محاکمه ساقی به اتهام قتل نگهبان ساختمان/ وکیل متهم: قاتل،حالش دست خودش ...
سایر منابع:
سایر خبرها
کفش زنانه سارق شیشه ای را به دام انداخت
تمام خانه ها را باز می کندو آن را هم در زندان یاد گرفتم. شغلت چیست؟ 5 سالی است که دزدی می کنم، اما قبل از اینکه دزد شوم، عاشق بازیگری بودم و در چند فیلم هم به عنوان سیاهی لشکر نقش بازی کردم. استعداد خوبی داشتم، اما مواد نابودم کرد. چرا معتاد شدی؟ مغرور شدم؛ فکر می کردم دو تا نقش سیاهی لشکر بازی کرده ام دیگر همه مرا می شناسند و معروف شده ام. در میهمانی های شبانه ...
پایان بزم شبانه مردان مست با قتل عمو و برادرزاده ! + جزئیات
.... ما همگی با هم مشروب خوردیم اما بر سر گفتن سلامتی من و مهرداد با هم درگیر شدیم. ما مست بودیم که درگیری میان ما بالا گرفت. همان موقع دوستم بهمن، مهران را سوار موتور کرد و او را به خانه شان رساند تا درگیری تمام شود اما من که عصبانی بودم همان موقع با عموی مهران به نام مجید تماس گرفتم و به او فحش دادم. من گفتم همین امشب برادرزاده اش را ادب می کنم. به همان موقع سوار بر وانت دستم بهروز شدم ...
حادثه مرگبار پس از گروگانگیری در پاتوق معتادان
به آنجا آمده است، اما او گفت با مرد مواد فروش اختلاف دارد و می خواهد اختلافش را حل کند. من از سیروس خواستم مواد به من بدهد، اما منوچهر از من خواست محل را ترک کنم و گفت فعلاً به سیروس اجازه نمی دهد به من مواد بفروشد تا وقتی اختلافشان را حل کنند. من خیلی خمار بودم و به گوشه ای رفتم و منتظر ماندم تا مشاجره آن ها تمام شود و من موادم را بگیرم که منوچهر به من نزدیک شد و تهدید کرد از خانه بیرون بروم و ...
دستگیری دزدی با کفش های قرمز زنانه/ مرد سارق عشق بازیگری داشت
.... او کوله ای همراه داشت که ساکنان آن را به ماموران تحویل دادند که پر از کفش های سرقتی از ساکنان ساختمان بود . ماموران در تحقیقات از اهالی ساختمان متوجه شدند سارق پس از درگیری با یکی از ساکنان، او را با چاقو مجروح کرده است. متهم برای تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شد و در اظهاراتش گفت : اعتیادم باعث شد از عشقم به بازیگری کنار بکشم و سارق شوم. زندان رفتنم هم مرا سر به ...
بذری: اندازه قهرمان المپیک و جهان زحمت کشیدم اما در حد آسیا نتیجه گرفتم
کشور هم در 97 کیلوگرم کشتی گرفتم و این دومین مسابقه کشوری ام در این وزن بود. بدنم دیگر نسبتاً جا افتاده و مسابقه به مسابقه بهتر می شوم. بعد از آنکه در تیم بانک شهر کشتی های خوبی گرفتم، تک کشتی ها باعث شد بدنم آماده تر شود. در مرحله پایانی لیگ هم کشتی خواهم گرفت. بذری در مورد کشتی فینالش در مسابقات استانی که با محمدحسین محمدیان بود و این کشتی را 4-2 باخت، تأکید کرد: با هم رفیقیم، ولی در ...
اعتراف عجیب جوان تهرانی بعد از سقوط مرگبار یک مرد / گروگان بودم!
به گزارش رکنا، ساعت 4 بامداد شنبه 4 آذر مرد میانسالی هراسان به کلانتری 136 فرجام رفت و از ربوده شدن پسرش خبر داد. مرد میانسال زمانی که مقابل افسر کشیک کلانتری قرار گرفت، گفت: پسرم اعتیاد به دارد و بعضی شب ها به خانه نمی آید دیشبم نیامد، اما لحظاتی قبل پسرم تماس گرفت و گفت او را گروگان گرفته اند. صدایش می لرزید و مشخص بود که در شرایط مناسبی نیست. پسرم با صدایی که به سختی شنیده می شد به ...
