یادداشت بهمن کیارستمی در حمایت از هدی رستمی با خاطره ای از پدرش
سایر منابع:
سایر خبرها
قابی که آقازادگی را در چشمانمان فرو می کند
...> * پیرو مکتب آناشید حسینیسم که تو بیوشون میزنن حسبی الله، ساکن گلستان پاسداران، از اونا که تو 18سالگی به اولین خواستگار بله گفتن و شوهرشونو جانان صدا میکنن و با اشعار فاضل نظری برانگیخته می شن و کلیپ های آقامیری رو استوری می کنن و زیرش مینویسن حرف حساب! * حالا اینکه بگیم هر کی حجاب داره، اینجوریه که نه. ولی تیپ های این شکلی اکثرا باباهای کله گنده دارن، همزمان که روزه می گیرن، پارتنر هم ...
پدر شهیدمدافع حرم: شاید مجبور شوم در پارک چادر بزنم!
عکس را بدهد. گفتم بیا اینجا پیشم بنشین. با هم یک چای خوردیم. گفتم تو بیکاری؟ گفت چرا حاج آقا؟ گفتم بیکاری که پنجشنبه و جمعه وقتت را می گذاری کنار یادبود پسر من؟ مگر تو زن و بچه نداری؟ باید بروی کار کنی... گفت حاج آقا! اگر یک چیزی بگویم ناراحت نمی شوی؟ گفتم نه. گفت من هر چیزی از هادی خواسته ام به من داده. هر وقت اراده کنم، هر چیزی بخواهم بهم می دهد. گفتم خب وقتت را چرا اینقدر می گذاری؟ برو به سینما و ...
12 خاطره زیبا از شهید بهشتی
شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می تونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشد؛ نه اینکه تکیه اش به علوم حوزوی باشه. صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمی ده. - بنی صدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی صدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش می کنم. می گفت: هر یک ثانیه که او در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه. ...
تیپ عجیب متین ستوده همه رو شوکه | خانوم چه مانتوی صورتیی پوشیده
پست جدید متین ستوده در اینستاگرام جان من مرا تو بی سببی به آفتاب از دریچه ی تاریک؟ کلام از نگاهِ تو شکل می بندد. خوشا نظربازیا که تو آغاز می کنی! زادروزت خجسته رفیق من❤️ بیوگرافی متین ستوده نام :متین السادات نام خانوادگی :ستوده زمینه فعالیت:سینما، تلویزیون ...
پس تو چرا پیر نمی شوی پسر؟!
روزهای سینما و تلویزیون می شنویم؛ علت حضور او در عصر جدید را بیشتر درک می کنیم. او هنرمندی ست که از افزایش آدرنالین در بدنش لذت می برد و ازاین رو اصلاً عجیب نیست که در بخشی از برنامه، طناب را می گیرد و از آن با کت شلوار بالا می رود! او واقعاً محبوب ترین داور این جدالِ استعدادیابی ست و فالوئرهای بیش از هشت میلیونی در صفحه اینستاگرامش این را ثابت می کند. امین حیایی مدت هاست در قالب یک بازیگر ...
اعتراف بهاره رهنما به عاشق شدنش | عاشقانه های بهاره رهنما برای عشق جدیدش
و گشت و گذار است. از مسافرت ترکیه که دو بار رفت تا سفر کیش که به تازگی رفته بود و اتفاقا تیپ و استایل های خانم بازیگر خیلی کاربران را متعجب کرد. بهاره رهنما را می توان یکی از زنان فعال ایرانی دانست که هوش خوبی هم دارد. او دقیقا از همان راهی که باید برای درآمد نجومی وارد میشد، شد. خیلی ها بهش فحش و الفاظ رکیکی رو نسبت دادند که البته این هم جزوی از راه خانم بازیگر بود تا به هر قیمتی خود ...
