سایر منابع:
سایر خبرها
طرز تهیه ی سمنو؛ پای ثابت هفت سین
که چند تا بادوم یا گردو و یا فندق رو با پوست توی دیگ سمنو می انداختن. اونوقت اگر هر کدوم از اینا تو ظرف کسی می اومد نشونه خوش شانسی و شگونش بود. اگر دوست داشتید شما هم امتحان کنید! بعد از اینکه مراحل مختلف پخت سمنو تموم شد، باید بذارید سمنو حدود 10 ساعت در معرض هوای عادی خونه باقی بمونه. بعد از اون می تونید سمنو رو تو ظرف های دردار بریزید و خوب و سالم تا چند هفته توی یخچال نگه ش دارید. ...
روایت مردی که مُرد اما زنده شد/ مردی که مردم شهید زنده صدایش می زنند
کردیم؟ موج انفجار محاصره ام کرده بود اما فقط جلو می رفتم تا اینکه انگار که همه ی تیرها یکهو فرو بریزن و تانک ها سنگ کوب کنن، گوشم سوت کشید. ایستادم. من بودم و تک تیرانداز عراقی. روبه روی هم. چشم تو چشم هم. اون دستش رو گذاشت روی ماشه. من هم دستم رو گذاشتم و وقتی ماشه ها رو چکوندیم دیگه متوجه نشدم چی شد. فقط احساس می کردم اونقدر سبک شدم که مثل یه پر کاه دارم میرم بالا و بعد مثل یه کوه ...
نشست ادبی انجمن شعر غدیر برگزار شد
...> یاران موافق بدواندیم، شاید که بیایی چون بچه که با شور و هوس عقل پران است پیکان زمان پیش کشاندیم، شاید که بیایی حسین مرادی”باران” ——- ای کاش از چنان قدرتی برخوردار بودم که میتوانستم تمام غم هارا بسوزانم تمام غصه هارا در دریا غرق کنم تمام خشم هارا در بیابان رها کنم و فقط حالی خوش میگذاشتم.. لبی خندان..دلی شاد..نگاهی پر از شوق ...
بیانی: انتقامم را گرفتم و به استقلال برگشتم/ در پرسپولیس عاشق لباس آبی بودم
... می گفتم برمی گردم و جبران می کنم و روی قولم ایستادم. من یک فصل بیشتر در پرسپولیس نبودم، به قولشان عمل نکردند و به قطر رفتم. آنهایی که زمینه جدایی مرا از استقلال فراهم کردند رفته بودند. یک روز که از قطر به ایران آمده بودم منصورخان پورحیدری جویای شرایط من شد و گفت اگر دوست داری برگرد استقلال و من جواب دادم اینجا خانه من است، از وقتی یک بچه 16 سال بودم در استقلال حضور داشتم و حتما ...
نگاهی به فیلم های نوروزی در سینماهای مشهد
من از وقتی بچه بودم تو سر همه فرو کردم بهم بگن نادر مارادونا؛ هر دومون کله فرفری، بچه پرو، دنبال یه توپ که حتی اگه با دست هم شده گلش کنیم.. روز صفر روز صفر به کارگردانی و تهیه کنندگی سعید ملکان و نویسندگی سعید ملکان و بهرام توکلی محصول سال 1398 است. این فیلم به سبک معمایی-هیجانی و در فضای جنگی و ماجراجویانه به زبان های فارسی، اردو، پشتو و آلمانی تولید شده است و بخش هایی از ...
از استقلال به پرسپولیس رفتم تا از 2 نفر انتقام بگیرم
پیشکسوت تیم استقلال گفت: بازیکن پرسپولیس بودم اما علی پروین می دانست هنوز استقلالی دو آتیشه هستم، محمد پنجعلی و حمید درخشان هم همین طور! هواداران استقلال نیز می دانستند این جدایی موقتی است و دوباره برمی گردم.
