سایر منابع:
سایر خبرها
زن خائن همه چیزش را به رامین باخت !
رسید یا مدرکی از او نگرفته ام مدعی شد به زودی بدهی اش را به من باز می گرداند . مدتی بعد وقتی فهمیدم رامین در شرکت حضور ندارد ، نگران شدم و مدام با او تماس می گرفتم ولی او تماس های تلفنی مرا بی پاسخ می گذاشت به ناچار نزد ستاره رفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم. او و همسرش در حالی که بسیار متعجب شده بودند به من گفتند که رامین شرکت را واگذار کرده و از کشور خارج شده است. با شنیدن این ...
افشاگری جنجالی کتایون امیرابراهیمی علیه مهران مدیری+ فیلم
تحصیلاتش را در شوروی گذرانده بود. او در مورد نحوه ازدواج پدر و مادرش در مصاحبه ای که با روزنامه جام جم داشته این چنین می گوید: در سفری که پدرم به باکو رفته بود با مادرم آشنا شد و در آنجا از مادرم خواستگاری کرد. مادرم در شوروی تحصیل کرده بود و چون مدرک دانشگاه باکو در آن زمان معتبرتر از مدرک تحصیلی دانشگاه های ایران بود پس از این که مادرم به ایران آمد به عنوان دبیر ورزش مشغول به کار شد. ...
با داشتن تلاش و رعایت انصاف سعی در اجرای عدالت آموزشی و تربیت دانش آموزانی با انگیزه دارم
، قانون مند ،شاد و با انگیزه می تواند با توکل بر خداوند، دانش آموزان و بالطبع فرزندانی سالم تقدیم جامعه کند. -خانواده چه تاثیری در مسیر موفقیت شما داشته است؟ از دوران کودکی پدر و مادرم مشوق اصلی در مراحل مختلف زندگی من بوده اند. از اینجا بر دستان مادرم بوسه می زنم که از کودکی با مطالعه و تحقیق الگوی بسیار خوبی برای من بوده اند .اولین معلم من ایشان بودند و بر سجاده دستان پدرم ...
حمله بی ادبانه سحر قریشی به لیلا اوتادی + فیلم تاسفبار
...؛ برای همین سمت چپ بینی من غضروف ندارد و زمانی که سرما می خورم واقعا حالم بد می شود اما از ترس همین حواشی و شایعات جرات نداشتم عمل کنم، چون به محض اینکه عمل می کردم، ترورها و توهین ها شروع می شد. ولی امروز دیگر برایم مهم نیست، هرچه دوست دارند پشت سر من حرف بزنند. سوابق هنری سحر قریشی بعد از اینکه سریال دلنوازان را بازی کردم تلفن خانه مان مدام در حال زنگ خوردن بود. آدم ...
تبلیغات شیعه در اروپا ضعیف است
شیبانی هستم سال 1370 شمسی در شهر میلان ایتالیا به دنیا آمدم و سال ها در همانجا زندگی کردم و تحصیلات کلاسیک را نیز در ایتالیا به اتمام رساندم تا اینکه سه سال پیش با آقای قریشی آشنا شدم و بعد از ازدواج به ایران آمدم. *آیا پدر و مادرتان ایرانی هستند؟ دلیل زندگی آنان در ایتالیا چه بود؟ پدرم در سن جوانی حدود 46 سال پیش به همراه مادرم که ایشان هم همانند پدر ایرانی الاصل بودند به کشور ...
نیمار: بیشتر از آنچه که لیاقتش را دارم مورد انتقاد قرار می گیرم
دوستانم در خیابان ها فوتبال بازی می کردم. وی افزود: حضور پدرم در سکوها مانند حضور او در ذهن من است، توصیه های او تفاوت را ایجاد کرد زیرا او یک بازیکن سابق فوتبال بود و تجربه دارد، او به من کمک کرد که برجسته باشم. حرف های پدرم در ذهنم ماندگار شد و او مرا سرزنش کرد و به شدت ناراحت شد زیرا من مانند همکارانم رفتار می کردم و از آن روز این صحبت ها در خاطرم ماندگار شد. پدر ادامه می ...
مدیران جدید باشگاه با من ارتباط نگرفتند سید جلال بهترین بازیکن پرسپولیس است
تهران سپری کردم و لحظات خوبی داشتم اما کسی نمی خواست مشکلات را حل کند. شرایط به گونه ای پیش رفت که ناچار شدم از تیم بروم. رادوشویچ گفت: اگر باشگاه پرداخت داشت من نمی توانستم باشگاه را ترک کنم، از من می خواستند گذرنامه ام را به آنها بدهم تا به هر شکل در تهران بمانم. به من گفتند 3 هفته دیگر به تو پول می دهیم و من می دانم 3 هفته در اینجا به چه معنی است. وی افزود: من مجبور شدم تهران ...
