هنوز نمی دانم چطور نویسنده شدم/ روی هیچ شاخه ای ننشستم به جز شاخه ی داستان
سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های یک دختر سرراهی؛ از پرورشگاه تا مرگ فرزند 19 ساله اش
داستان زندگی اش را اینطور بازگو می کند. یک ساله بودم که مادرم مرا به هلال احمر شیراز سپرد و همراهم یک نامه گذاشت. نامه ای که نشان می داد یک روز مادر عاطفه دوباره برمی گردد و مرا با خودش می برد. اما سه سال طول کشید و سرانجام مرا به تیم خانه منتقل کردند. یک روز مرد و زنی از راه رسیدند و قبول کردند مرا به فرزندی قبول کنند. قرار بر این شد مدتی آن ها به مرکز بیایند تا من و آن ها با هم کنار ...
چه زمانی دریافتید تنها راهِ باقی مانده طلاق است؟
این زوج ها تنها به خاطر یک اتفاق به طلاق ختم نشده است و در حقیقت مانند هر رابطه ی دیگری مجموعه ای از مسائل روی نتیجه نهایی تاثیر گذاشته است. من زمانی به فکر طلاق افتادم که فهمیدم زنم به من خیانت می کند، اما این همه داستان نبود. با شناختی که از خودم داشتم همیشه تصور می کردم در چنین موقعیتی آنقدر پر از احساس خشم و انتقام باشم که دست به کار دیوانه واری بزنم، اما در آن لحظه هیچ حسی نداشتم ...
شرح حال شیخ مرتضی انصاری درنخل ونارنج/ فایده دوبار خواندن یک کتاب
کودکی خود من در همین کوچه پس کوچه ها گذشت و جالب اینکه بسیاری از خوانندگان این کتاب پس از خواندن اثر علاقمند به دیدن دزفول می شوند. من تاوقتی دزفول بودم خانه شیخ را ندیده بودم ولی بعد ازانتشار کتاب، خانواده ایشان من را به خانه مولد شیخ بردند و متاسفانه این خانه امروز به شکل یک خانه نیمه مخروبه است و من وقتی وارد خانه شدم گریه کردم چون نمی توانستم حجم اتفاقات تاریخی این خانه و وضعیت امروز آن را ...
زنم اول بلاگر شد و بعد خیانت کرد و رفت ! / رقیه به دختر خودش هم رحم نکرد
به گزارش رکنا، مرد 40 ساله با بیان این که در تنگنای دوراهی عاطفی سختی قرار گرفته ام به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: سال ها قبل در یکی از روستاهای اطراف مشهد مشغول کشاورزی بودم و درآمد خوبی داشتم تا این که در 28 سالگی عاشق یکی از دختران هم روستایی ام شدم. "رقیه" دختری با وقار و محجبه بود که همه اهالی روستا او را دوست داشتند. او حتی در امور خانه داری هم ...
هاشم بافقی: طوری درباره حجاب برنامه ساختم که مصی علی نژاد نتواند فحش بدهد/ فضای جامعه را به سمتی می برند ...
. *تحول خودتان چگونه بود؟ قبل از آن طرز تفکر شما چگونه بود؟ اگر متحول نمی شدم، قطعا الان یا زندان بودم یا شاید کشته شده بودم! خیلی شر بودم و در منطقه ای بزرگ شده بودم که منطقه خوبی نبود. *کدام منطقه؟ پاکدشت، در این منطقه انواع و اقسام خلاف ها وجود دارد و من هم آدمی بودم که استعدادش را داشتم. کیک بوکسینگ و کشتی کچ کار می کردم. در سال دوم دبیرستان ناظم ...
جنجال فیلم بدون آرایش فلور نظری در آلمان + فیلم
که این روز ها در آلمان به سر می برد ویدیویی را در صفحه خودش منتشر کرده است.از وقتی به آلمان رفته به همراه یکی از دوستانش به نام فاطمه در حال آلمان گردی است ! یکی از پر حاشیه ترین افرادی است که اخیرا به کشور های خارجه مهاجرت کرده است. شاید برای شما جالب باشد بدانید که چرا به آلمان رفته است ؟ باید بگوییم که پسر و عروس او در آلمان زندگی می کنند و به نوعی می توان گفت آلمان کشور دوم فلور نظری ست که ...