آخرین برنامه ی ثریا در 1400 را چه کسی لغو کرد؟!
دارین جلوی اراده نظام وایمیسین ضد انقلابها احسان: طبق اصل 175 قانون اساسی، صدا و سیما مکلف است در آزادی بیان و نشر افکار بکوشد، چرا فقط باید مزایای نشر افکار و آزادی بیان برای یک گروهک خاص آزاد باشد؟ تا کی تمامیت خواهی؟! علیرضا مبارکی: نچ نچ روحانی چه قدرتی داره! بازم؟ زاکانی میگفت صداوسیما همه اصلاح طلب هستن، هیچ کسی حرفش رو باور نکرد! بیایین آپارات میلیون ...
حرف های باورنکردنی کاپیتان و ستاره بوکس ایران
باید اسپانسر بگیریم تا بوکس دیده شود . یک بار لیگ برگزار کردند و تمام شد، چرا چندین سال است لیگ بوکس برقرار نمی شود؟ مهم ترین جایی که بچه ها باهم مبارزه می کنند لیگ بوکس است. بچه ها را به تورنمنت نمی فرستند و فقط مسابقات درون اردویی برگزار می کنند. چند نفر می خواهند یک بار، دوبار و سه بار باهم مسابقه دهند؟! هیچ چیز سرجای خودش نیست! فقط به دروغ می گویند همه چیز خوب است. * می بریم و دست ...
چهارشنبه سوری در حرم مطهر رضوی
نیست فال گوش واستیم؟ منم سر چرخاندم و دیدم صحن انقلاب پر است از آدم های دلباخته ای که برای زیارت امام مهربانشان آمده اند. توی دلم گفتم: نه چه اشکالی دارد. بعد بلند رو به دخترم گفتم: نه دختر گلم. اینجا خونه خودمونه. بعد کنار کشیدمش و بردمش نزدیک دیوار حرم. گفتم: از الان به بعد هرچی بشنویم میشه فال سال بعدمون. دخترم خندید. متوجه شده بود که می خواهم باهاش بازی کنم. خب ...
اینجا در قطعه 27 میهمان علیرضا و مادرش هستید | گفتم یا امام رضا (ع) خوب رضایی دادی و در راه خوبی هم رفت
جوادت 25 ساله شد و رفت. مادر روز دیدارش با مقام معظم رهبری را با ذوقی معصومانه تعریف میکند. او می گوید : خیلی آرزو داشتم آقا را ببینم. بچه ها الکی می گفتند این پنجشنبه تو را می بریم دیدن آقا، آن پنجشنبه می بریم. یک روز سر مزار رضا به او گفتم اصلا تو چرا من را نمی بری دیدن آقا؟ پنجشنبه هفته بعد ساعت 4 صبح آمدم بهشت زهرا (س) و گوشه ای قایم شدم. شنیده بودم آقا می خواهند ...
ابراز علاقه سحر قریشی به تتلو + عکس عاشقانه
تو این لحظه فکر نکردن اگه این فیلم تو دنیای مجازی منتشر بشه و خانواده اون پارکبان عزیز ببینند، چه حالی خواهند داشت؟ به نظرم ایشان باید به اون منطقه مراجعه کنه و رسما پای این پاکبان عزیز و ببوسه؛ و حتی باید حکم کنند، این خانم یک روز کامل جای این پاکبان کار کنه، تا دیگه عبرت بشه و برای مزاح کردن راه دیگه ای پیدا کنه. من بشخصه دست چنین افراد زحمتکش را می بوسم. مطالب مرتبط: ...
خرید عید الهام حمیدی در بازار تجریش | الهام حمیدی در حال و هوای نوروزی
الهام حمیدی برای تولد پسرش: لحظه شماریمون برای گرفتن دستای کوچولوت به پایان رسید پسرم، با اومدنت زندگیمون رو زیباتر کردی، دنیایی شدنت مبارک.. 1399/3/12 دلنوشته الهام حمیدی برای تولد دخترش: بالاخره 9 ماه انتظار به سر اومد دخترم، گرفتن دست های کوچولوی تو بهترین اتفاق این پاییز بود. چقدر بی تاب دیدن چشمای درخشان تو بودم. تو که ...
