سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای اسارت در 15 سالگی
؟ اول راهنمایی بودم که انقلاب شد و کلاس دوم و سوم راهنمایی بودم که جنگ آغاز شد. در 14 سالگی به جبهه رفتم. برادر بزرگم که متولد 1338 بود از اوایل جنگ به کرخه نو رفت و بعد از سه ماه برگشت. چند نفر از دوستانم که از نظر جثه از من بزرگ تر بودند به جبهه رفتند و وقتی برگشتند برایمان از حال و هوای جبهه تعریف کردند. من علاقه زیادی به جبهه رفتن داشتم به همین دلیل عضو پایگاه بسیج شدم. عصرها از ساعت ...
نسلی که تکرار نمی شود...
در گفت و گو با ایسنا؛ در مورد حضورش در جبهه گفت: بنده اسماعیل حمزه لویی مشهور به " یاسر" هستم، خداوند توفیق داد که در فروردین سال 1359 از نخستین نیروهای تشکیل دهنده بسیج ملایر بودم و تا سال 63 در بسیج و سپاه ملایر خدمت کردم و در آبان ماه سال 63 به بنیاد شهید ملایر منتقل شدم. حمزه لویی ادامه داد: در دو عملیات توفیق حضور داشتم ابتدا در آبان 62 از بسیج ملایر به پادگان ابوذر سرپل ذهاب اعزام ...
آمبولانسی که موجب شد فرمانده لشکر شوم!
سومین بار عزم جبهه کردم. به تازگی 40 سالگی را پشت سر گذاشته بودم و متوجه شدم که با جوانان به عنوان یک رزمنده قدرت همگامی ندارم. قبل از جنگ تجربیاتی در امور پزشکی، امداد، تزریقات، پانسمان و کمک های اولیه داشتم و این بار تصمیم گرفتم به عنوان امدادگر و راننده آمبولانس به جبهه اعزام شوم. تصمیمم را نهایی کردم و از اداره به مدت سه ماه اجازه اعزام گرفتم و به همراه 30 نفر دیگر به جبهه جنوب اعزام شدیم. دو روز ...
ماجرای دختری که از یک تلفن ساده عاشقانه به یک سفر خطرناک رسید
به گزارش تازه نیوز، دختر 28 ساله با بیان این که فقط با یک تماس تلفنی اغفال شدم و چندین میلیون تومان پولم را از دست دادم، درباره ماجرای هولناک خانه وحشت به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: همه بدبختی های من از روزی شروع شد که به تماس تلفنی جوان غریبه ای پاسخ دادم. او که خودش را انوش معرفی می کرد در این تماس تلفنی مدعی شد فقط به خاطر ازدواج با من تماس گرفته و قصد مزاحمت ندارد! ...
علامه مجهول القدر، آیت الله حاج شیخ عبدالنبی کجوری/ یادداشت طالبیان شریف
باعث جلب توجه خاص دیگران به خود می شود، خودداری نماید. از مریدبازی، خوشش نمی آمد . آیت الله کجوری، عاشق اهلبیت علیهم السلام بالاخص امام زمان علیه السلام بود و در اواخر عمر نیز در بیداری، توفیق تشرف خدمت امام زمان علیه السلام را پیدا نموده بود. این عالم ربانی، شاگردان زیادی را در حوزه علمیه مشهد تربیت نمود که در حال حاضر از اساتید برجسته حوزه علمیه مشهد هستند. علامه کجوری ، شایسته است به ...
شهید خرازی چگونه به عضویت سپاه پاسداران درآمد؟
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، سید یحیی صفوی مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی در امور نظامی در کتاب از سنندج تا خرمشهر به چگونگی ورود حاج حسین خرازی به سپاه پاسداران اشاره کرده است که در ادامه می خوانید. 22 بهمن سال 57 با مردم و جوانان انقلابی اصفهان ساواک اصفهان را گرفتیم و در محل ساواک کمیته انقلاب اسلامی را تشکیل دادیم. خودمان اسم کمیته دفاع شهری را رویش گذاشتیم. کارت هم چاپ ...
یک تجربه خاص شهدایی
واسطه شغل پدرم (بازنشسته اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران) آشنایی نسبی با زندگی نامه برخی از شهدای جنگ تحمیلی دارم؛ ولی تا به حال اسم این شهید بزرگوار را نه جایی دیده بودم و نه در رسانه ها دیده و شنیده بودم. جانفشانیِ زیبا و عاشقانه و امام حسینی با مطالعه ای که در مورد زندگی شهدا داشتم، فهمیدم که خداپرستی، ساده زیستی، اعتقاد فراوان به معاد، پیرو مکتب امام حسین بودن، پایبندی به مسائل ...
