ماجرای بیماری خانم مجری و حسرت شرکت در مراسم حسینی
سایر خبرها
وودی آلن در ونیز از رؤیای فرانسوی بودن گفت
یا فرانسه یا سوئد و همیشه آرزو می کردم کاش در فرانسه به دنیا آمده بودم و می توانستم یک فیلمساز فرانسوی باشم. من خیلی طرفدار تروفو و گدار بودم و این فرصت را هم پیدا کردم که با آنها آشنا شوم و حتی با گدار کار کنم. او فیلمی ساخت که از من خواست در آن حضور داشته باشم. او تأثیر زیادی بر سینما داشت و این همه چهره فرانسوی؛ شابرول، رنه و رنوار، دیوانه شان بودم، برای همین همیشه دوست داشتم فیلمسازی فرانسوی باشم و البته نمی توانستم چون یک فیلمساز نیویورکی بودم و از آنجا که این پنجاهمین فیلم من است، فکر کردم به خودم هدیه ای بدهم تا به خودم خوش بگذرد. ...
سازگار: گوشت و خون این ملت با امام حسین(ع) ممزوج شده است
بودم پدرومادرم سردابی داشتند که در آن قالی زده بودند و من برای اینکه آنها بیدار نشوند کتاب جودی را برمی داشتم و به زیرزمین می رفتم. برق نبود. چراغ لامپ دار داشتیم و روشن می کردم. بعد شعرهای جودی را می خواندم و حفظ می کردم. گناه انسان را از اهل بیت دور می کند او درباره اینکه چه کنیم امام حسین(ع) درتمام زندگی ما حضور داشته باشد و فقط محرم و صفرها به یاد او نباشیم، بیان کرد ...
به یاد شهدایی که کربلا را ندیدند
اسمش و طرح جلد جالب و بدیعش مرا گرفت و همان جا سرپا یک نفس مقدمه اش را خواندم و دیدم نمی شود این کتاب را نداشت. عادت دارم اگر کتابی به من مزه کرد، چند نسخه اضافی بگیرم برای بخش هدیه های کتابخانه کوچکم. تا رفیقم برسد، روی چهارپایه کتابفروشی تا 50صفحه جلو رفته بودم و آن سفر مشهد در آن تابستان داغ که با محرم ماه ها فاصله داشت برای من عاشورایی شد. کتاب آه، بازنویسی و روان سازی شده کتاب نَفَس ...
پیامک تبریک ولنتاین را که برایش فرستادم عصبانی شد و دعوایم کرد
بخون اصغر. یک روضه از حضرت زینب ( س) خواند. داشتم گوش می دادم. پدرش خوابیده بود. گفتم: اکبر ببین! اصغر چه نوحه ای می خونه. پدرش گفت: گوشی رو بده بهش ببینم، بگو برای من هم بخونه. مثل حضرت امام حسین ( ع) و حضرت علی اکبر ( ع) ، پدرش این طرف گوشی و او آن طرف گوشی، پدرش روضه امام حسین ( ع) را می خواند و اصغر روضه حضرت علی اکبر ( ع) . روضه آخرش بود. هنوز هم روضه آن روزش در گوشم هست. گاهی اوقات با خودم ...
چراغ سبز یک لژیونر به نکونام : استقلال را دوست دارم
امید ابراهیمی هافبک تیم ملی درخصوص شایعات بازگشت به استقلال گفت: واقعیت این است که در این 5-6 ماه این اتفاق رخ نداده که یک مدیرعامل یا سرمربی مستقیما با خود من صحبت کند و پیشنهاد بازگشت به استقلال را به من بدهد. هیچ وقت این پیشنهاد نبود و اگر بود، قطعا روی آن فکر می کردم و علاقه مند به بازگشت بودم. او در ادامه اظهار داشت: من به استقلال علاقه مند هستم و دوست داشتم کمک کنم اما همیشه ...
عکس/ تیپ جدید شیرین نون. خ با تِم تمام مشکی!
