سایر منابع:
سایر خبرها
شوهرم هم مرا معتاد کرد،هم شرابخوار!
حرف ها ترسم از شوهر مادرم بیشتر شد و با این فکر که مبادا بلایی سرم بیاورد به مادرم گفتم نمی توانم اینجا بمانم و خیلی زود وسایلم را جمع کردم و به خانه مادربزرگم برگشتم. مادربزرگم اما اصلاً روی خوش نشان نداد و گفت مرا نمی پذیرد. گفتم جایی ندارم که بروم؛ اگر اجازه ندهد در خانه اش بمانم آواره می شوم ولی او گفت ازدواج کن و برو سر خانه و زندگی خودت. همین هم شد. چند هفته بعد مردی 32 ...
شرط سه جمله ای شهید مدافع امنیت برای ازدواج
. او حتی بچه ها را با یک حرف یا کاری جذب می کرد. برادرزاده ام 5 6 ساله بود. یک بار با چادر مشکی نماز می خواند. آقا سلمان به خاطر نماز خواندنش به او جایزه داد. بعد از مدتی به بازار حرم حضرت عبدالعظیم (ع) که رفتیم، سلمان گفت: برای برادرزاده ات چادر نماز رنگی بگیر. اتفاقاً بعد از شهادت همسرم هر وقت به منزل برادرم می رویم، برادرزاده ام چادر را نشان می دهد و می گوید: این چادر را عموسلمان ...
راهکار هایی برای پدرانی که باید به تنهایی فرزندشان را بزرگ کنند
بیشتر از کار یک مادر مجرد به چشم می آید. می خواهیم ببینیم در خانواده ای که شامل پدر مجرد و فرزند/فرزندان است چه خبر است و این پدران چه چالش هایی دارند؟ اگر شما هم یک پدر مجرد هستید یا در اطرافیان تان کسی را دارید که این سبک زندگی را انتخاب کرده است شاید حرف های روان شناس و دو پدر مجردی که با آن ها صحبت کردیم به کارتان بیاید. به هر حال تربیت فرزند برای یک مرد در بیشتر موارد، سخت تر از یک زن است و چه ...
پدر شروری که به دخترش تجاوز می کرد، اعدام می شود...
بکنم تا اینکه تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس بگویم. در ادامه دختر نوجوان وقتی در برابر مأموران قرار گرفت، گفت: 10ساله بودم که مادرم جدا شد و رفت اما من را با خودش نبرد و پیش پدرم ماندم. از همان موقع پدرم من را مورد آزار قرار می داد چهار سال از ترسم به کسی حرفی نزدم. یازده ساله بودم که پدرم برای چهارمین بار ازدواج کرد و من اولین بار موضوع را به نامادری ام گفتم اما حرف هایم را ...
پدر شروری که به دخترش تجاوز می کرد، اعدام می شود
...> چند روز قبل سحر که 14ساله است به خانه ما آمد و در حالی که وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشت گفت که پدرش از 4 سال قبل او را مورد آزار و اذیت قرار می داده است. هرچند بارها به نامادری اش گفته بود اما او باور نکرده و حتی دعوایش هم کرده بود. سحر که فکر می کرد من هم حرف هایش را باور نمی کنم برای اثبات ادعایش فیلمی به من نشان داد که از شدت ناراحتی دیوانه شدم. خیلی فکر کردم چه کار باید ...
پسر 7 ساله در دام سیاه پسر همسایه ! / مادر خبر داشت !
داد زد که برو بیرون. من نرفتم، گفتم با بچه چی کار داری؟ گفت برو تو، کاری نداشته باش. بعد سینا را داخل اتاق برد. شک کردم، پشت سرش رفتم؛ می خواست بچه رو اذیت کنه، من رفتم جلو که با منم درگیر شد و به هر بدبختی بود سینا را کشیدم بیرون و آوردم بیرون. نذار دیگه بچه ات بیاد خونه ما. مریم خانم با شنیدن حرف های زن همسایه انگار دیوانه شده بود. چادرش را به سر کشید و در حالی که داد و فریاد می کرد و ...