فوت دانش آموز مینو دشتی در حادثه اردو
تهیه مواد مخدر و مخارج زندگی ام تحت فشار بودم که اگر 5 میلیون تومان هم پیشنهاد می کرد باز هم آدم می کشتم! ... بیشتر بخوانید محاکمه ساقی به اتهام قتل نگهبان ساختمان فروشنده مواد مخدر وقتی برای وصول طلبش به خانه بدهکارش رفته بود با مقاومت نگهبان مجتمع مسکونی روبه رو شد و او را با خودرو زیر گرفت. بیشتر بخوانید توصیه پلیسی: کلاهبرداران سایبری نقض ...
سقوط مرگبار مرد گروگانگیر
تماس گرفتم و کمک خواستم. یک ساعت گروگان بودم که صدای آژیر پلیس آمد . شهاب ترسید و فرار کرد. من هم از ترس این که معتادم و زندانی نشوم، بیرون آمده و فرار کردم. شهاب تعادلش را از دست داد و سقوط کرد. محمد مهدی براعه، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام جم گفت : قرار شد با بازبینی فیلم دوربین مداربسته محل حادثه معلوم شود که آیا پرت شدن آن مرد عمدی بوده یا حادثه و اتفاق بود ...
بازیگر مرد مشهور پس از اعتیاد حالا دزدی می کند! + سرنوشت تلخ بازیگر مرد مشهور + ماجرای عجیب
برند دوست داشتم. حتی کلکسیونی از کفش و کتانی های گران قیمت داشتم. بعدها که معتاد شدم به پیشنهاد دوستانم تصمیم به سرقت گرفتم تا پول موادم را تامین کنم. چطور وارد ساختمان ها می شدی؟ یک میله ساخته بودم و اغلب با آن درهای ساختمان را باز می کرد. بعد طبقه به طبقه می گشتم و کفش ها را داخل گونی می انداختم. البته گاهی هم قبل مقابل ساختمان ها کمین می کردم تا شخصی وارد شود و در را باز ...
دومین سالگرد اعدام آرمان عبدالعالی و جسد مقتولی که هرگز کشف نشد
و تقاضای قصاص کردند. سپس متهم و وکیل او به دفاع پرداختند. آرمان در اولین جلسه دادگاه اظهار کرد که اتهام قتل عمدی را قبول ندارد. او در اظهارات خود گفت: غزاله هنگام خروج از خانه مان در پله ها افتاده و من، چون ترسیده بودم او را به داخل خانه آوردم. به اورژانس زنگ نزدم، چون نمی خواستم پدر و مادرم متوجه شوند. تصمیم گرفتم غزاله را بیرون ببرم. روی سرش کیسه کشیدم و او را داخل چمدان گذاشتم و در ...
اسرار مرگ گروگانگیر در خانه قاچاقچی مواد مخدر
محل حادثه شدند. تیم جنایی در گام نخست، به تحقیق از گروگان زخمی پرداخت. وی توضیح داد: من برای خرید شیشه قدم در خانه مرد قاچاقچی گذاشتم. وقتی رسیدم متوجه شدم مردی به نام نوید که حدودا 41 ساله بود با قاچاقچی (صاحب خانه)، درگیر شده است. دعوای آنها بر سر معامله مواد مخدر بود. ظاهرا دچار اختلاف حساب شده بودند. من وقتی رسیدم از صاحبخانه خواستم تا موادم را بدهد. پول را هم پرداخت کرده بودم اما ...
کارخانه داری که مسافرکش شد!
