سایر منابع:
سایر خبرها
فاطمیون سر می دهند، اما سنگر نمی دهند
همراه محمد در حال فرار هستند که ناگهان تیری به پای پسر همسایه مان خورد. خیلی ترسیدم و از خواب پریدم. فردای آن روز به منزل پدر و مادر محمد رفتم و سراغ محمد را از آن ها گرفتم. مادرش گفت ما هم بی اطلاع بودیم تا اینکه یکی از تهران با تلفن پدر محمد تماس گرفت و بعد از آن چند نفری به خانه ما آمدند و گفتند محمد شما فدای حضرت زینب کبری (س) شد. شوکه شده بودم. گوش هایم سنگین شد. شنیده هایم را باور ...
استخاره ای که نوید شهادت دو دوست کنار هم شد
به کمیته امداد می رفت. فضایش با ما خیلی فرق داشت احترام خاصی به پدر و مادر قائل بود. اولین و آخرین بوسه مادر فاطمه ثبوتی مادر شهید تعریف می کند: کلاس دهم بود گفت می خواهم بروم جبهه، گفتم تو درست را بخوان بعد برو. گفت آن موقع میزاری بروم؟ گفتم آره بقیه چجوری میرن توهم برو. گفتش اخه 2 سال زیاده وایسم، برم بهتره. گفتم نه. گفتم من طاقت ندارد تو بری، میدونی من چند ساله قرص اعصاب ...
روایت متفاوتِ حمله حماس از زبان زن اسرائیلی
...: یک زن اسرائیلی بیان کرد: چند نیروی حماس وارد خانه ی ما شدند. گفتم اینجا فقط من هستم با دو بچه. گفتند نگران نباش ما مسلمانیم. آزاری به شما نمی رسانیم. هم تعجب کردم هم نفس راحتی کشیدم. وی افزود: یک مدت در خانه بودند. همه جا را گشتند. یکی از آنها نگاهش به ظرف میوه روی میز افتاد. گفت: می تونم یک موز بردارم؟ گفتم بله که می توانید. او ادامه داد: پسر بزرگ ترم کمی ترسیده بود ...
به کدامین گناه پسرم کشته شد+ فیلم
ید پسر بزرگم جشن نامزدی بگیریم عباس به مادرش گفت می خواهد با یک دختر ازدواج کند. او گفته بود فعلا شما سرباز هستید مدتی صبر کن تا برادرت ازدواج کند، پاسخ داده بود مادر تا آن تاریخ نمی مانم، می خواهم ازدواج کنم. یک هفته قبل از شهادت به همسرش گفته بود برای مشهد بلیت رزرو کردم، او گفته بود بگذار حقوقت را بگیری بعد می رویم که عباس گفته بود موقع عقد قول داده بودم شما را برای ماه عسل به مشهد ب ...
داماد طمعکار پدر و مادر زنش را کشت
آفتاب نیوز : تحقیقات درباره داماد طعمکاری که بعد از قتل مرموز برادرزنش، پدر و مادر همسرش را کشت تا ثروت آنها را تصاحب کند آغاز شده است. راز این قتل های پیچیده و فجیع با هویدا شدن یک زخم روی دست داماد طعمکار خانواده به نام کیارش فاش شد. قتل مبهم مرد جوان چهار سال قبل پدر و مادر پسری به نام بهرام به ماموران شکایت کردند و گفتند فرزندشان گم شده است. این زوج ...
ببینید | روایت متفاوت مادر اسرائیلی از رفتار نیروهای مقاومت با زنان و کودکان | تصویری از دیوارنوشته جالب ...
نخواهیم رساند. از یک طرف با شنیدن این حرف ها غافلگیر شدم و از طرف دیگر استرسم کم شد . او در ادامه می گوید: من کنار بچه هایم نشستم و نیروهای [مقاومت] یک صندلی از اتاق غذاخوری آوردند. یکی از نیروهای مسلح تمام وقت در پناهگاه در کنار ما بود و بقیه در خانه دائم این طرف و آن طرف می رفتند. یکی از آن ها موزهای روی میز را دید و به من گفت: من می توانم یکی بردارم؟ (لبخند روتیم) گفتم: بله! می توانی یکی ...
عکسی شکار شده از کنسرت دیشب “رضا صادقی” که کولاک کرد/ عکس
مادرش نوشته بود: من فدای سرتون ، لبخند و اخمتون ، من پیشمرگ ریش و گیس سفیدتون ، منت سر من همه بچه ها گذاشتین از عمرتون و راحتی هاتون زدین ، همه تلاشتون و کردین جهان ما سمی نشه .. بمیرم که اون ظرف دارو برای هر دوتون پر شده ، از درد .. تاج سر ، سرور ، دلبر ، پدر ، مادر خدا حفظتون کنه برامون و برای همه بچه ها و نوه ها .. ببخشید اگه فرزند دلچسبی نبودم ، ولی شما همش عشقین ، همش نورین همش برکتین و همش دلیل اجابت ✨ .. .. ممنون از همسر عزیز و با معرفت ، برای ثبت این لحظه دلنشین ✨ ...
