سایر منابع:
سایر خبرها
هجده بار زندان، مرا ادب نکرد
دستگیر شده و به زندان افتاده ام. به چه جرمی؟ جرمی نیست که انجام نداده باشم و از خیانت در امانت، رابطه نامشروع، سرقت خودرو و سرقت موتورسیکلت بگیر تا چند بار هم به خاطر مواد دستگیر و زندانی شدم. چگونه خودروهای باری را سرقت می کردی؟ سوئیت های یکروزه اجاره می کردم . بعد از طریق فضای مجازی، شماره راننده را پیدا می کردم و به بهانه این که می خواهم اسباب کشی کنم با او ...
رفتار زشت کارمند مرد با همکار خانمش/ او بازداشت شد!
پوشاندند و توجه زیادی به من داشتند. اما این سال های توأم با خوشبختی زیاد طول نکشید و پدربزرگ و مادربزرگم نیز به رحمت خدا رفتند. به همین دلیل دوباره مجبور شدم نزد نامادری ام بازگردم اما رفتار آسیه با من خیلی وحشتناک بود. او به شدت آزارم می داد و هرگاه یکی از بستگانش به منزل ما می آمد، او مرا داخل انباری می انداخت و تاکید می کرد که صدایم در نیاید. این در حالی بود که پدرم به خاطر موقعیت شغلی اش مجبور بود ...
قتل برای 50 هزار تومان!
این جا، پول هایم را برای خانواده ام به افغانستان بفرستم که شرایط مالی خوبی نداشتند، اما ای کاش دست به چاقو نمی بردم و اجازه می دادم آن ها مرا کتک بزنند! در این لحظه قاضی صفری پرسید: آیا قبل از وقوع درگیری مواد مخدر، مشروب یا دارویی مصرف کرده بودید؟ که متهم پاسخ داد: نه من اهل چیزی نیستم و آن روز هم هیچ کدام از این ها را استفاده نکرده بودم و در سلامت کامل بودم که این حادثه تلخ رخ داد ...
از قتل دختر 10 ساله با قرص برنج تا جزئیات ربودن پدر علم ژنتیک
. ساعتی بعد آقای مهندس (صاحبکار) مرا صدا زد و از فروش کیسه ها پرسید. او به من گفت چرا کیسه ها را فروخته ام و من هم به او گفتم قصدم این بود که پول حاصل از فروش را به شما بازگردانم اما هنوز پولی نگرفته ام. از سوالات صاحبکارم متوجه شدم که حبیب الله مرا لو داده است به همین دلیل سراغ او رفتم و در حالی که به شدت از این رفتار همکارم عصبانی و خشمگین بودم به او اعتراض کردم که چرا این ماجرا را به آقای ...
طنازی های وسوسه انگیز زن 28 ساله
رو به رو شد، دیگر لب به اعتراف گشود و راز خودرو دزدی با طنازی های شیطانی را فاش کرد. ز گفت: زندگی فلاکت بار من از زمانی که معتاد شدم در مسیر بیراهه قرار گرفت و برای تامین مخارج اعتیادم مجبور بودم سرقت کنم! یک بار پرایدی را از منزل یک جوان هوسران به سرقت بردم و آن را به زنی تحویل دادم که مدتی در منزل او زندگی می کردم. آن زن هم مبلغ اندکی به من داد و بعد هم فهمیدم که او پس از مدتی استفا ...
تجاوز گروهی به دختر 17 ساله مقابل چشمان نامزدش
بعد از آزار و اذیت دختر تمام وسایل با ارزش داخل خانه را سرقت کردیم. ما فکر می کردیم دختر نوجوان و نامزدش از ترس آبرویشان ماجرا را به پلیس گزارش نمی دهند اما چند روز بعد متوجه شکایت آنها شدیم و تصمیم گرفتیم که فرار کنیم. نامزد دختر نوجوان نیز به بازپرس پرونده گفت: همسرم در خانه تنها بود که برای سرکشی به دیدنش رفتم و پس از چند ساعت به خانه مان برگشتم که در میان راه متوجه شدم ریموت در خانه پدرم را ...
