تایید قصاص پسری که عروسی پدرش را به خون کشید
سایر منابع:
سایر خبرها
محاکمه پیرمرد تهرانی برای قتل همسر موقتش
من هم قبول می کردم. قاضی از متهم پرسید: چرا کارت عابربانک مقتول دست شما بود که متهم جواب داد: ما یک حساب مشترک داشتیم و تصمیم گرفته بودیم با جمع کردن پول هایمان بچه ای را به سرپرستی قبول کنیم البته بیشتر پول ها مال خودم بود. قاضی در ادامه پرسید: طبق اعلام تشخیص هویت و مأموران آگاهی در منزل شما و کف خودرو آثاری از خون دیده شده است، چه توجیهی برای آن دارید؟ متهم وجود ...
خیانت در اوج اعتماد
مدام مرا مورد آزار و اذیت قرا می داد، برای همیشه منزل را ترک کردم و برای کار به شهر دیگری رفتم به واسطه یکی از دوستانم در شرکت صنعتی مشغول به کار شدم. چون سرمایه ای نداشتم و نمی توانستم خانه ای اجاره کنم، چند سالی را در خوابگاه شرکت ماندم. یک روز که برای خرید لباس به شهر رفته بودم با خانمی جوان و خوش سیما آشنا شدم. بعد از 7 ماه دوستی و وابستگی شدید متوجه شدم مطلقه است و یک فرزند دختر 5 ساله دارد ...
همسرم مستحق مرگ بود!
را به خانه بردم، ادعا کرد عاشق جوان ایرانی شده و می خواهد با او ازدواج کند. من هم به خاطر این خیانتش او را کشتم. با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و او در شعبه دهم پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه قیم فرزندان مقتول رضایت داد و درخواست دیه کرد اما پدر و مادر مقتول خواستار قصاص قاتل دخترشان شدند. پدر مقتول به ماموران گفت ...
ماجرای آوارگی بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون/ گذشته ام را فراموش نمی کنم تا خودم را فراموش نکنم
میهمانِ این هفته "چهل تیکه" شد. برنامه با برشی از سریال "آرزو" مسعود کرامتی و بازی رضا بابک آغاز شد. میهمانِ این برنامه تلویزیونی با دوران سخت زندگی اش شروع کرد و گفت: "من مثل تراکتور کار می کردم اصلاً خانه نبودم که بخواهم تلویزیون تماشا کنم. گاهی حتی وقت نمی شد فیلم های خودم را هم تماشا کنم. من تقریباً هفت و هشت ساله بودم که مادرم را از دست دادم. پدرم مرا از خانه بیرون انداخت. یکی مرا ...
دردسر گنج دو هزارساله اشکانیان برای مرد میاندرودی
دست بیاید. در ادامه رسیدگی به این پرونده دختری که سه سال در خانه وحشت حبس شده بود، برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی منتقل شد و گفت: بعد از جدایی پدر و مادرم زندگی خوبی نداشتم. پدرم مرا در خانه حبس می کرد و به محل کارش می رفت، من هم در یک فرصت مناسب از خانه فرار کردم. یک سالی در پارک ها و گرمخانه ها بودم تا اینکه در یک پارکی حوالی میدان راه آهن، با سعید آشنا شدم. او خودش را ...
حکایت زوج معلولی که پابند هنر شدند/ از خانه ای که کارگاه شد تا امیدی که ناامید نشد
...، رسیدن به درآمد خوب و ایجاد اشتغال. در کارگاه نقلی آنها عشق و کار و ذوق جریان دارد و هنر میدان داری می کند تعاون، همکاری و اعتماد به نفس در این خانه جولان می دهد حتی محدودیت ها به نقطه ثقلی بدل شده تا توانایی دو هنرمند شکوفا شود و آشیانه ای خوش رنگ و بو بسازند. زینب و سید هر دو از ناحیه پا دچار معلولیت هستند و شاید امکان کارکردن خارج از منزل برایشان فراهم نباشد اما با قوت ...