هدیه میلیاردی فریبا نادری از همسر ثروتمندش | فخر فروشی فریبا نادری در پنت هاووس
عاشق بازیگری بودم و بزرگ ترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلم هایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری می کردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم.در دوران کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بودم، از آنجایی که با برادرم حمید رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی می کردم و به همین خاطر شیطنت هایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین ...
این "کرونا"ی لعنتی به من یاد داد...
22 تیرماه حوالی غروب، پدرم با صورتی سرخ و دستانی لرزان به خانه آمد، با نگرانی. پیشانی و دستانش را لمس کردم؛ از شدت تب و لرز، پیشانی اش همچون تنور داغ و دستانش همچون توپ های بزرگ برفی بود. با کشیدن لحاف رویش، عرق سردی از پیشانی اش سرازیر می شد و صدای دندان های به هم ساییده می آمد. مادرم با روش درمان خانگی با دادن دمنوش گیاهی و مُسکن و از همه مهمتر روحیه و عشق از او پرستاری می کرد. هرچند بارها و بارها اتفاق افتاده بود ولی این بار فرق می کرد. ته دلش نگران بود که مبادا کرونا باشد به خاطر همین مرا از خودشان دور می کردند. ...
محاکمه پسر آتش افروز به اتهام قتل پدر
عصبانیت کنترلم را از دست بدهم و نقشه آتش زدن خانه به سرم زد. چند لیتر بنزین گرفتم و در خانه ریختم و آتش زدم بعد هم از ترس فرار کردم. ساعاتی بعد هم متوجه شدم که پدرم فوت کرده است. در ادامه شاهرخ هم با شکایت از برادرش گفت: برادرم از کودکی من را اذیت می کرد و مدام با بچه های همسایه درگیر بود وقتی هم معتاد شد دیگر به حرف هیچ کس گوش نمی کرد و پدر و مادرم را اذیت می کرد. ...
مادرانه های آنا از پشت میله های پشیمانی
داشت و بعد از جدایی من از همسرم به اندازه وسع مالیش به ما هم کمک می کرد اما از بخت بد، بعد از مدتی پدرم را از دست دادم و مادرم نیز مدتی بعد با فرد دیگری ازدواج کرد. من که قبل از ازدواج در خانه پدری شرایط نسبتا خوبی را تجربه کرده بودم تحمل اینهمه فشار آنهمه با دو فرزند برایم دشوار بود. فکر می کردم وقتی طلاق بگیرم از شر آن زندگی نکبت بار راحت می شوم اما وقتی به خود آمدم، دیدم بدبختی های ...
خوشگذرونی نیوشا ضیغمی و شوهرش در رستوران لاکچری در زوز زن | شوهر ثروتمند نیوشا ضیغمی کیست؟
بازیگر شدنش گفت: وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم ...
بی بی جان، سواد نوشتن ندارد اما هر نوشته ای را با حصیر می بافد
مانند یک میراث بان که حافظ یک گنجینه ارزشمند است صحبت می کند، از مادرش که سخن می گوید صدایش کمی می لرزد، عشق در پژواک صدایش می پیچد و غرور؛ به مادرم افتخار می کنم، از طرح های جدیدم ذوق می کند همیشه مرا تشویق می کند و گاهی از روی دست من و طرح های من حصیربافی می کند. اگر چه سواد خواندن و نوشتن ندارد، اما هر طرح و نوشته ای را به او بدهند به راحتی و دقیق در حصیربافی پیدا می کند، مادرم حدود 70 سال سن ...
رفیق بازی زوج جوان را به دادگاه کشاند
کن با خانواده ات رفت و آمد نداشته باش خلاصه در این 6 ماه زندگی مشترک فقط مرا عذاب داده است. مرد جوان که از شنیدن حرف های همسرش جا خورده بود، گفت: جناب قاضی هر چه همسرم گفت دروغ بود. زندگی ما را دوستانش خراب کردند همان هایی که الان بیرون در منتظر هستند تا جشن طلاق ما را برگزار کنند و مقدماتش را هم چیده اند. اگر دوستانش نبودند ما زندگی خوبی داشتیم من و ملیکا در دانشگاه آشنا شدیم پس از چند ...
حبس و شکنجه پدر برای اینکه اموالش را نبخشد!
به پزشکی قانونی بردیم. اما تا زمانی که دستور قضایی بیاید و ما بتوانیم با حکم قضایی مانع فروش اموال و بخشش آنها از سوی پدرم شویم، مجبور شدیم مراقب رفتارش باشیم و او را تنها نگذاریم. به همین دلیل او را در خانه نگه داشتیم. به دنبال اظهارات سه پسر جوان، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور تحقیقات درخصوص ادعای آنها را صادر کرد. بیشتر بخوانید: زن سرکرده باند آدم ربایان نقشه دزدیدن پیرمرد میلیاردر را طرح کرد! دستگیری سارق مسلح منزل حین سرقت اعترافات دو سارق حرفه ای که با لباس پلیس دزدی می کردند! ...
