سایر منابع:
سایر خبرها
پیکر حاج یدالله جان همرزمانش را نجات داد
بیشتر با خانواده خود باشند، همچنان به همرزمان و خانواده های شهدا سرکشی می کردند.) وقتی به خانه آن شهید رفتم و در زدم، دختر کوچک شهید در خانه را باز کرد تا مرا دید فهمید که یکی از دوستان پدرش هستم. بدون اینکه نگاه به اسباب بازی که توی دستم بود، بیندازد، گفت اگر بابام را آورده ای بیا داخل اگر نیاورده ای برو! و در را به رویم بست. این واقعه موجب تأثر حاجی شده بود. تا چند روز او را می دیدم که گرفته و ناراحت است. شاید به خاطر همین مسائل بود که حاضر نمی شد، زیاد به خانواده و تنها دخترش سر بزند تا آنجا که دختر چهارساله اش او را نمی شناخت. ...
گفتند داربی در زندان برگزار شود/ حامی مالی استقلال در عراق کلاهبرداری کرد
کشور رفتم. یک مدت آنجا بودم و با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم. مجبور شدیم به ایران بیاییم. بعد از نزدیک دو سال به ایران آمدم. وقتی آمدم به باشگاه تاج نرفتم. چون من دیگر زن و بچه دار شده بودم و باید دنبال کار و این چیزها می رفتم. آن موقع هم که فوتبال اینجوری نبود. آن موقع لیدرهای پرسپولیس قبلی گفتند به شاهین بروم و برایم کار درست می کنند و از این حرف ها. این آقای برومند یک روز معاون سازمان امور ...
شگرد کلاهبردار 15 ساله برای خالی کردن حساب افراد
انتخاب کرده بودم، صحبت کنم.مرد جوان چهار اکانت اینستاگرامی به من داد و من شروع به صحبت با آن ها کردم. با یکی از آن ها به توافق رسیدم که مدعی شد باید پول را قبل از حضور بریزم که 2/5میلیون تومان به حساب او ریختم، اما دو روز بعد بلاک شدم. آنجا بود که با اکانت فیکی دوباره به صاحب کانال پیغام دادم و متوجه شدم خانمی در کار نیست و صاحب کانال با اکانت هایی که خودش با اسم و عکس زنان دیگر ساخته است از من ...
این زورگیران همسرم را کشتند؛ روایت نازنین از شبی که ماه کامل شد
دستگیری زورگیران می پرسم، افسر می گوید مخبرها کمک مان کردند. پاتوق این افراد فرحزاد بود. توی یک قهوه خانه نشسته بودند که با مأموران پایگاه دوم پلیس آگاهی به سروقت شان رفتیم. صبر کردیم تا همه شان سر قرار بیایند. آن موقع دستگیرشان کردیم. می پرسم غیر از قتل و زورگیری پرونده شان مورد خاص دیگری هم داشت؟ افسر آرام می گوید؛ برخی دختران و زنان را هم مورد آزار و اذیت قرار می دادند. متهمان ...
خودکشی یک پسر دانش آموز با روسری مادر | چند بار در خانه دیده بودم که ...
به گزارش همشهری آنلاین ، روز یکشنبه 17 دی امسال ساعت 22 کی از ماموران کلانتری افسریه در تماس با بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران او را در جریان خودکشی پسر 11 ساله دانش آموزی قرارداد. با دستور قضایی تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای بررسی ماجرا به خانه مورد نظر اعزام شدندو مشاهده کردندکه او خودش را با روسری زنانه از چهارچوب در اتاق خواب حلق آویز است. مادر این ...
قتل آوا، پایان غم انگیز دلهره کودک طلاق + فیلم
ها مدام مرا تهدید می کرد تنها راهی که به ذهنم رسید این بود که بچه ها را نزد خانواده ام بگذارم و بروم تا او را بی آبرو کنم. بعد از اینکه از خانه رفتم، مرتب دنبالم بود تا برگردم و خانه، بچه ها، جهیزیه و مهریه ام را ببخشم و بعد طلاقم را بدهد و این روند چهار ماه طول کشید. بعد از طلاق پدر آوا چون دختر دوست نداشت گفت که آراز را من برمی دارم و آوا را تو ببر چون از همان ابتدا دختر ...
