روایت رشادت های باورنکردنی غواصان کربلای 4 در روایت حبیب
سایر منابع:
سایر خبرها
جان فدا| واکنش حاج قاسم به ازدواج دوباره یک همسر شهید
...> آنچه خواهید خواند روایت سارا عجمی همسر شهید محمود نریمانی است. او خاطره دیدار مهمان شدن حاج قاسم سلیمانی را در خانه شان این گونه روایت می کند: روز 7 فروردین سال 98 آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می زد ...
یادگاری شهید سلیمانی در آخرین پرواز/ حاج قاسم برات شهادتش را چگونه گرفت؟
...> آخرین سالی که حاج قاسم به حرم حضرت رقیه سلام الله علیها آمد، شب 23 ماه رمضان بود. بچه ها گفتند که حاجی کارت دارد. ما آن موقع در حال توزیع سحری بودیم. رفتم سمت حاج قاسم و سلام و احوالپرسی کردم. بعد حاج قاسم گفت: هر وقت برنامه و توزیع سحری تمام شد، جایی نرو. می خواهم یک احیا برایمان بگیری. حاج قاسم آخرین شب قدر را چگونه سپری کرد؟ حاج قاسم وقتی مشغول دعا و ذکر بود، علاقه داشت ...
جان فدا| روایت اشک های بی امان و لبخندی که هنوز دل می بَرد
دستم برنمی آمد. گوشه گوشه این موزه و ماکت ساخته شده از عملیات کربلای 5 بوی حاج قاسم را می داد، کاش حاجی خودش اینجا بود و جای جای موزه را نشانمان می داد و با صدایش آراممان می کرد. دل های بیقراری که در بیت الزهرای حاج قاسم آرام گرفت شب جمعه کرمان باشی و دهه فاطمیه هم باشد بی شک یکی از مقصدهایت می شود بیت الزهرا، خانه ای که اشک های سردار را به چشم دیده بود و مادر پهلو ...
خاطره یک قاری قرآن از بخشش حاج قاسم / 260 شهید قاری استان تهران شناسایی شدند
عاطفی خود با شهید سلیمانی پرداخت و با بیان اینکه رفتار محبت آمیز حاج قاسم باعث شده بود من هرگاه به مرخصی بروم با غیبت به لشکر بازگردم، گفت: پایان دوره سربازی من بود و هم خدمتی هایم همه مرخص شدند و من متوجه شدم حاج قاسم هشت ماه برایم اضافه خدمت رد کرده است و وقتی به او گله مند شدم دستور دادند همه اضافه خدمت هایم بخاطر فعالیت های قرآنی بخشیده شود. این قاری قرآن افزود: خدمت سربازی من در لشکر ...
خاطره گویی عبدالصمد مرزوقی از سردار دلها در آیین یادواره سوره های سرخ
20 روز مرخصی(تشویقی) بروند برگه ای را با دو امضای من و خودشان برای سهولت امر داده بودند. وی ادامه داد: من مرخصی کم می رفتم اما غیبت زیاد داشتم به طوری که وقتی همه ی دوستان و همشهری های من خدمتشان تموم شد من 8 ماه از خدمتم مانده بود.چون سبک قرائتم به سبک مورد علاقه حاج قاسم یعنی سعید مسلم بود بنابراین برای تمامی مراسمات استانی قرائت قران با من بود سردار نیز به خاطر فعالیتهای قرآنیم در ...
ماجرای فرزند شهیدی که هدیه حاج قاسم را پس داد + تصاویر
...> همسر من دو سال و چند ماه پس از شهادت پیکرش از سوریه برگشت و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. جالب است بگویم همسرم روز 17 دی 97 به خاک سپرده شد. با خودم فکر می کنم شاید سردار می دانسته روز تدفین او همزمان می شود با روز تدفین شهید بریری. وقتی حاج قاسم شهید شد من جایی بودم که دسترسی به تلویزیون نداشتم؛ خبر شهادت حاج قاسم را به من پیامک کردند؛ وقتی خبر را خواندم وارد شبکه های اجتماعی شدم و ...