...> حرفی که هر سریال موفق دیگری هم باید داشته باشد، این است که حرف روز را بزند و مشکلات جامعه و مسائل سیاسی. و اجتماعی را مطرح کند که سریال نون. خ هم تا حدودی توانسته در این زمینه وظیفه خودش را انجام دهد. با توجه به سابقه کار تئاتری که داشتم و تله فیلم هایی که کار کرده بودم، از طریق یکی از دفاتر به این سریال معرفی شدم. و در این سریال بازی کردم. قطعا دلم خیلی می خواست در این کار حضور داشته باشم ...
کارگردان معماری که بخاطر شغلش نویسنده شد کد خبر: 887256 / دیروز, 15:47 / فرهنگ و هنر
و همزمان، نگاهی هم به شعر داشتم و اشعاری در قالب "شعر نو" سرودم. اولین اثری که به صورت رسمی از من منتشر شد، مجموعه شعری بود به نام آرام و سرد در سال 1395. در همان سال ها، با همراهی دوست و استاد عزیزم مهندس محمدعلی نجفی، نگارش نخستین رمان ام را آغاز کردم به نام "خواب شیرین فرهاد" که در سال 1398 منتشر شد. داستانی تاریخی و عاشقانه که اقتباسی آزاد بود از منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی. درآن کتاب ...
تصاویر/ خانم مجری با تیپ های همیشه ساده و یکسان
می کرد از همه زودتر دستم را برای جواب دادن بالا می بردم. اهل دعوا و شیطنت نبودم. تا پایان دبیرستان هم جزو شاگرد ممتازهای مدرسه بودم. در کُل، یک بچه مثبت درسخوانِ لج درآر. همیشه دوست داشتم جراح قلب بشوم. برای همین دیپلم تجربی آن هم با معدل بالای 19 گرفتم. خواست خدا بود که پزشکی قبول نشدم چون اصلاً طاقت دیدن خون و دست و پای شکسته ندارم. اگر خون ببینم از حال می روم. به هر صورت ...
ماجرای رحم اجاره ای و نقش متفاوت بازیگر سریال آقازاده | از اعماق وجودم فریاد زدم، نمی خواستم بچه را بدهم ...
.... به هر حال سوژه اجتماعی حساسی است که کشش و جاذبه زیادی دارد حتی برای من به عنوان مخاطب. چه بسا من خیلی قبل تر وقتی خط داستانی فیلم تی تی را خواندم مشتاق بودم آن را ببینیم. درباره سلیقه شخصی ات در تماشای فیلم کمی بیشتر بگو؟ هم خارجی و هم داخلی. فیلم های داخلی که تقریبا فیلمی نیست که ندیده باشم و به روز همه را دنبال می کنم. از فیلم های خارجی هم اولین انتخابم درام است. ژانر ...
عکس/ ذوق زدگی صبا راد از حضور در کنار آقای بازیگر مشهور!
، معترض بودم. تا این که پس از این سال ها رسیدم به فیلم خروج که به نظرم بهترین فیلمی است. که داشته ام چون خودم در حال حاضر یک بخشی (کاراکتر اصلی فیلم) هستم. او با اشاره به این که در این 8 سال گذشته پس از فیلم گناهکاران پیشنهادهای زیادی برای بازی داشته که آن ها را دوست نداشته. و رد کرده است، ادامه داد: دوست داشتم با فیلمی که آن را دوست داشته باشم حرفه ام را پایان دهم ...
راه دلم را در پیش گرفتم/ چون شیفته علی(ع) هستم نقش را با اشتیاق پذیرفتم+ فیلم
خواست خدا رخ نمی دهد. فیلمنامه می گفت اگر جوان علوی هستی باید به کسی که در خطر است کمک کنی. من هم می دانستم که جز این اشتباه است. به حرف دلم گوش دادم. در چند سکانس شما باید شخصی را که عاشقش بودید لعن می کردید. از دشواری این سکانس ها بگویید. از روز اول بزرگ ترین چالشم آن سکانس ها بود. جایی که به من می گویند ایشان را لعن کن. همچنین جایی که من در تنهایی خودم با حضرت علی(ع) صحبت ...
