سایر منابع:
سایر خبرها
تبریک هنرمندان به مناسبت روز مادر در اینستاگرام
برای تمام سختی هایی که برای بزرگ کردنم کشیدی ببخش برای تمام حرص هایی که برام خوردی ببخش که خیلی اون شکلی که تو دوست داشتی ، نشدم ببخش که بعضی مواقع یادم میره اگر نفس تو نبود ، من هیچی نبودم دوست دارم دوست دارم عزیزم ، دلسوزم ، رفیقم ، مادرم روزت مبارک مامان علی اوجی در پیام تبریک خود به مناسبت روز زن، در اینستاگرام خود نوشت: ممنونم برای همه زحماتی ...
گزارشی از از هیجانات منفی و تنش های نقش مادری
این ها جملات مادران نسل جدید است؛ مادرانی که زیر 37 سال سن دارند، اکثرا تحصیل کرده هستند و تا قبل از فرزنددار شدن در محیط های اجتماعی، تحصیلی فعال بوده اند و با آمدن بچه زندگی آنها تغییرات اساسی کرده است. آنچه در ادامه می خوانید تجربیات این مادران از زندگی پس از فرزند دار شدن است. وقتی زمانی را به خودم اختصاص می دهم واکنش اطرافیان به گونه ای است که انگار دارم به بچه ام خیانت می کنم مژگان 33 سال سن دارد ...
بالاخره دلشوره های نجیبه تمام شد +عکس
...؛ خیلی دل نگران بودم، خیلی استرس داشتم، حالت طبیعی خودم را نداشتم. موقعی که آمدم، گفت مامان! داداش رفت، سلام هم رساند... خیلی دلشوره داشتم، یک طورهایی بودم، خدا می داند خود حضرت زهرا کمکم کرد. فقط ذکرم یا حضرت زهرا بود؛ دعایم دعای توسل به چهارده معصوم بود. سه روز که رد شد، زنگ زد. گفت مادر سلام؛ گفتم همین طور رفتی بدون خداحافظی؟ گفت مادر! سلام عرض کردم؛ آمدم که نذر حضرت زینب را ادا ...
درد یتیمی کشیده بود و نمی خواست بچه های دیگر یتیم شوند
می کردم تا کمک خرج خانه باشم. خدا خیلی به من کمک می کرد و مخارج زندگی را هرطور شده تأمین می کردم. مجتبی هم وقتی به نوجوانی رسید کمک خرج خانواده شد، همه کنار هم با مشکلات مبارزه می کردیم. بچه ها هر کدام در کنار کار به تحصیلات عالیه رسیدند و مدارک و مدارج شان را در سطح دکتری، کارشناسی ارشد وکارشناسی ارتقا دادند. مجتبی متولد چه سالی بود و شغلش چه بود؟ 20 فروردین 1369 در مشهد متولد ...
فاطمه زهرا (س)؛ الگویی برای همه زنان/ چگونه می توان فاطمی زندگی کرد؟
خبر بدهد، به ما گفته به مادرم خبر ندهید، من بی خبر بروم، چون مادرم راضی نیست از راه قاچاق به ایران بروم. خیلی نگرانش بودم تا اینکه دی ماه 94 از افغانستان رسید. اینجا هوا خیلی سرد بود. اولین دیداری که با احمدشکیب بعد از ده سال کردم، خیلی برایم دردناک بود؛ حس و حال یک مادر که ده سال از بچه اش دور بوده؛ با اینکه تلفنی با هم تماس داشتیم، خیلی برایم دردناک بود؛ خیلی هم خوشحال شدم که بعد از ده سال، آمد ...
مادرانه های آنا از پشت میله های پشیمانی
...> او می گوید، نوجوان بودم که درس و مدرسه را به بهانه های واهی رها کردم و در 18 سالگی به اصرار خودم و البته مخالفت خانواده با پسر همسایه مان ازدواج کردم. این زندگی که از همان اول با سختی، بی پولی، اعتیاد همسرم و کتک های بی پایانش شروع شده بود، فقط 10 سال دوام آورد و بعد من ماندم و دو دختر زیباروی و انبوهی از مشکلات که هیچ وقت فکر نمی کردم اینگونه مرا از پای در بیاورند. پدرم شغل آزاد ...
