سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای عجیب کارت عروسی که به دست رهبر انقلاب رسید
دختران هم سن وسال خودش از تجملات و زرق و برق مراسمات اش گذشته تا پیوندشان مطابق میل حضرت زهرا (س) باشد در گفتگو با خبرنگار فارس اینطور می گوید: فائزه کوشکباغی هستم متولد 1370 وهمسرم حمید اسکندری متولد 1364.دوسال پیش ازدواج کردیم و حالا کنارهم خوشبختیم. داستان آشنایی ما به اوایل مهر سال 97 برمی گردد. فائزه داستان آشنایی و ازدواجش را اینگونه برای ما تعریف می کند: عصر یه روز ...
شهید مؤمنی: هرگز امام را تنها نگذارید
لحظه ای نخواهد ایستاد. سلام بر تمام پیروان خط امام، سلام بر رهروان راه آزادی، سلام بر شهیدان راه خدا که دنباله رو راه حسین (ع) هستند. سلام بر پدران و مادران داغ دیده انقلاب اسلامی، سلام به برادران و خواهرانی که برادران خود را در راه تداوم انقلاب از دست دادند. سلام و درود به روان پاکت ای برادر، نورعلی مؤمنی که با نثار جانت در راه خدا به همه روحیه دادی و ما را استوارتر کردی. درود بر تو که ...
حسین زمان را تنها نگذارید
الصالحات و تواصوا بالحق وتواصوا بالصبر . خدمت پدر و مادر و خانواده ام سلام امید است از دوری من گران نباشید، می دانم از دست دادن فرزند برایتان سخت است؛ اما چه می شود کرد من تا کی می توانم ببینم تشییع جنازه برادران همسنگرانم باشم و گوشه منزل به استراحت بپردازم. پدر و مادرم خیلی زحمت برایم کشیدید. و من کوچک ترین دینی در مقابل زحمات چند ساله و شبانه روزی شما نتوانستم انجام بدهم ...
شهید گمنام دانشگاه علامه طباطبایی شناسایی شد
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران منطقه دو مشهد مقدس، سردار مجتبی غفورپور مشاور فرمانده سپاه امام رضا(ع) شامگاه سه شنبه نهم آذرماه با حضور در منزل والدین این شهید افتخار آفرین خبر شناسایی هویت فرزند شهیدشان را اعلام کردند و این پدر و مادر گرامی پس از 39 سال از چشم انتظاری در آمدند. فاطمه تقی آبادی مادر شهید در این دیدار گفت: وقتی فرزندم را باردار بودم خواب دیدم زنان سیاه پوش در خانه ...
عسل پورحیدری: گلی که هاشمی نسب زد را هرگز فراموش نمی کنم/ استقلال دربی را می برد
عسل پورحیدری درباره خاطرات دربی چند دهه پیش و دربی پیش رو صحبت کرد. به گزارش طرفداری، صحبت های عسل پورحیدری را می خوانید: کاملاً بدیهی است که خانواده ما همگی استقلالی باشیم. جدا از مرحوم پدرم مادرم هم سابقه عضویت در باشگاه تاج (استقلال) را دارد و من و برادرم هم از بچگی استقلالی هستیم؛ در واقع همه ما با استقلال بزرگ شدیم بنابراین دلم می خواهد شنبه استقلال دربی را ببرد. ...
کنگره 3000 شهید استان ایلام| گفت وگوی تسنیم با تنها بازمانده خانواده 10 شهید ایلامی/ روایتی تلخ از ...
چیزی یادم نمی آید من در آن موقع 13 سالم بود و به همراه سه برادر دیگر، چهار بازمانده آن خانواده هستیم، آن روز یعنی 27مهر سال 63 هنگام بمباران، ساعت نزدیکی های 12ظهر بود که من در حمام بودم و خانواده کم کم برای خوردن نهار آماده می شدند و بمب درست در وسط خانه و محل انداختن سفره اصابت کرد و من دیگر بعد از انفجار چیزی متوجه نشدم تا اینکه در بیمارستان امام رضا شهر مشهد مقدس چشمانم را باز کردم و ...
خبرگزاری حوزه از زندگی فرزندِ شهید نخبه گزارش می دهد: میراث پدر؛ از جهاد پدر در راه انقلاب تا صعود دختر ...
