سایر منابع:
سایر خبرها
پیدا شدن جسد خونین مرد جوانی در پراید سبز رنگ! | ماجرای رفیق کشی برای پول !
سبز رنگ در کنار بزرگراه فتح پارک شده است. بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس تهران برای تحقیق در محل حضور پیدا کردند و با جسد مرد جوانی که روی صندلی عقب در بین یک فرش پیچیده شده بود روبرو شدند. مرد جوان که ماجرای پیدا شدن جسد را به پلیس گزارش کرده بود در تحقیقات پلیسی گفت: در حال عبور از بزرگراه فتح بودم که پراید سبز رنگ که کنار بزرگراه توجه ام را جلب کرد و از روی کنجکاوی به سمت ...
پایان ندارد قصه ققنوس ها در جنگ
شهر ما از شاخه افتادند من زندگی کردم، ولی با ترس بمباران زخمی شدم با ترکش کابوس ها در جنگ لالایی شب های ما آژیر ها بودند وقتی که خون ها بر در و دیوار می پاشید ما با هدف های بزرگی زندگی کردیم در زیر نور کوچک فانوس ها در جنگ من داغ بودم داغ بودم داغ بودم داغ از خاطرات بچگی چیزی نفهمیدم بازی، عروسک، حوض ...
طنینِ بی صدای عاشقی
خیلی عادت کرده بودم و برای ارتباط برقرار کردن راحت بودم. توی مدرسه همه ناشنوا بودیم و با ما با زبان اشاره صحبت می کردن. اومدم دبیرستان و دیپلم گرفتم و هیچ مشکلی از نظر ارتباطی نداشتم. بعد وارد دانشگاه شدم که آغاز مشکلاتم بوده. از دوران کودکی "امیر" و نحوه ارتباطش با خواهر و برادرانش می پرسیم. "امیر" با زبان اشاره پاسخ مان را می دهد؛ پاسخی که وقتی سمیرا می خواهد برایمان ترجمه کند لبخندی ...
مسیح کردستان / نگاهی به زندگینامه شهید محمد بروجردی
...! انگار یک اکسیر شفابخش آن جا پاشیده بود که میل ها و نظر ها را دچار تغییر کرده و بر صبوری همه ما افزوده بود. بعضی از رزمندگانی که آن شب، پای حرف های شهید بروجردی نشسته بودند، تا آخر جنگ هم آن جا ماندند. کسی که از آن جا رفت من بودم! البته خودم هم دیگر درخواستی برای رفتن از آن جا نداشتم. شرایط طوری پیش رفت که هفته بعد شهید بروجردی من را صدا زد و گفت: در سپاه جوانرود بچه هایی هستند که بتوانند ...
نخستین ایرانی برنده جایزه صلح جهانی آلفرد فرید در اتریش چه کسی است؟ عکاس مطبوعات و راوی تصویری روزهای ...
هفتم تیر خورد، سریع خودم را رساندم و عکاسی کردم. اصابت موشک به وسط پایتخت این پیام را داشت که این حملات ادامه دار است. از طرفی عراق هم گفته بود تهران را بمباران شیمیایی می کند. به همسرم زنگ زدم و ماجرا را گفتم. گفتم ماشین بگیرید و با بچه ها به شهرستان و خانه پدرت بروید. پول نیاز داشتم. پیکانم را زیر قیمت فروختم. آن موقع چک پول و پول درشت نبود و با یک کیسه اسکناس به خانه رفتم. نصف پول را به همسرم دادم ...
همه زنده زنده سوختند
به کار بودم. من جزو فعالان انقلاب و نیروهای مردمی در بابل و بابلسر بودم. زمانی که می خواستند شهربانی بابلسر را بگیرند من با تعدادی از دوستانم همراه بودیم. جدود ساعت 12 شب در یکی از شب های بهمن ماه و چند روز مانده به پیروزی انقلاب به اتفاق چند نفر از دوستان به جلوی میدان شهربانی رفتیم. آن موقع شکل این میدان که نامش امام علی (ع) شده است، نبود. ما 10 تا 12 نفر بودیم که جلوی شهربانی اجتماع کرده بودیم ...