مسلمان شدن یک بهایی با رفتار شهید رجایی فر
...! من، ولی هدیه ها را به مدرسه بردم تا آن را به هم کلاسی خود بدهم. آن را به او دادم، اما قبول نکرد. خیلی به غرورم برخورد. احساس کردم دارم منت او را می کشم؛ در حالی که به نظر من کسی که باید عذرخواهی می کرد، او بود، نه من. با احساس سرشکستگی به خانه برگشتم. هدیه هایم داخل کیفم خیلی سنگینی می کرد. وقتی پدرم را دیدم، گفتم: بردم دادم،، ولی قبول نکرد. آدرس خونه ش رو داری ...
تجربه زندگی در یک خانواده تلفیقی
از 4 سال داشتم که در یک درگیری پدرم لیوانی را به سمت مادرم پرتاب کرد. پیشانی مادرم شکافته شد و خون تمام صورتش را گرفت. این اولین خاطره از خانواده حقیقی خودم است. سمانه می گوید هیچ وقت مادرش را برای جدایی از پدرش شماتت نکرده و حالا که فکرش را می کند می گوید شاید اگر من هم بودم همین تصمیم را می گرفتم: حدود 7 سال داشتم که اختلاف والدینم به اوج خودش رسید. پدرم اعتیاد داشت. مدت ها پیش از کارخانه ای که ...
چرا حضرت ایوب به انواع گرفتاری ها مبتلا شد؟/ شیطان چه نقشی داشته است؟
کوشا بوده ام و هر لقمه غذایی که خوردم، یتیم و بینوایی بر سر سفره من حاضر بوده است. درست است که ایوب از این شماتت دوستان بیش از هر مصیبت دیگری ناراحت شد، ولی باز رشته صبر را از کف نداد و آب زلال شکر را به کفران آلوده نساخت، تنها رو به درگاه خدا آورد و چون از عهده امتحانات الهی به خوبی برآمده بود، خداوند درهای رحمتش را بار دیگر بر روی این بنده صابر و شکیبا گشود و نعمت های از دست رفته را ...
فال حافظ امروز / 6 تیر ماه با تفسیر دقیق + فیلم
، ، ، ، فال حافظ به گزارش رکنا، در بین مردم ایران جایگاه ویژه ای دارد. فال حافظ به شکل روزانه در رکنا برای متولدین 12 ماه سال منتشر می شود. فال حافظ براساس غزلیات حافظ شیرازی تعریف شده است. فال حافظ به تفسیر دقیق نیاز دارد. برای اینکه فال حافظ امروزتان را بدانید با ما همراه باشید. ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است گر ...
پدر شهید: شاید مجبور شوم در پارک چادر بزنم!
خانه ما تا عکس را بدهد. گفتم بیا اینجا پیشم بنشین. با هم یک چای خوردیم. گفتم تو بیکاری؟ گفت چرا حاج آقا؟ گفتم بیکاری که پنجشنبه و جمعه وقتت را می گذاری کنار یادبود پسر من؟ مگر تو زن و بچه نداری؟ باید بروی کار کنی... گفت حاج آقا! اگر یک چیزی بگویم ناراحت نمی شوی؟ گفتم نه. گفت من هر چیزی از هادی خواسته ام به من داده. هر وقت اراده کنم، هر چیزی بخواهم بهم می دهد. گفتم خب وقتت را چرا اینقدر می گذاری؟ برو ...
جاذبه های شگفت آور گرجستان و کازبکی به روایت مهدی بهرامی
چندین ماه از سفر به گرجستان گذشته باید بگم به جرات برای من گرجستان یکی از بهترین مقاصدی بوده که تا به حال بهش سفر کردم، یکی از بهترین مناظر رو داشته و گروهی از بهترین همسفرها رو داشتم تو این کشور مذهبی پر از کلیسا مهدی در ادامه سفرش به گرجستان، از بهشتی بی مثال صحبت می کنه، بهشتی که گویی حجت زیبایی این کشور رو براش تموم کرده. اون کازبکی که در شمال شرقی گرجستان قرار داره و به گونه ای هم مرز ...
