چهره معروف سازمان پیکار چگونه دستگیر شد؟
سایر منابع:
سایر خبرها
سر پیری و معرکه گیری؟! / ازدواج سالمندان ضد ارزش نیست
می گذارد. رفت و آمدها و هیاهوهای مردم در پارک را تماشا می کند. نگاهش به گربه کنار نیمکتش که روی زمین نشسته، می افتد. از خاطرات دوران جوانی اش برای گربه تعریف می کند. از این کار خنده اش می گیرد. یاد روزهایی که زنش زنده بود می افتد و زیر لب با افسوس و خنده می گوید: ببین کارمون به کجا رسیده. یادش بخیر، کجاست اون روزها؟ از روی نیمکت بلند می شود و سلانه سلانه به سمت خانه سوت و کورش برمی گردد. ...
برگراری دورهمی خوشمزه آقا تختی، گوگوش و ویگن در خیابان ولیعصر
زن اینطور رانندگی کند! یک مشتری داریم که آدم مسنی بودند. ماهی یک بار می آمد و می نشست روی همان میز و صندلی همیشگی و غذا می گرفت. با او که صحبت کردیم، گفت که من در این مغازه روی همین میز نشسته بودم با خانمم آشنا شدم. رفتیم خواستگاری قبول کردن ازدواج کردیم بچه دار شدیم با بچه آمدیم. بچه ها ازدواج کردن با نوه ها آمدم حالا هم متاسفانه همه رفتند من باز به اینجا می آیم... مرگ آقای ...
دختر پزشکیان کیست؟
بمانم .چون بچه ها ممکن بود راحت با این موضوع کنار نیایند. او در مورد اینکه برای ازدواج فرزندانش چه کرده است، تاکید کرد: برای من ازدواج بچه ها یکی از سخت ترین مشکلاتم بود، بخصوص اینکه مادرشان هم نبود . من فکر می کنم ازدواج باید بر اساس دل انجام شود، ازدواج نه مهریه است ، نه ماشین و نه خانه ، وقتی دو نفر متوجه شدند که می توانند همدیگر را کامل کنند، می توانند با سادگی و عشق کنار هم زندگی کنند و همراه ...
به من می گفتند وقتی شما می آیید بوی خون می آید/سپاه تهران واحد اطلاعات نداشت/{...} گفت یکی از خانه های ...
به مقر حاج رضا می رفتم، جواد و بچه های دیگر می گفتند بوی خون آمد. به من می گفتند وقتی تو می آیی بوی خون می آید! چون من آن جا کاری نداشتم فقط می رفتم توجیه کنم که این طوری باید عملیات کنیم . - مقرشان در خیابان ایرانشهر بود؟ بله، مقرشان سپاه تهران انتهای فلسطین کنار مقرریاست جمهوری بود. سپاه تهران واحد اطلاعات نداشت. کنار ساختمان نخست وزیری آن زمان در پاستور خانه ای را گرفتند و ...
با پلیس وارد خانه شدم زنم نیمه عریان با مرد غریبه کنار هم بودند / خودکشی در 9 سالگی خیانت در خانه شوهر
بعد از ازدواج هم دائم به همسرم میگفتم ترک کن ترک کن اما فایده ای نداشت چون دوبار ترک کرد دوباره چند ماه بعدش رفت سمت مواد ...کل زندگیش و علاقش مواد شده بود من همش تنها بودم دچار افسردگی شده بودم میرفت نصفه شب میومد خونه .هیچ اهمیتی به من نمیداد دیگه خسته شده بودم و راهی نداشتم میخواستم فقط از این زندگی لجن زار فرار کنم... نظر کارشناسی معصومه قربانی کارشناسی ارشدروانشناسی ...
