سایر منابع:
سایر خبرها
رویای درختی که تعبیر شد
دوستانش صحبت می کردند که من متوجه شدم، دارند برنامه ریزی می کنند و همین این روزها راهی خواهد شد. مادر کفگیر را کنار می گذارد و عصبانی رو رضا می گوید: ساکت شو، این چه حرفی است که می زنی، او دانشگاه قبول شده و می خواهد درسش را بخواند و معلم شود، دیگر این حرف را نشنوم. اتاق دور سر مادر می چرخد، ناخودآگاه یاد خواب پریشان همسرش می افتد، دستانش را دور سرش می گیرد و می نشید. ...
خدمات نصب، تعمیر و سرویس آبگرمکن در ورامین، قرچک و پیشوا
.... تو بخش مرکزی ورامین ؟ هیچ مشکلی نیست ماشین میندازیم میایم خدمتتون. حتی اگه توی یکی از روستاهای دور افتادهٔ جوادآباد باشین، بازم براتون میایم. برای اهالی پیشوا و حومه ش هم همینطور. فقط کافیه تماس بگیرین، نگران قیمت و هزینه هم نباشین. کارمون حرفه ایه ولی خیلی هم گرون نمیگیریم. از اون مهم تر، دستمون تو کار تعمیر آبگرمکن حسابی باز شده. کاری میکنیم آبگرمکنتون مثل روز اول ...
از کتاب رهایی نداریم
زدند به مدیر مربوط و گوشی را گذاشتند جلوی بلندگو. کم مانده بود دست و سوت هم بزنیم و آبروی آقا میثم را ببریم. چای خوردیم، سلفی گرفتیم، تقاضای افزایش حق التحریر و وام هم ندادیم. یاد بعضی نفرات را هم روشن نگه داشتیم؛ مثل هاشم آقای نصیری و حاج حسین شرفخانلو. با قول دیدار زود هنگام با دکتر، جلسه تمام شد. اینجانب حتی توی محوطه هم داشتم به آقای ناظم بکایی می گفتم: اجازه! اونا مداد ما رو برداشتن. دیدار او ...
تصویری از نحوه توزیع شیر رایگان در مدارس که پربازدید شد+عکس
توزیع شیر رایگان مدتی است دوباره در مدارس از سر گرفته شده است. کاربری به نام خانم فردوس در توئیتر ادعا کرد: امروز پسرم با این پاکت شیر اومد خونه، بهش گفتم شیر داشتیم چرا شیر خریدی؟ گفت نخریدم مدرسه مون امروز به همه از این شیرها دادن! مثل اینکه دولت خواسته جبران کم کاری های گذشته رو بکنه، بجای شیر تک نفره، شیر خانواده توزیع میکنن تو مدارس! ...
بازیگر مرد معروف ایرانی از همسرش کتک خورد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از نمناک،الیکا عبدالرزاقی، بازیگر توانمند و خوش انرژی کشورمان در برنامه دوشات حضور یافت و در گفتگو با علی میرمیرانی مجری این برنامه از درگیری و کتک کاری با همسرش امین زندگانی پرده برداشت. الیکا عبدالرزاقی بازیگر سینما و تلویزیون با حضور در برنامه دوشات درباره ماجرای کتک زدن امین زندگانی همسرش صحبت کرد و گفت: امین با یه شوکر افتاد دنبالم، گفت بیا ...
برشی از کتاب پسران گلبانو نوشته فاطمه روحی
آدم اصلاً احساس دل تنگی نمی کنه. برای این که او را از آن حال و هوا بیرون بیاورم، گفتم: پس کی می خوان این صدام لعنتی رو بکشن؟ خنده به لبش نشست و گفت: باید صبر کنیم. بعد از کمی مکث گفت: بابا! برای چی قربونی کردی؟ گفتم: برای تو که به سلامت برگشتی. با قیافه حق به جانبی گفت: بابا می خوای به خدا رشوه بدی که مواظبم باشه شهید نشم؟ گفتم: رشوه نیست. صدقه ست. خدا که به چیزی نیاز نداره. کتاب پسران گلبانو به قلم فاطمه روحی منبع: فارس انتهای پیام/ 134 ...
