سایر خبرها
گفتگوی خواندنی با 5 غسال زن در بهشت زهرا(س)!
.... خیال کن هر روز یکی از ساعت 8 صبح تا 4 بعدازظهر جلوت گریه کنه و فریاد بزنه. بعد از اینکه پنجره ها رو بستن تازه فهمیدیم بی قراری و بی حالی ما به خاطر زنده هاست. خوب مردم هم حق دارن، عزیزشونو از دست دادن، آروم و قرار ندارن، اما باید یه لحظه خودشونو جای ما بذارن. ما هم گناه نکردیم به خدا. ارتفاع سنگ های غسالخانه نیم متری است و داخلش گودی کم عمقی دارد تا جنازه به راحتی داخل آن جابه جا ...
ارمغان اژدها
موقع بود؛ زیرا کبوتر بیچاره بی هوش بر زمین افتاده، بال و پر سپیدش به خاک راه آلوده شده بود. امیر به کودکان، که از دیدن او سخت به حیرت افتاده بودند رو کرد و فریاد زد: دور شوید بچه های سنگ دل و ستمگر که از دبستان گریخته اید و سر در پی پرندگان بی آزار نهاده اید. زود از چشم من دور شوید. باید این جمله را تا آخر این ماه در دفتر مشق خط خود بنویسد: من سنگ دل بودم . دور شوید، باشد که بودا، حامی و حافظ ...
یک لحظه نرفته است خیال تو از این سر - من روزه ام و منتظر صوت اذانی...
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، زهرا بختیاری نژاد از شعرایی است که در قالب های غزل، ترانه و سپید می نویسد و شعرهای او آیینی و عاشقانه است. آثار وی در جشنواره های کشوری و بین المللی از جمله نماز، حضرت علی اکبر(ع)، امام رضا(ع)، حضرت مهدی(عج) و... برگزیده و تقدیر شده است. سه سروده این شاعر قمی با حال و هوای انتظار و رمضان به این شرح است: ای کاش که با هر طپشی، هر ضربانی ...
مهریه من شفاعت همسر شهیدم در روز قیامت
ولی امیرحسین خودش را رشد داد تا مثل پدر به مقام شهادت برسد. او پیگیر ارزش ها بود و این مقام والا به لحاظ تربیت صحیح دینی پدر و مادرم نصیبش شد. امیرحسین با همه به خصوص کودکان مهربان بود. همیشه تنقلات همراهش بود تا وقتی کودکی را می دید به آنها شکلات دهد و شادشان کند. در سراسر زندگی اش هر لحظه به فکر کمک و گره گشایی بود اما پنهانی و بی ادعا. خیلی از افراد بعد از شهادتش از روی عکس اعلامیه اش تازه ...
شد رمضان ماه خدا جلوه گر/ تا که شود زر همه خاک بشر
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، منصور نظری، شاعر جوان آئینی سرا به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، قطعه شعری با عنوان ماه حضور سروده است. وی در این شعر که آن را به مدافعان حرم علوی تقدیم کرده، ماه رمضان را با حال و هوای مدافعان حرم اهل بیت(ع) پیوند زده است. این شعر را در ادامه می خوانید: آمدن ماه خدا را خبر مرغ سحر نغمه حق داده سر ناب ترین بانگ اذان می رسد ماه جلیل ...
حضرت آقا از این موضوعات دلشان خون است/ مداحان هم در اقتصاد مقاومتی کوشا باشند
گاهی اوقات باعث روشنگری است. در بعضی از موارد هم این گریه تازه انسان را سر ذوق می آورد و جلا می دهد. این گریه یک شور و شعفی به انسان میدهد که باعث تزکیه دل انسان میشود و گریه باید باشد. ندای اصفهان- نظرتان در مورد قمه زنی و لطمه زنی چیست؟ – ما نماز خواندن را از چه کسی یاد گرفته ایم؟ اصلا امام حسین(ع) را از کجا شناختیم؟ علما به ما معرفی کردند. از کتاب هایی که علما آنها را به ...