می خواستم فضانورد شوم، خلبان شدم
...، قایم باشک و دوچرخه بازی می کردیم و جمعه ها با پدرم به کوه نزدیک خانه مان می رفتیم. حالا با وجود اینکه محله شلوغ شده است و فرقی با نقاط دیگر تهران ندارد، باز هم دوست ندارم اینجا را ترک کنم. به عنوان شهروندی که به محله اش تعلق خاطر دارد و احساس مسئولیت می کند، از مدیران شهری چه انتظاری دارید؟ این سؤال مرا یاد خاطره ای انداخت. چند سال پیش در یکی از کوچه های نیاوران که هر روز عبور ...
در زمین های داغ آبادان فوتبالیست شدم
بزرگسالان تاج آبادان بازی کردم اما طرفدار شاهین بودم. آن موقع از تاج و پرسپولیس پیشنهاد داشتم اما شاهین که بعد از انحلال به شهباز تغییر نام داده بود را انتخاب کردم. در همان سال بازیکنانی مثل ناصر حجازی، نصرالله عبداللهی، غلامحسین مظلومی، رضا عادلخانی و... از تاج به شهباز آمدند و همبازی شدیم. البته می گفتند آن موقع شهباز پیشنهادهای وسوسه کننده ای می داد. اینطور نیست؟ شهباز پول بدی نمی ...
من جوان 24ساله تا حالا 3زن طلاق داده ام
بعد از ازدواج با من نیز ادامه می دهد و تازه فهمیدم که چرا پدرم مخالف این ازدواج بود و نمی خواست من با طاهره ازدواج کنم. از آن روز به بعد درگیری ها و اختلافات ما در حالی آغاز شد که طاهره با بی حیایی مقابلم ایستاد و ادعا کرد هیچ گاه مرا دوست نداشته و تنها به توصیه خانواده اش پای سفره عقد نشسته است. دیگر می دانستم این ازدواج فرجامی نخواهد داشت .در همان دوران نامزدی از طاهره طلاق گرفتم و با ...
دردسر ازدواج پسر 25 ساله با زن 50 ساله پولدار در مشهد
و به خلاف و خلافکاری روی آوردم. از همان دوران نوجوانی مصرف مواد مخدر را آغاز کردم و خیلی زود راهی زندان شدم. بعد از آزادی از زندان هم دیگر ارتکاب جرم برایم عادی بود و به دلیل سرقت هایی که برای تامین مواد مخدر انجام می دادم روانه زندان می شدم. چند سال قبل زمانی که در زندان بودم با یک محکوم به اعدام دوست شدم. او به دلیل سرقت طلا، یکی از بستگانش را به قتل رسانده بود اما اولیای ...
توصیه های مهم یک موبایل قاپ به مردم
از من خواست فرار کنم. من هم در یک چشم برهم زدن از محل سرقت دور شدم. دوستم از دست فرمان من شوکه شده بود. آنقدر زیر پایم نشست که قبول کردم با او راهی سرقت شوم. از چندسالگی سرقت را شروع کردی؟ وقتی 14، 15ساله بودم؛ البته در اولین دزدی دستگیر شدم. راستش من آدم خیلی بدشانسی ام و یکی دو بار در همان شب اول سرقت دستگیر شده ام. شاید دلیلش این است که دلم به حال مالباخته ها می سوزد. چون ...
نوجوانان عضو گروه داعش راه فرار نداشتیم!
قضایی شعبه پنجم دادگاه قرار گرفت. متهم که ایرانی و از عضویت در داعش پشیمان بود، بعد از اعلام رسمیت جلسه به جایگاه رفت و با رد اتهامش گفت: از اینکه عضو داعش شدم، پشیمان بودم، اما راه فراری نداشتم. وقتی وارد خاک ایران شدیم من به بهانه پیدا کردن غذا به روستایمان که نزدیک محل استقرارمان بود، رفتم. خانواده ام در آن روستان زندگی می کردند. پدرم وقتی مرا دید شوکه شد. از او آب و غذا خواستم که به من ...