رسول از خیمه امام حسین(ع) دفاع می کرد که چاقو به قلبش زدند
درباره شب حادثه و لحظه شهادت شهید رسول دوست محمدی روایت می کند: فاصله ما با هم زیاد نبود. همین قدر می دانم که رسول و آقامجتبی معتمدی احساس کردند اغتشاشگران دارند خیمه ای که یک چهارراه پایین تر است را به هم می ریزند. جلوی خیمه آتش درست کرده بودند و سیاهی های خیمه امام حسین (ع) را آتش زده بودند. دوست شهید ما با آقای مجتبی معتمدی سریعاً با چند نفر دیگر جلوی خیمه حضور پیدا می کنند. کسانی که خودشان را ...
نظام با دهه هشتادی ها چه کند؟ / دستور ندهید ، قانع شان کنید
دهه هشتادی ها ، که اینک در دوران پرشور نوجوانی و ابتدای جوانی شان هستند، بی گمان محور مهمترین موضوع روز هستند چرا که اغلب کسانی که در روزهای اخیر برای بیان اعتراضات خود به خیابان ها رفتند، نوجوانان و جوانان متولد اوایل و اواسط دهه 80 خورشیدی اند. فارغ از مطالباتی که آنها در روزهای اخیر فریادش زده اند و بدون قضاوت محتوایی در این باره، باید گفت که نظام سیاسی حاکم بر ایران، هم اکنون با ...
آمار متناقض از تعداد قربانیان اعتراضات خیابانی
اعتراضات خیابانی توسط مسئولان و متولیان امر نخواهیم بود؛ موضوعی که همان زمان هم با انتقاد گسترده، حتی در مجلس شورای اسلامی وقت مواجه شده بود اما این انتقادها حاصلی نداشت. مصطفی کواکبیان، نماینده مردم تهران در مجلس دهم دی ماه سال 98 به رسانه ها گفته بود که مقام های مسئول به کمیسیون امنیت ملی اطلاع داده اند در جریان اعتراضات آبان ماه 170 نفر کشته شده اند. ابوالفضل ابوترابی نماینده مردم نجف آباد در مجلس ...
فرار از زندان صدام؛ ماجرای اولین اسیری که از زندان بعثی ها گریخت | آغاز اسارت سیدرضا در آخرین روز خدمت ...
.... به همان حالتی که افتاده بود ماند. چند دقیقه ای گذشت که عراقیها رفتند. یک لحظه نگران شدم. صدایش کردم. مجید هم آمد. خواست خدا بود که چیزیش نشده بود. خودمان را پشت دیوار مخابرات رساندیم. سمت غربمان باغ های زیبایی بود اما بن بست. سمت شرق ادامه خیابان اصلی بود. از نگهبان و پلیس هم خبری نبود. شروع کردیم به دویدن. 500متری دویدیم که به یک ایست بازرسی برخوردیم. سرعتم را زیاد کردم من اول ...
مهمان در خانه میزبان زباله نمی ریزد!
هر منظر به آن نگاه می کردیم برایمان قابل توجیه نبود. زیرا گذشته از معضلات محیط زیستی و همچنین لطمه ای که به چهره جامعه مسلمانان در سطح بین المللی وارد می کند، این حجم از آلودگی را در شأن این شهرهای مقدس و حرم های معصومین نمی دانیم. هرچند در پاکی نیت تمامی شرکت کنندگان و خدمتگزاران شکی نیست. صد البته می دانیم که پذیرایی از چنین جمعیتی در هر کجای جهان هم که باشد خالی از مشکل نخواهد بود، چه ...
مردم می گفتند موشک گیجه !
راننده می خواست از خانه شان که در محله تهران نو بود چیزی بردارد با هم دم در خانه شان رفتیم. همین که راه افتادیم درست 10 ثانیه بعد یک موشک به جایی که پارک کرده بودیم اصابت کرد. در حالی که از این شانسی زنده ماندن شوکه بودم، بی خیال رفتن به حلبچه شدم و شروع به امدادگری و عکاسی کردم تا بچه های عکاس سر رسیدند و فردایش به حلبچه رفتم. مردم می گفتند موشک گیجه ! تأثیرگذارترین صحنه ای که ...