تجاوز جنسی به دختر شیرازی در حمام خانه مجردی | فیلمبرداری از تجاوز جنسی
اید اما هربار کامتان از شنیدن آن تلخ شده است. تاریخ، افسانه ها و حتی بخش حوادث روزنامه ها، همیشه پر از داستان های تجاوز است. بارها از شنیدن این داستان ها ناراحت شده اید و شاکر بوده اید که این بلا از شما و خانواده تان دور بوده است. تجاوز به دختر جوان شیرازی ؛ این دختر دانشجو که با حمایت مالی پدر پولدارش از شیراز به تهران آمده و خانه مجردی داشت با دیدن فیلم هایی از استحمام خود در تلگرامش ...
سرگذشت عجیب فیلم ساز مشهور
او در این گفت وگو می گوید: من سال 1302 در محله لیل آباد شهر تبریز متولد شدم. پدرم تحصیلکرده دانشگاه ارمنی هاریوت ترکیه بود و شش زبان می دانست. او بعد از قتل عام ارامنه به قفقاز در جمهوری ارمنستان رفت و قبل از انقلاب اکتبر در آن جمهوری نماینده مجلس بود. بعد از انقلاب با کمونیست ها جنگید و سرانجام مجبور شد به ایران مهاجرت کند. دو برادر و یک خواهرم در قتل عام ارامنه از بین رفتند. آن طور که مادرم تعریف می کرد، دو ب ...
این اثر، کتابی استاندارد و رمانی پویاست
مشاهده است. با مطالعه هر شب بیداری مخاطب با این لحظات آشنا می شود. سپیده مرگ را از دوران کودکی چشیده است؛ مثل مرگ مادر؛ و ترسی از مرگ دارد. او به پدر، عمو، خانه کلنگی و ... وابستگی دارد. چون انسان در کنار تفکر به مرگ، میل به جاودانگی دارد و نویسنده توانسته است این دو را به خوبی در کنار هم در داستان قرار دهد. سپیده در ابتدا دختری ضعیف است؛ اما کم کم به فردی کنشگر تبدیل می شود. هر ...
دسیسه شوم منشی جوان برای آقای مدیرعامل | دسیسه شوم زن 25 ساله برای مرد خوشتیپ
. در همین روزها بود که با مالک یک شرکت مهندسی آشنا شدم. اگرچه همه کارکنان پروژه های ساختمانی آقای مهندس ،مرد بودند ولی من به عنوان منشی در دفتر او مشغول به کار شدم. مدیر شرکت که 12 سال از من بزرگ تر بود رفتاری بسیار مودبانه داشت و لباس های بسیار زیبا و شیکی می پوشید! او در انجام کارهای روزانه اش نیز بسیار مرتب و منظم بود به گونه ای که تحت تاثیر رفتارش قرار گرفتم و ناخواسته عاشقش شدم تازه ...
دام رابطه پنهانی مرد 50 ساله برای دختر تنها | سعید بعد از رابطه پنهانی ترکم کرد
10سال از هم گسیخت و از یکدیگر نفرت پیدا کردند. هر کدام از آن ها یک سال بعد از این ماجرا دوباره ازدواج کردند و به دنبال سرنوشت خودشان رفتند و ما را در حسرت محبت خانوادگی تنها گذاشتند. در حالی که سعی می کردم بیشتر اوقاتم را با دوستانم بگذرانم، تحصیلاتم در مقطع دبیرستان به پایان رسید و تصمیم گرفتم کاری برای خودم دست و پا کنم. اما در همین روزها به یک مهمانی دعوت شدم و در آن جا با مردی شیک ...
خواستم داستان آدم های معمولی را بنویسم؛ هیچ کس در رمانم مشهور یا ثروتمند نیست
انجام داده است که گزیده آن را در زیر می خوانید: سه رمان اخیر شما در شهر شیکاگو اتفاق می افتد. چرا این شهر را برای داستان های خود انتخاب کردید؟ برای رمان های اجتماعی مثل اینها شهر شیکاگو عالی بود. خودم در حاشیه این شهر متولد شدم و بیشتر دوران زندگی ام در این شهر گذشته است و سعی می کنم داستان هایم نیز طبیعی باشند؛ چون حال و هوای شهر را می شناسم. چرا در رمان اصرار داشتید سال ...