راز زن خائن 22 ساله در قتل شوهر 41 ساله اش
نشان داد: همسر 41 ساله زن جوان، سه روز قبل دچار مسمومیت حاد شده و به بخش مسمومان بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انتقال یافته اما تلاش کادر درمانی برای نجات این مرد از مرگ به نتیجه نرسید و او به دلیل عوارض ناشی از مسمومیت شدید جان سپرد. در حالی که مرگ محمد – غ مشکوک به نظر می رسید آثاری از سوء مصرف مواد مخدر در ماجرای مرگ وی نمایان شد و بدین ترتیب، اطرافیان متوفی درباره علت مرگ وی به بهناز ...
شهیدی که خودش خبر اسارتش را به خواهر داد
حسین علیه السلام ابتدا جوانش را از دست می دهد، بعد خودش به شهادت می رسد. ما هم ابتدا برادرم را از دست دادیم و بعد پدرمان را. اگر الان برادرتان را ببینید چه می کنید؟ او را در آغوش می گیرم و می گویم خیلی دوستت دارم، چشم انتظار آمدنت بودم. بعد از شهادتش خواب دیدم که آمده و می گوید داماد شدم. گفتم با حلقه پلاستیکی داماد شدی؟! گفت نه. یک حلقه طلا به پدرم داد و یک حلقه ...
مالخرها بازار اجاره خانه و مغازه را کساد کردند
مغازه ها رفت و آمد می کنند، اما مشتری های اصلی آنها وقتی پاسی از شب می گذرد یا نیمه شب، سروکله شان پیدا می شود. بسیاری از سارقان خُرد، از ضایعات فروشی های غیرمجاز برای فروش اجناس سرقتی استفاده می کنند. البته همه مغازه داران این صنف اموال سرقتی نمی خرند و در این کار مشارکت ندارند، اما در میان آنها برخی از کاسبان هستند که بدون ترس یا نگرانی به این کار مشغولند. اغلب معتادان یا افراد سابقه دار از ...
زن اسیدپاش در دادگاه: پول پرداخت دیه را ندارم
مأموران و بررسی های اولیه مشخص شد که زن جوانی روی صورت خواهر شوهرش اسید پاشیده و قسمتی از پای خودش نیز سوخته است. وقتی زن جوان تحت بازجویی قرارگرفت منکر اسیدپاشی شد. اما دختر جوان بعد از بهبودی نسبی به مأموران گفت: شب حادثه به خانه برادرم رفته بودم و به اصرار همسرش شب آنجا ماندم. صبح زود برادرم به سرکار رفت و من در اتاق خواب و بیدار بودم که ناگهان یک نفر شالی دور گردنم انداخت و می خواست مرا خفه ...
قتل فجیع پدر و خواهر ناتنی توسط دخترجوان و نامزدش / 6 دلیل برای اثبات در قتل خانوادگی
دکتر ببرد. اما یکباره منصرف شدم. شهرام می خواست به خانه اش برگردد .او از من خواست تا پدرم را ملاقات کند .اما زن دوم پدرم گفت خانه مرتب نیست و بهتر است نامزدم به آنجا نرود .همان موقع آیفون در را زدند و یک نفر گفت که با پدرم کار دارد .به همین خاطر شهرام خداحافظی کرد و از خانه ما بیرون رفت. پدرم وقتی مقابل در می رفت به من گفت چون خانه خودشان مرتب نیست در واحد همکف را که متعلق به من بود باز بگذارم تا ...
سوء ظن خیانت در سومین ازدواج!
