سایر خبرها
تدارک سیما برای روز پدر
نام مهرالله است که بعد از فوت پدرش، برای تأمین خانواده اش در شهر دیگری به کار مشغول می شود، اما هنگامی که به دیدن مادر و خواهرش باز می گردد می فهمد که مادرش با مرد مهربانی که ژاندارم است ازدواج کرده، مهرالله از این خبر عصبانی می شود و نزد مادر رفته و هدیه های خود و حقوقش را به او می دهد و مادر را برای این ازدواج بازخواست می کند و هرچه مادر دلیل می آورد، او که کینه ژاندارم را به دل گرفته قبول نمی کند ...
تراژدی مرگ غم انگیز نوجوان 16 ساله خوزستانی
برطرف کند. شاید هم شدت آتش به حدی بود که به او اجازه نمی داد به کولر نزدیک شود. * آتش و دود از هر طرف امیرمحمد و خواهرش را محاصره کرده بود. تنها فکری که آن لحظه به ذهن پسر نوجوان رسید این بود که دست خواهرش را گرفت و او را داخل یکی از اتاق های خانه برد و بعد از بستن در گفت همان جا بماند و خارج نشود تا راهی برای نجات و فرار از آتش پیدا کند. درشرایطی که امیرمحمد دنبال راه نجات بود، مادر نیز ...
امیرمحمد در آتش/ نوجوانی از امیدیه که حماسه ساز شد
نوجوان رسید این بود که دست خواهرش را گرفته و او را داخل یکی از اتاق های خانه ببرد و بعد از بستن در به خواهر بگوید همان جا بماند و خارج نشود تا راهی برای نجات و فرار از آتش پیدا کند. در شرایطی که امیرمحمد دنبال راه نجات بود، مادر نیز همسایه ها را خبر کرد و کمک خواست. خواهر کوچک تر امیرمحمد هم پنجره اتاق را باز کرد و چون جثه کوچکی داشت توانست بدنش را از لای نرده های پنجره رد کرده و توسط ...
فیلم های سینمایی و تلویزیونی آخر هفته اعلام شد
فوت پدرش، برای تأمین خانواده اش در شهر دیگری به کار مشغول می شود، اما هنگامی که به دیدن مادر و خواهرش باز می گردد می فهمد که مادرش با مرد مهربانی که ژاندارم است ازدواج کرده، مهرالله از این خبر عصبانی می شود و نزد مادر رفته و هدیه های خود و حقوقش را به او می دهد و مادر را برای این ازدواج بازخواست می کند و هرچه مادر دلیل می آورد، او که کینه ژاندارم را به دل گرفته قبول نمی کند و درصدد آزار او برمی ...
عکس های کمتر دیده شده از چند بازیگر در کنار پدرانشان
دو ساکن خارج کشور هستند. نگار جواهریان نگار جواهریان متولد 22 دی 1361 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است فارغ التحصیل لیسانس رشته طراحی صحنه از دانشگاه آزاد می باشد که از 15 سالگی وارد تئاتر شد سپس صداپیشگی را تجربه کرد و حالا ترجمه هم می کند.نگار جواهریان در شهر تهران به دنیا آمد، مرحوم پدرش مهندس راه و ساختمان و مادرش خانه دار است دو خواهر بنام نازنین و نگین و یک برادر ...
چگونه پدر را شاد می کنید؟
ردی و گرمی روزگار ساختند و سوختند تا فرزندانشان با آسایش و آرامش زندگی کنند و همواره آرزوی عاقبت به خیری جگرگوشه هایشان را داشتند. حالا همان فرزندان وظیفه خود می دانند تا آنان را در شادی های روز پدر در سالروز ولادت امیرمومنان(ع) شریک کنند اما هر کس به گونه ای. در روایات سفارش شده که اگر پدرتان از دنیا رفته، به زیارت آنان بروید و حتی خواسته هایتان را با آنان در میان بگذارید و از پدر و ما ...