به عشق یوسف
توی بالاخانه خواب بودیم. نصف شب دیدم آبجی ام آمد بالای سرم که بلند شو! . بلند شدم. از بالاخانه، نور چراغِ حیاطمان دیده می شد. گفتم: چه خبره؟! گفت: بدبخت! انگشتر آوردن که صبح بشی زنِ پسرعمه! خودم تازه خبردار می شدم. پرسید: چه کار می کنی؟! گفتم: کار نداره. فرار می کنم! حالا چند روز جلوتر، آقا یوسف و خانواده اش هم آمده بودند برای آشنایی. سرِ زمینِ چای من را دیده بود و بعد با مادر و دایی و پدر ...
اینجا عشق پاسدار وقف است
کاملاً قبول کرده اند و به آنها یاد داده ایم که به ما بگویند مادر و پدر. بچه ها مدام می گویند مادر کجاست؟ پدر کجاست؟ اگر مسئله ای پیش بیاید، مثل همه بچه ها می گویند به مادرم یا پدرم می گویم. گرم گفت وگو هستیم که مددکار وارد می شود و خانم و آقای مظفریه را به زبان بچه ها پدر و مادر صدا می کند و توضیح می دهد که مشکل گرفتن کارت بانکی یکی از بچه ها را چطور حل کرده است. بعد از رفتن ...
کتاب پوشش و آرامش منتشر شد
گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم کتاب پوشش و آرامش(خاطره نگاری تبلیغی در عرصه ترویج حجاب و عفاف) را منتشر کرد.
گلوله باران وحشتناک هشت متری عادل به روایت شاهدان عینی
سال1355 افسانه عبداللهی، یک خانم 44 ساله است. او بهترین سال های عمرش را به دلیل جنایت نیروهای امنیتی رژیم پهلوی با رنج و بیماری روی ویلچر سپری کرده است. هنوز هم با یادآوری خاطره گنگ آن روز صدایش بغض آلود می شود و می گوید: کوچک ترین عضو خانواده بودم. آن روز مادر لباس هایم را پوشاند؛ همه بچه ها را صدا زد و گفت: بیایید؛ می خواهیم برویم بازار برای افسانه کفش بخریم. بعد هم یک سری به خانه خاله ...
هفت سال برای شوهرم نقش بازی کردم تا آخرش مچم را گرفت!
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... وارد منزل شدم صدای زنم را شنیدم که ... تنوع طلبی جنسی |عشق های مثلثی چیست؟ روش های پیشگیری از رابطه مثلثی یا سه نفره را بدانید آزار جنسی یک زن در ماشین | اجرای حکم اعدام همسرم عاشق دلباخته خواهرم شد!/ خواهرم ...
خاطرات خانم اتحادیه از لندن تا خیابان وصال
. من رشته ریاضی و سپس معماری داخلی خواندم و علاقه مند به آگاهی عمیق تر در زمینه ادبیات و فرهنگ فارسی بودم. اوایل انقلاب شور مطالعه کتاب در میان مردم به خصوص جوانان بسیار زیاد بود. در همان زمان از طرف پدرم این فضا در اختیار من قرار گرفت و من آن را تبدیل به کتابفروشی کردم. بعد از من یک خانم دیگر به نام خانم نمازی کتابسرایی در خیابان فرشته راه اندازی کرد. او ادامه می دهد: سال های اول ...
ناگفته هایی از رسول ملاقلی پور درباره ی گلشیفته فراهانی
: من هنوز ننوشته، اشکی شدم؛ شما هم چند خط صبر کنید، بغض تان خواهد شکست. شک نکنید. القصه! حدود پانزده سال پیش، نزدیکای نمی دانم کدام انتخابات ریاست جمهوری بود که با جمعی از هم کاران رفتیم شهرک دقایقی تا با محسن رضایی مصاحبه کنیم. من البته در نیتم ناخالصی داشتم و بیش تر دوست داشتم به بهانه ی گفت وگو با نامزد پای ثابت همه ی انتخابات ها، سازنده ی فیلم تبلیغاتی ش را ببینم؛ رسول ملاقلی پور را ...