بدمینتون ایران آینده درخشانی دارد
برعهده گرفتم و تیم دسته 2 به نام هتل نیما را تشکیل دادیم و در لیگ دسته 2 اراک مقام دوم را کسب کردیم و جواز حضور در لیگ دسته یک را دست آوردیم. بابیانی اضافه کرد: همچنین مقام اول لیگ دسته یک را با تیم توس بدست آوردیم و به لیگ برتر رسیدیم. برای اولین بار مشهد بعد از 13 سال در لیگ برتر تیم داشت و توانستم در این تیم هم بازیکن و نیز مربی باشم. با ادامه بازی ها در لیگ برتر مقام ششم لیگ را با بازیکنان ...
یزدانی: پاقدم آقای درستکار برای من خیلی خوب بود/ هدفم مدال المپیک است آن هم از جنس طلا!
امیرمحمد یزدانی نائب قهرمان کشتی آزاد جهان در گفت وگو با خبرنگار ورزشی ایلنا، درباره قهرمانی مسابقات یاشاردوغو ترکیه اظهار کرد: خداراشکر توانستم به مدال طلا این دوره از رقابت ها دست پیدا کنم. مسابقات یاشاردوغو ترکیه دارای رنکینگ بود و از سطح مطلوبی برخوردار بود. او در ادامه با اشاره به تغییر وزنش افزود: آخرین مسابقاتی که می خواستم شرکت کنم مسابقات جهانی بود که گفتم آخرین شانس خودم را ...
وارسته اینجا، دل بسته آنجا
. همان زمان دوستی ای بین ما شکل گرفت؛ به طوری که دو سه باری که با هم به مرخصی آمدیم، چون منزل ما کاشمر بود، یک شب را در منزل ایشان میهمان بودم. هر چقدر از سادگی، صفا و صمیمت این شهید بگویم، کم گفته ام. شهید علیرضا عامری همشهری و همکلاس من بود که با هم به جبهه آمده بودیم. شهید محسن و شهید علیرضا در سال 62 و قبل از عملیات والفجر 3 به هم قول داده بودند هر کدام زودتر شهید شد به خواب آن یکی ...
کارآفرینی، از آجرفروشی تا کارخانه داری
فضل الله جواهری در سال 1318 در خوانسار به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا حسین به کشاورزی، دامداری و تجارت اشتغال داشت و از افراد خوشنام شهرشان بود و نام خانوادگی آن ها هم از همین ویژگی آمده است. وقتی نماینده ثبت احوال در دوران رضاشاه به خوانسار می رود و از میرزا حسن می خواهد یک فامیلی برای خود انتخاب کند یکی از اهالی می گوید: حاجی یه تکه جواهره. و همین می شود که نام خانوادگی جواهری در سجل شان درج می ...
سرداری که همیشه ساکت بود
معروفی زمان جنگ کجا و حاج اسماعیلی که بعد از مجروحیت دیدم، کجا. البته که نفس و وجود ارزشمند او همان بود که در جبهه ها می غرید و دشمن را تار و مار می کرد، اما حاج اسماعیل بعد از مجروحیت بسیار مظلوم و غریب افتاد و تا حد زیادی فراموش شد. این مرد با وجود مجروحیت هیچ وقت گذشته اش را فراموش نکرد و در هر فرصتی که به دست می آورد، خودش را به مزار دوستان شهیدش می رساند. انتظار ...
احمدپور: امیدوارم سال آینده برای من و سپاهان سال بهتری باشد
فوتسال فعالیت داشتم، اما به دلایل مخالفت خانواده و مسائل دیگر از فوتسال فاصله گرفتم. به این ترتیب در باشگاهی که در نزدیکی محل سکونتمان بود، در رشته بسکتبال ثبت نام کردم و از نظر مربیانم در همان اوایل استعداد بسکتبالی خاصی داشتم. وی افزود: بعد از 6 ماه اولین مسابقات رسمی خود را در مسابقات بین مدارس تجربه کردم و پس از آن برای مسابقات استانی انتخاب شدم و به همین شکل به پیشرفت خود ادامه دادم ...
قتل تکان دهنده برای خرید لوازم خانگی!
یک فروشگاه در کوی گلشهر رفتم و حدود 35 میلیون تومان لوازم خانگی خریدم، اما زمانی که به خانه بازگشتم ناگهان در محاصره کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتم و دستگیر شدم. البته قصد داشتم با تاریکی شب، جسد را به بیابان های اطراف منتقل کنم و آثار جنایی را از بین ببرم تا با این آدمکشی زندگی سوخته ام را دوباره با خرید لوازم از دست رفته، بنیان کنم که ... متهم به قتل مرد طلافروش، بعد از اعترافات تکان دهنده، روانه زندان شد تا بررسی های بیشتر درباره زوایای پنهان این جنایت ادامه یابد. ...
