برای رضا رویگری قهرمان بازی درنیاورید!
سایر خبرها
نوازی: آقای الهامی! خودم حرف زدم
دیروز هم همین اتفاق افتاد. او اضافه کرد: همه مردم ایران محمد نوازی و ایشان را می شناسند. صحبت خاصی ندارم و فقط خواستم بگویم که اگر پس از بازی یا صبح امروز مصاحبه ای انجام دادم، خودم بودم و صحبت کردم. من محمد نوازی هستم و این جرات هم دارم مصاحبه ای کنم که نخواهم زیر آن بزنم، اما ایشان یک آدم بی ادب و بی احترام هستند. نوازی با رد این موضوع که الهامی عنوان کرده با یکدیگر هم دوره ...
قتل پسر هنرمند تهرانی به خاطر جلوگیری از آبروریزی
انه ام زندگی می کردیم. قبلاً پیش آمده بود که چندین ساعت در دفترش می ماند و کار می کرد، اما آن روز کارش خیلی طول کشید. من به موبایلش زنگ زدم. جواب نداد. گفتم شاید خواب است. به برادرش گفتم به محل کار آرشام برود، اما او آنجا با جسد آرشام روبه رو شد. ما از رفت وآمدهای آرشام خبر نداریم و نمی دانیم چه شده است. پلیس در تحقیقاتی که از تلفن همراه آرشام انجام داد به تماسی مشکوک شد و صاحب ...
الهامی: می خواهید بگویم دقیقا به رحمتی چه گفتم؟
> الهامی: گفتم که ما وسط زمین هم لخت شویم، بچه ها بیایید برویم و بگو که خالی کنند برویم، وسط زمین هم لخت شویم، اونجا هم لخت شویم، ما شما را امروز می بریم؛ چون من می دانستم آن ها دنبال چه هستند، گفتم که آمدیم شما را ببریم. من که برگشتم آمدم، یک 10 متر آمده بودم، دیدم که درگیری پیش آمده است. گویا آنجا اتفاقاتی رد و بدل شد که الان می توانیم ببینیم. عین واقعیتی بود که گفتم، ما هم آمدیم در این رختکن، ت ...
آپارتمانی 150 متری در نیاوران با چند پرستار به شرطی که رضا رویگری تنها برود
مهم ترین دغدغه من در این دو سال رضای رویگری بود، از هزینه های درمانی و رفاهی تا پرداخت اجاره های معوقه خانه اش. امروز صراحتا اعلام می کنم که هیچ کس نزدیک تر از من به او نبود. او درد دل هایی با من می کرد که فکر می کنم پسرش، کیارش هم خبر ندارد، گریه هایی که رضا پیش من می کرد، به خاطر ظلمی که به او می شد. دو سال تمام این دردها را در دلم ریختم و کلامی نگفتم و فقط اجازه می دادم رضا خودش را خالی کند ...
آپارتمانی 150 متری در نیاوران با چند پرستار به شرطی که رضا رویگری تنها برود
، چرا وقتی من زنگ زدم و گریه کردم و به مدیران و هنرمندانی که با رضا زندگی کرده بودند و با او خاطره ها داشتند اطلاع دادم، همه شما می گفتید علی جان شرمنده کاری از ما برنمی آید! هزینه هایی که شما آن موقع باید می کردید من از جیب خودم پرداخت کردم، حالا امروز قهرمان قصه رضا رویگری شده اید!؟ نمی دانم کجای این انصاف است. درد دارد. نمی خواستم بگویم، نمی خواستم حرف بزنم اما می گویم و حرف می زنم. ...
طعمه زورگیران خودش زورگیر شد
تمام این مدت به دنبال مردی بودم که مرا اذیت کرد. به خاطر آسیبی که او به من رساند، دچار افسردگی و مشکلات روحی شدم حتی ترک تحصیل کردم و بعد هم دوستی با افراد ناباب مرا به کارهای خلاف کشاند. در این مدت انواع و اقسام سرقت ها را انجام دادم و مدتی است تصمیم گرفتم به همان شیوه ای که از من سرقت شد از نوجوانان سرقت کنم. نمی دانم شاید با این کار می خواستم انتقام بگیرم و عقده کودکی ام را با این روش فراموش کنم. با اظهارات متهم، تحقیقات دررابطه با شناسایی سایر شاکی ها ادامه دارد. ...