آشی با یک وجب روغن برای سرلشگر
می شوند. هیچ کس جرأت سر بلند کردن ندارد ... هر لحظه که به پایان مرخصی ابراهیم نزدیک می شود، نگرانی یونس هم بیشتر می شود. از گروهبان می خواهد: اگر می شود، باز هم برایش مرخصی رد کن؛ من می روم راضی اش می کنم نیاید پادگان گروهبان می خندد و می گوید: ماه رمضان یک ماه است. الان تازه پنج روزش رفته. من چه طور بیست و پنج روز مرخصی برایش رد کنم؟ یونس می گوید: از مرخصی های من کم کن ...
شمیم بوی خوب خدا در کوچه های رمضان
پرهیزگار شوید. سوره البقرة آیه 183 خواجه عبدالله انصاری گفته است: اینک ماه رمضان آمد که هم بسوزد و هم بشوید. به آتش گرسنگی تن ما را بسوزاند و به آب توبه دل های گناهکاران را بشوید. ماه رمضان که شریف ترین ماه هاست، ماهی که در آن گناهان آمرزیده، دیوها رانده، در بهشت گشوده و درهای دوزخ بسته می شود. بار دیگر ضیافتی برپا می شود و مومنان بر سر سفره رحمت الهی حاضر می شوند. در نیمه های ...
رمضان به صرف رسوم ناب؛ از روزه سری شمال و قاباخلاما غرب تا تباهگ شرق و مفطح جنوب
سروده های شاعران کشور از جمله "خواجه عبدالله انصاری" و "باباطاهر عریان" را با صدای بلند بر روی پشت بام خانه می خوانند. ترانه های عامیانه سیستانی نیز بخش مهمی از گنجینه فرهنگی این دیار است که همانند آینه ای پاک، از زندگی بی غل و غش مادی و معنوی مردم سیستان حکایت می کند. "تباهگ "غذای محلی افطار بلوچستان مردمان بلوچ از نیمه دوم ماه شعبان برای بدرقه از این ماه مبارک خود را آماده ...
کت و شلوار سفید برای حجله سرخ شهادت
مهدی جودکی جوان دوست داشتنی و سربه زیر محله فوتبال اراک، آن قدر در آرزوی شهادتش اخلاص داشت که خدا خواست این لحظه ناب را در خاص ترین و پرخاطره ترین دوران زندگی اش قرار بدهد. غلام عباس جودکی پدر و فریبا جودکی خواهر شهید در گفت وگو با روزنامه جوان، زوایای زندگی جوانی را بازگو کردند که روز خواستگاری به همسرش گفته بود: برایم آرزوی شهادت کن. پدر شهید مهدی موقع شهادت جوانی 22 ساله بود ...
جملات و متن های زیبا در مورد خداوند
سخن میگویم گاه با زبان گاه با اشک خودت حاجتم را برآورده ساز... جملات زیبا در وصف خداوند خدایا دلم به سان قبله نماست وقتی عقربه اش به سمت ”تو” می ایستد آرام می ش ود ، و خدا با من است متن های زیبا در مورد خداوند تمام خوبی ها را برایت آرزو می کنم نہ خوشی ها را ! زیرا خوشی آن است که تو می خواهی و خوبی آن است ...
سه بار اخطار
خیابان ناگهان سروکله ی کلانتر شهربانی نمودار می شد وحشت نکرده ام. همه فریاد می زدند: کلانتر!... کلانتر!... من ساکت می ماندم و چیزی نمی گفتم. ترس آمیخته با یک نوع شور و لذتی بر وجودم مستولی می شد. دندان هایم را به روی هم می فشردم و با خود می گفتم: کلانتر آمد. الان است که چماقش را حواله سر ما می کند. اما در حقیقت از ضربات چماق او چندان هراسی نداشتم. آنچه که رعب و وحشت در دل من می انداخت وضع ...
هر سه روز یکبار قرآن را ختم می کنم/ جز معصوم احدی مفسر نیست، بلکه احتمالات را تقویت می کند/ چگونگی عرضه ...
