سایر منابع:
سایر خبرها
ببینید | پرایدی که شبیه سانتافه شد | واکنش یک خودروساز: به شما چه ربطی دارد...
جوانی از دیار سیستان و بلوچستان به جدیدترین آپشن های روز یا ابتکاری خودش مجهز شده است. این جوان مبتکر که به دنبال علاقه خود رفته، در این ویدئوها سعی می کند با لهجه شیرین دیارش به توضیح آپشن های نصب شده روی خودروی شخصی اش که آن را سورنا می نامد اما مردم به آن لقب سانتافه داده اند، بپردازد. ► آپشن های گذاشته شده روی این پراید را در ویدئو زیر می توانید ببینید. این ویدئو سال گذشته در شبکه ...
روایت پدر دو شهید سقوط هواپیمای اوکراینی
پدر و مادر محمدحسین و زینب اسدی لاری از شهدای پرواز 752 هواپیمایی اوکراین به بیان جزئیاتی از روز حادثه پرداختند. به گزارش ایسنا، محسن اسدی لاری پدر این دو شهید در گفت وگو با ایلنا اظهار کرد: این حادثه بزرگ از روز ترور شهید سلیمانی آغاز شد یعنی روز 13 دی ماه. همه ما و اکثریت قابل توجهی از مردم ایران تحت تاثیر این اتفاق قرار گرفتند. طبیعتا در خانواده ما محمدحسین و زینب هم تحت تاثیر این ...
خانه فاطمه زهرا دارای در ورودی بوده است
.) بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانه های خودتان [بدون اجازه خاصّی]غذا بخورید و همچنین خانه های پدرانتان ... یا خانه ای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانه های دوستانتان، بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید. در حدیث ذیل نیز با صراحت سخن از باز کردن دَرِ اتاق به وسیله کلید است و این نشان می دهد ...
هنرمندی که بر بام کعبه اذان گفت/ آواز اصیل ایرانی در آستانه فراموشی است
موهای سفید و چهره ای دلنشین پشت در ایستاده است. او من را به داخل دعوت کرد. اول نفهمیدم که چه کسی در را باز کرده است. بعد از آنکه دوباره تکرار کردم با استاد تاج کار دارم و آن شخص گفت "من خودم تاج هستم! " حیرت زده شدم. نامه را در آوردم و به استاد دادم. استاد گفت شما همان آقای مراتب هستید؟ بعد از اینکه تأیید کردم و گفتم لحظه ای بایستید تا دوچرخه ام را بیاورم داخل، اما استاد خودش چرخ را بلند کرده و به ...
چرا اسلام مدعی زنانه ترین قوانین تاریخ است؟/ دلیل تفاوت شهادت زن و مرد در دادگاه
موضوع استقبال کردند و پژوهش های مقدماتی را شروع کردند. مدتی بعد به من پیام دادند که برای بعد از اسلام خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها، خطبه های حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه و شام و چند مورد دیگر را جمع آوری کرده اند اما هیچ خطبه ای از زنان عرب قبل از اسلام پیدا نمی کنند و حتی گفتند کتاب جمهره خطب العرب را بررسی کرده اند اما اثری مانند بلاغات النساء ابن طیفور که فقط خطبه های زنان بعد از ...
حاج قاسم از قنات ملک تا ورود به کرمان
فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می گویم. سیّدعلی خامنه ای 13دی ماه 1398 وقتی ملت ایران حاج قاسم را تا خانه ابدی بدرقه کردند پس از شهادت سردار سلیمانی مردم ایران نیز به پاس قدرشناسی پیکر مطهرش را بر روی دست خود تشییع کردند. اهواز، نخستین منزل سردار پس از ورود به ایران بود. پس از آن نیز ملت ایران در شهرهای مشهد، تهران، قم و کرمان نیز فرزندشان را ...
چگونه با مرگ پدر مواجه شدم
...، مونیکا پِرِل | درست وقتی من و خواهرانم داشتیم از درِ جلویی آسایشگاه در والنسیای کالیفرنیا می رفتیم تو، پدر، درحالی که دو پرستار از پشتِ سر دنبالش بودند، دوید و از میز پذیرش گذشت. پدرم، با شلوار جین آبی و پیراهن پشمی پیچازی اش، خیلی شبیه دونده ها به نظر نمی رسید، اما از گام های بلندش می شد دونده بودنش را فهمید. پدرم، از وقتی که به یاد دارم، دونده بود. بچه که بودم دویدن او را در مسابقه ها تماشا می کردم و بالاخره، بزرگ تر که شدم، دوِ آهسته را با او شروع کردم. می توا ...