جزئیاتی از قتل عجیب در مشهد
جنایی که در حضور قاضی محمود عارفی راد جزئیات این جنایت تکان دهنده را بازگو می کرد، در ادامه اعترافاتش افزود: سپس به یک فروشگاه در کوی گلشهر رفتم و حدود 35 میلیون تومان لوازم خانگی خریدم اما زمانی که به خانه بازگشتم ناگهان در محاصره کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتم و دستگیر شدم. البته قصد داشتم با تاریکی شب، جسد را به بیابان های اطراف منتقل کنم و آثار جنایی را از بین ببرم تا با این آدمکشی زندگی سوخته ام ...
7 سال، نامم 7701 بود
اضافه می کند: از آزادی من و دیگر آزاده های مظلوم جنگ حدود 31 سال می گذرد. زمان زیادی سپری شده، اما هنوز آثار جنگ در تن بسیاری از ما باقی مانده است. هنوز آثار ترکش ها، سیم خارداری که بر دستانم بستند و حتی چوبی که به چانه من زدند و فکم را شکستند باقی مانده است. برای من زمان زیادی طول کشید تا از حال و هوای اسارت خارج بشوم حتی تا مدت ها وقتی در خیابان صدای سوت می شنیدم همان لحظه روی زمین می نشستم و آماده تنبیه بودم، اما برای مردم و مسئولان این زمان خیلی کمتر طول کشیده است چرا که دیگر کسی سراغی از ما نمی گیرد. ...
عاشق دیدار جانانم
بر زبان جاری کنم تا شایسته جایگاه این پدر و مادر بزرگوار باشد. بعد از دست کاری شناسنامه اش جبهه رفت مهدی روز 22 مهر سال 1346 در مشهد به دنیا آمد. پدرش محمدعلی محروقی، بازنشسته نیروی هوایی و مادرش، معصومه تسعیری خانه دار است. عشق به امام خمینی (ره) و علاقه شدید به حضور در جبهه های جنگ از همان دوران نوجوانی در وجودش شعله ور می شود، اما چون سنش اقتضا نمی کرد و هنوز کاری هم بلد ...
اعتیاد والدین جدی ترین خطری که کودکان را تهدید میکند
نکبت بار راحت کنم. تا کلاس پنجم بیشتر درس نخواندم و دیگر ادامه ندادم. برادر بزرگم هم معتاد شده بود. یک روز به من گفت برو و برای من مواد تهیه کن. خیلی ترسیده بودم، ولی مجبور شدم حرفش را گوش کنم، چون کتکم می زد. من هم رفتم و برایش مواد گرفتم. در راه برگشت، خودم هم وسوسه شدم و مقداری از آن را برداشتم و بعداً مصرف کردم. کم کم عادت کردم و معتاد شدم. برادرم هم فهمیده بود، ولی مرا ...
محمد حسن فایده شهیدی که طرفدار سرسخت محرومان و مستضعفان بود
بار زخمی شد، بار اول 15 روز در بیمارستان اهواز بستری شد و بار دوم در عملیات رمضان از ناحیه ساق پا زخمی شد که دو هفته در بیمارستان ذوب آهن اصفهان بستری بود. این شهید والامقام با همان پای زخمی برای عملیات والفجر از مشهد عازم جبهه شد. در حمله والفجر، معاون فرمانده تیپ و مسئول طرح و برنامه عملیات بود و باید در قرارگاه استقرار یابد اما فرماندهی گردان را برعهده گرفت و زیر آتش دشمن و در حالی ...
طوفان شبانه سیاوش یزدانی علیه مجیدی و آجورلو: سر من کلاه گذاشتند!
می توانند دو، سه ماه به من مهلت بدهند. فکر می کنم اوایل اردیبهشت جواب کنکور می آید. من زحمت کشیدم. باورم نمی شود چنین اتفاقی برای من رخ داده است. من تا دو روز پیش نمی دانستم چه اتفاقی رخ می دهد. خواهش می کنم. نمی دانم چه جنگ و دعوایی با باشگاه استقلال دارند. اگر دستشان باز است، به من کمک کنند. الان به زندگی من ضربه می زند. چند ماه به من مهلت بدهند. الان پنجره نقل و انتقالات هم بسته شده است. او ادامه داد: من الان حقم را از که بگیرم؟ باور نمی شود بعد از این همه زحمت به چنین روزی افتادم. خیلی سخت است که هم فوتبالیست شوید و درس هم بخوانید. امیدوارم به من کمک کنند. ...