2 برادر با شلیک وینچستر برادرشان را به رگبار بستند ! / در مشیریه تهران رخ داد
از عموهای پسر نوجوان به نام علی با رانای سفید از راه رسید و در حمایت و هواخواهی از برادر خود که دستش به لوله اسلحه وینچستر بود با برادران نمایشگاه دار درگیر شد. علی و مسعود شروع کردند به فحاشی و کار به جایی کشیده شد که مسعود از علی به شدت عصبانی شده بود. در همین حال عده ای از کسبه محل که هر دو طرف را می شناختند سعی داشتند این افراد را از همدیگر جدا کنند. خیلی زود علی مجدداً پشت فرمان ...
طرح سوسن آبادی برای نجات مهاباد
: دشمن اصلی ما کیست؟ از بچه ها پرسیدم دشمن اصلی ما کیست؟ بچه ها همه گفتند دمکرات. گفتم نخیر! گفتند: کومله. گفتم نه. گفتم دشمن اصلی ما آمریکاست که ما را رو در روی هم قرار داده. اینها برادران و خواهران ما هستند. بعد از صحبت های فرمانده پادگان کلاس های آموزشی شروع می شد؛ از اسلحه کمری گرفته تا تانک و نفربر. کلاس ها بیش تر برای تفریح و لذت بچه ها بود تا آموزش. به همین خاطر هر کدام ده پانزده ...
وقتی تختی خودکشی کرد....
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب کتاب پیر پرنیان اندیش، جمع آوری خاطرات هوشنگ ابتهاج توسط میلاد عظیمی و عاطفه طیه است که در سال 1391 توسط انتشارات سخن منتشر شد. هوشنگ ابتهاج در این کتاب به خاطرات خود در مواجهه با سؤالات گردآورندگان می پردازد. این کتاب در دو جلد و بیش از هزار صفحه منتشر شده است. انتخاب روزانه بخش هایی کوتاه از این کتاب را در سی قسمت برای علاقه مندان به تاریخ منتشر خواهد کرد. خانم آلما{همسر ابتهاج}: سایه! فیلمی رو که از تخت ...
امین فقیری روایت گر زندگی و رنج های مردمان روستا
باختیم. یک بار متوجه شدم که مقداری میلگرد از گوشه حیاط مدرسه کسر شده. معلوم شد برای ساختن گل فنی این میلگرد ها را برده اند. مادر یکی از بچه ها را که مقصر اصلی بود به مدرسه خواستیم و ماجرا را گفتیم و گله کردیم. این زن همان شب موضوع را به پدر بچه که کارگر یغوری بود می گوید. این پدر یک راست می رود بالای سر پسرش که خوابیده بوده و محکم می زند توی سر پسر بدبختش. از همان موقع گویا مغز این بچه ...
آرزوی شهید خسرو احمدنژاد ؛ برای قرار گرفتن در کاروان عاشقان حسین(ع)
نشان می داد، زبانزد همه شد. مخصوصاً اشرار منافق و احزاب منحله، زودتر از همه متوجه ایمان و شجاعت او شدند به طوری که ضدانقلاب حتی از شنیدن نام او به لرزه می افتاد و هر جا که پا می گذاشت، منافقین و ضدانقلاب همچون موش در سوراخ ها می خزیدند و تا زمانی که در آن منطقه بود، جرأت بیرون آمدن را پیدا نمی کردند. در سرمای شدید و یخ بندان کردستان، روز و شب برایش یکی بود. تا ساعت های بعد از نصف شب با ...
رابطه پدر دختری، پرهیز از تحمیل
، اما بخاطر اجبار و سخت گیری های پدرم حتی محل تحصیل خودم را در شهر دوری انتخاب کردم، که بتوانم از چشم پدرم دور باشم و در عین حال از امکان حمایت های او برخوردار باشم. پدرم حتی اگر نیم ساعت دیرتر به خانه می آمدم، تنبیه های سختی علیه من اعمال می کرد. و مرتب مرا تحت نظر و تفحص داشت، با این که من همیشه و همه جا سعی داشتم مراقب حجاب و رفتار خود باشم، اما تا وقتی که تحت کنترل مستقیم پدرم زندگی می کردم ...
کشور را به دست زنان بسپارید !
