سایر منابع:
سایر خبرها
پدر و مادرو برادر و همسر و پسرم شهید شده اند! + عکس
، تحصیلاتشان چه بود؟ مادر شهید: ایشان دیپلمشان را در شهر غزنی و در قره باغ گرفته بودند، بعد برای ادامه کار یا تحصیلش چهار سال در پوهنتون (دانشگاه) کابل درس خوانده بودند؛ چون بنده خدا پدرم، پدر و مادرش را در کوچکی از دست داده بود، خیلی کوچک بود، در وولسوالی قره باغ زمین های زیادی داشتند، اما قره باغ شرایط جغرافیایی اش یک طوری است که مثلا با ملیت پشتون ها هم جوی و هم آب هستند؛ من خودم خیلی یادم ...
کشف جسد مادر و پسر تهرانی در خانه قدیمی
قدیمی رفتند و پس از گشودن در خانه قدیمی با سکویی عجیب در گوشه اتاق روبه رو شدند که روی آن جلبک بسته بود و تعدادی قرص نفتالین کنار آن قرار داشت . پریسا به ماموران پلیس گفت: هرگز در خانه مادربزرگم چنین سکویی ندیده بودم به نظر می رسد آن را عمویم به درست کرده است. در حالی که شک پلیس برانگیخته شده بود ماموران سکو را شکافتند و با جسد های متعفن زن سالخورده و پسره بزرگش بهرام که پدر ...
کتاب وداعی با گابریل و مرسدس (گابو و مرسده! خداحافظ) – پسر گابریل گارسیا مارکز در مورد عشق پدر و مادرش ...
خواندن دارد، منتشر نخواهم کرد. برادرم بعد از دو ماه دور ماندن از پدر حالا او را حواس پرت تر از قبل می بیند. پدر او را نمی شناسد و نگران است روزی نفهمد حتی خودش کجاست. راننده و منشی اش تا حدی آرامش می کنند، منشی مرتب به دیدنش می رود و شب ها آشپزیا خدمتکار خانه، در بیمارستان کنارش می مانند. دلیلی ندارد برادرم آن جا بماند چون پدر دلش می خواهد شب ها که از خواب بیدار می شود چهره آشناتری را ...
جوانی 30ساله در مستی پدر خود را به قتل رساند
.... او درباره انگیزه خود از این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد گفت: من دچار بیماری روحی هستم و در بیمارستان روان پزشکی هم بستری شده ام اما از مدتی قبل باز هم حال خوبی نداشتم و درگیر مشکلات روحی بودم! روز حادثه وقتی به خانه آمدم خیلی حالم گرفته بود. به سراغ بطری مشروب رفتم تا با مصرف آن به حال طبیعی بازگردم و بهتر شوم ولی زمانی که مقداری از مشروبات را نوشیدم، ناگهان خاطرات گذشته در ذهنم مرور ...
درخواست دیه از بیت المال با فرار قاتل به بلاروس
نام بهزاد در یک خانه قدیمی در غرب تهران با هم زندگی می کنند و به خاطر اینکه تنها بودم بیشتر اوقات به خانه آن ها می رفتم. آخرین بار وقتی به آنجا رفتم که به مادربزرگم سر بزنم عمویم گفت او در خانه نیست و به مسافرت رفته است. حرفش را باور نکردم، چون مادر بزرگم اگر قصد سفر داشت حتماً مرا در جریان می گذاشت و با من خداحافظی می کرد. الان احتمال می دهم برای مادر بزرگم اتفاقی رخ داده باشد و عمویم قصد ندارد ...
از جاسازی موادمخدر در قرقره نخ تا ناپدید شدن دختری در شب عقدکنان
تحقیقات تکمیلی صورت گرفته، متهم انگیزه قتل را سرقت اموال اعلام و سپس با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شد. دزدی سریالی طلا از زنان سالخورده چند روز قبل مرد جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و گفت سارق یا سارقانی مادر سالخورده اش را در خانه اش بی هوش و اموالش را سرقت کرده اند. شاکی در توضیح ماجرا اظهار کرد: مادرم چند سالی است در خانه اش در یکی از خیابان های ...
