سایر منابع:
سایر خبرها
حسن روشن: فرصت قهرمانی در لیگ برای پرسپولیس فراهم شد / ساپینتو برای استقلال کوچک است
.... این یک اشتباه محض در کار سرمربیگری است. وقتی شما تیم تان برنده می شود باید کمترین تغییر را در آن ایجاد کنید که این نشان می دهد ساپینتو به درد تیم های کوچک می خورد. تیم هایی که هر دو، سه بازی در میان با یک برد هیجانی می شوند و نهایتاً سقوط نمی کنند. پیشکسوت باشگاه استقلال درباره حمله ساپینتو به داوران در پایان بازی توضیح داد: وقتی شنیدم ساپینتو گفته من رفتم به آنها گفتم ...
یک شهر بی قرار فرمانده
د می آورد و او را مشتاق تر، تا اینکه حرف تازه ای می زند اما به نقل از دوستانش: در زمان جنگ، یک سری لباس به جبهه می آمد که به آن پیراهن کره ای می گفتند. جنسش نازک بود و به کادر، فرمانده گردان، جانشین می دادند. بعد از برگزاری جلسه ای در قرارگاه، یکی از آقایان به حسین گفت یکی از این پیراهن کره ای ها را به ما هم بدهید. حاج حسین معتقد بود از هر چیزی به اندازه سهمیه باید استفاده شود نه بیشتر. ...
رفتار ترافیکی پرخطر سواره و پیاده نمی شناسد
...! کل کل کردن به چه قیمتی؟ نیکو 35 ساله 10 سال پیش تازه ماشین خریده بودم. پدرم سال ها راننده ماشین سنگین بود و برادرهایم هم هر دو پایه یک داشتند و همواره در رانندگی پرمدعا بودند. این ها را می گویم، چون تحلیل خودم از اتفاقی که تعریف خواهم کرد این است که ادعای اعضای خانواده روی من تأثیر گذاشته بود و گمان می کردم من هم باید از همین ابتدای رانندگی شبیه آن ها رانندگی کنم ...
بعضی از بازیکنان استقلال در دربی با غرور بازی می کردند!
به گزارش تازه نیوز، علیرضا اکبرپور در مورد دیدار استقلال مقابل پرسپولیس در دربی 100، اظهار داشت: همیشه گفتیم بازی دربی متفاوت است. شاید اگر استقلال قبل از دربی 6 گل نمی زد شرایط در دربی برایشان متفاوت تر بود. کمی احساس کردم بعضی از بازیکنان با غرور بازی می کنند اما این بازی جای غرور نبود. در دربی باید با تمام وجود بازی کنید چون حریف هم با تمام وجود بازی می کند و می خواهد هوادارانش شاد شوند. دربی ...
پرونده جام جم درباره فصل دوم روایت شهدای مدافع حرم: حکایت آن بچه زرنگ ها
داشتند هم پرداختیم. قصه بچه زرنگ بر اساس جمله حاج قاسم است که گفته بود اینها بچه زرنگ ها هستند که در قالب هویت دیگری وارد سوریه شدند و از حرم دفاع کردند. به طور کلی بچه زرنگ قصه اعزام این افراد است. در فصل تازه برای این که تغییراتی در برنامه بدهیم و در عین حال احترام شهدای فاطمیون را هم داشته باشیم، به زندگی پنج شهید افغانستانی و پنج شهید ایرانی پرداختیم. وی ادامه می دهد: در این ...
این سارق خوش اشتها فقط بنز می دزدید
صاحب ماشین داد. لحظاتی بعد آن ها خداحافظی کردند و عماد در تاریکی شب ناپدید شد. گفته بودم حرفه ای هستم؟ هنوز نیم ساعت از رفتن عماد نگذشته بود که صاحب بنز یادش آمد کیفش را داخل ماشین جا گذاشته. او به سرعت به پارکینگ برگشت تا کیفش را بردارد، اما به محض ورود به آنجا در جا خشکش زد. از ماشین گرانقیمت خبری نبود. آقای پزشک میانسال تازه متوجه شده بود چه کلاهی سرش رفته. او به سرعت خودش ...