سنگ داستان یکی از قسی القلب ترین آدم های کربلاست
هبی را پس بزند یا از سوی دیگر، داستان صریح مذهبی مخاطب غیرمذهبی را براند؟ در هنگام نوشتن داستان اصلاً چنین نگاهی نداشتم، فقط بیان کامل و دقیق حسی که نسبت به عاشورا داشتم اهمیت داشت. غرق شدن در جریان روز عاشورا برایم از دهه اول محرم یا دو ماه از سال گذشته بود و به همه ی روزها تسری پیدا کرده بود. این حال آن قدر دوست داشتنی بود که نگرانی باقی نمی گذاشت. از طرف دیگر روایت عاشور ...
هادی حکیمیان از مرحوم آذریزدی نوشت/ دوستش داشتم برایش کتاب نوشتم!
.... وی ادامه داد: با مرحوم آذریزدی در سال های آخر دبستان و راهنمایی با کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب آشنا شدم. در سال هایی ایشان را در یزد و تهران دیده بودم و چون این نویسنده حق بزرگی بر گردن ما و ادبیات این سرزمین دارد، دوست داشتم کتابی بنویسم. مرحوم آذر یزدی کار بزرگی انجام داد و ادبیات کودک و نوجوان را پایه گذاری کرد؛ آن هم در دهه 30 که هیچ ارگانی به فکر بچه ها نبود، مرحوم ...
سینماسینما/ گفتگوی مایک لی و فرهادی در حاشیه جشنواره لندن/ اضافه کردن بحران به زندگی و تبدیل جزئیات به ...
.... تجربه های مشترک دیگری هم از آن موقع داشتیم. می خواهم با این سوال شروع کنم که .... اصغر فرهادی: قبل از اینکه ادامه بدهیم، سلام عرض می کنم و می خواهم بگویم که امروز روز بسیاری زیبایی برای من است؛ چون بعد از سال ها مایک را از نزدیک دوباره دیدم. در این مدت در ارتباط بودیم؛ ولی وقتی که دیدمش، انرژی خیلی خوبی از او گرفتم. فکر می کنم همه این چیزهایی که مایک گفت، بیشتر درباره فیلم های خودش ...
دل مشغولی های احمدرضا احمدی در انزوا
...: احمدرضا احمدی، شاعر شناخته شده و صاحب سبک معاصر می گوید از چند میلیارد آدمی که روی زمین زندگی می کنند فقط با ابراهیم گلستان و مسعود کیمیایی در ارتباط است و با دختر و دامادش! احمدی گفت: اگر حالم خوب بود و جانی داشتم، بیشتر صحبت می کردم؛ اما رُک وراست بگویم جان ندارم و با یک تلنگر به هم می ریزم. من یک بار سکته قلبی کرده ام و در سال اخیر، دو مرتبه سکته مغزی. الان هم حتی از اتاقم بیرون نمی آیم. به خاطر کرونا هم نیست. از سال 1373 که با توهین بازنشسته شدم دیگر از خانه بیرون نرفتم و با هیچ کس هم تماسی ندارم. گاهی مسعود کیمیایی تلفن می کند و گاهی ابراهیم گلستان. خدا را شکر می کنم که بلدم سر خودم را گرم کنم و نه با افیون و نه با الکل، می توانم همچنان کار کنم. نقاشی می کنم، شعر می نویسم، کتاب می خوانم و بناست در آذرماه برایم در ایرانشهر نمایشگاه نقاشی بگذارند و دیگر همین. ...
از شعر کودکی تا سرود مادرانه
می کردم حالا این شعر خودم است. اما شعری که کاملا آن را خودم سرودم و شکل و شمایل شعر داشت، شعری بود که سال 1368 در زمان رحلت امام خمینی(ره) و تحت تاثیر اندوه رحلت ایشان گفتم. مشوق های شما چه کسانی بودند؟ به خاطر دارم معلم کلاس سوم ابتدایی ام، یکی از دانش آموزان دیگر را به خاطر شعری که خودش سروده بود، سر کلاس فارسی تشویق کرد و من هم پیش خودم گفتم من هم می توانم شعر بگویم ...
