موادفروش هوسران/ زن جوان در دام مرد شیاد افتاد!
سایر منابع:
سایر خبرها
همسرم خیلی بی غیرت است/ او خواسته های بی شرمانه ای از من دارد که از گفتنش شرم دارم!
سرگذشت غم انگیز زن جوان که خواسته های بی شرمانه همسرش از او منجر به هم آغوشی با دوستان ناباب شوهرش شده بود. بیشتر بخوانید: پسر خجالتی بودم تا با یک زن شوهردار دوست شدم /رابطه نامشروع با... مرگ مشکوک دختر 17 ساله در اتاق عمل این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده ...
کارگری همسر صاحبکارش را بخاطر سرقت طلا کشت و با تیغ،رگ او را هم برید/ چون او مرا شناخت چاره ای جز قتل ...
به دنبال طلاها گشتم که زن جوان محل طلاها را به من نشان داد، بسرعت طلاها را برداشتم و وقتی می خواستم از خانه خارج شوم ترسیدم که زن جوان با دیدن چهره ام مرا شناسایی کند و راز سرقتم لو برود، به همین خاطر با یک پتوی طوسی رنگ او را خفه کردم و در زمان خروج از خانه نگران بودم که شاید او زنده باشد به همین خاطر در خانه را بستم و با کاتر رگ دست راستش را بریدم و از خانه خارج شدم. وی افزود: بعد از قتل به ...
شوکه شدن زن در نیمه های شب/ باورش سخت بود، همسر صیغه ای او در اتاق خواب دخترش بود!+جزییات
نپذیرفت و من را مورد آزار و اذیت قرار داد. منصور که متاهل است در دفاع از خود گفت: آن روز همسرم سر کار بود، ارتباط با الهه را قبول دارم اما او را با زور به خانه ام نبردم و اگر او را با زور به خانه ام برده بودم، همه اهالی ساختمان این موضوع را می فهمیدند.
خفه کردن یک پیر زن در میدان ونک به خاطر 2 میلیون تومان!
به گزارش تازه نیوز و به نقل از روزنامه ایران، بهمن ماه سال 1400 یک زن جوان با مأموران کلانتری ونک تماس گرفت و از کشته زن 72ساله همسایه خبر داد. وی گفت:ما سال ها است در ده ونک ساکن هستیم. چند روز است از خانه همسایه مان بوی تعفن به مشام می رسد. همسایه ما پیرزنی است که تنها زندگی می کند و چند روزی است او را ندیده ایم و نگران او هستیم. با این تماس، مأموران به خانه پیرزن تنها ...
سرنوشت تاریک زنی که در فضای مجازی اسیر شیطان شد
و خرید هدایای گران قیمت مرا درگیر عواطف عاشقانه ای کرد که با او ازدواج کنم. با آن که کریم 25 سال از من بزرگ تر بود و همسر و فرزند نیز داشت ولی من آن قدر تشنه محبت بودم که نفهمیدم با این هیجانات احساسی دوران جوانی سرنوشتم را به تباهی و تاریکی گره می زنم. خلاصه خیلی زود و به طور پنهانی تن به ازدواجی عاطفی دادم و یک سال بعد نیز دخترم گلاره به دنیا آمد اما هنوز به 7 ماهگی نرسیده بود که پزشکان تشخیص ...
بیوگرافی امید عالیشاه بازیکن پرسپولیس|عکسهای امید عالیشاه
ملی نونهالان زیر 11 سال معرفی کنی. آن زمان آقای بیداریان مربی این تیم. بود. پس فوتبال حرفه ای ات از آن روزی که دفتر مدرسه صدایت زد شروع شد؟ - بعد از آن زمان در تیم های زیر 11، 13، 15 سال و بعد هم نوجوانان که سرمربی اش علی دوستی بود دعوت شدم و در جام جهانی هم بازی می کردم. شروع فوتبال حرفه ای من از تیم ملی نوجوانان آغاز شد و از آن دوره بود که فهمیدم فوتبال شغل آینده من است. ...
کمبودهای عاطفی شوهرم مرا به بیراهه کشاند! /در نبود آرش با مردان غریبه ارتباط می گرفتم!
