سایر منابع:
سایر خبرها
زن خائن: برادر شوهرم بارها تا صبح به من تجاوز کرد
خونه بیرون زد و من موندم و محمود . از ترس اینقدر گریه کردم که چشمام نمی دید دو تا قرص خواب آور با هم خوردم و رفتم تو اتاق رو تختم خوابیدم. تمام وجودم پر از استرس و ترس بود ،نمی دونستم می خواد چه اتفاقی بیفته ! اگر محمود ماجرا را برای فربد تعریف کنه چی باید جواب بدم ،با خودم کلنجار می رفتم که یهو احساس کردم یه نفر از پشت بغلم کرد جوری که دست و پام رو تو بدنش قفل کرد. هر چی تلاش کردم که خودم رو رها کنم بی فایده بود ،محمود با نقطه ضعفی که از من گرفته بود یه فکر شیطانی داشت و اون شب تا صبح چندین بار به من تجاوز کرد. ...
رمضان از نگاه مهمان های کوچک خدا/ 30 هزار روزه دار از نسلی که می گفتند دین دار نیستند!
یعنی این رو نمی دونی؟ نباید آب بخوری حتی اگه گرم باشه روزه با همین چیزاش قشنگه! حاضرم هرچی ثواب تو کل عمرم کردم بدهم تا امام زمان ظهور عج کند برای مصاحبه مهمان جمع چندنفر از روزه دارهای کوچک خدا که همکلاسی نیز هستند می شوم و می پرسم کی امسال روزه گرفته؟ دست هایشان را بالا می برند و کنار گوشم جیغ می زنند مااااا.... قول می دهم با همه شان مصاحبه کنم. اما این که اول پای حرف های کدام ...
شهید برونسی، چطور از دست این زن فرار کرد؟
بودم که به تمسخر گفت: بچه دهاتی! سر عقل اومدی یا نه؟ جوابش را ندادم. کفری تر ادامه داد: انگار دوست داری برگردی ویلا؟ عرق پیشانی ام را با سر آستین گرفتم. حقیقتا توی آن لحظه خدا و امام زمان (عج) کمکم می کردند که خودم را نمی باختم. خاطرجمع و مطمئن گفتم: این هیجده تا توالت که سهله جناب سرگرد، اگه سطل بدی دستم و بگی همه این کثافت ها رو خالی کن تو بشکه، بعد که خالی کردی تو بشکه، ببر بریز توی بیابون و تا ...
آرزوی روزه دار کوچک برای اقتدا به رهبر!/ نماز عیدفطر و اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل ما
عیدفطر بپرسم. خودش همه چیز را مو به مو برایم می گوید: وقتی قرار شد دخترها جشن تکلیف شون رو کنار رهبر بگیرند من خیلی خوشحال بودم. اما تو قرعه کشی مدرسه اسم من در نیومد! خیلی ناراحت شدم، حتی تا همین چند روز پیش ناراحت بودم و همش می گفتم خداجون چرا نباید من می رفتم پیش رهبرم و مثل دخترهای دیگه پشتش نماز بخونم؟! تا اینکه بابام گفت سمانه ناراحت نباش امسال بعد از سه سال می توانیم بریم نماز عیدفطر رو پشت سر ...
تکان دهنده ترین خاطرات ایرانی ها از بی پولی منتشر شد
.... بی پول شدن در اثر بیماری های پرهزینه هم دل خیلی ها را خون کرده است: وقتی فهمیدم مادرم سرطان داره گفتم خیر سرمون بیمه داریم، تازه دیپلم گرفتم می رم سرکار خرجشو می دم. 3 سال بعد یه روز می خواستم برم قرصاشو بخرم لنگ پول بودم، دورمو نگاه کردم، تو خونه فقط چنتا فرش کهنه مونده بود، دیگه چیزی برای فروش نبود، کسی هم نمونده بود که ازش قرض بگیرم، فقیر شده بودم. این یکی البته خیلی ...
روایتی از خوان گسترده خالق برای مخلوق های 9 ساله/ با افتخار روزه اولی هستم!
چشمانی براق از خوشحالی و لپ هایی گل انداخته از ذوق چَشمی گفتم و رفتم خودکار بیاورم. با خودکاری آبی برگشتم و نام مبارک امام زمان مان را سعی کردم با خطی خوش روی دست های کوچولوش بنویسم. سرم را که بالا آوردم خودم را احاطه شده با تعدای از فرشته کوچولوهای جشن دیدم که همگی منتظر نوشتن یا مهدی بر دستانشان بودند. با دیدن این صحنه بار دیگر با تمام وجود حس کردم این جمله که "ما از کودکی ...
