اظهارات داماد آیت الله شریعتمداری درباره توطئه قطب زاده
سایر منابع:
سایر خبرها
اگر کردستان را از دست داده بودیم انقلاب را از دست می دادیم/روایتی مستند از از چهارده ماه محاصره طاقت ...
عملیات شهر سقز به همراه شهید محمد بروجردی و شهید ناصرکاظمی که خودش فرمانده سپاه کردستان و در مقطع دیگری فرماندار پاوه بود به خاطر اهمیت موضوع می آیند 100نفر از نیروی سپاهی و بسیجی جمع می کنند و تصمیم می گیرند که جاده را باز کنند. اینها آمدند و من که آن موقع در شهر بانه خدمه کالیبر 50 بودم توفیق شد که من نیز در کنار این عزیزان باشم. این جاده در عرض 20 روز با چند عملیات شبانه و بعد از 14 ماه باز شد. این ...
روایت یک دیدار؛ امیدهای پیشرفت
خودش و رفقای دانش جویش را آورده بود و از او خواست تا آن ها را دست کند و برشان دعا بخواند و دفتر بعدتر تحویلشان بدهد. خدا را شکر در خواسته شخصی هم پیشرفت کرده ایم و ملاحظه تورم و گرانی را می کنند. نخبه چهارم متخصص حوزه حمل ونقل بود. تا دلت بخواهد حرف حساب زد. حرف هایش با عقل جور در می آمد و طرح مکتوب ضمیمه هم داشت. بعد صحبت هایش خاطرات یازده سال پیشم را مرور کردم که غالب صحبت های نخبگان حول ...
کعبی: فکر نمی کردیم یحیی چیپ بزند/ کسی قطبی را در تیم ملی قبول نداشت
.... خودمان ماندیم و نمی توانیم نیمه دوم را با نیمه اول مقایسه کنیم. بعد از گل دوم مکزیک شیرازه تیم از هم پاشید. * بعد از بازی هیچ بازیکنی به میرزاپور اعتراض نکرد؟ صحبت خاصی مطرح نشد. شما فقط می توانید دستتان را روی سر بازیکنی که اشتباه کرده بگذارید و بگویید ان شاءالله بازی بعدی جبران می شود. در آن شرایط واقعا نمی شود به بازیکنی که اشتباه کرده حرفی زد. * بعد به ...
سجادی: چیزی به اسم بودجه نداریم/ یک تار موی رکابی بیرون نبوده است/ با تاج درباره VAR مطالعه می کنیم
...، با مسئولان IOC صحبت هایی کردیم و راهکارهایی به ما دادند. طبق آن راهکارها اقداماتی شده که امیدوارم هر چه زودتر به نتیجه برسد. وی در پاسخ به این پرسش که برخی رشته های رزمی مانند موی تای امکان دارد در آینده به فدراسیون تبدیل شوند؟ گفت: قرار نیست همه رشته ها به فدراسیون تبدیل شوند. برخی رشته ها قرار است به انجمن مستقل تبدیل شوند و بعد از یک مدت کار کردن می توانند به فدراسیون تبدیل شوند ...
ماجرای هم بندی با مسعود رجوی در زندان اوین/ گفتم امنیت شهر با سپاه هست و بس!
انقلاب و گروهک های منافق سوالاتی کردم، به دفترش اشاره ای کرد و گفت برخی وقایع در این دفتر قید شده است اما ناقص است. با لحن ساده و آرامی شروع به سخن کردن کرد. به مجاهدین خلق احساس خوبی داشتم! بنده عبدالله فاتحی در سال 1333 در منطقه دشتی روستای سنا متولد شدم و 7 سال بعد با خانواده به شهر بوشهر مهاجرت کردم. تحصیلات خود را تا سال 1351 در بوشهر به اتمام رساندم اما مدرک دیپلم را در ...
رمان سیصد صفحه ای را زیر میز نوشتم!
همه آنها را با دقت خوانده بود. جدیت در مطالعه و نوشتن داستانی را که نوشته بودم، آن موقع به حوزه هنری آوردم و یکی از مسئولان هم گفت اثرتان را به کارگاه قصه و رمان می دهیم تا بررسی شود. بعد از مدتی آقای دهقان با من تماس گرفتند و گفتند من رمانت را خوانده ام و بیا درباره اش صحبت کنیم. این ماجرا یکی از نقاط عطف زندگی من شد. الان هم که نگاه می کنم، برای خودم خیلی درس آموز است و آن موقع ...
