قتل های هولناک پسر جوان
سایر منابع:
سایر خبرها
پدرم بی آنکه بداند تابوت برادرم را به دوش کشیده بود
.... پدرم هم مشغول جا به جایی پیکر ها می شود. خودش بعد ها تعریف کرد وقتی اولین تابوت (که تابوت برادرم بود، اما پدرم خبر نداشت) را روی دوشم گذاشتم، دیدم نمی توانم نفس بکشم و قفسه سینه ام سنگین شد. حالم خیلی بد شد. همه اش می گفتم علت این حالم چیست؟ تا اینکه روز بعد زنگ زدند و خبر شهادت پسرم را دادند. آن لحظه متوجه شدم آن تابوت که بردوش می کشیدم تا به معراج شهدا انتقال بدهم تابوت پسر ...
دختر 10ساله: مرا به زور به اتاق خواب مرد 50 ساله بردند
زن 30 ساله ای گفت: در خانواده ای پرجمعیت که از لحاظ مالی، اجتماعی و فرهنگی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار داشت، متولد شدم. تنها هفت سال داشتم که پدرم را از دست دادم و تامین مخارج زندگی مان به برادرم واگذار شد. به 10 سالگی که رسیدم عروسکم را به کناری انداختم و از دوران کودکی ام خداحافظی کردم چرا که به زوز اتاق خواب مردی 50 ساله بودند و اینگونه من زن او شدم. اکبر به شغل کشاورزی اشتغال داشت و ...
پشیمانی پس از قتل برادر ناتنی
در حالی که به سختی صحبت می کرد، با اظهار پشیمانی به قتل برادر ناتنی اش اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: مدتی بود با برادر ناتنی ام اختلاف مالی پیدا کرده بودم. البته من هم مثل برادرم زندگی خوبی داشتم، اما وقتی معتاد به مواد مخدر شدم، زندگی ام تیره و تار شد و همیشه دنبال پول بودم. برادرم بساز و بفروش بود و در کار خرید و فروش املاک فعالیت می کرد و وضع مالی اش هم خیلی خوب بود. امروز تصمیم گرفتم ...
بلاتکلیفی 9ساله شیطان در زندان
به گزارش رکنا، مرد افغان که با وسوسه آزار دختر جوان به خانه وی رفته و او را به رسانده بود به خاطر ناتوانی اولیای دم در پرداخت تفاضل دیه 9سال در زندان بلاتکلیف ماند. وی از قضات دادگاه خواست تا با قرار وثیقه از آزاد شود. قتل دختر جوان در غیاب خانواده اش رسیدگی به این پرونده از زمستان سال 93 به دنبال کشته شدن دختر 33 ساله ای به نام سحر در خانه شان در جنوب تهران آغاز ...
قتل فجیع مادر با ضربات هاون پسر در شهریار / قاتل در حال پرسه زنی دستگیر شد
تا کمی به او در آماده کردن وسایل مهمانی کمک کنم. درست نیم ساعت قبل از اینکه به خانه شان برسم مقتول به من زنگ زد و گفت پس چرا نمی آیی؟ گفتم منتظر فرزندم بودم که از مدرسه بیاید. حالا آمده و من همین الان راه می افتم. این را گفتم و وقتی قطع کردم بلافاصله راهی خانه اش شدم. اما وقتی رسیدم چند بار زنگ در را زدم و کسی باز نکرد. تعجب کرده بودم چون مقتول منتظرم بود و حالش خوب بود. مطمئن بودم بیرون ...
تجاوز به زن متاهل در نگهبانی پارکینگ / متهم با وثیقه آزاد می شود
و گفت که خیلی تنهاست و نیاز مالی شدیدی هم دارد. من دلم برایش سوخت و به او گفتم که مشکلاتش را درک می کنم بعد هم به او پیشنهاد دوستی دادم چون فکر می کردم شرایط مان مثل هم است. متهم ادامه داد: بعد از مرگ پدرم خانواده ما از هم پاشید و من خانه را رها کردم و خیلی تنها شدم، با دیدن این زن فکر کردم می تواند همدم خوبی برایم باشد. بعد هم برای صحبت به یکی از اتاقک های داخل پارکینگ رفتیم و من با ...
