سایر منابع:
سایر خبرها
دختری به جای خواهر خیانتکارش کشته شد/ قتل ناموسی تلخ در جنوب تهران + فیلم و عکس
ح دستش در دستم بود اما دم صبح که شد صدای خر خر کردن نفس هایش من را از خواب بیدار کرد.خیلی ترسیده بودم.سریع با اورژانس تماس گرفتم.حناز با دست به من اشاره کرد که برایش آب بیاورم.کمی آب به او دادم.بعد سرش را روی پاهایم گذاشت.چند دقیقه بعد ماموران اورژانس از راه رسیدند و گفتند خواهرم فوت کرده است.کتک هایی که شب قبل خورده بود باعث شد دوام نیاورد.من هم فورا موضوع را به پلیس اطلاع دادم." با ا ...
معروف اصلی، عدالت است
اگر می خواهیم امر به معروف کنیم باید در عرصه های مختلف عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت آموزشی، عدالت تربیتی، عدالت اخلاقی و... عدالت را محقق کنیم. دبیر سابق ستاد امر به معروف می گوید: بررسی های ما نشان می داد که مشکلات اقتصادی ربطی به بی حجابی ها ندارد و بیش ترین کشف حجاب در بالای شهر و در میان قشر متمول است. در عین حال در جنوب شهر، بی حجابی بسیار کمتر است. پلیس هم آماری داد که بسیار تکان دهنده بود: 40 درصد افراد بد حجاب کارمند دولت هستند. ...
لب های خندان او به وقت وداع با مادردیدنی بود
.... خانم قدس به منزل ما می آمد و از مادر حال مهدی را جویا می شد. مادرش هم مرتب می گفت پسرم رفته جبهه تا داماد بشود. خانم قدس بعد ها از خاطراتی که از برادرم شهید محمدمهدی شاهدین نقل می کند این چنین می گوید: یک روز از دبیرستان برمی گشتیم که حجله ای نظرم را جلب کرد. دلم شور زد و به طرف کوچه آقای محب شاهدین رفتم. تا چشمم به عکس روی حجله افتاد، اشک هایم سرازیر شد. پیش خودم گفتم واقعاً آن اخلاص، نمازشب و ...
مخوف ترین دعوای فامیلی
از آن طرف خیابان را شنیدم سپس چشمم به یک مرد قد بلند افتاد که از سر کوچه به من نزدیک می شد. برادرهای همسرم هم همراه او بودند. متوجه شده بودم آنها مسلح هستند. عده ای هم آن طرف خیابان ایستاده بودند و چند نفر هم سر کوچه بودند. برای همین من از داخل خانه برای دفاع از خود یک قمه برداشتم اما هیچ استفاده ای از آن نکردم و فقط آن را به دست گرفتم. همان موقع بود که مرد قد بلند یک اسلحه کلت به سمتم نشانه گرفت ...
چه زمانی حق طلاق با خانم ها است؟
. 9. محکومیت مرد به هر جرم و مجازات های تعزیری و حدی. 10. بچه دار نشدن مرد بعد از گذشت پنج سال. 11. مفقود الاثر شدن مرد بعد از شش ماه از مراجعه زن به دادگاه. 12. ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر خود. اما خیلی از خانم ها سوال دارند که شرایطی مثل حق تحصیل، کار یا طلاق را چطور باید در عقدنامه ثبت کنند که بعداً قابل دفاع باشد و مرد نتواند تحت هیچ شرایطی آن را حذف کند ...
زندگی این فرد بدون قلب علم پزشکی را به چالش کشید! + عکس
ودر بیمارستان ادامه داشت تا اینکه بعد از چهار ماه زندگی بدون قلب سرانجام خبر موجود بودن قلب پیوندی باعث شد تا خانواده سایمونز امید از دست رفته شان را دوباره پیدا کنند و به این ترتیب دیژانا 118 روز بدون قلب و فقط با اتصال دو لوله گردش خون به بدنش توانست با مرگ دست و پنجه نرم کند و زنده بماند. دکتر مارکو ریچی یکی از متخصصان قلب و پزشک معالج دیژانا این عمل را بسیار نادر خواند و گفت: ما معتقدیم که ...