درخواست قصاص برای قاتل سالخورده
دو نفر درخواست قصاص داریم. در ادامه شوهر سالخورده مقتول در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش قتل را انکار کرد و گفت: من و همسرم در شش سال زندگی مشترک دو بار از یکدیگر جدا شدیم. چند بار هم در این مدت او را صیغه کردم و به خانه ام رفت و آمد داشت. آخرین بار در خانه نبودم که تماس گرفت و خواست به خانه اش برگردد. از او خواستم صبر کند تا به خانه بروم، اما قبول نکرد. وقتی وارد خانه شدم از او خبری نبود ...
جنایت با ادعای خیانت
چند وقتی زندگی آرامی داشتیم تا اینکه یک روز اتفاقی همسرم را با پسر غریبه ای در پارک دیدم. تعقیبشان کردم اما پسر ناشناس فرار کرد وقتی سر این موضوع با همسرم درگیر شدم. او به من گفت طلاقم بده چون می خواهم با این پسر ازدواج کنم. حرف های او آنقدرعصبانیم کرد که تنها چاره کار را در قتل او دیدم. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه از آنجا ...
مدافع حرمی که فرمانده اش به او مرخصی نمی داد!
روز پدر به ما گفت دست های من را بگیرید و کمکم کنید تا با هم به مسجد برویم. رفتیم مسجد و برگشتیم. به خانه که رسیدیم پدر رو به آسمان کرد و گفت خدایا این پسر (سیداسحاق) را عاقبت به خیر کن! قبل از اعزام مجدد من از سیداسحاق خداحافظی کردم و به ایشان گفتم شما نیا جبهه! سیداسحاق با تعجب پرسید برای چه؟ گفتم پدر خیلی با خلوص قلب برایت دعا کرد. برادر نیا، شهید می شوی! گفت شهادت که بد نیست. اما از کجا می ...
بازداشت 27 نفر و توقیف 9 شناور سوخت در آب های خلیج فارس
گرفته بود به بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان مراجعه و اظهار کرده برای میهمانی به منزل برادرش در یکی از شهرهای اطراف آبادان رفته بود که افراد ناشناس باسلاح کلاشینکف به سمت در حیاط منزل برادرش تیراندازی کردند، وی که درون حیاط خانه بود مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و برای انجام مداوا توسط خانواده اش به بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان انتقال داده می شود. گفتنی است در پی استعلامات صورت ...
پلنگ سیاه مشهد پای چوبه دار / پای یک زن در پرونده قتل 3 مرد در میان بود
نمی شناختم و تنها عکس حسن را دیده بودم. براساس اطلاعاتی که به دست آورده بودیم آن دو جوان در اطراف میدان تلویزیون با فرد دیگری قرار داشتند به همین خاطر مرتضی (یکی از متهمان پرونده) به همراه ما آمد تا حسن و رضا را به من نشان بدهد . میلاد (متهم دیگر) رانندگی پراید را به عهده داشت و من هم در صندلی عقب نشستم. مرتضی خودرو پژویی را در اطراف میدان تلویزیون به من نشان داد اما گفت : رضا درون خودرو نیست و ...
ماجرای فوتبالیست یاغی و قمه کش/ مردی که از مرداب زندگی، گلستان ساخت
رده بود که بعد از قطع تماس، باز هم یادم رفت و این دفعه با یکی از دوستانم به کیش رفتم. او ادامه می دهد: آخرین باری که مادرم تماس گرفت، خبر فوت پدرم را داد و من هم به اتفاق چند نفر از دوستانم به مراسم تدفین رفتیم. به آقا ابراهیم می گویم، شاید فوت پدر باعث شده تا دست از کارهایتان بردارید و از خانه مجردی به نزد خانواده تان بروید که می گوید: همه خواهر و برادرهایم ازدواج کرده بود ...
تصاویر | پدر بوگاتی؛ نابغه خودروسازی ایران کیست؟ | گران ترین و خاص ترین ماشین جهان در ایران تولید می شود
آن در حوض حیاط خانه لذت می بردم. کار در بخش خودرویی شرکت نفت برای ناظمی قدم نخست این مسیر بود. می گوید: 14 سال به عنوان پیمانکار مسئول بخش خودرویی شرکت نفت بودم. اما پا به پای کارگران روی انواع خودروها کار می کردم. از صافکاری تا نقاشی و دانش فنی درباره موتور خودرو را تجربی یاد گرفتم و تجربه روی تجربه اندوختم؛ آنقدر که دیگر همه چیز را برای ساختن خودرو خودم می دانستم. وقتی ...