پایان وحشتناک ازدواج دختر 10 ساله با مرد 50 ساله در تربت حیدریه
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن 30 ساله ای است که در طرح جمع آوری متکدیان به کلانتری بانوان هدایت شده بود. این زن جوان در شرح داستان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در خانواده ای پرجمعیت که از لحاظ مالی، اجتماعی و فرهنگی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار داشت، در [...]
قتل دوست قدیمی به خاطر کری خوانی
... مادر مقتول به پلیس گفت: پسرم، شاهین، با یکی از دوستانش به نام جهان کری خوانی داشت. آن طور که من متوجه شده ام روز حادثه پسرم سر قرار با جهان حاضر شده و به دست او به قتل رسیده است. وقتی جهان بازداشت شد، درگیری با دوستش را قبول کرد و گفت: اگر من او را نمی زدم حتماً او مرا می کشت. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال ...
ناگفته های شب جنایت
. وقتی تازه ازدواج کرده بودم، خانم محمدی فر، یک جارو برقی به من داد و گفت برای همسرت ببر. هر وقت خرمالو جمع می کردم، خانم سهمی برای همسرم و خانواده همسرم می داد. آقای مهرجویی زود عصبانی می شد اما صاحبکارم می گفت او مرد بزرگی هست و احترامش را نگهدار. رئیس دادگاه : پس انگیزه ات برای قتل چه بود؟ میرویس : مهرجویی مرا از شهرک بیرون کرد. از این موضوع ناراضی بودم. وقتی کریم تماس گرفت به من ...
اسرار قتل مدیر عامل شرکت در اعترافات برادر ناتنی اش برملا شد
آن روز حاضر نشد به من پول بدهد. می گفت باید مواد را ترک کنم و پولم را پای مواد ندهم. من خمار بودم و اصلا کنترلی بر رفتارهایم نداشتم. در حالیکه به شدت خشمگین شده بودم با چاقویی که همراهم بود ابتدا برادرم را تهدید کردم و بعد جانش را گرفتم. چرا بعد از قتل، خودزنی کردی؟ وقتی دیدم برادرم خون آلود روی زمین افتاده است، وحشت کردم. تازه فهمیدم که چه بلایی برسرش آورده ام. او خیلی هوای ...
مرد میانسال قربانی سرقت برادرزاده اش شد
به گزارش ایران آنلاین ، اوایل آبان امسال، مرد جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت رفت و ناپدید شدن برادرش را خبر داد. او در تحقیقات گفت: برادر 45 ساله ام به نام نصیر به همراه برادرزاده ام چند ماه قبل برای کار به ایران آمدند اما برادرم به شکل مرموزی ناپدید شده است. با شکایت مرد جوان، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و در بررسی های اولیه به سراغ برادرزاده نصیر رفتند. نظیف در تحقیقات گفت: بعد از ...
وقتی مالباخته تبدیل به جنایتکار شد | انتقام مرگبار مالباخته از سارقی که گاوصندوق خانه اش را خالی کرده بود
...> برادرزاده مرد ناپدید شده سرانجام حقایق را بازگو کرد و گفت: چهارماه قبل به همراه عمویم، نقشه سرقت از خانه صاحب کارمان که در شمال تهران بود، را کشیدیم و مقداری پول و طلا از گاوصندوق خانه وی سرقت کردسم. بعد از سرقت از آنجا متواری شدم اما صاحب کارم، عمویم را گروگان گرفت و گفت تا پول را نیاوری عمویت را زنده نمی گذارم. من اما ترسیده بودم و به همین دلیل متواری شدم. دیگر خبری از عمویم و صاحب کارم نشد و من ...
