سایر منابع:
سایر خبرها
داستان ترسناک شب های تهران از زبان مامان زری و5 زن آواره در پاتوق ها
...، پشیمان است که چرا بعد از 10 سال پاکی، به این روز افتاد. اما خودش می داند چطور حالش را خوب کند. و صورتش به لبخندی باز می شود. او 7 ماه در کمپ ماند تا سم زدایی کند. بعد او را به آقای حبیب بهرامی، مدیرعامل موسسه کاهش آسیب سیمای سبز رهایی معرفی کردند. از قبل بهرامی را می شناخت. از آنجا هم یکراست به این خانه آمد؛ خانه ای بین راه: با بچه های شوش و مولوی در ارتباط بودم. همه من را می ...
حرف های تازه پرویز پرستویی خبرساز شد!
، هنرمند شدن. مسیری که شما از بازیگری تا هنرمندی طی می کنید، مسیر ساده ای نیست که شما بگویید کاری ندارد، من این همه سال کار کردم! آیا یک ورزشکار که مدال المپیک گرفته، می تواند بگوید دفعه بعد حتما المپیکی می شوم؟! شاید این حرف ها کلیشه باشد اما بنده اگر بزرگ ترین بازیگر جهان هم باشم، آیا واقعا در کار بعدی هم بزرگ ترین بازیگر جهان خواهم بود؟ من همیشه می گویم در ...
خدا به من قدرت خنداندن داد
ارتباط زن و شوهر می گوید: نمره زن در جای خودش 20است. اصلا خداوند در هستی نمره 5/19خلق نکرده. آیه اش هم این است: الذی احسن کل شیء خلق یعنی هر چیزی را که خلق کرده احسن است. ممکن است به نظر ما انگشت شست کوتاه باشد و چهار انگشت دیگر بلند باشند اما نمره کوتاهی برای این انگشت 20است. اگر این کوتاهی نباشد، نه می توانی بیل دستت بگیری نه پیچ گوشتی، نه قلم، نه آمپول و نه جراحی کنی. یعنی همه فن و حرفه در همین ...
خلاصه داستان قسمت 94 سریال ترکی زغال اخته
دوباره راحت ازدواج کنی! او با دوعا صحبت میکنه و میگه جمره از پدرش جدا نمیشه بچه وقتی بزرگ بشه میره سمت طرفی که تو رفاه بیشتریه فاتح برای دخترش کم نمیزاره آخرین مدا گوشیو میگیره وقتی 18 سالش بشه واسش ماشین میگیره و کمدشم که پر میشه از لباس های مارک و لوکس معلومه که به طرف پدرش کشیده میشه دوعا میگه نمیزارم! سولماز میگه مگه به حرف تو گوش میده؟ تو به حرف مادرت مگه گوش کردی؟ در آخر دوعا قبول میکنه این ...
آخرین مصاحبه جنجالی پهلوان تختی: باید زن بگیرم!
توکلی ازدواج و 7 سال بعد در 17 دی ماه 1346 با زندگی وداع کرد. یادش گرامی. تختی با چهره آرام و استخوانیش در حالیکه چشمهایش از پنجره آسمان را تماشا می کرد روی صندلی تکیه داده بود و من با یکدسته کاغذ و چند سئوال روبرویش نشسته بودم. می خواستم آنچه که از دو ماه پیش و بعد از مسابقات کشتی تولیدو زیر زبانم وول می زد از این مرد نیرومند، اما کم حرف بیرون بکشم. وقتی وارد اتاق ...
حاج حسین ؛ سردار شهیدی که رشادتش بدون مرز بود
به پایگاه مسجد می رفت و یا با خانواده های شهدا سرکشی می کرد، به عبادت، نماز سر وقت و نماز شب می پرداخت و یا قرآن تلاوت می کرد، به او می گفتم: این چند روز را پیش ما و زن و بچه ات باش، می گفت: سرکشی از خانواده شهدا از شما واجب تر است و یا هر وقت به او می گفتیم: کمتر به جبهه برو چون زن و بچه داری، می گفت: مگر امام حسین(ع) زن و فرزند نداشت، مگر حضرت عباس (ع) همسر و بچه نداشت، چرا شما از این حرف ها می ...