خیانت عجیب مرد جوان به زن 30 ساله اش
زن 30 ساله گفت: 15ساله بودم که با محمد ازدواج کردم با آن که هنوز دختری نوجوان بودم اما همه سختی های زندگی مشترک را به جان خریدم تا پایه های یک زندگی عاشقانه را مستحکم تر کنم. آن زمان شوهرم شاگرد مغازه ای در هسته مرکزی شهر بود و اوضاع مالی خوبی نداشت. به همین خاطر هم بیشتر اوقات را به منزل مادرم می رفتم تا هم از تنهایی فرار کنم و هم همسرم فرصت زیادی برای درآمدزایی داشته باشد. خلاصه با ...
به بچه ها درست زندگی کردن را یاد بدهید
ایی تدریس داشتم که 5 پایه، با 32 دانش آموز و به صورت دوشیفته دایر بود، یک اتفاق خیلی جالب که برایم افتاد، این بود که من یک روز سرما خوردم، سرماخوردگی خیلی شدید که قادر به حرف زدن نبودم. صبح روز بعد هنوز هوا تاریک بود که در خانه ام را زدند. رفتم در را باز کردم، دیدم یک دانش آموزکه خودشان هم نیازمند بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند با یک کاسه شیر داغ پشت در ایستاده بود و گفت آقای معلم این را ...
تیری آنری: سال ها به همه در مورد خودم دروغ گفتم!
پدر سختگیرم نقاب می زدم. ما تمایل داریم به جای مواجهه با مشکلاتمان بدویم و فرار کنیم، این همان کاری است که همیشه انجام می دادم. ما سعی می کنیم مشغول بمانیم، سعی می کنیم به آن فکر نکنیم. کووید اتفاق افتاد و من پرسیدم "چرا می دوی، چه کار می کنی؟" من در قرنطینه و در مونترال بودم و یک سال نمی توانستم بچه هایم را ببینم. خیلی سخت بود. حتی حرف زدن از آن سخت است. چیزی شبیه به آن باید برای ...
افشاگری یکی از برترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر؛ آن وقت ها افسردگی داشتم و نمی دانستم!
اکنون مربی تیم زیر 21 ساله های فرانسه است، همچنین در کادر مربیگری بلژیک کار می کرد و قبل از اینکه در اواخر سال 2019 هدایت مونترال ایمپکت را بر عهده بگیرد، موناکو را مربیگری می کرد. او می گوید در اوایل همه گیری ویروس کرونا تقریبا هر روز گریه می کرد. و ادامه داد: باید یک پا را جلو بگذارید و بعد بعدی را جلو بیاورید و راه بروید. این چیزی است که از بچگی به من گفته اند. من هرگز راه رفتن را ...
انتقام عجیب زن پس از ازدواج دوباره شوهرش | او دختر 15 ساله اش را مجبور کرد پدرش را بیهوش کند
همشهری آنلاین ؛ حوادث: چند روز قبل تاجر ثروتمندی به اداره پلیس رفت و گفت افراد آشنایی به گاوصندوق خانه اش دستبرد زده و محتویات داخل آن را به سرقت برده اند. این مرد توضیح داد: چند روز قبل به سراغ گاوصندوقم که در یکی از اتاق هایم جاسازی شده است، رفتم تا اسناد یکی از املاکم را بردارم شوکه شدم. هرچه اسناد و مدارک داشتم به سرقت رفته بود، علاوه بر مدارک و اسناد، 40 سکه طلا، ساعت 200 میلیون تومانی ام ...
خدا به من قدرت خنداندن داد
الگو نیستم و خیلی ضعیفم. شما محبتتان را به همسرتان ابزار می کنید؟ بله. حدیث داریم مرد به خانمش بگوید من تو را دوست دارم. این را هم صادقانه بگوید، چون طرف می فهمد راست می گوید یا دروغ. حتی به بچه ها هم باید صادقانه محبت کرد. یک روز میهمان داشتیم، بچه میهمان را بوسیدم. یک لحظه متوجه بچه سه ساله ام شدم که ما را نگاه می کرد. بعد رفتم بچه خودم را بوسیدم. گفت بابا! تو الکی من را بوسیدی. راست ...
