سایر منابع:
سایر خبرها
فال شمع امروز 11 اسفند 1402 / فیلم
مختلف آشنا می شوی و چیزهای زیادی را از آنها می آموزی. برای رسیدن به موقعیت اقتصادی و اجتماعی مناسب، توسعه روابط رمز موفقیت توست. فال شمع متولدین بهمن ماه مسئولیت های تازه ای به تو واگذار می شود که باید آنها را دقیق و درست انجام داد. اعتبار تو به وظیفه شناسی توست. اگر این اعتبار را مثل یک سرمایه در نظر بگیری و آن را افزایش دهی حتما به پاداش چشم گیری می رسی. فال شمع متولدین اسفند ماه امروز شانس با تو خواهد بود؛ پس دست به کاری بزن که برایت سودمند باشد. کدخبر: 976421 1402/12/11 14:25:06 لینک کپی شد ...
متن کوتاه زمستانی برای استوری
برفی اومده ... جمله های کوتاه در مورد فصل سرما تو که می درخشی، چشم انداز، رطوبت می گیرد از درخشش پرتوهایی که از آسمان ابری می باردآه زن خطرناک، آه فضای دلکش! من حتی عاشق برف ھا و شبنم های یخ زده توام و عیشی فراتر از یخ و آتش را از زمستان کینه توزت آیا باز خواهم یافت؟شارل بودلر اگه برف می دونست زمین خاکی چقدر ...
لبخند جاودانی ؛ گرامیداشت یاد شهید امیر حاج امینی
لب داری چه لبخند حزینی/امیر دل تویی ای حاج امینی/ هزاران حرف باشد در نگاهت/چه زیبا با خدایت همنشینی عبدالرحمن حواشی ؛ به چشم بسته دنیا را تو دیدی/همان زیبای زیبا را تو دیدی/ همه درگیر امروزیم، اما/ تمام روز فردا را تو دیدی ام البنین بهرامی ؛ لبی خندان و چشمی خونفشان داشت/ تو گویی ذکر زهرا بر زبان داشت/ میان کربلای 5 دیدیم/ که از عباس حیدر او نشان داشت محمد علی ...
مردم به افرادی نیاز دارند که بتوانند پاسخگوی شهداء باشند
اعتقاد دارم حرف های گنده ای هست شاید ولی خب حالا می زنیم دیگر تو این مملکت هرکس می خواهد مسئولیت قبول بکند باید از همه چیز بگذرد اگر بگوید من حق و حقوق خودم را هم می خواهم باز موفق نمی شود اینجا یک جوری است هرکس رئیس ده نفر می شود جلو می ایستد وزیر می شود، وکیل می شود هر کس می شود اگر یک گوشه چشمی به خودش و زندگی خودش داشته باشد کارش هم حرکت نمی کند حالا آن هایی که استفاده می ...
آدینه با داستان/ پروانه ای در یک سه شنبۀ معمولی
داستان کوتاه مریم رحمَنی در بعدازظهر یک سه شنبه ی معمولی مثل همه ی سه شنبه های قبل، مرد روی تخت زهوار دررفته ی فلزی شان، زیر تابلویی که بر دیوار سمت راستش نشسته بود، دراز کشیده بود و برای لحظه ای از ذهنش گذشت که اگر کوچکترین حرکتی بکند تمام گندهایی که در گذشته به بار آورده برملا خواهد شد! دو چشم بدقواره ی درشت به شکلی ترسناک خیره بر چهره ی استخوانی مرد مانده بودند. پلک ...
آیینه شعر افغانستان| شفای درد این ملت خمینی است
...> ای کاش می گرفت به جای تو دست مرگ جان تمام قوم، تمام قبیله را برگرد، ای بهار شکفتن! که سال هاست سنجیده ایم با تو مقام قبیله را بعد از تو، بعد رفتن تو- گرچه نا به جاست- باور نمی کنیم دوام قبیله را تا انتهای جاده نماندی که بسپری فردا به دست دوست، زمام قبیله را زخمیم، خنجر یمنی را بیاورید زنجیرهای سینه زنی را بیاورید ای خفته در نگاه تو صد ...
فال حافظ امروز | فال حافظ آنلاین با معنی جمعه 11 اسفند 1402
این فرصت را از دست مده زیرا با توجه به توانایی های تو، بزودی در این راه به پیشرفتهای بزرگی نائل می شوی. فقط بدان که در این راه خطر گمراهی است، برای آنکه در چاه نیفتی، در حین انجام کار از یک راهنمای قابل استفاده کن. نتیجه تفال به دیوان حافظ: 1- حضرت حافظ در بیت های هفتم تا نهم می فرماید: * ای دل اگر تو را به عالم فنای فی الله برسانند، به تمام دنیا حکومت می کنی. ...