دل رساند و به وسیله اشراق حاصل شود. قرآن می فرماید: وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا قلب باید روشن شود. رسا از چه زمانی قرائت قرآن را با این سبک شروع کردید و روزی چند جزء می خوانید؟ از سال 83 شروع کردم و روزی یک جزء قرآن می خواندم تا این که هر روز بر این میزان افزوده شد و اکنون 10 جزء می خوانم. مطالعات جنبی نیز زیاد دارم. از سال 80 نهج البلاغه را کار کرده ام. این روال ...
مومنان عملگرایی را از مدافعان حرم بیاموزند/خدمت بی منت به مردم در مسئولان تقویت شود
از همه زوایای زندگی شهید... معلم یک نشانه دارد لاکو...اوست که می آفریند عشق را در دل شوریده، عشق به آینده، زن، شوهر، تحصیل و زندگی شیرین. پس از دیپلم در دانشگاه ملی آن زمان قبول شدم و با وجود تنگی معیشت به خاطر عشق و علاقه وافر به درس خواندن تا مقطع فوق دیپلم درس خواندم و همواره مترصد این بودم که ادامه تحصیل بدهم. تسنیم: پس از تحصیلات ازدواج کردید؟ بله من و خانومم ...
اولین شب نمایش تأثرات نویسنده ی نمایشنامه
با علاقه و اشتیاق به نمایشنامه ی خود معطوف گردانم؟ دلم می خواست می توانستم از بالا رفتن پرده جلوگیری کنم، اما دیگر دیر شده بود. طنین سومین و آخرین زنگ بلند می شود و آغاز نمایش اعلام می گردد. در دل به خود دشنام و ناسزا می گویم وخود را به خاطر دست زدن به چنین اقدام خطرناکی ملامت می کنم. آه! چه لحظات وحشتناکی را می گذرانم! نمی دانم چه کنم و به کجا بروم. چطور است همین جا پشت صحنه بایستم و گوشم ...
پزشکی ایران بحران اخلاقی ندارد
شیردادن از نظر علمی تاثیر خاصی دارد؟ یعنی علم چنین تاثیراتی را تایید می کند؟ من خیلی به این مسائل معتقدم. حتماً تاثیر دارد. حالت روحی مادر روی جنین تاثیر دارد این یک مسئله تایید شده علمی است. من به خدا اعتقاد خیلی قوی دارم و در هیچ شرایطی این اعتقادم را حتی کمرنگ نکردم و فکر می کنم این بهترین چیزی است که دارم. بیشتر لحظه های روزم را به یاد خدا هستم. من از آدم های دیگر یاد گرفتم و سال هاست با ...
خانه ی فروشی
آن خانه افتاد. اما افسوس دیگر لوحه را بالا در ندیدم. روی دیوارها آگهی های پاره و رنگ و رو رفته به چشم می خورد. معلوم بود که کار تمام شده و خانه به فروش رفته است. به جای درِ کهنه ی خاکستری در سبز رنگ مشبکی، که تازه رنگ شده و از سوراخ های آن دیدن درون باغ میسر بود، کار گذاشته بودند. وضع باغچه به کلی تغییر کرده بود. دیگر از سبزیکاری و درختان میوه اثری ندیدم. در همه جا با بی سلیقگی مخصوص به ...
بیات شدنِ نوای شور شجریان
کسانی که خواهان "شجریان" و "ربنا"ی او در لحظه افطار هستند، قطعا امروز صدای او برای بخشی از مردم که قبلا یادآور لحظات معنوی افطار بود، تداعی کننده اظهارات نسنجیده و مغرضانه علیه اعتقاداتشان شده است؛ بنابراین قابل تصور است که خیلی ها دوست نداشته باشند با صدای وی به استقبال افطار رمضان بروند! حالا می توان از در رافت اسلامی با او برخورد کرد. کسی که متوجه شده مردم آن کسانی که به او می گفتند نیست و به قول معروف از دل برود هر آنکه از دیده رود. برای استاد شجریان آرزوی سلامتی می کنیم و امیدواریم او باز هم دستاویز آدم های سیاسی نشود و اشتباهات گذشته را نه تکرار که جبران کند. ...