اقدام شیطانی 2 گرگ خیابانی با دختر بوکسور / مرا پس از ربودن هدف قرار دادند
که از محیط های شلوغ و به ویژه محیط مدرسه گریزان بودم و می خواستم اوقاتم رادر تنهایی خودم سپری کنم. به ناچار مدتی بعد درس و مدرسه را رها کردم اما هیچ کس مرا راهنمایی نکرد که بعد از ترک تحصیل چگونه زندگی کنم. حالا دیگر فقط در باشگاه اوقاتم را سپری می کردم و از این که بوکسوری قوی بودم لذت می بردم. اوضاع تقریبا بر وفق مرادم پیش می رفت تا این که یک روز در مسیر باشگاه با پسری آشنا شدم و ارتباط ما ...
مروری بر زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام محمد رحیم فتحی
حرفهایش قانع شدم صبح مرا به راه آهن برد خیلی نارحت بود از اینکه در این عملیات نمی توانست شرکت کند. بیست و هفتم دی ماه 1365 سبزی فروش روبروی مدرسه کجوری یکی را فرستاد و گفت: تلفن دارید.صابر اکبری جدی رفت و وقتی برگشت با خوشحالی گفت: نوعی اقدم ندا داد. بی هیچ حرفی آماده شدیم تا رسیدیم شلمچه پلاک دادند. از شروع مرحله اولعملیات کربلای 5 چند روزی گذشته بود و شنیدیم محمد رحیم فتحی هم همان روز شهید شده یکی ...
فیلم / این مجری ایرانی 3 بار عاشق یک زن شد! / خانم بازیگری که دل صالح علا را برد !
رفتم شیراز به استقبالم می آمد. من تا سه شمردم و پنجره را باز کردم. از همه جا صدای اذان می آمد، من هم از روی سپاسگزاری دولا شدم و دست خودم را بوسیدم. همان دست که پنجره را باز کرده بود. من با وضو عاشق شدم. چون خودم پیش پیش خبر داشتم. می دانستم حافظ برایم پیغام داده بود. دانشجو بودم. دانشجوی کارگردانی. یک روز می رفتم حوالی دانشگاه تهران کتابی پیدا کنم از مارتین اسلیم درباره کرگدن اوژن ...
عمری: درویش به من گفت برو می خواهم نماز بخوانم/ پدرم از پشت در صدای بلند حرف زدن او را شنید/ بی احترامی ...
برادرم به باشگاه رفتیم. پدرم و برادرم پشت در نشستند اما به هر حال صدای مدیر عامل را با من شنیدند که ایشان بلند با من حرف می زند. بعد از اینکه توافقی هم نشد مدیر عامل تیم به من گفت، می خواهم نماز بخوانم و بعد هم به جلسه هیات مدیره بروم! منظورت این بود که با تو به خوبی رفتار نشد!؟ بله دقیقا منظورم همین است. من با چند تا از بچه های هم تیمی ام صحبت کرده بودم و آنها هم گفتند در پرسپولیس ...
محمد عمری: می خواستم با پرسپولیس توافق کنم؛ از رفتار درویش ناراحت شدم و تصمیمم را تغییر دادم
نداد چون من سه شنبه رفته بودم تا در محیطی خوب و آرام با پرسپولیس حرف بزنم اما در حالی که می شد با یک زبان نرم موضوع را حل و فصل کرد به نوعی با من برخورد شد که واقعا ناراحت شدم و تصمصم را تغییر دادم . چطور، مگر چه اتفاقی افتاد که این قدر ناراحت شدی؟ من به همراه پدرم و برادرم به باشگاه رفتیم. پدر و برادرم پشت در نشستند اما به هر حال صدای مدیرعامل را با من شنیدند که ایشان بلند با من حرف می ...