تحریریه زندگی آنلاین : فیلم جوجه تیغی این روزها در سینماها روز پرده است. مستانه مهاجر در نخستین تجربه فیلمسازی به سراغ یک فیلم کمدی رفت و روایتی از رییس جمهور شدن یک زن را به تصویر کشیده است. در این مطلب نگاهی به نظر منتقدان درباره فیلم انداختیم. داستان این اثر حول محور یک جوان متعصب می گردد که با پیشنهادی جدید، زندگی او به کلی تغییر می کند و نه تنها حال و آینده او بلکه گذشته اش نیز درگیر این ...
قرارداد الجزایر؛ قراردادی که چالش و نزاع مرزی ایران و عراق را حل کرد
. همچنین حکومت ایران از حمایت کُرد های مخالف دولت عراق عقب نشینی کرد و نهایتا خط تالوگ به عنوان مرز میان دو کشور تعیین شد. قرارداد الجزایر در رسانه های ایران به عنوان پیروزی و دستاوردی ملی به رسمیت شناخته شد. اما حکومت پهلوی به بسیاری از مفاد آن من جمله مالکیت میمک برای طرف عراقی وفادار نماند. با وجود این تخطی ها، اما حکومت عراق توان پاسخگویی نظامی و اقتصادی به حکومت ایران را نداشت. اما پس از انقلاب و تضعیف ارتش ایران، عراق فرصتی تاریخی برای ضربه زدن به ایران پیدا کرد. صدام حسین در اواخر شهریور ماه سال 1359، قرارداد الجزایر را در مقابل رسانه ها پاره کرد و وارد جنگی تمام عیار با ایران شد. ...
به خانه های چپی و توده ای می ریختیم و مدارک متهم را جمع می کردیم/ بنی صدری ها را از اطلاعات سپاه بیرون ...
کاره شده بودیم. این ها هم می دیدند ما داریم کار می کنیم نمی توانستند بیکار بنشینند. با آقای لاجوردی هماهنگ کرده بودند، لاجوردی گفت به تو حکم نمی دهم اما هر موقع متهم بیاوری از تو می پذیرم ولی وقتی بچه های عبدالله متهمی را می آوردند دستگیرشان می کردند که چه کسی به شما گفت که دستگیر کنید و به چه مجوزی؟ چون مرا می شناخت می گفت تو بیاور، ما هم به خانه های چپی و توده ای می ریختیم و مدارک متهم و حتی مواد ...
داستان شجاعت نیرو های فلسطینی در آتش پنهان + تصاویر
در مجموعه گزارش هایی با عنوان جبهه مقاومت در قاب فیلم و سریال این آثار را بررسی و معرفی کنیم. یکی از این فیلم ها، فیلم سینمایی آتش پنهان است. این سریال به کارگردانی، تهیه کنندگی و نویسندگی مرحوم حبیب کاووش و آهنگسازی مجید انتظامی محصول سال 1369 است. داستان فیلم از این قرار است: هنگام اشغال بخشی از لبنان توسط نیرو های اسرائیل در سال 1983، یک مهمانی خصوصی در خانه ...
خندید و رفت...
مادرشوهرم آمده بود خانه ما. آن ها ساکن اراک بودند و هرازگاهی می آمدند و چند روزی مهمان ما می شدند. محمدرضا دو سالش بود. نشستیم به تعریف و درددل. حرف صاحب خانه شان وسط آمد و حاج خانم شروع کرد بد این بنده خدا را گفتن. یک مرتبه دیدم محمدرضا زد زیر گریه و خودش را به زمین می زد؛ انگار ناراحتی پیدا کرده باشد. گفتم شاید جانوری، چیزی بچه را نیش زده باشد. برش داشتم، لباسش را نگاه نگاه و وارسی اش کردم، اما ...
تیم ملی صعود کرد اما این فوتبال ایران نیست/ تعلل در انتخاب مدیر استقلال به ضرر تیم است
چه کار خواهیم کرد. بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان خاطرنشان کرد: با وجود استقبال نسبتاً خوب هواداران و شرایط خوب آب و هوایی و زمین چمن مطلوب آزادی انتظار می رفت لااقل در بازی برگشت از ازبکستان امتیاز کامل بگیریم اما تیم ملی توان شکست دادن ازبکستان را نداشت. این را قاطعانه می گویم که این فوتبال، فوتبال ایران نبود. این بچه ها توانایی های بیشتر از این دارند. امیدوارم در حد فاصل مرحله ...