ملاقات کنیم. من هم که دوست داشتم این جوان را از نزدیک ببینم، بلافاصله پیشنهادش را پذیرفتم و در یک رستوران به دیدارش رفتم. از آن روز به بعد مدام با هم در مکان های مختلف قرار می گذاشتیم. او چنان با حرف هایش مرا خام کرده بود که گاهی فقط منتظر تماس او بودم. در روزهای اول این آشنایی فکر می کردم همه چیز یک ماجرای شوخی و تفریح گونه است اما کم کم دیدارهای مخفیانه ما به مکان های خصوصی کشیده شد ...
درخواست طلاق به خاطر عشق شوهر به بازیگری
نتوانستم این کار را دنبال کنم. سن کمی داشتم که با نجمه نامزد شدم. بعد از آن نیز زندگی مشترکمان شروع شد و من درگیر کار و هزینه های زندگی شدم. مجبور بودم دو شیفت کار کنم. از وقتی هم که دخترمان به دنیا آمد، سرم بیشتر شلوغ شد. تا اینکه این چند وقت اخیر سرم کمی خلوت شد و تصمیم گرفتم به کلاس های بازیگری بروم. همیشه این کار را دوست داشتم. بازیگری برای من یک رویا بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم برای عوض شدن ...
افزایش درخواست سقط جنین
.... فروشنده، خانم دکتری بود که با یک خط اعتباری با من تماس گرفت و طریقه مصرف قرص را شرح داد. در آن دو روزی هم که درگیر مصرف دارو بودم با من تماس می گرفت و احوالم را جویا می شد یا مرا راهنمایی می کرد. بعد از دو روز که از سقط مطمئن شد، دیگر خط را برای همیشه خاموش کرد. او از شرایط جسمانی خود درحین سقط جنین اینطور می گوید: نمی خواهم هرگز برای من و هیچ زنی در دنیا این تکرار شود ...
اعتراف خانم بلاگر معروف به قتل شوهرش با همدستی مرد جوان در مشهد + تصاویر
...، از آنان خواست مواظب اظهارات خود باشند و حقیقت ماجرا را بیان کنند چرا که اظهارات آنان در دیگر مراحل دادرسی مورد استناد قرار می گیرد. پس از ارشاد و نصایح مقام قضایی، ابتدا پسر جوان در شرح جزئیات این جنایت تکان دهنده گفت: از حدود یک سال قبل هنگام جست و جو در شبکه اجتماعی اینستاگرام با دختری آشنا شدم که بلاگر بود. خیلی زود با او ارتباط برقرار کردم ولی نمی دانستم که آن دختر هویت واقعی ...
پسر جوان برای جور کردن جهیزیه، مجرم شد
بعد فهمیدم اشتباه کردم. حاج رضا گفت اگر می دانست به من کمک می کرد. *چقدر لوازم سرقت کردی؟ چند قطعه لوازم یدکی ماشین سرقت کردم، چیز زیادی نبود در حد 10 تا 15 میلیون بود. *خانواده ات برای رضایت کاری کرده اند؟ پدر که ندارم، از وقتی بچه بودم پدرم را از دست دادم و خرجی خانه با من بود. از همان بچگی کار می کردم بعد هم که در مغازه لوازم یدکی مشغول به کار شدم ...
نامه شیطان به عروسک خیمه شب بازی / فیلم سیاه دختر کرجی را از خانه شان فراری داد + عکس
...> زندگیم به هرزگی کشیده شده بود و خانواده ام از همه جا بی خبر بودند و من هر روز نگران متوجه شدن آنها بودم روابط خوبی هم در خانواده ام نبود همه خشک و سرد بودند و مرا آدم حساب نمی کردند شب ها کابوس می دیدم برای رهایی از این حال بد از خانه گریختم از دیده ها مخفی شدم و اکنون در خیابان ها خاری و ذلت را تحمل می کنم و به گذشته خود می اندیشم چگونه نابودش کردم هر وقت به یاد آن فیلم می افتم احساس می کنم دوربین ها ...