آقای استقلالی بچه های 98 حتما لیاقت داشته اند شما چه می گویی؟/ مگر استیلی نان سفره تو را خورده است؟
باشد وارد مسائل فوتبالی نمی شوم مگر اینکه بخواهم حرف حق را بزنم. شنیدید که محمد نوری پیشکسوت استقلال در این باره گفته که یک عده با گلزنی به آمریکا هنوز دارند نان آن بازی را می خورند؟ می خورند که می خورند! نوش جانشان! مگر نان سفره تو را می خورند. با اینکه قول دادم کاری به کسی نداشته باشم ولی می بینم که حالا وقت گفتن و صحبت کردن است. آقای نوری خجالت بکش! وقتی یک نفر از بیرون ...
عاشق بچه ها بودم اما دزد طلایشان شدم
های شان را به دست بیاورند، چند برابر آن چیزی که از آنها سرقت شده بود را برای شان می خریدند. با این افکار، خودم را راضی می کردم. سرقت ها را چطور انجام می دادی؟ با همدستی پرویز این کار را می کردم. اول مخالف این شیوه بودم، چون دیگر بچه ها در کوچه بازی نمی کنند و با خودم گفتم شگرد خوبی نیست. اما پرویز درست می گفت، بعضی از مادرها حواس شان به بچه های شان نیست و زمانی که آنها را برای ...
شرط تحویل آپارتمان 150 متری در نیاوران به رضا رویگری
وقتی من زنگ زدم و گریه کردم و به مدیران و هنرمندانی که با رضا زندگی کرده بودند و با او خاطره ها داشتند اطلاع دادم، همه شما می گفتید علی جان شرمنده کاری از ما برنمی آید! هزینه هایی که شما آن موقع باید می کردید من از جیب خودم پرداخت کردم، حالا امروز قهرمان قصه رضا رویگری شده اید؟! نمی دانم کجای این انصاف است. درد دارد. نمی خواستم بگویم، نمی خواستم حرف بزنم، اما می گویم و حرف می زنم. او ...
واکنش مدیرعامل هنرمندان پیشکسوت به حضور رضا رویگری در خانه سالمندان/ واکنش ده نمکی به حضور رضا رویگری در ...
توسط همسرِ جوانش در خانه سالمندان کهریزک رها شده است. رویگری در حالی که روی تخت و در حالتی ناتوان دراز کشیده است، صحبت هایی را بیان می کند که دلِ هر بیننده ای را به درد می آورد. در ادامه متن صحبت های رضا رویگری را می خوانید: من رضا رویگری هستم، الآن از خانه سالمندان کهریزک با شما صحبت می کنم، بعد از شصت سال کار من را در اینجا رها کرده اند، تلفنی هم ندارم، سیم کارتم را خانمم ...
الله الله آقای رویگری؛ دریغا که بهارت زمستان شد!
های کهولت و پیری باشد. کاربران نیز با قلبی آکنده از اندوه نوشتند: * چرا من موقع خواب باید کلیپ رضا رویگری رو ببینم؟ قلبم سیاه شد، مچاله شد. * یه فیلمی از آقای رضا رویگری در خانه سالمندان دیدم که تقاضای کمک میکرد، حالم بد شد، کامنتارو خوندم، مردم مقصر رو همسر جوان ایشون میدونستند ولی در کل خیلی بده، بزرگان هنر کشور رو در این حال ببینیم. * خبر حضور هنرمند و هنرپیشه محبوب، رضا رویگری در خانه سامندان خیلی دردناک هست . ...
اندیشه و تاریخ اعترافات صادق قطب زاده در حسینیه زندان اوین؛ شرمنده ام و شکرگزار
می رسد که خدایا شکر که این جریان موفق نشد و ما در یک هَچَلِ جنایت بارِ خارجی قرار نگیریم و شرمندگی از این بابت است که یک مقدار نیرو و وقت خود و دوستانمان را از دست دادیم. این حرف ها را هم از این جهت گفتم که به طور مختصر در دادگاه گفتم، به طور گسترده با شما دوستان و دیگرانی که می خواهند بدانند بگویم. این حرف هایی را هم که من زده ام، در دادگاه هم گفته ام بدون اینکه تقاضایی داشته باشم و یا ...
همه واکنش ها به ویدئوی دردناک رضا رویگری | از پیگیری مستقیم وزیر ارشاد تا چهره هایی که برای او آپارتمان ...
ارشاد اسلامی برای رسیدگی خبر داد و گفت: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز مدیرعامل صندوق اعتباری هنر را مامور کردند تا از نزدیک و حضوری در جریان روند نگهداری و درمان و شرایط آقای رویگری قرار گیرند. محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی همچنین در واکنش به ویدیوی صحبت های رضا رویگری مبنی بر اینکه این بازیگر پیشکسوت در خانه سالمندان کهریزک رها شده است، گفت: از روز گذشته که از مشکل آقای رویگری ...