درخواست طلاق به خاطر عروسک بازی کودک-همسر
کنه؟ باید بره شهربازی؟ باید با بچه ها خاله بازی کنه؟ من ازدواج کردم به این فکر که زندگی خوبی داشته باشم از سر کار میام همسرم همه چیزش آماده باشه؛ اما الان برعکس شده من همه کارا رو می کنم! در ادامه نوید گفت: یگانه اون دختر خانم اونجا کنار بوفه وایستاده. همونی که کوله پشتی عروسکی داره. اون زن من هست که تازه چند وقت پیش 14 سالش شده. با تعجب گفتم خود شما چند سالتونه؟ نوید گفت من هم چند ماه دیگه 26 ...
عباس امیر انتظام به روایت همسرش؛ در قتل های زنجیره ای جزو لیست بودیم
امیرانتظام انجام داد. فردای آن روز ما راه افتادیم برویم که دیدیم اصلا راه ها بسته است. ولی خواهر و خانوم احمد آقا دیدن ما آمدند. آقای اصغرزاده هم که صاحب اندیشه پویا بود یک بار تماس گرفت که می خواهد با خانومش به دیدن امیرانتظام بیاید. من که در را باز کردم، دیدم آقایی با 2 متر قد و 1 سبد گل پشت در است. گفتم آقای اصغرزاده ما اینجا دیوار نداریم، بخواهید از آن بالا بروید که گفت؛ خانم بذار ما داخل ...
خودکشی ناکام یک زن پس از قتل 3 فرزندش
خوب است و بزودی از بیمارستان مرخص شده و در جلسات بازجویی حاضر خواهد شد. حرف و حدیث ها زیاد بود. در شایعات گفته شده بود که این زن جوان به خاطر مشکلات مالی دست به قتل فرزندانش زده و سپس اقدام به خودکشی کرده است. عده ای هم می گفتند که مسمومیت غذایی، این مادر و بچه هایش را به این حال و روز انداخته است. در ادامه حتما بخوانید ویدئو | نجات خانم جوان مشهدی از خودکشی اما یک ...
دلتنگی برای دو کتاب
کتابخوانان مشتاق کلمه و داستان کرد. کتاب دیگر خانم مرعشی در قفسه کتابخانه مظلومانه نشسته بود و چشم انتظار این که از دل صف طولانی کتاب ها انتخابش کنم و چند روزی را با هم زندگی کنیم. هرس گرچه برخلاف دیگر فرزند خانم مرعشی بر سفیدی پیشانی اش مدال گرفتن جایزه جلال سال را نداشت اما طرح جلد، اسم و توصیف پشت جلد کتاب به مخاطب می گفت چیزی از کتاب قبلی کم ندارد. این ادعای هرس را وقتی با تمام وجودم حس و ...
اما و اگرهای ارتباط فرزندآوری با اقتصاد خانواده
دخترم به دنیا آمد و به زندگی مان شیرینی دو برابر داد. از ترس اینکه دوباره ناخواسته بچه دار نشویم، همسرم عمل وازکتومی انجام داد: فکر می کردیم این عمل قابل برگشت است و اگر پشیمان شدیم با جراحی مشکل حل می شود اما متأسفانه راه برگشتی وجود ندارد و از این مسئله به شدت پشیمان هستیم و به خانواده ها توصیه می کنیم هرگز اشتباه ما را تکرار نکنند چون آخرش فقط پشیمانی است و بس. بیشتربخوانید ...
تفریح لاکچری سارا و نیکا همه رو آچ مز کرد | سارا خانم بعد از عمل بینی چقدر پز میده
در نوروز 90 از شبکه یک پخش شد، کم کم با فصل های دو – سه و چهارم این بچه ها دیده شدند و به شهرت رسیدند، تنها تجربه جدی این دو خواهر با پایتخت بود. در این سریال سارا و نیکی نقش فرزندان نقی معمولی را بازی می کنند. بازی فقط در پایتخت مادر سارا و نیکا :راستش باخانم غفوری (تهیه کننده) و آقای مقدم قرار گذاشتیم هرسال که سریال پایتخت ساخته بشه سارا ونیکا را بیاوریم ایران تا بازی کنن ...