جادوی دختر خاله ام مرا قاتل کرد
مرد میانسال که پس از آتش زدن و قتل همسرش از سوی فرزندانش بخشیده شده بود، در حالی از جنبه عمومی جرم محاکمه شد که مدعی است یکی از زنان فامیل او را جادو کرده و ناخواسته دست به این جنایت زده است. به گزارش ایران، این حادثه در آخرین روزهای اسفند دو سال پیش در خانه ای واقع در ورامین رخ داد و مردی 50 ساله با ریختن بنزین روی خود و همسرش آتشی برپا کرد که باعث سوختگی هر دو نفر شد و زن جوان به علت ...
با قیمت های نجومی: قیمت بلیت دربی اندازه الکلاسیکو!
...> * کدوم جایگاه رو می خوای؟ - من استقلال رو می خوام. روبروی جایگاه. * استقلال روبرو جایگاه یه دونه دارم که مال یکی از بچه هاس و قیمتش بالاس. اگه خواستی بهش بگم. - چنده قیمتش؟ * بالای یک تومن. - بعد بانوان چه جوریه قیمتش؟ * بانوان هم دوتا دارم کلا. - قیمت چنده؟ من یه دونه می خوام. * 900 تومنه، هم استقلال دارم هم پرسپولیس. ...
میم مثل مادر، مثل محمد حسین
ادم ؟ گویا صف تلفن طولانی بود و ایشان دوبار در صف ایستاده و زنگ زده بود اما من نبودم؛ خلاصه به شوخی گفت من چندبار به خاطر تو باید به ته صف بروم؟ و همین، آخرین تلفن ما شد و حرفی از آمدن یا نیامدنش نزد؛ اما بعد از این تلفن و نامه های بی جواب، نگران شدم و به دوست همسرم که بسیجی بود گفتم می خواهم به منطقه بروم. مادر شهید تصریح می کند: اصرار داشتم که می خواهم به منطقه بروم و از همسرم خبری بگ ...
چطور عکس ها و چت هایی باقی مانده از عزیزانمان معنای سوگواری را تغییر می دهند؟
دش اوایل امسال بعد از بررسی کامل تنظیمات حریم خصوصی اش انتخاب کرد (همان طور که گفتم، تیپ A است). علاوه بر دستور پخت شیرینی ها، سایر محتویات گوگل درایوش هم برایم ارسال خواهد شد، از جمله فهرست گذرواژه ها و همۀ ایمیل هایش. یعنی ماه دسامبری از راه خواهد رسید که من، به جای ایستادن کنار مادرم در آشپزخانه، کنار روح دیجیتال او خواهم ایستاد. برای مرگ جسمانی اش سوگوار خواهم بود، اما هنوز خواهم توانست با م ...
اثری که از تنهایی و رنج می گوید
گنج سلطانی بود دومین داستان این مجموعه وداع آخر است. داستان خانواده ای است که بعد از مرگ مادرشان دچار چالش می شوند راوی غیر قابل اعتماد از نوع راوی ساده لوح و محدود است. در جملات نخست داستان می خوانیم: همه رفته بودند و مجلس تمام شده بود که باران مثل سیل ریخت روی سرمان. مانده بودیم به وداع آخر، پدر گفت بمانیم. نمی دانستم وداع یعنی چه؟ آن هم وداع آخر. در جای دیگر ...
اختصاص بنزین به کد ملی تورم زاست
. موضوعی که نمایندگان مجلس درباره آن و منتخبین مردم نگاه های مختلفی دارند و در این برنامه موافقان و مخالفان آن باهم مناظره ای خواهند داشت. سؤال: آقای شریعتی شما اساساً چرا مخالف وضع موجود هستید و چرا فکر می کنید که یارانه بنزین باید به کد ملی ها اختصاص پیدا کند. مالک شریعتی نیاسر؛ منتخب مردم تهران، اسلامشهر، ری و شمیرانات: وضعیتی که ما الان با آن مواجه هستیم، سال اولی که وارد مجلس ...
