عملکرد قابل قبولی داشته باشد. این تیم هم اکنون برای برپایی اردوی آماده سازی پیش فصل در تهران حضور دارد. میثم آقایی، هافبک باتجربه آلومینیوم در گفت و گو با خبرنگار ما در خصوص شرایط تیمش گفت: با حدود بیست روزی است که تمرینات مان شروع شده و خدا را شکر همه چیز در شرایط خوبی است. ده ...
جذاب ترین خاطرات کمتر شنیده شده از دفاع مقدس | ماجرای دوئل شهید خرازی با ژنرال بعثی | کار عجیب خلبان ...
آفرید و برای همیشه در تاریخ کشورمان ماندگار شد. وی در علمیات های مهمی از جمله حمله به اچ 3، مروارید و... شرکت داشت و بیش از هفتاد پرواز برون مرزی را در طول دوران دفاع مقدس به انجام رساند. بارها در مجله های امریکایی از او به عنوان یک نابغه جنگی نام برده شد و در سال 2006 او را بهترین خلبان اف 4 نامیدند. وی سرانجام در اول فروردین سال 64 به شهادت رسید. در یکی از عملیات ها حسین ...
درخشش سینمای حاتمی کیا و تنوع نگاه به دفاع مقدس در سینمای دهه هفتاد
، نسل سوخته ، هیوا فیلم های جنگی در سینمای زنده یاد رسول ملاقلی پور هستند که سفر به چزابه یکی از مهمترین آثار کارنامه اوست که ماندگار شد و برخی معتقدند بهترین فیلم ژانر مقاومت است. مسعود کرامتی که در فیلم سفر به چزابه بازی کرده است، زمانی گفته بود: رسول در همان زمانی که زنده بود به سمت سینمای اجتماعی رفت. این را آثارش نشان می دهد و اگر برگشت و هیوا یا مزرعه پدری را ساخت به این معنا نبود که ...
راهپیمایی اربعین جنبشی سیاسی و حقوق بشری است
می کشد، زیرا مسافت آن 425 مایل است. همچنین کسانی هستند که از بغداد به سمت کربلا حرکت می کنند. اظهارات علیه کشتارهای فرقه ای که توسط داعش انجام شده است در طول پیاده روی قوی است. بنرها و بیلبوردهای عظیم در کنار جاده ای که تجاوز سعودی ها را در یمن محکوم می کند، همه جا وجود دارد. بحرینی هایی که من ملاقات کردم رژیم را نفرین کردند و قول دادند که از هر طریق ممکن با آن مقابله کنند. مردان لبنانی ت ...