بازار بیمارِ مانتو و لباس/ تولیدکنندگان: طراح نداریم! فقط از مدل پر فروش کپی می کنیم
خود بود. البته نمی شد با یک فروشگاه تمام بازار را قضاوت کرد قصدم این بود که بیشتر مغازه ها را سر بزنم تا ببینم این موضوع تا چه حد صادق است. خانم! این مدل مانتوها را در شهرکرد پیدا نمی کنی در همین فکرها بودم که خودم را مقابل فروشگاه بعدی دیدم رنگ های قرمز و صورتی چشم هایم را خیره کرده بود داخل که شدم از سر و وضع فروشنده ها مشخص بود اینجا هم مثل مغازه قبلی است اما با ...
علی علیپور: پنالتی طارمی گل می شد 7تا به استقلال می زدیم / دوست دارم دوباره برای پرسپولیس بازی کنم
اولین گلم در دربی را زمان آقای برانکو و در اولین دربی درحالی که حدود 19 سال سن داشتم زدم که با توجه به سن و سالم فوق العاده بود. خدابیامرز هادی نوروزی سانتر کرد و من هم دروازه وحید طالب لو را باز کردم که هرگز آن را فراموش نخواهم کرد. و دومین دربی خاطره انگیزی که به یاد داری؟ همان دربی که 4 بر2 بردیم. هنوز هم وقتی به آن روز فکر می کنم با خودم می گویم اگر دوست خوبم مهدی طارمی که ...
جام های هفت سین
یادداشت نشریه تقاطع شماره 22 | فروشنده می گوید: ببر خانم! اینا رو تازه آوردم. قیمتشون یه کمی بالاست ولی خواهان زیاد داره. دوباره به جام های بلوری نگاه می کنم. پایه ی بلند و باریکی دارند با تزیین الماس های رنگی. جام را جلوی نور می گیرم، تلألو نور درون سنگ ها جلوه ی زیبایی دارد. خانمی که بغل دست من ایستاده می گوید: قشنگه. بخر. یه کمی گرونه، ولی تکه. می گویم: امسال برای اولین ...
غلامرضا فتح آبادی: 6 بازیکن استقلال گفتند ناصر حجازی نباشد بازی نمی کنیم؛ بازیکن تیم ملی بودم و همزمان ...
مثل پوتین و سقف منزلمان هم پدرم چون فوتبالیست شده بودم یادم است آنجا برای خانه های قدیمی برای گوسفند آویزان می کردند، جایی که طناب را بکشند و پوستش را بکشند و من توپ ها را آنجا آویزان می کرد و بعد توپهایی بود که تیوپ دار بود و سرتیوپ داشت و مثل توپهای الان نبود و من آنها را جوری گره می زدم، یادم است وقتی سرم را می زدم یک بار هم خون آمد و به این گره ها خورد. من تمرین می کردم و قلیچ خانی چیزی به من ...
اینجا دختران مهمان امام زمانند/ مهمان خوب خدا سلام، خوش آمدید
می رود اگر یک لیوان چای به من بدهی و او می گوید در استکان یک بار مصرف می ریزم و من که استفاده از لیوان یک بار مصرف را پیش بینی کرده بودم لیوان خودم را از کیفم در آورده و سمت او گرفته و گفتم لطفا در لیوان خودم بریزید و او هم استقبال می کند. لیوان چای به دست روی صندلی نشسته و از خانم پورشیر هم می خواهم مرا همراهی کند. رو به او کرده و می پرسم برنامه افطاری ساده ویژه دختران چطور طراحی شد ...
پاتک عراقی ها در جزیره مجنون
گفت: سید! همین طوری که ما غبطه می خوریم و میگیم ای کاش در عصر امام حسین (ع) زندگی می کردیم و از اصحاب اون حضرت بودیم. آدم های بعد از ما، غبطه می خورن که ای کاش تو عصر خمینی (ره) زندگی می کردن و با صدام می جنگیدن. ما باید قدر این نعمت رو بدونیم، این کم چیزی نیست. کد خبر 655730
کتک خوردن ستاره سادات قطبی از آقای مجری ! / خانم مجری از طلاقشان پرده برداشت !
امیرعلی بدم میاد،از توهم دلم گرفته،چرا درست نمیشه؟چرا باید ازش بترسم؟چراباید به همه دروغ بگم که همه چی عالیه؟خدایا خودت برام جبران کن.من این زندگی رو دوست ندارم .شاید باورتون نشه اما حسرت به دل موندم تو اون 8سال یکبار اسمم رو صدا کنه یا بهم بگه خانم یا عزیزم. سکوووت مطلق منو با کلمه های امیر علی میگم و یا کجایی صدا میکرد ...