مهدی فخیم زاده: شخصیت نمکی را در خیابان پاسداران یافتم/دهه شصت مُهر تصویب فیلمنامه از متن بیشتر ارزش داشت
کنه ولی نمی ذاشتن و راهش رو می بستن. من که بعد از کار کردن در تیمارستان و ساختن فیلم میراث من جنون ، خود به خود نسبت به بیماران روانی و عقب افتاده ها یک جور احساس وابستگی پیدا کرده بودم، موتور را زدم روی جک و با صدای بلند داد زدم چیکارش دارین؟ همه جا خوردن. گفتم مگه آزار دارین؟ خوشتون میاد یکی این طور شماها رو بچزونه؟ یکیشون گفت: مگه با شما نسبتی داره؟ با ...
جوان شیطان پرست تهرانی مسلمان شد / جزئیات قتل رئیس اتحادیه تجار ایرانی در گرجستان
کانادا رفتم تا پناهنده شوم اما نشد. به همین خاطر به ناچار به گرجستان رفتم و در بازار مشغول به کار شدم. آنجا نام و نشان تاجر ایرانی را شنیدم که به مهاجرها کمک می کرد. من آدرس دفتر او را گرفتم و همراه دوستم به آنجا رفتم.من عضو یک فرقه شیطان پرستی شده بودم و حرف هایی علیه جمهوری اسلامی در فضای مجازی منتشر کرده بودم. وقتی در دفتر کار مسعود فیلم ها را به او نشان دادم عصبانی شد. به همین خاطر با هم ...
بازگویی گوشه ای از جنایات کوموله در کردستان/بازجو روی پوشه ام نوشت پاسدار اعدام !
... شکنجه روحی زیادی را بر ما وارد می کردند، همان محسن می گفت، گوش نکن، اینها اذیت می کنند و با کسی حرف نزن و در واقع اعتماد نکن و این امر باعث شد تا آنها نتوانند از من اعترافی بگیرند. هفت روز پیاده راه رفتیم و بعد از یک هفته که مرتب ما را جابه جا می کردند، به جایی رسیدیم که گفتند، احتمالا نزدیک بانه است، همه را یکجا جمع کردند، حدود 100 نفر بودیم که اصطلاحا به ما می گفتند که بوی نفت می ...
انتقاد و گلایه شدید چند ستاره استقلال از فتح الله زاده
امروز علی فتح الله زاده در محل تمرین آبی پوشان حضور پیدا کرد و برای دقایقی با بازیکنان و کادر فنی این تیم صحبت کرد. این اقدام مدیرعامل استقلال در شرایطی انجام شد که بعد از حضور وی در محل تمرین چند ستاره سرشناس این تیم به اظهارات وی در یکی از برنامه های تلویزیونی واکنش نشان دادند. چند بازیکن تیم استقلال بعد از صحبت های مدیرعامل این باشگاه خطاب به وی گفتند: استقلال بازیکنان بزرگی دارد ...
این شش یتیم نه شناسنامه دارند نه خانه + عکس
زیارت کند؛ اما باز هم نگران بودم که آنجا جنگ است و حتما شهید می شود. **: پسرعمه شما از وضعیت آقاسیدمحمد خبر داشت؟ همسر شهید: بله، ایشان خودش هم مدافع حرم بود و به تازگی از سوریه برگشته بود... یک روز که توی اتاق نشسته بودم، تلفن زنگ زد. گوشی را که برداشتم، آقاسیدمحمد بود. صدای گلوله از آن طرف خط می آمد. گفت: من توی خط هستم و اوضاع خیلی خراب است. من سه روز بعد می آیم ایران و با ...
نامه شهید محمدی به استادش برای پس از شهادتش
هرکس سلام میکرد یک پارچه نور بود. صبح تا پای اذان بالای بلندی ها رفتیم، صبح هم یکبار حسین را دیدم خشاب هایش خالی شده بود که خشاب دادم، به محض اینکه رفت، چند دقیقه بعد بچه ها به من گفتند برگرد، یک تیر قناصه خورده بود به پیشانی حسین، بعد هم صدام شیمیایی زد و، چون بدن چند روز در منطقه بود پیکر شیمیایی شد. سه روز پیکر ها در منطقه ماند تا اینکه او را به عقب آوردیم. از 17 نفر دوستانمان 3 نفر شهید و سه ...