تا بر تنِ عزیزت، حرزِ امان بپوشد
این خنیامرد بزرگ خراسانی این غزل که از ژرفای دل و جان شاعر دمیده است را نه به عنوان سرود و سرایشی هنری، بلکه به عنوان عرض حاجت و نیایشی عاشقانه و ملتمسانه به آستان حضرت جانان، برای شفای عاجل و تندرستی کامل جان آزرده از بیماری استاد محمدرضا شجریان به خوانش عام می سپارم تا زمره دوست داران استاد دست نیایش برافرازند و در لحظه های قدسی افطار، آمین گوی بیتِ فرجامینِ غزل در اعطای حرز امان به ...
دعاهای نیمه شب
می بیند. گاهی هم چنین به نظرش می رسد که ساعت شام فرا رسیده خدمتکاران با لباس های متحدالشکل دیس های غذا را به سر میز می برند و الان است که خودش هم پشت سر آن ها قدم به ناهارخوری وسیع و با شکوه قصر بگذارد. ای خدا، چه منظره ی دل انگیزی! چه سفره ی رنگینی! دیس های پر از گوشت پرندگان با پر و بال زیبا و رنگارنگ طاووس و قرقاول تزیین شده است. نوشابه های خوشرنگ گوناگون در تنگ های بلورین چون گوهرهای گرانبها می ...
نگاهی به کتاب فارسی دورة اول متوسطه
فدایی به کمال آنان نرسیده است. دیگر: لطفاً همین ص 108 و 109 را از نظر ذکر نام گوینده در برابر هرشعر مقایسه کنید تا ببینید چه مایه اصرار در ذکر نام این شاعر تازه کشف شده مازندرانی بوده است؟ چند نکته جزئی 1- صفحه9 ، از آنجا که در کتاب های آموزشی قانون درست آموزی اصل است، لازم است در زیر بیت : ملکا ذکر تو گویم . . . . به جای سنایی غزنوی بنویسند : ...
پرویز پرستویی: بازیگری کسب و کار من نیست
این از یادم نمی رود. برخلاف دوستانی که تازه بعد از 20 سال یادشان افتاده بیایند و از فیلم ایراد بگیرند به نظرم اصلا مهم نیست. واقعا مهم نیست؟ به خدا مهم نیست؛ یعنی برایم خنده دار شده. یعنی حرف آقای افخمی برایتان خنده دار است چون ایشان بود که بعد از سال ها طی یادداشتی از بازی شما در نقش حاج کاظم ایراداتی گرفته بود. بله و برای همین است که می گویم بهروز ...
نگرانی های یک بچه کبک قرمز
شویم ناگهان سگ ها به سوی ما دویدند. کبک پیر خم شد و به من گفت: در گوشه ای کز کن. در همان وقت قرقاول وحشت زده ای در دو قدمی ما بال هایش را باز کرد و ضجه زنان به پرواز درآمد. هماندم صدای گوشخراشی برخاست و با این که آفتاب تازه دمیده بود غبار روشن و سفید و گرمی، که بوی عجیبی از آن بر می خاست، ما را احاطه کرد. آن قدر می ترسیدم که دیگر قدرت دویدن در خود نمی دیدم. اما خوشبختانه به درون جنگل رسیده ...
نگرانی ها و شیرینی های ورود به ماه رمضان
مقاومت کرد. 2. احساس نیاز به تقرّب دلیل دیگر شیرینی ورود به ماه عزیز رمضان، احساس نیاز به تقرّب است، که تازه هنگامی که کمی تقرّب حاصل می شود قابل درک است. و تازه انسان می فهمد که چقدر فراق خدا تلخ بوده است. و این احساس گرمی محبت خدا و رحمت الهی است، که به خاطر اوج سردی غفلت از او، در آغاز به سهولت درک می شود. و تازه آدم می فهمد بیرون از آغوش گرم محبت او، چقدر سرد و بی روح بوده ...