گفتگو با برگزیدگان مسابقات قرآن بسیج / تلالوء نور قرآن در خانواده 5 نفره همدانی
... خانواده خانی با درایت پدر و مادر خانواده، به این مهم دست پیدا کردند. لذا گفتگو می کنم با پدر و مادر خانواده خانی تا از رمز موفقیت و فراز و فرود هایی که در این مسیر پشت سر گذاشتند آگاه شویم. لطفاً خودتان را معرفی کنید و سن و شغل خودتان را نیز بفرمایید: علیرضا خانی هستم اهل همدان، متولد سال 1361_کارمند دولت (استانداری) بار سنگین تربیت قرانی روی دوش ...
حفر تونل زیر خانه آقای استاندار!
پسرمان را چه بگذاریم، گفتم محمد، اسم پدرمه و الان هم که خدمت آقا امام رضا هستم؛ بهتره اسمش را بگذاریم محمدرضا سه چهار روزی از تولد محمدرضا نمی گذشت که بیژن، معصومه و بچه ها را به مشهد آورد. از دیدن شان خوشحال شدم. خانه ای اجاره کردم تا آنها را پیش خودم نگه دارم. بیژن داشت برمی گشت که علی سیف گفت پسر او هم به دنیا آمده است. چند روز بعد خانواده او هم به مشهد آمدند و ماندگار شدند. اجاره ...
آزار سیاه پسر 7 ساله توسط پسر همسایه
لکنت گفت: مریم خانم می خوام موضوعی رو بهت بگم، فقط خواهش می کنم عصبانی نشو. زن جوان که کلافه شده بود، گفت: حرف بزن دیگه چی شده؟ زن گفت: من در حیاط خانه داشتم لباس می شستم که دیدم سعید پسر بزرگم سینا را به خانه آورد. سینا گفت سعید بهش گفته کارت های جدید دارم، بیا بریم خانه ما تا همه کارت ها را به تو بدهم. راستش مریم خانم، سعید کمی مشکل روحی و روانی داره، ترسیدم؛ بهش گفتم بذار بچه ...
روز جهانی دختر 1402 + تاریخ و متن تبریک 11 اکتبر 2023 و 19 مهر
ای که توش دختر باشه، خونه نیست؛ گلخونه است زیباترین گل هستی روزت مبارک من معتقدم پدر اسکلت یک بدن است پسر پوست بدن! مادر قلب ... دختر اما رگ و شریان هاست! خانه بدون دختر یک چیزهایی کم دارد که همه چیزند روز جهانی دختر مبارک دختران فرشتگانی هستند از آسمان برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان دختر عزیزم روزت ...
غرق شدن مادر شهید جعفری در دریاچه لوزه شو !
. فکر می کنم سال 1370 بود؛ تابستان. از مادرشوهرم، 7 بچه کوچک باقی ماند؛ با رسول می شدند 8 تا. در آنجا رسم بود بعد از دفن مرده، تا سه روز، صبح آفتاب نزده یعنی بعد از نماز صبح، می رفتند سر مزار. همگی می رفتیم سر مزار مادر شوهرم می نشستیم و تا آفتاب بالا بیاید، قرآن می خواندیم و حلوا پخش می کردیم. من و رسول و پدرش و اقوام، همه بودیم. هر هفته مراسم قرآن خوانی برایش می گرفتیم تا چهلمش. رسول ...
پسر بچه 13 ساله از زن 12 ساله اش صاحب بچه شد/ عکس
یک پسر 13 ساله که به همکلاسی 12 ساله اش عشق عجیبی پیدا کرده بود باعث شد در همان سن و سال کم ازدواج کنند و بچه دار شوند. به گزارش وقت صبح ، عشق پسر 13 ساله و همکلاسی 12ساله اش در انگلستان باعث شد آنها خیلی زود با هم ازدواج کنند. آنها که توانسته اند عنوان جوان ترین پدر و مادرهای انگلیسی را به دست آورند برای اولین بار همدیگر را در دبستان ملاقات کردند. آنها بعد از ...