قرارمان هر پنج شنبه، همین جا
...! حس بدی داشتم. نگاه مات و مبهوتم به جمعیت بود، انگار زبانم بندآمده بود. نمی دانم چرا نمی توانستم به ماجرایی خوب فکر کنم. یک لحظه فکرم رفت پیِ تو. همیشه اعلامیه های امام را توی جوراب پنهان می کردی تا بین مردم پخش کنی. کارمان شده بود رفتن به راهپیمایی. آقایان جلو و خانم ها پشت سرشان. جلوتر از همه از مسجد ولی عصر (عج) تا جلوی دانشگاه تهران پیش می رفتی. من هم با بچه کوچک همراهی ات می ...
چطور 18سال اسارت را سپری کردی؟!
شهر بردند؛ جایی که زمین پوشیده از شن و ماسه بود و صدای خش خش آن را زیر پایم می شنیدم. حس غریبی داشتم. به نظرم رسید میدان تیر یا میدان اعدام است. به یاد صحبت بازجو افتادم که می گفت حکومت ایران گفته تو کشته شده ای! برای همین ما هم می خواهیم تو را بکشیم! چون آنها هیچ مدرکی برای زنده ماندن تو ندارند! در دلم مرتب ذکر می گفتم و یاد همسر، فرزند و پدر و مادرم بودم و می گفتم: خدایا! حلالم کن! در این افکار ...
نوربالا| ورود زیر 15 ساله ها به این گردان ممنوع!
کار می کرد. اگر زمانی هم لازم بود، اسلحه دستش می گرفت. بعد از مدتی علیرضا به گردان شهادت رفته بود. مرحوم صیاد محمدی فرمانده پسرم بود که بعد از مجروحیت آقای محمدی به بیمارستان رفتم و جریان حضور علیرضا در گردان شهادت را از او پرسیدم. صیاد محمدی برایم تعریف کرد که از طرف شهید همت به عنوان فرمانده اعزامی ها انتخاب شده بودم. من 700 نیرو می توانستم اعزام کنم. برای گردان شهادت ...
دونده بزرگ و محبوب بازنشسته شد/ قربانی قاچاق کودتان خداحافظی کرد
احساساتی شدم زیرا دویدن تنها چیزی است که می دانم، از آن لذت زیادی بردم، لحظات به یاد ماندنی زیادی داشتم. دویدن برای من راهی برای خروج از زندگی بود و قطعا دلم برایش تنگ می شود. به فعالیت خود ادامه خواهم داد اما دیگر من را در حال دویدن نخواهید دید. به باشگاه می روم، فوتبال بازی می کنم، گلف بازی می کنم. فقط می خواهم خوب استراحت کنم و چیزی پیدا کنم که بتواند به من انگیزه دهد. فرح شش بار قهرمان ...
وقتی منافقین دختر چهار ساله را به رگبار بستند
خودشان رفتند از دست منافقین تیغ موکت بری خوردند دیگر متوجه شدند که این ها کی هستند؟ بچه های ما می رفتند خانه های تیمی را می گرفتند. در فاز نظامی تنها نیرویی که جلوی منافقین با آن همه سلاح ایستاد، گشت ثارالله بود. درگیری ها در داخل شروع شده بود. من هم سال پنجاه و نه در کردستان مجروح شده بودم. دیگر یک مدتی استراحت پزشکی داشتم. هفت بار دستم را عمل کردم و نمی توانستم در عملیات شرکت کنم. در کار فرهنگی ...