ایران بسیاری از معادلات جهانی را می تواند تغییر دهد | از نظم تک قطبی به نظم چندجانبه می رویم
آقای سعود الفیصل، وزیر خارجه اسبق سعودی را چند ماه قبل از فوتش در جده دیدم. او گفت چرا شما رابطه تان با آمریکا را درست نمی کنید؟ گفتم شما ایده ای دارید؟ گفت یک زمانی ملک (شاید ملک عبد الله بود) بیماری ای داشت که باید عمل جراحی خیلی ویژه ای انجام می داد. رئیس جمهور وقت آمریکا آمده بود و مهمان ما بود. از او پرسید حالت چطور است؟ توضیح داد با چنین مشکلی مواجهم و حالا به دنبال درمان هستم. رئیس جمهور ...
واکنش فرمانده تیپ توپخانه به یک غذای لاکچری
گروه فرهنگی جهان نیوز : اردیبهشت سال 1364 تطبیق آتش توپخانه در یکی از ساختمان های شهر آبادان مستقر بود. صبحانه را خورده بودیم و داشتم گزارش اطلاعات دیدگاه را مطالعه می کردم که حاج حبیب (فرمانده تیپ) گفت محمد پاشو بریم یکسری به آتشبار ها بزنیم ببینیم چه خبر است. من که از همراهی حاج حبیب سیر نمی شدم یک چشم آبدار گفتم و آماده حرکت شدیم. به اتفاق حاجی سوار تویوتا وانت شدیم و به سمت خرمشهر راه افتادیم ...
جانی بت اوشانا کیست؟
وبسایت رجانیوز نوشت: شهید جانی بت اوشانا، سرباز تیپ 55 هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در شرق دجله در منطقه علمیاتی بدر به شهادت رسید. پیکر شهید در منطقه دشمن برجای ماند و این شهید عزیز مفقودالاثر شد. شهید اوشانا دیپلم ادبیات داشت و متولد و بزرگ شده محله کمالی مخصوص تهران است. شهید از نظر ایمان، اخلاق، درس و دانش، زبانزد دوست و آشنا بود. اواسط اسفند سال گذشته نیروهای تفحص پیکر ...
عزیز اکثریت
یکباره گفتم عکس پسر داییم اینجا چه می کند؟ متن زیر تصویر را که خواندم متوجه شدم پس از 38 سال جانی بازگشته است. با چشم های گریان خودم را معرفی کردم و گفتم که دختر عمه او هستم. وقتی به سربازی رفت و من ازدواج کردم خیلی کم او را می دیدیم. اما هربار که او را می دیدم به من می گفت که برای آزادی وطن مان درحال جنگ هستیم. دعا کن تا پیروز از این جنگ خارج شویم. خودم را هم پیشاپیش برای خاک وطن فدا کرد ...
شورای رقابت مرجع رسیدگی به مشکلات تاکسی های اینترنتی
بفرمایید؟ شجاعی: به هر صورت بازار خودروهای تاکسی های اینترنتی کاملا یک بازار انحصاری است چون دو تا فعلا ارائه دهنده خدمت ما بیشتر نداریم طبیعتا می تواند این بازار با چالش هایی مواجه بشود در قیمت گذاری و تعرفه هایی که انجام می دهند منتها شما توجه دارید که این تاکسی ها در واقع یک هماهنگ کننده اند در این بازار از یک طرف خدمت را راننده های تاکسی دارند ارائه می دهند و از طرف دیگر هم مسافرین و ...
تصویر قدیمی از حاج میرزا مهدی/ مجتهدی که به گفته پسرش نکته پرداز و بذله گو بود
محاضر آیت الله حاج سید محمد حجت کوهکمری و آیت الله حاج آقا حسین بروجردی طباطبایی بهره مند شده و بعد از فوت آقای والد به رشت مهاجرت کرده و مشغول خدمات دینی است. در تاریخ 1388 به نجف مشرف شده – با وی ملاقات نمودیم، مردی حکیم و کلامی و مطلع از اوضاع روز بود. زندگینامه آیت الله سید حسین نجفی میرزایی (ره) حاج سید حسین نجفی میرزایی ، فرزند حاج میرزا مهدی اعلی الله مقامه ...
کری خوانی جالب اسطوره استقلال برای پرسپولیس و سپاهان!
زیاری راضی هستم فوق العاده خوب قضاوت کرد. من به داور یک اعتراض هم نکردم. وقتی داور با آن قد و بالا به سمت من می آمدم می گفتم این حسین کاظمی و بچه های دیگر است که اعتراض می کنند برای این داور روی میز می زنم که چشم نخورد. باید به این داور بها داد. داوری که اینگونه فیزیک بدنی خوب دارد الحمدالله داوری ما در پوست اندازی دو سه مورد آسیب خورده ایم اما این آسیب را پای نبود کمک داور ویدیویی می گذارم. اگر ...