آقاپسرها! به روش شهید رضا حاجی زاده بروید خواستگاری
، رضا حاجی زاده بعد از 2 ماه پیگیر شدن برای مورد مناسب دختر خانمی را به من معرفی کردند که به تازگی در کوچه ما ساکن شده بود. وقتی از خصوصیاتش گفتند، خواستم هماهنگ کنند که یک روز به منزلشان برویم. به بهانه مهمانی و آشنایی به منزلشان رفتیم. به پدر مریم گفتم قصد ما از آمدن، خواستگاری است. او هم گفت: ما تازه به این کوچه آمده ایم و شما را نمی شناسیم. تا خواستم خودمان را دقیق معرفی ...
فخرالسادات محتشمی پور: تاج زاده هنوز در انفرادی است
تلفنی و ملاقاتی که پنجشنبه داشتیم به من اعلام کرد و گفت که در زندان امنیت ندارد و باید در اسرع وقت به بند عمومی منتقل شود. او افزود: البته توصیف بهترین شرایط در مورد نگهداری تاج زاده تعریف آقایان است چرا که او همچنان از حقوق اولیه خود محروم است کما اینکه تماس او دو هفته قطع بود و بعد از آتش سوزی اوین بنده بسیار دیرتر از بقیه از حال همسرم مطلع شدم و تا زمانی که با او ملاقات نکردم خیالم ...
روایت روزهای کودتای کمونیستی افغانستان و پیروزی مجاهدین
درباره روابط فرهنگی ایران و افغانستان از او به جا مانده است. در بخشی از این کتاب می خوانیم: ده ساله بودم که در افغانستان کودتای کمونیستی شد و حکومت داوود خان در 7 اردیبهشت 1357 بر اثر یک کودتای خونین از بین رفت. مردم شیعه از ترس آزار و اذیت های حکومت (جدید) تمام کتابخانه های خانگی را دفن و نابود کردند. تمام کتاب هایی که پدر کلانم از همه جا گلچین کرده بود، نابود شد و حسرتش تا ...
روایت جنایت تاسوکی از زبان یک گروگان/ وقتی جیش الظلم 21 ایرانی را تیر خلاص زد
اضطراب می گفت از کجا معلوم که اینها مأمور باشند؟! راننده از ماشین پیاده شده بود، یکی از همانها سوار ماشین شد و ماشین را از جاده به خاکی آورد به راننده و داماد و برادرزاده ام گفتند بروید جای ماشین. ماشین های دیگری هم آنجا بود؛ بدون سر نشین و هر چهار در کاملا باز! فقط من در ماشین بودم ،کنار خواهرم و دو تا بچه اش؛ البته بنا به توصیه ی دامادمان. شب بود و چیزی دیده نمی شد، اگر چه ماه کامل بود ...
پشت پرده تحریم ناکام یک جشنواره/ رادیکال ها به ما خدمت کردند!
. همه را بررسی کردیم. افرادی هم که پیگیر بودند بدانند آیا فیلم شان با دخالت شخص بنده رد شده یا نظر هیأت انتخاب بوده، همگی با این پاسخ مواجه شدند که دخالتی در انتخاب ها نداشتم. * یعنی تا این مرحله هنوز همه چیز در آرامش بود و هیچ حاشیه و اعتراض غیرطبیعی نداشتید؟ بله. بعد از بازگشت من از سفر اربعین، با ماجرای خانم مهسا امینی مواجه شدیم. حتی بعد از این اتفاق تلخ، هنوز حاشیه ای ...
کار برای شهدا، عنایت ویژه آنان را در زندگی به همراه دارد / هر نویسنده باید سبک و سیاق خود را داشته باشد
، این کتاب ها را مرور کرده بودم. از دوره راهنمایی به بعد، کتاب داستان یا کتاب های رمان وارد زندگی من شد. اگر از طرف مدرسه هدیه می گرفتم یا از کتابخانه ی مدرسه، کتابی امانت می گرفتم، بارها و بارها آن را مطالعه می کردم، از آن جا به بعد به نوشتن علاقمند شدم و گهگاهی چیزهایی را می نوشتم، ولی متاسفانه با اینکه معلمان ادبیات فارسی متوجه شده بودند که قریحه ی نوشتن در من است، آموزش و پرورش به این ذوق من ...
