سایر خبرها
کاندیدا شدن برای رسیدن به مقام از راه دروغ و دغل به صلاح کشور نیست
این بانوی مبارز انقلابی یکی از معتمدین امام خمینی (ره) در ابلاغ نامه تاریخی بنیانگذار انقلاب به گورباچف بود. با توجه به آغاز دهه مبارک فجر و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند ایران اسلامی، با این بانوی مبارز به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید: سرکار خانم دباغ برای شروع وآشنایی با سوابق انقلابی شما اولین سوالی که ذهن را درگیر می کند این است که چه اتفاقاتی موجب شد شما ...
نامه یک خلبان از آمریکا به خواهرش
را داشت، حال مادرم به هم ریخت و می گفت: اگر ابوالحسن برگردد و خانه و ما نباشیم باید چه کار کند؟ وی ادامه داد: مادر اصلاً قبول نمی کرد این موضوع را تا اینکه در سال 92 دو بار برادرم را در خواب می بیند و برادرم به او می گوید: مامان! چرا برای من طعام نمی دهی؟ و با این خواب کمی متقاعد شد که برادرمان شهید شده است. خواهر شهید ابوالحسنی با اشاره به خواب دوم مادر، اظهار کرد: مادرم در ...
رحیم و پناه نوروزی، پدر و دختری که شبیه هم نیستند!
موقعیت مرا همراهی نمی کند. رحیم: راستش من از یکسری چیزها فراری هستم؛ مثلا شهربازی، ترن هوایی، بانجی جامپینگ و. . . چون کمی فوبیای ارتفاع دارم؛ البته کوهنوردی را به شدت دوست دارم و حتی با پناه زیاد کوهنوردی رفته ایم. خانه مان درکه است و فقط به خاطر کوه به آنجا رفته ایم. هر زمان فراغتی داشته باشم، می روم. اوایل که به آنجا نقل مکان کردیم هر روز کوه می رفتم. کوه رفتن از تفریحات قدیمی من است ...
آنچه در افتتاحیه ی فیلم فجر گفته شد
های زندگی مان . وی ادامه داد: من خیلی خوش شانس بودم که در خانواده خوبی به دنیا آمدم و پدر و مادر خوبی داشتم به خصوص به خاطر برادرم داود که یک گروه تئاتری داشت و من خود را به زور به گروه او چپاندم. به مدرسه خوبی رفتم و بابت همسرم هم خوش شانس بودم، چون آدم هرچقدر هم که همسرش را پیش از ازدواج بشناسد بعد از آن تغییر کیفی دارد اما هایده همسرم از خانواده خوب سهراب سپهری است و شانس دیگرم پسرم ...
مصاحبه خواندنی و جنجالی لیلی گلستان
... مادرتان چطور؟ هنوز زنده هستند؟ نه خیر، دو سال است فوت کرده اند. رابطه شما با مادرتان چطور بود؟ خب، مادرم بود؛ یک مادر خیلی واقعی، یک زن با ایثارگری و فداکاری؛ بسیاری زیاد. من گاهی اوقات عصبی می شدم از این که همه اش از خود می گذرد و به بچه و شوهرش می رسد، خودم معتقد هستم که آدم باید به خودش هم برسد، به اطرافیانش هم در حد توانایی های خودش برسد ولی این که هیچ ...
زنان الکی عاشق و مردان خیلی طلبکار
معتاد و خلافکاری دارد و در چند عمل نابهنجار و خلاف قانون دوستش مشارکت داشته است. این دوست غیاث خواهری به نام اختر( با بازی آزاده صمدی) دارد که اوهم معتاد است. غیاث در افتتاحیه فروشگاه پدرش با برادر نامادری اش که همسن و سال خود اوست، درگیر می شود و او را از شیشه مغازه به بیرون پرتاب می کند؛ که به این خاطر به یک سال و نیم حبس محکوم می شود و به زندان می افتد. بنابراین با مولفه ...
