سایر منابع:
سایر خبرها
سرگذشت تلخ زنی که در 14 سالگی به زور با مرد 34 ساله ازدواج کرد
مناسبی با او ندارم واحتمالا با مردان غریبه معاشرت می کنم! از آن روز به بعد بهانه گیری های مادر شوهرم شدت گرفت تا حدی که مرا متهم به خرج کردن بی خودی پول های شوهرم می کرد و با توهین و فحاشی مرا شایسته فرزندش نمی دانست تا این که بالاخره مدتی بعد مقابلم ایستاد و درحالی که با غرور خاصی به چشمانم خیره شده بود به من گفت:دختر زیبای دیگری را زیر نظر دارد و می خواهد او را به عقد پسرش درآورد.او سپس ...
محاکمه عروس فراری به اتهام شکنجه پدرشوهر
خانواده ام دوری کنم. من پدر و مادر پیری دارم که باید به آن ها رسیدگی کنم. چند روز قبل از حادثه همسرم با من دعوا و مرا ترک کرد و رفت. من هم ناراحت شدم و دنبالش نرفتم. روز حادثه همسرم با من تماس گرفت و تلفنی با هم بگومگو کردیم. من سر کار بودم. چند ساعت بعد مادرم تماس گرفت و گفت روژین و برادرش به خانه حمله کرده اند و پدرم را زده اند. آن ها این پیرمرد را آن قدر زده اند که لال شده و توانش را از دست ...
خودکشی دختر چشم رنگی پس از تجاوز در زیرزمین خانه شیطان
چشم هایم که سبز رنگ بود اظهار علاقه می کرد مرا نیلوفر زندگی اش خطاب می کرد این ارتباط های روزانه باعث شده بود من دیگر به او اعتماد کنم یک روز او مرا به خانه دوستش برد من و او داخل زیر زمین خانه دوستش تنها بودیم که او پیشنهاد شرم آوری به من کرد من ممانعت کردم اما با فریب و نیرنگ سرانجام اسیر فکر شیطانی او شدم بعد از این رابطه عذاب وجدان سختی به سراغم آمد مهرداد وقتی بازم به دنبال این رابطه بود که من ...
با بوکس کاپیتان فوتبال شدم
...> عاشیق ها راویِ داستان ها بودند. گاهی روایت یک داستان یک ماه یا دوماه طول می کشید و هر شب 20 دقیقه داستان همراه با موسیقی روایت می کردند. ما از بچگی ساکن محله هفت چنار تهران بودیم. وقتی 16 سالم بود یک روز رفتم رادیو پیش آقای صبحدل تا آواز را آنجا شروع کنم. ما در بازار بافندگی داشتیم و پدرم بافندگی داشت و از مداحان خوب دوران خودش بود. به حراست رادیو گفتم من چنگیز حبیبیان هستم و می ...
نوعروس فراری پدرشوهرش را فلج کرد
تازگی ازدواج کرده ایم، اما همیشه سر هر موضوعی با هم اختلاف و درگیری داشتیم تا اینکه او قهر کرد و به خانه پدرش رفت. امروز تلفنی با هم صحبت کردیم تا اختلافاتمان را حل کنیم اما طوری با من حرف زد که عصبی شدم و تلفن را قطع کردم بعد هم از خانه بیرون رفتم اما در غیاب من همسرم و برادرش به خانه پدرم رفته و پدر و مادر پیرم را بشدت کتک زده بودند. همان موقع مادرم با من تماس گرفت و گفت خودت را به خانه برسان اما ...
جزیره نفتی که به اندازه روزهای دفاع مقدس بمباران شد+عکس
اله بودم. یادم می آید ظهر روز دوم مهرماه سال 1359 بود و شروع سال تحصیلی جدید و به همین دلیل یکسال از تحصیل محروم شدیم. خانواده در حال استراحت بودند که ناگهان درو دیوار لرزید و قاب های متصل به دیوار به روی زمین پرتاب و صدای انفجارهای مکرر و مهیب و وحشتناک همه رو به وحشت انداخت. دست بر قضا آن روز ما در منزل برادر بزرگم در منطقه شرکت نفت جزیره خارگ بودیم. فارس: این اقدام یعنی جنگ شروع شده ...
هم آغوشی زن جوان با دوستان ناباب شوهر بی غیرتش+جزییات
که در برابر سالومه احساس سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم ...