حرف های توهین آمیز “خواننده عرب” به جورجینیا/ عکس
خواننده مشهور عرب سمیه الخشاب حرف های توهین آمیزی را به جورجینیا زد. به گزارش وقت صبح به نقل از فانیگما، وقتی که رونالدو از منچستر جدا و راهی عربستان شد، جورجینا هم زندگیش کاملا تغییر کرد. هم نوع پوشش و هم به وجود اومدن حاشیه هایی پیرامون رونالدو و صحبت های زنان مشهور عرب. یکی از این زنهای مشهور عرب که حسابی جورجینا رو زیر سوال برد که تو هرچی داری از رونالدو داری. ...
روایت دیدار اول
نمی گیرد؟ احتمالا کنسل شده که دیگر پیگیری نمی کنند و برخلاف اینکه همه برنامه های سه شنبه را کنسل کرده بودم، کم کم بی خیال شده بودم. یکشنبه بود که بالاخره اطلاع دادن هماهنگ شده است، قرار بود رأس ساعت 13:45 در محل مشخص شده باشیم تا وارد حسینیه امام خمینی(ره) شویم. می دانستم نمی توانم تلفن همراه و رکوردر با خودم ببرم و همین موضوع باعث شده تا کمی استرس بگیرم، چراکه خیلی از چیزهایی را که می ...
بزرگ ترین خط خورده تیم ملی: از کارم پشیمان نیستم!
گویند تنها هدف صابر از رفتن به والیبال کشورهای عربی پول بوده، درسته؟ به هر حال خواستم فضای جدیدی را تجربه کنم و موردی که می گویید هم شاید بی تاثیر نبوده است. * بحثی همه جا مطرح شد که 17 میلیارد گرفتی؛ خیلی از والیبال دوستان و مخاطبان خود ما به تو حق دادند که رفتی و به نوعی آینده ات را تامین کردی؛ نظر خودت چیست؟ ببینید ما دیگر به این دست حاشیه ها عادت کردیم. بحث قرارداد در همه ...
بلندای عطر مقلوبه خرم آبادی ها تا بیت المقدس/ این آش برای اسرائیل یک وجب روغن دارد
...، یکی از خانم ها با اشاره دست چندجا را نشان می دهد و می گوید: زود برو سفره های افطاری را آن جاهایی که گفتم پهن کن، الان مهمان ها می آیند و ما هنوز هیچ کاری نکردیم. وقتی فضای سازمان تبلیغات برای مقلوبه قدسی می شود سلام خانم مقدسی، طاعات قبول خسته نباشید، رویش را به سمتم برمی گرداند و با خوش رویی پاسخم را می دهد: سلام دخترم، خوش آمدی، نماز و روزه هایت قبول. تشکر می ...
پیراهنی برای مراد؛ آیینی زنانه برای حاجت خواهی در ماه رمضان
لیل این آئین همین طور سینه به سینه منتقل می شود و اکنون بعد از صدها سال هنوز رونق دارد. در شهر یزد زنان جوان برای بچه دار شدن و بخت گشایی این کیسه ها را می دوزند و برخی دیگر برای رفع مشکلات زندگی و مالی و داشتن حال خوب. اما این آئین تنها منتهی به دوختن کیسه نمی شود، برخی لباس می دوزند و برخی دیگر چادر برش می زنند. به همین دلیل تنوع دوخت در یزد محدود به یک کیسه نمی شود و هر ...
پشت پرده کشتی ایران با منصور برزگر/ "دستگاه تست دوپینگ جدیدی سوخت!"
.... من با همه آن ها مثل بچه های خودم تا کردم و برای من هیچ فرقی بین آن ها نبود. *جدیدی آمد گریه کرد که با حیدری کشتی نگیرد حرف زیاد است. اگر بخواهیم بگوییم حرف زیاد است. من یک کلمه فقط گفتم آقای جدیدی تو آمدی گریه کردی گفتی من با حیدری کشتی نگیرم. بابت آقای رسول خادم هم سال 1993 تمام شده بود که عباس جدیدی برود 100 تا و رسول خادم هم 90 تا بگیرد. من که مربی شدم گفتم نه عباس ...
بیوگرافی احمد سلو ( احمدرضا شهریاری )
ار نبودم رو صدای خندت حساس نبودم انقد اون چشمای تو خاص نبودن ناز نبودن بغل 2 سیزده فیک شوک مادر قهرمان متن این آهنگ تو قهرمان زندگیم شدی ببین شدی تاج سرم دلیل دلخوشیم شدی عزیز شدی واسه دلم بگو برن خبر بدن چشم و چراغم اومده ناجی قلبم با یه دنیا دلای عاش ...