مظلوم ترین مادر شهید ایرانی!
کردند و با ساتور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند. گفتند به خمینی توهین کن بازم توهین نکردم من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعد از 24 ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی. گفتم: من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند: دستانت را می بندیم پشت ماشین و تو روستاها می ...
دعوای زناشویی جنایتی خونین رقم زد؛ گفتند اگر بچه دار شویم، اوضاع بهتر می شود!
اش خفه کردم. وقتی متوجه شدم مینا دیگر نفس نمی کشد، ترسیدم. همان موقع جسد را در حاشیه جاده رها کردم و به خانه برگشتم. من با مادر مینا تماس گرفتم و به دروغ گفتم او از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است. وی ابراز پشیمانی کرد و گفت: باور کنید من همسرم را دوست داشتم و راضی به مرگ او نبودم. در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و اشتباه بزرگی مرتکب شدم. اشتباه بزرگ من و مینا وقتی بود که بعد ...
در نشست تجربه نگاری مطرح شد:
جامعه حل می کنیم. گاهی اوقات شما در یک مسجدی کار می کنید، چهار تا بچه ای که همه جوره مثبت هستند به مسجد می آیند و دغدغه و مشکلی به آن صورت ندارند. مادر مذهبی، پدر مذهبی، همه جوره مذهبی هستند و مشکل حادی پیش نمی آید. من تقریبا 15 سال است که کار فرهنگی می کنم. این مشکلاتی که من در این 7 سال دیدم، در مسجد یکی هم ندیدم. به نظر من حوزه اگر می خواهد به نحو احسن کاری را انجام دهد، باید به سمت مدارس برود ...
پسرم حامی خانواده مان بود
...! برایم شنیدن این حرف ها بسیار سخت بود. من تنها بچه ام را برای رضای خدا و مملکت مان به جبهه فرستاده بودم. وی ادامه داد: چند وقت بعد از شهادت پسرم بود که آن خانم وقتی من را دید عذرخواهی کرد و بسیار پشیمان بود؛او را بخشیده ام، به او گفتم بچه ی من که برای پول نرفت بلکه برای مملکت، خاک وطن و حفظ ناموسش رفته بود. جانم فدای رهبرم مادر شهید غلامی الیگودرزی گفت: برادرم ...
سزارین؛ راه فرار متخصصان زنان از تبعات قانونی
تمامی تلاش خود را برای ارائه خدمات به مادر و نوزاد انجام داده اند و عامل بروز عارضه ربطی به متخصص یا ماما نداشته است. اما به دلیل عدم آگاهی خانواده ها از روند بارداری و زایمان از عامل زایمان شکایت می شود در حالیکه هیچگونه قصور یا خطایی رخ نداده است. بنظر می رسد افزایش شکایت ها و نحوه رسیدگی به شکایات نه تنها مانع بروز عارضه و خطای پزشکی نمی شود بلکه ممکن است که پزشک برای جلوگیری از ایجاد ...
اتوبوس تشخیص رایگان ایدز در بوکان مستقر شد
و سرانجام به مرگ فرد مبتلا می انجامد. تماس جنسی، تزریق خون آلوده و بند ناف جنین از شناخته شده ترین راه های انتقال ویروس بیماری ایدز هستند. اچ آی وی یک بیماری عفونی است که اغلب مردم آنرا با نام ایدز می شناسند در حالیکه ایدز تنها مرحله انتهایی اچ آی وی است که اگر فرد به موقع و صحیح تحت مراقبت و درمان قرار گیرد ممکن است تا آخر عمر مرحله ایدز اتفاق نیفتد با مراقبت و دریافت دارو بیماران مبتلا به اچ آی وی می توانند سالیان متمادی زندگی سالم و بدون مشکل را تجربه کنند. بوکان در جنوب آذربایجان غربی واقع شده است. ...