سردار سرلشکر شهید یوسف رضا ابوالفتوحی
. این نوشته، حکایت یک زندگی نیست. انعکاسی است از آینه زندگی همه مردان خدا. فصل مشترک زندگی و درد های تمام کسانی است که با خدا معامله کرده اند. بی گمان در این راه، رنج های خدایی این عاشقان الله در زندگی نزدیک ترین عزیزان آنان راه یافته و در این دردمندی سهیم شان کرده است و این شاید، بهترین دلیل است بر دوستی و محبت خدا با آنان. مبادا، از این راه باز بمانیم و اما، به سبب آغاز بی سابقه ثبت ...
فال حافظ 11 اسفند + فیلم
کوچک خیلی زود از پا می افتی و فکر می کنی دیگر کارت تمام است. همه کارهایت نیمه تمام باقی مانده است. خودت می دانی اگر اراده کنی همیشه بهترین ها مال توست ولی تنبلی کرده و تدبیر کارت را به دست دیگری می سپاری. خودت را کنار نکش و همیشه در میدان کار و کوشش باش. تو موفق می شوی. فال حافظ متولدین مرداد قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود ور نه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (11 اسفند)
... بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق اگر به دست من افتد فراق را بکشم که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب قرین آتش هجران و هم قران فراق چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار مدام خون جگر می خورم ز خوان ...
عجیب ترین قتل ها با انگیزه های باورنکردنی/ از آدمکشی بخاطر تفاله چای تا جنایت برای کبوتر
دوم مرداد سال گذشته 6 پسر جوان که با یکدیگر دوست و فامیل بودند برای تفریح و خوشگذرانی به منطقه چهارباغ شهرستان نهاوند واقع در استان همدان رفتند. آن ها درحالی که بساط جوجه کباب راه انداخته بودند با دو پسر غریبه به نام های میلاد و سجاد روبه رو و برای یک لحظه چشم در چشم شدند. همین چشم [...]
یادکردی از شهید امیر حاج امینی/شهیدی که مشهورترین شهادت را رقم زد
...> از این که بنده بد و گنه کار خدایم، سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر)؛ هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم؛ جز این که دلم را به دو چیز خوش کرده ام؛ یکی اینکه با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت بازگرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هرچند که چشم دلم کور است و نمی ...
حتی اگر زنم در بیابان بماند، او را سوار ماشین نظامی نمی کنم!
سمت حسینیه تخریب راه افتادم. هنوز صد متری از دوکوهه فاصله نگرفته بودم که دیدم یک ماشین با سرعت به سمت حسینیه تخریب می رود. ته دلم خوشحال شدم و پیش خودم گفتم شاید من را تا آن جا برساند. ماشین که ایستاد، دیدم حمید همراه یک سرباز داخل ماشین هستند. با تعجب پرسید: خانوم! تنهایی کجا داری می ری توی این گرما وسط این بیابون؟ ما وقع را برایش توضیح دادم. حمید گفت: الآن که کار عجله ای دارم باید سریع برم. کار ...
ما واقعا چقدر از همسر، دوست نزدیک یا همکارمان شناخت داریم؟ سوال هایی برای پاسخ
حفظ می کنیم. مثلا سوال های زیر را از کتاب به چی علاقه داری، نوشته استانیس ماروسک بک، سیینا بک و مایکل ج. بک در نظر بگیرید. دست کم برخی از آنها ما را به فکر می برند: آیا فکر می کنی من شناخت درستی از خودم دارد؟ به چه چیز در شخصیت من از همه بیشتر علاقه مند هستی؟ آیا تا به حال مطلبی را از من یاد گرفته ای؟ هر چیزی می تواند باشد! عمل بای پس معده ...
خلاصه داستان قسمت 116 سریال ترکی زغال اخته
خونه با امید حرف میزنه و میگه بازار بودم اونجا هم خیلی گرونی بود سپس به امید میگه فردا بریم خونه مامانم اینا؟ به بچه هم سر میزنیم که امید میگه میخواستم بیام ولی نمیتونم فردا مراسم سالگرد کاناله تدارکات با ماست تا آخر مجلس اونجام نورسما میگه باشه خودم میرم سپس برای چشم روشنی میگه که باید یه سکه حداقل ببریم که امید میگه ربع سکه کافی نیست؟ اما نورسما میگه نه 7 پشت غریبه تمام میارن من واسه برادرزاده ام ...
موسی صفت بیفکن از دست خود عصا را (چشم به راه سپیده)
از این جمعه های تکراری که بی حضورِ تو هر هفته می شود جاری چقدر جاده وصلت ترک ترک شده است سحابِ رحمتِ حق کِی دوباره می باری؟ شنیده ایم که وقتی ز راه می آیی درونِ باغچه گل های تازه می کاری به ما امیدِ هدایت مبند خود باید موانعِ فرجت را ز راه برداری برای ما به خداوند تا که رو بزنی دمی که ما همه خوابیده ...