پسر خجالتی بودم تا با یک زن شوهردار دوست شدم /رابطه نامشروع با زن متاهل نابودم کرد!+جزئیات
جوان موج می زند. وقتی با او روبه رو شدم که خماری به سراغش آمده بود و مدام تقاضای زهرماری داشت. پسر جوان پس از کمی کش وقوس رازهای مگوی زندگی اش را چنین برایم تشریح کرد: از 4سال و 4ماه قبل خانواده ام مرا طرد کردند. همیشه خجالتی بودم تا اینکه اتفاقی با زنی شوهردار آشنا شدم و همان شد که در خانه اش معتاد شدم وقتی خانواده ام فهمیدند معتاد شده ام خیلی سعی کردند مرا از این منجلاب بیرون ...
زمانی که همسرم سر کار می رفت به منزل ما می آمد و با یکدیگر شیشه مصرف می کردیم
آلوده مواد افیونی شده بودم و برای تامین هزینه های اعتیادم مجبور می شدم بخشی از هزینه ها و مخارج زندگی را به آن زن بدهم تا برایم شیشه تهیه کند. حدود سه سال قبل بود که بالاخره همسرم متوجه اعتیادم شد و اختلاف خانوادگی ما به خاطر همین موضوع شدت گرفت، همسرم نمی توانست شرایط اسفبار مرا تحمل کند پس از من خواست بین فرزندان یا مواد مخدر یکی را انتخاب کنم. در این اوضاع و احوال من با حالت قهر منزل ...
همراه با پیرمرد دوست داشتنی محله صفائیه | از آبرویت برای مردم خرج کن!
انبار می بردند. خستگی از چشمانشان می بارید. نخستین ماه های سال 1340 بود که به کارخانه سیمان آمدم و مسئولیت خرید کارخانه را عهده دار شدم و چند ماه بعد بود که به دلیل ناراحتی کارگرها در روز پرداخت حقوق پی بردم. می افزاید: یک روز موقع برگشت به خانه با یکی از کارگرها همراه شدم. سر درددلش باز شد. می گفت اوضاع همه مان مثل هم است. روزی که حقوق می گیریم تا شب برایمان حتی یک ریال هم باقی نمی ماند ...
عروس فراری به کلانتری پناه برد / داستان چه بود؟
در مشهد نداشتم با پدرم تماس گرفتم و همان شب به شهرستان رفتم ولی روز بعد همسرم به اتهام سرقت گوشی تلفن از من شکایت کرد در حالی که خودش گوشی را به دیوار کوبیده و خرد کرده بود. در همین حال پدرم که از مشکلات شرم آور من خبر نداشت و من هم به شدت خجالت می کشیدم این گونه مشکلات را با خانواده ام در میان بگذارم، راهی مشهد شد تا با خانواده پرهام صحبت کند. با آن که پدرم از ابتدا مخالف این ازدواج ...
سرقت میلیاردی زن نظافتچی از خانه مرد تبریزی
که وی در بازجویی ها ادعا داشت در ماجرای سرقت گاوصندوق نقشی نداشته و بی گناه است. شکار سارق در دوربین مداربسته مأموران پلیس آگاهی تبریز در ادامه تحقیقات فیلم دوربین های مداربسته اطراف محل سرقت را مورد بازبینی قرار دادند و مشاهده کردند مرد جوانی روز حادثه پس از پرسه زدن و زاغ زنی خانه، در خانه از داخل باز شده و مرد جوان وارد خانه می شود اما صحنه خروج این مرد مرموز از خانه در هیچ ...
قتل مدیر ارشد یک بانک با کلت کمری/ ماجرا چه بود؟ + تصویر
. این متهم در ادامه اعتراف به شلیک مرگبار، در اظهاراتش مدعی شد از چند ماه قبل هنگام تردد در مترو با زن 40 ساله ای به نام شقایق آشنا شده است: دوستی ما ادامه پیدا کرد تا جایی که به خانه شقایق می رفتم و بعد از چند ماه متوجه شدم شقایق شوهر دارد، وقتی به او اعتراض کردم مدعی شد همسرش مشکلی با رابطه ما با هم ندارد. مدتی گذشت و شقایق پیشنهاد شرم آوری را مطرح کرد که خونم به جوش آمد. او ...