قاتل آوا کوچولو به صحنه جنایت بازگشت | تشریح شکنجه های مرگبار کودک 4 ساله توسط نامادری +عکس
بسیار اشتباهی انجام داده و جان کودکی را گرفته است. او به قتل هم اعتراف کرده. همان روز اول که نامادری دستگیر شد، من در آگاهی بودم و شنیدم که گفت آوا را کتک زدم اما به قصد کشت نبود. بعد که فیلمش درآمد اعتراف کرد کار خودم بود. او ادامه می دهد: ما این بچه ها را روی چشم های مان بزرگ کردیم اما نامادری سه ماه تمام آوا را شکنجه کرد. پدر بچه ها 10روز یا دو هفته یک بار از تبریز به ارومیه می آمد ...
آزار پسر دانش آموز به دست 2 جوان شیطان صفت / حکم اعدام 2 شیطان صادر شد + جزییات
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت مردی جوان آغاز شد. وی که به پلیس صفادشت رفته بود گفت: پسر 12 ساله ام به نام عماد هر روز صبح ساعت 8 به مدرسه می رفت و ظهر به خانه برمی گشت. امروز ظهر همسرم با من تماس گرفت و گفت عماد به خانه برنگشته است. من که نگران شده بودم بلافاصله به مدرسه پسرم رفتم و متوجه شدم عماد اصلاً امروز به مدرسه نرفت است. من و همسرم که به شدت نگران شده بودیم همه ...
آه از نبود مادر... | روایتی از مراسم باشکوه ترحیم شهیده مریم قوچانی غروی
تازه چند روز از 9 و 10 دی ماه گذشته است. دیروز هم 17 دی ماه را از سر گذراندیم. عدد هایی که هر کدامشان تاریخ بزرگی را در سال های متفاوت در مشهد رقم زده است که اتفاقا مربوط به تاثیرگذاری زنان مشهدی هم هست. از زمان انقلاب بگیرید تا امروز. این روز ها هم دی ماهی پر خاطره و حادثه را که به نام یک زن خورده می گذرانیم. منظورم شهادت شهیده مریم قوچانی غروی و دخترش فاطمه دهقانی که در ...
من با امام رضا(ع) دوستم
کنار مادرش پارک می کند. می گوید: مامان تشنمه. مادرش بطری آب را می دهد دستش. می گویم: حرم خوش می گذرد؟ می گوید: حرم مال منه... بعد قوطی آب را سرمی کشد و دوباره سوار موتورش می شود و می رود. منم حرم رو دوست دارم سمت صحن انقلاب می رود. گوشه ای از صحن، دقیقاً چند قدم پایین تر از سقاخانه چندتا دختر بچه چهار پنج ساله نشسته اند که هرکدام یک لیوان آب در دست دارند و مشغول حرف زدن با هم ...
خانواده،مبنا و اولویت
همه طرح هایی که برای زنان داریم، بایستی خانواده مبنا باشد. یعنی شما اگر بزرگ ترین متخصص پزشکی یا هر رشته دیگری بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این برای شما یک نقص است. کدبانوی خانه، شما باید باشید؛ اصلا محور این است. مدیران توانمند خانه بچه که بودم، دلم به این خوش بود که هر روز صبح با دستان پر مهر مادر از خواب بیدار شوم، صبحانه ای که برایم آماده کرده بخورم و لقمه نان و پنیری که به ...
قول شفاعت داد و چند دقیقه بعد شهید شد
رسول در 7 شهریور 1350 در ایوانکی به دنیا آمد. تا دوم راهنمایی درس خواند. خواهرش می گوید: یک روز وقتی از مدرسه آمد با صدای بلند سلام کرد. من و مادر در اتاق بودیم، در حالی که خودنویسی را جلویش گرفته بود و تکان می داد آن را به طرف مادر برد و گفت: قشنگ است؟ جایزه گرفته ام. مادر دست از کارش کشید و به خودنویس نگاه کرد. آن را در دستش چرخاند. جایزه گرفتی؟ ...