می خواست مدافع حرم شود شهید دفاع از امنیت شد
شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند، بیشتر ایمان می آورم. بار ها حضور معنوی او را در کنار خود حس کرده ام. به وقت مشکلات به کمکم می آید. خوب یادم است بعد از شهادتش خیلی دلم گرفته بود. با شهید درددل کردم و گفتم ما قرار بود به مشهد برویم، اما تو زیر قولت زدی، فردای همان روز زنگ زدند و گفتند یک سفر مشهد برای ما هماهنگ شده است. سفر بسیار خوبی بود. من حضورش را در کنار خودم حس می کردم، حتی ...
خاطرات خواندنی رزمندۀ ای از سرزمین دلیران تنگستان و دشتستان
خانمی که گوشی را برداشت، گفتم: از بوشهر زنگ می زنم. با دختر خانمتان کار دارم. گفت: خجالت بکش. و گوشی را قطع کرد. دوباره زنگ زدم که گوشی را برداشت و باز بد وبی راه گفت. فکر کرد مزاحم هستم. گفتم: به والله من مزاحم نیستم. یک سؤالی دارم. دوباره گفت: ساکت شو.... و باز هم تلفن را قطع کرد. مجدد تماس گرفتم. مردی گوشی را برداشت. گفتم: ببخشید! دو بار زنگ زدم، یک خانمی بد وبی راه گفت. من مزاحم نیستم ...
خدا شهادت را به پسرم و صبر را به من هدیه داد
ایشان و برادرشان را می شناختند، می گفتند حیف این بچه ها است که حوزه بروند! اما خود محمدمهدی انتخابش حوزه بود. البته ما هم زمینه های این انتخاب را فراهم کرده بودیم و با زندگی بزرگان دین مثل علامه حسن زاده آملی، حضرت امام و آیت الله دستغیب آشنایش کرده بودیم. اما نهایتاً مطالعات خود محمدمهدی باعث این انتخاب بود. من گفتم دیپلم بگیرد بعد وارد حوزه شود. گفت من هدفم تغییر نمی کند. اما می ترسم این انگیزه ای ...
بابا حسن و ساک های پر از پول!
...، در سال 96 یکی از دوستانم که روحانی است، با من تماس گرفت و گفت: حاجی، ما مأموریتی برای خارج از کشور در سوریه داریم. شما هم تشریف میارید؟ البته من اسم شما رو دادم. می تونید با ما بیاید؟ . من هم گفتم: کار بسیار خوبی کردید. بله البته میام . به این ترتیب خرداد 96 (14/3/1396) مرحله جدیدی از زندگی برایم آغاز شد. یار غار از قبل با همسر و فرزندانم درباره تصمیمم صحبت کردم ...
اولین فیلم لو رفته از خیانت همسر مهدی قائدی با مرد عرب
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایونا به نقل از بدینسان، دنیای سلبریتی ها دنیای عجیبیه. یه روز این طلاق میگیره و اون یکی به طور یهویی و عجیب غریب ازدواج میکنه. یه روز دیگه اون یکی که اتفاقا عاشق و معشوق با همسرش بوده میرن تو حواشی جدایی! واقعا آدم میمونه کی داره چیکار میکنه. اگر یک فوتبالی باشید احتمالا میدونید که تو این چند روز اخیر سر و صدای کدوم چهره مشهور حاشیه ساز شده! بله آقا مهدی قائدی بعد از اینکه یه چهار پنج سالی رو با سر زبون بودن به دلیل ازدواج گذروند، حالا با طلاق و جدایی که هنوز به طور قطعی تایید یا تکذیب نشده مورد توجه عموم قرار گرفت. ...
جانباز 70 درصد و فرمانده گردان حضرت زینب به شهیدا پیوست
گریه میکرد و تمام جمع با گریه این فرمانده دلاور گریه میکردند....میگفت من هم قاطی رفتنی ها بودم دست و پام اینجا قطع شد اما شهادت روزی من نشد و از قافله جا موندم... من در مسیر برگشت وقتی تنها شدیم بهش گفتم حاج غلام علی!!!! تو رو خدا دیگه اینجوری روایت گری نکن... او هم با مهربونی که یه خورده خوشونت توش بود به من گفت: بچه!!! چرا اصرار کردی من خاطره بگم.. من این جا اومدم حالم عوض شد. انگار همه ی ...