مادری، بالاترین مرتبه انسانیت
اجتماعی زن با انجام مسئولیت خانوادگی، افتخار نبودن دور کردن زنان از فرزندداری و خصوصیات زنانه، نیاز زن به یک تکیه گاه مطمئن عاطفی و روحی، ارزش گذاری ویژه کار زن ها در خانه از جمله تاکیدات دیگر رهبر معظم انقلاب نسبت به زنان است که نشان دهنده نگاه جامع ایشان به ارزش والای زن است. ***سخن پایانی مقام زن در اسلام در دو حیطه همسری و مادری مورد توجه قرار گرفته است و حتی گاهی در مقامی هم ردیف عبادت خدا ذکر شده است. بنابر این بر همه ما واجب است احترام پدر و مادر خود را نگه داشته و نه فقط در روز مادر، هر روز از آن ها سپاسگزار بوده و در هر شرایطی یاری رسان آن ها باشیم. ...
قاتل آوا کوچولو به صحنه جنایت بازگشت/ تصاویر بازسازی صحنه قتل کودک 4 ساله به دست نامادری سنگدل
، تو را در چاه فاضلاب حیاط می اندازم، چون حیاط خانه شان چاه فاضلاب دارد. با این که آراز را نزد روان شناس می بریم اما بچه مدام گریه می کند و خودش را در مرگ آوا مقصر می داند، چون فکر می کند نتوانسته برای نجات او کاری کند. آخر مگر از دست یک پسربچه هشت ساله کاری برمی آمد؟! آراز برای ما تعریف کرد که وقتی از مدرسه برمی گشت، آوا به او می گفت که نامادری او را کتک زده است. شب ها آراز خواهرش را در آغوش می ...
این بازیگران زن تسلیم وسوسه کارگردانی شدند؛ از شهلا تا ستاره
فرارو نوشت براساس آمار و ارقام در سال های اخیر، بازیگران زن کمتر به سمت فیلم سازی گرایش می کنند و اگر هم این تجربه را به کارنامه شان اضافه کنند، در حد یک یا دو فیلم خواهد بود. به زنده یاد شهلا ریاحی اولین کارگردان زن تاریخ سینمای ایران است که در طول سال های فعالیت اش در سینما و تلویزیون، تنها یک فیلم با نام مرجان را کارگردانی کرده است. به بهانه اکران فیلم خورشید آن ماه اولین ...
ماجرای مجید سوزوکی، کشتی گیری که ده نمکی بدون اجازه خانواده اش اخراجی ها را ساخت!
. بچه ها تشنه اند و تو می گویی آب نیست. همان جا فرمانده او را اخراج می کند و می گوید باید خودت را به تهران معرفی کنی. مجید پایین تپه برمی گردد و ظاهراً اینجا با ده نمکی صحبت می کنند. همان وقت به مجید خبر می دهند که رفیقش مصطفی حسین آبادی شهید شده، چون آرپی جی زن می خواستند دوباره بالای تپه می رود که با تیربار و خمپاره به پشت پایش می زنند. چون نمی شد او را در آن موقعیت برای درمان پایین بیاورند، یکی دو ...
زنگ زورخانه شهید فهمیده به احترام سردار دل ها به صدا درآمد
شب گذشته با بچه های شهدا از خانه تا امام زاده پنج تن پیاده رفتیم و تا صبح با هم کلی حرف زدیم. این در حالی بود که روز قبل از آن با حاجی کلی جلسات داشتیم و حسابی خسته بود. پس از پایان خاطرات حجت الاسلام شیرازی؛ امیر حقیقت خواننده نسل جوان کشور با حضور در گود زورخانه به یاد سردار دل ها اجرای ترانه داشت. سپس مرشد میرزاعلی و مرشد ناری با اجرای نقالی زیبا یاد و خاطره شهید سلیمانی و همه شهدا و قهرمانان ایران زمین را زنده کردند. در پایان این مراسم باشکوه از مادران دو شهید پهلوان، شهید حامد ضابط و شهید وحید زمانی به مناسبت روز مادر قدردانی شد. ...
