سایر منابع:
سایر خبرها
یقین داشتم که همسرم شهید می شود/ اخلاص و صداقت دو ویژگی شاخص ابومحسن/ محال است دشمن اشک چشمانم را ببیند
اگر شما راضی نباشی نمی روم در همین حالت که در حال گریه از گفتن این حرفش خوشحال می شدم. گفت: البته تنها با این شرط که اگر در قیامت با حضرت زینب (س) روبه رو شدم و بی بی گفتند وقتی می توانستی برای نابودی دشمن قدمی بر داری چرا نیامدی؟ با عرض شرمندگی می گویم خانمم مخالف بود. اگر با این شرط موافق باشی سوریه نمی روم. با گفتن این حرف احساس کردم دچار برق گرفتگی شدم در همان 12:00 شب بدون معطلی ...
ناگفته هایی درباره زندگی مایکل فلپس
را هم که در دست مایکل فلپس بود شکست. او پس از شکست برابر حریف سنگاپوری خود گفت: مشخص است که خوشحال نیستم، چون هیچ کسی دوست ندارد ببازد. اما برای جوزف خیلی خوشحالم که موفق شد. جوزف اسکولینگ هم گفت: همین که توانستم کنار او شنا کنم، کنار او راه بروم و شادی کنم برای بقیه عمرم کافی بود. اما این پیروزی فوق العاده شیرین بود. این دو شناگر در سال 2008 با هم آشنا شدند. در این ...
صبر و پایداری خانواده های آزادگان ستودنی است
های بازآمده ای که غم هجران را از کلبه های احزان ملت بیرون راندند و با عزتی بلند ،عاشقانه برخاک وطن بوسه زدند. باغ ترنم شهرستان فریدن نیز به بهانه این مناسبت پر خاطره، میزبان 48 آزاده سرافراز و خانواده های صبورشان بود. مردان قبیله غیرت که هریک از آنان، دوران سخت اسارت را همچون تاج عاشقی بر سر خود نهاده بودند و شانه های بهاری شان کوله باری از خاطرات زخمی تازیانه های دشمن را صبورانه به دوش می ...
جنگ تنها شلیک گلوله نیست، انجام تکلیف است
روزی آدم هر چه باشد همان می شود. ما باید راهی را برویم که با افتخار تر باشد و به عاقبت بخیری نزدیک تر. محمود راه شهادت را پیدا کرده بود و ما هم به او می گفتیم اصلاً دغدغه زندگی ما را نداشته باش. محمود با خیالی آسوده رفت و اعتقاد داشت هر کسی پشت رهبری راه برود مطمئناً راه خطا نمی رود. بار اول اعزامشان چقدر طول کشید؟ محمود حدود 40 روز در منطقه بود و در اوایل آذر ماه سال 1394به ...
وداع تلخ شاگردان لوزانو با المپیک ریو
کنم و کادر فنی باید اتفاقات را بگوید. ما تمام توانمان را در زمین گذاشتیم اما زورمان نرسید. او در ادامه افزود : هدف گذاری اول فدراسیون صعود به این رقابت ها بود و بعد قرار گرفتن در بین هشت تیم برتر که هر دو تحقق پیدا کرد. بچه ها امروز خیلی فشار آوردند و در ست اول خیلی زحمت کشیدند اما متاسفانه نشد که بیشتر پیش برویم و مردم را خوشحال تر کنیم. امیدوارم راضی باشند و به خاطر باخت امروز عذر ...
زاپاس ؛ با طعم عشق و لواشک(مصاحبه)
نکرد دیده بودید؟ بله. بسیار بازیگر توانایی است. احیانا به خاطر این کودک فیلمنامه را عوض نکردید؟ نه چون لحن کودکانه را در فیلمنامه لحاظ کرده بودم. یعنی نمی توانیم بگوییم نادانسته سراغ این دیالوگ رفتم که یک بار لباسم به نخ گیر کرد ، یک بار چاه دستشویی گیر کرد ولی نمی فهمیدم دل گیر می کند یعنی چی؟ یا یک بار بند کفش گره زدم ، یک بار سبزه گره زدم ولی نمی دانستم دل گره زدن یعنی چی؟ فیلم ...
هنوز فرصت تعامل با نظام پرستاری باقی مانده است
سال گایدلاین نوشتند که 8 کتاب می شود و در زمان دکتر دستجردی ، لنکرانی و در حال حاضر هم مسئول گایدلاین درست است که معاونت درمان است اما آقای دکتر لاریجانی به کمک بوردهایی این کار را کرده اند و هر گایدلاینی که بخواهید در سایت وزارت خانه وجود دارد. گایدلاین به درد کسی می خورد که پول و بودجه در دست او باشد و این فرد است که رفتارسازی می کند نه بیمه ها. بیمه تا صندوق هست وضع ما در کشور همین ...