مادران انتظار/ روایت مادرانی که چشم انتظار کودکان مفقودشده شان هستند
نمی توانست درست راه برود. تازه راه رفتن را یاد گرفته بود. نمی توانست خودش برود و دور شود. چون خیلی زود خود را به بیرون رساندم و هیچ اثری از پسرم نیافتم. مطمئنم که کسی او را ربود. از آن روز به بعد زندگی من هم تمام شد. همه جا را به دنبال شایان گشتیم، ولی نبود. بچه ام را پیدا کنید هیچ ردی از این پسربچه یافت نشد. ماموران پلیس و خانواده شایان همه جا را دنبال او گشتند. اما حتی یک رد ...
کتاب هما روایتی از همسر شهیدش سردار شهید محسن امیدی
مخلوقات است. می خواستم خودم را به محسن ثابت کنم. چراغ را خاموش کردم و رو به سقف دراز کشیدم؛ ولی خواب قهر کرده بود باهام؛ تا نماز صبح بیدار بودم. بعد از نماز چشم هایم سنگین شده بود؛ ولی باز از ترس خوابم نمی برد. همه اش فکر می کردم عقربی از آن بالا می افتد روی سرم؛ ولی خبری از عقرب نشد، نه آن شب و نه هیچ وقت دیگر. تازه فهمیدم تحمل نیش عقرب از خیلی سختی های دیگر هم می تواند راحتتر باشد. ...
مادر شهید از مه جبین هایش می گوید | دیدار با آقا مرهمی بر زخم هایمان بود
...: حاج خانم در این شرایط نمی توانم رسول را اعزام کنم. پسرتان، داود، در جزیره مجنون شهید شده است. مادر همان لحظه یقین کرد که خون در رگ هایش از حرکت ایستاد، ولی خودش هم نمی دانست چرا باز هم برقرار مانده است. پیکر داود را روز عید نوروز آوردند، اما مادر نگذاشت او را به خاک بسپارند تا حاجی از لبنان برگردد و دیدار پدر و پسر به قیامت نماند. بعد از شهادت داود علیرضا ی پرشر و شور هم دیگر تاب خانه ...
روز مادر و خرده روایت هایی از خبرنگارانی که مادر نیز هستند
را برای لحظاتی درک کنم. اما انگار امکان ندارد، نمی شود که نمی شود که نمی شود. مادر سپهر و رادین نجمه سرباز |مادر فرشته است، ولی هیچ وقت ندیدم پرواز کند؛ زیرا من را به پایش بسته بود، برادرم را، پدرم را و همه زندگی اش را. مادر فرشته است که کمک می کند زندگی را لمس کنم و دنیا به رویم لبخند بزند. موهایش برای بزرگ شدنم سفید می شود، اما به من می گوید بلایت به جانم . ...
ویدئو/ اتفاق دلخراش برای جواد خیابانی حین گزارش بازی فوتبال
کرده بود، اظهار داشت: به هر حال هم اکنون موقع گریه کردن من است. مرگ حق است و اعتقاد داریم که این موضوع برای همه پیش خواهد آمد. حالا امروز نوبت مادر من بود. وی ادامه داد: من در مسیر که بودم متوجه این موضوع شدم. 14 بهمن سال گذشته پدرم فوت کرد و 13 دی امسال هم مادر خود را از دست دادم. خانواده مان آمادگی این را داشت زیرا از یک سال گذشته پس از درگذشت شریک زندگی اش شرایطش خوب نبود. ...
گفتگو با سمیرا شاهوردی، مادر آرزوها در آستانه برآورده شدن ده هزارمین آرزو
...> خانواده همسرم تعجب کرده بودند! خلاصه که در نهایت 114 سکه و به تعداد فشنگ ها شاخه گل مریم مهریه ام کردند. یک روز بعد از عقد، خانواده همسرم برگشتند مشهد. روز سوم همسرم هم خداحافظی کرد که بیاید مشهد! پدرم گفت: کجا؟! ما از این رسم ها نداریم که دختر بدون شوهرش باشد. ما آنجا رسم در عقد ماندن مثل مشهدی ها نداریم. خلاصه که من را با شوهرم راهی مشهد کرد. اولش خوشحال بودم، ولی چند وقتی که گذشت، تازه فهمیدم ...
یک مادرانه ی عاشقانه...