ماجرای شنیده نشده از عیدوک بامری و حاج قاسم سلیمانی
به ایران. آن هایی که حرفشان دو تا شد و حرف حاجی را گوش نکردند، خودشان صدمه اش را دیدند. نارویی از اعتماد به قاسم سلیمانی و سرانجام خودش پس از تن دادن به پیشنهاد حاج قاسم می گوید: حرفی که حاجی می زد، دو تا نمی شد. کسانی که فهمیدند و حرفش را گوش کردند، مثلاً من که حرف حاجی را گوش کردم، با زن و بچه ام نشسته ام و زندگی ام را دارم و با سربلندی در منطقه و جلوی برادران سپاه می روم. نشسته ام ...
دست نوشته های شهید راز پلاک سوخته را رقم زد
اینگونه تعریف می کند: روز شهادتش، مهدی طهماسبی زیاد از شهادت حرف می زد و دائما می گفت من امروز شهید می شوم، و من به او می گفتم این حرف را نزن روحیه بچه ها ضعیف می شود، ولی وی از موضع خود پایین نمی آمد و می گفت به من الهام شده است، چند روز بعد شهید را برای انجام ماموریتی به اطراف منطقه فرستادیم جایی که عباس دانشگر مشغول خدمت بود و می خواست که به مرخصی برود، از همین رو برای اینکه عباس دانشگر بتواند از ...
خانواده،مبنا و اولویت
همه طرح هایی که برای زنان داریم، بایستی خانواده مبنا باشد. یعنی شما اگر بزرگ ترین متخصص پزشکی یا هر رشته دیگری بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این برای شما یک نقص است. کدبانوی خانه، شما باید باشید؛ اصلا محور این است. مدیران توانمند خانه بچه که بودم، دلم به این خوش بود که هر روز صبح با دستان پر مهر مادر از خواب بیدار شوم، صبحانه ای که برایم آماده کرده بخورم و لقمه نان و پنیری که به ...
خلاصه داستان قسمت 327 سریال ترکی خواهران و برادران
سوزان میگه نه من برم بخوابم دیگه و میره. آکیف تو ویلاست و داره اونجارو با گل های پرپر شده تزیین میکنه که زن در خانه زده میشه و فکر میکنه ثریاست که با باز کردن در با نباهت روبرو میشه و هردوشون شوکه میشن. نباهت میگه اینجا چیکار میکنی؟ تو مگه قرار کاری نداشتی؟ اینجا چرا اومدی؟ چخبره؟ سپس به داخل میره و وقتی وضع ویلارو اونجوری میبینه که با گل تزیین شده و همه جا شمع گذاشته شده عصبی میشه و ...
علت مرگ غلامرضا تختی چه بود؟
این آخری که به "خون سیاوش" و "مرگ سیاوش" نیز معروف است، به خاطر زندگی پاک و منزه و مرگ مظلومانه و ناجوانمردانه اش می تواند شخصیتی نزدیک و مثال زدنی برای جهان پهلوان تختی دوران معاصر ما باشد. بچه جنوب شهر و شهرری که باشی هر سال روز 17 دی برایت یک روز خاص است. 47 سال است که 17 دی روز خاصی نه تنها برای بچه های جنوب شهر بلکه برای کل ایران است. 17 دی هر سال قبرستان پیر ابن بابویه میزبان ...
رقص باباکرم من با ضرب زدن غلامرضا تختی جهانی شد!
روزی که خبر فوت آقا تختی را دادند، زیر وزنه شوک شدم وقتی با استاد محمد نصیری درخصوص سالگرد جهان پهلوان غلامرضا تختی همدوره و رفیق روزگار جوانی و دوران قهرمانی صحبت می کنیم او بغض گلویش را می گیرد و با بغضی که در گلو دارد، می گوید: خدا رحمت کند آقا تختی را. یادم هست روزی که خبر فوت غلامرضا تختی را به ما دادند، من در اردوی تیم ملی زیر وزنه بودم. خدا می داند که آن لحظه چه شوک بدی به من و بقیه بچه ها وارد شد! بی اختیار وزنه را انداختم و انگار که برادرم فوت کرده باشد، بی اختیار زدم زیر گریه. نمی دانم چطور همراه با آقای صنعتکاران و مهدیزاده خودمان را رساندیم بالای سر پیکر بی جان غلامرضا. روز بد و شومی بود. اصلاً نمی خواهم آن روز را به یاد بیاورم، خیلی حالم بد بود. باورم نمی شد که غلامرضا تختی را با آن هیبت و بزرگی که داشت، بی جان و روح در غسالخانه می دیدم. خدا رحمتش کند، وقتی پیکر آقا تختی را در غسالخانه می شستند من بالای سرش بودم و آب روی پیکر برادرم می ریختم. (محمد نصیری از شدت ناراحتی بابت یادآوری خاطرات تلخ روز وداع با آقا تختی چند لحظه ای سکوت کرده و دوباره شروع به حرف زدن می کند) خد ...