داغی 54 ساله که کهنه نمی شود
استان تهران، حسین توکلی کجانی معاون استاندار تهران و فرماندار ویژه شهرستان ری، سیدعلی یزدیخواه نماینده مردم ری و تهران در مجلس شورای اسلامی، مهرعلی باران چشمه رییس فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی از جمله مسؤولان حاضر در مراسم بزرگداشت مرحوم غلامرضا تختی بودند. در ادامه این مراسم، به رسم هرساله، مهمانان شرکت کننده در مراسم با اهدای گل و قرائت فاتحه به مقام شامخ این پیشکسوت ...
اعتراف هولناک نامادری به قتل پسرخوانده در مشیریه/ پسر شوهرم می خواست با آبرویم بازی کند
...> چطور جسد را از خانه بیرون بردی؟ چند روز جسد داخل حمام بود، اما می ترسیدم که بالاخره پیدا شود. یک شب که شوهرم در خانه نبود جسد را از حمام بیرون آوردم و داخل قالیچه گذاشتم. کشان کشان و به سختی جسد را پایین آوردم و داخل حیاط درون گونی قرار دادم. بعد منتظر شدم هوا تاریک شود و وقتی خورشید غروب کرد، گونی را به بیرون از خانه بردم. بعد به یک کارتن خواب مقداری پول دادم و از او خواستم آن را دور از ...
سال ها به مردم دروغ گفتند!
شعار سال : احمد عرب را شاید خیلی از نسل جدید نشناسند. قهرمان و پهلوان کشتی ایران که البته همدوره تختی نبوده است اما خانواده اش با خانواده مرحوم تختی رفت و آمد داشته اند. به سراغ عرب رفتیم تا شاید او چیز تازه ای از جهان پهلوان بگویید. شاید خاطره ای تعریف کند که بکر باشد و اگر هم جایی نقل شده، زیاد به گوش مردم عادی نرسیده باشد. او از روزی می گوید که 14 سالش بود و تختی مرد! از همان روز سرد زمستانی ...
درگذشت جولی اسکات میثمی در سکوت خبری
تاریخ نگاری فارسی را ترجمه کردم. ایمیلی به او زدم و به او گفتم کتابت را ترجمه کرده ام. تا مدت ها جوابی نداد، به واسطه دوست مان محسن آشتیانی که در آمریکا است، خواهش کردم به او بگوید کتابش را ترجمه کرده ام. او به من گفت حالش خوب نیست و متأسفانه نابینا شده و احوال خوشی نداشت. بالاخره بعدها جولی اسکات میثمی ایمیل کوتاهی برایم فرستادم و تشکر کرد. تنها ارتباطی که من با خانم میثمی داشتم، همان بود. بعد هم ...
چو ایران نباشد... و بسی رنج بردم... از کجا آمده اند؟!
است و این به هیچ وجه با وطن دوستی مورد نظر فردوسی همخوان نیست و قطعا این بیت مشهور، بیت فردوسی نیست و مضمون آن هم از مضمونی که در ابیات فردوسی وجود دارد، فرسنگ ها فاصله گرفته است. از کِی بسی رنج بردم در این سال سی وارد شاهنامه شده؟ قائمی همچنین درباره بیت بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی می گوید: این بیت اگر از بیت قبلی که درباره اش صحبت کردیم، مشهورتر نباشد ...
برملا شدن جنایت با پیامک از دیار باقی
.... پیامک از دیار باقی پنج روز جسد داخل حمام بود که شوهرم اعلام مفقودی کرد و از آن روز به بعد با تلفن همراه مقتول به شوهرم پیام می دادم که شهرام را ربوده ایم و با این صحنه سازی می خواستم همه را فریب دهم. در نهایت یک شب که شوهرم در خانه نبود جسد را به داخل حیاط بردم و داخل گونی پیچاندم و بعد از کارتن خوابی کمک خواستم و به او گفتم که این گونی آشغال را با من کمک کند تا به سطل زباله منتقل ...
پاره قلب مادران ایران، بخواب آرام
...، می گوید: فکر کن این پیکر شهید خودت باشد که امروز بازگشته، ما نمی دانیم، اما خود شهید که می داند، فکر کن برادر شهیدت آمده، برایش لالایی بخوان. سرباز پاسداری پیکر شهید را از تابوت خارج و روی دست می گیرد؛ مجری می گوید: آی جماعت، زمانی که این جوان به میدان جنگ رفت پسر رشیدی بود که مادری یا خواهری چشم انتظارش بودند و امروز این چنین بازگشته است، با چند تکه استخوان، مادر... برایش لالایی ...
سراج بین المللی/جنجال رسانه ای برای عبای دو میلیون دلاری/عبای سید حسن نصرالله به قیمت دو میلیون دلار به ...