درد و دل با همکار به قتل او انجامید/ آیا شاهرخ زن متاهل را مجبور به تن دادن به روابط سیاه کرده بود؟
به گزارش تازه نیوز، رسیدگی به پرونده قتل از نیمه شب 14 اردیبهشت ماه سال 1400 با تماس یک مرد جوان با پلیس آغاز شد. وی که هراسان با پلیس ملارد تماس گرفته بود از وقوع قتل خبر داد و گفت: من در حیاط خانه مان بودم که صدای درگیری شنیدم. بلافاصله مقابل در رفتم و با مرد جوان روبه رو شدم که چاقو خورده بود .همان موقع یک زن و مرد را دیدم که سوار بر موتور به سرعت گریختند. قتل از سوی یک زن و ...
زن رضا رویگری از ایران رفت | رضا رویگری در خانه سالمندان رها شد
داشتنی است. شما چطور جناب رویگری؟ رضا: نمی دانم دقیقا چرا و از چه چیز تارا خوشم آمد فقط می دانم وقتی او را دیدم به دلم نشست. همین که دختری چندین سال ایران نباشد اما آنقدر نجیب و صادق باشد خیلی مهم و با ارزش بود. آن زمان تنها بودم. حس کردم احساسی بین ما وجود دارد و همین احساس کار دستمان داد. با یک ساک رفتم و با 15 چمدان برگشتم. تارا طینت بسیار خوبی دارد. یعنی در شیراز ...
بعد از شهادت پسرم اصرار کردم شوهرم به سوریه برود!
؟ دوباره گوشی رو برداشتم و گفتم عباس! مامان، آب خوردی؟ گفت آره، رفتیم زیارت امام رضا و برگشتم و آب خوردم. اونجا هم دوستانش نذر عباس رو فهمیده بودند و یک شیشه آب بهش خورونده بودند. می گفت همین جوری راه می رم و آب تو شکمم لق لق می زنه. 16ام بعد از ظهر زنگ زده بود. من و خواهرش صبح حوزه بودیم و بعد از ظهر پایگاه بودیم. موفق نشده بودیم باهاش حرف بزنیم. باباش حرف زده بود باهاش. گفته بود بابا! من ...
خانه ای برای هنرمندان پیشکسوت
به فکر آبروی هنرمندان باشیم مجید مظفری تا امروز لباس شخصیت های متفاوتی را در تئاتر، سینما و تلویزیون به تن کرده است و مردم خاطرات زیادی از او دارند. وقتی با او تماس می گیریم که چه پیشنهادهایی برای حمایت از هنرمندان پیشکسوت دارد، این طور صحبت هایش را شروع می کند. واقعیت این است که این سؤال را باید اول از دولت پرسید که چرا به فکر هنرمندان پیشکسوت نیست؟! در حالی که این موضوع برای دولت پیش پا افتاده است. البته منظورم این نیست که فقط به قشر بازیگر توجه شود. ما هنرمندان زیادی در حوزه های متفاوت همچون مجسمه سازی، نقاشی، موسیقی و... داریم که از وضعیت مناسب مالی برخوردار نیستند و باید فکری برای این دوستان شود. این هنرمند که سال گذشته نقش پزشک را در سریال همسایه بازی کرده بود، در ادامه می گوید: دولت می تواند زمینی در هر جای ایران و هر شهرستانی که خوش آب و هوا باشد، تهیه کند و بعد با کمک خیرین، هنرمندان و مردم، دو آسایشگاه آبرومند برای هنرمندان در حوزه های مختلف راه اندازی شود؛ یکی برای خانم ها و یکی برای آقایان. این آسایشگاه ها می تواند محفلی برای گردهمایی هنرمندان باشد که با هم زندگی کرده و خاطرات را با هم مرور کنند. در این صورت احساس غربت هم نخواهند کرد. البته آسایشگاه باید تبدیل به یک مرکز فرهنگی هم شود؛ یعنی شرایطی فراهم شود تا در آنجا کلاس هایی با حضور پیشکسوتان فراهم شود تا آنها تجربیات شان را در اختیار جوان ترها قرار بدهند؛ ضمن این که هم زندگی آرامی کنند و هم این که حس مفید بودن داشته باشند. وی د ...