کشتن پدر خواسته بود یا ناخواسته؟
گزارش دادسرای جنایی تهران تحقیقاتش را آغاز کرد تا راز این جنایت را کشف کند در ادامه مادر خانواده اظهار داشت: پسرم شهرام به مواد مخدر اعتیاد دارد. روز حادثه او با من و همسر و پسر دیگرم شاهرخ دعوا کرد. چند ساعت بعد هم ناگهان خانه آتش گرفت. من و شاهرخ فرار کردیم، اما نمی دانستم همسرم در خانه است. به این ترتیب شهرام مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: سال هاست معتادم. دلیل اعتیادم هم آن ...
کتابی که نقش مادری را به ایده های انقلاب اسلامی گره می زند
فیلم مستند برای روایت زندگی خانم احمدیان کفایت می کند، اما بعد متوجه شدم که چنین نیست و بانو همه ساحت های مختلف زندگی اش را پوشش نمی دهد. پس ضرورت نوشتن کتابی را که جنبه های دیگر زندگی او را روایت کند پذیرفتم و کار را شروع کردم. همان طور که گفتم پیش از آن شناختی از خانم احمدیان نداشتم و این فقط به من برنمی گشت. بعدتر متوجه شدم که حتی بسیاری از همشهریان خانم احمدیان در دزفول هم ایشان را نمی شناسند ...
مرگ پدر در آتش اعتیاد پسر/ پسر معتاد خانه پدری را به آتش کشید
.... به من گفت ببین برادرت کار و زندگی دارد و باعث سربلندی خانواده است اما تو مدام بدبختی با خودت می آوری. این حرف های مادرم باعث شد تا حسابی با هم درگیر شویم و من همان موقع نقشه انتقام را کشیدم. راستش چون مواد هم مصرف کرده بودم، خیلی حالت عادی نداشتم؛ چند لیتر بنزین برداشتم و در بخشی از خانه ریختم و آتش زدم که خیلی زود آتش سوزی همه جا گسترش پیدا کرد، من هم خیلی ترسیدم و فرار کردم. وقتی آتش سوزی ...
آخرین هدیه ای که شهدا به همسر و مادرشان دادند +تصاویر
. مادر شهید احسانی آخرین هدایایی که عباس به من داد مادر شهیدان حسن و عباس و حسین صابری هشت سالی است که در میان ما نیست. اما او در خاطره ای درباره هدیه فرزند شهیدش عباس می گفت: بعد از جنگ حسین آقا و عباس آقا به تفحص می رفتند و پیکر شهدا را می آوردند؛ یک بار عباس آقا به مناسبت روز مادر می خواست از منطقه به تهران بیاید. زمستان بود. او گفت: الان در فرودگاهم، ساعت 3 شب در خانه ...
ازدواج جیمز باندی در مشهد / فرار با 2 بچه از دست شوهر اول
به گزارش رکنا، مرد 33 ساله که از غرب کشور برای ملاقات با فرزند کوچکش به مشهد آمده بود، در حالی که بیان می کرد تحصیلات ابتدایی دارد به مشاور و مددکار اجتماعی پنجتن مشهد گفت: 13 سال قبل زمانی که خدمت سربازی را به پایان رساندم خانواده ام را سوار پراید کردم و به طرف مشهد به راه افتادم چرا که سال ها بود پدر و مادرم در حسرت پابوسی آقا امام رضا (ع) بودند. سه روز از اقامت مان در یک مسافرخانه ...