دانشمند بازیگری/ درباره سعید پورصمیمی به بهانه زادروز 80 سالگی اش
را پیش چشم تماشاگران به نمایش گذاشت. او ترکیب کاملی از یک مربی فوتبال را با هنرمندی و جزئیات ثبت کرد؛ مردی که علاوه بر پدر فرزندانش، در قامت پدری برای شاگردانش نیز محسوب می شد و او به خوبی هر دو وجه را ایفا کرد. سعید پورصمیمی استاد بازی کردن بدون هر نوع جلوه گری و اغراق است و به قدری خوب این کار را انجام می دهد که حتی داوران جشنواره ها نیز خیلی اوقات متوجه وسعت هنرمندی اش در خلق کاراکترها نمی شوند و یا بهتر بگویم او را نمی بینند؛ که این دیده نشدن، درست کاری ست که پورصمیمی با تعمد سالها به دنبال آن بوده و همه ی دیده شدن هایش از همین جا نشات گرفته است! ...
سرت را بالا بگیر نکونام
تبدیل بشو که چند سال است در انتظارش هستیم. تیمت دیروز در بازی با سپاهان پرستاره نشان داد که چقدر منسجم و قوی است. چقدر از مهره هایت درست استفاده می کنی. آن هم وقتی که بهترین مهره و شاه مهره ات را مفت و مسلم به خاطر مصدومیت چشم از دست داده ای. دیروز استقلال یک تیم خوب و قوی و متعادل بود. که مثل همه تیم های خوب شانس هم یارش بود. تو می توانی نسخه ای ایرانی و حتی کامل تر از کی روش را به ...
از آشنایی در پارتی تا روزهای تلخ ازدواج با مرد معتاد
... در یک پارتی با هم آشنا شدیم. مدتی با هم دوست بودیم و بعد ازدواج کردیم. *چه ویژگی هایی داشت که تو فکر کردی می تواند همسر خوبی باشد؟ میلاد خیلی مهربان و دست ودل باز است. زمانی سراغ من آمد که وضعیت مالی بدی داشتم. در خانه پدری آرامش نداشتم و به همین خاطر به سمت میلاد کشیده شدم. حالا که احساسات فروکش کرده می بینم واقعاً میلاد چندان هم آدم درستی نیست. *با خانواده ...
دست و پا بزنید و بهشتی شوید
.... من رأی می دهم، ولی حسم حس همان پیرزنی است که رفت پیش آن مرجع تقلید و یک کیسه پول گذاشت پیش رویش و گفت خمس مالم است. در ادامه حتما بخوانید خوب یک حرف از نام کوچک توست ... بعد برگشتنا عقب عقب رفته و زل زده بود در چشم مرجع. مرجع گفته بود چه کاری است و زن گفته بود می خواهم قیافه ات را در ذهنم ذخیره کنم که فردای قیامت به خدا بگویم خدایا من کوک کوک سوزن زدم، خیاطی کردم و قران ...
تا وقت شهادت لباسی به قامتش پیدا نشد
...> قد کوتاه و سن کم! رضایت گرفتنش از پدر هم حکایتی دارد. پدرم می گفت مجید پیش من آمد. گوشه ای نشست و انگار بغض کرده بود. پرسیدم چه شده؟ گفت بابا! می خواهم بروم جبهه. گفتم الان تو محصلی، باید فکر درس و مدرسه ات باشی. گفت جنگ است، دشمن به کشورم حمله کرده، شما حرف درس و مدرسه را می زنی؟ آنقدر اصرار کرد تا رضایتنامه را امضا کردم و از طرف جهاد به جبهه ...
شهادت عبادت خالصانه است
قهرمان ایران! همه می دانید که شهادت یک عبادت خالصانه است و نصیب هر کس نمی شود و من از خدا می خواهم شاید نصیب ما بشود. خداوندا! اگر من کُشته شوم، آیا شهید به حساب خواهم آمد؟ خدایا! من می دانم کُشته شدن من، شهید شدن نیست؛ ولی به درگاه تو آمده ام تا توبه کنم و می دانم که تو توبه پذیر هستی. خدایا! از تو می خواهم به من توفیق عنایت کنی که بتوانم ادامه دهنده راه شهدا باشم. خدایا! از تو می خواهم به ...
حق اندیشه
به هم فشرد و با عصبانیت گفت: می خوام چیکار که رأی بدم؟ امسال دیگه اون یه ذره امیدواری هم ته کشیده. وقتی باید همه جا این روسری و مقنعه سرم باشه، حق انتخاب پوششم با خودم نباشه، رأی بدم که چی بشه؟ دستامو جلوش گرفتم و گفتم: آتیش پاره یه کم آروم تر حرف بزن. کرسی آزاداندیشی دانشکده چندمتر پایین تره. گوشام کر شد. لبخند روی لبانش نشست. گفتم: بحث پوشش رو بذاریم واسه بعد. اما می دونستی تا همین شصت ...