کارخانه را یک سال قبل تر با کلی سرمایه و قرض و قوله و وام خریده بودم. یک سال هم زحمت کشیده بودیم تا با بیست و سه تا کارگر، خط تولید کیک و کلوچه و بیسکوئیت را راه بیندازیم. از روز بعد، شکایت و پاسگاه و دادگاه شروع شد. چهل، پنجاه روز رفتیم و آمدیم و انگار هر روز بیشتر به ضرر ما می شد. کارخانه را تا زمان اعلام نتیجه پلمب کرده بودند. آخر هم رای دادگاه این بود که املاکی ها با سندسازی، به قول قاضی، مالِ ...
قتل در دعوای بچه پولدارها؛ روایت بالیوودی متهم از ماجرای تصادف و قتل!
ورزش کردم و رژیم چاقی هم گرفتم، اما ژنم طوری بود که چاق و هیکلی نمی شدم و از آنجایی که از نظر جثه از کوروش کوچک تر بودم، خیلی نمی توانستم قدرتنمایی کنم. حتی تمام بدنم را هم خالکوبی کرده بودم اما کسی از من حساب نمی برد. متهم گفت: چند روز قبل از این تصادف در شهرک غرب با کوروش و دوستانش درگیر شدیم و آنها با چاقو و شمشیر به جان ما افتادند و مرا راهی بیمارستان کردند و سر و دست هایم بخیه خوردند ...
بلایی که قاچاقچیان انسان بر سر این دختر جوان آوردند/ تجاوزهای مکرر او را از پای در آورد!
روزی در ایستگاه متروی مکزیکوسیتی منتظر دوستانم بودم که پسربچه ی شیرینی فروشی پیش من آمد و گفت شخصی برای من یک بسته شکلات به عنوان هدیه فرستاده است. کارلا می گوید که پنج دقیقه بعد مردی پیش من آمد و گفت که فروشنده ی خودروهای کارکرده است. آن مرد از دوران کودکی خود حرف زد و گفت که او هم مورد سو استفاده قرار گرفته است. همین حرف ها بود که یخ ملاقات نسبتا عجیب ما را آب کرد. او مردی ...
بانویی که با دست سوخته زندگی اش را روی پا نگه داشت
مسوولیت بود. تا اینکه مجبور شدم از او جدا شوم؛ این تصمیم در بدترین شرایط زندگی ام بود، چون از وسایل خانه چیزی نمانده بود. همه آنها را شکسته و یا فروخته بود. دست فرزندم را محکم گرفتم و به راه سخت و دشوار پیش رویم فکر می کردم؛ خداوند در تمام لحظات زندگی کنارم بود. او را حس می کردم و می دیدم توکل به خودش و دل بستن به او من را به ادامه زندگی مصمم تر می کند. بعد از چند روز پیگیری به عنوان ...
جوانمردی که ناجی کارتن خواب های تهران شد
افتخاریان که نزدیکی تهران کمپ ترک اعتیاد دارد ملاقات می کند. سعید می گوید: به پیشنهاد محسن که روحیه خیرخواهی من را میدید، شروع کردیم به معتادین کارتن خواب کمک کردن و با وجود اینکه از لحاظ مالی ضعیف بودم، این راه را آغاز کردیم. از رفتن به داخل کمپ هراس داشتم ، تا قبل از این اگر معتادی سوار ماشینم میشد میترسیدم اما الا در خیابان ها به دنبال کارت خواب ها هستم و با شهامت به پاتوق های آنها میروم ...
فارسی حرف زدن بامزه بازیگر زن مشهور ترکیه + فیلم / بیوگرافی
...، داشتیم فکر می کردیم که چه کنیم.، من 16 ساله بودم و ناگهان تصمیم گرفتم وارد رقصندگی شوم اما قدم کوتاه و وزنم 63 کیلوگرم بود به من گفتند باید 51 – 52 کیلو باشم وگرنه نمی توانم برقصم، سخت کار کردم و هر روز فقط با خوردن سالاد و پیلاتس در 1 ماه 11 کیلو وزن کم کردم. سال 2013 در 21 سالگی با بازی در سریال درام من یک راز به شما میدهم Sana Bir Sır Vereceğim در نقش آیلین اولین بار ...