دوست دارم در جنگ با آمریکا شهید شوم
، امروز چه وضعی داشتیم. به نظر شما جنگ و انقلاب را چه کسانی پیش بردند؟ جنگ را همین جوان های مخلص، پاکدل و پیرو امام پیش بردند. در هشت سال جنگ تحمیلی، خبری از آقازاده های بی درد نبود. بچه هایی در جنگ حضور داشتند که حتی کرایه راه آمدن تا جبهه را نداشتند. اینها بودند که فرمان امام(ره)را به گوش جان خریدند و نگذاشتند حرف امام(ره)زمین بماند. رزمنده های مخلص امام پای جنگ ایستادند، خونشان بر زمین ...
انتقاد تند رائفی پور از صداوسیما
داخل آن 4 برنامه بیرون کشیدند و فاتحه اش را خواندند. برنامه جامعی بود و مدت ها روی آن کار شده بود. ما حتی برای دکور و خواننده تیتراژ هم فکر کرده بودیم. زمانی آقای علی عسگری رئیس وقت صداوسیما را در حرم امام رضا(ع) دیدم. گفتم اینقدر از ما نترسید! گفت نه بابا دولت روحانی اجازه نمی دهد شما به تلویزیون بیایید. این همه منتقد دولت در تلویزیون وجود دارد، فقط رائفی پور خطرناک است! خب حالا که دولت روحانی هم ...
پیام دردناک رضا رویگری از خانه سالمندان کهریزک و استمداد از مردم/ همسرم مرا در اینجا رها کرد+واکنش ها و ...
سالمندان کهریزک با شما صحبت می کنم، بعد از شصت سال کار من را در اینجا رها کرده اند، تلفنی هم ندارم، سیم کارتم را خانمم برداشته است و یک سیم کارتِ ایرانسل به من داده است که کسی این شماره را ندارد، من نه می توانم به کسی زنگ بزنم و نه کسی می تواند به من زنگ بزند، ممنوع الملاقات هم هستم، از شما حلالیت می طلبم، اگر کاری کرده ام که شما ناراحت شده اید، من را حلال کنید. اینجا برایم مثل زندان می ماند ...
آقایان، نگذارید کیان ایرانی قد خم کند!
رضا رویگری در این ویدئو می گوید: سلام به مردم و طرفداران عزیز. من رضا رویگری هستم و از خانه سالمندان کهریزک با شما صحبت می کنم. بعد از شصت سال کار، همسرم من را انداخته این جا. نه تلفنی دارم و نه کارت بانکی. نه می توانم برای کارم به کسی زنگ بزنم و نه کسی می تواند به من زنگ بزند. ممنوع الملاقات هم هستم. از همه حلالیت می طلبم، اگر کار بدی کردم من را ببخشید. این جا برای من مثل زندان می ماند. اگر آن ...
گفت وگو با بانوی جانباز 70 درصد(بخش دوم و پایانی) بانویی با دو تاریخ تولد!
خوزستان مرا دید و گفت: چه اتفاقی افتاده؟ وقایع را برایش شرح دادم و گفتم که جانبازم. سریع شماره ام را گرفت و با عجله گفت: می آیی ورزش؟ یک لحظه به خودم گفتم مگر می توانم! این شد که او با منزل ما تماس گرفت. گویا من در خانه نبودم. با پدر صحبت می کرده بود که اینجا ورزش معلولین است؛ و پدر از این امر استقبال کرده بود. هرچند که من فقط به ادامه تحصیل می اندیشیدم ، اما در یکی از روزهای پایانی سال 1376 بود که ...
عباس زیبا بود و مدام بلا می دید! + عکس
عباس رو گرفتن به حرف و می گفتند: عباس جون! چرا این طوری شدی؟ چی خوردی؟ عباس اصلاً تو حال خودش نبود. پرستار گفت: حتماً زن می خواستی برات نگرفتند توام قرص خوردی! تو همون حال گفت: من زن می خواستم بابام برام زن نگرفت! منم قرص خوردم و این طوری شدم. همه دکترا می خندیدن به حرف عباس. آقای آبیاری عصبی شد و گفت: بچه من حالش خوب نیست! اگه چیزیش بشه شما می خواید جواب بدید؟ که این جوری گرفتینش به حرف؟ دکتر ...
انتقاد تند رائفی پور از صداوسیما؛ گفتند دولت روحانی اجازه نمی دهد شما به تلویزیون بیایی | من از انقلاب ...