قتل فجیع یک زن در ماجرای ناموسی/ همدستی پدر و پسر در قتل زن
پیدا کردیم و سراغشان رفتیم. این مرد افغان ادامه داد: قصد قتل مرد جوان را هم داشتیم ابتدا او را هدف ضربه چاقو قرار دادیم اما با توجه به اینکه مرد قوی هیکل و درشت اندامی بود در حالی که از ناحیه شکم خونریزی داشت توانست فرار کند و در ادامه سراغ همسرم رفتم، از شدت عصبانیت دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را هدف ضربات مرگبار چاقو قرار دادم و جسدش را در همان محل رها کردم. دستور بازداشت مرد قوی هیکل که در بیمارستان تحت نظر پزشکان قرار دارد، صادر شد و عامل این جنایت خانوادگی نیز برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی پاکدشت قرار دارد. منبع: ایران ...
موادفروش هوسران/ زن جوان در دام مرد شیاد افتاد!
همین دلیل از خرده فروش موادمخدر خواستم تا خودش مواد را به در منزلمان بیاورد. در همین روزها وقتی فریدون مرا در حال گفت و گو با فروشنده موادمخدر دید خیلی به من مشکوک شد، اما همه چیز را انکار می کردم. در این شرایط مجبور بودم دوباره خودم برای خرید موادمخدر بروم، اما آن جوان که از سرگذشت من آگاه بود و حتی می دانست به طور پنهانی از همسرم مواد مصرف می کنم، آرام آرام رفتارهایش تغییر کرد و با چشمانی هوس آلود ...
کلاهبرداری زن جوان با همکاری مشاور املاک از پیرمرد مشهدی
! در این میان فکری به ذهنم رسید؛ بلافاصله از همسرم خواستم با شماره تلفن فروشنده ملک تماس بگیرد! در آن لحظه وقتی همسرم کلید تماس را روی گوشی تلفن فشار داد، ناگهان گوشی همراه آن زن به صدا درآمد ولی باز هم مدعی شد چون آن زمان خواهرم تلفن همراه نداشت شماره مرا به شما داده است، اما این دلیل نمی شود که من به شما منزلی را فروخته باشم! و حالا شما قصد تهمت و آبروریزی دارید! با این جمله مجبور شدم به ...
عروس 14ساله ای که همه به او شک داشتند...
طوری که طی چند روز همه فامیل را به هم ریخت و ادعا کرد که پسر خاله ام مرا که دختری 14ساله بودم فریب داده است تا مرا اغفال کند! به همین دلیل حتی گوشی تلفن همراهم را گرفت تا با کسی ارتباط نداشته باشم و مرا در خانه حبس کرد این درحالی بود که به خاطر کرونا مجبور بودم، از طریق فضای مجازی درس بخوانم! بنابراین به ناچار درس و مدرسه را هم رها کردم و خانه نشین شدم. حدود یک سال بعد از این ...
تبهکاری های باورنکردنی 5 شرور در تهران
... یعنی در چه سنی ازدواج کردی؟ 15 سالگی ازدواج کردم و در نهایت هم در 18 سالگی طلاق گرفتم. خب مصرف کننده شیشه شده بودم بنابراین طلاق اول من مربوط به همین مسأله بود تا اینکه پدرم مرا ترک اعتیاد داد و برای اینکه اصلاح شوم دوباره برایم زن گرفت و من از سر ناچاری و مشکلات مالی به تهران آمدم. چرا زورگیری می کردی؟ چاره ای نداشتم. با درآمد الان که زندگی نمی چرخد پس شروع ...
تبهکاری های باورنکردنی 5 شرور در تهران
.... سابقه داری؟ نه ندارم. ازدواج کرده ای؟ دو بار ازدواج کرده ام که از همسر اولم دو بچه و از همسر جدیدم هم دو بچه دارم. یعنی در چه سنی ازدواج کردی؟ 15 سالگی ازدواج کردم و در نهایت هم در 18 سالگی طلاق گرفتم. خب مصرف کننده شیشه شده بودم بنابراین طلاق اول من مربوط به همین مسأله بود تا اینکه پدرم مرا ترک اعتیاد داد و برای اینکه اصلاح شوم ...
