عقد اجباری پسر 15 ساله با دختر 17 ساله بخاطر رابطه نامشروع در مشهد
سایر منابع:
سایر خبرها
می گویند بچه شهیدید از سهمیه استفاده می کنید!
های زندگی می گوییم بغض فروخورده سرباز می کند سختی شهادت پدر بیشتر برای مادر بود، برای ما که دختر بودیم هم سختی های خودش را داشت به خصوص در مدرسه، دانشگاه و ازدواج. در دانشگاه خیلی ها می گفتند سهمیه استفاده کردید در صورتی که من سهمیه خاصی استفاده نکردم. حتی یکبار گفتم سهمیه ام برای شما، اما پدرم را برگردانید. تا امروز که 46 سالم است عکس پدرم را بالای سرم در اتاقم دارم، مدام یادش می کنم و با او حرف ...
قصه پر غصه یک جوان ترنس؛ از عاشقی در خیابان تا کتک خوردن از معشوق!
به گزارش تازه نیوز، جوان 21 ساله با بیان این که سرگذشت عجیبی دارد، به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری امام رضا(ع) مشهد گفت: در یک خانواده مرفه به دنیا آمدم. پدرم که شغل آزاد داشت، مردی بسیار مهربان بود و اجازه نمی داد من و تنها خواهرم که سه سال از من بزرگ تر بود کمبودی در زندگی داشته باشیم. او حتی وقتی احساس می کرد من در میان اسباب بازی هایم به عروسک علاقه دارم انواع و اقسام عروسک ها را برایم می ...
منزلت زوار امام حسین(ع)
لبخند به آن حضرت علیه السلام سلام کرد؛ ولی حضرت سیدالشهداء (ع) را ندیدم و مراقب آن عرب بودم که از حرم خارج شد. عقبش رفتم و دلیل لبخندش را با امام (ع) پرسیدم. سپس، تفصیل خواب خود را برایش نقل کردم و گفتم: چه کرده ای که امام (ع)با لبخند به تو جواب می دهد؟ گفت: پدر و مادر پیری دارم و در چند فرسخی کربلا ساکنیم. هر شب جمعه که برای زیارت می آمدم. یک هفته پدرم را سوار الاغ می کردم و ...
مهریه 200هزار تومانی همسر شهید!
؟ همسر شهید: سال 68 بود. پانزده و خورده ای ساله بودم. هفده سالَم بوده است که حسین و محسن را زایمان کردم. آن موقع اینقدر رسم نبود که دختر و پسر با هم صحبت کنند. وقتی با پدر و مادرش آمد از قضا آن روز مامان و بابایم خانه نبودند. فقط من و برادرانم خانه بودیم. می دانستیم برای چه منظوری آمده اند. خودم ازشان پذیرایی کردم که بعدها به شوخی آقا جان محمد می گفت: تو اینقدر اومدی و رفتی که ...
سلبریتی های مشهور با اولین حقوقشان چه کردند ؟ / خانم بازیگر دوست پسرش را ترک کرد !
دست آورد که 23 ساله بود و هنوز دانشجوی دانشگاه نیویورک بود. زمانی که این بازیگر مهمان برنامه جیمی کیمل بود، در پاسخ پرسش های جیمی مبنی بر مقدار اولین درآمدِ حسابی اش و ولخرجی های دونالد با آن درآمد گفت:"خب آن زمان من دانشجو بودم و با معیارهای دانشجویی، ناگهان از همه دوستانم پولدارتر شدم. البته در آن سن هنوز خیلی جوان هستی و معلوم است که همه آن پول را خرج خواهی کرد. من با اولین حقوق حسابی ...
روایت یک آزاده از واپسین روزهای اسارت/ سوال عجیب نماینده صلیب سرخ از اسرا
اردوگاه برده بودند در هر آسایشگاه حس می شد؛ کسانی که رفته بودند و فقط خاطراتشان باقی مانده بود. آنچه از آن شب در ذهنم مانده این است که از تصور آخرین شب اردوگاه ذوق زده نبودم. نمی دانم چرا قلبم سنگینی می کرد. نمی دانستم در این چهاردیواری دلبسته چه چیز شده ام و این غمی که بر دلم سنگینی می کند از چیست. به پدر و مادرم و به خواهران و برادرانم فکر می کردم... حتماً آنها هم خبر احتمال ...