حاج رحیم گفت برای برگشتنم دعا نکنید
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ز رین نامه ؛ صفیه اصلانی کتولی در گفتگو با خبرنگار زرین نامه با بیان اینکه دلم می خواست با پیکر همسرم وداع آخری داشتم، گفت: دعا برای برگشتنش می کردم ولی چند شب گذشته به خواب عروسم آمد و گفت دعا نکنید جنازه ام برگردد، جایم خوب است و در کنار مادر سادات، حضرت فاطمه (س) هستم از آن شب دیگر از خدا بازگشت به خانه اش را طلب نکردم و به خوشنودی او راضی هستم. ...
مسخره کنندگان دیروز، مدافع مدافعان حرم شده اند!
شدم که همان آدمهایی که مرا مسخره کردند در صفحه اینستاگرامشان پست گذاشتند که مردان بزرگ خدا... دلم شکست و طوری بود که بغض می کردم همان آدمهایی که به من می گفتند چرا، الآن فکر می کنند با یک پست گذاشتن چقدر ارادتشان را دارند نشان می دهند. داسارگر: اصطلاح مدافعان حرم ما را نجات داد، تا سه چهارسال انگار نمی دانستیم اینها چه کسانی هستند و در هیئت ها هم بود که گفتند مدافعان حرم. خوب یادم هست ...
محمدرضا شجریان: هرگز ربنا را از مردم دریغ نکردم
، همچنان که با خواندن اشعار شعرای فارسی زبان و غزل های آنها چنین کرده است. به عنوان مثال شجریان وقتی غزلی از حافظ را می خواند که ما بارها آن را خوانده ایم، با قرائت او از حافظ تازه به اوج هنر این شاعر بی بدیل پی می بریم، از لحاظ هماهنگی و معنا و مضمون، ایهام ها، ابهام ها، استعاره ها، تصویرها، تعبیرها و حتی سکوت ها و صناعات شعری... ! و این نیست مگر به این دلیل که شجریان نه فقط به کنه و ژرفای خود غزل و چم ...
نسیم ادبی + مصاحبه با نسیم ادبی
شود که تداومش براساس خصوصیات و خلقیات طرف مقابل تان باشد. چنین حسی می تواند برای تان جاذبه خلق کند و به سمت آن فرد گرایش پیدا کنید. من هرقدر بیشتر با نسیم معاشرت و رفاقت داشتم بیشتر حس می کردم او مرا از نظر عاطفی و روحی کامل می کند. هیجاناتی در روح نسیم وجود دارد که فکر می کنم اصلا دلیل موفقیتش در بازیگری هم همین هیجانات باشد. این شور و شوق و هیجان برای من که شاید سکون بیشتری دارم خیلی ...
محمدرضا شجریان: ̋ربنا ̋ متعلق به من هم نیست، متعلق به مردم است
دیگر از مفاهیم سودای دل عارفان و شاعران است و تأکید من همیشه بر این بوده که شور امید جامعه ایران همانا غنای آواز است که زندگی بخش شعر است. هنرمند اگر در قاب و قالب احزاب و گروه ها قرار بگیرد، به اندازه همان قاب کوچک می شود. هنر خیلی وسیع تر از این حرف ها است. هنر باید مثل خورشید، به دوست و دشمن یکسان بتابد. من وقتی که آواز می خوانم، کاری ندارم مخاطبین من دیدگاه شان یا زبان شان چیست. اگر از صدای من و ...
آواز ایران، بمان و بخوان
زبان به معنای فراگیر آن، لایه های صورت و معنی در هم تنیده اند. باز هم به قول مولانا، صور هنری زبان، خیال انگیزی می کنند. سخن ِآدمی از صفتِ حالِ او مست می شود و گفتگوئی میانِ دل و زبان در می گیرد، و سخن و صفت و دل و زبان همه با هم در جادوی هنر درهم می آمیزند و پیام های تازه به تازه می رسانند و جان تازه می دمند. سخنم مست شود از صفتی و صدبار از زبانم به دلم آید و از دل به زبان ...