قتل زن ثروتمند تهرانی توسط سرایدارش
در ادعایی گفت: من و شوهرم سرایدار و مستخدم ماهرخ بودیم. شوهرم می گفت با ماهرخ اختلاف حساب دارد تا اینکه شب حادثه به او داروی بی هوشی داد و پس از اینکه از او سفته و کاغذ سفید امضا گرفت، از من خواست از آنجا فرار کنیم. او یک روز بعد مرا ترک کرد و از آن روز از شوهرم بی خبر هستم. پس از بازداشت یکی از متهمان، تلاش مأموران همچنان برای شناسایی مخفیگاه متهم اصلی ادامه داشت. بررسی های تخصصی تیم ...
ایجاد 51 شغل توسط کارآفرین گرگانی/ چرم دوزی در خون من است
محصولاتم مواجه شدم و شیرین ترین دستمزد زندگیم را تجربه کردم. این کارآفرین نمونه ابراز کرد: تقریبا 6 سال است که کارگاه ایجاد کردم و محصولاتمان را در کارگاه چرم دوزی تولید می کنیم. قاسمی همسرش را بهترین مشوق در حرفه چرم دوزی معرفی کرد و گفت: بعد از اینکه وارد این حرفه شدم، پدرم و خانواده همسرم مرا تشویق کردند تا در این حرفه فعالیتم را ادامه دهم و نهایتا در سال 1393 توانستم با سرمایه ...
یک عمر ضرب و زنگ
جدی راه مرشدی آن روز ها در دکه روزنامه فروشی کار می کردم. بعد به خدمت سربازی رفتم و وقتی خدمتم تمام شد، ازدواج کردم. خورشیدی با بیان این جملات اضافه می کند: بعد از ازدواج از سال 1349 و به خاطر همسرم به مشهد آمدم و از اینجا به طور جدی تر مرشدی را دنبال کردم. وی درباره شغلش اظهار می کند: به مشهد که آمدم، رفتم و در پاساژ فیروزه زرگری کردم. بعدتر به استخدام آموزش وپرورش درآمدم و همراه با ...
گذشت از مردی که در نوجوانی مرتکب قتل شده بود
تباه کردم. وقتی حادثه اتفاق افتاد نوجوان بودم، اما حالا مردی 31 ساله هستم که احساس پیری می کنم، چون دوران خوب زندگی ام در زندان گذشته، مادرم سرطان گرفته و پدرم نیز زمینگیر شده است. آن ها همه دارایی شان را فروختند تا مرا نجات دهند، برای همین از دادگاه درخواست گذشت دارم. قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم او را به 10 سال حبس محکوم کردند که با احتساب ایام بازداشت آزاد می شود. ...
مادران ایل قشقایی زنانی از جنس کوه
هم کار خانه انجام می دهد و در کنارش درس هم می خواند. این زن جوان در ابتدای آشنایی مان خیلی خون گرم تر از آن چه فکرش را می کردم از من مهمان نوازی کرد و مرا به داخل چادرشان دعوت کرد. او هنگام صحبت از زندگی و ایلشان تدارک آش دوغ شب را می دید و خواهرش هم گلیم بافی می کرد. بیشتربخوانید: گبه هنری اصیل از دل تاریخ زندگی لذت بخش در کوچ او می گفت 4 سال پیش با صلاح دید پدر و ...
دروازه های جهان را به روی خودت باز کن
...، زن مهاجر آن گربه را در برف می بینید. ابتدا فکر می کند که گربه مرده و وقتی برای گرم کردن گربه می خواهد اجاق را روشن کند، متوجه آشپزخانه ای می شود که زمانی همسر اتو در آنجا پخت و پز می کرد. یکی از همسایه ها -که بار طنز فیلم هم بیشتر روی دوش اوست- با ابراز تأسف می گوید که همسر اتو درگذشته است. همسایه مکزیکی تأسف می شود و چند روز بعد، و درست پس از ناکام ماندن او در خودکشی سوم، از اتو ...