رهایی 2 قاتل از قصاص با ادعای مهدورالدمی
از قصاص تبرئه کرده و به زندان و دیه محکوم کردند. پدرم، پیرو فرقه ضاله بود دومین متهم به قتل پسر جوانی است که چهار سال قبل پدرش را در جریان درگیری در خانه شان در تهران با ضربه های چاقو کشت. متهم پس از دستگیری در تحقیقات گفت: درگیری های من و پدرم همیشگی بود. او چند بار مرا کتک زده بود. حتی یک بار سرم را داخل توالت فرنگی کرد ومی خواست مراخفه کند. آن روز او به حمام رفت . وقتی ازحمام ...
نوجوانی که برای نجات جان مادر و خواهرش جان داد
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان ، مدیر آتش نشانی شرکت نفت و گاز آغاجاری گفت: امیر محمد انصاری، نوجوان 16 ساله امیدیه ای در پی وقوع حادثه در منزلشان برای نجات جان مادر و خواهران خود دل به آتش می زند. شکیبا افزود:این نوجوان فداکار پس از نجات مادر و خواهران خود به علت سوختگی جان خود را از دست می دهد. در شهریور ماه سال 1400 نیز علی لندی نوجوان فداکار ایذه ای نیز برای نجات چند نفر از همسایگان خود دل به آتش زد و به علت سوختگی جان خود از دست داد. ...
فیلم| روایت نوجوانی که در میان شعله ها ققنوس شد
امیر محمد انصاری، نوجوان 16 ساله امیدیه ای که سن کمش مانع فداکاری اش نشد وپس از اینکه دید مادر و خواهرانش گرفتار آتش در خانه شده اند به دل آتش میزند تا جان مادر و خواهرانش را نجات دهد اما خود گرفتار آتش می شود وجانش را از دست میدهد. روایت این قهرمان را از زبان مادر و پدرش می شنویم.
ناگفته های همسر شهید مدافع حرم فاطمیون محمد رضایی
بودکه مادرش فوت می کند. درهفت سالگی هم پدرش فوت کرده بود. ایشان خانه پسرعمویش زندگی کرد و بزرگ شد. خواهر و برادر هم داشتند؟ یک خواهر داشت که خیلی از آقا محمد بزرگ تر بود و ازدواج کرده بود. همین طور با هم آشنا شدیم و به من می گفت من که پدر و مادر ندارم، اگر با هم ازدواج کنیم، شما مخالف نیستید؟! آن نامه ها را دارید؟ نه، در افغانستان است. در همان نامه ها به ...
پدری که مراقب خانه دیگران بود
به ماهی ها نگاه می کند. ولی بیرون نقشه ایران، نقاشی پدرش را می ببینم که با یک اسلحه ایستاده روی زمین خشک و دارد ماهی هایی که روی زمین بیابان افتاده اند را نجات می دهد، کنارش عکس حرم حضرت زینب(س) است. وقتی از فاطمه معنی نقاشی اش را پرسیدم گفت: پدر من مواظب تمام خانه های دوستام بود تا آنها با آرامش زندگی کنند، اون روز نقاشی فاطمه بهترین نقاشی شد و من او را داخل حیاط مدرسه زدم که پدرها و ...
روایتی از عیادت امام خامنه ای از دانش آموز رزمنده+ عکس
قصه می گفت. شش ساله بود که او را بردم عکاسی. گفتم دستت را با ژست بگیر. می گفت: نه مگر من دخترم؟! همین طوری عادی می ایستم عکس بگیرند. مجتبی و محمدرضا اهل شوخی بودند؛ ولی عباس خیلی جدی و اهل فکر بود. به پدرش و من احترام زیادی می گذاشت. نه جلوتر از ما راه می رفت، نه روی حرف پدرش حرف می زد. جبهه خود خدا درس خوان بود و خیلی دوست داشت به دبیرستان سپاه برود. امتحان داد و ...