محضرنیا: قطعه موسیقی حماسی برای شهدای ورزشکار رونمایی می شود
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، سیدمحمود رضویان از زندانیان سیاسی دوران پهلوی مهمان برنامه شب فیروزه ای بود که شب گذشته سه شنبه 5 مهر با اجرای محمدحسین مولایی روی آنتن شبکه پنج رفت. رضویان با اشاره به سابقه مبارزاتی خود گفت: از دوران دبیرستان وارد مسیر مبارزاتی علیه رژیم پهلوی شدم. 17 ساله بودم که برای نخستین بار دستگیر شدم و مرا به کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک بردند. به نظرم ...
اقدام زیبای رهبر انقلاب برای شرکت در مراسم عقد یک آزاده
پیش از 18 سالگی به نیروی هوایی رفتم . با گذراندن دوران خلبانی در ایران به آمریکا اعزام شدم و پس از آن مجدد آموزش خود را در ایران ادامه دادم. روزهای آخر آموزش خلبانی در آمریکا از ما خواستند تا در آنجا بمانیم اما من و همه دانشجویان دیگر درخواست آمریکایی ها را رد کردیم؛ پس از یک سال من و یکی از هم دوره ای هایم در اسارت بودیم و 4 نفر دیگر از هم دوره ای ها به شهادت رسیده بودند، با این وجود ...
صادق زیباکلام: باید صدای مردم را شنید
...: حوادث بعد از فوت مهسا امینی در بازداشتگاه خیابان وزرا و کشیده شدن اعتراضات مردمی به اغلب شهر های این گزاره را تایید می کند که بخشی از مردم دیگر راه پیگیری مطالبات خود را صندوق رای نمی دانند و از طریق اعتراضات خیابانی به دنبال احقاق حقوق خود هستند. به گزارش روزنامه اعتماد، صادق زیباکلام در گفت وگویی مسیر پیگیری مطالبات مردم در بستر های قانونی را تحلیل کرده که بخش های مهم آن را ...
اغتشاش و کاهش قدرت ملی
نیز آمریکا به فاصله دوماه از اعتراضات بنزینی سال 98 در یک اقدام تروریستی سردار سلیمانی را به شهادت رساند و با مورد هدف قرار گرفتن پایگاه عین الاسد، بزرگ ترین پایگاه نظامی خود در عراق با پاسخ سخت تهران مواجه شد. حال بعد از سه سال از این ماجرا به نظر می رسد جو بایدن نیز درحال تکرار اشتباه اوباما و ترامپ است و کمی محتاطانه تر نسبت به آنها قصد دارد اتفاقات داخلی ایران را بستری برای امتیازگیری قرار دهد ...
رییس کل دادگستری: تفکیک بازداشت شدگان انجام شده است
. حمیدی رییس کل دادگستری اما متذکر شده برای جوانانی که سابقه شرارت ندارند یا در مسائل مشابه قبلی دخالت نداشتند، تدبیر قضایی شان اخذ تعهد است. این جمله به نوعی باز تکرار صحبت های رییس قوه قضایی است که گفته بود بی گناهان و کسانی که تقصیر کمی دارند، همان جا آزاد شوند. در 2 شب گذشته استان کرمان شب های آرامی را پشت سرگذاشته است. 3 شهر کرمان، رفسنجان و سیرجان در شب های اول درگیر ...
گزارش مستند از 3 ساعت همراهی یک خبرنگار با معترضان تهرانی / شعار هم دادم ! + عکس
خبرگزاری فارس گزارشی از جزئیات تجمعات در و افراد حاضر در آن منتشر کرده است. در این گزارش به نقل از خبرنگار این رسانه اصولگرا آمده: * فیلم های منتشر شده از اخیر و حضور پررنگ نوجوان ها در آن عجیب بود. عصر چهارشنبه برای شناخت بیشتر این طیف به میان معترضان رفتم. پیدا کردن شان سخت نبود. خیابان های منتهی به میدان ولی عصر(عج) اولین جایی بود که توانستم با گروهی حدودا 15 نفره از آنها ...