زیباترین حکایت های بهلول | حکایت بهلول و وزیر
بود خر خود را در طویله بسته است گفت: نه تو برو استراحت کن من به خر خود سر می زنم. بهلول بدون اینکه جواب مهمان را بدهد وارد طویله شد. خر سر در آخور فرو برده بود و در حال نشخوار علف ها بود. بهلول چوب کلفتی برداشت و به کفل خر کوبید. خر بیچاره که علف ها را نشخوار می کرد، از شدت درد در طویله شروع به راه رفتن کرد. بهلول گفت: ای خر خدا مگر من به تو نگفتم وقتی وارد مجلس شدی حرف نزن؛ هر جا که من ...
کتاب این آمدن نبود روانه بازار نشر شد
با خودش گفت: آخ جون، عمو خلوص برگشته. بعد از مدرسه، بیام سوغاتی هامو ازش بگیرم. از مدرسه که برگشت عمو خلوص برای انجام کارهایش و جذب نیرو به سپاه رفته بود. علی به خاطر برگشتن عمو خلوص همان جا توی حیاط، با تیله بازی خودش را معطل کرد. مدام می رفت از هاجر می پرسید: پس عمو خلوص کِی می آد؟ هاجر که دید برگشتن علی رضا به خانه اصلاً قابل پیش بینی نیست، برایش یک بشقاب غذا کشید که همان جا توی اتاق آن ها را ...
# پرسه در فضای مجازی
...> خورشید با انتشار این تصویر نوشت: عکس های ایران رو تو واتساپ استوری می کنم، دوستای آلمانیم هیچ کدوم رو از دست نمیدن، با تعجب میگن این جا کجاست چقدر قشنگ و نورانیه (آلمان شبهای ظلماتی داره). سیاه نمایی فیلمهای جشنواره و رسانه های غربی از ایران باعث شده اینها فکر کنن ایرانیها زشتند و صحرانشین با فانوس و شُتر. ما می توانیم رضا حیاتی با انتشار این تصویر نوشت: اولین کاوشگر اقیانوس پیمای ...
بازخوانی یکی از آخرین گفت وگوهای زنده یاد محمدعلی کریمخانی/ صدایم فقط برای اهل بیت است
...؛ اینها همه عنایت خداوند است و خداوند ما را بازخواست می کند که من این صدا را به تو دادم، تو کجا مصرفش کردی؟! اینگونه شد که با صدای او نواهای ماندگاری برای اهل بیت(ع) تولید شد. او علاوه بر حضور در مجالس مداحی اهل بیت(ع) افتخار این را داشت که در تهیه و تولید آثار موسیقایی نیز فعالیت کند. اجرای ملودی قطعه ای از بهشت یا همان آمدم ای شاه پناهم بده ، اجرای قطعه ای عاشورایی در حسینیه کربلایی ها با ...
نامه ای برای سیدحسن
را جا می زدی و می گفتی: این طور دنده ت رو عوض می کنی یک،... دو... سه. پدال گاز اینه.... دنده رو که عوض کردی، کلاج رو آروم بیار بالا و گاز رو فشار بده.... همان بار اول که نشستم پشت رول، دوباره رگ شوخی ام بالا زد. پا را از روی گاز بر نمی داشتم. تو داد می زدی: گاز نده.... چیکار می کنی؟... پاتو بردار از روی گاز . اما گوش من بدهکار نبود. آنقدر عصبانی شده بودی که می خواستی از جیب بپری پایین. ...
فال حافظ امروز شنبه 6 تیر/ کامی که خواستم ز خدا شد میسرم
کارساز کامی که خواستم ز خدا شد میسرم تعبیر: تفسیر فال حافظ امروز شما نشان می دهد که بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی. صبح است و ژاله می چکد از ابر بهمنی برگ صبوح ساز و بده جام یک منی ...