حمله بازیکن جوان به مدیران پرسپولیس؛ بی احترامی دیدم توافقی هم نکردم
به گزارش مشرق، محمد عمری هافبک تهاجمی پرسپولیس روز گذشته وقتی با او در رابطه با اخبار ضد و نقیضی که دررابطه با او وجود داشت تماس گرفتیم خیلی ناراحت بود و بغضش ترکید و از بی احترامی که به او شده و دلیل تصمیم جدیدش شده به ما گفت. به همین دلیل گفت و گویی با محمد عمری داشتیم که در چند روز گذشته بعد از برانکو بیشترین اخبار به حضور یا عدم حضور او در پرسپولیس باز می گشت. *چرا این همه اخبار ضد ...
قاتل به مناسبت روز پدر قصاص نشد!
من مکانیک بودم و از صبح تا شب کار می کردم اما همسرم همیشه از این شرایط ناراضی بود تا اینکه ساز جدایی را کوک کرد. او می گفت که می خواهد طلاق بگیرد و زندگی تازه ای شروع کند. حتی حرف های من و فرزندان مان هم روی تصمیمش اثر نداشت. روز حادثه با او جر و بحثم شد و وقتی دعوا میان ما بالا گرفت، او بار دیگر بحث جدایی را پیش کشید. من هم عصبانی شدم و با دستانم او را خفه کردم. پس از قتل جسد وی را ...
سناریوی هولناک برای قتل پدرخوانده
سرپدرم را بریدند و فیلم گرفتند. من با آنها درگیر شدم ولی آنها فرار کردند؛ منم ناچار جنازه پدرم را بردم خاک کردم. رامین ارتباطش با واقعیت قطع شده بود و قادر به بازجویی نبود. با انتقال به بهداری و تجویز چند داروی آرامبخش دوباره به اداره آگاهی منتقل شد. یک هفته بعد که رامین تا حدودی هوشیاری اش را به دست آورد، مورد بازجویی قرار گرفت. رامین در بازجویی ها گفت: زن پدرم جوان بود و موقعی که ...
فوری / قاتل داریوش مهرجویی : پلیس گفت قتل را گردن بگیر ما کمکت می کنیم !
...، اما آن ها حاضر نبودند این مبلغ را پرداخت کنند و می گفتند که هیچ بدهی ای به من ندارند. آنها قبلا به خاطر سرقت یک جاروبرقی مرا به زندان انداخته بود و به همین دلیل از آنها کینه به دل گرفته بودم و با همدستی برادرم و 2نفر از دوستانم نقشه قتل شان را کشیدم. این مرد در جریان بازسازی صحنه جنایت نیز جزئیات نحوه ورودشان به ویلای مهرجویی، نحوه قتل داریوش مهرجویی و سپس وحیده محمدی فر را نیز به طور کامل شرح ...
قاتل داریوش مهرجویی قتل را گردن نگرفت! | روایت تازه از شب قتل مهرجویی و همسرش | انکار جنایت توسط قاتل | ...
متهمان رسید که از خود دفاع کنند، کریم(متهم ردیف اول) نخستین کسی بود که در جایگاه قرار گرفت. او در زمان دستگیری به قتل داریوش مهرجویی و همسرش اقرار کرده و گفته بود: من در زمانی که برای آن ها کار می کردم، 30میلیون تومان طلبکار شده بودم، اما آن ها حاضر نبودند این مبلغ را پرداخت کنند و می گفتند که هیچ بدهی ای به من ندارند. آنها قبلا به خاطر سرقت یک جاروبرقی مرا به زندان انداخته بود و به همین دلیل از ...
جدال با مادر زن!
یکدیگر به منزل مادرش رفتیم اما او صحیح و سالم در حال نوشیدن چای بود! تازه فهمیدم که مادر زنم با این ترفند قصد داشت دخترش را به خانه اش بکشاند! خیلی عصبانی شدم و به همراه دوفرزندم به خانه بازگشتم و فهیمه در خانه مادرش ماند. چند روز بعد احضاریه ای از دادگاه آمد که من همسر و مادرزنم را کتک زده ام اما این موضوع در نهایت به آشتی انجامید. چند روز بعد مادرزنم به محل کارم آمد و من بازهم از شدت ...