جزئیات راز سر بریده پیرزن پولدار در تهران
سرش را جدا کردم. پول ها را برداشتم، اما متوجه شدم فقط دو میلیون تومان است. سر بریده را به اتوبان اشرفی بردم و در یک باغچه خاک کردم. در چند روز گذشته به خانه زری رفتم و هر بار از خانه اش سرقت کردم. قصد داشتم جسدش را مثله کنم که دستگیر شدم. با اعترافات رضا مکانیک سریع با هماهنگی بازپرس به حاشیه اتوبان رفتیم و موفق شدیم سر را کشف کنیم. برای خودم جای تعجب بود که چگونه 48 ساعته پرونده تکمیل و قاتل نیز دستگیر شد. روز بعد به مرخصی رفتم و در مسافرت پرونده دلخراش را فراموش کردم. منبع: جامعه 24 ...
ماجرای عروسی مریم معصومی | عکس های عروسی مریم معصومی لو رفت
...> اولین تجربه + کلاس بازیگری سال 88 برای اولین بار بدون هیچ کلاس و دوره ای در تله فیلم کادوی در به در بکارگردانی یوسف تیموری در چند سکانس بازی کرد ! عد از اولین تجربه بازیگری در سال 88 در کلاس های بازیگری استاد سمندریان شرکت کرد و فارغ التحصیل دوره های عکاسی حرفه ای، کارگردانی و فیلمنامه نویسی شد شهرت برای اولین بار در سریال فاصله ها در سال 89 نقش کمرنگی رو ...
زمان پخش فیلم مرد ایرانی مجید مظفری
پاریس می باشد. مجید مظفری فعالیت حرفه ای را از سال 1350 آغاز کرد. برای بازی در فیلم مسافران ( بهرام بیضایی ) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و برای بازی در فیلم های سگ کشی، جنگ نفت کش ها و سایه های هجوم کاندیدای بهترین بازیگر از جشنواره فیلم فجر شد. مجید مظفری می گوید سال 63 با همسرم آشنا شدم و بعد از دوسال با هم ازدواج کردیم.البته باید این نکته را بگویم. من تا ...
فرمانده خط مقدم جبهه ها
ایشان بودم، واقعاً تحمل این تنهایی و غریبی را نداشتم و نمی توانستم مانند وی این غربت را تحمل کنم و در اینجا بود که احساس کردم آقا مهدی فرد باتحملی است. بعد از چند روز که فرصت بیشتری در رابطه با کارمان پیش آمد؛ من با آقا مهدی در خصوص اینکه در چه کاری بیش تر می تواند، کمک کند، صحبت کردم. ایشان با اظهار علاقه برای کار در قسمت عملیاتی، مسائلی را عنوان کردند که من به فعالیت های فوق العاده وی ...
جنایت هولناک مرد جوان بر سر ارثیه
.... او به مأموران گفت: مثل هر روز در مغازه نانوایی مشغول به کار بودم تا اینکه حدود ساعت 1:30 ظهر به خانه ام در طبقه بالا رفتم که استراحت کنم. اما به محض ورود به خانه با صحنه ای هولناک روبه رو شدم. همسرم و پسربچه 3 ساله ام به طرز وحشیانه ای با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند و خانه به هم ریخته بود و با دیدن این صحنه پلیس و اورژانس را خبر کردم. از همان زمان تیمی از کارآگاهان زیرنظر سرهنگ ...