وقتی حاج قاسم حواسش به همه جا هست!
قاسم می خواهد بیاید اطلاع می دهم شما هم بیایید. همین که رفتم پایین دیدم سردار قرار است همان موقع تشریف بیاورد. از مادرم خواستم سریع بچه ها را بیاورد. خب خیلی دوست داشتم بچه هایم خصوصا بعد از شهادت پدرشان حاج قاسم را ببینند. او مرد بزرگی بود که دیدنش خانواده شهدای مدافع حرم را آرام می کرد. با آمدن سردار همه بچه های شهدا کوچک و بزرگ دویدند سمت حاج قاسم و انگار او را سال ها را ...
همراهان بهشتی حاج قاسم| افتخار می کنم پدرم همسفر شهید سلیمانی شد/ حاج قاسم تا ابد زنده است
. از پسرش درباره روز شهادت پدرش پرسیدیم؛ یاد خاطره ای از مادرش افتاد که برایش گفته بود که پدرش نیمه شبِ قبل از مراسم تشییع با هیجان از خواب بیدار می شود و او برایش لیوانی آب می برد تا به آرامش برسد. مادر حدس می زند که پدر خواب خاصی دیده، پدر آن را تایید می کند اما اصرارهای مادر مبنی بر تعریف خواب بی نتیجه می ماند. فرزنده شهید قریه میرزایی ادامه می دهد: مادرم می گفت آن صبح سرد ...
جان فدا| روایت خبرنگار فارس از دیدار با حاج قاسم/ با بغض رفتیم، با خنده آمدیم
اکبر پهلوانی، اینجا بود که حاج قاسم آنها را شناخت و جویای احوال پدربزرگ شد و از آنها خواست، سلامش را به همرزمش برسانند . بچه ها که خودشان را معرفی می کردند و نام رسانه شان را می آوردند، حاج قاسم درباره بعضی از رسانه ها و مدیران آنها مطالبی می گفت که نشان می داد با وجود آنکه سال ها از مسؤولیت در کرمان دور بوده اما هنوز به خوبی اطلاعات رسانه ها و اهالی رسانه کرمان را به خاطر داشت. ...
حاج قاسم شدن اراده میخواهد؛ آمپول نیست که بشود تزریق کرد و الگو شد+صوت
در چنین فضا و شرایطی حاج قاسم بعد از نماز عصر به لشکر فجر بچه های فارس آمد و شروع کرد به داداری و آرامش دادن به بقیه و میگفت، این قطعا یک امتحان بود و پیروزی به دنبال دارد. وی به قدرت تحلیل عجیب و عالی حاج قاسم هم اشاره ای کرد و در ادامه خاطره اش از عملیات کربلای 4 گفت:در زمانی که همه دلسرد شده و بچه های غواص و پیکر شهدا جا مانده بود و بسیاری از رفقا مجروح شده بودند سردار سلیمانی واقعا ...
جان فدا| سردار دلها به روایت یک فرزند شهید/ از تلاش بی وقفه فرمانده برای تحقق ظهور تا بی قراری یاران اهل ...
فروغ شد. حاج قاسم و یک درخواست رندانه برای مادرش وی در ادامه خاطرنشان کرد: روزی که مادر حاج قاسم به رحمت خدا رفت، سردار با من تماس گرفت گفت سید کجایی؟ گفتم در مسیر قنات ملک، دارم به سمت شما می آیم. گفت بیا برنامه ریزی کنیم برای مراسم سوم مادر، بنده مجری مراسم شدم، روز بزرگداشت مادر ایشان چهره ها و شخصیت های زیادی از جمله سردار جعفری، آقایان قالیباف، حکیم و جهاد مغنیه(پسر شهید ...
