سایر منابع:
سایر خبرها
میهمان ناخوانده قاتل بود
مردی جوان به نام مهدی است از رشت به تهران آمده و مهمان خانه مادرزنم است. آن شب و پس از صرف شام، من و همسرم به خانه برگشتیم تا اینکه صبح متوجه شدم همسر مهدی در خانه شان در رشت به قتل رسیده است. آنطور که متوجه شدم مهدی روز چهارشنبه همسرش را در رشت به قتل رسانده و بعد به تهران فرار کرده و به خانه مادرزنم آمده بود. این در حالی است که مادرزنم از اتفاق هولناک بی خبر است و مهدی(قاتل) همچنان در خانه او به ...
راننده خشمگین به میز محاکمه رسید
بعد همچنان که در ترافیک بودیم، راننده تاکسی شروع به داد و فریاد کرد. من هم عصبانی شدم و وقتی از ماشین پیاده شدم دو ضربه به صورتش زدم. درگیری با میانجیگری مأمور پلیس راهور و شاهدان تمام شد و راننده تاکسی به طرف ماشینش رفت که یکباره روی زمین افتاد. باور کنید در مرگ او نقشی نداشتم فقط کنترل اعصابم را از دست دادم و دو ضربه صورتش زدم. با کامل شدن بررسی ها بازپرس راننده پراید را به اتهام قتل شبه عمد مجرم شناخت و کیفرخواست علیه وی صادر شد و پرونده در نوبت رسیدگی در دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. ...
قیمت خودرو
. اما من و مقتول طرف های اصلی دعوا نبودیم. در آن درگیری یکی از دوستان با ضربه چاقو کشته شد و من از همان اول هم گفتم که در این حادثه بی تقصیرم. اما چهار سال در زندان بودم و تبرئه شده و آزاد شدم. بعد از آزادی من پرونده بار دیگر به جریان افتاده بود و این بار من غیابی به قصاص محکوم شده بودم. چند سال گذشت و سال 93 بار دیگر بازداشت شدم و الان 7 سال است که در زندانم. حکم قصاص من تائید شده و در مرحله ...
ماجرای شهلا؛ متفاوت ترین زندانی بند زنان اوین
ادعا می کرد که من کشتم، ولی در اعتراف دیگری گفته بود: شب قبل از جنایت در خانه لاله پنهان بودم، اما صبح پیش از ترک آنجا دیدم 2 مرد آمدند و او را کشتند به همین علت صحنه قتل را با تمام جزییاتش می دانستم، سرانجام به اعدام او در سحرگاه چهارشنبه 10 آذر 1389 انجامید. عالیه عطایی (نویسنده) نوشت: این عکس فقط یک عکس نیست. نمی دانم چه کسی این لحظه را ثبت کرده و قبل و بعد همین لحظه چه بوده، اما بار ها ...
لباسش را به دیگران می داد و خودش سرما را تحمل می کرد
فاطمیون به سوریه می روند تا از حرم آل الله و حرم اهل بیت (ع) که داعش تهدید به تخریب و بی حرمتی به آن ها کرده، دفاع کنند. سید احسان یک روز تماس گرفت و از من خواهش کرد که اجازه دهم به سوریه برود. من از همه جا بی خبر گفتم چه خبر است؟ گفت هیچ من می روم زیارت و می آیم. من هم رضایت دادم و پسرم سید احسان رفت. اما وقتی متوجه اوضاع سوریه شدم مدام دست به دعا بودم که اتفاقی برایشان نیفتد. وقتی دو ماه بعد ...
لو رفتن راز مسافرخانه با جنازه بدبو
... وی خاطرنشان کرد: برخورد قاطع با مخلان نظم و امنیت عمومی شهروندان، سارقان و مجرمان به صورت ویژه در دستور کار این فرماندهی قرار دارد. قاتل بعد از کشتن همسرش به میهمانی رفت عصر پنجشنبه 11 آذر، مرد جوانی هراسان به کلانتری 132 نبرد رفت و اظهار کرد: روز چهارشنبه 10 آذر مطلع شدم که یکی از اقوام همسرم به نام شاهین در درگیری با همسرش او را در شهرستان رشت به قتل رسانده و از محل ...
