“ماهور الوند” در نقش خود فرو رفت/ عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
نمایشی برای ترسیم آزادگی و آزاداندیشی ادواردو
نمایش گفت: ادواردو و اتفاقی که برای او می افتد توسط اصحاب رسانه پوشش داده می شود و در بین آن ها یکی از خبرنگارها به دنبال پرداختن درست موضوع و حقیقت است که نقش این خبرنگار را در نمایش ایفا خواهم کرد. نقشی که همراه و هم پای ادواردو است. اصغری یکی دیگر از بازیگران این نمایش بیان کرد: من هم آشنایی خاصی با این شخصیت نداشتم اما بعد از مواجهه با آن بسیار شگفت زده شدم. یکی از موضوعاتی که این ...
روایت امضای سرخ؛ روحانیِ شهیدی که برای دخترش رجعت کرد
و تاکید می کردند که حتما فردا امضاشده، به مدرسه برگردانید.) من همیشه دانش آموز حسّاسی نسبت به مسائل مدرسه و تکالیفم بودم. وقتی این موضوع مطرح شد، در فکری عمیق فرو رفتم و با خودم گفتم: "در شرایط فعلی که مادرم قم نیست و به خوانسار رفته، پدرم هم که شهید شده، من برگه امتحانات را چه کار کنم؟" شاید در زمان بازگشت از مدرسه، این موضوع دغدغه ی بسیار جدّی من شده بود. اصلا خبر نداشتم ...
وقتی پدر شهید از گرسنگی از حال رفت +عکس
اینجا بود و کار می کرد. من هم چون پدرم فوت کرده بود، به تهران آمدم. من چهار پنج سالَم بود که پدرم از دنیا رفت. برادرم، بزرگ ما بود و زن گرفت. بعد از ادواج ایشان، نتوانستیم زیاد دور هم جمع بشویم و من در همان میدان فوزیه می نشستم و واکس می زدم و خرجی خودم و مادرم را درمی آوردم. **: برادرتان در همان قوچان ازدواج کردند و بعدش به تهران آمدند؟ پدر شهید: بله، در روستایمان در قوچان ...
برادران میرخانی استاد اخلاق و معرفت بودند
آنان 400 چشم. آنها استادان آینده کشور هستند. وی اضافه کرد: متاسفانه بعد از چند روز که برای درمان مراجعه کردیم، دیگر کار از کار گذشته بود و پدرم نابینا شد. البته اکنون که این اساتید حاضر در جلسه را می بینم، با خود می گویم که پدرم درست می گفت، چرا که آنان با هنر خود نام و یادش را زنده نگه داشتند. فاطمه سادات میرخانی نیز بیان داشت: پدرم همیشه خدا را ناظر بر خود می دید و هیچ گاه ...
گفت وگو با جانبازی که 60 بار شهید شده است | دخترم پول می داد تا به من نخندند
.... نزدیک تر که شدم علی با صدای نامفهومی از من خواست که او را همان جا روی زمین بگذارم و بروم. اما چطور؟ بی اعتنا به حرف هایش او را روی دوش گذاشتم و راه افتادم. هنوز چند قدم به چادر صحرایی نمانده بود که زوزه گلوله را خیلی خیلی نزدیک به خودم شنیدم و بعد دیگر هیچ نفهمیدم. چند روز بعد که در بیمارستان به هوش آمدم نمی دانستم چه اتفاقی افتاده و آنجا چه می کنم. کل سر و صورتم باند پیچی شده بود. ...
اسکوچیچ؟ همین حالا کی روش را به تیم ملی بیاورید/ منم جای علی دایی بودم احمدی نژاد را به رختکن راه نمی ...
با این تیم قرار داد داشتم و قرارداد مالی بسیار خوبی بسته بودم نیم فصل دوستانه از ملوان جدا شدم. می توانم بگویم که فوتبال من را در 32 سالگی نابود کردند. هیچ مشکلی هم نداشتم چون من ملوان را دوست داشتم و فوتبالم را مدیون این تیم بودم. بعد از جدایی از ملوان چه اتفاقی افتاد؟ یک نیم فصل بازی نکردم تا اینکه آقای رمضانی مدیر عامل پاس همدان شد و از پاس با من تماس گرفتند. من هم گفتم ...
محمد دادکان: جادوگر معروف سراغ من هم آمد؛ یک مربی به کاپیتان تیم ملی گفته بود به کریمی رای ندهید!
زرد هم در بازی های ملی و باشگاهی نگیرد، برای خبرنگاران آن زمان هم مسأله شده بود و همه درباره اش نوشتند. در زندگی هم دوست نداشتم به کسی صدمه بزنم. از زمانی که خودم را شناختم، حرف حق را تحت هر شرایطی زده و پای آن ایستاده ام؛ اما نمی پسندم که به کسی آسیب بزنم. مهاجم حریف را مهار می کردم اما آسیب به او نمی زدم. اگر اجازه بدهید یک گام بلند برداریم و فاصله میان خداحافظی شما از فوتبال تا دوره ...