محصولات محلی است، این بار ولی با جرأت جلو می روم و راستش را می گویم:" حاج خانم برای روز مادر در حال تهیه گزارشم، میشه لطفا از شما عکس بگیرم؟..." اول با حجُب و حیا امتناع می کند و بعد وقتی برایش توضیح می دهم و دلش را بدست می آورم راضی می شود... " صدیقه باهوری"، اهل روستای توچغاز، 65 ساله و دارای چهار فرزند، می گوید برای اینکه کمک حال همسرش باشد و مخارج زندگیش تأمین شود چند سالی ...
9 سال تلاش نافرجام برای دستگیری قاتل پدربزرگ و مادر بزرک
تعلق دارد. او به مأموران گفت: من فکر می کردم پدرم از ایران مهاجرت کرده است چرا که او سال ها قبل به بلاروس رفته بود و از او بی خبر بودم. به همین خاطر هم اصلاً نمی دانستم که به ایران آمده اما مطمئنم عمویم دست به این جنایت زده است. در ادامه پلیس به سراغ همسایه ها رفت اما همه همسایه ها مدعی بودند که زن سالمند هیچ مشکلی با فرزندانش نداشته است. به این ترتیب بازداشت متهم با دستور ...
قتل مادر و برادر بعد از 9 سال فاش شد
پلیس خبر داد اتفاقی برای مادربزرگش افتاده است. این دختر گفت: مدتی بود که از مادربزرگم خبر نداشتم. بعد از اینکه پدرم مهاجرت کرد، من به جز پدربزرگ و مادربزرگم کسی را نداشتم. پدربزرگم چند سال قبل فوت کرد و من فقط مادربزرگم را داشتم و با او رفت وآمد می کردم. تا اینکه مدتی قبل عمویم بیژن به ایران آمد و پیش مادربزرگم می ماند. چند ماهی گذشت تا اینکه یک روز وقتی با خانه مادربزرگم تماس گرفتم که به آنجا بروم ...
بسته پیشنهادی کتاب ویژه روز مادر
، بلکه روایت همۀ مادران شهدای سرزمین ماست. گزیدۀ متن دستش را که گرفتم یخ کرده بود، پاهایش می لرزید، رو به من گفت: عزیز نمی تونم راه برم، منو بغل می کنی؟ یک دستی فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخه اش را گرفتم و راه افتادم. فاصلۀ زیادی تا خانه نبود، ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت. فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک می ریخت و من مجبور بودم مثل همیشه نقش مادری را بازی ...
مادرانی با عکس های بهشتی
چه مادری غریبی کرده اند آن شیرزنانی که فرزند دم بخت خود را در بحبوحه جوانی، با هزاران آرزو رهسپار بهشت کرده و مابقی عمر را با عکسش سپری کردند. مادرانی که حتی نمی دانند فرزند دلبندشان 40 سال تمام کجا آرمیده است و در حسرت یک مشت خاکی هستند که نشانی از فرزندشان باشد. شاید معنی واقعی مادری همین باشد. مادر، کلمه ای چهارحرفی است که تمام احساسات دنیا در آن فوران می کند. در وصف مادر، هیچ کلمه و یا هیچ سخنی نمی تواند صرف شود. حال اگر این مادر با یک دنیا آه و حسرت بر فراق همیشگی جگر ...
جذابترین عکس از مارال فرجاد در اروپا / حتما ببینید
.... این هنرمند در فیلم هایی چون شام عروسی (1384)، پسران آجری (1385) و دوشیزه باران (1386)؛ و مجموعه هایی نظیر کت جادویی (1378–1377)، عملیات 125 (1387)، خاتون (1393) و ساعت صفر (1394) به نقش آفرینی پرداخته است بازیگری از 3 سالگی سال 1364 وقتی تنها 3 سال داشت با حمایت پدر در مجموعه اخلاق در خانواده جلوی دوربین رفت سپس در در تئاتر چشم چشم دو ابرو اسماعیل شنگله بازی کرده اما ...