دلنوشته ناصرشهریاری در روز معلولان : به عیاری گفتم از فیلمت متنفرم!
سینما شناخته شدم که در حال حاضر اکثر آنها در قید حیات نیستند. رفته رفته با دفاتر پخش آشنا شدم؛ با مفاهیمی مثل پوستر، آنونس، دفترچه سیاست گذاری و... . سال 77 کیانوش عیاری فیلم فوق العاده بودن یا نبودن را ساخت که جوایز بسیاری کسب کرد مثلاً جوایز خانه سینما را درو کرد، برای نخستین بار بود که همه منتقدان و سینماگران از یک فیلم تعریف می کردند. اما در آن مقطع در بدترین زمان ممکن (زمستان بسیار ...
توصیه های طلایی برای درک بهتر شوهر
: آیا به نظر شما، من کار اشتباهی مرتکب شدم که با شوهرم این گونه رفتار کردم؟! پس از مدتی که با شهرزاد صحبت کردم و چند سؤال از او پرسیدم: توانستم شهرزاد را این گونه توجیه کنم که اگرچه او قصد کمک کردن داشته، اما در آخر کار، فردی عیب جو و منتقد برای شوهرش جلوه گر شده است! شهرزاد ادامه داد: وقتی که با او درباره ی نقش اش در تئاتر صحبت می کردم، او بسیار خشمگین و عصبانی می شد! من ...
قتل دوست به دلیل تنبلی
به بعد عزیز دیگر مثل سابق نبود و کار نمی کرد. خیلی تنبلی می کرد و همیشه کارهایش را من انجام می دادم. متهم ادامه داد: من برای اینکه کارهای خانه و غذا پختن و شستن و تمیزکردن را انجام بدهم، مشکلی نداشتم اما وقتی با هم کار می گرفتیم و سرکار می رفتیم، همه کارهای ساختمانی را هم من باید انجام می دادم و عزیز فقط می نشست. من به همین خاطر ناراحت می شدم، چون واقعا خسته می شدم و جسمم تحمل این همه ...
ماجرای عجیب کارت عروسی که به دست رهبر انقلاب رسید
....اگرموافق باشین زیر نظر خانواده ها با هم بیشتر آشنا بشویم چند جمله ای هم در رابطه با شغل اش، خانواده اش و خودش برایم توضیح داده بود. جواب دادم و گفتم ازدواج به سبک مجازی را نمی پسندم و نمی توانم بهش اعتماد کنم. حمید دوباره شروع کرد به صحبت کردن و برایم مفصل از خودش گفت آخرش هم عکسی برایم فرستاد که راحت تر اعتماد کنم. چند روزی طول کشید تا درباره پیشنهادش فکر کردم و راضی شدم ...
حکایت مردی که معلولیت را محدودیت نمی داند
مدرسه شهید بهشتی شرکت کردم و چون تعداد متقاضی زیاد بود به عنوان نفر ذخیره قبول شدم؛ با اینکه در جلسه حضوری رسم فنی بهترین نقشه را کشیدم ولی به دلیل شرایط جسمانی ام من را قبول نکردند و مجبور شدم در رشته حسابداری به تحصیل بپردازم و دیپلم بگیرم. وی افزود: به خاطر شرایط جسمانی ام زیاد از خانه بیرون نمی رفتم و بیشتر در محله مان بودم چون همه به دیده ترحم به من نگاه می کردند. جبارزاده ...
ماجرای تندیس هایی که برای همیشه بی صاحب ماند
...: دیگر هرگز جواب نمی دهند، امروز شمع زندگی شان خاموش شد، دیگر صدای چکش های او در هیچ شهر و دیاری به صدا در نخواهد آمد. صدای جیغ خانوم درخشنده را می شنوم: وای خدا نه...! و تلفن قطع می شود. دیروز در دومین سال رفتنِ کاوه بارها به تصویرش خیره شدم و در دلم گفتم: کاوه جان، ای همهٔ صفا، مهربانی و عشق، چقدر راحت، آرام و بی صدا چشم هایت را بستی و بدون خداحافظی، ترک مان کردی ...