روایت قایم باشک خلبانان هوانیروز با تانک های عراقی
انجام شد . مشروح قسمت اول این گفتگو در ادامه می آید؛ * جناب ناطقی شروع جنگ کجا بودید؟ کرمانشاه بودم. ظهر بود که از پایگاه آمدم خانه. هنوز لباسم را عوض نکرده بودم که دیدم صدای بمباران می آید. ساعت 2 بعد از ظهر بود. من در منزل فرماندهی پایگاه می نشستم. همه خانواده ها آمدند سمت خانه ما و زیر درخت ها پناه گرفتند. چون یک منطقه جنگلی بود. اول فکر کردیم کودتا ...
خیانت و جنایت
به حمام رفت و با جسد دو پسرش روبه روشد که گلوی شان بریده شده بود.روز بعد ازاین جنایت، مش رحیم سراغ استوار سعیدی رفت و خبرداد دخترش برای دیدن نامزدش به شهررفته و دو روز گذشته اما برنگشته است. پسرش هم چند روزی است با عروسش به ماه عسل رفتند و خبری از آنها هم نیست. استوار به مش رحیم قول داد فردا موضوع ناپدید شدن دخترش را پیگیری کند. هوا هنوز گرگ و میش بود که سمند پلیس مقابل خانه استوار ...
شوق و فراق در کنج حرم
رضا (ع). تاحالا مشهد نرفته بود، به هیچ شهر دیگری هم نرفته بود. به قول مادرش، بچه خانگی بود. نذرش را که در ذهنش تکرار کرد، دلش قرص شد. چرا از اول به فکرش نرسیده بود؟ حالا دیگر اضطراب نداشت. منتظر ایستاد. نوبتش که شد و برگه را که گرفت، نگاه نکرد. چند لحظه مکث کرد. نفس عمیقی کشید و بعد چشمانش روی نوشته های کاغذ لغزید. پایین برگه معرفی تایپ شده بود: محل اعزام، استان خراسان رضوی، مشهد مقدس ...
شهید امیرعبداللهیان، ساقدوش دامادی چه کسی شد؟
اینکه کلی کار داشتم، اصلاً دستم به کار نمی رفت. همانطور، خیره به تلویزیون، اخبار را دنبال می کردم. ساعت سه و نیم بامداد بود که بعد از نماز صبح، با سردرد خوابیدم. ساعت شش و نیم که بیدار شدم، قبل از هر کار، سراغ تلویزیون رفتم. وقتی مجری خبر گفت: دوربین های حرارتی هیچ چیزی را نشان نمی دهد، دیگر طاقت نیاوردم و از خانه بیرون زدم. باید برای کار چاپ بنر به پاساژ مهستان می رفتم. وارد پاساژ که شدم ...
برای بودجه های سینمایی هیچ مدیریتی نیست/ سینما بدل شده به فرصتی برای پولشویی و به زودی گَند آن در می آید!
کارگردان فیلم های سینمایی جهنم سبز و رقص شیطان در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: مدیران در حال دفن سینما ذیل قمار سوءمدیریت هستند و سینماگران در کار و حرفه با معضلات جدی روبرو شده اند. وی ادامه داد: ما وقتی مجلات و روزنامه ها را ورق می زنیم و اطلاعات تولید را به دست می آوریم به خوبی متوجه می شویم که اوضاع سینما از چه قرار است! سال ها است که سرمایه گذاری در سینما، به جاده یک طرفه ای تبدیل شده است. ما د ...
از آل هاشم درس یاد بگیرید /اکر مقام ماندنی بود به تو نمی رسید(امام علی ع)/ناگفته های سر تیم حفاظت از ...