شهید محمدرضایی مردِ بی ادعای میدان بود
همیشگی اش بود. وی ابراز کرد: شهید محمدرضایی در همه شرایط پای کار بود و تعطیلات و عید، میهمانی نمی شناخت و در هر ساعتی از شبانه روز و حتی در نیمه های شب می رفت و وقتی سوال می کردم، می گفت: به وجود من نیاز است. اسلحه برادرش را زمین نگذاشت همسر شهید مدافح حرم ادامه داد: شهید محمدرضایی در زمان شروع جنگ تحمیلی در دوران راهنمایی تحصیل می کرد و با این که سن کمی داشتند ...
چوبه دار، عاقبت مردی که زن برادرش را به قتل رساند
تحقیقات با بازجویی از او ادامه پیدا کند. عاقبت پس از گذشت 5پنج ماه از وقوع حادثه، شوهر مقتول به قتل همسرش با همدستی برادرش اعتراف کرد و پلیس گفت: با همسرم اختلاف داشتم. دعوا و مشاجره هایمان هر روز بیشتر می شد تا این که همسرم مرا تهدید کرد اگر به این اختلاف ها پایان ندهم، مهریه اش را می گیرد و بعد تقاضای طلاق می دهد. ابتدا حرف های همسرم را جدی نگرفتم. بعد از چند روز وقتی متوجه شدم او به دادگاه ...
دوستی در شبکه های اجتماعی من را به بیراهه برد/ آن مرد اینقدر چرب زبانی کرد تا به شوهرم خیانت کردم و...
و با جملات و کلمات زیبایش به روح و روانم آرامش می داد. حرف های محبت آمیز او به گونه ای بود که مرا شیفته خودش کرد. دیگر به هر بهانه ای با او چت می کردم و مدت زیادی را در فضای مجازی با او می گذراندم تا این که از من خواست همدیگر را ملاقات کنیم. من هم که دوست داشتم این جوان را از نزدیک ببینم، بلافاصله پیشنهادش را پذیرفتم و در یک رستوران به دیدارش رفتم. از آن روز به بعد مدام با هم در مکان ...
رساندن کودک به مادرش برای 2 مرد دردسرساز شد
مردان آشنا وقتی متوجه دلتنگی های زن مطلقه برای فرزندش شدند به شهرستان رفته و کودک وی را از خانه پدرش به تهران آوردند اما همین موضوع آنها را با اتهام آدم ربایی مواجه کرد. به گزارش ایران، چند روز قبل، مرد جوانی در یکی از شهرهای غربی کشور هراسان پیش پلیس رفت و از ربوده شدن پسر 5 ساله اش خبر داد و گفت: به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم از او جدا و همراه پسرم راهی شهر زادگاهم شدم تا با هم ...
دعواهای والدین چه آسیبی به شخصیت کودک می زند؟
کودک از خود رفتارهای بی رحمانه نشان دهد. به عنوان مثال بچه اگر یک حیوانی را در خیابان ببیند او را آزار می دهد. چون این بچه یاد گرفته است که هیچکس نباید به شخص دیگری رحم کند. همه باید باهم بد باشند. رفتار بی رحمانه و خشن چیزی است که در چنین خانواده هایی به کودک ارث داده می شود. دعوای والدین+ خانه ناامن= بچه های فراری وی درباره دیگر عواقب اختلافات والدین و ناامنی خانه و خانواده ...
دختر 20 ساله در دام شیطانی یک شرور سابقه داری که او را وادار به رفتارهای شرم آوری می کرد
با من برخورد کردند به طوری که حتی پذیرایی هم شدم ولی چند روز بعد چهره دیگر قادر نمایان شد. او جوانی پرخاشگر و عصبی بود و مرا وادار به رفتارهای شرم آوری می کرد که خودم خجالت می کشیدم. با آنکه من دانشجوی رشته کاردانی بودم و او تا مقطع سیکل تحصیل کرده بود، مقابل دیگران رفتارهای بسیار زشتی با من انجام می داد و تهدیدم می کرد که اگر به خلوتگاه او نروم رهایم نمی کند. مدام در تنهایی اشک می ریختم ...
جنجال خرید کادوی گران قیمت برای دخترعمو
.... وقتی از او علت این کارش را پرسیدم، عصبانی شد و به جای این که به من حق بدهد، با من دعوا کرد. حالا که این کار را کرده، من هم دیگر نمی خواهم در کنارش زندگی کنم. در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسر من بسیار شکاک است. این را از همان شب جشن تولد دخترعمویم فهمیدم. دخترعمویم مثل خواهر من است. چون عمویم سال ها پیش فوت کرد، او و برادرش همیشه با ما زندگی کرده اند و ما با هم بزرگ ...