رایانه های کوانتومی جهان ما را متحول خواهند کرد
مطلقا هیچ چیز وجود نداشت؛ و من هم چنین مجذوب رویای اینشتین در مورد نظریه همه چیز، یک نظریه میدان یکپارچه بودم. باز هم چیزی حتی یک کتاب در مورد رویای بزرگ اینشتین نیافتم. با خود گفتم زمانی که در بزرگسالی به فیزیکدانی نظری تبدیل شوم در این زمینه مقاله خواهم نوشت. با این وجود، در کودکی می خواستم برای خود بنویسم. به کتابخانه می رفتم و به قدری ناامید بودم که چیزی برای خواندن نداشتم”. کاکو با ...
محقق ایرانی ساکن آمریکا: دولت باید خودش را از دو حوزه دانشگاه و صنعت بیرون بکشد
شروع به انجام کارهای پذیرش کردم و در این میان استاد دانشگاه بارسلونا هم خیلی کمک کرد. آنقدر سریع کارهای کاغذبازی را انجام داد که من خرداد وقت سفارت اسپانیا گرفتم؛ در حالی که فارغ التحصیل شده بودم، ولی هنوز مدرکم را نگرفته بودم و روزها پشت اتاق رئیس دانشگاه می ایستادم تا او را ببینم و امضای مدرکم را بگیرم تا آن را به سفارت بدهم. بالاخره این مراحل تمام شد و من شهریور همان سال بارسلونا بودم. در حالی که کنفر ...
رؤیای صادقه حاج حبیب با شهادت او و 4 همرزمش تعبیر شد
: مسئولان تان به شما نگفتند در منطقه سیگار نکشید؟ برای اینکه جوابی داده باشم گفتم: خود حاج حبیب (فرمانده تیپ 63) سیگاریه! با تعجب نگاه عمیقی کرد و چیزی نگفت. به مقرمان که رسیدیم از راننده تشکر کردم و پیاده شدم. دو نفر از بچه های دیده بان که جلوی سنگر ایستاده بودند بعد از سلام علیک گفتند: کریم مهم شدی ها! گفتم:، چون با تویوتا استیشن آمدم؟ گفتند: نه، چون راننده ت حاج حبیب کریمه... و زدند زیر خنده. من که ...
ماجرای توسل مادر یک سرباز شهید به سردار سلیمانی برای بخشش قاتل/ قلب محمدسعیدم راضی به یتیمی دخترک نبود
پورجعفری مخزن الاسرار حاج قاسم هم رفت و موقع رفتن از گلزار دوباره به حاج قاسم و شهدا گفت من به شما متوسل شدم، خودتان کمکم کنید. هوا گرگ و میش بود که فاطمه خانم به زندان رسید، بنده خدا را آوردند، شروع کرد به التماس، وقتی روی چهارپایه بود، جوری می لرزید که فکر می کردم به روی زمین می افتد، نگاهش کردم و گفتم وقتی بچه ام را می زدی باید فکر الان را می کردی، تا آخر عمر داغ جوانم را روی دلم گذاشتی ...
انتظار شهید همت از شریک زندگی خود/ ارزش امید به خداوند در نگاه شهید
...، آن را به یک بسیجی داد که کفش گیرش نیامده بود. می گفتم: آخر پسر، مثلاً تو فرمانده ای. کمی به خودت برس، اما انگار نه انگار. اصلاً به مسائل دنیا بی اعتنا بود... بعد از شهادتش هوش و حواسم سرجایش نبود. تا یک جا می نشستم، به روز هایی می رفتم که برایم حرف حرف می زد، می خندید یا شیطنت می کرد. یاد قناعت هایش می افتادم؛ به نان خشک و ماست چقدر علاقه داشت. همیشه یک ظرف داشت که در آن ...
قهرمان محله | باغ بهشت اینجاست | پدر فرمانده شوخ طبع خانه اش را وقف اهالی محله علی آباد کرد
خوب به خاطر می آورد: هرگز یادم نمی رود آن دفعه ای که حاج آقا دستواره جلو خانه مان آمد تا کلید خانه را به من بدهد. خیلی بیمار بود. گفت فاطمه خانم، این کلید را پیش خودت نگه دار و به کسی نده. کلید باغ بهشت اینجاست و حالا شما کلیددار آن هستید. گفتم حاج آقا، بلا دور باشد، سلامت باشید، انشاء الله برمی گردید. اما انگار خودشان می دانستند که وقت رفتن است و چند روز بعد خبر فوت ایشان را آوردند. در واقع، پدر ...