از اسارت در سومار تا فعالیت در جبهه اقتصاد مقاومتی
ما که در بدترین وضعیت قرار داشتیم، الان اینجا جلوی شما باشم و حرف از تولید بزنم، تازه چه افتخاری بالاتر از اینکه برای سربلندی ایران اسلامی تلاش کنم، چه در مرز در برابر دشمن، چه در روستای محروم و دور افتاده برای تحقق خواسته های رهبر انقلاب اسلامی ایران. باور کنید کار کشاورزی که در حال حاضر شروع کردم تاکنون سودهی نداشت ولی دست از تلاش برنمی دارم تا در این مسیر موفق شوم، بالا هم گفتم اگر ...
"فاش نیوز" در جمع آزادگان مفقودالاثر
فاش نیوز - 26 مرداد بهانه ای شد تا یک بار دیگر تاریخ جاودانه انقلاب اسلامی و دوران افتخار آفرین 8 سال دفاع مقدس کشورمان را ورق بزنیم و در این بازنگری دریافتیم که پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هنوز بوی خوش آزادی را به مشام جانمان نچشانیده بودیم که دشمن بعثی بی رحمانه مرزهای کشورمان را مورد تاخت و تاز قرار داد و در این میان مردان و جوانان غیرتمند و دلاورمان دل و دست از جان شسته با دستان خالی ...
64 ساله است و شوری در سر دارد
، اکثر اوقات طرفتان آماده حرف زدن است. او با این شروع می کند که تمام این ها را خودش می پزد. نیم ساعت بعد می گوید در واقع همسرش این کار را می کند. این رمان براساس مکالمات خودمانی با دست فروشان خوراکی ها درباره ترفندهای تجاری شان است. من به دست آوردن چنین اطلاعاتی را دوست دارم، این ها به رمان اصالت می دهند. اما تحقیق آن چیزی نیست که من به آن افتخار می کنم. من به خاطر تعادل و ترکیب زیبایی ...
دردسر عشوه گری دختر یک سرایدار برای پسر پولدار
. همانجا بود که با " سامان " آشنا شدم. سامان پسر خوبی بود و دوست برادر مهسا بود. از همان ابتدای مهمانی سامان رفت تو نخ من! این را از گردش چشم هایش که مدام این سو و آن سوی خانه مرا می پایید و گاهی هم لبخند خریدارانه می زد، فهمیدم. وقتی میز شام را چیدند و میهمان ها را برای خوردن غذا، به سر میز دعوت کردند، سامان بشقاب و قاشق و چنگال به دست به طرفم آمد: بفرمایید... اینها را برای ...
مسئولان به دنبال استفاده از ظرفیت آزادگان در مسائل کلان کشور نبودند/ ناامیدی مردم از انقلاب گناه بزرگ ...
می کرد، گفتن این سخنان سخت است با حرف نیست، نمی شود به کسی توضیح داد که چه بر سر ما آمده است، شاید مسئولان خوششان نیاید، ولی امنیت ما به خاطر همین ایثارها و رشادت هاست. گلایه دیگر که داشتم اینست که برخی مواقع فرصت می کردم و به آسایشگاه جانبازان سر می زدم،گل می بردم و دیداری تازه می کردم، یکبار روز عید به آنجا رفتم، مرا به آسایشگاه راه ندادند و گفتند وقت بخصوصی دارد و متأسفانه همراهی نشد ...
تحلیل مبانی وزمینه های یادداشت رهبرانقلاب برکتاب - تن تن و سندباد -
رفتار و با دید باز، که لازمه ی زندگی در همان شرایط است به مادر و به خانواده برگردانده شد. مادر این کودک را برداشت و با خود به یثرب برد؛ برای اینکه قبر جناب عبدالله را که در آنجا از دنیا رفت و در همان جا هم دفن شد زیارت کنند. بعدها که پیامبر به مدینه تشریف بردند و از آنجا عبور کردند، فرمودند قبر پدر من در این خانه است و من یادم است که برای زیارت قبر پدرم، با مادرم به اینجا آمدیم. در برگشتن، در محلی به ...
صلیب سرخ جهانی و پدیده ای به نام ابوترابی!
تامین کردید؟ گفت: یک بار فرشی را که پدرم برای عروسی مان داده بود با اجازه خانم فروختم، یک بار هم برای قرار بود مسولین برای شستشوی خانه خدا با گلاب ایران به مکه بروند که ما را هم بردند. احترام برای شما! ابوالفضل خسروی: اردوگاه موصل زمستان های سخت و طاقت فرسایی داشت. یک سال به قدری هوا سرد شده بود که تحمل آن واقعا برای بچه ها سخت بود از طرفی هر کاری هم که می کردیم به ما لباس گرم ...
آن جا که طبیعت توقف می کند، “هنر“ آغاز می شود
حمایتی نمی شود . مشوق من بیشتر برادرم بوده است. سوژه ها و ایده ها از فکر خودم است و بیشتر با دیدن و نگاه کردن آنها را انتخاب می کنم. خوب نگاه کردن هنر یک هنرمند است. گروه 8 از سال 92 شروع به کار کرده و طرح اولیه آن در سفر دورهمی کردستان شکل گرفت. برنامه از آنجا پیش آمد که تصمیم به برگزاری نمایشگاه گرفتیم. اولین موضوع پیش رو تولد امام رضا (ع) بود و روی همان کار کردیم. گروه متشکل از 4 دختر و 4 ...