شهادت؛ مشقِ عشقِ حامد
...، 17 ساله بود که از سوی بسیج در جبهه حضور پیدا کرد و ابتدا در جبهه های غرب مشغول رزم شد، برای اولین بار از جبهه که بازگشته بود و دیده بود من در جبهه هستم، با وجود اینکه سرپرستی خانواده را به او سپرده بودم، اما به خانواده گفته بود پدرم در جبهه باشد و من اینجا در خانه بمانم و مجدد به جبهه برگشت. هر دوی ما در منطقه مجنون بودیم که عراق عملیات شیمیایی زد، حامد لباسش را به من داد و گفت ...
قاتل همسر: صدایی به من دستور قتل داد
به گزارش جوان ، عصر روز چهارشنبه 22 شهریور ماه امسال اهالی خیابانی در تهرانسر با شنیدن فریاد های کمک خواهی دختر جوانی سراسیمه داخل خیابان رفتند و متوجه شدند مادر دختر جوان که سرایدار مدرسه است در درگیری با شوهرش به قتل رسیده است. با اعلام این خبر، مأموران کلانتری 150 تهرانسر راهی محل و در پاگرد پله های طبقه اول ساختمان پنج طبقه مدرسه با جسد خونین زن 40 ساله ای به نام پروین روبه رو شدند. ...
تجاوز باورنکردنی مرد شیطان صفت به پسر 11ساله + جزئیات
: من هر روز می دیدم این بچه مقابل در خانه بازی می کند. آن روز هم داشت بازی می کرد. سراغش رفتم و به او گفتم بیا برویم خوراکی بخریم و بعد با هم بازی کنم. بچه حرفم را باور کرد و همراهم آمد. من هم او را به بیابانی بردم و در آنجا به او تجاوز کردم. بچه گریه می کرد و می گفت مادرم من را دعوا می کند و ناراحت می شود. آن قدر گریه کرد و داد زد که عصبی شدم و او را با دستانم خفه کردم. بعد از اعترافات ...
زشت ترین دختر ایرانی، مدل شد | او مادر زیباترین دختر است
می سازم که همه انگشت به دهان بمانند! و پول خوبی هم به تو می دهم! آن روز با حرف های آرایشگر جوان خام شدم و با خودم گفتم یک بار که اشکالی ندارد! ببینم چه شکلی می شوم!... بالاخره پذیرفتم و مدل آرایشگاه شدم! هر نو عروسی که وارد آرایشگاه می شد، خانم آرایشگر تصاویر قبل و بعد آرایش مرا به او نشان می داد و این گونه به درآمد هنگفت می رسید! من هم از این که دیگران با دیدن تصاویر آرایش کرده ام لب ...
نخستین و آخرین گروه زنان چترباز ایرانی
استقبال و تشویقم کرد که این کار را با هدف خدمت به کشور انجام دهم. در نهایت بعد از مدتی پیگیری، سال 1341 رسمی به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمدم. پرواز با یک آگهی خانم هم محله ای ارتشی ورودش به نیروی هوایی را به منزله باز شدن دریچه ای جدید در زندگی اش توصیف می کند و می گوید: یک سال بعد از اینکه در نیروی هوایی استخدام شدم آموزشگاه غیرنظامی چتربازی باشگاه هواپیمایی کشوری آگهی منتشر ...
پناهنده ای از قُندُزِ افغانستان
برادرم رو بنویسی بیاد پیشت، سواد نداره؛ ولی خیلی به درس علاقه داره. ️ بی معطلی گفتم، شماره ای را که می گویم، یادداشت کن. بدو بدو رفت و گوشی اش را آورد. شماره ی آقای علی پور را پیدا کردم. سرم را چرخاندم سمت زن برادرش و گفتم: -عزیزم شما چرا نتونستی تا الان بری مدرسه؟ -من تازه اومدم ایران. -از کجا میای؟ -افغانستان. -کدوم شهرش؟ -قُندُز. -به خاطر ...
وقتی آقای دکتر پیشنهاد کرد برای این بانوی عشایر مطب بزند!
احیای مرتع ما 12سال زمان برد. مرحوم پدرم 8سال این موضوع را دنبال کرد و بعد هم، به برادرانم وصیت کرد برای پیگیری امور مرتع به من وکالت بدهند. پدرم میدانست با عشق و علاقه ای که به گیاهان دارویی دارم، از تلاش برای ساماندهی این مرتع خسته نمی شوم. من هم 4سال پیگیری کردم تا بالاخره سال 98 موفق شدم سند قانونی مرتع را بگیرم. از وقتی نقشه مرتع به من تحویل داده شد، کارمان را شروع کردیم. با راهنمایی خانم ...