مادرانه های خانم دکتری که 22 هزار نوزاد به دنیا آورده است
فرزندآوری یک تکلیف است که اگر به درستی انجام پذیرد، جامعه رو به پیشرفت های همه جانبه حرکت خواهد کرد. او می گوید: زمانی که با توجه به علاقه مندی هایم تصمیم گرفتم در رشته پزشکی تحصیل کنم تعداد بانوان فعال در این رشته اندک و محدود بود. اما من آن را انتخاب کردم و ادامه دادم تا بتوانم برای سرزمینم، پزشکان بسیاری تربیت کنم. این را بر خود تکلیف می دانستم که خدا هم کمک کرد تا به اهدافم برسم. زمانی که وارد این رشته شدم هنوز ازدواج نکرده بودم. سال دوم دانشگاه ازدواج کردم و بعد فرزندانم به دنیا آمدند. هدف، تلاش و توکل، شما را در مسیر مناسبی قرار می دهد. ...
ماجرای شوخی جالب شهید طهرانی مقدم با شهید دشتبان زاده
سال مربی کودکان در پیش دبستانی بودم و خیلی از نکات اخلاقی و رفتاری را به شیوه ای جالب و به صورت غیرمستقیم در کلاس ها آموزش می دادم. ستاره فتوحی همسر شهید دشتبان زاده دیگر مهمان این جشن روز مادر بود. شهید دشتبان زاده همرزم شهید طهرانی مقدم نیز بوده است. همسر شهید دشتبان زاده دبه ماجرای شوخی شهید طهرانی مقدم با همسرش اشاره کرد و گفت: یکی از خصوصیات بارز شهید خانواده دوستی بود. وقتی در ...
حرف هایی بدون روتوش از تجربه 3 مادر
برای بچه، می تواند مادر را از پا درآورد. آن هم کسی مثل من را که بعد از بارداری اولم، دچار افسردگی بعد از زایمان شده بودم و این بار هم سروکله افسردگی داشت پیدا می شد. بچه را بعد از چند روز آوردیم خانه. دیگر وقت اش رسیده بود که اندکی از آن مراقبت های ویژه را دریافت کنم؛ یکی بیاید دیدنم، یکی برایم غذا بپزد، یک نفر حالم را بپرسد و کمکم کند، اما من و بچه باید قرنطینه می شدیم، چون همچنان وزنش کم بود و تا ...
مادر شهید مدافع حرم، احمد جعفری، از مادرانه اش برای پسرش می گوید
من دعوا کردند که چرا اجازه دادم برود و نباید می گذاشتم. رفت و یک ماه بعد آمد. گفتم: حالا که آمده ای دیگر نرو. گفت: دیگر نمی توانم نروم. در این 4 سال هر وقت می رفت از زیر قرآن ردش می کردم و همان ماجرای درگیری اقوام را داشتم که چرا اجازه داده ام برود. مادر شهید وقتی خاطرات آخرین خداحافظی پسرش را به یاد می آورد، چشم هایش پر از اشک می شود. این دفعه آخری که می خواست برود، نگاهم کرد و گفت ...
ساخت مدرسه به یاد شهید
پسری که سال ها بعد برگشت، اما دیگر مادری نبود که حاج محمد همراه او به استقبالش بیاید؛ از آن سال که علی اکبر شهید شد هیچ خبری از جنازه اش نبود تا 12 سال بعد. اما دو سال قبل از آن، یعنی سال 75، مادرش را از دست داده بودم و هرگز رسیدن پسرش به خانه را ندید. می گوید: علی اکبر با مادر رفت و بی مادر برگشت. شهادت ناگهانی اش آن قدر باورناپذیر بود که چشمان مادرش را به در سفید کرد. حقوق را قبول ...
حمید لالویی: عطاران می گفت از خشایار بیا بیرون
یک روز از من پرسیدند که این کتک زدن ها در نقش خشایار خیلی شیرین است برایتان؟ گفتم آره. چون پدرم هم از این کتک ها به ما می زد. آن روزنامه طوری تیتر زده بود که گویی من نقش خشایار را از روی پدرم برداشت کرده بودم. درحالی که پدرم خیلی سرحال بود و در حدود شصت سالگی فوت کرد. وقتی زیرآسمان شهر را کار می کردیم قرار نبود اصلا خشایار نقشِ پیرمردی اینچنینی باشد. ...