قتل پسر جوان در نزاع بر سر جای پارک
چاقو به سمت برادرم حمله و چاقو را وارد سینه او کرد و بعد هم رفت. وقتی متهم در جایگاه قرار گرفت، اتهام را رد کرد و گفت: دو برادر ماشینم را جابه جا کرده بودند. از شدت عصبانیت داد زدم و دو برادر هم فحاشی کردند، بعد درگیری اتفاق افتاد. در آن درگیری چندین نفر چاقو داشتند من نمی دانم چه کسی مرتکب قتل شده است. در این میان پدر مقتول گفت: دوربین های مداربسته و گفته های شهود نشان می ...
عضو بازمانده فدائیان اسلام از مبارزات شهید نواب صفوی می گوید
کنم بلکه خاطرات خود را برای دانشجویان بیان می کنم. این همرزم شهید نواب صفوی با اشاره به اینکه پدرم سال 1311 از تبریز به مشهد تبعید شد، بیان کرد: او از علمای تبریز و مشهد بود، امام جمعه قبل و بعد از انقلاب مشهد بود. پدر و مادرم هر دو آذری بودند که به دلایلی مادرم وقتی من یک سال داشتم توسط رژیم کشته می شود و سپس پدرم با خانم علم الهدی ازدواج می کند که ما از او به عنوان مادر دوم خود یاد ...
قتل هولناک مرد جوان در دخمه مرد گروگانگیر / کشف جسد در بیابان + جزییات
. بعد از گذشت چند ماه که خبری از او نشد فرد فقدانی را به یکی از بیابان های حومه تهران برده و وی را به قتل رساندم. وی در ادامه متذکر شد: کارآگاهان با توجه به اظهارات متهم سریعا اکیپی را به محل وقوع قتل اعزام کردند و در آنجا با راهنمایی متهم جسد فرد فقدانی را شناسایی و در تن پیمایی آثار ضربه جسم سخت به سر مقتول را مشاهده کردند. رئیس پلیس اگاهی تهران بزرگ در پایان خاطر نشان کرد: متهمان با صدور قرار قانونی از سوی مراجع قضائی، متهم اول به دلیل سرقت و متهم دوم به دلیل قتل عمدی به زندان منتقل شدند. کدخبر: 964594 1402/10/27 12:51:23 لینک کپی شد ...
راز تازه سقوط مرگبار و مشکوک زن جوان
به ماموران گفت: تاجر هستم. برای سفر به آلمان از یکی از کشورهای همسایه به ایران آمده ام. در این مدت چند روز در خانه یکی از دوستانم مهمان بودم و شب حادثه دوستم در خانه پدرش مهمان بود. به همین دلیل من و همسرم را ترک کرد. پس از رفتن دوستم من هم برای خرید از خانه خارج شدم. کارم خیلی طول نکشید و چند دقیقه بعد که برگشتم، دیدم مردم در اطراف ساختمان محل اقامت مان جمع شده اند. به سمت جمعیت رفتم و در اوج ...
کارگاه آموزشی در گناباد / انتصاب و تقدیر در فریمان و سبزوار
کتابهای افسانه وشب طولانی نوشته حسین سناپور، توسط نرگس صالحی فر؛ امیر سکوت و عدالت نوشته مهدی مرادحاصل، توسط پریناز محمدی؛ نیایش زمین نوشته داگلاس وود، توسط زینب سادات ابریشمی؛ کوه مرا صدا زد نوشته محمدرضابایرامی، توسط زهرا اشرفی؛ قصه های پیامبر و فزندانش نوشته تقی سلیمانی، توسط النازمومنی و پدر چرا توی خانه مانده است نوشته نادرابراهیمی، توسط توسط فاطمه چوبدار از دانش آموزان دبستان شهید حافظیان ...