زمان خداحافظی فرمانده استقلالی مشخص شد
او در ادامه اظهار داشت: من به استقلال علاقه مند هستم و دوست داشتم کمک کنم اما همیشه شرایط طوری پیش رفته که پیشنهاد نبوده یا زمانی بوده که من تحت قرارداد باشگاه بودم و امکان بازگشت وجود نداشته است. فرمانده سابق استقلال در پایان گفت: بسیاری از بازیکنان هستند که با توجه به شرایط سنی و فنی باید کنار بروند و بازیکنان جوان تر بیایند. من به شخصه اگر در جام ملت ها باشم، آخرین دوره حضورم در تیم ملی خواهد بود و اگر نباشم هم تصمیم کادرفنی بوده و سعی می کنم از تیم ملی کنار بروم و جوان ها به تیم ملی کمک کنند. ...
عاقبت بوکسور خیابانی در بین الحرمین
زمین نشستم. درب داغون بودم. دلم خیلی شکست. گفتم یا امام حسین این چه زندگیه من می کنم. با همان حال خراب تاریخچه زندگی ام از 16سالگی جلوی چشمم آمد.عموصفر؛ خادم هیات من را می شناخت. جلوی در بود گفت بیا تو. گفتم حالم خوب نیست. کاری به من نداشته باشید بزارید همین جا بشینم. حالت عادی نداشتم. حرمت نگه داشتم و داخل هیات نرفتم. ولی دلم بدجوری شکست. گفتم فیروز تولیاقت نداری حتی پات رو به هیات ...
پیشنهاد جنجالی قطری ها به مهاجم ایرانی برای تغییر تابعیت
...> سحرخیزان صحبت های خود را با شرح مسیر فوتبالی خود آغاز کرد و گفت: هشت سالگی در مدرسه فوتبال شهر اردبیل شروع کردم و پس از آنجا به باشگاه ذوب آهن اردبیل پیوستم و از آنجا به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم و همین باعث حضورم در تیم سایپا شد، پس از سه سال حضور در سایپا به پیکان منتقل شدم، بعد از آن تیم هوادار را انتخاب کردم و در حال حاضر در خدمت باشگاه گل گهر هستم. پدر من فوتبالیست بود از ابتدا ...
لحظه ناب سلام
کاشی کاری های آبی و زل بزنی به ضریح که آدم ها حاجتشان را گره زده اند به آن و با خدا حرف بزنی. حرم مجازی فایده ندارد. حرم را باید با همه وجودت درک کنی. باید اذن ورود بگیری و بعد نتوانی دل بکنی. حالا چهل روز است گنبد را ندیده ام و دلتنگ خورشید خراسانم. دلتنگ مجسمه های سلام که هرروز کنارشان می ایستادم و به آقا سلام می دادم. دلتنگ لحظه های ناب سلام. اینکه آدم تهران باشد و دلتنگ زیارت با اینکه آدم کابل باشد و دلتنگ زیارت، فرق دارد. انگار این کیلومتر ها هرچه شمارشان بیشتر می شود آدم را دلتنگ تر می کنند، این وسط تنها چیزی که آرامت می کند، یادآوری خاطرات خوش زیارت است. ...
اربعین در زندگی ما
و بیان بزرگان ما این فلسفه ها بیان شده اند، یک کارکرد ساده قابل حدس برای همه دارد. اربعین نوعی تذکر برای عهدی است که در محرم با امام حسین (ع) بسته ایم. حالا چهل روز گذشته است و بیشتر این چهل روز هم ما درگیر مراسم و مناسک مربوط به محرم بوده ایم. حالا بعد از چهل روز می توانیم فاصله خودمان را با امام بسنجیم و نسبت خودمان را با حقیقت عاشورا بازبینی و بازیایی کنیم. شاید اهمیت ...