محاکمه قاتل والدین بعد از گذشت اولیای دم
خیلی وقت ها کارهای عجیبی در خواب انجام می دهم که وقتی بیدار می شوم، متوجه آن می شوم. آن شب هم وقتی از خواب بیدار شدم، فهمیدم سراغ صندوقچه پدرم رفته و اسلحه ای را که مجهز به صدا خفه کن بود برداشته و با آن به سر پدر و مادرم شلیک کرده ام. من وقتی از خواب بیدار شدم، جسد آنها را مقابل خودم دیدم و وحشت کردم. چیزی هم درباره بریدن شلنگ گاز به خاطر ندارم. من خصومتی با خواهر و برادرم نداشتم که بخواهم آنها را بکشم. ...
زندگی تلخ زن 19 ساله ای که در دومی ازدواج هم شکست خورد
خاطر مادر من نیز به خانه آن ها رفت و آمد داشت و آن ها را کاملا می شناخت . 17 سال بیشتر نداشتم که مراسم عقدکنان من و شهرام برگزار شد و دیگر هم به تحصیل ادامه ندادم . شهرام نیز بعد از مرگ پدرش به شدت وابسته مادرش بود و از کنار بستر او جدا نمی شد به محض آن که از سرکار به خانه می رسید همه امور روزمره مادر بیمارش را انجام می داد تا این که 6 ماه بعد از ازدواج ما او براثر بیماری از دنیا رفت و نامزدم نیز ...
بالاخره ماه این بازیگر محبوب ایرانی هم پیدا شد + عکس
روناک یونسی دی ماه سال 1359 در تهران به دنیا آمد، او دوران دبیرستان را در رشته گرافیک گذراند و لیسانس طراحی صنعتی از دانشکده هنر و معماری دارد. مثل همه دختر های ایرانی، عاشق خانواده اش است و عاشقانه به پدر و مادرش عشق می ورزد، می گوید: موفقیت هایم را مدیون راهنمایی های درست پدرم هستم. مادر روناک، فرهنگی است و مدیر دبیرستان دخترانه می باشد، خانواده یونسی چهار فرزند دختر دارند، که روناک فرزند اول این خانواده است، او سه خواهر کوچکتر از خودش دارد که همگی آنان تحصیلات دانشگاهی دارند. ...
راز قتل دختر عکاس در هاله ای از ابهام
دیگر به خانه می رسم اما آن روز هرچه منتظر ماندیم، خبری از فاطمه نشد. ساعت 12، یک بامداد بود و خواهرم هنوز به خانه برنگشته بود. به شدت نگران و دلواپس او بودیم. فردای آن روز از طرف اداره آگاهی با ما تماس گرفتند و گفتند خواهرم گوشی اش را گم کرده است و باید به آگاهی برویم. پدر و مادرم هم رفتند. قتل با 8 ضربه چاقو او ادامه می دهد: آن طور که مأموران آگاهی به مادر و پدرم گفتند، قاتل با هشت ضربه چاقو ...
خانواده ها در ترویج فرهنگ کتابخوانی چه نقشی دارند؟
تبیین دلایل عدم علاقه کودکان به کتاب و مطالعه در قالب تمثیل به یک خاطره اشاره می کند که در ادامه می خوانیم: پدرم از علما و فضلای شهر بود و مردم به ایشان علاقه داشتند و برای حل مشکلات خود به نزد پدرم می آمدند و مشکلات خود را مطرح می کردند؛ من نیز از آنجا که فرزند بزرگ خانواده بودم باید در این گفت وگوها حضور پیدا می کردم. روزی پیرمردی به نزد پدرم آمد و قصد داشت همسر خود را طلاق دهد ...
از کشف شکلات های تریاکی تا فاش شدن راز قتل دختر 19 ساله پس از 21 سال
وگوی بین آن ها نیز بی نتیجه ماند چرا که مادرم ادعا داشت همه سرمایه اش را برای مادر مرحومش هزینه کرده است. بالاخره این اختلافات به جایی رسید که من در سن 19 سالگی و در حالی از شهرام طلاق گرفتم که هنوز زندگی مشترکمان آغاز نشده بود. یک هفته بعد از طلاق تصمیم گرفتم به تحصیلاتم ادامه بدهم به همین دلیل در یک مدرسه شبانه ثبت نام کردم اما روز اول که عازم کلاس درس بودم با پسر جوانی در خیابان آشنا شدم و در طول ...