خودم می بودم نباید به شبکه افق می رفتم، اما دیدم این برنامه درباره امام زمان(عج) است و حجت شرعی ندارم در برنامه ای که برای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ولو تریبونی کم جمعیت باشد، حضور پیدا نکنم. وی افزود: من نمی گویم آدم خوبی هستم، اما اصولی برای خودم در انتخاب مسائل، محل سخنرانی و چیزهای دیگر دارم و مراعات می کنم. افرادی نگران هستند که حرف هایی که من اینجا یا در سخنرانی هایم ...
باید تمرین کنیم از خیلی چیزها عبور کنیم
...> امیرعلی دانایی به مظلومی گفت شما جوایز متعددی بردید اما خیلی جاها هم به نظرم حق تان بوده و جایزه نبردید چه حسی داشتید زمانی که احساس کردید حق تان ضایع شده؟ که او پاسخ داد: خیلی ناراحت نشدم جز یک جشنواره که در چهار مورد بود کاندید بودم و حتی یک جایزه هم به من تعلق نگرفت و نشستم از دور بهش نگاه کردم گفتم شاید یک حکمتی درش هست و قضاوت نمی کنم. این هنرمند در بخش آئینه رخ به رخ گفت: حالا وقتی است ...
مصاحبه غیرمنتظره
سال های ابتدایی کارم بود؛ کم تجربه بودم و درعین حال می خواستم خودم را ثابت کنم. از شانس بد یا خوب هم، سردبیری سختگیر نصیبم شده بود و این مسیر را برایم دشوارتر می کرد. یکی از همین روزها، وارد تحریریه شد و گفت امروز مصاحبه می خواهم، مصاحبه با یک چهره. بعد نام یک بازیگر را آورد که می دانستم اصلا و ابدا اهل مصاحبه نیست و ضمنا اخلاق خوشی هم ندارد. همان لحظه تلفن را برداشتم تا مقابل چشمان جناب سردبیر ...
زندگی خیالی یک قاتل؛ قتل به خاطر حرف های یک آینه بین
. به من گفت چای می خوری؟ گفتم نه. چون هر وقت در خانه او غذا یا چای می خوردم حالم خراب می شد. مرا جادو می کرد؛ حتی یک بار بعد از خوردن چای در خانه پسرعمویم به پشت بام رفتم و خودم را به پایین پرتاب کردم که زخمی شدم! او با جادوگری کنترل ذهنم را در دستش می گرفت. آن روز هم به من گفت چای می خوری گفتم نه. کم خونی دارم و نمی خورم. بعد به او گفتم چرا با زندگی من بازی کردی؟ چرا مرا جادو می کنی؟ او گفت که من ...
جدیدترین پیگیری های رسمی از وضعیت رضا رویگری
...: در کنار این هنرمند پیشکسوت و خانواده اش خواهیم بود. پیام دردناکِ رضا رویگری:کمکم کنید رویگری در این ویدئو می گوید: سلام به مردم و طرفداران عزیز. من رضا رویگری هستم و از خانه سالمندان کهریزک با شما صحبت می کنم. بعد از شصت سال کار، مرا انداخته اند اینجا. نه تلفنی دارم و نه کارت بانکی. نه می توانم برای کارم به کسی زنگ بزنم و نه کسی می تواند به من زنگ بزند. ممنوع الملاقات ...
امیدوارم به زودی دوباره زوج مهدی طارمی شوم!
که فقط و فقط تمرین کنم و به این مسائل فکر نمی کنم. اگر اشتباه نکنیم پس از مهدی طارمی شماره 9 پورتو، این فصل بیشترین گل را در میان لژیونرهای ایرانی در پرتغال و اروپا زدی؟ دقیق نمی دانم ولی فکر می کنم حرف شما درست باشد. از روزی که به لیگ پرتغال آمدم اهداف بزرگی در سر داشتم و این فصل هم خیلی خوب پیش می رفت اما... اما چی؟ بگذریم! گفتم که در فوتبال حرفه ای ...
جنایت هولناک برای باطل کردن طلسم
بهم بزنم و با او دوست باشم و به همین خاطر مرا طلسم و جادو می کرد. *از کجا فهمیدی شما را جادو و طلسم کرده؟ اول اینکه او پشت سر من حرف می زد و می گفت معتادم و بعد هم برای کار به هر شهری می رفتم به من کار نمی دادند که فهمیدم او مرا طلسم کرده است تا آبروی مرا بریزد. *یعنی به خاطر اینکه کار پیدا نمی کردی فکر می کنی شما را طلسم کرده است؟ نه، تنها این موضوع نبود. مثلاً ...