به دعوت از من کردند. تمامی اتفاقاتی که در این 13 سال برای من افتاد قابل درک نبود و این موضوع به برکت عبای اهدایی سید رخ می داد.بیشتر از 100 مصاحبه با من انجام دادند. واکنش جهان عرب به این صحبت من این بود که از ترس به خودشان لرزیدند و اثری که صحبت من در جهان عرب داشت، اینکه فکر آنها را نسبت به جریان مقاومت عوض کردم و سَمت خوبی بردم. خبرنگار قدسنا: دیدگاه شما در مورد سردار ...
ماجرای سرلشکر بعثی که به حشدالشعبی پیوست و شهید شد/ ناگفته های تماس تلفنی حاج قاسم با ظریف بعد از ...
می گفت یکی از فرماندهان ارشد سوری ما را در خانه خودش دعوت کرد. این رسم سوری ها است که سفره مفصلی می اندازند، این فرمانده به ما گفت بخورید، اگر نخورید خانمم دعوام می کند. وقتی به خانمم گفتم شما می خواهید بیایید گفت حق نداری از بازار چیزی بخری. من همه چیز را خودم درست می کنم. دوشبانه روز خانمم در خانه کار کرده تا مهمان ایرانی خودش را پذیرایی کند. خب حاج قاسم با دل این ها چه کرده است که این عشق را به ...
حال رضا رویگری وخیم شد / نا امیدی دکترها از حال رضا رویگری
میلیاردر است. بله اگر ثروتی را که همان عشق مردم است در نظر بگیریم از نظر من رضا یک مولتی میلیاردر است؛ هرچند این ثروت نفعی برای من ندارد و تنها برای خودش است. از نظر مادی خود رضا بهتر می داند که من در خانواده ای بزرگ شده ام که در آن نیاز مالی اصلا و هیچگاه جایی نداشت. پولدار به کسی می گویند که آخرین مدل ماشین زیر پایش باشد، خانه اش چندین هزار متر باشد و حساب مالی پر و پیمانی داشته باشد، اما رضا هیچکدام ...
دستگیری موبایل قاپ مشهدی که عاشق دختر همسایه شان بود
مادرم توانایی تامین هزینه های ادامه تحصیل من و خواهر و برادرانم را نداشتند. چرا؟ پدرم با این که آهنگر بود، اما اعتیاد شدید به مواد مخدر داشت مادرم هم معتاد بود و با کارگری در خانه های مردم هزینه های اعتیادش را تامین می کرد. چند خواهر و برادر داری؟ یک خواهر و دو برادر دارم و اولین فرزند خانواده هستم. اهل مشهدی؟ بله در حاشیه شهر مشهد (منطقه خواجه ربیع) متولد شدم و اکنون ...
آیه ای که حاج قاسم با آن به شدت گریست
راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی که می رسیدم، بلند بلند گریه می کردند و با همان حال از مردم استقبال می کردند. همین طور که می خواندم صدای گریه ایشان در کل فضا می پیچید. - ایشان زمان هایی هم به لشکر می آمد و چند روز می ماند و به خانه نمی رفت؛ این درحالی بود که تا مرکز شهر چهل دقیقه راه بیشتر نبود، اما اینقدر کار روی سرشان ریخته بود که می ماند تا آن ها را انجام ...
ضرب الاجل فیفا به فدراسیون ایران تا اسفند برای اصلاح اساسنامه
بتواند راهی بازی های مرحله بعدی انتخابی جام جهانی شود، از نمایندگانی بود که برای تقویت تیم ملی در اردوی کیش و در راه آماده سازی بازیکنان تیم ملی حضور پیدا کرد. وقتی می گوییم دوست و کمک ایام مشقت همین است. لازم می دانم روز گرامیداشت جهان پهلوان تختی را گرامی دارم. همچنین باید بگویم وقتی امثال تختی، دهداری، حجازی را داریم اکنون هم کسانی هستند که بتوانند راه آنها را ادامه بدهند. امثال افرادی مثل رسول ...
دنیا به این مرد بدهکار است
ر کسوت فرزندی مادر از دست داده به تبریز برگشته بودم ندیدم. آن روز ناگهان دستش را روی شانه ام یافتم. آمده بود با یتیمی ابدی ام همدردی کند. همان مردی بود که می شناختم. قامتش کوتاه شده بود. قالیبافی پشتش را با دقتی هندسی خم کرده و قوزی غیرقابل پنهان کردن را بر پشتش نهاده بود. تسلیت گفت و رفت. چند روز بعد به نشانیی که از گذشته های دور در حافظه داشتم مراجعه کردم. تا در را به رویم باز کرد گفتم: همین ا ...