روزی که همه فکر کردند سردار سلیمانی شهید شد/ ماجرای مجروح شدن حاج قاسم
بیهوش شده بود و آنها در تاریکی شب خیال می کردند شهید شده است. دوشکایی که حاجی را زد، صد برابرش در هر نقطه شلیک می شد. بچه ها رفتند و ایشان رابا برانکار آوردند. رفتم بالای سرش، دستم را روی پیشانی حاجی گذاشتم دیدم گرم است. دستشان کامل منهدم و رها شده بود. خونریزی زیاد بود و ترکش به سینه حاج قاسم اصابت کرده بود. ...
سومین سالگرد شهید سلیمانی شبی خاطره انگیز شد؛ روایت حبیب ادامه دارد...
البیت (ع) از یکم تا هفتم دیماه 1401میزبان دومین رویداد ملی کاروان هنری روایت حبیب بود و آیین پایانی این برنامه نیز با عنوان شب خاطره در تالار حافظ با ادای احترام به روح ملکوتی سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی برگزار شد؛ خاطرنشان می گردد؛ پنجشنبه یکم دیماه جاری سفیر روایت حبیب و حبیبانه به ترتیب در شهرستان خرامه و خوابگاه دختران شهید باهنر دانشگاه فرهنگیان بود که برنامه سفیر روایت حبیب ...
جان فدا| گفتگو با همرزم شهید سلیمانی در حلب/حاج قاسم گفت سلام مرا به اراکی ها برسان
خبرگزاری فارس ریحانه جلالی ؛ صبح سرد زمستانی بود که با صدای پیامک تلفن همراه از خواب بیدار شدم، خبر به اندازه ای تلخ و باورنکردنی بود که صدای طپش قبلم گوش هایم را به شدت آزار می داد. آنجا ژنرال پر کشیده بود و اینجا قلب من در گنگی خواب و بیدار چشمانم، آرزو می کرد خبر کذب باشد. حاج قاسم آسمانی شد در دل سیاهی شب در اوج آسمان ایرانم تسلیت خبر در دستانم می لرزید و خون در رگ هایم ...
وقتی ضدانقلاب رزمندگان خوابیده در مسجد را به رگبار می بست
را در کانال ها عبور می کردند تا در دید نباشند. در دژ، سنگرهای کوتاهی احداث شده بود که بچه ها مجبور بودند تا به صورت نشسته حرکت کنند یا نماز بخوانند. آفت این مکان، خمپاره 60 عراقی ها بود. بعدها، به علت شهادت رزمندگان، این مکان از کاسه: به محراب تغییر نام داد. هر شب موقع برگشت از مأموریت، در سنگر پیرمرد باصفایی به نام پیربابا با پذیرایی صلواتی، خستگی را از تن ما برمی داشت. بعد از حدود یک ماه، با نیروهای گردان به خرمشهر رفتیم و کار حمل مهمات در عملیات مهمی را ادامه می دادیم که والفجر 8 نام گرفت. ...
همراهان بهشتی حاج قاسم| افتخار می کنم پدرم همسفر شهید سلیمانی شد/ حاج قاسم تا ابد زنده است
خبرگزاری فارس استان کرمان: تشییع تاریخی حاج قاسم در کرمان ابعادی دارد به وسعت دریاها، صحنه هایی دارد که باید برای هر کدام از آنها باید ساعت ها نوشت. یکی از پرده های این تشییع شهدایی هستند که در سیل جمعیت عاشقان سردار دل ها آسمانی شدند و امروز بازماندگانشان در پاسخ به این سوال که این داغ با دل های شما چه کرد می گویند: فدای یک تار موی حاج قاسم! برای نمونه پای صحبت های خانواده یکی از شه ...
مراسم افتتاحیه اردوی طلایه داران مقاومت در کرمان برگزار شد
روشن نیست و پنهان است. امام جمعه کرمان اضافه کرد: اصل دوم این است که بر اساس گفته روانشناسان بچه ها از کودکی سه گروه هستند؛ یک گروه فرمانده، یک گروه فرمان پذیر و یک گروه نه فرمانده و نه فرمان پذیر. وی با بیان اینکه شهید سلیمانی از کودکی فرمانده بود، گفت: در دوران دبستان حاج قاسم با برادر خود با هم در مدرسه درس می خواندند؛ برادر ایشان می گوید که زمانی که به خانه می رسیدیم من ...