بانویی که با دست سوخته زندگی اش را روی پا نگه داشت
مسوولیت بود. تا اینکه مجبور شدم از او جدا شوم؛ این تصمیم در بدترین شرایط زندگی ام بود، چون از وسایل خانه چیزی نمانده بود. همه آنها را شکسته و یا فروخته بود. دست فرزندم را محکم گرفتم و به راه سخت و دشوار پیش رویم فکر می کردم؛ خداوند در تمام لحظات زندگی کنارم بود. او را حس می کردم و می دیدم توکل به خودش و دل بستن به او من را به ادامه زندگی مصمم تر می کند. بعد از چند روز پیگیری به عنوان ...
سقوط مشکوک مرد میانسال در خیابان فرجام / بازپرس ویژه قتل وارد عمل شد
همسایه های این فر را صادر می کند. بازپرس براعه پس از بررسی های ابتدایی متوجه می شد مرد جوان 25 ساله ای در خانه این مرد میانسال زندگی می کرده و همین موضوع کافی بود تا معمایی در ذهن بازپرس به وجود بیاید که احتمال قتل را به این پرونده قوت ببخشد. پدر این پسر جوان به بازپرس گفت:از چند ساعت قبل از پسر 25 ساله ام بی خبر بودم و دقایقی قبل از اینکه با پلیس تماس بگیرم پسر جوانم زنگ زد ...
به من گفتند وجودت برای پسرت سم است | تا صبح از استشمام بوی مواد لذت می بردم | هیچکس از سیگار کشیدن من ...
مواد و تولد دوباره اش من را دعوت کرد. با اصرار او و از روی بی میلی برای اولین بار به گروه معتادان گمنام رفتم. آنجا یکی ازدوستانم را دیدم که از من شرایط بدتری داشت و فکر می کردم مدت ها پیش گوشه خیابان جان داده. با دیدن او و حرف هایی که معتادان بهبودیافته می گفتند، من هم امیدوار شدم که می توانم سالم شوم. نادر خوب می داند همسرش در روزهای خماری و بی خبری او چه سختی هایی را تحمل کرده است ...
قتل نگهبان مجتمع مسکونی به دست ساقی سابقه دار/ادعای جنایت ناخواسته در دادگاه
خواستم هر طور شده وارد مجتمع شوم. اما ناخواسته نگهبان را زیر گرفتم .من نگهبان را نمی شناختم و هیچ خصومتی با او نداشتم. مرگ او ناخواسته رخ داد و حالا پشیمان هستم. سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: سیامک به مواد مخدر اعتیاد دارد و بررسی فیلم دوربین مداربسته نشان می دهد وی هنگام ورود به مجتمع مسکونی حال طبیعی نداشته است. به نظر می رسد وی تحت تاثیر مصرف مواد هوشیار نبوده و ناخواسته نگهبان را زیر گرفته است. ...
قصاص دو جنایتکار پیش از طلوع خورشید در زندان قزل حصار + جزییات کامل
شناسایی و دستگیر شد. عامل جنایت در درگیری به قتل اعتراف کرد و گفت: من میخواستم ماشینم را پارک کنم و حتی راهنما هم زده بودم اما ناگهان راننده پرایدی از پشت سر پیچید و رفت جایی که من می خواستم پارک کنم. همین مساله، آغاز درگیری میان ما بود. ناگهان راننده پراید از ماشینش پیاده شد و به سمت من هجوم بردارد. دعوای ما ادامه داشت تا اینکه من از شدت عصبانیت وی را زیر گرفتم اما قصد کشتن او را نداشتم. ...
کفش های پاشنه بلند زنانه سارق را به زمین زد!
... معمولاً وقتی برای سرقت کفش وارد ساختمانی می شوم، دمپایی یا کفش های کهنه بی ارزش می پوشم و همان اول هم یک جفت کفش نو از ساکنان ساختمان را می پوشم. آن روز خیلی شیشه مصرف کرده بودم و وقتی چشمم به کفش های قرمز رنگ افتاد، خیلی خوشم آمد و متوجه نشدم کفش ها زنانه است و پوشیدم، اما وقتی شروع به فرار کردم تازه متوجه شدم چه کفشی پوشیده ام. همیشه قبل از سرقت شیشه مصرف می کنی؟ ...