شرط سه جمله ای شهید مدافع امنیت برای ازدواج
می توانیم بابا را بوس کنیم. این حرف ها را زدم و محمدصالح آمد و پدرش را دوبار بوسید. بعد از چند دقیقه خواستم که من و محمدصالح با پیکر سلمان تنها باشیم. وقتی دوربینی نبود، گفتم: محمدصالح! ببین الان چه آرامشی داری! گفت: آره مامان! انگار اینجا خانه ماست بعد به پدرش خوشامد گفت. گفتم: دیدی بابا چقدر شجاع بوده که به خاطر آرامش ما و مردم رفته و شهید شده؟ اینها را که گفتم محمدصالح ...
قتل هولناک نازنین کوچولو بدست پدر سنگدلش!
اقدامات اولیه بازپرس براعه دستور انتقال جسد این نوزاد به پزشکی قانونی را صادر کرده و در ادامه تحقیقات از پدر و مادر این نوزاد دختر آغاز شد. در اعترافات اولیه مادر این نوزاد ادعا کرد دختر 1 و نیم ساله اش از دستش رها شده و با سر روی زمین افتاده است و این در حالی بود که پدر نوزاد قصد فرار از خانه را داشت که پلیس با حضور در خانه وی موفق به دستگیری پدر نوزاد شدند. در اعتراف ابتدایی ...
راهکار هایی برای پدرانی که باید به تنهایی فرزندشان را بزرگ کنند
از پس کارهایش برمی آید عباس قصه اش را این طور روایت می کند: بچه ها بعد از جدایی مان خیلی کوچک بودند و رفتند پیش مادرشان. تقریبا از سه سال پیش وقتی یکی شان هفت و دیگری 10 ساله بود دایم پیش من هستند. البته من و مادر بچه ها، رابطه مان را بعد از جدایی خیلی محترمانه و کنترل شده نگه داشتیم تا وجود مادرشان را حس کنند. حتی مادرشان کلید خانه را دارد، گاهی از پسر ها سرمی زند و برایشان غذا می پزد. سعی ...
مدیریت افکار و احساسات برای رسیدن به سلامت روان + فیلم
کاهلی می کند احتمال بدهید که نشاطش کم است. پس نشاطش را افزایش دهید. هر وقت دیدید در خانه به مسئولیت هایش بی توجه است نگویید چرا در خانه مسئولیت پذیر نیستی. نشاط و شادی او را افزایش دهید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی من می خواهم بچه های شادی داشته باشم، چه کنم؟ پدر و مادر های عزیز! مسئول شادی و نشاط بچه های ما خودمان هستیم. بچه های ما از بسیاری از مسائل بیرونی ...
جوانمردی نیروهای مقاومت به روایت یک مادر+ فیلم
زنی که نیروهای مقاومت وارد خانه اش شدند به شبکه 12 عبری از جوانمردی نیروهای مقاومت توضیح میدهد: به آنها گفتم من دو بچه دارم، به انگلیسی به من گفتند نگران نباش ما مسلمانیم و به شما آسیب نمی رسانیم
این مرد با این قیافه هر روز خود را به زنان اجاره می دهد/ عکس
ندارند و یا از آن ها دورند و کسی را ندارند که در روز های مهم زندگیشان کنارشان باشد . به همین دلیل ایده ی کرایه کردن پدر و مادر برای حضور در مراسم های مهم در کنار چنین کسانی به ذهن او خطور کرد و این ایده برای بسیاری از افراد یک راه حل مناسب بود. من 12 سال است که نقش همسر یک مادر مجرد و پدرِ دختر او را بازی می کنم . این دختر بچه بخاطر نداشتن پدر سختی های زیادی کشیده ...
ناگفته هایی از رسول ملاقلی پور درباره ی گلشیفته فراهانی
ملوترین اغتشاش ممکن، سیگاری در آن حیاط بهاری گیراندم. هنوز خیلی جوان بودم و لاجرم قائمکی بهمن می کشیدم. پک های آخر، ناگهان سر و کله ی عمورسول پیدا شد. تنها بود. رفتم جلو و خودم را معرفی کردم. با همان لحن اورجینال بچه های اصیل جبهه و جنگ، زد در گوش اولین تشر: سیگارت را چرا نصفه انداختی زمین؟ گفتم: به احترام شما! خندید و لوتی تر شد و گفت: بشاش توی این احترام ها! بعد سیگارش را درآورد و یکی هم به من ...
به عشق یوسف
توی بالاخانه خواب بودیم. نصف شب دیدم آبجی ام آمد بالای سرم که بلند شو! . بلند شدم. از بالاخانه، نور چراغِ حیاطمان دیده می شد. گفتم: چه خبره؟! گفت: بدبخت! انگشتر آوردن که صبح بشی زنِ پسرعمه! خودم تازه خبردار می شدم. پرسید: چه کار می کنی؟! گفتم: کار نداره. فرار می کنم! حالا چند روز جلوتر، آقا یوسف و خانواده اش هم آمده بودند برای آشنایی. سرِ زمینِ چای من را دیده بود و بعد با مادر و دایی و پدر ...