ببینید | بنی صدر از ابتدا خائن بود
دانشجویان مبارزه مسلمان خارج از کشور بودند. افرادی همچون علی فرزین، حسن جعفری، علی دانش منفرد، ابراهیم سنجقی و از طرف دولت موقت، آقای تهرانچی حضور داشت. من چون به عنوان کسی که روز 12 بهمن راننده حضرت امام بودم و در مدرسه علوی حضور داشتم، همه مرا می شناختند. وارد اتاق شدم و نشستم. گفتم شورای انقلاب مرا فرستاده که بیایم و در این سپاهی که می خواهید تشکیل بدهید عضو بشوم. روی کاغذی نوشتم سپاه پاسداران ...
بازخوانی روایت شنیدنی یک عکاس و خبرنگار از نخستین ساعات پس از واقعه طبس
خنده گفتم چه قوه تخیلی داری! گفت: حالا معلوم می شود. کمی جلوتر چند جیپ کوچک شبیه ماشین های برقی شهر بازی بود. به رنگ خاکی که از کارخانه استتار شده ساخته شده بودند و فقط دو نقطه چراغ معلوم بود. در عمرم چنین ماشین هایی ندیده بودم. هفت هشت تا موتور تریل هم به همان رنگ استتار شده فابریک بودند. چند حلقه عکس گرفتم، به افشردی گفتم سریع برگردیم. گفت: باید با فرمانده پاسگاه هم مصاحبه کنم. رفت با فرماند ...
استاد ناصر تکمیل همایون، نماد پیوند جامعه شناسی و تاریخ
آقای دکتر نراقی جلسه شان تمام شد، آمد به من گفت من می خواهم شما در بخش جامعه شناسی دانشسرای عالی با ما کار کنید. من گفتم اتفاقاً در دانشسرای عالی کتابدارم. نراقی گفت پس بسیار عالی، من می گویم که به بخش جامعه شناسی منتقل تان کنند تا بیایید با ما کار کنید. من هم بدم نمی آمد. در نتیجه، از مهر سال 1337 آسیستان (assistant) درس جامعه شناسی دکتر نراقی در دانشسرای عالی بودم و با دکتر نراقی شروع به کار کردم ...
نشستن ایسنا پای حرف های مفصل شمقدری!
، همه چیز به روال عادی خود برگردد، شب که شد همکاران ما نتوانستند همه کارها را انجام دهند و قرار شد روز دوم بیایند. بچه های حراست با یک رفتار کاملاً ناشیانه خانه سینما را پلمب کردند. من 11 شب از ماجرا مطلع شدم و بلافاصله تماس گرفتم و گفتم این کار شما اشتباه است. گفتند این یک کار اداری است تا فردا صبح که اینجا را تحویل دهیم. من هرچه به دوستان گفتم که برگردید و حتی شده شب را آنجا بخوابید ولی پلمب ...
زندگی سیاسی یک ادیب، گفت وگوی منتشر نشده با احمد سمیعی گیلانی
مقاله چاپ شده یا نه، می دیدم چاپ نشده. بعد دیگر مأیوس شدم و فکر کردم لابد این ها شایسته ندانسته اند که چاپ کنند. یک روز در خیابان لاله زار قدم می زدم، پسرعمویم را که سنش از من بالاتر بود دیدم که روزنامه ایران ما دستش بود و داشت مطالعه می کرد. من را که دید آمد جلو و تبریک گفت، گفتم برای چه؟ گفت مگر مقاله ات را ندیدی، از دیروز در روزنامه چاپ می شود. روزنامه را به من داد و من هم شماره قبل روزنامه را ...
یادداشت رسیده | تشکیل شورای عالی تربیت در انتظار وزیر منتخب
امامت خویش استفاده می کنند. با توجه به کلمه طیبه در کریمه 97 سوره نحل و تفسیر آن که در واقع شاه بیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز است می تواینم به مقصود حکیمانه رهبری از کلمه رشد در شعار سال برسیم که فرمایش ایشان رشد صرف مادی و مالی در اقتصاد نیست؛ بلکه در حقیقت رشید شدن اندیشه ضد تورمی و رشد طیب می باشد؛ یعنی کلمه رشد باید در قد و قواره نظام اسلامی دیده و دال شود؛ از همین رو پرور ...