عروسی لاکچری بهاره کیان افشار همه را غافلگیر کرد | بازیگر معروف همسر بهاره کیان افشار شد
مخالف بودند و مثل خیلی از والدین دوست داشتند پزشکی بخوانم در حالی که من هم اصلا علاقه ای به رشته های علوم تجربی نداشتم. بنابراین دیپلم ریاضی فیزیک گرفتم و در دانشگاه هم رشته مهندسی کامپیوتر خواندم بهاره کیان افشار از تئاتر تا تلویزیون در نهایت سال 1383 وقتی 19 ساله و دانشجوی بود با گروه تئاتر آزیتا حاجیان آشنا شد و تمرینات بدن و لحن و بیان را از وی آموخت او ...
بابک مرادی: شب قهرمانی استقلال تا صبح نخوابیدم / پین بهترین گزینه است
منتشر شد. او که هنوز هم خودش را یک استقلالی می داند، این روزها مشغول بررسی پیشنهادهایش است تا انتخاب بهتری داشته باشد و بیشتر از قبل بازی کند. گفت وگوی فرهیختگان با مرادی را در ادامه می خوانید. نیم فصل از استقلال جدا شدی و به هوادار رفتی. دلیلش چه بود؟ همه می دانند که من استقلالی ام و این تیم را دوست دارم. نیم فصل اول اصلا فرصتی به من داده نشد درحالی که می توانستند به من هم مثل بقیه ...
دستگیری بعد از شنیدن بارداری همسر
.... به همین دلیل من هیچ گاه حق ملاقات با مادرم را نداشتم. چند ماه بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد و من و خواهر کوچکم در کنار نامادری به زندگی ادامه دادیم اما نامادری ام همواره ما را تحقیر می کرد و گاهی جملات توهین آمیز به کار می برد. هر بار از رفتارهای خواهر کوچک ترم عصبانی می شد فریاد می زد تو هم مانند مادرت هرزه هستی! وقتی این جملات را می شنیدم دوست داشتم به او حمله کنم اما می دانستم ...
قتل مرد فلج توسط پرستار خانگی/ ادعای عجیب پرستار
: اصلاً نمی دانم چرا این کار را کردم. من او را مثل پدرم دوست داشتم و مرد مهربانی بود اما به خاطر مصرف شیشه اصلاً کنترلی بر روی رفتارم نداشتم. قاضی با تعجب به متهم گفت: شما از ابتدای جلسه تاکنون چندبار حرف تان را عوض کردید. یک بار می گویید او بددهن بود و فحاشی می کرد و یک بار می گویید مهربان بود و مثل پدرم او را دوست داشتم. از طرفی می گویید نصف بدنش فلج بود و نمی توانست به تنهایی از خانه ...
روایتی از صاحب یک شغل کاملا خاص!
ازدواج کنم. دختر مورد علاقه ام را هم انتخاب کرده ام، اما می ترسم بروم خواستگاری و بگویند، شغلت چیست، بگویم به پا قبول نکنند. به خاطر همین آنقدر کار می کنم که پولدار شوم تا آن وقت دیگر عنوان شغلم برای کسی مهم نباشد و به آنچه می خواهم برسم. ببینید، شاید برایتان عجیب باشد اما من در همین کار فهمیدم وقت چقدر ارزشمند است، خانواده چقدر مهم است، عشق و علاقه.کسانی هستند که حاضرند میلیونی ...
گفتند علی دایی مسن است؛ باید از تیم ملی خط بخورد
...، برای خبرنگاران آن زمان هم مسأله شده بود و همه درباره اش نوشتند. در زندگی هم دوست نداشتم به کسی صدمه بزنم. از زمانی که خودم را شناختم، حرف حق را تحت هر شرایطی زده و پای آن ایستاده ام؛ اما نمی پسندم که به کسی آسیب بزنم. مهاجم حریف را مهار می کردم اما آسیب به او نمی زدم. اگر اجازه بدهید یک گام بلند برداریم و فاصله میان خداحافظی شما از فوتبال تا دوره مدیریت تان در فدراسیون را رد کنیم ...
کنعانی زادگان جواب سیاوش یزدانی را داد
اما مشخص بود رابطه دو مدافع تیم ملی چندان خوب نیست و حتی بعضی ها بر این باور بودند که همین قضیه باعث شده اسکوچیچ در بازی با امارات با وجود غیبت چند مدافع اصلی از یزدانی کنار کنعانی زادگان استفاده نکند. یزدانی پس از دیدار استقلال با هوادار در خصوص کنعانی زادگان صحبت کرد و گفت: اصلا من نمی خواهم راجع به ایشان حرف بزنم، چون اصلا دوست ندارم خودم را با ایشان مقایسه کنم. همه چیز عیان است ولی ...