ماجرای عجیب 3 پسری که پدر ثروتمندشان را ربودند تا اموالش را تصاحب کنند | یکی از پسران: پدرم اموالش را می ...
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، چند روز قبل پیرمردی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن برادرزاده 66ساله اش خبر داد. وی گفت: چند روزی می شود که از برادرزاده ام خبری ندارم. او به تماس هایم جواب نمی دهد و این در حالی است که همسرش به مسافرت رفته و او همراه پسرانش در خانه بود اما پسرانش هم پاسخ تلفن را نمی دهند. وی ادامه داد:احتمال می دهم برای برادرزاده ام اتفاقی ...
مرگ پدر در آتش اعتیاد پسر/ پسر معتاد خانه پدری را به آتش کشید
من را به خاطر اعتیادم تحقیر می کرد. متهم ادامه داد: من هیچ شغلی نداشتم و زندگی ام روی روال نبود. روز حادثه از مادرم پول خواستم تا داروهایم را بگیرم. گوشم عفونت کرده بود و باید داروی گوش می خریدم. مادرم گفت قیمت دارو 20 هزار تومان می شود و من پول بیشتری نمی دهم. مادرم متوجه شده بود که مابقی پول را برای خرید متادون می خواهم، هرچه گفتم پول را بده توجهی نکرد. او مدام شرایط زندگی فرشاد را به سر من می ...
منشأ تضاد بین نوجوان و خانواده، رفتار والدین در این دوره است
کرج (پانا) - سن نوجوانی بسیار حساس و حائز اهمیت است. زمانی که یک فرد پا در این دوره می گذارد نسبت به اتفاقات پیرامون خود تغییر نگرش پیدا می کند و خانواده مهم ترین اشخاصی هستند که می توانند به نوجوان خود کمک کنند. گاهی بین نوجوان و خانواده تضاد یا همان اختلاف نظر در زمینه های مختلف به وجود می آید. در این زمان نوجوان حس دوستانه و آشنایی با خانواده خود را ندارد و مدام در حال گریز از ...
ازدواج جیمز باندی در مشهد / فرار با 2 بچه از دست شوهر اول
سخنان آن زن ادامه داشت که راننده خودرویی در کنارم ترمز کرد. او پیاده شد و در حالی که به من ناسزا می گفت، فریاد می زد: زن و بچه مرا کجا می بری؟ من هم که به شدت غیرتی شده بودم سیلی به صورتش نواختم و فریاد زدم: من با این خانم ازدواج کرده ام. برو و برای من ایجاد مزاحمت نکن. آن مرد جوان در حالی که آه از نهادش برخاست، سرش را پایین انداخت و رفت . من که حس غرور داشتم و برق امنیت را در چهره آن زن ...
پسر آتش افروز محاکمه می شود
خواستم بهانه می آورد و طفره می رفت. این رفتار ها تأثیر بدی در روحیه من گذاشته بود و باعث می شد همیشه با آن ها درگیر باشم. متهم ادامه داد: شب حادثه حال خوبی نداشتم به همین دلیل می خواستم مواد بخرم، اما پول زیادی نداشتم. این شد که به بهانه خرید دارو از مادرم خواستم 80 هزار تومان پول بدهد، اما او فقط 20 هزار تومان داد. اعتراض کردم که فهمید می خواهم خرج مواد کنم. این شد که عصبانی شدم و کار به ...
جوانی 30ساله در مستی پدر خود را به قتل رساند
مادرم تلاش می کرد تا چاقو را از من بگیرد اما من آن را رها نکردم. متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی عارفی راد که پرسید: زخم روی پایت چگونه ایجاد شد؟ نیز گفت: در حالی که ضربات چاقو را محکم بر پیکر پدرم فرود می آوردم، ناگهان ضربه ای از دستم در رفت و به پای خودم خورد ! جوانی 30 ساله در مستی پدر خود را به قتل رساند انتقال قاتل به زندان و همچنین در پاسخ به این سوال ...
از افشای راز قتل توسط دوربین های مداربسته تا جنجال زنده شدن جنازه
ادامه داد: داد و فریاد کرد و از من خواست همه پول را بپردازم. من هم قبول نکردم و دوباره صدایش را بالا برد. از شدت عصبانیت او را به داخل خانه کشاندم و خفه اش کردم. وقتی داشتم این کار را می کردم، اصلاً در حال خودم نبودم. نمی دانم چرا آن قدر عصبانی شدم. وقتی آیدا فوت شد، من دیگر راهی به جز از بین بردن جسد نداشتم و می دانستم دیر یا زود پلیس سراغم می آید و خانواده آیدا پیگیر او می شوند؛ به همین خاطر ...