کتاب" آب هرگز نمی میرد" به روسی ترجمه شد
...> در جوابشان می گفتم: من جوانی ام را به پای جبهه گذاشته ام. اگر تمام خانواده ام یکی یکی در این راه قربانی شوند، دست از آرمان های امام برنمی دارم و اگر به غیر از پاهایم هر دو دستم قطع شود باز به جبهه می روم و مثل یک گونی سنگری مقابل تیر و ترکش های شما ها می خوابم. - برای من جبهه به تمام معنا کربلا بود. اگر به نیروهایم از صبر و پایداری می گفتم، عمیقاً بر این باور بودم که باید در همه چیز به ...
تکلیف زنان در جهاد، هماهنگی، همراهی و هم فکری است
پشتیبانی زنان از جبهه ها پیوستم. دفاع پرس: در حوزه انقلاب و دفاع مقدس چه مسئوولیت هایی داشتید؟ همان طور که عرض شد از ابتدای انقلاب و تشکیل سازمان بسیج مستضعفین به عضویت در این نهاد مقدس درآمدم. در زمان دفاع مقدس در بخش های پشتیبانی بانوان از دفاع مقدس مشغول فعالیت بودم. پس از پایان جنگ به عضویت در شورای پایگاه مقاومت حضرت سکینه (س) در سرخه درآمدم که مسئوولیت پشتیبانی را عهده دار ...
یزدانی: از دست دادن المپیک برایم تاوان سنگینی داشت/ حرکات اضافی را از کشتی ام حذف کردم
کیلویی هم در این وزن بودند و کمی مقابل آنها کار سخت تر بود. روی دست هایم کار کردم و به حرف مربیان خوب گوش کردم و طلا گرفتم. وی در مورد اینکه به نظر می رسد بعد از ناکامی در مبارزه انتخابی وزن 65 کیلوگرم المپیک، سبک کشتی او تغییر کرده و در حال رسیدن به بلوغ است، گفت: بعد از اینکه به مرتضی قیاسی باختم، سعی کردم که روی دست هایم بیشتر کار کنم، به هرحال دیگر المپیک را از دست داده بودم. از ...
بهشت جایگاه شهدا و خادمان آنهاست
به گزارش جهاد رسانه ای شهید رهبر؛ آذر تاجدینیان در شروع گفت وگو با خبرنگار شهید رهبر گفت: در روزهای اول جنگ دختری 16 ساله بودم و مثل همه ی مردم، با جوشش حس وطن پرستی، تمام تلاشم را برای دفاع از ایران عزیز به کار گرفتم. وی افزود : فعالیت هایم بیشتر در حوزه ی فرهنگی و امدادی بود و بیشتر وقتم را در بیمارستان ها و با کمک به مجروحان می گذراندم، آن روزهای ابتدایی جنگ از مدرسه فرار می کردیم و ...
مشهد میزبان دیدار ایران-لبنان شد؟/عکس
...؛ حسن کامرانی فر در این رابطه اعلام کرده بود که هنوز تصمیم نهایی از سوی هیئت رئیسه اعلام نشده و بررسی ها در حال انجام است. با این حال فیفا استادیوم برگزاری این مسابقه را در سایت خود ویرایش کرده و از محل برگزاری این دیدار رونمایی کرده است. براساس اعلام فیفا، ورزشگاه مدرن امام رضا(ع) مشهد 9 فروردین ماه سال آینده میزبان بازی ایران-لبنان خواهد بود. البته که باید ...
نویدکیا به من فارسی یاد داد/ از ایران فقط خاطرات خوب به یادم مانده است
جابا مجیری، مدافع چپ اسبق تیم های سپاهان و فولاد در گفت وگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری برنا اظهار داشت: پس از اتمام دوران حضورم در ایران مدتی در تفلیس زندگی می کردم و در کار رستوران داری مشغول بودم. حالا هم در نزدیکی تفلیس در یک روستا زندگی می کنم و کار مخصوص خودم را دارم که به فوتبال ارتباطی ندارد. همه چیز را از ایران به یاد دارم. مگر می شود آن جا و خوبی هایش را از خاطر ببرم؟ نیمی از زندگی ...
افسانه های پرماجرای افسانه
کودک می پرسم و اینکه چند سال است برای کودکان می نویسد. می گوید: بعد از گرفتن مدرک کارشناسی ادبیات به مدت یک سال و نیم کار ویراستاری انجام دادم و پس از آن هم در بخش فرهنگی شهرداری منطقه شروع به کار کردم. تا سال 91 در شهرداری منطقه 9 که محل زندگی ام بود مشغول بودم. هم زمان مجموعه نمایشنامه های رادیویی برای صدا و سیمای مرکز خراسان هم می نوشتم. در مدت کارم در شهرداری منطقه سردبیر نشریه ای در این ...