مرگ آتشین پسر 16 ساله در صحنه نجات مادر و خواهرش / خانه اشان در اهواز آتش گرفت
در خانه گرفتار آتش شده اند، به دل آتش میزند تا جان آنها را نجات دهد اما او هم گرفتار آتش می شود و جانش را از دست می دهد. از این جنس نوجوانان و جوانان فداکار در خوزستان کم نیست و ماجرای مشابه آن در شهریورماه 2 سال گذشته توسط علی لندی نوجوان ایذه ای رقم خورد و برای نجات زنان همسایه از شعله های آتش به دل حریق زد و به دلیل شدت جراحت ناشی از سوختگی پر کشید. کدخبر: 966350 1402/11/03 18:12:33 لینک کپی شد ...
فوت نوجوان 16 ساله که برای نجات مادر و خواهرهایش به قلب آتش زده بود
جعفر سلامی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا بیان کرد: این دانش آموز روز پنجشنبه هفته گذشته برای نجات جان 2 خواهر و مادر خود در یک حادثه آتش سوزی دچار سوختگی شدید شد که برای درمان به بیمارستان سوانح و سوختگی اهواز منتقل گردید. وی گفت: متاسفانه این دانش آموز به دلیل شدت سوختگی جان خود را بعد از چند روز بستری شدن در بیمارستان از دست داد. فرماندار امیدیه عامل اصلی وقوع ...
کار کثیف دعانویس شیطان صفت یا خواهرزاده زنش/گفت کاری میکنم کنکور قبول شوی و مرا به خانه شومش کشاند
مرد شوهرخاله من بوده و در کار رمالی و دعانویسی است. او به من و دوستم گفت می تواند کاری کند که ما در امتحانات نمره بالایی بگیریم و در کنکور هم با رتبه خوبی قبول شویم. ما هم فکر کردیم راست می گوید. او به این بهانه یک روز مرا به خانه اش کشاند. وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم خاله ام در خانه نیست، بعد او به من تعرض کرد. از شدت ناراحتی تا مرز خودکشی رفتم. افسرده شده بودم و حالم بد بود. مادرم مرا پیش دکتر ...
جنایت هولناک قاتل چپ برای جلوگیری از طلاق خواهرش
هم به درس و مدرسه نداشتم. اهل مشهدی؟ نه !در گنبد متولد شدم و همان جا هم زندگی می کردیم اما دو خواهرم بعد از ازدواج به مشهد آمدند و در این جا ساکن شدند. مجردی؟ بله! با پدر و مادرت زندگی می کنی؟ پدرم زمانی که در کلاس اول راهنمایی درس می خواندم به دلیل بیماری از دنیا رفت و مادرم نیز 45 روز قبل از حادثه قتل در گنبد فوت کرد. شغل پدرت چه بود؟ او کشاورزی داشت ...
خبرخوب| این نیسان آبی دل خوش بار می زند!
ماجرا به راحتی بگذرد و مراقب جان خودش باشد. همان نوجوانی که مرد بود و جان دو زن سالمند همسایه را نجات داد اما خود سوخت و پر کشید و شهید شد! حالا باز خوزستان روز گذشته فداکاری نوجوان دهه هشتادی دیگری را به چشم دید. امیر محمد انصاری ، نوجوان 16 ساله که سن کم او مانع از نشان دادن غیرت و اصالتش نشد و پس از اینکه دید مادر و خواهرانش در خانه گرفتار آتش شده اند، در میان شعله های آتش رفت تا جان مادر و ...