جان فدا| حاج قاسم با قلبش با مردم صحبت می کرد
با وهابی ها داشتیم و بعد از گزارش، حاج قاسم گفت "حواستان باشد اینجا یک معرکه ایرانی نباشد و فقط فکر مردم باشید" و آنجا هم در دل میدان معرکه به فکر مردم بود. حاج قاسم محصول انقلاب اسلامی و مکتب امام است سردار محمدعلی شیخی از مدافعان حریم اهل بیت و همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی، دیگر خاطره گوی این برنامه با اشاره به اینکه همه بدانیم حاج قاسم محصول انقلاب اسلامی و مکتب امام است ...
احوالپرسی جالب حاج قاسم با یک بچه 5 ساله!
گویی با یک مرد بالغ همکلام شده. سریع جلو رفتم و با همان حس هیجانی که در درونم ایجاد شده بود، او را دیدم. سردار یا الله گفت و همان جلوی در ایستاد. گفتم: بیایید داخل. حاج قاسم گفت: اختیار با شماست اگر اجازه دهید. خندیدم و گفتم تا اینجا به اختیار خودتان آمدید از اینجا به بعد به اختیار من بیایید. تعارفش کردم به سمت تنها صندلی اتاق که بنشیند. شهید مدافع حرم سید صادق حسینی حاج ...
حبیبانه در مدرسه شاکرین شیراز/ روایت روزهای اسارت به دست داعش!
.... می دانم مشکلاتی در زندگی داریم، تحریم هست، کم کاری و بی توجهی وجود دارد ولی نعمت های که خدا به میمنت خون شهدا به کشورمان عطا کرده را فراموش نکنیم. وی در ادامه از اماجرای اسارتشان و درنهایت آزادی خود و دوستانش اینگونه گفت: بعد از آن شب هیچ گروه جلادی برای کشتن ما نیامدند. 6 ماه تمام در نقاط مختلف ما را نگه داشتند و مثل قبل کتک می زدند اما هیچ خبری از جلادها نشد. سرانجام پس از این مدت ...
شجاعت شهید ملکی در مواجهه با بمباران های جنگ/ مراقبت شهید برای حفظ حرمت مجالس اهل بیت (ع)
او و چند نفر از بچه ها رفته بودیم؛ رسول اسدی را از پادگان بیاوریم. میان راه، موتورسواری، مزاحم دختری شده بود که در حال گذر از خیابان بود. محمد جلو رفت و تذکر داد ولی کار به اینجا ختم نشد و درگیری شروع شد. انگشت رسول اسدی در این درگیری شکست؛ یادش بخیر. دستت را از جیبت دربیاور هیچ وقت این خاطره از یادم نمی رود. ایام ماه محرم بود و من داخل مسجد و میان دسته عزاداری مسجد، مداحی ...
ارادت شهید مدافع امنیت به حاج قاسم
...، من مدام گریه می کردم و ایشان به من می گفتند که گریه ندارد، شهادت است، زمان گذشت تا اینکه چهلمین روز شهادتش مصادف با سومین سالگرد حاج قاسم شد. وی در ادامه گفت: واقعا دوست داشتم حاج قاسم امروز زنده بود و برای فرزندانم پدری می کرد، چون زیاد شنیدم که ایشان برای بچه های شهدا پدری می کنند. من هم ناامید نیستم و مطمئنم که دست محبت ایشان روی سر بچه های من هم کشیده خواهد شد. همسر ...