شروع کردم به فروختن زندگی ام
برای بیگ پروداکشن ها چه اتفاقی می افتد. با این حال دوست دارم نگهبان شب پایانی برای یک مسیر باشد و سراغ راه تازه ای بروم. این کارگردان در بخش دیگری از این گفت وگو ادامه داد: سر فیلم خیلی دور خیلی نزدیک خودم به تنهایی دنبال لوکیشن بودم. در شن و ماسه موتور می سوزاندم و اصلا نمی ترسیدم، دلم به یک کُلمن آبی که همراه داشتم خوش بود. من این طوری فیلم می ساختم و آن قدر به کاری که می کردم اعتقاد ...
زندگی با فرامرز آرزویم بود
جلوی در خانه دنبالم آمدند. یک روز صبح همسرم مرا صدا زد و گفت می خواهم به جبهه بروم گفت می دانم نزدیک زایمانت است، بیا تو را به خانه مادرم ببرم، با اینکه دلم می خواست به آنجا بروم به او جواب منفی دادم، اما در دلم می گفتم کاش با او تا خانه مادر برای خداحافظی می رفتم تا بیشتر در کنار او بودم. بسیار مودب، خوش اخلاق و متواضع بود، حتی ضد انقلاب ها هم او را دوست داشتند. 12 سال زندگی ...
پدر معنوی سفیدشهر به دیدار حق شتافت/در فراق عزیز از دست رفته، عالم ربانی، حجت الاسلام شیخ عباس نصیری
...: روح آن عالم ربانی، مرد خدا و یکی از بازماندگان از نسل علمای قدیم ( ملا محمود نصرآبادی)، یادگار ملا محمد نصیر نصرآبادی و نور چشم ملا محمد نصرآبادی ، شنبه شب 18 شهریور و 23 ماه صبر به لقاء الله پیوست، یادش همیشه برای مردم سفیدشهر و منطقه کاشان و آران و بیدگل جاودانه باقی خواهد ماند. سال 1402، آخرین سخنرانی و روضه عاشورائی اش را صبح روز عاشورا در خانه تاریخی آقای ...
امیدواریم نزد امام حسین(ع) روسفید باشیم
(طراحی فضا) و ایوب نعمتی و کیوان عرشیان (دستیار کارگردان)، دیگر عوامل این نمایش بودند. این هنرمند که در پیاده روی اربعین به اجرای نمایش پرداخت، درباره موضوع کار خود توضیح داد: نمایش خیابانی قصه عاشقی درباره زندگی یک جوانی است که چندین سال فلج بوده است و مادرش یک شب خواب می بیند که کسی به او می گوید روز عاشورا فرزندش را به هیئت ببرد. مادر فرزندش را در روز عاشورا به هیئت می برد و ناگه فرزندش ...
عشق به سیدالشهدا(ع) در آثار محمد اصفهانی از کجا شروع شد؟
همچنین اظهار کرد: به اعتقاد من آنچه من را برای نزدیکی به این ساحت جذب کرد، خلوص، صداقت و راستی امام حسین ( ع) بود که می توانیم در همه فرازهای زندگی ایشان مشاهده کنیم. البته این زیاد مطلوب نیست که بسیاری این امام عزیز و گرامی را فقط به واقعه کربلا و جنگ ایشان و یاران با وفایش خلاصه می کنند. [حضرت سیدالشهدا] قبل از واقعه عاشورا 11 سال سکوت کردند و هیچ گاه به فکر جنگ نبودند. پس چرا هر وقت از امام حسین ( ع ...
روایتی از اقامت اجباری رهبر معظم انقلاب اسلامی درایرانشهر
مشکل این بود که بانی مسجد در شهر اقامت نداشت بلکه دهه محرم هر سال می آمد روضه برپا می کرد و برمی گشت. به تدریج روابط خوبی با علمای اهل سنت پیدا کردیم . دوران تبعید رهبر انقلاب آن قدر ها که ساواک می خواست، طولانی نشد؛ چون سال 1357 بود. به عنوان حُسن ختامِ ماجرا های ایرانشهر این سخنان رهبر انقلاب را بخوانید که سال 1381 در جمع ایرانشهری ها فرمودند: شهر عزیز ایرانشهر برای من نقطه ...