شوآف با لباس مدافعان حرم؛ ممنوع! + عکس
به قول خودش، سخت به دست آورده بود و من هم عاشقش شده بودم، خیلی برای من سخت بود، و اینکه مسئولیت یک بچه را هم پذیرفته بودم، خیلی برای من سنگین تمام می شد. کارگاه هم به شدت شلوغ بود. خیلی برای من سخت بود. *: یک باره پشت شما خالی شد... همسر شهید: بله، واقعا برای من خیلی سنگین تمام شد. آقا مرتضی که آمده بود در آن یک سال من تنبل شده بودم چون مسئولیت به عهده او افتاده بود. ...
مرگ اندیشی در رمان هر شب بیداری
. کتاب خواندنی و قابل تامل است. این نویسنده و منتقد اظهار داشت: نویسنده هر شب بیداری به مرگ و عشق اشاره کرده است. مرگ آگاهی و مرگ اندیشی در این کتاب وجود دارد. مخاطب این کتاب می تواند به مرگ فکر کند. سپیده راوی کتاب هر شب بیداری مرگ را از کودکی می بیند. مرگ عمو، مرگ مادر و مرگ ترمه را می بیند و از مرگ سهیل می ترسد. نویسنده انتخاب و پرداخت خوبی داشته است، وابستگی به یک خانه کلنگی، عمو، پدر ...
نویسنده هر شب بیداری مهندسی حواس جمع است
سرویس : فرهنگ و ادب - ادبیات و نشر زمان : شناسه خبر : 1106837 به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان ، امید شیخ باقری امروز چهارشنبه 28 مهر در جشن امضای هر شب بیداری نوشته نگار موقر مقدم که در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، ضمن تبریک به نویسنده کتاب گفت: ناراحتم که این اثر دیر به دستم رسید. کتاب هر شب بیداری سال 99 چاپ شد. دوست داشتم کتابی به این خوبی را خودم ...
رابطه پنهانی زن شیشه ای متاهل با مرد مواد فروش | به خاطر تامین موادم رابطه پنهانی داشتم
معتاد شده ام، دیگر چاره ای جز استعمال مستقیم شیشه نداشتم ولی این موضوع را از شوهرم پنهان کردم و درگیر رابطه ای شدم که... ، زن 31 ساله که با شکایت همسرش و به اتهام خیانت و رابطه غیراخلاقی دستگیر شده بود، درباره این ماجرای تلخ به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: 9 سال قبل تورج به خواستگاری ام آمد. آن زمان من در کنار خانواده ام و در یکی از مناطق مرفه نشین تهران زندگی می کردم ...
پساکرونا و افزایش اضطراب اجتماعی
... مهلا، دختر جوان دیگری با بیان اینکه یک سال ابتدایی دوران کرونا که قرنطینه بودم و هنوز وارد دنیای کار نشده بودم، اضطراب اجتماعی ام به شدت افزایش پیدا کرده بود ، می گوید: این شدت به حدی بود که اگر با دوستانم قرار داشتم، از حجم استرس و اضطراب شب قبل قرار خوابم نمی برد. حتی تا لحظات آخر امیدوار بودم که قرار کنسل شود و مجبور نشوم از محیط امن خانه خارج شوم. ترس این را داشتم که چطور باید با ...
سوگواره کرونایی؛ پیامد تجمعات زیانبار و غیرضروری
، زمانیکه در شرایط شیوع بیماری کرونا مهمانان به دلایل متعدد مجبور به حضور در یک جشن شوند و در تمام مدت حضور خود در تالار ماسک بر صورت داشته باشند و با نگرانی منتظر پایان جشن باشند ترجیح می دهم که از برگزاری چنین جشنی صرف نظر کنم و آن را به زمان دیگر موکول کنم تا همه افراد اوقات بسیار خوشی در کنار عزیزان و نزدیکان خود داشته باشند. وی عنوان کرد: بنده نیز مانند بسیاری افراد علاقه داشتم ...