سهم هر اسیر در اردوگاه برای نشستن یک وجب و چهار انگشت بود/نامه ای که چال شد
کرد تا جائیکه که پیرمرد را زیر ضرب و شتم خود قرار داد اما باز هم پیرمرد مقاومت کرد و حتی یک آخ نگفت، افسر عراقی با هر وسیله ای ایشان را کتک می زد و دست آخر محاسن ایشان را شروع به کندن با دست کرد تا جائیکه قسمتی از صورت پیرمرد کنده شد اما بازهم مقاومت کرد و ناله نکرد. کول زاده ادامه داد: دیدن چهره خونین پیرمرد 70 ساله برای بچه هایی که حتی از نظر سنی از من کوچکتر بودند باعث تقویت روحیه و ...
حال و هوای دختران ترخیص شده از بهزیستی
...، کارهای خلاف می کرد و کیلویی مواد مخدر جا به جا می کرد. والدینم هشت بچه به دنیا آوردند. البته سه کودک را فروختند و مادرم می گفت کاش پدرم ما را هم می فروخت؛ چون لااقل می دانم یکی شان موفق و خوشبخت شده است. پدرم نیامد و هیچ کس دنبالش نرفت حدود سال 68 و 69 دیگر خبری از پدرم نیامد. آن زمان سه سالم بود. خواهر کوچکم مرضیه هشت ماهه و دو برادر و یک خواهر بزرگ ترم 10، 12 و 14 ...
داستان مقاومت
.... خروجی آموزش و پرورش باید این جور انسانی باشد. 3 [*] محور سوّم: انسان مطلوب دین ایشان راه رسیدن به قلّه ی انسانیّت که همان حیات طیّبه در قالب تمدّن اسلامی است را نیازمند انسان های مطلوب دین و نیروهای تراز جمهوری اسلامی می دانند: ما ملّتی هستیم با آرمان های بلند، با حرف های بزرگ، با قلّه های ترسیم شده ای- که حالا اگر مجال شد، چند جمله ای در این زمینه بعداً عرض خواهم کرد- که می ...
مردم سوریه خودشان را مدیون شهدای مدافع حرم می دانند
شهرهای اطرافش را احرارالشام محاصره کرد. از وضعیت مردم و گذران زندگی در دوران محاصره اطلاع دارید؟ در شهر ما هر چه که می توانستند می کاشتند و از همان می خوردند. گندم را آسیاب و نان درست می کردند. ولی با شروع محاصره و با کم بودن زمین های کشاورزی الان در تهیه مواد غذایی با مشکل روبه رو هستند. خیلی از مردم گندم خانه هایشان تمام شده یا در حال تمام شدن است و ذخیره ای برای آینده ندارند ...
رضا را دعوا کردم به سوریه نرود
. پسرم جلوی من گریه نکرد در حالی که فقط برادرش را از دست نداده بود، رامین هم رفیقش را از دست داد، هم پدرش را و هم مادرش را، رضا شش سال از او بزرگتر بود و نقش همه اینها را برایش بازی می کرد. *نمی گویم خدا بزرگ نیست اما من اینها را چه کنم؟ اولین بار 6 ماه پیش رفت سوریه. بعد آمد خانه 2 ماه بود و دوباره رفت. همان اول که می خواست برود به ما گفت. من با اینکه از اوضاع خطرناک جنگ سوریه ...
اعترافات عجیب بازیگران معروف به خاطر انتخاب اشتباهشان! + تصاویر
بازیگرانش فقط لیلا اوتادی نظرش را علنی کرد.وی گفت: خیلی خوشحال شدم اپیزود دانشجو با بازی من در دعوت حذف شد. چون آخرین بخش فیلم آقای حاتمی کیا بود و به نظرم ایشان یک مقدار بی حوصله بودند. هرچه سعی کردم نتوانستم منطقی از داستان این اپیزود به دست آورم، برای همین با پژمان بازغی تصمیم گرفتیم فقط بازی کنیم تا فیلم برداری تمام شود. با این که با تمرین زیاد مخالفم اما چندین جلسه تمرین رفتم و حتی نقش مقابل من 3 ...
در کدام مرحلۀ ولایت لنگ می زنیم
که ما انتخاب داریم، اما همین انتخاب را نیز خدا داده است. لذا می گفتیم در انتخاب مجبوریم. انتخاب ما فعل ما و شعور ما و بالاخره هرکاری که می خواهیم انجام دهیم از خداست. به دست آوردن توحید افعالی خیلی مشکل است و اگر کسی خواست باید از راه ریاضت و عبادت به دست آورد: وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ [6] ؛ نماز شب توحید افعالی می دهد. نماز اول وقت توحید افعالی می دهد. خدمت به خلقِ خدا ...