روایتی از اسیر کردن یکی از افسران قوی هیکل عراقی
ها جلو رفت و با عصبانیت گفت: می گیم به صدام فحش بده، نمی ده. منم زدم تو گوشش! هنوز حرف های او تمام نشده بود که حاج احمد سیلی محکمی به او زد و گفت: شما بی خود کردین! کجای اسلام داریم که باید اسیر رو بزنین؟ بعد بلندتر به طوری که همه متوجه شوند گفت: یه اسیر وقتی به اسارت نیرو های اسلام در میاد، باید به عنوان یک برادر دینی با اون برخورد بشه و به هیچ عنوان نباید اذیت و آزاری در کار باشه. سپس به 2 نفر از نیرو ها گفت: اونو بلند کنین و بفرستینش عقب. کتاب می خواهم با تو باشم به قلم علی اکبری منبع: فارس انتهای پیام/ 134 ...
آقامهدی چگونه ستاره شد؟
زیر آتش توپخانه دشمن تجاوزگر بود، همسرش را نیز به اهواز برد. شهید باکری دائماً در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشت و مکرراً جانباز شد. بارها بعد عملیات به خانواده اش زنگ می زدند که کمر یا دست یا پایش ترکش خورده و در بیمارستان است. بعد از مدت ها حضور مداوم در جبهه، شهید باکری با سمت معاون تیپ نجف اشرف در عملیات بیت المقدس شرکت جست و شاهد پیروزی های سپاه اسلام بر جنود کفر ...
روایتی که نباید خانواده های شهدا می شنیدند
.... من در مسیر برگشت وقتی با غلامعلی بودم، بهش گفتم: حاج غلامعلی! تو رو خدا دیگه اینجوری روایتگری نکن! او هم گفت: بچه! چرا اصرار کردی من خاطره بگم. من اینجا اومدم حالم عوض شد. انگار همه آنچه دیده بودم مثل یک فیلم جلوی چشمم آمد و بیان کردم. حاج غلامعلی رضایی بعد از مجروحیت در دی ماه سال 1365 تا پایان جنگ در کسوت فرماندهی در جبهه حضور داشت و سرانجام این جانباز 70 درصد روز 19 اسفند 1402 بعد از سال ها حسرت شهادت به آرزویش رسید. منبع: فارس انتهای پیام/ 134 ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (21 اسفند)
، مشکلات را تحمل کرده و صبوری کنید. قدم در راهی گذاشته اید که برای موفقیت نیاز به دقت کافی و آرامش خاطر است. از تصمیمات عجولانه برحذر باشید و از حوادث و رخدادهای آینده غم و ترس به دل راه ندهید. زندگی نامه حافظ حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال 727 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در ...
ابطحی: درباره سال 88 نمی خواهم حرف بزنم
؟ همین جور پیش رفتید؟ آقای خاتمی در آن دوره وزیر ارشاد بود. به من گفت رادیو را رها کن و اینجا معاون من شو. من هم بعد از پنج، شش سال کار در رادیو، کلاه مان تو هم رفته بود، یعنی دیگر از کار در رادیو خسته شده بودم. آقای هاشمی رفسنجانی هم صفش را از نظر سیاسی جدا کرده بود. آقای خاتمی معاونت بین الملل وزارت ارشاد را به من پیشنهاد کرد که تا آن زمان مصطفی تاجزاده بود.مگر شما زبان انگلیسی بلد ...
گفت وگوی داغ و جنجالی موافقان و مخالفان نکونام
تیم نیاز داره قهرمان بشه، یک وجهه ای ساخته بشه، چند بازیکن خوب اضافه بشن، تیم فوتبال خوب بازی کنه. حرفی که فرهاد هم تو نشست بازی با سپاهان زد. تیمی که 9 ساله قهرمان نشده، هوادار نمیاد به خاطر بازی زیبا کردن بهش کردیت بده. میگه من بازی قشنگ نمی خوام من جام می خوام. پس اول نکونام و فرهاد باید جای پاشون رو با قهرمانی سفت کنن بعد برن دنبال بازی زیبا که اگر مثل ساپینتو خوشگل بازی کردن و جام نگرفتن ...