درگیر احساسات نمی شوم
سرهنگ رابعه جوانبخت از جمله زنان مقتدر در خانواده پلیس است. او فارغ التحصیل اولین دوره دانشکده افسری پلیس زن بعد از انقلاب اسلامی است که از طریق کنکور سراسری جذب دانشکده افسری شد و بعد از گذراندن آموزش های عمومی، تخصصی و آموزش های نظامی در سال 1382 فارغ التحصیل رشته راهنمایی و رانندگی شد. ابتدا به عنوان مدیر اجرایی، فصلنامه پلیس زن را راه اندازی کرد سپس وارد کار تخصصی راهنمایی و رانندگی شد. وی در ...
اقدام شیطانی مدیرعامل با منشی خانم 27 ساله در غرب تهران
قربانیان حمایت کند. متهم که زنی جوان است در شکایت خود ادعا کرد از ترس شوهرش سکوت کرده و سه سال شکنجه باعث افسردگی شدید او شده است. زن جوان که شبنم نام دارد مدتی قبل به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد مرد ثروتمندی به او تجاوز کرده و از او فیلم تهیه کرده است. شبنم 27 ساله به پلیس گفت: سه سال قبل در حالی که من و شوهرم وضع مالی خوبی نداشتیم در فضای مجازی به دنبال پیدا کردن شغلی ...
پیامکی که زندگی زن و شوهر جوان را به هم ریخت
. آنها به من گفتند که اشکان سال ها با دختر جوانی آشنا بوده و قرار ازدواج با هم داشتند اما دختر جوان با اصرار خانواده اش مجبور به جدایی از پسر موردعلاقه اش می شود و با یکی از آشنایانش ازدواج می کند. وقتی این ماجرا را شنیدم کاملا به هم ریختم. من واقعا به اشکان علاقه داشتم اما این احساس که ممکن است یاد این دختر از ذهنش پاک نشود عذابم می داد. برای همین موضوع را به خودش گفتم. اشکان مدعی شد که این ماجرا ...
دختر جوان، چگونه زن معتاد را غافلگیر کرد
همین چند وقت پیش برای یک دختر که پدرش فوت شده بود، جهیزیه جور کردن. یه آقایی همسایه ماست. خیلی نسیه گرفته بود و نمی تونست پرداخت کنه. با کمک هم حساب دفتری اش را پاک کردیم. بعد صدایش را پایین تر می آورد، هرچند لازم نیست چون پیرمرد سمعک به گوش دارد. خانم همسایه که ساک دستی خرت و پرت ها که به اندازه یک نفر جاگرفته را محکم نگه داشته تا جای من تنگ نباشد، می گوید: یه محله دعا به جون این زن و شوهر می کنن ...
شیر یا خط برای انجام نقشه قتل رییس بانک
و تنها زندگی می کرد اما هر ازگاهی دختر نوجوانش به دیدن او می رفت. آنطور که تحقیقات نشان می داد آخرین بار دختر 16 ساله این مرد به خانه پدرش رفته و پس از خروج از ساختمان در را باز گذاشته بود. سپس دو مرد سیاه پوش با کلاه مشکی و کلاه بیس بال وارد ساختمان شده و دقایقی بعد هراسان آنجا را ترک کردند. تیم جنایی مسیر تردد این دو مرد سیاه پوش را دنبال کرد که مشخص شد آنها با مرد میانسالی که همسر زن ...
صونا روایت چالش تجرد دختران است
بود که برخی آدم ها همراه خودشان دارند و آن این است که ظاهرشان یک جنسیت اما ذهنیت و باطنشان جنسیت دیگری را برای خود پذیرفته است و این افراد در جامعه کم نیستند و هروز بر تعدادشان افزوده می شود و بعضا نمی دانیم که افراد واقعا چنین اختلالی دارند و یا توهم آن را. *تحصیلات شما در حوزه سینماست؟ من معماری خوانده ام اما همیشه به سینما علاقه داشتم. البته همیشه به هنر و شاخه های مختلف آن ...