...؛ یک سال اول ابتدایی، با همین حال و غیبت از درس و مدرسه سپری شد، او نمی خواست شهادت پدر را باور کند، اشک و انتظار برای آمدن بابا و مریضی های مادر خلاصه همه روزهای کودکی اش شده بود. هنگام شهادت پدر دو سال بیشتر نداشت. مادر، دو برادر 5 و 6 ساله و خواهری که درست 28 روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمد بعد از پدر همه سهم او از خانواده بودند ؛از سابقه فعالیت های انقلابی پدر با عنوان پاسدار و ...
شناسایی هویت شهید مشهدی پس از 39 سال + فیلم
هید در این دیدار ضمن شکرگذاری به درگاه ایزد منان گفت: وقتی فرزندم را باردار بودم خواب دیدم زنان سیاه پوش در خانه نشستن و گفتند ابراهیم فدای حسین شد، از خواب بیدار شدم خواب را با همسرم درمیان گذاشتم و به خاطر این خواب اسم فرزندم را ابراهیم گذاشتم. علی اکبر قائمی پدر شهید ضمن ابراز خرسندی از اعلام این خبر افزود: شهید با این که 17 سال سن داشت اما بزرگتر از سنش بود، افکار بلند داشت و دنبال آرمان ...
شهید به روایت پسر؛ پدر در میان جلسات هم حواسش به ساعت داروهای مادر بود!/ ناگفته هایی از زندگی شهید محسن ...
از احترام و خدمت به مادر و بعد خدمت به خانواده ست. شما هم اگه به مادر و بعد، خانواده تون خدمت کنید، در هر جایگاهی باشید، موفق می شید. . روزی در دفتر پدر بودم که همکارشان با یک جعبه شیرینی آمد و گفت آقای دکتر، من ازدواج کردم. پدر گفتند به به! مبارک باشه! ولی آقای پسر! حواست باشه! توی خونه همیشه تو مقصری! هر اتفاقی بیفته تو مقصری! حتی اگه احساس کردی همسرت مقصره، بدون که تو مقصری! نوع نگاه شان به خ ...
عاشق الله
هم گرفته بود اما به شرط موافقت پدرش. همان طور که از پدر یاد گرفته بود اول از همه برای کاری که می خواست انجام دهد به امامزاده محل رفت و توسلی و دعایی کرد و همه چیز را سپرد دست خدا تا خیر و صلاحش را انجام دهد. شب هنگام همین که سر صحبت را با پدر باز کرد، گویا همه چیز از قبل هماهنگ شده بود. با اینکه 12 سال بیشتر نداشت اما مثل مردها صحبت می کرد، قاطع و راسخ. *** اردیبهشت سال 1348 ...
ما باید از حضرت علی اصغر (ع) درس بگیریم
...، این رهبری که عمرش را در راه جمهوری اسلامی گذرانده است. سلام بر رزمندگان اسلام که در جبهه های حق علیه باطل می جنگند و درود گرم ما به رزمندگان جان بر کفی که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسینی لبیک می گویند و به پیشواز شهادت می شتابند و هیچ گونه ترس و هراسی بدل راه نمی دهند. سلام بر شهیدان راه الله، آن شهیدانی که دست از جان و مال خویش کشیدند و تنها برای خدا جهاد کردند و شهید شدند، مانند ...
ماجرای ازدواج اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی
آلمان و بلژیک است، با ترن مخصوصی این ها را به مونیخ بیاورند، همدیگر را ببینند و شبی است که فردایش هم می خواهیم برویم، آنجا این ملاقات درست شد و ایشان را ملاقات کردند و بعد هم راه افتادند و رفتند. در موقعی که پدرم من نخست وزیر شد، یکی دو تا تحریکات آمد پیش، یکی اینکه یکی دو تا از روزنامه ها شایعه کردند، چون پدر من روابط نزدیکی با خانواده قشقایی داشتند من می خواهم دختر ناصرخان قشقایی را بگیرم ...
اجازه بدهید شهید فخری زاده مردمی بماند
به بهانه خدمت های انقلابی عکس | منزل پدر شهید فخری زاده سعید فخری زاده برادر شهید بیان کرد: پدرم مداح اهل بیت(ع) و معمار هنرهای دینی اسلامی بود و علاقه فراوانی به مطالعه کردن داشت و همواره ما را نیز به این امر تشویق می کرد همچنین اهل ادبیات و شعر و مولوی و حافظ خوان بی نظیری بود. فخری زاده اظهار کرد: اگر امروز منزل ما کنار مسجد باب المراد واقع شده از برکت مادرم است، زیرا از ...