روایتی از زندگی شهید صدرزاده، شیر بیشه فاطمیون/ مصطفی نذر حضرت عباس بود
که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند از نذر حضرت عباس(ع) روایت کرد و گفت: مصطفی تقریبا 3 سالش بود که در روز تاسوعا در روضه نشسته بودم که مصطفی جلو در با موتور تصادف کرد و گفتند که از دنیا رفته است. من همینطور که جلوی کتیبه های حضرت عباس(ع) نشسته بودم، گفتم یا حضرت ابوالفضل فرزندم را نذرتان کردم، نگهش دارید تا سرباز شما باشد. مصطفی در آن حادثه که قبل از اذان ظهر روز تاسوعا پیش آمده بود ...
شهید آبکار: برای فرج امام زمان (عج) دعا کنید
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، شهید مجید آبکار فرزند محمد اول اردیبهشت 1340 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت در دوم فروردین 1361 در عملیات غرورآفرین فتح المبین به درجه رفیع شهادت نایل شد. وصیت نامه شهید مجید آبکار بسم الله الرحمن الرحیم به نام خدای تبارک و تعالی، حافظ خون شهیدان. سلام بر حاملین وحی او یعنی پیامبران گرامی علی الخصوص ...
پاسور تیم ملی- از طرفداری رئال تا تکذیب یک درگیری
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از ایران ورزشی، خیلی دیر فیکس تیم ملی والیبال شد، آن هم روزهایی که خیلی ها فکر می کردند، در نبود سعید معروف، او نمی تواند. نمی تواند و یک جای کار در تیم ملی می لنگد. اما توانست. هر چند سخت بود، حتی انتقاداتی هم به کارش شد، اما توانست و خیلی خوب هم توانست. او این روزها بازیساز و مغز متفکر تیم ملی والیبال ایران است. با پاسور تیم ملی والیبال از همه جا صحبت کردیم، حرف هایش ...
دیپلمات قلم به دستی که در سکوت خبری درگذشت/ در کریدورهای وزارت خارجه چه خبر؟
آسانی مرا نمی پذیرفتند. خوب به یاد دارم همان اوایل که در اداره رمز بودم روزی تلفن زنگ زد. وقتی گوشی را برداشتم، طرف مقابل گفت: کسی که با من صحبت می کند، کیست؟! ناچار خودم را معرفی کردم. بعد معلوم شد این شخص کاظم نیامیر، رئیس اداره سوم سیاسی است و کبر و نخوت وزارت خارجه ایِ او اجازه نمی داد طبق عرف و عادت، خود را به معرفی کند. این نمونه را عرض کردم تا فضای آن روز وزارت خارجه را بهتر متوجه شوید. ...
شهیدی که در اربعین کربلایی شد
با هم صحبت کردیم. گفت: در حرم حضرت زینب دعاگوی شما هستم. تازه آن زمان بود که متوجه شدیم به سوریه رفته. بعد از سه ماه، به مرخصی آمد. ما بسیار خوشحال بودیم و برای سلامتی اش قربانی کردیم. حدود یک هفته از مرخصی اش نگذشته بود که گفت باید دوباره بروم. هیچ کس رضایت نداشت، همه می گفتند تا همین جا که رفتی کافی است. می گفت: من در آشپزخانه هستم، در جنگ نیستم، نگران نباشید. اما پدرم در دفاع مقدس بود و می دانست ...
حمله طوفانی پردیس احمدیه به مهران مدیری/ غلط کردم در برنامه شما بودم!
او را از تلویزیون پخش نکند. در نهایت بعد از گذشت چند روز مهران مدیری تغییر موضع داد و درباره صحبت های قبلی خود گفت که گول فضای مجازی را خورده است. این صحبت های مهران مدیری با واکنش پردیس احمدیه دیگر بازیگر سینما روبرو شد و گفت متاسفم که با تو همکاری داشتم. پردیس احمدیه در اینستاگرامش نوشت: ...
روایتی از مبارزات زنانه در انقلاب اسلامی
به الگوهایی که در اسلام داریم، نگاه کنید آن وقت درک خواهید کرد که چرا این اتفاقات رقم خورده است، شما می بینید بعد از رحلت رسول اکرم(ص) و در ماجرای ظلمی که در جانشینی ایشان اتفاق می افتد، می بینیم اولین شهیدی که تقدیم اسلام می شود حضرت زهرا سلام الله علیها است. وی تصریح کرد: ما همه شنیده ایم که حضرت زینب(س) ادامه دهنده راه امام حسین(ع) بودند ولی نیامدیم دقیقاً باز کنیم و ببینیم که حضرت ...