روایت زنان زندانی از تجربه زیسته خود در زندان و پس از آزادی
حداقل یک بار سابقه حبس داشته اند. با توجه به مشکلات دسترسی به این افراد، زنان مصاحبه شونده از میان همه زنانی که از زندان آزاد شده و برای دریافت خدمات حمایتی یا مشاوره ای به مرکز مراقبت پس از خروج استان تهران مراجعه کرده و در آن مرکز پرونده تشکیل داده اند، انتخاب شده اند. خصوصیات و ویژگی های نمونه همه مصاحبه شوندگان در هنگام مصاحبه در دامنه سنی 18 تا 68 سال قرار داشتند و میانگین ...
نامه درخواست راه اندازی عمره دانشجویی را پای ستون توبه نوشتم
تغییر نمی کنند. در این 1400 سال هم تغییر نکرده اند. نمی توانند تغییر کنند. مثلاً شما هیچ امامی را پیدا نمی کنید که ساده زیست نبوده باشد. حضرت امام را هم می بینید که جهان را تغییر داد، اما آن خانه اش بود. این جزو اصول است و هیچ وقت هم تغییر نخواهد کرد. دست نبردن به بیت المال جزو اصول است، رانت خواری نکند. انقلابی و استکبارستیز باشد. اینها که تغییر نمی کنند. حضرت امام فرمود تا شرک و کفر هست، مبارزه ...
روزی که امام(ره) با تاکسی به منزل برگشت/ شهید بهشتی حتی یک ثانیه هم تأخیر نمی کرد
تولد پدر خود را از دست میدهند، بعد از مدتی مادر ایشان (مادربزرگم) با فرد دیگری ازدواج می کنند. به همین دلیل پدرم برای ادامه زندگی نزد مادربزرگ خود (یعنی مادر پدرشان) می روند. بعد که به سن نوجوانی می رسد، یک از دایی ها که ساکن تهران بودند او را به تهران دعوت می کند و بعد دوباره به قم برمی گردد. در این مقطع به دنبال دروس حوزوی می روند و بعد از مدتی مجددا به تهران هجرت می کنند و به کار وضع و خطابه و ...
سرقت از خانه دختران دم بخت با چادر زنانه - جوان عاشق پیشه دستگیر شد
با خودروی جنسیس قرمزی به سراغ من آمد. اح سان با چرب زبانی خودش را به من نزدیک و ابراز محبت کرد. پس از این، من به او اعتماد کردم و ارتباط ما بیشتر شد تا جایی که او را به خانه مان دعوت و به مادرم معرفی کردم. اح سان قرار بود به زودی با خانواده اش به خواستگاری من بیاید و من هم خوشحال بودم از اینکه با پسر شیک پوش و پولداری ازدواج می کنم. وی ادامه داد: اح سان چندین بار مرا به ...
شیرزنان انقلاب در بیرجند
. دباغ پور می افزاید: بعد از ورود امام و پیروزی انقلاب بیشتر فعالیت بانوان انقلابی آموزش قرآن به خانم های بیسواد در مکتب نرجس بود که من نیز مدتی به آنجا رفتم. البته به دلیل اینکه محل کارم در روستا بود همه روزهای هفته را در بیرجند نبودم و فقط جمعه ها می آمدم، با این حال در روزهای جمعه در برنامه های مذهبی مثل دعای ندبه یا راهپیمایی ها مثل راهپیمایی روز قدس شرکت می کردم. این بانوی ...
طلبگی 5 برادرم، آروزی براورده شده پدرم است/5 روز زندان برای رد کردن تحریرالوسیله امام از نجف به ایران
مهدی طباطبایی، بانوی مکرمه و سادات بود که در نبود پدرم به بیشتر به دلیل مسافرت تبلیغاتی، تحصیلات حوزوی و زندان های رژیم طاغوت بود، مسئولیت خانه را بر عهده داشت. یاد می آید که پدرم نزدیک ازدواج من مدتی در کویت بودند و رژیم از این فرصت استفاده کرد و ورود ایشان به ایران را ممنوع کرد، در واقع پدرم در کویت تبعید شده بودند، مادرم در آن روزها با مقدار پولی که پدرم می فرستاد، چرخ زندگی را می چرخاندند ...