پیشگویی که ناصرالدین شاه را به کشتن داد / جان سالم به در می برد اگر...
ناصرالدین شاه قاجار 25 تیر1210 به دنیا آمد. او با 50 سال پادشاهی، بعد از شاپور دوم ساسانی و طهماسب اول صفوی؛ درازترین دوره پادشاهی را در بین تمامی پادشاهان ایران داشته است. شاید اگر ناصرالدین شاه محتاط تر بود رکورد این دو را نیز می شکست. ناصرالدین شاه اولین شاه ایرانی بود که برای بازدید از فناوری و تمدن غرب راهی اروپا شد. او نخستین نخست وزیر خود امیرکبیر را به قتل رساند. ناصرالدین شاه ...
ماجرای هاجری که نذرش ذبح اسماعیل بود!
از جنس نور بود و تا اعماق وجودم نفوذ می کرد، ناگهان تا به خودم آمدم دیدم که دلم روشن شده و باید خودم را به اندازه ی حرف هایش بزرگ کنم و او با کلماتش سلول به سلول روحم را زندگی بخشید: ناخودآگاه کفش هایم را درآوردم، بعد پا برهنه دویدم جلو، گهواره هر لحظه روی دوش جمعیت دورتر میشد و من سریع تر می دویدم، دیگر برایم فرقی نداشتم زیر پایم سنگ و شیشه است و روبه رویم کرور کرور مرد، من فقط مثل هاجر برای ...
وداع خاص شهید شریفی با خانواده
عرض تسلیت به خانه ما می آمد و به ما می گفت: خدایش بیامرزاد، به آن ها می گفتم این حرف را نزنید بلکه بگویید شهادت او مبارکتان باد. چون خودش دوست داشت و به آرزویش رسید و همه چیز همان گونه شد که او می خواست. وی در پایان درمورد ویژگی های اخلاقی برادر خود گفت: برادرم فردی انقلابی و عضو بسیج بود. در دارالقرآن پدرم قرآن می خواند، هنگام نماز عبا روی دوش خود می انداخت و می ایستاد تا من پشت سر او قامت ببندم. به حجاب و نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد. خیلی حساس و مهربان بود. ...
شوخی میلاد کی مرام با مجید صالحی +فیلم
توی یوسف آباد و توی جردن هم یک شعبه دارد، شروع کردم به کار کردن. یک روز آنجا خانم گلاب آدینه را دیدم، ایشان آمدند خرید کنند و من پشت صندوق بودم ایشان سفارش دادند و من گفتم من اینم و... و دوست دارم بازی کنم. گفتند من می خواهم یک سریال بسازم به اسم خواستگاران، تو می توانی بیایی تست بدهی و اگر دوست داشتی یک نقش آنجا بازی کنی. رفتم تست دادم و به جای یک نقش 20 نقش متفاوت در آن فیلم بازی کردم ...
دونده ایرانی به دنبال ثبت رکورد در گینس/ دوومیدانی کاری که 16 سال نخوابید
به اینکه اوضاع مالی خوبی نداشتم، تکه های روزنامه را می خواندم. در سال 1391، بدون وقفه، خواب و استراحت 30 ساعت از گیلان تا تهران دویدم. باید این رکورد را در امارات می زدم؛ اما چون حامی مالی نداشتم تا به آنجا بروم و در نهایت رکورد دویدنم در گینس ثبت نشد. مراجعه کردم؛ اما اوضاع مالی آنها هم خوب نبود. به فدراسیون ورزش های همگانی هم رفتم ولی فدراسیون ها نمی توانستند پولی پرداخت ...
داستان ازدواج اردشیر زاهدی از زبان وی با شهناز پهلوی
اینجا یک حالتی بود که معلوم است این بود که من ترتیبی دادم. اعلیحضرت فرمودند بروم ترتیبی بدهم که آن فون هروارد هم ترتیب داد که سفیر ما ایشان را بیاورد، از آخن که سرحد آلمان و بلژیک است، با ترن مخصوصی این ها را به مونیخ بیاورند، همدیگر را ببینند و شبی است که فردایش هم می خواهیم برویم، آنجا این ملاقات درست شد و ایشان را ملاقات کردند و بعد هم راه افتادند و رفتند. در موقعی که پدرم من نخست ...