فرزاد خلیلی: تا قبل از معلولیتم علاقه ای به ورزش نداشتم/ الگوی من زهرا نعمتی است
بیرون آورد. وی تصریح کرد: قبل از این اتفاق همیشه می گفتم مرگ که ترس ندارد اما وقتی در خانه ام را زد خیلی ترسیده بودم و به من گفته بودند نخواب و از ترس اینکه بخوابم و بمیرم با دست چشمانم را گرفته بودم که نخوابم. در بیمارستان وقتی دکتر می خواست مرا به اتاق عمل ببرد مادرم باید اجازه عمل می داد اما چون کسی او را آگاه نکرده بود می گفت اگر پای بچه ام را نمی توانید نگه دارید اجازه عمل نمی دهم و ...
بازخوانی خاطرات آیت الله صادقی از 7 دهه مجاهدت فرهنگی
الداری اهل بروجرد بود، از طرف حاج شیخ عبدالکریم حائری متولی شده بود، من و دایی ام گفتیم از اصفهان آمده ایم و حجره می خواهیم، حجره ای که به ما داد خیلی کوچک بود و اوایل فقط من و دایی ام بودیم؛ چند روز بعد شهید مطهری هم آمد؛ شهید مطهری همان موقع هم خیلی متین، سنگین و متفکر بود، مشخص بود که روحیه ی انسان های اهل فکر را دارد. یک سال در همان حجره در مدرسه فیضیه بودیم، بعد حجره ای به ما دادند ...
روایتی تلخ از فقر و جنایت 5 نوجوان/ متهمان: ما فقط موتورسیکلت می خواستیم
محله ما همه موتور سیکلت دارند و برای رفت و آمد از آن استفاده می کنند، حتی بچه های افغان هم سوار موتور سیکلت می شوند، آن وقت ما باید حسرت یک موتورسیکلت را بکشیم و پیاده سرکار برویم و بیاییم. * چون پیاده بودی دست به این جنایت زدی؟ -مهران به من پیشنهاد داد من هم قبول کردم که بریم برای خودمان چند تا موتور سرقت کنیم. برای این کار سه دوست دیگر هم همراه ما شدند. آن ها عین خودمان ...
عاشقانه های جلال
سیمین خانم شهریور 1331 یعنی سپتامبر 1952 با استفاده از بورس فولبرایت عازم آمریکا شده و تا تیر ماه 1332 رابطه اش با شوهرش در حد نامه هایی است که میانشان رد و بدل می شود. جلال در نامه هایش همه چیز را برای زنش تعریف می کند. از خانه ای که دارد می سازد، از قیمت سیمان، از مریضی اش، از کارهای اعصاب خردکن اداری، از رفتارهای عجیب روشنفکرها و از همه مهم تر از دلتنگی هایش برای سیمین خانم. این ...
بالغ کسی است که کودکی اش همیشه همراهش باشد/ ماجرای علاقه به اِستن لورل
مان خوب نیست چون حال بچه هایمان خوب نیست. کودک شادمانی را به خانه می آورد. ما خانه هایمان خانه های شادی نیست چون بچه هایمان شاد نیستند. حال ما خوب می شود از کسب و کار و پیوند خانواده بهتر می شود. سپس کلیپی از مدرسه پیرمردها به کارگردانی علی سجادی حسینی پخش شد که اسعدی نقش دکتر عباسی را سال 1370 بازی می کرد. بعد از پخش این برشِ فیلم، علیمردانی گفت: دلم می خواست سروش خلیلی بزرگ می نشستند ...
بیجه مردی که 27 کودک را به قتل رساند
... او گفت: علی غلام پور به اتهام همدستی در سه مورد آدم ربایی، متهم ردیف دوم این پرونده جنایی بود که به 15 سال حبس محکوم شد. تمامی تعرض ها و قتل ها توسط بیجه انجام می شد. عاشورای سال 81 اولین تجاوز و اولین قتل اولین قربانی بیجه کودک 10 ساله ای بود که در عاشورای سال 81 به قتل رسید، محمد پس از تجاوز با ضربات سنگ آن کودک را به قتل رساند و چند روز بعد زمانی که ماموران جسد ...