مادران انتظار/ روایت مادرانی که چشم انتظار کودکان مفقودشده شان هستند
ناپدید شد، فراموش نمی کند. چهره اش را خوب به خاطر دارد و می داند اگر در میان جمعیت روزی پسرش را ببیند، حتما او را می شناسد: آن روز خانه پدرم در اهواز بودیم. ما خودمان در سوسنگرد زندگی می کردیم. شایان با یک شلوار آبی در حیاط داشت بازی می کرد. من هم او را می دیدم. در یک لحظه او به سمت در رفت. در باز بود. به سرعت داخل خانه رفتم تا چیزی بپوشم. نمی توانستم با آن لباس بیرون بروم. اما چند ثانیه هم نشد. پسرم ...
روایتی از زنانی که سال ها است کودکان شان ناپدید شده اند
زنده است و نفس می کشد. در جست وجوی پسربچه ای با شلوار آبی این مادر 10 سال است رنج می کشد. هرگز آن لحظه آخری که پسرش در قاب در حیاط ناپدید شد، فراموش نمی کند. چهره اش را خوب به خاطر دارد و می داند اگر در میان جمعیت روزی پسرش را ببیند، حتما او را می شناسد: آن روز خانه پدرم در اهواز بودیم. ما خودمان در سوسنگرد زندگی می کردیم. شایان با یک شلوار آبی در حیاط داشت بازی می ...
بازیگر نقش مهدی در فیلم مهر مادری
زنده یاد اصغر زمانی، یکی از بازیگران دائمی تئاتر پارس قرار گرفتم. ایشان وقتی علاقمندی مرا نسبت به کارهای نمایشی دید، به من گفت برو از پدر و مادرت اجازه بگیر تا در یکی از نمایشنامه هایمان تو را بازی بدهیم. وقتی موضوع را با مادرم گفتم مادرم به شدت عصبانی و ناراحت شد، اما وقتی برای بازی در فیلم مهر مادری انتخاب شدم فاطمه معتمدآریا و کمال تبریزی به خانه مان آمدند و با مادرم صحبت کردند و مادرم متفاعد شد ...
مهدی سفیر نجات شد
متمایز می کرد. وقتی به دنیا آمد از نظر ظاهری مشکلی نداشت، اما به مرور زمان متوجه حرکاتش شدیم. او در 18 ماهگی تازه نشست و در سه سالگی با کمک مادر و پدرم راه رفت. همه اینها باعث شد تا او را نزد پزشک ببرند. بررسی ها و معاینات نشان می داد که او مشکل ذهنی دارد. فرضیه های زیادی برای مشکل برادرم وجود داشت. یکی همین استرس های مادرم در زمان موشک باران بود. احتمال دیگر این بود که مهدی در زمان بدو تولد از ...
اسلام را کامل ترین دین یافتم/تبلیغ اسلام شرط ازدواجم بود – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان
به گزارش خبرنگار مهر ، کامیلا سلستینو ، عصر یکشنبه با حضور در جمع صمیمی طلاب حوزه علمیه فاطمه الزهرا ( س) مهریز اظهار داشت: از ابتدا دین مسیحی داشتم، اما آدم معتقدی نبودم و پایبندی زیادی به عبادات مسیحیت نداشتم اما به خاطر مادرم که دوست داشت فرزندانش انسان های معتقدی باشند، به کلیسا می رفتم. وی افزود: همواره سوالاتی از قبیل چرا حضرت عیسی ( ع) پسر خداست و حضرت آدم نیست در حالی که حضرت ...
افتخار کنید فرزندتان در راه اسلام از خود گذشت
حقیر را مورد لطف قرار داد که با مرگ طبیعی نمیرم، جا دارد شما پس از شهادتم افتخار کنید که چنین فرزندی داشتید که در راه اسلام از خود گذشت و هر وقت ملالی خاطر شریفتان را گرفت، متوسل شوید به آقا ابا عبدالله (ع) که چطور از فرزند برومندش علی اکبر گذشت. پدرم! مثل حسین صبرکن. مادرم! مثل لیلا تحمل کن. برادرم! مثل زین العابدین اهدافم را دنبال کن و کوتاهی مکن. ...
مریم مومن در یک شب برفی +عکس
حتّی نمی دانستم قرار است چه نقشی را ایفا کنم.پس ازآن بود که با خوشحالی و حتّی گریه به خانه رفتم مادرم نگران بود که چه اتفاقی برایم افتاده است. من گفتم باورم نمی شود که پس از این همه تلاش قرار است به آرزویم برسم. سپس به صحبت های اولیه تمرین به این نقطه رسیدیم که برای نقش فخرالزمان انتخاب شدم. از همان ابتدا دیالوگ های مربوط به تست شخصیت فخرالزمان را از من تست گرفتند. ازدواج ...