بیماری خاص امیر نوری علنی شد | حال وخیم امیر نوری در بیمارستان
فیلم بشوم وچند روزی را استراحت کنم. صبح روز بعد، اول وقت با دوستم در تهران تماس گرفتم و تلفن حسن پور را به او دادم و گفتم زنگ بزن و بگو که مادربزرگم فوت کرده و من را به تهران بفرستند، و چیزی به من نگویند. بعد از چند لحظه آقای حسن پور به سراغ من آمد وگفت : امیر جان معذرت می خواهم لوکیشن ها تغییر پیدا کرده اند و باید در تهران ایفای نقش کنی! به تهران برو و من نیز ...
معرفی فیلم سینمایی بی مادر
و اگر احساس کنم فیلمنامه ای با نگاه من خوب و مرتبط است و نقشم را دوست داشته باشم، حتما در فیلم حضور خواهم داشت و قطعا برمبنای احساساتم پیش می روم. من به جایزه سیمرغ فکر نمی کنم و باید بازی همه بازیگران این فیلم را دید و بعد نظر داد. بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های جنگ جهانی دوم محمدرضا مصباح تهیه کننده فیلم هم گفته اصلاحاتی در این فیلم انجام شد. ممکن است فیلم با اشکالاتی ...
ایران را با بدون قرار قبلی بشناسید، نه عنکبوت مقدس
. وقتی شعیبی مرا برای این فیلم به هتل دعوت کرد هر دو از دیدن هم جا خوردیم. طبیعی بود که وقتی بعد از سال ها یکدیگر را ببینیم به هم خیره شویم. به او گفتم می توانم اول فیلمنامه را بخوانم که موافقت کرد. فیلمنامه را خواندم و از آن خوشم آمد. نقشم با این که نقش مکمل بود، اما خیلی اکتیو و شاخص بود که آن را دوست داشتم، گرچه هر بار برای این نقش، یک ساعت ونیم زیر گریم بودم. کار کردن با تیم جوان بدون قرار قبلی ...
درباره کونیکو یامامورا؛ تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس
مثل دختران جوان یاد گرفتم. اما جنگ رنگ سیاه بر زندگی مردم زده بود و این گونه سرگرمی ها به یک باره با رسیدن خبر جنگ زود فراموش می شد. اصلاً از جنگ بدم می آمد؛ به خاطر اینکه بین خانواده ام جدایی افکنده بود، تا اینکه پدر و برادرم بعد از مدتی به دیدن ما آمدند. دوست داشتیم پیش ما بمانند، اما نگران خانه و زندگی مان در اَشیا بودند. پدرم همچنان فکر می کرد روزی نوبت بمباران اَشیا خواهد رسید و باید ...
شجاعی: یکی از سخت ترین جام های جهانی را پیش رو داریم/ درصورت تغییر سرمربی، کی روش بهترین گزینه است
.... فارس: چرا پیشنهاد سرمربیگری موقت نساجی را پس از جدایی ساکت الهامی را قبول نکردید؟ برای خودم دلایلی داشتم. اولین دلیل این بود که بعد از رفتن آقای الهامی دوست نداشتم این مسئولیت را قبول کنم زیرا برای او ارزش و احترام خیلی زیادی قائل هستم. الهامی سرمربی ما بود و دوست نداشتم برای هیچکس شائبه ایجاد شود. دومین دلیل هم این است که جدایی او ناگهانی بود و اصلا دوست نداشتم این شائبه ...
اکبرپور: مجیدی می ماند تکرار قهرمانی انتظار به حقی بود/نوری با درخواستش از استقلال سوء استفاده کرد
باشگاه هجمه وجود دارد، رقمی را درخواست کند که شاید در توان باشگاه نباشد. این سوء استفاده است. شاید خیلی ها اصلاً نمی دانند او کجا کار کرده، فقط چون خارج بوده گفتند او را بیاورید! گلزن اسبق استقلال گفت: ما مدیریت آجرلو را دیدیم. در آن شرایط تیم را تحویل گرفت، درآمدزایی خوبی داشت و تیم را هم به قهرمانی رساند. او نقش به سزایی در این قهرمانی داشت. باید این حق را به مدیرعامل بدهیم فردی را انتخاب کند که از نظر فنی و مالی با شرایط باشگاه همخوانی داشته باشد. شاید با مبلغی که نوری می خواست حتی بتوان مربیان خارجی بهتری را جذب کرد. انتهای پیام/ ...
کار نو به شدت خطرناک است!
وضعیت روبرتو فراری باشد. درباره اضافه کردن این آهنگ به اجرا بگویید. چه شد که تصمیم گرفتید خودتان آن را اجرا بکنید؟! جورجو گابر برای من آدم مهمی است. از او خیلی ایده گرفتم و برایم الهام بخش بوده. ممکن است آن ایده ها سال ها بعد خودشان را نشان بدهند اما به هرحال، او بسیار کاراکتر جذابی برای من است. آهنگ کانفورمیست را هم خیلی دوست دارم و همیشه زمزمه می کردم و البته خیلی به یکی از کاراکترهای نمایش ...