سال ها درباره تختی به مردم دروغ گفتند! + نسل جوان باید تختی واقعی را بشناسد
...: احمد عرب را شاید خیلی از نسل جدید نشناسند. قهرمان و پهلوان کشتی ایران که البته همدوره تختی نبوده است، اما خانواده اش با خانواده مرحوم تختی رفت و آمد داشته اند. به سراغ عرب رفتیم تا شاید او چیز تازه ای از جهان پهلوان بگویید. شاید خاطره ای تعریف کند که بکر باشد و اگر هم جایی نقل شده زیاد به گوش مردم عادی نرسیده باشد. او از روزی می گوید که 14 سالش بود و تختی مرد ! از همان روز سرد زمستانی تا خاطرات زیادی که مهدی برادر غلامرضا و خواهرش تعریف کرده اند. به گزارش ایران ورزشی خیلی از خاطرات را ا ...
یا امام رضا(ع)! ما را صاحبخانه کن
قرض کردم. بعد هم برگشتیم کرج و همان 206 قراضه را به اضافه همه طلاهای خانمم فروختیم و دست پر برگشتیم تا آن خانه از همان روز بشود پاتوق زائرهای حرم امام رضا(ع). گذشت تا همین چند وقت پیش که می خواستیم پسرمان را داماد کنیم. تا آن موقع همیشه گوشه ذهنم بود که ما یک خانه جمع وجور هم توی مشهد داریم و بالاخره می شود برای روز مبادایی فروختش. این بود که تا حساب و کتاب زندگی به هم ریخت، به خانمم گفتم ...
این داغ ها کوه را آتش فشان می کند
...، زیر خیمه ای نشسته ام که پیکر شهدای عملیات تروریستی قرار است آنجا برسند و بعد خانواده هایشان بیایند وداع کنند و بعد راهی خانه قیامت بشوند... صدای روضه دارد پخش می شود. تدبیر خوبی کرده است گلزار شهدا و اینکه خادمان زن زیادند، همه شان چوب پربه دست ایستاده اند که اگر زنی از خانواده شهدا از حال رفت، تمشیتش کنند. صدای عادل هم پخش می شود، خادم امام رضا (ع) بوده است و روضه خوان. بهت و حیرتم ...
خلاصه داستان قسمت 93 سریال ترکی زغال اخته
. نیلای بلند میشه و میره ناخن میکاره. دوعا حاضر میشه و به طرف دادگاه میره. جلسه شروع شده و قاضی حرفاشونو میشنوه دوعا میگه من نمیبخشمش و زیر یه سقف رفتن باهاش محاله! فاتح از عشق و علاقه اش نسبت به زن و بچه اش میگه و ادعا میکنه که سوء تفاهم شده و به خاطر همین منو از دیدن دخترم محروم کرده! قاضی با شنیدن حرفاشون طلاق را صادر نمیکنه و میندازه عقب و میگه بیشتر فکر کنین. دوعا به خانه اش میره ...
بوسه هایی که حسرت همیشگی خاله کبری شد
گفت اسیرش کردند. داشتم دق می کردم که برگشت 10 روز از عید گذشته بود که پسرم آمد. بال درآورده بودم توی این سال ها هیچ وقت این همه مدت از هم دور نبودیم. می خواستم بیشتر ببینمش اما آیت الله انگار پسر سابق نبود، کمتر حرف می زد انگار یک شبه مرد شده بود. آموزش نماز شب به مادر شب و روزش شده بود جبهه، اصلا انگار دنیایش رنگ و بوی دیگری پیدا کرده بود، حرف هایی می زد که من به عمرم نشنیده بودم ...