روایتی از بانو زهرا حجت، که مادر 400 دختر بی سرپرست و کم توان ذهنی است
خانواده ها از هم شناخت داشتند، ماجرا خیلی زود به ازدواج ختم شد. یک سال بعد نیز سر خانه و زندگی مان رفتیم. من در این مدت درس می خواندم. سال 60 فارغ التحصیل شدم و درست همان سال اولین پسرم به دنیا آمد. او بر این باور است که تربیت فرزند برای یک مادر، مهم تر از هر چیزی است، اما این امر به معنای دوری مادر از اجتماع نیست. به همین دلیل، بعد از فارغ التحصیلی، به جای کار دولتی، بی درنگ در مطبش شروع ...
کتاب تنها گریه کن چگونه به نگارش درآمد
پایان تمام جلسات مصاحبه، جایم را تغییر ندادم. بعد ها برایم گفت: اینجا که می نشستیم و حرف می زدیم، اتاق محمد بود. چند سال پیش موقع تعمیر خانه، از حاجی خواستم دیوارش را بردارد. و من که همیشه به شانه ها ایمان داشتم، دلگرم شدم. دیدار اول مان تا اذان ظهر طول کشید. نرفته بودم برای مصاحبه، نرفته بودم برای محک زدن خودم؛ حتی به پرونده ی باز روبه رویم به چشم خریدار هم نگاه نمی کردم. حاج ...
آنتی بیوتیک ها را سر ساعت و با دستور پزشک مصرف کنید
به گزارش مشرق، مورخان بر این باور هستند که در گذشته های دور به غیر از جنگ های بزرگ و خانمان سوز، مهم ترین علت مرگ و میر انسان ها، بیماری های عفونی بوده است. اپیدمی های بسیار سنگین مانند وبا، طاعون، تیفوس و سل میلیون ها انسان را به کام مرگ می کشاندند تا اینکه الکساندر فلمینگ حدود 100 سال قبل پنی سیلین را کشف کرد. 20 سال بعد و در اوج جنگ جهانی دوم آنتی بیوتیک ها به تولید انبوه رسیده و از ...
روایت هادی عامل از گزارش کشتی در سریال پایتخت!
استراحت مربی آمده بود و با حوله من را خشک می کرد و می گفت که عامل جان سگکش کن! به مربی گفتم آقا به خدا من هنوز خاکش نکرده ام که سگکش کنم. چهارمین کشتی یزدانی و تیلور در همین مسابقات جهانیِ نروژ، حدود 15 ثانیه داور دیر روی تُشک آمد. همین چند ثانیه برای من مانند چند سال گذشت. روز بعد به رئیس کمیته داوران اعتراض کردم که شما خودتان کشتی گیر نبوده اید و نمی دانید 15 ثانیه دو قهرمان را معطل نگه داشتن ...
نوزاد 9 روزه در حمام عمومی به قتل رسید
روز پس از بستری شدن، نوزاد فوت کرد. مسمومیت کودک با متادون با شکایت نماینده حقوقی بیمارستان، بازپرس جنایی دستور انتقال نوزاد به پزشکی قانونی برای مشخص شدن علت مرگ و شناسایی پدر و مادر او را صادر کرد. با انجام معاینات پزشکی قانونی، متخصصان علت مرگ را مسمومیت با متادون اعلام کردند. بنابراین فرضیه قتل مطرح شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، در نهایت موفق ...
شرط دشوار برای عروس ایرانی
پآن ها شرط گذاشته اند که عروس شان برای پرداخت دیه به عراق سفر کند. احتمال می رود عروس ایرانی بار دیگر در آن کشور بازداشت و مطابق قوانین آن کشور محاکمه و مجازات شود. پرونده 9 اردیبهشت ماه سال 96، با قتل مرد عراقی الاصل بر اثر شلیک چند گلوله در خیابان دولت آغاز شد. وقتی مأموران در محل حادثه حاضر شدند با جسد موسی 42 ساله در حالی که خونین روی زمین افتاده بود روبه رو شدند. جسد به دستور ...