پیام مدیرکل آموزش و پرورش در پی درگذشت دانش آموز فداکار خوزستانی
شهرستان امیدیه، روز جمعه گذشته در جریان حادثه آتش سوزی منزل مسکونی شان پس از نجات دادن جان مادر و دو خواهرش، در میان شعله های آتش گرفتار شد و با وجود انتقال به بیمارستان سوانح و سوختگی اهواز، به دلیل سوختگی صددرصدی جان خود را از دست داد. انتهای پیام
اوضاع تنها بازمانده خانواده دختر کاپشن صورتی+عکس
. او حدود یک هفته پیش از بیمارستان به خانه ای که دیگر مادر و خواهرش در آن حضور ندارند برگشته. امیرعلی هنوز تحت درمان است. یاسر گلزاری دایی امیرعلی، در گفت وگو با خبرنگار فارس می گوید: امیرعلی بعد از شنیدن صدای انفجار، تنها یادش است که به سمتی پرتاب شده و سپس از هوش رفته است. همان شب در بیمارستان با هنر به هوش آمد و شماره عمویش را به بیمارستان داد تا به دنبال او بیاید. آخر شماره عمویش شبیه ...
عکس| امیرمحمد انصاری، نوجوانی که مادر و دو خواهرش را از آتش نجات داد و خودش سوخت
امیرمحمد انصاری، نوجوان اهل امیدیه خوزستان وقتی خانه شان آتش گرفت مادر و دو خواهر کوچکش را از مهلکه نجات داد اما خودش به خاطر افتادن کولر پشت در، میان آتش و دود گرفتار شد و به دلیل سوختگی شدید یک روز بعد در بیمارستان آسمانی شد.
ماجرای قتل عجیب مادر با ضربه دمبل
شده و پلیس را خبر کرده بودند. درحالیکه، تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت آغاز شده بود، ساعتی بعد وی قدم در اداره آگاهی تهران گذاشت و خودش را معرفی کرد. این پسر جوان گفت: درگیری من و مادرم بر سر مسئله پیش پا افتاده رخ داد و هنوز باورم نمی شود که چطور نتوانستم خشمم را کنترل کنم و در یک لحظه عصبانیت جان مادرم که عزیزترین فرد زندگیم بود را بگیرم.وی ادامه داد: زمان حادثه، مادرم به سراغم آمد ...
نوجوان خوزستانی جان خود را برای نجات جان خواهر و مادرش از دست داد
ماجرای ققنوس فداکار را شاید خیلی ها شنیده باشند اما این بار این ماجرا توسط یک نوجوان امیدیه ای در شهر اولین ها تکرار شد تا نامش در بین مردم شهرش بدرخشد. امیر محمد انصاری، نوجوان 16 ساله امیدیه ای که سن کم او مانع از نشان دادن غیرت و اصالتش نشد وپس از اینکه می بیند مادر و خواهرانش گرفتار آتش در خانه شده اند به دل آتش میزند تا جان مادر و خواهرانش را نجات دهد اما او هم گرفتار آتش می شود و ...
دیگه از زندگی سیر وابیم
.... نامه را نوشته بود و آن را به یکی از دوستانش داده بود تا بعد از مرگ به خانواده اش بدهد. این در حالی است که یکی از نزدیکان یسنا شجاعی از روز خاک سپاری یسنا می گوید: هنگام خاک سپاری خودم را به یاسوج رساندم. پدرش روی ویلچر بود و فقط نگاه می کرد. فکر کنم به خاطر بیماری ای که درگیر آن است، دقیقا متوجه نبود یا دست کم توان واکنش نشان دادن نداشت. یسنا با قرص عدس خودکشی کرده بود. یکتا، خواهر کوچک ترش، هم ...
تحقیقات جنایی درباره مرگ زن میانسال در آتش سوزی مرموز
به گزارش تازه نیوز، مردی که احتمالا قصد خودکشی داشت باعث مرگ خواهرش شد و پس از تحقیقات جنایی بازداشت شد. زنی ساعت سه بعد از ظهر جمعه در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی 110 از مرگ خواهرش خبر داد و گفت: چند روز پیش خواهرم در خانه اش که آتش گرفت دچار سوختگی شد، اما الان در خانه ما فوت شد. به نقل از سایت جنایی، خواهر زن فوت شده بعد از حضور پلیس گفت: خواهر 50 ساله ام دو روز قبل در خانه اش سوخت ...