روایت های خواندنی از حاج قاسمِ در خانه/ از اُملت تا تولد
که آن را دید، خیلی ناراحت شد: برای چی حیوون رو توی قفس نگه داشتی؟ گناه داره! نباید این کار رو بکنی. بعد آن پرنده را از فاطمه گرفت و آورد در حیاط خانه شان کنار مرغ و خروسی که داشتند، گذاشت. یک گربه کوچک هم بود که به حیاط شان می آمد. حاجی آن قدر از آن مراقبت کرد و آب و غذا داد که بزرگ شد و بچه دار شد. برایشان یک خانه کوچک درست کرد و حسابی مراقبشان بود تا بقیه گربه ها آن ها را اذیت نکنند ...
سه ساله ها هم پر کشیدن را بلدند
فاطمه سادات طالقانی سه ساله که در آتش خشم منافقین سوخت تا ریحانه سلطانی نژاد دوساله که به جرم عشقش به حاج قاسمی که او را ندیده بود اربا اربا شد. فاطمه سادات طالقانی دخترک سه ساله ای است که در سحرگاه نهمین روز از تیر سال 1360 به دست منافقین سنگدل میان آتش سوخت و نزد سه ساله اباعبدالله پر کشید؛ توصیف این ماجرا از زبان مایی که نبودیم و ندیدیم سخت اما شنیدن ماجرایی که اتفاق افتاده است، از ق ...
روایت شهادت 68 دانش آموز بروجردی در کلاس توسط بعثی ها
شهروندان بروجردی که در حادثه 20 دی ماه 1365 پدر و 2 برادرش به شهادت رسیدند، می گوید: در آن زمان من کودکی سه ساله بودم و چیزی را به یاد ندارم ولی مادرم اتفاقات آن روز را برایم بارها تعریف کرده است. ساعت 12 ظهر پدرم احمد به همراه محمود و مسعود برادرانم راهی مدرسه می شوند، مادرم می گفت: بعد از لحظاتی با صدای مهیب انفجار سراسیمه به بیرون خانه دویدم، هرکسی چیزی می گفت: به طرف مدرسه دویدم گرد و غبار ...
داشتم از سوراخ حمام تختی را دید می زدم گفت بیا پایین!/ زاگالو دوستم داشت و بازیکنش را مجبور کرد پیراهنش ...
زاگالو را چطور آدمی شناختید؟ یک انسان خوب، مؤدب، مهربان و اتفاقاً ترسو. آدم بزرگی بود اما در سال 1970 هر کسی جای زاگالو بود با آن تیم خوب برزیل قهرمان جهان می شد. ولی به طور کلی یک مربی ترسو و به شدت محافظه کار بود. در سالروز فوت غلامرضا تختی درباره این قهرمان ارزنده کشورمان چه خاطره ای دارید؟ من حدود 11 ساله بودم که تختی همراه با خانواده اش از خانی آباد، به چهارراه حسابی ...
داماد تبریزی خانواده همسرش را از دم تیغ گذراند / صدور حکم 3 بار قصاص برای داماد
رای نهایی از شعبه 6 دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان ارجاع و در مورخه 29 آبان ماه سال جاری جلسه رسیدگی به اتهام مرد 42 ساله در شعبه مذکور برگزار شد. در همان ابتدای جلسه تمام اولیای دم مقتولان درخواست را از دادگاه خواستار شدند که با توجه به اظهارات متهم در جلسه دادگاه و نیز در مراحل بازجویی و...، قضات دادگاه مذکور متهم را به سه بار قصاص نفس از طریق آویختن به ...
قرار سیاه دختر 22 ساله با پسرخاله اش مازیار ! / می خواهم خودم را نجات دهم !
به گزارش رکنا، دختر 22 ساله که مدعی بود برای رهایی از مشکلات زندگی فقط به طلاق می اندیشد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی پنجتن مشهد گفت: از روزی که به خاطر دارم مدام در خانه ما جنگ و دعوا بود. پدرم به شدت مادرم را می زد و من هیچ خاطره خوبی از دوران کودکی ندارم. اما وقتی به 15 سالگی رسیدم در مسیر مدرسه به پسر جوانی دل بستم که مسیر زندگی ام تغییر کرد. وحید حدود 20 سال داشت و ...