اعترافات سارق بازداشت شده از سرقت در شمال شهر
که می توان آن را تا 10 میلیون هم فروخت. هفته ای دو تا آیفون سرقت می کردیم بار خودمان را بسته بودیم. *با همدستت کجا آشنا شدی؟ -او بچه محلمان بود. دست فرمان خوبی دارد. او فقط راننده بود و همه کاره من بودم. *چند سرقت انجام دادید؟ -12 گوشی را سرقت کردیم. *بعد سرقت چه می کردید؟ -به شهر جدمان می رفتیم و دو روز هیچ کاری نمی کردیم و بعد گوشی را ...
مادر شهید: نمی خواستم پسرم برگردد!+عکس
...> **: بعد همین بنده خدا کمک کرده بود که جای پیکر را پیدا کنند؟ مادر شهید: خود ایشان هم کمک کردند ولی خیلی از بچه ها کمک کردند که ایشان را پیدا کنند. **: پیکر بقیه هم دیگر برنگشت... مادر شهید: همه یکی یکی برگشتند؛آخری آقا مرتضی بود. **: شایعه شده بود که همان اوایل یک مقدار از پیکرشان را برگردانده بودند، این خبر درست است یا نه؟ مادر شهید: نه ...
تبریک چهارشنبه سوری + عکس
، آهای چارشنبه سوری چهارشنبه سوری مبارک *************************************** سرخی تو از من زردی من از تو گرمی تو از من سردی من از تو بگو تو با صد رو بلا ز تنها دور شکر خدا چون شد بساط شادی جور چهارشنبه سوری مبارک *************************************** چهارشنبه سوری امسال را بیا به رسم دل برگزار ڪنیم ...
آیین چهارشنبه سوری در خراسان رضوی
سیاه بختی است) مقداری نمک (به نماد شورچشمی) و یک سکه رایج کشور (نماد تنگدستی) در کوزه سفالینی ریخته و هریک از اعضای خانواده یکبار کوزه رادور سر خود می چرخاند و نفر آخر آن را به بالای پشت بام برده و به کوچه می اندازد و می گوید: دردِ و بَلایِ خَنَه رِه رِختُم به تویِ کوچه (دردو بلای خونه را ریختم به توی کوچه) این کارشناس تاریخ گفت: بعضی ها هم می پریدند و می گفتند: سال نو بیاید- خوب بیاید ...
بازیچه دختر پولداری شدم که به من می گفت: جوجو!
را بدهد اما وقتی با برخورد مناسب او روبه رو شدم و خوش رفتاری و خوش زبانی او را دیدم دیگر چیزی نمی فهمیدم. حالا عاشق دختر 19 ساله ای به نام رزیتا شده بودم که مرا جوجو صدا می زد اما من ناراحت نمی شدم چرا که فکر می کردم او به خاطر سن کم و هیکل کوچکم مرا جوجو می نامد. با این حال دوست داشتم مرد زندگی اش شوم. او هم همه کارهای روزمره اش را به من می سپرد چرا که رزیتا با پدر و نامادری اش زندگی می کرد و ...
عکس هایی شگفت انگیز از تونل های زیرزمینی مسکو / روایت محمد جواد ترابی از دیدن یک بمب اتم از نزدیک
شوروی غرق شده رو این طور توصیف می کنه: "مدتی در بونکر تنها بودم، بین مسیری مشخص این سمت و آن سو می رفتم و از پوسترها و قاب های روی دیوار عکس می انداختم. در ورودی دیگری عمود به مسیر، طرحی از یوری گاگارین را آمیخته بر دیوار یافتم. اجازه داشتم وارد شوم؟ ده ها دوربین همه چیز را زیر نظر داشت، اگر اشتباه بود حتما تذکر می دادند. وارد شدم و با یوری و کودکانی در کنارش سلفی گرفتم. دقایقی در فضای شوروی غرق ...