اشک های شوق داماد جنایتکار
مرد اعدامی تا مرگ فاصله زیادی نداشت، همه امیدهایش را برباد رفته می دید و به مادر پیرش وصیت کرد تا دو کودکش را زیر بال و پر خود بگیرد.این مرد محکوم به مرگ که احمد نام دارد، دهم خردادماه سال 90 به کلانتری گیلاوند دماوند رفت و اقرار کرد همسرش در یک سانحه تصادف جان باخته است. مأموران در همان بررسی های نخست پی به تناقض گویی های احمد بردند و او را تحت تحقیق ویژه قرار دادند. احمد وقتی دید که ...
آیا در میزان شکنجه رژیم پهلوی اغراق شده؟
چه کسی مرا لو داد. موقع بازجویی هم از من پرسیدند: نامه ها را به چه کسی داده ای؟ چند بار هم مرا با آقای عزت شاهی و علی اکبر مهدوی روبه رو کردند. بعد عکس محسن فاضل را به من نشان دادند. او را می شناختم، چون به جلوی در خانه مان می آمد و روزی هم که دستگیر شدم، قرار بود فردای آن روز او را ببینم. هر روز مرا از زندان کمیته به خانه می بردند و غروب برمی گرداندند. دو هفته تمام این کار را کردند که محسن فاضل ...
واکنش امام خمینی(ره) به سخنرانی استاد انصاریان در خیابان لاله زار چه بود؟ + صوت
ایران و در گویندگان و روحانیون ما وجود دارد که راحت حکم قتل این مردک را می دهند. روز بعد از این سخنرانی آمدند و مرا گرفتد و برای دومین بار به زندان بردند. دریافت فایل اولین بار کی به زندان رفتید؟ سال 1350. بدترین روزگار زندان ها سال های 50 تا 55 بود که اوج قدرت ساواک بود. چه شد که به زندان رفتید؟ به خاطر اینکه پخش اعلامیه لو رفت. ظهر بود به خانه ...
سبک زندگی عالمانه برای استحکام خانواده
از زمانی که به امام قول داده بود، برگشت. امام که همه کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم می کردند، در این دو ساعت، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند: خانم نیامدند؟ دفعه سوم فرمودند: نگران شده ام، شما نمی توانید وسیله ای پیدا کنید که تماس بگیریم؟ تا اینکه خانم آمدند. وقتی ایشان آمدند، با محبت خاصی رو به روی خانم نشستند و گفتند، مرا دل نگران کردی . زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی (ره ...
هفتادمین حلقه شعر ولایی فرات برگزار شد + گزارش تصویری
داشت چهره نیلی شده محجوب داشت گرچه با زحمت زجا برخاست او خانه را از عطر خود آراست او با قدی خم تکیه بر زانو نمود با مشقت خانه را جارو نمود دست بر بال و پر پروانه زد گیسوان مجتبا را شانه زد شستشویی داد روی زینبین جامه ای نو کرد بر قد حسین کودکان با حس و حال مادری داشتند آن روز روز ...
اگر قم ساکت شود کل ایران ساکت می شود / زنان قمی چادربه سر کرده و ساعت ها پشت درب خانه ها می نشستند
تا اعتراف کند انقلاب یعنی این ها، آقای هاشمی نژاد نماینده مردم مشهد را ساواک دستگیر کرد پشت کمرش را با اتوی داغ سوزاندند که چرا در تظاهرات شرکت می کنید،آیت الله سعیدی پدر بزرگوار امام جمعه قم زیر شکنجه های رژیم شاه شهید شد،بعد از انقلاب که مردم وارد زندان اوین شدن به تلی از ناخن هایی کشیده شده برخورد کردند این دموکراسی بود که آمریکا برای شاه تعریف می کرد،توصیه می کنم همه جوانان از موزه عبرت حتی ...