راز قتل دختر جوان به دست پدر : مردم پشت دخترانم حرف می زدند
ایران زندگی می کنیم و اصلاً در ایران آشنا شدیم و ازدواج کردیم. بچه ها همه در ایران به دنیا آمدند. دخترانم می خواستند مثل دختران ایرانی زندگی کنند. آن ها بیرون می رفتند و کار هایی می کردند که من دوست نداشتم. دختر بزرگم نورا را شوهر دادم. نورا با یکی از پسران فامیل ازدواج کرد. 6 ماه بود که با او زندگی می کرد. یک روز متوجه شدم نازیلا دختر کوچکم با پسری رابطه دارد. او را ترک موتور پسر دیدم و ...
متهم: فکر نمی کردم قاتل دخترم شوم
که نفس نمی کشد و از شواهد معلوم بود او دست به خودکشی زده است. در ادامه کارشناسان پزشکی قانونی پس از معاینه جسد مریم در گزارشی اعلام کردند که وی به علت خفگی به قتل رسیده است. این در حالی بود که خواهر مریم نیز اظهار داشت شب قبل پدرش او و خواهرش را بشدت کتک زده است. با اعلام این گزارش مرد میانسال بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل دخترش اعتراف کرد و گفت: اواخر سال قبل به همراه زن ...
مردی شوهرم را کشت تا با من ازدواج کند
تهدید کرده بود همسرم را به قتل می رساند تا مرا راحت کند. روز بعد که پلیس تماس گرفت و خبر داد جسد شوهرم را پیدا کرده اند، فهمیدم تهدیدش را عملی کرده است. *با او صحبت نکردی؟ خودش زنگ زد و گفت شوهرم را کشته است. *واکنش تو چه بود؟ خواستم دیگر با من تماس نگیرد. همین تماس هایش پای مرا به پرونده باز کرد. *پشیمانی؟ خیلی. درددل کردن با این ...
رتبه اول دانشگاه صنعتی شریف که استاد علوم قرآن شد
اسلامی بودیم تعداد بسیار کمی بودیم. سال 53 همسرم برای تحصیل دکترا به خارج از کشور و به دانشگاه برکلی رفتند. بعد از فروردین سال 60 به کشور بازگشتیم. در این دوره که بعد از انقلاب بود، بخش بین الملل سازمان تبلیغات را راه اندازی کردیم و بعدا هم به وزارت علوم برای ایجاد دفتر معارف اسلامی دعوت شدم. در مقطع ارشد وارد رشته الهیات و علوم قرآن و حدیث شدم و کم کم به تدریس پرداختم و چنان در این عرصه ...
استادمحوری خلاقیت و آزادی عمل دانشجویان را می گیرد / ضرورت آموزش شیوه های نوین تدریس به اساتید توسط ...
قبول شد. برادرش هم که کمتر از یک سال از او بزرگ تر است، همان سال رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد تبریز قبول شد. در آن زمان، قانونی آمده بود که چون 2 برادر در دانشگاه آزاد درس می خواندند، می توانستند در یک واحد دانشگاهی باشند. به همین دلیل او به دانشگاه آزاد تبریز انتقالی گرفت. برای کارشناسی ارشد به ترکیه مهاجرت کرد و رشته ژئوماتیک را در دانشگاه حاجت تپه آنکارا ادامه داد. بعد از آن، یک ...
فوری/ تصاویر متهمان قتل داریوش مهرجویی منتشر شد! + سن متهمان
...: میر ویس آن زمان زن و بچه نداشت. حالا نمی دانیم در این یکی، دو سال ازدواج کرده یا نه! اما شنیدم که میر ویس پس از اینکه از شهرک زیبادشت بیرون می شود در شهرک ناز ؛ بالای شهرک زیبادشت، خانه ای اجاره و زندگی می کرد. مشرق، اما در مورد میر ویس این گونه نوشت: میر ویس یک دختر دارد که شب قبل از حادثه مریض بود، اما انگار انتقام از مهرجویی آنقدر برای میر ویس اهمیت داشته که روز جنایت دخترش را به ...