تاجر قاتل درخواست بخشش کرد
. وقتی فرامرز 32 ساله در جایگاه متهم ایستاد، اتهام قتل و سرقت را قبول کرد و گفت: من از مقتول پول طلب داشتم و به همین خاطر به سراغش رفتم اما درگیر شدیم من نمی خواستم او را بکشم ولی به من فحاشی کرد، من هم عصبانی شدم و او را زدم البته ابتدا او چاقو کشید، من در واقع از خودم دفاع کردم. بعد هم فقط دو خودروی مقتول را سرقت کردم تا طلبم را بردارم. متهم در حالی که انگیزه خود را از این جنایت دریافت ...
از همسایگی با حافظ شیرازی تا دوندگی در مانتودوزی + عکس
**: شما در جاهای مختلف چند مصاحبه کرده اید؛ من آنها را نخواندم تا ذهنم خالی باشد و سئوالاتی که خودم برای شناخت شما و آقا مرتضی دارم، بپرسم. همسر شهید: من، هم مصاحبه زیاد داشتم و هم درباره زندگی ما چند مستند ساخته اند. نمی دانم از چه لحاظ اما دفتر فاطمیون بارها من را به مستندسازان معرفی کرده اند. خدا را شکر می کنم که همیشه انتخاب شدم برای مستندهایی که می خواستند درست کنند. یکسری ...
خانواده ای که شُکوه مادری در آن موج می زند
زمان طاغوت هم خانه ما فعال بود؛ می گوید: اعلامیه های امام را پس از آن که می خواندیم، درون دبه قرار داده و در چاه خانه می گذاشتیم و ساواک هم مرتب پدر را دستگیر می کرد اما پدر از بس شوخ طبع و خوش اخلاق و مردم دار بود آزاد می شد اما ما در تلاطم این برنامه ها بودیم. وی درباره فعالیت های اجتماعی خود نیز می گوید: سال 68 بود که دیدم بانوان جایگاه(اجتماعی) در کشور ندارند؛ وزیر وقت کشور آمده بود ...
نگرانی همسر شهید برای دخترش نازنین زهرا + عکس
در مقر و خودشان جای دیگری رفته اند. ولی من می فهمیدم چون حالشان خوب نبود به هیچ عنوان نمی توانستند جابه جا شوند. **: شما شک کردید که اتفاقی افتاده باشد؟ همسر شهید: من شک کردم و در این چند روز متوجه شدم؛ چون غیرممکن بود؛ آقا مرتضی یک آدم غیرتی بود که گوشی ش را دست کسی نمی داد. چون اخلاقش را می دانستم یک طوری بود که من خودم به خودم اجازه نمی دادم گوشی اش را جواب بدهم، یا پیامی ...
نگرانی همسر شهید برای دخترش نازنین زهرا
موشکافی کرد. قاب بی سانسوری از زندگی پر فراز و نشیب این زن مقاوم را در 9 قسمت نشان شما خواهیم داد تا در تاریخ، ثبت شود. امروز هفتمین قسمت از این سلسله گفتگوها تقدیم شما... **: شهید عبدالله اسکندری هم که اسمشان آمد داستان عجیب و غریبی دارد. شیرازی هستند و پیکرشان افتاد دست داعش؛ داعشی ها گفته بودند باید پول بدهید تا پیکر را بدهیم. همسرشان رفتند پیش آقا گفتند که همچین خبری به ...
بد سرپرستی،زمینه ساز گرایش یک نوجوان به ولگردی و اعتیاد
به گزارش جام جم آنلاین کرمان؛چندی قبل دایره مشاوره کلانتری 18شهر کرمان پذیرای پسر نوجوانی بود که به دلیل بد سرپرستی به ولگردی و اعتیاد روی آورده و در گفت و گو با مشاور کلانتری شرحی از اوضاع و احوال زندگی خود را اینگونه شرح داد: خانه ما همواره پر از جر و بحث و تنش بین والدینم بود و در نهایت وقتی که تنها 6 سال سن داشتم والدینم از هم جدا شدند و مادرم با سفر همیشگی به تهران مرا با پدر ...