عجیب ترین دروغ های بچه های ایرانی به خانواده ها چیست ؟
اینه که نوجوون بودم، یه هفته رفتم خونه ی دوستم و به مامان و بابام گفتم با مدرسه رفتم اردو. طبق معمول، شجاعت تکثیر می شود و بقیه با دیدن این اعتراف، جرات پیدا کردند. یک نفر از دروغی پرده برداشت که هنوز هم ادامه دارد: مامانم یه قاشق نقره خیلی شیک داشت که خیلی دوستش داشت. یادگاری بود. بچه بودیم و داداشم از مدرسه سرب دزدیده بود. قاشق رو گرفتیم رو شعله گاز و تو قاشق نقره سرب رو ذوب کردیم ...
نقشه سیاه جاری بی آبرو برای زن جوان
شهر زندگی می کرد. بی درنگ به یک تاکسی اینترنتی زنگ زدم وبه همراه او به نشانی مذکور رفتم. راننده میانسال رو به من کرد و گفت، اینجا محله خطرناکی است ولی من به ناچار نزد آن زن رفتم و دارو را گرفتم. آن روز بعد از مصرف دارو حالم بهتر شد ولی باز هم نفهمیدم چگونه در دام شیطانی یک دختر خیابانی افتاده ام تا این که دوباره برای تهیه دارو دچار مشکل شدم چرا که بهنوش در خارج از شهر به سر می برد. او به من تاکید ...
آزار و اذیت صدها ورزشکار زن
پیدا می کند. الی رایزمن دیگر ژیمناست قهرمان المپیک رو به دکتر ناصر کرده و گفت: لری حالا نوبت توست که به حرف من گوش کنی. جای ما در پشت میز عوض شده. ما حالا اینجاییم و صدای مان بلند است و بنا هم نداریم که برویم... لری، ببین که من اینجا هستم. دوباره توانمند شده ام. دیگر قربانی تو محسوب نمی شوم. من حالا یک نجات یافته و بازمانده آن ماجرا هستم، لری، تو حالا باید متوجه شده باشی که اون گروه از ...
شهید شهناز حاجی شاه /شهید شاخص سال 1402 و اولین بانوی شهید مقاومت خرمشهر
.... الان خیلی افسوس می خورم مادرم و برادرهایم پیکر شهناز را خاک کردند. خرمشهر طوری است که وقتی زمین را یک کمی می کنید، به آب می رسید. قبر را که کندند، ته آن مشمع پهن کردند که آب بالا نیاید. مامان می گویند موقعی که صورت جنازه را باز کردند، انگار که شهناز راحت خوابیده بود و کوچکترین نشانه اضطراب و ترسی در چهره او نبود. مامان خطاب به شهناز می گوید: دعا کن که در جنگ پیروز شویم، انقلاب پیروز ...
آغاز سیاه پوشی با پنج تومان انعام!
تو اون سالن نرفتم. دیگه خودم گرفتار شده بودم. افشار در پایان این گفتگو گفته است: این که من می خواهم سیاه بازی کار کنم، این نیم ساعت، سه ربع کار را به خاطر خودم نمی خواهم که لباس سیاه به تنم کنم. این هم امانتی است روی دوش ماست و هم اینکه از گذشته این سیاهی روی دست ماست. من می خواهم این سیاهی مطرح بشه. همه می دانند من برای کار کردن آتیشی ندارم. این کار مال من نیست. مال کسانی است که واقعا ...
مصلا در آغوش فرشتگان/ روایتی از نخستین ارتباط دخترانه رسمی با خدا
خبرگزاری فارس_تبریز؛ کتایون حمیدی: خانم شما معلمی یا مربی؟اصلا مال کدوم ناحیه ای؟ گردن کج کردم و گفتم: هیچ کدام! خبرنگارم . خُب پس چرا از این در وارد شدی؟ برو درب اصلی، این درها برای بچه هاست. دست از پا درازتر یک دور کامل مصلای اعظم امام خمینی(ره) را زدم و از در بزرگترها وارد شدم، خانمی جلوی در ایستاده بود و داشت کارت برای کادر اجرایی می داد، یکی را هم گردن من انداختند که مثلا کادر اجرایی هستم ...
مرد ورزشکار وقتی خیانت زنش را فهمید در بام تهران کشته شد / دختر جوان راز جنایت را فاش کرد
برترین ها کافه گردی لیندا کیانی با دوستای عجیبش | خانم بین دوستاش چه می درخشه مریم معصومی از بازیگری خداحافظی کرد | استوری مریم معصومی درباره شغل جدیدش همه را میخکوب کرد سورپرایز هنرمندان برای کتایون ریاحی | تولد عجیب کتایون ریاحی اشکش را درآورد کافه گردی فریبا نادری با دوستای عجیبش | خانم با این تیپ و رنگ موی بلوندش کل همه رو خوابوند پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین: به گزا ...