قاتل نامرئی جان می گیرد
باید انصاف داشته باشیم. جاهایی هم وجود دارد که از نظر ایمنی بسیار بدتر از ما هستند. بحث ایمنی رابطه مستقیمی با فرهنگ دارد. در کشورهایی که از نظر توسعه یافتگی در سطح پایینی هستند، آمار حوادث هم بیشتر است اما در کشورهای توسعه یافته اوضاع بهتر است. گاهی هم آمار حوادث شان ناخواسته کاهش پیدا می کند. ناخواسته یعنی چطور؟ یعنی رفتار مسئولان باعث شده آمار حوادث شان کاهش پیدا کند. مثلا در ...
30 حدیث از حضرت فاطمه(س) برای دنیا و آخرت
مهاجرین و انصار حضرت فاطمه زهرا (س) خطاب به مهاجرین و انصار فرمود: إلَیْکُمْ عَنّی ، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِکُمْ، وَالاَْمْرُ بعد تقْصیرکُمْ، هَلْ تَرَکَ ابی یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ. (خصال:ج 1، ص173، احتجاج:ج 1، ص146) از من دور شوید و مرا به حال خود رها کنید، با آن همه بی تفاوتی و سهل انگاری هایتان ، عذری برای شما باقی نمانده است. آیا پدرم در روز غدیر خم ...
سرگذشت تلخ دختر 20 ساله ای که به تله پسران هوسران افتاد
اصلاحات نیوز ؛ از این که پدرم دچار بیماری فلج اندام شده بود هیچ گاه ناراحت نشدم چراکه احساس می کردم حالا به راحتی می توانم از خانه بیرون بروم و در مهمانی های مختلط با دوستانم شرکت کنم اما این تفکرات اشتباه و هیجانات دوران جوانی به گونه ای مرا به روز سیاه نشاند که در دام شرور سابقه داری افتادم و درحالی به خلوتگاه شیطانی او رفتم که ... به گزارش روزنامه خراسان، دختر20ساله ای که برای فرار ...
روایت هایی از فرزندان طلاق و آسیب های روانی در جدایی والدین
مادرمان حمایت کردیم. چند سال وسط یک جنگ دائمی بودیم؛ روز ها و شب هایی پر از تنش و چالش. بماند که در اصلی ترین نیاز ها و ابتدایی ترین خرج های زندگی هم مانده بودیم. مادرم خانه دار بود و ما چند خواهربرادر هم هنوز شغلی نداشتیم. دیدم چاره ای نیست. درس را کنار گذاشتم و دنبال کار گشتم، اما بدون تجربه و سابقه کار و بدون پول و سرمایه چه کاری می شد کرد. یک بار در این چند سال پدرم ...
پرستو، ساجده، عاطفه؛ ماجرای این سه زن، وحشتناک است
فهرست اخبار زیرنویس1 روایت اول2 روایت دوم3 روایت سوم روزنامه اعتماد در گزارش امروز خود روایتی از زندگی سه زنی که در معرض خشونت خانگی بوده اند را آورده که در ادامه می خوانید ساجده، گیسوهای تاب دار سیاهش، سه بار دور دستان مراد پیچیده شده و از پاهایش، آویزان از سقف مانده. پرستو، مهره پنجم کمرش زیر [... ...
سرنوشت عجیب ملکه عرب! + عکس ملکه تاریکی
افزایش پیدا میکند. بنابراین تصمیم گرفتند که به خواستگاران جدیدش بگویند که عایشه نامزد کرده است و قدیمی ها را هم کم کم متوجه کنند. پسران صدام هم هر چند وقت یکبار به انفرادی می انداختند و به همه گفتند که عایشه با پسر عمویش ازدواج کرده. به سوئیس رفته تا ادامه تحصیل بدهد عایشه هم برای دکترا به سوئیس رفت. پایان خاستگاری ها بعد از این جریان داستان خواستگاری ها تمام شد اما ...
سبکبال و همیشه در صحنه
پسر می خواهند. مادرم به فاطمه زهرا(س) متوسل می شوند و خدا بعد از دو پسر، شهناز را به آنها می دهد که اولین فرزند خانواده ما بود که شهید شد و راه را برای شهادت دو برادرمان، محمدحسین و ناصر باز کرد.... شهناز فرزند سوم خانواده بود و در هنگام شهادت، 26 سال داشت، اما به دلیل شخصیت خاص، احساس مسئولیت و تعهد زیادش، مورد مراجعه همه ما بود و من حتی لحظه ای از او جدا نمی شدم. او به قدری نسبت به ...