چهار زن با یک برچسب؛ اچ آی وی مثبت
سال پیش کار خدماتی و خانه ها را تمیز می کرد و در حال حاضر سه سال است خانه نشین شده است. با آن که شوهرش با پزشکش حرفش شده و حالا داروهایش را نمی خورد. با آن که همه خانواده او را طرد کرده اند و حالا کاملا تنهاست. با آن که در اتاقی 12متری با دختر و همسرش زندگی می کند، اما باز هم راضی است. راضی از این که دخترش مبتلا نیست. او تا همین دو سال پیش هم ماجرای بیماری اش را از دخترش پنهان کرده بود. اما مصرف ...
عشق به فضای مجازی زن بلاگر را به دادگاه کشاند
دارم که اگر یک روز استوری نزارم کلی بهم پیام میدن و جویای حال من میشن اما نوید اصلاً به من توجهی ندارد. من الان به عنوان یک بلاگر موفق شناخته میشم و شوهرم به من حسادت می کند. من حاضرم طلاق بگیرم اما از بلاگری دست نمی کشم. قاضی با تعجب گفت: شما زندگی مشترک را به شوخی گرفته اید بدون توجه به ماهیت زندگی مشترک اساس زندگی خود را بر نظر دیگران قرار داده و این اشتباه است. شما باید دو ...
آغاز زندگی مشترک دانشمند ایرانی در خوابگاه دانشجویی
خواهد حرفی بزند، اما تعلل می کند. تا اینکه آخر سر پیشنهاد شهید شهریاری برای خواستگاری از من را مطرح کرد. باورم نمی شد، خیلی جا خوردم گفتم ایشان که خیلی بچه هستند، گفت به هر حال این پیغام را داده. اولش خیلی برایم غیرقابل هضم بود، اما مدتی بعد وارد مرحله فکر کردن شدم. آنقدر با ایمان بود. این ایمان از رفتار و نگاه و حرکاتش تراوش می کرد و احساس می کردم مراقب صحبت و نگاه کردن و رفتارش است و این ...
چند تجربه از مبتلایان به ایدز
مربوطه از من پرسید که بیماری زمینه ای دارم یا نه، گفتم مبتلا به اچ آی وی هستم. تا این موضوع را مطرح کردم، از تزریق واکسن خودداری کرد، نیم ساعت آنجا معطل شدم تا یک نفر دیگر راضی شد و به من واکسن زد. گفتن این مسئله آسان است، اما آنقدر از نظر روحی ما را تحت فشار قرار می دهد که کمتر کسی متوجه عمق ماجرا می شود. برای کشیدن دندانم به یکی از کلینیک های دندانپزشکی مراجعه کردم، نخستین بار بیماری ام ...
پدرم هیچ گاه جلوتر از مادرم قدم برنمی داشت/ حتی در میان جلسات حواسش به ساعت داروهای مادر بود
هر وضعیت ظاهری، مدل حجاب و اعتقادات، اول جذب کنیم، بعد سعی کنیم در جریان درست، در آن ها تغییر ایجاد کنیم. بسیار مهربان بودند و این مهربانی نسبت به همه موجودات بود. من بعد از شهادت پدر می گفتم گربه های حیاط هم مثل ما یتیم شدند. . برای گربه های حیاط، غذای مخصوص گربه می خریدند. همیشه یک گونی گندم برای کبوتر ها و یاکریم ها در حیاط خانه بود. هر روز بعد از نماز صبح، اول غذای گربه ها و پرنده ها را می ریختند. بیشتر بخوانید: ناگفته های فرزند شهید فخری زاده از دستاوردهای پدر و عوامل داخلی ترور +جزئیات ...
روایتی از تلاش یک متهم برای خودکشی در دادگاه
استعلام شود. از طرفی بار دیگر تلاش برای شناسایی اولیای دم صورت گیرد. با رفع این نواقص و درحالی که پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه جسم سخت به سر اعلام کرده بود، نورالله در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران یک بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد و از خود دفاع کرد. او گفت: من و عزیز چند سال قبل برای پیدا کردن کار به ایران آمدیم. مدتی بود در ساختمان نیمه ساز کار می کردیم اما عزیز تنبل بود. او کارهای ...