مرگ مشکوک دختر 13 ساله در بیمارستان | فرار زن و مردی که می گفتند خاله و دایی او هستند
مدعی شد که پدر دختر نوجوان است. او گفت شخصی با وی تماس گرفته و گفته حال دخترش بد شده و هم اکنون در بیمارستان بستری است. مرد جوان وقتی شنید دخترش جان باخته، شوکه شد و گفت: من و همسرم مدتی قبل از یکدیگر جدا شدیم و حضانت دخترم با من بود. آخرین بار 3 ماه قبل همسر سابقم، به دنبال دخترم آمد تا چند روز پیش او باشد. از آن پس هردو به طرز مشکوکی غیبشان زد و دیگر از آنها خبری نداشتم تا اینکه امروز ...
چگونه به کودکم بگویم مادرها هر روز نماز نمی خوانند؟
کیانا همراه با مادرش؛ نسرین خانم به هیئت رفته بود، نسرین برای مدتی کوتاه دخترش را پیش آرزو یکی از دوستان هیئتی اش گذاشت و وقتی برگشت دید آرزو چادری گل گلی بر روی سر کیانا گذاشته و دارد به او آموزش نماز می دهد. لبخند زد و همین طور که نزدیک تر می شد، شنید که کیانا به آرزو می گفت: خاله! مامانم برخی روزها نماز نمی خواند! با شنیدن این جمله، نسرین ایستاد و داشت به این فکر می کرد که به کودک 6 ساله اش ...
مزاحمان تلفنی همچنان در آسودگی بسر می برند
مزاحمی در شبانه روز باعث می شود تماس های مهممان را از دست بدهیم. به طور مثال کسی را در نظر بگیرید که پیش از خودکشی آخرین فرصتی که برای زندگی به خودش می دهد، تماس با اورژانس اجتماعی باشد و با خودش بگوید فقط یک بار زنگ می زنم؛ اگر تماس برقرار نشد، تصمیمم را عملی می کنم. کاملا محتمل است که هنگام تماس چنین افرادی خطوط 123 به دلیل مزاحمت ها مشغول باشد. باور کنیم که با این مزاحمت ها جان دیگران ...
زنان دو شغله؛ خانم خانه و کارمند بخوانند پشت صحنه زندگی یک مادر شاغل
/ زمانی برای گذراندن وقت به صورت دونفره/ تماس تلفنی یا پیامکی در روز/ رسیدگی به تغذیه و علایق او در خانه و..... 2_ من یک مادرم: رسیدگی به تغذیه فرزندم / وقت گذاشتن برای بازی با او/ قصه گفتن برایش قبل از خواب/ رسیدگی به انجام تکالیف/ شرکت در جلسات مدرسه و.... 3_ من یک معلمم: هفته ای چهار روز حضور در مدرسه / تصحیح اوراق بچه ها در خانه/ مطالعه در جهت بهبود سطح کاری و.... 4_ من یک ...
بعد از مرگ شوهرم فاسده شدم ! / حتی بچه ام را فراموش کردم !
که فکرش را می کردم ازدواج عاشقانه آن روزها تنها حامی و رفیقم، سامان شده بود چند هفته ایی می شد که از خانه فرار کرده بودم. در همه این مدت در یکی از ویلاهای پدر سامان مخفی شده بودم و پدر و مادرم بی خبر از جا و مکانم بودند. سامان مدام اصرار می کرد که هر چه زودتر عقد کنیم برای همین یک روز با مادرم تماس گرفت و همه ماجرا را برایش تعریف کرد. مادرم التماس می کرد که به خانه برگردم ...
روایت پرستار اصفهانی از یک وضع حمل پر استرس با راهنمایی تلفنی
الو سلام خانم. خواهر من زایمان بچه چهارمش است. تا اومدیم ببریمش بیمارستان کیسه آبش پاره شد، بچه داره زور می زنه بیاد بیرون ؛ این صدای مضطرب زن اصفهانی بود که روز سه شنبه با اورژانس 115 تماس گرفت. زنی که واقعا در توصیف شرایط اغراق نمی کرد. نوزاد در کمتر از 2دقیقه بعد از شروع این مکالمه متولد شد. چطور؟ با کمک های پرستاری که آن طرف خط نشسته بود و داشت شمرده شمرده راهنمایی می کرد که چگونه ...