آرامش امام پس از سخنرانی 12 بهمن برایم عجیب بود
تن از بچه های بازار برای دیدن امام خودمان راهی پاریس شدیم. آن زمان همه دوستانم به خصوص حاج مهدی عراقی و سید احمد آقا در پاریس خدمت امام بودند. چه ماهی بود؟ فکر کنم آذرماه بود. خلاصه بعد از اینکه آزاد شدم روزنامه ها و مردم دائم در مورد بازداشتم سؤال می کردند، حال جواب شما این است که همه این مسائل باعث شد من یک مرتبه از مسیر ورزش در مسیر انقلاب بیفتم. فضای پاریس را ...
روایت همسرانه از زندگی اهل بیتی با شهید مدافع حرم؛ "ما را سپرده است به امام رضا(ع)"
...: با شرایطی که ابتدا شنیده بودید اجازه خواستگاری را دادید، وقتی شرایط جدید را فهمیدید نظرتان عوض نشد؟ نه واقعیت این است که خانواده اصلا خواستگار قبول نمی کردند روزی که واسطه ما موضوع خواستگاری را با ما درمیان گذاشت اول فکر کردیم شوخی می کند بعد گفتند جدی است و چنین فردی می خواهد به خواستگاری بیاید. اول مادرم قبول نمی کرد اما به اصرار خواهرم پذیرفت که بیایند. وقتی با ما تماس گرفتند مادر ...
تمام آنچه در افتتاحیه جشنواره فجر گذشت/از اشک های معتمدآریا تا نوید اختتامیه ای بدون سخنرانی
.... نقل خاطره ای از رضا کیانیان توسط برادرش داوود کیانیان که برای تقدیر از برادرش دعوت شده بود، در ادامه ی مراسم بیان کرد: رضا وقتی در شکم مادرم بود، فقط من، مادرم و پدرم خبر داشتیم و او همیشه لگد می زد. مادربزرگم که این لگدها را که می دیدید می گفت زهرا خانم بچه ای که آدم به زور از خدا بگیره، بهتر از این نیست. اما مادرم به شکمش دست کشید و گفت نه مادر، رضا جایش تنگ و تاریک است ...
گفتگو با نوه دکتر مصدق، پیرترین پزشک ایران
اطلاعات روز# من مصاحبه نمی کنم. چندبار به شما بگویم؟ حرف های من به دردتان نمی خورد، بروید از دکترهای دیگری که از من موفق تر هستند مصاحبه بگیرید. و بعد با عصبانیت به بیرون مطب راهنمایی ام می کند. روزنامه ایران با این مقدمه ادامه داد: یکی از قدیمی ترین پزشکانی است که تجربه نیم قرن معالجه بیمارانی را دارد که دچار نازایی هستند. وی امروز بیمارانی را درمان می کند که سال های بسیار دور مادر و ...
جشنواره فیلم فجر به نام شهدا متبرک شد
سخنرانان اصلی مراسم در سخنانی گفت: بسیار خشنودم که بار دیگر در این شب عزیز و به یادماندنی و تقارن خوش یمن آغاز جشن های پیروزی انقلاب اسلامی با سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در میان شما هستم تا شاهد مراسم گشایش یکی از معتبرترین جشن های هنری ایران اسلامی باشیم. از فردا یکسال تلاش سینماگرانِ کشورمان رونمایی می شود. وی در ادامه به جایگاه جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و توضیح داد: این رویداد فرصت ...
نگاهی به سی و سه دوره جشنواره فیلم فجر و برگزیدگان
ایران آنلاین / سال بعد به دلیل اختلاف نظر شهرداری و مسئولان جشنواره، محل سینمای خبرنگاران قطعی نبود؛ در حالی که در آخرین روزها قرار شد خبرنگاران به سینما فلسطین برگردند؛ دوباره در برج ماندگار شدند و این استقرار در سال های بعد هم ادامه پیدا کرد. به نظر می رسد، اهالی رسانه و دست اندرکاران سینما به این تغییر عادت کرده اند و اینکه خبرهای جشنواره را از کدام سینما بفرستند، برایشان فرقی ندارد. خبرنگاران ...