مراسم گرامیداشت شهدای عملیات کربلای 4 در کانون منتظران ظهور کازرون برگزار شد
: رزمندگان اسلام در این عملیات جانانه و فداکارانه مقابل آماج حملات سنگین و حجم گسترده آتش توپخانه دشمن ایستادگی کردند و به همین دلیل از شهدای غواص به عنوان مظلوم ترین شهدای جنگ تحمیلی یاد می شود. شفیعی تصریح کرد: در این مراسم معنوی رزمندگان دوران دفاع مقدس و همرزمان شهدای عملیات کربلای چهار به خاطره گویی در وصف رشادت ها و دلیرمردی های رزمندگان در راستای این عملیات پرداختند. وی ...
جان فدا| اشک های مرد ژولیده و خوش قلبی سردار دل ها
با شهید سلیمانی آشنا شد و با وی ارتباط گرفت و مسؤول گردان شد و در شکل گیری تیپ ثارالله کمک کرد و سال ها در کنار ایشان کار می کرد. وی در بخش دیگری از سخنان خود به ذکر خاطره ای از شهید سید جواد حسینی به نقل از یکی از دوستان شهید پرداخت و اظهار داشت: این فرد تعریف می کرد، در یکی از ماموریت ها به همراه حاج قاسم و شهید حسینی برای از بین بردن ناامنی های جنوب استان کرمان در دهه 70 در سپاه ...
بزرگداشت شهدای گردان یا زهرا (س) در قم
طباخ زاده از شهدای گردان حضرت معصومه (س) لشکر 17 با اهدای تابلوفرش تصویر این دو شهید والامقام تجلیل شدند. در پایان، آئین عزاداری و سینه زنی به مناسبت شب شهادت حضرت زهرا (س) و گرامیداشت یاد و خاطره سومین سالگرد شهادت سردار شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس با نوای حاج سید مهدی میرداماد برگزار شد. به گفته محمد بیطرفان جانشین گردان یا زهرا (س)، این گردان در اول خرداد سال 1366 با ...
ماجرای انگشتری که حاج قاسم به فرزند شهید هدیه کرد
وجود ازدحام جمعیت متاسفانه نتواستم ایشان را ملاقات کنم. وی افزود: پس از آن تماسی که با حاج آقا قناعتی داشتم متوجه شدم حاج قاسم برای عیادت آیت الله ایمانی به منزلشان رفتند. برای دیدار حاج قاسم به منزل آیت الله ایمانی رفتم و ایشان یک انگشتر به عنوان هدیه به پسرم تقدیم کردند. شیبانی در پایان گفت: در یک جمله حرف دلم را به حاج قاسم و همه شهدا و همچنین شهید خودم می گویم: شرمنده ایم که نتوانستیم به وصایای شما سردار شهید حاج قاسم سلیمانی عمل کنیم. ان شالله بتوانیم در ادامه راه شهدا تکالیفی که بر عهده ما گذاشتند را به دیده منت اجرا کنیم. انتهای پیام/ ...
کتاب داستان های کودکانه درباره حاج قاسم رونمایی شد
باشد و ما باید پرچمش را زنده نگه داریم. جرأت نوشتن درباره حاج قاسم را نداشتم محمد خسروی راد، نویسنده کتاب سیب آخر نیز در سخنانی در این برنامه عنوان کرد: حدود 32 الی 33 سال است که در عرصه نوشتن فعالیت دارم و 36 الی37 کتاب هم نوشتم که در بین آنها هم حدود 26 عنوان برای بزرگسالان است. جایی که کار خیلی سخت می شود، جایی است که می خواهیم برای بچه ها بنویسیم. باید زبانشان را بلد باشیم ...
حساسیت شهدا به یک نام
رهگذران چای می ریزند بانوای روضه ای که شهر را سوگوار حضرت مادر کرده، ریزریز اشک می ریزند یا چهره شان لباس حزن می پوشد. یکی از جوان ها پیکسل حاج قاسم روی پیراهنش چسبانده. انقدر ریز و ظریف است که انگار دلش می خواسته فقط خودش متوجه آن شود و دنبال نمایش نیست. فقط از فاصله نزدیک می توان آن را دید. دوستی که آمده به او سر بزند، به شوخی می گوید: نه به اون لمینت دندونات نه این پیکسل... هر دو لبخندی ...