با تسمه زنم را کشتم و بعد سر از تنش جدا کردم!
می کند، همین است. متهم درباره پیداشدن جسد همسرش گفت: وقتی با برادرم مواجه شدم، سراغ نازنین را گرفت و گفت کجاست، من هم جواب ندادم. بعد زن برادرم همه جای خانه را گشت و جسد را لای پتو پیدا کرد و بعد هم موضوع را به پلیس گزارش دادند. بعد از گفته های متهم، وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای تصمیم گیری دراین باره وارد شور شدند. ...
سر همسرم را بریدم تا از مرگش مطمئن شوم
سال 98، مأموران پلیس تهران از قتل زن جوانی در یک منزل مسکونی در شهرری باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند با جسد راضیه 30 ساله روبه رو شدند که گلوی او بریده شده بود. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد و زن جوانی که با مأموران تماس گرفته بود مورد تحقیق قرار گرفت. او در توضیح گفت: امروز برادر شوهرم به نام گودرز و همسرش به نام راضیه همراه دو فرزندش به خانه ...
بانوقیامتی، شهیدی که پیشه اش مردمداری بود/ پرستاری که نامش را در اردوی جهادی جا گذاشت
چند روزی بود احساس می کردم بیمارم و سعی می کردم مراقبت کنم تا شما مبتلا نشوید اما قبل از اینکه حالم هم بد شود، بتوانم در مراسم عقد و دامادیت حضور داشته باشم. همه برادران و خواهرانم زودتر ازدواج کرده بودند و به خانه و زندگی خود رفته بودند اما من 30 سال با مادر بودم، شب و روزم با او طی می شد، محل کارمان هم یک جا بود و همکار بودیم، هر دو از پرسنل بیمارستان فاطمیه. صبح با هم به سر کار می ...
تجاوز شیطان اینستاگرام به دختر دانشجو
در خانه به اوج می رسید. در این شرایط پدرم دچار بیماری کلیوی شد و زیر دستگاه های دیالیز رفت و با این بهانه به مصرف مواد مخدر روی آورد. این موضوع به مشاجره های لفظی و روابط سرد آنان دامن زد تا حدی که دیگر من در خانواده فراموش شده بودم و کسی به نیاز های عاطفی من توجهی نداشت. آن قدر احساس تنهایی می کردم که گوشی تلفن را برداشتم و برای پرکردن این خلأ عاطفی به فضا های مجازی پناه بردم، غافل از ...
اخبار حوادث امروز (23 آذر 1400) از جزئیات تازه از خانه وحشت دختران فراری تا جزئیات مرگ کودک یک ساله ...
شرق تهران/ جنازه هنوز کشف نشده است وقتی اختلافات زن و شوهری بر سر مالکیت خانه بالا گرفت، زن جوان برای گوشمالی دادن شوهرش از پسردایی اش کمک گرفت اما با زیاده روی در گوشمالی شان، مرد جوان به قتل رسید تا پرونده ای جنایی گشوده شود. پسر جوان عروسی مجدد پدرش را به خون کشید / چوبه دار در انتظار پسر جنایتکار حکم قصاص نفس جوان 25 ساله ای که در شب ازدواج مجدد پدرش در تایباد ...
معرفی کتاب علی در مدینه ، اثری غنی از استاد سید علی اکبر پرورش
نیرنگ قصد خدمت به دین و دفاع از حریم اسلام و مسلمین دارد. به هر جهت ابوبکر فرا می رسد و عمر آرام می شود، ولی به دنبال آن طوفان و این آرامش اذهان مردم از مسیر راستین امامت و خلافت منحرف گشت و این زمینه پدید آمد تا هر مقتدری بتواند خود را جانشین پیامبر (ص) معرفی کند و تمام وصایای پیامبر را پشت سر اندازد. جوّی آلوده، فضائی تیره، عده ای غم آلود و ماتم زده، آتش نفاق، پیکر افسرده مار اختلاف و ...