روایتی از زنانی که سال ها است کودکان شان ناپدید شده اند
...، چشم هایش از اشک پر و خالی می شود. روز مادر که هیچ هر روز برگشت، پسرش را که حالا باید 22 سالش باشد، انتظار می کشد. مثل همیشه برای خرید نان از خانه بیرون رفت. اما بازنگشت. همه جا را زیر پا گذاشتم، اما نبود. یک پسر چهار ساله هم داشتم. وقتی زمان از دست رفت، وقتی یونس به خانه برنگشت، دست پسر کوچکم را گرفتم و تمام محله قدیمی مان را گشتم. اما نبود. تا بعدازظهر آواره خیابان ها بودم. پاییز سردی هم بود ...
میم مثل مادر؛ روزی برای زیباترین گُل هستی
همراه پدر خانه باید به این فرشته های زمینی هدیه دهیم. روز مادر تنها بهانه ای است تا بین این همه مشغله و دغدغه ها، با یک شاخه گل و لبخندی سرشار از مهر و محبت از زحمات همیشگی و مداوم مادران قدردانی کنیم، مادرانی که مهربانی شأن پایان یافتنی نیست. بیستم جمادی الثانی سال روز ولادت دخت رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) است. برترین مادر دنیا، سال روز ولادتش، روز مادر نام گرفت تا به پاس بزرگی مقام مادر، در این روز قدردانی هرچند کوچکی از مادران سرزمین مان شود. روز تمام مادران سرزمین مان مبارک. انتهای پیام/3463/ ...
روایتی از رنج های مادران بهبودیافته
ی دهد: بعد از پاکی ام تلاش کردم تا فرزندانم را پیش خودم ببرم، بچه ها اول نمی آمدند اما بعد کم کم آمدند، البته هنوز هم به طور کامل من را نبخشیده اند، این را از حرف ها و کنایه هایشان می فهمم. من مادر خوبی نبودم اما همه تلاشم را کردم که بعد از پاکی ام بچه ها را سرو سامان دهم اما موفق نبودم. 8 سال است که پاک هستم مریم تصریح می کند: من همه چیز را به صفر رساندم و همه پس انداز و ...
چند روایت زیبای مادرانه
به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد، همزمان با ولادت باسعادت حضرت فاطمه صدیقه(س)، با 4 تن از مادران منتخب دومین دوره رویداد شکوه مادری که به همت مرکز امور بانوان و خانواده بنیاد کرامت رضوی در حال پیگیری است، در رابطه با چرایی ها و دغدغه های فرزندآوری و مادرانگی گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانید: تربیت نسل صالح و مؤثر برای جامعه اول ...
معجزه ای به نام مادر
ظهر به بچه های من هم باشد تا برگردم. با مکثی طولانی و حلقه ای اشک در چشم های روشن درشتش، همان طور که گوشه لبش را می گزد تا از فروافتادن قطره اشک جلوگیری کند، آرام می گوید: اگر برگردم. خانم همسایه دست در گردن مادر می اندازد و او را در آغوش می فشارد و آرام کنار گوشش می گوید: بچه های تو هم بچه های خودم هستند. نگران نباش. خدا خودش مراقب همه شان هست. من هم چشم ازشان برنمی دارم. برو به سلامت ...
میهمانی در پلاک 38/ روایت مادر شهیدی که پشت سر پسرش آب نریخت تا برنگردد!
اط از همسایه ها پر شد اما من با تمام وجود به سمت پایگاه توحید می دویدم که سراغ رضامو بگیرم اما وقتی پام از درش گذشت همه ازم فرار کردن و بعضیا با جمله وای مادر رضا رو سرشون کوبیدن؛ گفتم بیاید اینجا ببینم، بچه ام چی شده؟ کو؟ ، گفتن نه چیزی نشده، به خدا هیچی نیست، همش یه ترکش کوچیکه خورده تو بازوش ؛ دو روز انتظار، دو روز چشم به راهی اما ته دلم خالی بود، میدونستم رضام رفته؛ تا اینکه سپاه اومد، وقتی وارد ...