هشتگ ها بی وقت ترند نمی شوند
از بالای پل چیزی بر سر پائین نشینان ریخته شده. شواهد امر هم بر کوکتل مولوتوف بودن محموله دلالت داشت. اما خبری از صاحب اثر نبود. فقط خط آتش در خیابان بود و مردمی که جایشان کنار آتش تنگ تر شده بود. زیر پل ستارخان حوادث فقط به زیر پل ختم نمی شد. همان زمان که ما در کشاکش وقایع دست و پنجه نرم می کردیم، هواپیمای نیویورکی حامل رییس جمهور از بالا رد می شد و با لمس چرخ هایش به خیابان فرودگاه ...
روزی که موشک های بعثی ساکنان خیابان اقبال را داغدار کرد | رفتگر شجاع، فرزندانم را از زیر آوار نجات داد
برهای قدیمی محله می گوید: برای کاری به خیابان پیروزی رفته بودم که خبردار شدم در محله ما موشک زده اند. نمی دانم چطور خودم را به خیابان اقبال رساندم. نمی دانستم که خانواده ام سالم هستند یا نه. تا بیایم و سری به خانه بزنم نصف عمر شدم. قیامتی به پا شده بود. پیکرها را از زیر آوارها بیرون آوردیم و بعد هم در حسینیه اقبال که ستاد شیشه شده بود مستقر شدیم. شب و روز نداشتیم تا شیشه های شکسته تمام خانه ها و مغازه های محله را عوض کنیم اما خدا را شکر همه همت کردند و این کار خیلی زود جمع شد. ...
آخرین درخواست شهید مدافع حرم از امام رضا(ع) که اجابت شد/ چطور به پسرم بگویم بابا یعنی چه؟
برایم در نظر گرفته بودند که خودم هم دوست نداشتم خیلی بریز و بپاش کنم. عروسی ما در عین سادگی بسیار دلچسب برگزار شد. این چیه گذاشتی و شب عروسی گوش می دهی؟ بعد از مراسم عروسی با آقا مهدی رفتیم سمت مزار شهدای گمنام سبزوار. به او قبلاً گفته بودم دلم می خواهد ببینم وقتی می گویند ترمز دستی ماشین را می کشیم و ماشین را حرکت می دهیم چطوری است؟ مهدی همانطور که مداحی به زمین افتادی پر خون ...
70شهید و 51مجروح در قلب پایتخت
.... جمعیت زیادی جمع شده بودند، مردم یا حسین می گفتند و آوارها را کنار می زنند. حاج علی مفتاح، از ساکنان قدیمی محل، آن شب تلخ را خوب به یاد دارد: در زمان بمباران جزو نیروهای خودجوش کمکی مردمی بودم، برای همین همه صحنه های دردناک آن زمان را از نزدیک دیده ام. درست آخرهای شب بود که موشک پشت بیمارستان سپیر اصابت کرد. در پایگاه بسیج با دوستانم مشغول انجام کاری بودیم. وقتی متوجه شدیم که محله را زدند ...
دلمان نمی خواست هیچ زائری، شرمنده خانواده اش شود
زائرانی را از فکر ترک زودهنگام این شهر، منصرف کرده است. اگر مشتاق شده اید درباره این طرح خودجوش زیبا بیشتر بدانید، با گفت وگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین علی محبوب ، امام جماعت مسجد امام موسی بن جعفر(ع) که به همراه دوستانش، از پیشگامان این حرکت بوده، همراه باشید. امسال هم زائر نمی آید... یک شب قبل از سال تحویل، در گیر و دار انجام کارهای آخر سال بودم که با چند تماس مشابه، فکرم ...