درخواست چندباره نخست وزیر عراق برای دیدار با سردار
افتخار می کنم. زینب خشکش زد. این با خلق و خوی پدرش خیلی متفاوت بود. تا به حال نشده بود جلو دیگران از فرزندان خودش تعریف کند. همیشه به همه می گفت: بچه های شما بهتر از بچه های من هستن. اما این بار داشت جلوی همه از زینب تعریف می کرد. زینب به سختی جواب داد: من؟ من باعث افتخار شمام؟ شما باعث افتخار منین! من اصلاً کی باشم که شما این حرف رو به من بزنین؟! تمام صورت حاجی را لبخندی شیرین پوشاند. انگار از حرفی که زده بود، راضی و خوشحال بود. سوار ماشین شد و رفت. زینب همین که در را بست، به مادرش نگاه کرد و ناخودآگاه گفت: حس می کنم بابا می خواد شهید بشه. ادامه دارد... ...
پهلوان تختی با این بزرگی و رادمردی، جز در ابن بابویه، خانه ای ندارد
رسیدیم و این خانم را به منزلشان رساندیم، این خانم برای شوهرش نامه نوشته بود که اگر انسان واقعی وجود داشته باشد آن هم تختی است. دخترعموی تختی هم گفته: ما سال ها با هم در یک خانه زندگی می کردیم، خانه پدری ما در خانی آباد بود. پدر حسن و پدر تختی هر دو یخچال دار بودند. این دو برادر، در یک خانه زندگی می کردند و طبیعتاً ما بچه ها با هم بودیم. از دوران کودکی تختی خاطرات فراوانی دارم. آنچه لازم ...
در تربیت جنسی کودکان دقت کنید
اطلاعات و ظرفیتش جواب بدهید. شما باید مرحله ای و پلکانی به او اطلاعات بدهید. مثلا اگر پرسید: بچه از کجا میاد؟ نباید بگید: لک لک ها بچه رو میارن . ایرادی ندارد که بگویید خدا نی نی رو اول می ذاره تو دل ماماناشون بعدم وارد این دنیا می شن معمولا بچه ها زود قانع می شوند. نگران سوال های بعدی بچه ها نباشید. این نکته طلایی را هم فراموش نکنید که در جواب هر سوالی، اول نظر خودش را بخواهید تا با توجه به اطلاعات خودش، پاسخ مناسب بدهید. ...
کدام فرزند سردار سلیمانی در غیاب او فوت کرد؟
نماز شب هایش تماشایی بود. ما هم که می خواستیم نماز بخوانیم در مواجهه با این حال حاجی از خود بی خود می شدیم و دیگر نمی توانستیم نماز بخوانیم و فقط مبهوت حاجی بودیم. باید در آن صحنه باشید تا متوجه حرف من بشوید. حاج قاسم 40 سال هر روز در میدان نظامی و امنیتی مبارزه کرد، درباره روحیات دیگر حاجی هم بگویید. یکی از روحیاتی که حاج قاسم داشت، این بود که هر موقع تهران می رسید و وارد ...
لزوم تحدید حدود در روابط اجتماعی
دونم این بچه چرا به حرفم نمی کنه. هزار بار بهش گفتم هرچی تو خونه می شنوی رو جلو فامیل نگو، ولی هر بار که با بچه های فامیل دورهم جمع میشن از این ور و اون ور می شنوم همه وقایع توی خونه رو تعریف کرده ، خیلی به خانمم گفتم نیازی نیست توی هر جمعی از جزئیات کار من بگی. از این کار خوشم نمیاد که دیگران بدونن چقدر حقوق می گیرم و چقدر قسط میدم، ولی بازم... . اگر بخواهیم همچنان این نمونه ها را ...
سیمرغ های 41 دوره فیلم فجر بر شانه کدام بازیگران زن نشستند
عروسش دارد و می خواهد مانع از خروج آنها از کشور شود تا پسرش از جبهه بازگردد. جشنواره بین المللی فیلم فجر 1394 در دوره سی و چهارم پریناز ایزدیار برای بازی در فیلم”ابد و یک روز سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست آورد. سمیه کوچکترین دختر خانواده ای فقیر، در خانه ای که همه به فکر منفعت خود هستند تنها کسی است که بیش تر از خودش به فکر عزیزانش است. سمیه با تهدید ...