حرف هایی بدون روتوش از تجربه 3 مادر
ام تنها مانده بودم. همسرم نمی توانست کنارم باشد و مادرم را سال ها پیش از دست داده بودم. بچه نارس به دنیا آمد؛ یک کیلوو 500 گرم. هنوز پا به این دنیا نگذاشته، در بیمارستان بستری شد؛ در بخش مراقبت های ویژه نوزادان. آخ که چقدر با تمام وجود به چنین چیزی نیاز داشتم؛ مراقبت های ویژه! روز بعد گفتند بچه زردی دارد. مادر ها می دانند که زردی، مشکلی عادی و گذراست، اما این را هم می دانند که کوچک ترین اتفاقی ...
روز مادر و خرده روایت هایی از خبرنگارانی که مادر نیز هستند
دائم حرف می زند و من در تلاشم در چند دقیقه ای که دست ورویم را می شویم، از التهاب روز کاری یک مادر خبرنگار کمی بشویم. این بار به جای نفس هایی که صبح به صبح در سینه حبس می کنم، نفس عمیقی می کشم و نوبت بعدی کارم به عنوان مادر در خانه شروع می شود؛ غذادادن به بچه ها، مرتب کردن خانه ای که بی شباهت به جنگ جهانی با ریخت وپاش اسباب بازی ها و وسایل خانه نیست، خواباندن بچه کوچک و معلمی کردن برای فرزند دیگر که ...
مادر شهید مدافع حرم، احمد جعفری، از مادرانه اش برای پسرش می گوید
سوریه برای دفاع از حریم مادر و خواهرانش شد. *** مادر شهید سید علی احمد جعفری که 3 پسر و 2 دختر دارد می گوید: احمدآقا بیست وهفت ساله بود که به شهادت رسید. پسرم متولد 29 فروردین 1369 بود. پسر وسطی بود و کلا با همه بچه ها فرق می کرد. بچه های دیگرم هم الحمدلله خوب هستند، ولی سید احمد دیگر پسری بود. دردانه مادر حدود 4 سال بود که سوریه رفت و آمد می کرد تا اینکه سال 96 شهید شد. ...
حمید لولایی: عطاران می گفت از خشایار بیا بیرون
را جلو ببرد. از نظر روحی خیلی بر من تاثیر گذاشت. بعد از خشایار که یک سال و نیم هم گذشته بود، رضا عطاران همه اش به من می گفت از خشایار بیا بیرون. بعد از این کار من در این نقش فرو رفته بودم. حتی دست هایم هم لرزش گرفته بود. لولایی در باره این سریال افزود: سر همین برنامه اتفاقاتی افتاد که اگر بخواهم روایت کنم، کتابی خواهد شد برای خودش. یکی تعریف می کرد که یک وانت نامه از روابط عمومی به ...
دستان پرمهر مامان فاطی بر سر یتیمان
.... می گوید: دخترهایم همه ازدواج کرده اند. کلی نوه و نتیجه دارم. می آیند و می روند. مثل خانه مادرشان. مهمان می شوند. دعوت می کنند. مامان فاطی مدتی بعد از راه اندازی خیریه حضرت زینب(س) تصمیم گرفت دایره فعالیت های خود را گسترش دهد. به همین دلیل با هلال احمر دیگر شهرها ارتباط برقرار کرد. بچه هایی که شرایط بدی داشتند به او سپرده می شدند. می گوید: همیشه به این فکر بودم که شرایطی فراهم کنم تا ...
پیام های تبریک به مناسب روز ولادت حضرت زهرا و روز زن
تمام ثانیه های زندگی ام را شکر کنم، باز هم کم است. روزت مبارک خوش آهنگ ترین نغمه های هستی نثار قلب خسته و صبورت. روزت مبارک آهای مامانایی که دلخوشیتون تو دل خوشی ما خلاصه می شه. روزتون مبارک هر وقت مادرم می خندد، پدرم زیر لب دعای تحویل سال می خواند. خانه ما هر روز سه چهار مرتبه، از تهِ دل عید است. روز مادر مبارک ...