اقدام شیطانی پدر به دختر 30 ساله | وقتی مهسا شب آرایش کرد به سمتش ..
واسطه شغلم به شهرهای دیگر سفر می کنم و معمولا 3 روز طول می کشد تا به خانه برگردم؛ اینبار وقتی رفتم مهسا، خواهرم در منزل بود اما وقتی برگشتم خبری از وی نبود از پدرم سراغش را گرفتم اما جواب های متناقضی داد. پسر جوان ادامه داد: 7 ماه قبل مادرم فوت کرد و از زمان فوت مادرم، ارتباط مهسا با پدرم شکرآب شد چرا که مهسا پدرم را باعث و بانی فوت مادرم می دانست و معتقد بود مادرم از دست اذیت های پدرم دق کرد ...
تصادف مرگبار عمدی برای حل اختلاف قدیمی
.... بررسی های تیم جنایی در بیمارستان نشان داد مرد فوت شده به نام سعید شامگاه چهارشنبه اول آذر پس از تصادف با خودروی پژو 207 سواری برای درمان به بیمارستان منتقل می شود، اما بر اثر شدت جراحات فوت می کند. مردی که موضوع را به پلیس خبر داده بود، گفت: در بزرگراه خرازی در حال رانندگی بودم که دیدم راننده خودروی پژو 207 مرد جوان را زیر گرفت و فرار کرد. پس از این حادثه با اورژانس تماس گرفتم. ...
چند راز جدید از پرونده مختومه آرمان و غزاله کشف شد!
اعتماد نوشت: دوشنبه 12 اسفند 1392، ساعت 10 شب، داوود شکور در کلانتری 103 شکایتی دایر بر فقدان فرزندش غزاله شکور مطرح و اعلام می کند که دخترش ساعت 3 بعدازظهر از محل کار مادرش به مطب دکتر رفته و بعد از خروج از آنجا هیچ اطلاعی از او ندارد و موبایل دخترش از همان ساعت [...]
شکایت دروغین مرد ثروتمند؛ همسرم نقشه آدم ربایی من را کشیده!
مرد ثروتمند که مدعی بود همسرش برای تصاحب اموال او نقشه ربودنش را اجرا کرده وقتی در دادسرا تحت بازجویی قرار گرفت مشخص شد سابقه بیماری روانی دارد. به گزارش عرشه آنلاین ، چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و از همسرش به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. او در تحقیقات گفت: من ثروتمند هستم و یک شرکت خصوصی واردات و صادرات دارم، 15 روز قبل زمانی که از خانه خارج شدم تا به شرکتم بروم، خودرویی مقابلم ...
معجزه تدریجی
از دوستان با ایشان آشنا شدم، هنوز زندگی ام درست پا نگرفته بود. همین بود که خرج روزمره ام را درمی آوردم، ولی هنوز خانه ام با دوستان مشترک بود. ایشان ولی هیچ مشکلی با شرایط من نداشت. فقط از من خواست دنبال یک کار دولتی بگردم. همین خواسته، من را به کار در یکی از بیمارستان های تهران کشاند. از املاک اجازه گرفتم نصف روز را به آن کار مشغول شوم. خیلی زود صبح ها نیروی بیمارستان بودم و بعدازظهر نیروی املاک ...
زن مطلقه در دام میلیاردی مردان خبیث افتاد/ صد میلیون تومان فقط برای یک روز + جزییات
در تنگا هستم ولی تا به الان دستم را مقابل کسی دراز نکردم. دو بچه قد و نیم قد دارم که مدتی قبل از پدرشان جدا شدم. حضانت بچه هایم را هم در عوض بخشیدن مهریه ام از همسرم گرفتم. از زمان جدایی مجبور شدم کار کنم تا از عهده خرج و مخارج زندگی خودم و دو تا فرزندم برآیم؛ باز اگر مهریه ام را گرفته بودم می توانست جوابگوی اندک مخارج زندگی یمان باشد، اما چه کنم که طاقت دوری از بچه هایم را نداشتم. مدتی ...