شگرد آمریکایی چیست؟
موجی از هرج و مرج و تغییر مرزها و ایجاد کشورهای جدید گردید. از طرفی به این علت که هر ایدئولوژی توان تغییر نظم جایی از جهان را دارد بسیار در کنترل آن امریکا تلاش دارد. 《اگر بتوانی یک ایدئولوژی ملی و مردمی برای خودت درست کنی، بخت این را خواهی یافت که هم مدعی نظم جهانی تازه ای شوی هم در داخل کشور برنامه هایت را راحت پیش ببری》 (خودآموز دیکتاتورها/رندال وود، کارمینه دولوکا/ص46) ...
شجاعت، تدبیر و بینش سردار دل ها مثال زدنی است
تجربه خوبی دارید آیا دیگر مشغول نمی شوی؟ گفتم من می خواهم به زیارت بروم و با نوه ام وقت بگذرانم و به اصطلاح جوان ها با او عشق کنم. اما در همین شش و بش، جنگ با داعش شروع شد. حمله هایی در سوریه انجام می دادند. با دوستان هیئتی در ایام شهادت حضرت زینب(س) به سوریه می رفتیم و برای هفت شب غذا درست می کردیم و به زائران می دادیم. مسئولیت آشپزخانه حرم حضرت رقیه بر عهده من بود. شبی چهار هزار تا هفت هزار غذا ...
روایت متفاوت قالیباف با نظر رهبری درباره بنی صدر
طرف می رفت، سپاس گزاری کنم و یاد و نام او را نیک بدارم. افسر لایق و شجاعی دیدم در این ماجرا ایشان را. میدان جنگ بود. نیروهای ما حمله می کردند. نیروهای دشمن منهدم شده بودند و یک لشکر ما به تمام در خطر بود و حرکت می کرد. البته بچه های سپاه هم در همان حدود، ساعت دو تا دو و نیم بعد از ظهر بود. همان بچه هایی که شهید شدند، آن ها را من دیدم که مابین هویزه و آن منطقه که خط اول بود و آن ها به سوی ...
هوینس: مولر می تواند رییس باشگاه بایرن شود
مثال به خوبی با بازار نزدیک خانه آشنا هستم چون بخشی از محصولاتمان را در آنجا به فروش می رسانیم. گاهی وقتی یک جعبه یا فویل درست قرار نگرفته به پسرم می گویم. برای چه چیز به خصوصی از حضور هر روزه در ساختمان باشگاه بایرن دلتنگ هستید؟ مکالمات روزانه. من اخیرا برای شام پیش از کریسمس آنجا بودم که خیلی خوب بود. ما در کنار هم غذا خوردیم، نوشیدیم و سپس سیگاری کشیدیم. این سنت پیش از ...
امر به معروف شهید خادم پس از شهادتش/ صفاتی که شهدا را آسمانی کرد
پدر و مادر را بدانید. مادر شهید نقل می کند که یک روز سر مزار پسرم رفته بودم و می گفتم: مادرجان، چرا به خواب من نمی آیی؟ به خواب همسایه مان آمده بود و به او گفته بود: به مادرم بگویید التماس نکند. من از طرف خدا اجازه ندارم که به خوابشان بیایم. برادر شهید در رابطه با آنکه حضور معنوی شهیدشان در خانه چگونه بود، اظهار داشت: قبل از شهادت برادرم در زندگی ما برکتی بود و بعد از شهادتش ...
کوتاهی عمر ام ابیها(س) یکی از علل شناخت محدود بشر از فضائل ایشان
گریه خوابید. حالم منقلب شد و گفتم شاید اگر من هم شعر آئینی امام حسین (ع) بودم مرا هم دعوت می کرد و شعری را در همین باره گفتم. فردای آن روز یکی از دوستان مرا به شب شعری دعوت کرد که به عنوان تماشاچی رفتم. آقای برقعی مرا می شناخت و آنجا مرا دید و گفت یکی از مهمان های ما نیامده است آیا شعری برای اربعین داری؟ گفتم دیشب یکی نوشتم ولی اصلا خوب نیست او دید و گفت که خوب است امشب همین شعر را بخوان. این برای ...
کدام مسئولان جمهوری اسلامی داغ فرزند دیده اند؟!
سخنگوی دولت حسن روحانی شد، از دیگر مقامات جمهوری اسلامی است که داغ فرزند دیده است. او شب حادثه را اینطور روایت می کند: ماه رمضان عابربانکم را به پسرم دادم تا به دوستانش در فرحزاد افطاری بدهد. باتوجه به اینکه عادت داشتیم خوردن شام را به ساعت های پایانی شب موکول کنیم به او گفتم افطار که کردی شام را بیا خانه تا با هم بخوریم! ساعت ها از اذان گذشت و خبری از فرزندم نشد. به فرحزاد مراجعه کردم و هر ...