خواهرم با افسون گری شوهرم را صاحب شد ! / وقتی به خانه رسیدم خشکم زد ! / در کلانتری فاش شد
شوهرش هم فقط برای زنده ماندن در آن دست و پا می زدند. خودم نیز کاری نبود که نکرده باشم و چندین بار فکر به ذهنم آمد. 18 سالم تمام شده بود که پسر همسایه سابق مان را در یکی از همین کوچه پس کوچه های شهر دیدم که سراغی از من و خانواده ام گرفت. آن روز بین من و حامد شماره تماسی رد و بدل شد و دم غروب تماس گرفت و حرف های عاشقانه گفت اما من تحویل نگرفتم ولی او دست بردار نبود و به من پیشنهاد ...
اوقات شرعی اهواز، 19 تیر 1402
چنانچه با رعایت شرائط مذکور در رساله این بچه را شیر دهد این خانم، خاله او شده و با او محرم است.2 اگر مادر این خانم شیر داشته باشد و به او شیر دهد این بچه برادر رضاعی آن خانم بوده و محرم است.3- اگر خواهرزاده یا برادرزاده یا زن برادر این خانم به او شیر دهند. (استفتائات مقام معظم رهبری)
احیای قلبی در افرادی با سنین مختلف چگونه است؟
.... اگر کسی را دید که به ناگهان از حال رفته است، باید به سراغ او بروید و از او بپرسید که آیا حالش خوب است یا نه، اگر او پاسخی نداد ، در این صورت باید احتمال دهید که او ایست قلبی یا تنفسی کرده است. اگر فرد از حال رفته پاسخی نداد، باید فورا به شماره تلفن سرویس اورژانس زنگ بزنید. در صورتی که کسی همراه شما هست، از او بخواهید که تماس گرفتن با اورژانس را انجام دهد و شما به ...
من مادر 250فرشته ام
...> آذر سعیدی با یک جفت کفش آهنی سراغ روانپزشکان و متخصصان این حوزه رفت تا زیر و بم اتیسم و راه های توانبخشی و مهارت آموزی به این کودکان را بیاموزد. خودش می گوید: خیلی دیر فهمیدیم. سال 80وقتی که سهیل به سن مدرسه رسید فهمیدیم اتیسم دارد. اصلا آن روزها حتی پزشکان اطفال هم اطلاع زیادی از اتیسم نداشتند. کمبود امکانات و آگاهی ناقص از اتیسم باعث شد خودم دست به کار شوم و مثل یکی از کارمندان مدرسه پسرم ...
یک روز در شهر قصه ها زیر سقف کتابخانه
...، مادر سید علی جوادی هشت ساله می گوید: _ معلم پسرم وقتی تو مدرسه تکلیف دیکته می داد، پسرم هر روز سه خط از دیکته اش رو به جای اینکه از کتاب فارسی مدرسه بنویسه، از شاهنامه می نوشت. معلمش خیلی خوشش آمد. _ اون موقع پسرم درکی از متنی که می نوشت، نداشت الان که میاد سرکلاس می فهمه رستم، سهراب و شخصیت های دیگه شاهنامه کین، الان تونسته اون چیزایی رو که می نوشته، بفهمه و درک کنه. ...
دختری بر لبه پرتگاه! / مادر راحله به خاطر او خودکشی کرده بود!
، فرشته همه حق و حقوق خودش را بخشید و از سیامک طلاق گرفت و به خانه پدرم بازگشت، اما نمی توانست دوری فرزندانش را تحمل کند، به همین دلیل با شوهرش تماس گرفت و از او خواست تا اجازه دهد به خاطر فرزندانش دوباره به زندگی گذشته خودش بازگردد، ولی سیامک تلفن را در حالی قطع کرد که به او ناسزا می گفت. همان روز خواهرم به طور پنهانی به دیدار فرزندانش رفت و بعد هم ما با جسد او رو به رو شدیم که دوباره ...