نورالدین پسر، در مسیر نورالدین پدر
... نورالدین و رفیقش آن شب در تعقیب تعدادی از فتنه گران بودند که آن ها با سلاح گرم به سمت نورالدین و رفیقش شلیک کردند. با اصابت تیر به ناحیه سرش، مجروح شد و بعد هم به شهادت رسید، دو ماه از شهادتش می گذشت که پسرش به دنیا آمد و شد نورالدین دیگر، خانواده تصمیم گرفتند نام پدر را روی پسر تازه متولد شده بگذارند تا این اسم مدام در خانه تکرار شود، اما آقانورالدین ! دلتنگی برای ندیدنت در چشم های مادر ...
اصرار پدر و مادر برای کارهایی که دوست نداریم
این فیلم روایت پسر بچه ایست که به اجبار مادر بخاطر موفقیت بچه ی همسایه؛ پسرش را به دنبال آموزش یک کار می برد که در آخر به خاطر اصرار پدر سراغ فوتبال می رود اما نمی تواند در فوتبال هم کاری بکند و در آخر راه خودش را پیدا میکند و به سراغ استعداد خود یعنی داستان نویسی میرود. این فیلم به خوبی توانسته است در ژانر کمدی درام جذابیت خاصی پیدا کند و خنده و شادی را در کنار نکته های فیلم به مخاطب ...
ای نامه که می روی به سویش
گرفت نامه هایی را که از جبهه می آمد روی بقیه نامه ها می گذاشتم و بدون اینکه با موتور دور اضافه ای بزنم اول این نامه ها را به دست گیرنده می رساندم. هر بار زنگ خانه شان را می زدم پدر و مادر با خوشحالی در را باز می کردند و سراغ نامه را می گرفتند. گاهی اوقات همان دم در می نشستم و نامه را برایشان می خواندم و با شادی دل شان شریک می شدم. 30 سال پستچی بودم و همه لحظات آن برایم خاطره است. انگار آن سال ها ...
روایت داستان اسباب بازی ها از زبان پدر ژپتوی ایران/ روستاگردی برای احیای اسباب بازی ها
شناخته می شود، به عنوان دومین پژوهشگر و احیا کننده اسباب بازی های قدیمی مشغول به فعالیت است. عمو شاهین که من شیرین ترین و در عین حال نوستالژیک ترین لقب یعنی پدر ژپتوی ایرانی را به او داده ام، برایم از علاقه اش به اسباب بازی ها و چگونگی ساخت آن ها در کودکی صحبت کرده است. از اینکه حتی موقع به دنیا آمدن هم لی لی کنان از شکم مادر بیرون آمده و عشق و علاقه اش به حوزه بازی و سرگرمی ...
تجاوز باورنکردنی مرد شیطان صفت به پسر 11ساله + جزئیات
...، راز مرگ دلخراش این کودک با گزارش یک شهروند فاش شد و حالا پدر و مادر داغدار کودک گفته اند حاضر به گذشت نیستند و خواستار اعدام اند. یک سال قبل گزارش گم شدن کودک 11 ساله ای به ماموران داده شد. مادر کودک به پلیس گفت فرزندش مقابل در خانه بازی می کرد که گم شد. در حالی که ماموران پلیس جسد کودک را در بیابان های اطراف خانه اش پیدا کردند آن را برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال ...
تکریم از خانواده معظم شهدا در ویژه برنامه رفیق
درآورده بود تا رسید ساکش را که زیر کمد آماده کرده بود در آورد و راهی جبهه شد . هر کدام از نوجوان ها سوالی می پرسند و پدر و مادر در کمال مهربانی و با بغضی پنهان پاسخ می دهند تا اینکه مادر قصه ی چشم انتظاری اش را بازگو می کند : مهدی 19 اسفند 62 در خبیب –طلاییه در جزیره مجنون شهید می شود و پیکرش سال 1380 بعد از 18 سال به خانه بر می گردد . مشتی استخوان و پلاک و بخشی از لباسش . این همه ی ...
آسیب های مجازی برای کودکان در دنیای حقیقی
...، زیرا در نهایت پاسخگوی هرچه بر سر آن ها می آید، پدر و مادر هستند. شاید بهترین راه حل، آگاهی از دانستن چرایی این شیوه زندگی و آموختن شیوه مدیریت آن باشد. محمد لسانی، کارشناس رسانه است. او به عنوان مروج سواد رسانه ای ابتدا از وضعیتی سخن می گوید که سال های قبل بود و اکنون جایش خالی است: در گذشته چند عامل درون و بیرون از خانه، در وظیفه فرزندپروری به والدین کمک می کرد. عوامل درون خانه ...