مادرانه های خانم دکتری که 22 هزار نوزاد به دنیا آورده است
انترن بودم به دنیا آوردم. هنگام تولد فرزند دوم رزیدنت بودم. حالا فرزندانم بزرگ شده اند و همه آن خوبی ها و مهربانی های پدربزرگ و مادربزرگشان را به یاد دارند و از آنها الگوبرداری کرده اند. این مدل تربیتی از پدر و مادر به من و از من به فرزندانم منتقل شده است. مادرم الان ویلچری است گاهی اوقات که بچه ها کمکش می کنند، مادرم تشکر می کند که زحمت افتادید فرزندانم می گویند مامان جون ما یادمان هست شما چقدر به ...
بغض فلور نظری از یادآوری خاطرات مادرانه
و همیشه در حال صلح و صفا دادن فامیل و اقوام و کاری بود. چیزهای خیلی زیادی از او یاد گرفتم. این بازیگر یادآور شد: مادربزرگم خیلی مهربان و باصفا بود و خیلی راحت گذشت می کرد. وقتی او از دنیا رفت، خیلی بد شد و توازن خانواده بهم ریخت. بعد هم که مادر خودم؛ هر چه در زندگی دارم از مادرم است. نظری با اشاره به پویش برنامه مبنی بر آزادسازی بانوان زندانی و فعالیت هایی که خودش در این ...
بغض “فلور نظری” جلو همه ترکید!
فلور نظری که جمعه شب مهمان برنامه مهربانو بود وقتی صحبت از مهر مادری شد بغضش جلو همه ترکید. به گزارش وقت صبح ، فلور نظری، بازیگر تلویزیون، (جمعه یکم بهمن) مهمان برنامه مهربانو بود و از مهر مادری گفت. او در آغاز گفت وگویش، درباره مادر و مادربزرگش گفت: خاطرات خیلی خوبی از مادربزرگ عزیزم دارم که خدا رحمتش کند. من کل سه ماه تابستان را در گیلان بودم. مادربزرگم یک خانه خیلی بزرگ ...
به جای جیغ زدن، زور بزن تا بچه بدنیا بیاد
تجربه نمی کردم. فقط حواسم به خودم بود. حتی فکر نمی کردم باید به بچه ام شیر بدهم. بهم یادآوری کردند و خیلی سخت شیرش دادم. تکلیفی بود که می خواستم انجام بدهم و بخوابم. بچه خوابید ولی من نه. آمدم خانه و باز هم نخوابیدم. تمایلی به بغل کردن بچه نداشتم. سه روز بعد مادرم فهمید بچه مشکوک به زردی است. اصلا آماده نبودم. صبح روز سومی که زایمان کرده بودم و هنوز خونریزی داشتم، باید برمی گشتم بیمارستان. دیگر ...
از جاسازی موادمخدر در قرقره نخ تا ناپدید شدن دختری در شب عقدکنان
تحقیقات تکمیلی صورت گرفته، متهم انگیزه قتل را سرقت اموال اعلام و سپس با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شد. دزدی سریالی طلا از زنان سالخورده چند روز قبل مرد جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و گفت سارق یا سارقانی مادر سالخورده اش را در خانه اش بی هوش و اموالش را سرقت کرده اند. شاکی در توضیح ماجرا اظهار کرد: مادرم چند سالی است در خانه اش در یکی از خیابان های ...
از مامان نصرت تا مامان ژاکلین؛ ملکه های زمین و سوگلی آسمان
که من اینجا هستم و به همه شما کمک می کنم." سی آر سون وقتی به دنیا آمد مشکل قلبی داشت اما چندین سال بعد با یک عمل به موقع همه چیز بهتر شد. مامان ماریا او را تر و خشک کرد و وقتی پدرِ کریستیانو در 20 سالگیِ این بازیکن فوت کرد، نقش پدر را هم برایش بازی کرد. ژاکلین پاردو هم یک مادر نمونه بود و باعث شد تا یک فوتبالیست بزرگ به شیلی و جهان معرفی شود. آرتورو پنج ساله بود که پدرش خانواده را رها ...