ماجرای استفاده احمد متوسلیان از بنزین های ساواک برای استقبال از امام
تنها یک سوم آن در کامیون باقی ماند. مادرم خدار رحمتش کند به ما می گفت: تو این پیت ها چیه که اینقدر بوی بنزین می دهد؟ گفتم: هیچی مادر، دستهای ماست که بوی بنزین می دهد. کامیون که تریلی بنز بود را آماده کردم و به سمت گنبد راه افتادم. وقتی به مقصد رسیدم، بارنامه را نشان دادم. یک جیپ آمد و مرا به مکانی که ویلایی شکل بود و حیاط بزرگی داشت راهنمایی کرد. وقتی برای تخلیه بار درهای کامیون را باز ...
تعبیر آیت الله مجتهدی از نابرده رنج گنج میسر نمی شود
اینکه پیامبر(ص) فرمودند: اگر مصیبت یا بلیّه ای به صورت ظاهر به شما رسید، آن موقع هم بگویید: الحمدلله علی کلّ حال. ما معمولاً تصوّرمان این است که وقتی الحمدلله می گوییم، نعمت به دستمان رسیده، حالا برای این هم بگوییم: الحمدلله؟! می فرماید: بله. یک موقعی چیزی را از دست می دهی یا خدای ناکرده فرزند، پدر و مادر را از دست می دهد، مصیبت آن به جای خودش، بالاخره علقه وجود دارد و اشک می ریزی و ...
انقلاب در گارد گارد در انقلاب
ورود امام با لباس شخصی رفتم مدرسه علوی. امام را که دیدم محو چهره اش شدم. رفتیم داخل مدرسه و گفتیم ما گاردجاویدان هستیم و آمده ایم برای همکاری. شهید محمد منتظری گفت درود بر شما که با انقلاب همکاری می کنید. گفتم ما با هر روشی به شما توطئه ها را اطلاع می دهیم و با شما همکاری می کنیم. در دهه انقلاب، شرایط نیروهای گاردجاویدان به چه سمتی می رفت و دیدگاه ها چگونه بود؟ من با 2 نفر از ...
امید دارم سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد
چه زحمتی مرا بزرگ کردید من هر چه دارم بخاطر روزی حلالی است که شما سر سفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما می خواهم مرا حلال کنید و در نبود من صبر کنید و صبور باشید مانند امام حسین و حضرت زینب و به خود افتخار کنید که چنین فرزندی تقدیم انقلاب کردید من هم قول می دهم که اگر اختیار داشته باشم شما را شفاعت کنم و اگر خواستید در مراسم من گریه کنید برای جوان امام حسین(ع) و ...
آنچه در افتتاحیه فیلم فجر گذشت؛ از اهدای سیمرغ تا تجلیل معتمدآریا از یک شهید+ تصاویر
به دنیا نیامد تا این که زد و او آمد و ما نفهمیدم چه شد که به دنیا آمد. وقتی در شکم مادرم بود، فقط من، مادرم و مادربزرگم خبر داشتیم و او همیشه به طور عجیبی لگد می زد. مادرم همیشه مرا صدا می زد تا حرکت های رضا را در شکمش تماشا کنم. مادربزرگم که این لگدها را می دید، می گفت: زهرا خانم بچه ای که آدم به زور از خدا بگیرد، بهتر از این نمی شودغ اما مادرم به شکمش دست می کشید و می گفت: نه مادر، رضا جایش تنگ و ...
افتتاح سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با اجرای مهناز افشار و بهرام رادان + تصاویر و ویدیو
...: به عنوان یکی از سخنرانان اصلی مراسم در سخنانی گفت: بسیار خشنودم که بار دیگر در این شب عزیز و به یادماندنی و تقارن خوش یمن آغاز جشن های پیروزی انقلاب اسلامی با سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در میان شما هستم تا شاهد مراسم گشایش یکی از معتبرترین جشن های هنری ایران اسلامی باشیم. از فردا یکسال تلاش سینماگرانِ کشورمان رونمایی می شود. وی در ادامه به جایگاه جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و ...