جنایت به خاطر عشق به دختر همسایه
می کنم. *به طور قانونی وارد ایران شدی؟ نه. من از مرز وارد شدم. با آدم برها آمدم. *چرا به صورت قانونی وارد ایران نشدی؟ چون شناسنامه نداشتم و نمی توانستم پاسپورت بگیرم. چاره ای نداشتم جز اینکه غیرقانونی وارد ایران شوم. *چرا تصمیم گرفتی به ایران بیایی؟ وقتی نوجوان بودم در مزارشریف زندگی می کردم. پدر و مادرم را در یک انفجار از دست دادم ...
هفتمین همایش اسوه های صبوری برگزار شد
ایفا کنند. ضمن اینکه استفاده از ظرفیت اتحادیه بین المجالس نیز حائز اهمیت است و باید دفاع موثر از قربانیان تروریسم در دستور کار قرار گیرد. خانواده های قربانی ترور در ایران از روحیه بالایی برخوردارند و در آنها نوعی عزم و اراده جدی در مقابله با تروریسم وجود دارد و ادامه دهنده راه شهدای خود هستند. فتاح احمدی: کشورهایی که به تروریست ها پناه داده اند باید پاسخگوی جامعه بشری باشند در ...
قتل رئیس اسبق پزشک قانونی؛ رمزگشایی از معمای جنایت
...، خیلی شوکه بودم و اصلا حواسم به اطراف نبود. همان لحظه زنگ خانه را زدم و همسرش را باخبر کردم. راننده هم از راه رسید به یکی از بستگانش خبر داد. پلیس را هم در جریان گذاشتیم. هنوز هم باورم نمی شود و از این اتفاق شوکه ام. دکتر مرد خوبی بود و من ندیدم به کسی بدی کرده باشد یا کسی با او دشمنی داشته باشد. شلیک مرموز 2 تیر در تحقیقات نخست کارآگاهان مشخص شد که دکتر 85 ساله ...
دو روایت تازه از جنگ دارم
پدرم که در پاسگاه بود، بی خبر ماندیم. بعد از 15 روز فهمیدیم به پاسگاهی که پدرم آنجا بوده حمله شده و تعدادی از سربازها شهید و تعدادی ازجمله پدرم که رئیس پاسگاه بود زخمی شدند. جرقه نوشتن های من از آنجا زده شد، زمانی که خاطرات هر روزم را در دفتر یادداشتم می نوشتم. هر وقت هم مطلبی می نوشتم پدر و مادرم تشویق می کردند، بخصوص پدرم خیلی خوشحال می شد و می گفت: حتماً نوشتن را ادامه بده موفق می شوی ...
شهید شاهد شر شیطان
بود و می خواست به این روش به مردم جهان بفهماند؛ به این شکل که آگاهی مردم جهان را افزایش دهد و این آگاهی باعث اعتلای حق شود. خانم طاهره باغبانی، خواهر شهید هادی باغبانی طی مطلبی این گونه به شرح زندگی و خاطراتی از برادر شهیدش پرداخت: هادی که به دنیا آمد، من یک دختر بچه 8-7 ساله بودم. احتمالا در آن روزها با لبخندی از سر شوق ،هادی را توی بغل مادرم نگاه کرده ام. نامگذاری هادی را ...
روایت متین ستوده از تجربه مرگ غیره منتظره | تجربه جالب متین ستوده از مرگ
متین ستوده با نام کامل متین السعادت ستوده بازیگر ایرانی در 22 اردیبهشت 1364 در خرم آباد به دنیا آمده متین ستوده فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی میباشد. روایت متین ستوده از مرگ تجربه غیره منتظره و تجربه جالب متین ستوده از مرگ را در ادامه می خوانید: عکس پدر و مادر متین ستوده مادرش معلم و پدرش کارمند صدا و سیما بوده و یک خواهر به نام مریم و یک برادر به نام مانی دارد. ...
پایان نیم قرن چشم انتظاری/ میزبانی عاشقان حسینی سعادت می خواهد
خانه کی برود دعوا بود من خودم جوان بودم و یادم هست آن موقع خانه مان سبزه میدان بود نزدیک عصر بود که پدرم وارد خانه شد و از همان داخل حیاط با صدای بلند به مادرم گفت امشب زائر کربلا داریم بعدشم هم برگشت و حدودا نیم ساعت بعد با چهار پنج تا مرد که بقچه داشتند و بر پیشانیشان پارچه سبز بسته بودند وارد خانه شد یادم هست پدرم خدابیامرز خیلی حواسش بود که همه چیز فراهم باشد. این شهروند کرمانشاهی ...