توطئه مادر برای تصاحب اموال دخترش
میانسال مدعی شد دخترش بعد از آخرین قرار ملاقاتشان به خانه دوستش رفته و خبری از او ندارد. اظهارات این زن، معمای گم شدن دختر 28 ساله را پیچیده تر کرد تا اینکه 48 ساعت بعد اتفاق دیگری رخ داد. زنی که از یک کمپ ترک اعتیاد مرخص شده بود به اداره آگاهی تهران رفت و حقایقی را افشا کرد. وی گفت: من چند ماه در یک کمپ ترک اعتیاد در حاشیه تهران بستری بودم. بیشتر بخوانید: اعتراض پدر به حکم تجاوز مرد 27 ساله ...
چوپانی که پزشک متخصص شد!/ مطبم بقالی شده بود تعطیلش کردم+عکس
مدتی پایه ششم در روستای دهداران راه اندازی شد و با توجه به مسافت کمتر به آنجا رفتم و بخشی از راهنمایی را به همراه پسر عمویم در گناوه و آبپخش گذراندیم. آن زمان رشته تجربی و ریاضی هر دو در برازجان نبودند یکی در بوشهر بود یک رشته دیگر در برازجان که به دلیل وابستگی با پسر عمویم مجبور شدیم به کازرون برویم. بعد از پایان کلاس به دلیل دلتنگی برای خانواده ام و دوری از مادر و پدرم خود را به خواب می ...
شناسایی هویت شهید مشهدی پس از 39 سال + فیلم
شهید در این دیدار ضمن شکرگذاری به درگاه ایزد منان گفت: وقتی فرزندم را باردار بودم خواب دیدم زنان سیاه پوش در خانه نشستن و گفتند ابراهیم فدای حسین شد، از خواب بیدار شدم خواب را با همسرم درمیان گذاشتم و به خاطر این خواب اسم فرزندم را ابراهیم گذاشتم. علی اکبر قائمی پدر شهید ضمن ابراز خرسندی از اعلام این خبر افزود: شهید با این که 17 سال سن داشت اما بزرگتر از سنش بود، افکار بلند داشت و دنبال آرمان ...
نقشه شوم آدم ربایی دختر جوان با یک تماس پلیس مشهد خراب شد
/ فریادهای دلخراش زن میان سال، ولوله عجیبی در کلانتری سجاد مشهد به راه انداخته بود. او اشک ریزان به نیروهای انتظامی التماس می کرد تا جگرگوشه اش را به او بازگردانند. گزارش دختر جوان، ماموران کلانتری را به تکاپو انداخت. زن میان سال که به همراه همسرش، وحشت زده و سراسیمه خود را به کلانتری رسانده بود، در میان اشک و ناله های تکان دهنده اش گفت: حدود ساعت 20 برای انجام امور بهداشتی و درمانی عازم یکی از ...
توطئه مادر برای تصاحب ارثیه دختر
سراغ او آمدند و مدام سوال می کردند که چه ساعتی از خانه خارج می شوی و کی برمی گردی؟ دو روز بعد امیرحسین در حالی که کلاه کاسکت به سر داشت تصادف کرد. اما می گویند علت مرگ او شکستگی جمجمه بوده است. ما فکر می کنیم او را به قتل رسانده اند. با شکایت خانواده امیرحسین بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت دو شریک او و تحقیقات تکمیلی را صادر کرد. کشف گنج قدیمی در ...
استایل باکلاس هوتن شکیبا در خارج /عکس
سنندجی می دانم ، در خانواده بزرگ شدم که مادرم معلم ابتدایی و پدرم کارمند اداره کشاورزی بود از تهران تا سنندج متولد شده تهرانم ولی در سنندج بزرگ شدم و بیشتر خود را سنندجی می دانم ، در خانواده بزرگ شدم که مادرم معلم ابتدایی و پدرم کارمند اداره کشاورزی بود من فرزند دوم هستم و برادرم هوتن نقاش است و دو دایی ام هادی و مهدی ضیاءالدینی نقاش و مجسمه ساز هستند ...
قصه تلخ فرزندی که پدر و مادرش را بخاطر اچ آی وی از دست داد
از اجتماع اطرافمون هیچ اثری نگرفتیم. بعد از فوت بابام، یه روز دیدم پیرمردی که سر کوچه مون زندگی می کرد، با یکی از همسایه ها دعواش شد، فحش می داد و گفت: توی این کوچه دو نفر از ایدز مردن. امیدوارم تو هم بمیری. اگه بیماری مادر و پدرم برملا شده بود، ما هم احتمالا با این برخوردا روبه رو می شدیم، با انگ اجتماعی. وقتی حالشون بد می شد، آیا بیمار بودنشون در زندگی عادی شما بچه ها، تاثیر می ذاشت ...