فرد گذاشتم و در گوش اش گفتم که کمی مراعات کن و ادب را رعایت کنید ولی متوجه شدم که حاج آقا از دور به من نگاه می کند؛ بعد از سخنرانی، حاج آقا به من فرمودند: آقا اسرافیل این چه برخوردی بود که با آن بنده خدا داشتی؟ گفتم حاج آقا نه اصلا، صرفا گفتم که ادب را رعایت کن! حاج آقا ولی می گفت نه آن کار را هم نباید می کردی، اجازه بدهید راحت باشند. در کل رفتار حاج آقا با مردم جوری بود که امکان نداشت ...
شهادت به دلیل نصب تصویر امام (ره) در مغازه/ بعد شهادت پدرم سازمان منافقین همچنان ما را تهدید می کرد+ ...
هفت ساله بودم و بخاطر این تهدید ها همیشه می ترسیدم و زمان برگشت از مدرسه مدام از ترس پشت سرم را نگاه می کردم. ما ظرف 2 سال سه بار خانه مان را عوض کردیم و هر بار نیز آدرس منزل مان توسط آنها شناسایی می شد و تهدیدمان می کردند. مرد خانه را کشته بودند، اما دست بردار نبودند. برادر ما در آن زمان 15 ساله بود سال بعد به جبهه رفت و 11 سال بعد برگشت. ساچمه هایی نیز آوردم که به دادگاه تحویل خواهم داد، اینها ...
بیانیه سیاسی صادر نمی کنیم!
، اتفاقاتی برای شان رخ می دهد، چون انسان تحریک پذیر است. سال های زیادی بود که تبعیت را در شکل همراهی منطقی در خانه سینما نمی دیدیم. یعنی به هنرمندان خودمان هم رحم نکردیم و در ماجرایی مراسم تدفین آقای داریوش مهرجویی و همسرشان، خانم مرضیه برومند، یک جمله گفت و عنوان کرد که با ما همراهی کنید، ما کنار شما هستیم. جمله ایشان این بود که آقای سازمان سینمایی، شما به جوانان فرصت بدهید، اگر لازم ...
دشمن شماره یک پرسپولیس در راه استقلال
منتشر کرد که او را در حال مربیگری کنار زمین نشان می داد و خیلی ها انتشار چنین عکسی توسط فرهاد در فضای مجازی را ارسال سیگنالی از طرف او در راستای بازگشت به میادین تلقی می کنند. فرهاد مجیدی در لیگ بیست و یکم توانست تحت عنوان سرمربی استقلال را بدون حتی یک شکست به مقام قهرمانی این مسابقات برساند. نباید موفقیت های یک تیم را زیر سوال ببریم امید عالیشاه که امروز در نمایشگاهی در غرفه ...
علی محمدی: انتظار استقلالی ها بیجا بود!
روز ماند و رفت. حتی آقای مولایی را نگه داشت و گفت تا مربی تان انتخاب می شود با آقای مولایی تمرین کنید تا بدن هایتان نخوابد. این معرفت را به خرج داد. آقای مولایی هم سه چهار جلسه تیم را تمرین کرد. شرایط ما اینطوری بود و فاصله نیم فصل را از دست داده بودیم. چند مهره خوب مثل محسن آذرباد، محمد خدابنده لو، نیما انتظاری و... را از دست دادیم. شرایط مان اصلا مشخص نبود و تمرین نمی کردیم. همه تیم ها اردو ...
(تصاویر) 41 سکانس مرگ برتر تاریخ سینما که هر کسی باید ببینید
که زن در حال نواختن آن است. اسلحه اش را درمی آورد و ناگهان، تمام. گلوله ی پلیس به گلویش می خورد و در حالی که دستش را به محل اصابت گلوله چسبانده آرام می نشیند و جان می دهد. افسر پلیس به اسلحه ی او نزدیک می شود و ژان پیر ملویل در یک اینسرت باشکوه آن را خالی نشان می دهد؛ پیغامی بعد از مرگ از جف کاستلو و از طرف او به همه ی قاتلانش که آگاهانه به این جا آمده و اصلا این کار وی یک خودکشی است ...