شاخ های شورایی اینستاگرام!
زمین مسئولین دیگه می ندازه که کسی کاری باهاش نداشته باشه. میگم: حالا رسیدی به حرفم وقتی میگم بعضی از اعضای شورای شهر برا خودشون شاخی شدن؟ میگه : شاخ اینستاگرامی دیده بودم ولی اینجوریش رو وجدانا ندیده بودم دیگه، حسابی حالم خراب شد و عصبانی شدم. اگه شاخای اینستاگرامی گلبهارم مثل اینه، لطفا از اونا الان هیچی نگو که اصلا حال شنیدنش رو ندارم! میگم : پاشو برو یه لیوان آب سرد بخور، الان آمپرت خیلی زده بالا، می ترسم الان از اونام بگم حسابی جوش بیاری غصه بشه، برو آب بخور از اونام خیلی حرف برا گفتن دارم که تو اولین فرصت برات میگم. ادامه دارد... ...
صاحب خانه های با انصاف را بشناسید | 10 سال است مستاجرم؛ فقط 2 میلیون رهن دادم | نداشتی اجاره بدی هم فدای ...
یک خانه می گوید: خانم اصلاحی صاحب خونه ماست. قرار شده دو ماه اضافه بمونیم و هیچی پول اجاره پرداخت نکنیم. خدا خیرش بده . خانه های نیم بها! کاربر دیگری نوشته: تو این دو سال پول رهن رو یک ریال هم اضافه نکرد. حتی برای اجاره خونه مبلغ 250 هزارتومن می گرفت که گفت نداشتی بدی هم فدای سرت .با خیال راحت زندگی کن. علی جعفریان در مورد صاحبخانه اش آقای عقابی می گوید: صاحبخونه ما ...
شعر چکه ای است از لبه شیروانی مدرسه
********************************************************* رسول یونان تو ماه را بیشتر از همه دوست می داشتی و حالا ماه هر شب تو را به یاد من می آورد می خواهم فراموشت کنم اما این ماه با هیچ دستمالی از پنجره ها پاک نمی گردد 2) سال هاست تلفنی در جمجمه ام زنگ می زند و من نمی توانم گوشی را بردارم ...
تبریک روز جهانی دوستی 1401؛ متن پیام و عکس نوشته و استوری
از برگ درخت که دعایم گویند و دعاشان گویم صافی آب مرا یادتو انداخت رفیق تودلت سبز، چراغت روشن چرخ روزیت همیشه چرخان نفست داغ، تنت گرم دعایت با من روز جهانی دوستی مبارک تبریک روز جهانی دوستی پیامک تبریک روز جهانی دوستی اگه کسی رو پیدا کردی که بدون ترس تمام رازهاتو بهش بگی به اون می گن یه دوست خوب روز جهانی ...
زمان دقیق ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) در سال 1401
داستان ازدواج، داستان خرید و فروش و مبادله ی ثروت نیست، مشتی سنگ ریزه برگرفت و به جانب عبدالرحمان پاشید و فرمود: تو خیال می کنی من بنده ی پول و ثروتم و بوسیله ی ثروت خودت بر من فخر و مباهات می کنی و می خواهی بوسیله پول ازدواج را بر من تحمیل کنی؟ در جایی دیگر آمده است :دختر پیغمبر(ص) خواستگارانی داشت؛ امّا پدرش از میان همه پسر عموهای خود، علیّ بن ابی طالب(ع) را برای شوهری او برگزید و به ...
مددکاریِ علی همان مددکاریِ معترض است!