زن جوان: چیزی نمانده بود که شوهرم پای میز قمار دخترم را ببازد!
ام آمد. او نیز از هموطنانم بود که در مشهد زندگی می کرد و رابطه فامیلی دوری با ما داشت اما خانواده ام پاسخ منفی دادند چرا که امید داشتند من روزی خانم دکتر شوم و به هموطنانم کمک کنم. با وجود این، خانواده غلام علی دست بردار نبودند و مدام فامیل نزدیکمان را به خواستگاری ام می فرستادند تا این که پدرم به شرط ادامه تحصیل من با این ازدواج موافقت کرد. هنوز یک سال از زندگی مشترکمان نگذشته بود که ...
سه ساله امام حسین(ع) عاشق ترین ها را جدا می کند
در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران ...
اخراجیِ صدام در ایران و سوریه چه می کرد؟
...> **: آن موقع سنشان هم زیاد نبود؛ چون گمان می کنم متولد سال 45 هستند. همسر شهید: بله، 15 **: 16 ساله بودند. انگار سال 61 **: 62 به بعد از ناحیه پا هم مجروح می شوند؛ بعد دیگر خانواده شان هم اصرار داشته اند که دیگر به جبهه نروند که ایشان هم نرفتند. ولی فعالیت و ارتباطشان با سپاه و بسیج اصلا قطع نشد تا حدود سال 68. همین طور در این فعالیت ها بودند؛ در رزمایش ها و مانورهایی که بود شرکت می کردند ...
معجزه بازگشت به زندگی در کمپ فرشتگان گچساران!/مسئولانی که از شرح زندگی مادران بیمار بی خبرند؟!
.... گر چه نامزدم بیکار بود ولی خانواده ها حمایتمان می کردند خوشبخت بودیم اما بیکاری و راحتی زیاد همسرم را به دایره دوستان ناباب سوق داد. هر روز فشار خانواده برای جدایی من و او حاکم بود و پس از پنج سال زندگی بر اثر فشارهای دو طرف و اعتیادش، همسرم خودکشی و فوت او ضربه روحی بزرگی بر من وارد کرد. پس از آن دوباره بر اثر تالمات روحی، دچار لغزش شدم اینبار مصرفم ماری جوانا ...
شهید محمدی: مردانه به جبهه های جنگ بشتابید
کنم خودشان مرا ببخشند؛ و در آخر از خانواده ام می خواهم که برایم ناراحت نشوند و گریه نکنند و از پدرم که این همه زحمت کشید تا من به این سن برسم می خواهم که مرا ببخشد و ضمن خداحافظی از برادرانم و خواهرانم می خواهم که حسین وار و زینب وار باشند. همچنین از همسرم می خواهم که مرا ببخشد؛ و در آخر برای طول عمر امام امت و سلامتی رزمندگان اسلام دعا می کنم. والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. منبع: نوید شاهد انتهای پیام/ 911 ...
درباره حاج رضا سعیدمدقق و خانه اش که محل برپایی منبر علما و نیز پذیرش بیماران بود
دادن معامله با خداست. برای همین هریک از دوست و آشنایان از او قرض می خواست، بی درنگ برایش تهیه می کرد. پسر بزرگش تعریف می کند: سال ها قبل همراه پدر نزد یکی از دوستانش رفته بودیم. دوستش از او 5 میلیون تومان قرض خواست. پدر رو به من کرد و گفت علی! برایش واریز کن. گفتم چشم. غروب بود و بعد هم فراموش کردم. یادم هست صبح ساعت 7 که موبایلم را نگاه کردم، پدرم 20 بار با من تماس گرفته بود. بلافاصله پول را ...
انتخاب غیرمنتظره فرانس فوتبال: توپ طلای هفتم در آغوش لیونل مسی +عکس
به اشتراک بگذارم و از آنها تشکر کنم. این جایزه متعلق آنها هم است. شب خاصی است، زیرا همسرم، فرزندانم، برادرانم دوباره اینجا هستند... پدرم، مادرم، برادرزاده هایم، برادر همسرم، مادر و پدرش. اولین باری است که در این شهر برنده توپ طلا می شوم و حالا قطعا جشن خواهیم گرفت. می خواهم به رابرت لواندوفسکی بگویم که مبارزه با او باعث افتخار است. همه قبول داشتند که سال گذشته تو برنده بودی و فکر می کنم فرانس ...