روایتی از روزهای غیرقابل تکرار دفاع مقدس/جوان امروز درگیر بمباران وسیع تبلیغاتی است
...> داشتم شهادتین را می گفتم که سر و کله علی جمعه پیدا شد که می گفت فلانی دست خودت را یواش روی گردنم بگذار تا با هم برویم عقب، گفتم گیر دادی به من برو علی جان تو رو خدا برو، داشتم ازش خواهش می کردم ولم کند اما او دست بردار نبود که نبود، تا اینکه متوجه شدم بار دیگر پای چپم تیر خورده است. از آن لحظه به بعد دقیقا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده است تا به خود آمدم متوجه شدم آب مرا به سمت فاو آورده و در کنار کشتی ...
امروز با فریدون مشیری : بی تو مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم
بی تو مهتاب شبی، باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم، گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه، راز جهان ریخته ...
همزمان با اجرای خورشید کاروان انوشیروان ارجمند آسمانی شد
خورشید کاروان شده است. فرجاد در یادداشتی به بهانه سی و یکمین سال اجرای نمایش خورشید کاروان طی یادداشتی چنین نوشت: حدود 10 سال پیش به پیشنهاد مهدی متوسلی برای بازی در خورشید کاروان دعوت شدم، همان لحظه در دل گفتم مگر انوشیروان ارجمند نیست. جویای احوال انوشیروان ارجمند بازیگر راهبِ 14 سالِ این نمایش شدم، فهمیدم کسالتی دارد و در بیمارستان است. شب اول اجرا در برج میلاد تهران قبل از ...
چرا محسن هاشمی می گوید حال جمعی مان خوب نیست!؟
، شهر هایی درگیر ناآرامی است و تعداد ی از معترضان دستگیر شده اند، تعدادی مجروح و مصدوم شده اند و ده ها نفر کشته شده اند. شاید این پرسش برای همه ما مطرح باشد که چگونه حال جمعی مان خوب می شود؟ پرسش دشواری است و پاسخ آن به عملکرد همه وابسته است، در این فرصت تلاش می کنیم تا برخی راهکار ها را بیابیم. ابتدا از رئیس جمهور آغاز می کنیم: بالاترین مقام اجرائی کشور، جناب آقای رئیسی از چهارشنبه شب ...
خاطرات دفاع مقدس به روایت کادر بهداشت و درمان یزد (بخش چهارم)
مجروح سال 65 در بیمارستان امام رضا جزیره مجنون مشغول کارهای درمانی مجروحین بودیم، کار 24 ساعته بود. یک جوان بیست و چند ساله ای را آوردند که دستش مجروح شده بود و شریانش باز شده بود. من هر کاری کردم که خونش بند بیاید، بند نیامد. انگشتم را داخل حفره زخم دست کردم و تا بیمارستان بقایی که اعزام شدم دستم را نگه داشتم تا زمانی که جراح بخواهد دست به کار شود که خوشبختانه مجروح ...
دخترم سعی کن در هر شهر، یک خانه داشته باشی!
بند آمد. این، آن پسر 11 ساله 25 سال قبل نبود. این، خود شهید سالمی بود! پسر، کپی برابر اصل پدر شده بود؛ همان سیما و جبروت پدرش را داشت. اصلاً انگار شهید سالمی دوباره به دیدارمان آمده بود. خیلی دیدار خوبی بود. پسر شهید سالمی و همسر و 2 پسرش، شب هم مهمان خانه ما شدند و بعد، از ما قول گرفتند در اولین فرصت به خانه شان در نجف آباد برویم. زائران پیاده امام رضا(ع) در سبزوار دخترم سعی ...
ما تفاله نیستیم، ما مردمیم!
: انسانیت زدایی از طرف مقابل: منطق کلی این روش، مادون انسان در نظر گرفتن سایرین است. هرچه درجه انسانیت طرف مقابل بیشتر خدشه دار شود، آسیب رساندن به او آسان تر می شود. کاکاسیا خواندن بردگان و شهروند درجه دو دانستن اقلیت ها، نجس دانستن غیرهمکیشان، مزاحم خواندن مهاجرین در واقع آماده سازی برخوردهای زشت و خشن با آن هاست. من اگر جای آن کارشناس محترم بودم ضمن عذرخواهی صریح از مردم، یادآوری می کردم که همه ما ...