از خاطر ببرم اما پدرم بعد از تحقیق مقدماتی درباره وضعیت اجتماعی و خانوادگی آن ها به شدت با این ازدواج مخالفت کرد چرا که معتقد بود طاهره خانواده آشفته ای دارد و دختری سر به راه نیست اما من که به خودسری عادت کرده بودم نصیحت های پدرم را نادیده گرفتم و آن ها را مجبور کردم به خواستگاری بروند. خلاصه چند روز بعد من و طاهره درحالی پای سفره عقد نشستیم که حدود یک ماه بعد از این ماجرا متوجه رفت و آمدهای ...
زعفران های مرد تاجر رنگ خون گرفت / آغاز شمارش معکوس برای اعدام قاتل
همسایگی خانه یک پیرمرد ثروتمند که تاجر بود زندگی می کردم می دانستم بیشتر اوقات در خانه اش تنها زندگی می کند و اموال با ارزش زیادی در خانه اش دارد به همین خاطر وسوسه شدم و نقشه سرقت از خانه اش را طراحی کردم. روز حادثه از طریق دیوار حیاط وارد خانه او شدم، وقتی پیرمرد مرا دید شروع به سروصدا کرد من هم از ترس جلوی دهانش را گرفتم و با هم درگیر شدیم بعد هم دست و پای او را بستم و داخل انداختم ...
جوان تهرانی از جنون سرعت دویدن دزد خیابانی شد ! / 2 کیلو انار بدبختم کرد + فیلم گفتگو
آوردم هم چنین پدرم مرا کتک می زد و مادرم طلاق گرفت. من عاشق بودم اما بعد از چندسال با اذیت های پدرم از این کار هم بیرون آمدم و دیگر به خانه نرفتم، چندماه پیش یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد که دزدی بیشتر از پول حلال درآمد دارد، همان دوستم از طریق دزدی زندگی خوبی دارد و حتی دندان هایش را کامپوزیت کرده است اما من دوست نداشتم مردم مرا نفرین کنند. وی افزود: پدرم نمی داند دستگیر شدم، او می ...
ساسان با حرف هایش مرا فریب داد/ اصلا نفهمیدم چی شد وقتی به هوش آمد به من تجاوز کرده بود!
فیلم نیست، شاید به من دروغ گفته بود که فیلم گرفته است. من دروغ نمی گویم، ساسان اول به من وعده ازدواج داد بعد تهدید کرد و حالا می گوید از من شکایت می کند ولی خودش قبول دارد با من رابطه داشته، حرفش این است که به زور نبوده در حالی که واقعاً به زور بود؛ من بیهوش بودم. خانواده ام در شهرستان هستند. من در تهران هستم و درس می خوانم، آنها نمی دانند چه شده است. من هم تصمیم ندارم بگویم چون پدرم خیلی ناراحت می شود، آبرویم می رود. قصد ندارم چیزی بگویم. البته تحمل این شرایط برایم سخت است، باید از یک روانشناس کمک بگیرم. ...
ورود به دنیا ی سارقان برا ی پولدار شدن یک شبه
، وسوسه شدم که من هم زود پولدار شوم و به آرزوهایم برسم. به آرزوهایت رسیدی؟! نه، من خیلی بدشانس هستم و معمولاً در اولین سرقت به دام می افتم یا شناسایی می شوم. هر زمانی از زندان بیرون آمدم و بعد از مدتی تصمیم گرفتم موبایل قاپی کنم در اولین سرقت دستگیر شدم. البته فکر می کنم خدا مرا دوست دارد، چون همیشه به خاطر سرقت عذاب وجدان دارم و دلم برای مالباخته می سوزد، به همین خاطر زود دستگیر می شوم ...
میلاد هوای شما را دارد
فارغ شدم. سال چهارم دبیرستان بودم که معلم مدرسه زنگ خطر تحصیلی مرا برای پدرم به صدا در آورد اما پدرم به جای برخورد شدید با من خیلی دوستانه گفت هر دو را در کنار هم ادامه بده تا برای جامعه مفیدتر و کارآمدتر باشی. همین توصیه و نصیحت پدر کافی بود تا عزمم را برای قبولی در دانشگاه جزم کنم و با رتبه 5 هزار وارد دانشگاه روزانه مازندران شوم. البته او قبل از اینکه سال 92 وارد دانشگاه شود، فعالیت ...