تجاوز عجیب در مراسم خواستگاری به دختر 15 ساله | دختر نوجوان قربانی تصمیم پلید خواستگارش
بازجویی مدعی شد به خاطر این که دختر مورد علاقه اش با مرد دیگری ازدواج نکند او را باردار کرد که برای او باشد اما نمی دانست این همخوابی اجباری و رابطه نامشروع دختر جوان را به کام مرگ می کشاند. پس از افشای رابطه بین دو جوان افغانی و بارداری او پدر قربانی طی اقدامی وحشتناک دخترش را خفه کرده و او را به قتل رسانده است. در حال حاضر رسیدگی به این پرونده آغاز شده است. ...
ملکه مارهای جهان ایرانی است + فیلم ترسناک از فائزه غلامی !
...> چه شد که به فکر ثبت اسمت در کتاب گینس افتادی؟ پدرم در روزنامه ای خوانده بود که یک دختر چینی توانسته سر مار کبرا را سه بار ببوسد. پدرم وقتی دید من استعداد و علاقه دارم، شروع به آموزش من کرد. همین آموزش و تجربه پدرم کمک کرد تا بتوانم زبان شاه مار کبرا را یازده بار ببوسم. نخستین بار که خواستی نوک زبان مار را ببوسی، نترسیدی؟ در آن زمان هفت ساله بودم؛ برای همین از مار ...
عکس زیبایی که هوتن شکیبا به مناسبت روز عکاس منتشر کرد
... اولین بار مقطع چهارم ابتدایی در مدرسه نمونه مردمی انقلاب در شهر سنندج با تشویق معلم پرورشی ام بازی در تئاتر مدرسه را تجربه کردم. گذشت تا اینکه وقتی دبیرستانی بودم یک فیلم کوتاه برای جشنواره دوربین های خانگی ساختم بیوگرافی هوتن شکیبا بازیگر مخالفت پدر و جانورشناسی مادرم زیاد مخالف بازیگریم نبود اما پدرم دائم می گفت با جدی گرفتن تئاتر به هیچ کجا نمی ...
عاقبت اغفال و دست درازی به دختر تهرانی
دختر تهرانی وقتی از سوی دانشجوی شهرستانی اغفال شد، نمی دانست آینده شومی در انتظارش است. این دختر که پس از رابطه نامشروع و اصرار خانواده ها به عقد پسر دانشجو درآمده بود به خاطر بی توجهی و فشارهای روانی با ریختن سم در نوشیدنی، شوهرش را کشت. این زن جوان که حالا در انتظار اجرای حکم قصاص – اعدام – است زندگی قبل از آشنایی با کامران و بعد از آن را تعریف کرده است که در ذیل می خوانید: ...
نجات قهرمان بوکس از اعدام
ماجرای این پرونده به صبح روز 9 شهریور سال 96 برمی گردد. آن روز جسد دختری 30 ساله در کانال آبی در منطقه سیدخندان پیدا شد. جسد این دختر را درون پتویی زردرنگ پیچیده و داخل کانال آب انداخته بودند. جریان آب نیز این دختر را چندمتر جا به جا کرده بود. به گزارش شهروند، همچنین تحقیقات نشان می داد که از مرگ دختر جوان دو روز گذشته و هویتش نیز همچنان ناشناس بود. چندروز بعد کارشناسان هویت مقتول و ...
اتفاق شوم برای مرد مشهدی در یک جشن عروسی/ او به دام افتاد
به گزارش رکنا، مرد 45 ساله با بیان این که قصد دارم به دیگر معتادان برای رهایی از چنگال کمک کنم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از همان دوران نوجوانی چنان اراده ای را در خودم حس می کردم که بسیاری از کارهای سخت و باورنکردنی را انجام می دادم به طوری که مدام از سوی خانواده و اطرافیانم تشویق می شدم. تعریف پدرم از اراده آهنین من پدرم می گفت: حسن ...
روزنامه جوان: پدربزرگ ابتهاج بهایی بود
: پدرم پسر بزرگ ابتهاج الملک بود. اسم پدرم میرزا آقاخان بود. وقتی پدربزرگم زن دوم گرفت، مادربزرگم به زور از او طلاق گرفت... (11) از آن به بعد آقاخان تحت سرپرستی مادر قرار گرفت و با دختر دایی اش - که به گفته امیرهوشنگ فرد مذهبی بود- ازدواج کرد: پدرم مذهبی نبود، اما مادرم یک مذهبی عجیب و غریبی بود، حتی موقعی که دیگه پا درد داشت... نشسته نماز می خوند. مادرم با خدا یک رابطه عجیبی داشت... ابتهاج در ...