سال ها با دعای عهد بابا از خواب بیدار می شدیم
. چهارمین فرزند خانواده اش بود. سه خواهر و سه برادر داشت. هنوز کوچک بود که سایه پدر را از دست داد و از مهر و محبتش محروم شد. مادرش با مشقت و سختی بچه ها را بزرگ کرد. پدرم تا کلاس ششم درس خواند. بعد با برادرهایش مغازه خواربارفروشی اجاره کردند. به سن سربازی که رسید به خدمت رفت و بعد از بازگشت شغل مغازه داری را ادامه داد. چه سالی ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج چند فرزند است؟ سال 1345 که ...
نقاشی نیمه شعبان و ولادت امام زمان برای کودکان
...> واردات، تهیه و توزیع قطعات الکترونیک تماس بگیرید تبلیغ کاربرگ در مورد ولادت امام زمان معامله گر حرفه ای فقط یک سهم رو بررسی نمیکنه بررسی سبدسهام تبلیغ نقاشی ولادت حضرت مهدی برای رنگ آمیزی اون ببره تو بردی! ثبت نام کن و آیفون 13 ببر ثبت نام آسان تبلیغ نقاشی بدون رنگ در مورد میلاد ...
لاغری و ضعف شدید اشکان خطیبی | جریان لاغری بیش از حد اشکان خطیبی
خیریادتونه من زمستون قبلی این شکلی شده بودم؟؟؟ پارسال به خاطر فیلم " سینما-نیمکت " مجبور به کاهش وزن شدم و در طول 3 ماه 20 کیلو وزن کم کردم! یعنی در این عکس که بعد از پایان فیلمبرداری برداشته شده 55 کیلو وزن دارم. در سینما-نیمکت نقش نوازنده ای رو بازی می کنم که بیماری جوع داره ! در ضمن برای این فیلم طی یک دوره ی بسیار طاقت فرسا و فشرده نواختن ساز ویولن را یاد گرفتم.این فیلم امسال قراره که ...
عکس جدید منتشر شده از بهنوش بختیاری
دارد و خواهرش بهناز بختیاری نام دارد و اصالت خانوادگی ایشان بختیاری می باشد. شاگرد ممتاز مدرسه بودم و می خواستم پزشک شوم اما در کنکور قبول نشدم و به اصرار دوستم شقایق در کنکور مترجمی زبان فرانسه شرکت کردم و قبول شدم. در زمانی که دانشجو بودم اوایل خرید و فروش قطعات کامپیوتر می کردم بعد فروشنده عمده لنزهای رنگی چشم شدم و سپس بعنوان منشی آموزشگاه کنکور بودم. نحوه ورود ...
جزئیات قتل هولناک نامادری و برادر خردسالش به دلیل ارثیه شوم + عکس
ام نداشتم اما او از خواب بیدار شد و با دیدن من گفت، عمو چه کار می کنید؟ می دانستم من را شناخته است و خیلی زود دستگیر می شوم. به همین دلیل او را هم خفه کردم و بعد با چاقو ضربه ای به گردنش زدم. برای این که آثار جرم را از بین ببرم روی اجساد مایع ضدعفونی کننده ریختم و بعد هم با قیچی النگوهای نامادری ام را بریدم تا طوری وانمود کنم که او قربانی سرقت شده است. طلاها را زیر پلی انداخته و سعی کردم طوری وانمود کنم که از ماجرا بی خبرم اما پلیس خیلی زود به من شک کرد و دستگیر شدم. روزنامه جام جم ...
گفت خوب شوم می نویسم اما نشد!
.... فردای آن شب به محضر رفتیم و اجازه فیلم شدن شازده احتجاب را به من داد. (نسخه اصلی این اجازه در موزه سینما ی ایران است. ) جالب است که گلشیری وقتی این کار را کرد و حقوق داستانش را واگذار کرد که مرا نمی شناخت؛ هنوز فیلمی نساخته بودم و طبیعی بود که مرا نشناسد. بعدا، چون ساخته شدن و درواقع، گرفتن پروانه ساخت شازده احتجاب چند سال طول کشید، دوستان دیگری پیش گلشیری رفته بودند و گفته بودند که اجازه ...