ع) رسیدم در حالیکه داشت کفشش را وصله می زد، به او گفتم: مردم متقاضی هستند که تو حاکم آن ها شوی. امام علی گفت: حکومت به اندازه این لنگه کفش هم برایم ارزش ندارد الا این که بتوانم عدالت را اقامه کنم. اگر بتواند آن قدر ارزش دارد که حاضر است در طول چهار سال و نیم، سه جنگ بزرگ را تحمل کند و از قدرت کنار نرود. هیچ وقت نگفت من از عدالت بالاترم، من مستحقم یا چون از همه بهترم حکومت را می پذیرم؛ هیچ چیز ...
داستان کوتاه؛ تلخون صمد بهرنگی
... پدرش گفت: من نمی تونم این کار رو بکنم، من دخترم رو نمیدم. جوان با خونسردی گفت: اختیار از دست تو خارج شده است. این کار باید بشود و دوباره شرط او و آه را به یادش آورد. مرد تاجر کمی نرم شد و بهانه جویانه گفت: به نظر تو این مسخره نیست که آدم دخترشو دست آدمی بده که نه می شناسدش نه اونو جائی دیده؟ جوان گفت: شناسائی تلخون کافی است. مرد تاجر به تلخون ...
داستانِ حِتّه
... ازریزر و بقیه می خندند. سید عَبد گفت: – حته مگر هر کس هر چی اسمش بود باید همان طوری باشد که تسمش هست؟ حته رو به سید گفت: – تو هم سیدی، اما سیدی رو بلد نیستی؟ همش فکر زن و شکمت هستی؟ سید عَبِد یکباره ساکت شد و رو به حته گفت: – حته اسم هر کسی بالاخره یه چیزیه. حالا اِزریزر که نباید حرف زدن بلبل ها و گنجشک ها رو هم بلد باشه ...
روایتی از پنجشنبه خاص مشهدی ها و قرار زیارت در روز زیارتی امام رضا (ع)
برمی دارد و ذکر می گوید تا اذان را بگویند. دختر جوانش گوشی را جلوی صورت زن می گیرد و می گوید: مامان، کشته های زلزله افغانستان چقدر زیاد. هنوز حرف دختر تمام نشده است که مادر دست هایش را روبه گنبد بلند می کند و می گوید: خدایا به آبروی امام رضا (ع)، به داد این ملت و داغ دیده های این زلزله برس. تو را سلامی دوباره خواهم داد نماز خوانده می شود و وقت برگشتن است. دلی، اما برای خداحافظی نیست. شاید همین است که وقت رفتن از حرم مطهر هم سلام می دهیم. دوباره رو به حرم مطهر رضوی می گوییم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)، یا غریب الغربا (ع)، یا معین الضعفا (ع). ...
مسجد جامع صغیر و پیشنمازهای آن
یکی سید اسماعیل که امام جمعه اینجا بود و یکی سید رزاق پسر بود که خانه اش تو خانه سید مصطفی قطبی سر کوچه بود، کنار مصلّا بود که بعد سید مصطفی قطبی خانه را از آنها می خرد و آن آیۀ نوری که نوشتند برای آن زمان بود که سید ابوطالب خوشنویس بالای بخاری نوشته بود که حالا باید پیدا کنم و به شما نشان دهم. بعد از آن آقا سید نعیما در آنجا نماز می خوانده. مرحوم پدر از پدرش نقل می کرد که وقتی می آمد ...
عکس عجیب غریب مریم معصومی همه رو متعجب کرد | مریم معصومی در حال موتور سواری دیده شد
هوا خیلی سرد بود مرا مدرسه رساند و گفت که این راه را که الان آمدیم وقتی مدرسه تمام شد باید خودت برگردی چون قرار نیست من دنبالت بیایم. در ادامه کلی نصیحت کرد که این راه مدرسه است و با کسی دوست نمی شوی و از این جور صحبت ها که من هم توی دلم می گفتم وای مدرسه چقدر بده. اینجوری شد که زا همان رو ز اول فهمیدم مدرسه جایی است که علاوه بر حس بدش آدم را مجبور می کند انسان روی پای خودش بایستد و این کار مادرم ...