تنها مادر شهید ژاپنی به روایت دخترش و آلبوم عکس های خانوادگی
وجودش را کاملا از جو مثبت و آرام این منزل می شود حس کرد. یک فرق اساسی با دفعه قبل به چشم می آید و آن هم نبود خانم کونیکو یامامورا یا همان خانم سبا بابایی تنها مادر شهید ژاپنی و صاحب این خانه است. حدود 40 روز است که خانم بابایی از دنیا رفته و در بهشت با پسر شهید و همسرش دیدار تازه می کند. این بار با بلقیس بابایی، دختر خانه نشستیم به حرف زدن که با بغض پذیرای ما شده و هر چند لحظه اشک هایش از ...
توضیح بمب سابق استقلالی ها درباره ماجرای ویلای جنجالی/ پدرم نمی دانست قرار است من فوتبالیست معروفی شوم/ ...
آن ها می افتد. یک سری از پدر و مادرها چون اطلاعات ندارند پول می دهند و این بچه بعد از چند سال همه چیز زندگی خودش و اهدافش را از دست داده و این قطعا دچار مشکل می شود. این چیزها برای ما که در سطح ملی بازی کردیم نیست. من زمانی که به استقلال آمدم بازیکن تیم المپیک بودم و در بهترین سن آزاد بودم. آن سال اگر رباط صلیبی پاره نمی کردم از راپیدوین اتریش هم پیشنهاد قرارداد 5 ساله داشتم و حتی یادم ...
کاهش وزن 20 کیلویی ملیکا شریفی نیا | لاغری شدید ملیکا شریفی نیا جنجالی شد
دوستانم بیشتر رفت و آمد کنم اما به آنها گفتم، در صورتی می توانم با شما رفت وآمد داشته باشم که رژیم را هم نشکنم و آنها هم با من همکاری کردند. نظر خانواده تان در این مورد چه بود؟ خیلی خوشحال بودند و تشویقم می کردند. پدرم که اصلا باورش نمی شد چون او همیشه به من می گفت: خودت را لاغر کن ولی خب نمی توانستم. در مدتی که رژیم داشتم، مادرم نزدیک به 2ماه به سفر رفتند و من را ندیدند و ...
دست درازی استاد قلابی به دانشجویان دختر!
گوش دهم. من خودم را برای اینکه ریاضت های زیادی بکشم آماده کرده بودم. در این هنگام بود که وحید در دفترش را بست و مرا مورد آزار قرار داد. هر چه فریاد می زدم هیچ کس به دادم نمی رسید. با اینکه منشی وحید بیرون اتاق بود و صدا را می شنید با این حال حرفی نمی زد و سکوت می کرد. با هر سختی شده بود خودم را از دست وحید رها کردم و از دفتر خارج شدم و از ترس آبرویم هم نمی توانستم حرفی بزنم تا اینکه سراغ یکی از ...
گفت وگو با پیرغلامی که برای شهید زین الدین مداحی کرد
عزیزپور هستم متولد 1323 هستم، 12 سال بیشتر نداشتم که نوحه خوانی را شروع کردم، خدا رفتگان همه را بیامرزد، خدا بیامرز پدرم بی سواد بود، اما از بس پای منبر بزرگان نشسته بود خوب نصیحتم می کرد، پدرم می گفت؛ علی آقا هر کار خیر و نیکی بکنی اولش به خودت برمی گردد و بر عکس، پس اول دلت برای خودت بسوزد. بابا بزرگم عیال نداشت و من پیش او می ماندم و بیشتر مونس و همدم پدر بزرگم بودم، به همین خاطر دلم ...
سوپرمدل معروف: مادرم نگذاشت با فرهنگ مسلمانی بزرگ شوم! +تصاویر
به گزارش تازه نیوز، بلا حدید از ناراحتی خود به خاطر این که به او فرصت داده نشده همراه با پدر فلسطینی اش در فرهنگ مسلمانی آشنا شود گفته و مدعی شده است که او از آن سمت خانواده اش بیرون آورده شده وقتی مادرش بعد از جدایی از شوهرش به کالیفرنیا نقل مکان کرده و او را نیز با خود آورده است. این مدل 25 ساله، دختر یک سوپرمدل و ریالیتی استار سابق هلندی به نام یولاندا حدید و یک فعال حوزه ساخت و فروش املاک ...