کودک کشی از غزه تا کرمان
کنیم تا جمعیت به سمت دیگری حرکت کنند. موکب داران امام حسین(ع) به شهادت نائل شدند مردی که حسرت شهادت در این حادثه را همچنان بر دل دارد، از موکب دارانی می گوید که به وقت محرم و صفر امسال جایشان در موکب خالی خواهد بود: خانواده ام؛ خواهر و برادرها، خانم و بچه هایم همیشه پای کار موکب بودند. در همه این سال ها در همه مراسم، این شهدا کار پشتیبانی موکب را به عهده می گرفتند؛ کاری که خیلی سخت ...
یا امام رضا(ع)! ما را صاحبخانه کن
قرض کردم. بعد هم برگشتیم کرج و همان 206 قراضه را به اضافه همه طلاهای خانمم فروختیم و دست پر برگشتیم تا آن خانه از همان روز بشود پاتوق زائرهای حرم امام رضا(ع). گذشت تا همین چند وقت پیش که می خواستیم پسرمان را داماد کنیم. تا آن موقع همیشه گوشه ذهنم بود که ما یک خانه جمع وجور هم توی مشهد داریم و بالاخره می شود برای روز مبادایی فروختش. این بود که تا حساب و کتاب زندگی به هم ریخت، به خانمم گفتم ...
کشف جسد مرد تنها در انباری خانه اش
زندگی می کرد و طبقات دیگرش هم خالی بود. چند سال قبل او ازدواج کرد و همراه همسر و دخترخوانده اش زندگی می کرد تا اینکه همسرش فوت کرد و دخترخوانده اش هم رفت و او تنها شد. چند روز قبل با برادرم تماس گرفتم، اما جواب نداد. احتمال دادم برای ترک اعتیادش به کمپ رفته باشد تا اینکه امروز به خانه اش آمدم و بوی بدی به مشامم رسید. وقتی رد بو را گرفتم به انباری رسیدم، اما در انباری از بیرون قفل بود. کنجکاو شدم و ...
غلامرضا تختی به روایت همسرش؛ او قربانی دو چیز شد!
ناراضی است. چند تا خواهر دارد؟ رفتارش با خواهر و مادرش چطور بود؟ دو تا خواهر دارد که هردو 35 و 40 ساله اند و شوهر نکرده اند و توی همین خانه زندگی می کنند. همه ی اختلاف ها را آن ها دامن می زدند. به طور عجیبی تحت تاثیر یکی از خواهرانش بود و او هم کاملا به خودش اجازه می داد که در زندگی شخصی ما دخالت کند. مادرش هم پنج ماه بود که به خانه ی ما نیامده بود، آن ها از ابتدا با وجود من ...
می گفت جای من در کنار مردم محروم سیستان و بلوچستان است
اسلامی تکرار شود. سیستان و بلوچستان اولین جبهه ای بود که در آن حضور داشتید؟ خیر. من از اوایل سال 61 زمانی که 16 ساله بودم به جبهه های دفاع مقدس اعزام شدم. در مراحل پایانی عملیات فتح المبین هم شرکت داشتم. بعد از مدتی به خانه برگشتم و مجدداً برای الی بیت المقدس یا همان آزادسازی خرمشهر راهی جبهه شدم. در همین عملیات الی بیت المقدس مجروح شدم. بعد مجدد رخت رزم به تن کردم و به جبهه رفتم ...
عطش چهارباغ شدن!
بن بست بود. وقتی اومدند خونه ها رو خراب کردند، اینجا مخروبه شد. چند سال رها بود، اما حالا خدا رو شکر خیلی خوب شد. ماشین تو این کوچه ها نمی آد. آمبولانس اینجا نمی تونه تردد کنه. یکی مریض می شه باید با بدبختی به خیابون برسونیمش. پیرزن که حالا تا بیرون خانه آمده، از قدیمی های محل است و بیش از 50 سال است ساکن این محله بوده است. کنار خونه ما یه طاقی بزرگ بود و باریک. شب ها توش ظلمات می شد. یه ...