مهسا 18 ساله در چادر خوابیده بود که موسی وارد شد ! / به زنش گفتم انگار نه انگار !
و قصد داریم از یکدیگر جدا شویم، حالا هم می خواهم تو را به عقد همسرم در آورم. با این حرف ها در شوک فرو رفتم و نمی دانستم چه کنم تا این که چند روز بعد موسی با یک شاخه گل و حلقه طلا به خانه آمد و مدعی شد عاقدی آورده است تا مرا عقد کند سپس مرا به داخل خودرو برد و آن مرد عاقد صیغه عقد را جاری کرد. آن جا بود که فهمیدم من قربانی خیانت آشکار همسر موسی شده ام و او می خواهد مرا دستاویزی برای انتقام از ...
سفر در تاریخ؛ عشق افلاطونی اردشیر به الیزابت، ابوشریف، ثریا و خانوم (+عکس)
تهدیدش می کرد، از نظر تقویت روحی، یاری اش دهم؛ فراموش نکرده است. از سوی دیگر چون می بیند که با زندگی معاشرتی آشتی کرده ام خوشحال است. هرگز تا این حد مورد ستایش مردم نبود م بسیار کسان و خانواده ها که از آغاز دوران سخت، گویی در اثر ورد و جادو تبخیر شده بودن باز پیدا شدن و برای تقدیم احترام با هم رقابت می کنند ... همان ها که در دوران مصدق نیش به ما می خوراندند، حالا برای مان نوش می آورند و به ...
درباره سیدمحسن مصطفی زاده، شاعر و هنرمند انقلابی | گمنام خوش تر است حدیث سرودنش
کتابی با عنوان حدیث ولایت مالک منتشر شد. بعد به مشهد رفتم و در حرم امام رضا (ع) از سید محسن خواستم برایم استخاره کند. بلند شد، وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و قرآن را باز کرد. رو به من کرد و گفت: داریوش نمی دانم نیت استخاره ات چیست، اما نمی توانی قبول نکنی. گفتم: چرا؟ چه آیه ای آمده؟ گفت آیه فرمان ساخت کعبه به حضرت ابراهیم (ع) آمده است. وقتی متوجه شد که پیشنهاد بازی در این نقش به من داده شده است ...
مادر بودن و عقاب نبودن! / درباره مهارت هایی که ممکن است نظام آموزشی به ما نیاموزد
. دارم همه تلاشم را می کنم تا مداد را رام کنم و حداقل یک کلمه بنویسم، اما بی فایده است. ضربان قلبم رفته بالا و اضطرابی از همان جنس که تمام عمر فقط و فقط در محیط مدرسه تجربه اش کرده بودم همه جانم را فرا گرفته، کف دست هایم عرق کرده و مداد راحت تر لیز می خورد و بیشتر می خواهد که از دستم فرار کند. به هر جان کندنی هست یک چیزی توی همان تاریک و روشنی می نویسم و تا سرم را بالا می آورم، نور می افتد روی صفحه و ...
خلاصه داستان قسمت 349 سریال ترکی خواهران و برادران
اونجارو حسابی بهم ریخته و کثیف کاری کرده تا املت درست کنه آیلا به اونجا رفته و به شدت عصبی میشه که گوکان موقع برداشتن ظرف بشقاب میوفته و میشکنه برک به اونجا میاد و میگه چیشده؟ چی شکست؟ آیلا با عصبانیت حرف میزنه و میگه بهتر بود اصلا نیاین تو آشپزخانه من، این خونه منه اینجام ماله منه الان میرین بیرون خودم تمیز میکنم برک میگه ماله توعه یعنی ما اضافه ایم؟ آیلا میگه من اینو گفتم؟ بس کن دیگه ...
فال حافظ | فال حافظ امروز | سرنوشتت رو با حافظ ببین! | معجزه ای که منتظرش بودی اتفاق افتاد! + تفسیر دقیق
، خوشگذران، حساس، رفیق باز، اهل مسابقه و رقابت، مخترع، دقیق، عاشق جمع و پرحرف. پخش صوتی غزل با صدای موسوی گرمارودی: امروز همه امکانات در اختیار توست تا از زندگی لذت ببری و خوب زندگی کنی. بیشتر تفریح کن و به خود و خانواده ات برس. بازار تو در حال حاضر گرم و پررونق است. از این رونق استفاده کن و برای آتیه خود سرمایه ای بیندوز تا به وقت پیری از آن بهره ببری. نتیجه تفال ...