افشای راز جسد زن جوان زیر چادر عروس!
شصت پاهایش را به هم بچسبانم اما کش مو بزرگ بود و به ناچار یک تکه پارچه بریدم و شصت پاهایش را به هم بستم و در ادامه روی کاغذ یک یادداشت گذاشته و همراه پسرم از خانه خارج شدم. مردی که همسرش را به شکلی وحشتناک به قتل رساند در رابطه با علت این جنایت گفت: شنیده بودم که همسرم قصد ازدواج دارد اما او حرفی نمی زد تا اینکه آخرین بار که به خانه ام آمده بود شنیدم که همسرم تلفنی با خواهرش و در مورد ...
راز زن خائن 22 ساله در قتل شوهر 41 ساله اش
را بی گناه جلوه دهد درباره چگونگی مرگ همسرش گفت: من دختر نوجوانی بودم که با محمد ازدواج کردم ولی از همان روزهای اول زندگی با هم اختلاف داشتیم، با آن که دو فرزندم نیز به دنیا آمدند ولی تاثیری در بروز اختلافات بین ما نداشت چرا که او مدام مشروبات الکلی مصرف می کرد و مرا کتک می زدحتی وقتی از منزل بیرون می رفت مرا در خانه زندانی می کرد. با این اظهارات دیگر تردیدی وجود نداشت که مرد 41 ساله ...
ماجرای آدم ربایی 5 میلیارد و 100 میلیونی
ها را تقسیم کنید؟ نصف نصف. پولش را بعد از فروش تقسیم بر دو کنیم. سابقه داری؟ سابقه دارم، یک سابقه سرقت موتورسیکلت دارم و یک سابقه مواد مخدر. به گزارش مردم فردا ،او گفت من صاحب یک کارخانه صنایع چوبی هستم؛ حدود ساعت 7 عصر روز گذشته زمانی که از منطقه مرتضی گرد تهران سوار بر خودرو پژو 206 خودم شدم تا به خانه بروم، در کنار خیابان دو مرد را دیدم که با اشاره ...
آه، چندی ست شعرهایم را جز برای خودم نمی خوانم
بیا کز دستچین لاله کنم تکیه گاه تو آئینه سازمت همه چشمه سارها وز چشم آهوان بنوازم نگاه تو بعد از نوای خواجه شیراز شهریار دل بسته ام به ناله سیم سه گاه تو *********************************** هوشنگ ابتهاج نگاهت می کنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد چه خواهش ها درین خاموشیِ ...
۞ نکته آموزشی:
چشمانم می آید که او دچار زجر تنفسی شده بود و نمی توانم بخوابم. من همیشه و همه وقت به یاد او هستم. دکتر محمدی با بغض می گوید: عزیز خود را به خاطر سوگند پزشکی که خورده بود، در راه نجات بیماران از دست دادم و با اینکه بسیار غمگین بودم به خاطر سوگند پزشکی و تعهدی که داشتم، چهار روزی پس از شهادت همسرم بر سر کار حاضر شدم. وی درخصوص ویژگی های برجسته همسرش بیان کرد: نه تنها بنده بلکه ...
مردی در شهر ری که با جسد زندگی میکند !! + تصاویر وحشتناک
، اما سرانجام اعتراف کرد که آن ها را با کمک خواهرش گول زده و به خانه وحشت کشیده است. اواخر آذر ماه سال 99 خانواده زنی به نام میترا با مراجعه به پلیس از گم شدن او خبر دادند. بررسی های پلیس نشان می داد زن 49 ساله به مواد مخدر اعتیاد دارد و در روز های گذشته با پسر جوانی به نام سروش در ارتباط بوده است. هشتم دی سروش شناسایی و دستگیر شد و در همان بازجویی های اولیه اعتراف کرد ...