خونه تکونی به سبک بی بی
سابیدم و جارو می زدم و گردگیری... رفتم کنارِ بی بی... - کمرتون چطوره بی بی؟ - اِی بیگی نگی هنو میگیره ول می کنه، کارِی خونه چیطو شد گلابی؟ تموم نشدن؟ - چرا بی بی. همون شیشه های اتاق نشیمن مونده بود که اونام تموم شد الان. شده دسته گل خونه، شما جوش نزنین فقط استراحت کنین. بی بی بلند شد نشست. - تموم شد؟ - بله بی بی. - تمومِ تموم؟ - بله بی بی دیگه. - وووووی، ووووی الهی توبه، نیفمم بری چه یَی دفه کمر منم خوب شد، تو بیمیری گلاب اصن نه انگار نه دردی اُمده نه دردی رفته! ...
سَرِ سیایِ زِمَستان
.... بَندَگان خدا برای این کی سَختیای زِمستانَم برای خودِشان یُخده آسان تر کُنَن مِنِشَستَن آسِمان ریسمان مِبافتَن، باور و تصور و داستان مِساختَن، به یاد دار و درختای باهار و تابستانَم تا دلت بوخاد به این باوَراشان شاخِ بَرگ مِدادَن خلاصه کی با اینا زِندگیَ سَر مِکَردَن. فک کُن از ساعت پَنجِ شیش غروب کی هوا گرگ میش مِشُد و رو به تاریکی مِرَف تا این که صُب دومبارَه آفتاب بِزَنَد، تو اون ...
ماجرای دیدار حسین و منیژه پس از 18 سال
(علی) که در زمان رفتن پدرش چندماهه بود، چشم انتظار او بودند. منیژه لشگری در کتاب خاطراتش درباره آن روزهای سخت می نویسد: بعد از قبول قطعنامه در سال 1367، زمزمه آمدن اسیران همه جا پیچید. خانواده روادگر همسایه طبقه اول ما بودند. آقای روادگر اسیر بود. او از طرف صلیب سرخ ثبت نام شده بود و به همسر و بچه هایش نامه می نوشت. تابستان سال 1369 تابستان گرمی بود. از نیروی هوایی آمدند و ساختمان، ورودی ...
وعده شهادت در رکاب امام حسین (ع) را در خواب دیده بود
روز دیگر به دنیا می آید. ایشان گفت: فرزندم دختر است، اسمش رو بگذارید محدثه، نه من بچه ام رو می بینم نه بچه ام من را می بیند، ولی او را پس از شهادتم بر روی تابوتم بگذارید. ایشان به دلیل عملیات هایی که انجام می شد سه شب در منطقه نمی خوابید و پس از سومین شب، بعد از نماز صبح حدود سه ساعت می خوابد و از خواب بیدار می شود و با خانه تماس می گیرد و به همسرش می گوید: خواب دیدم که در صحرای کربلا در رکاب امام ...
هیچ کس جای دیگری را نمی گیرد | گفت وگو با سلمان فرخنده، بازیگر سریال گناه فرشته
نقش و بعد دیگری از شخصیت آشنا می شدم. سخت نیست که یک بازیگر عاقبت قصه و نقش خود را نداند؟ مثل زندگی می ماند. نمی دانیم فردا چه اتفاقی می افتد. در این شیوه کار کردن به نظرم بازیگر حس و حال درست تری دارد، چون معمولا ما بازیگران وقتی می دانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد برای نقش طراحی هایی می کنیم که شاید مثل برنامه ریزی هایی باشد که برای زندگی مان انجام می دهیم. از هر اتفاق پیش بینی ...
آیا می توانیم میراث والدگری پدر و مادرهایمان را فراموش کنیم و والدین بهتری شویم؟
کودکی از ویژگی های مراقبتیِ مثبت همچون پذیرش، محبت و ارتباط راحت بهره مند بوده اند به احتمال بیشتری خودشان نیز همان ویژگی ها را خواهند داشت. بااین حال قابل درک است که چرا محققان معمولاً بر این متمرکزند که ویژگی های نه چندان خوب -که در بدترین موارد شامل آزارگری جسمی و جنسی یا غفلت کاری و غیبت والدین است- چطور به نسل بعد منتقل می شوند تا بلکه به این مهم برسند که این چرخه را چطور می توان متوقف ساخت ...