ارثیه 268 میلیون دلاری آلن دلون به چه کسی می رسد؟
...> پس از آن نوبت به آلن فابین 29 ساله فرزند کوچک آلن دلون رسید که وارد این نزاع شود. آلن فابین که خودش یک بازیگر است و روابطش سالها با پدرش تیره و تار بود، حالا ماه هاست که از پدرش در خانه این بازیگر در فرانسه مراقبت می کند، جایی که خواهرش ویلای جداگانه ای دارد. آلن فابین فایل صوتی را منتشر کرده که مخفیانه ضبط شده و در آن انوشکا بارها به پدرش هشدار می دهد که قربانی توطئه دو برادرش شده که ...
فرزند خلف طالقانی؛کسی که جانانه از میراث پدر محافظت می کرد
. با آن سن ظهربه ظهر و عصربه عصر دم نانوایی می رفت و نان می گرفت. یک بار در نانوایی یکی او را شناخته و گفته بود که این خانم آقای طالقانی است که آمده نان بخرد و در صف ایستاده. نانوا او را شناخته بود و مادرم دیگر برای نان خریدن به آنجا نرفت، چون می گفت اینجا مرا می شناسند و خارج از صف می خواهند به من نان بدهند. بعد از فوت مادر خانه را فروختیم و نفری دوزار گیرمان آمد. مهدی طالقانی در عین ...
بابای قشنگ من
برادر 15 ساله اش تکیه می کند و دلش به بودن با او گرم است. دی ماه 1398 یک سال و نیم بیشتر نداشت که خبر آوردند بابایش شهید شده است. همه جا و حتی اخبار تلویزیون حرف از بابای او بود. با گریه های پنهان مادر و اشک های جانسوز برادرش که آن موقع 11ساله بود گریه می افتاد. خانه شلوغ می شد. جمعیتی می آمدند و می رفتند و او سرگرم بازی می شد. نمی دانست شهادت یعنی چه و چرا مردم شهر به نام ...
تاب آوری با تسلای هنر
رو است که کارگاه سفال و هنرورزی در آن برای او جایگاهی عاطفی و رهایی بخش پیدا می کند: کارگاه سفال مثل خانه دوم امیلیا بود... امیلیا از وقتی شش سالش بود به کارگاه می رفت. پدرش توی یک کلاس فوق العاده ثبت نامش کرده بود. همان روز اول امیلیا احساس کرد جای درستی آمده. از همان لحظه ای که انگشت هایش را توی گلوله خاکستری و نرمی که جلویش گذاشته بودند، فرو برده بود تا ظرفی سفالی برای خانم اوبرایان درست کند ...
داروین به عشق مادرش گل می زند
به خانه های خود دعوا می کنند. دردناک تر زمانی است که طبیعت خشمگین می شود و رودخانه کواریم، دارایی های مردم را از دستشان می گیرد. دوران مدرسه نونیز این جوان هر روز از ساعت 7 صبح تا 3 بعد ازظهر و بیشتر اوقات بدون خوردن غذا به مدرسه می رفت. او بر خلاف بچه های دیگر که والدینشان برایشان تنقلات می خریدند، بسیاری از روزها بدون حتی یک وعده غذایی روز را می گذارند. ترک خانواده به ...
در رسانه| حرکت ، سخت یا ناممکن است
ظروف می اندازد و حمیدرضا هم کار خالی کردن نقوش را برعهده دارد تا پدرش در آخر کار آن ها را بسته بندی کرده و برای مشتری ها ارسال کند . نگاه حمیدرضابه منطقه6 وقتی از حمیدرضا می پرسم چرا در چهارسال اخیر دنبال استعدادش را نگرفته است، می گوید: رفت وآمد خیلی سخت است. او دلیل خانه ماندنش را معابری می داند که مناسب سازی نشده اند؛ دیگر اینکه مشهد شهری است که فضاهای تفریحی و فرهنگی چندانی ...