سایر خبرها
دورهمی تبلیغاتی های لشکر فجر / همایش واحد تبلیغات برگزار می شود
این نشست را بسیار دلنشین کرد. حاج احمد سرکوبی که از مسئولان تبلیغات سال های جنگ بوده گفت: ما گروهی بودیم که با پیکان و کفش ورزشی به جنگ رفتیم. من مجروح شدم و خونریزی شدید داشتم اما هواپیمایی که فرستاده شده بود فقط شهدا را منتقل می کرد و من به پیشنهاد یکی از پرستاران خودم را به مردن زدم و در یکی از تابوت ها خوابیدم تا منتقل شوم اما چون به علت خون ریزی تمرکز حواس نداشتم وقتی اسمم را ...
اظهارات دامادی که پدرزنش را کشته - من فقط از خودم دفاع کردم؛او حالش دست خودش نبود
ده ونیم شب بود که به خانه رفتم اما همسرم نبود. با او تماس گرفتم که گفت خانه پدرش است. فاصله خانه ما تا خانه پدرزنم 2 کوچه بود. بعد از پایان تماس راهی خانه پدرزنم شدم. زمانی که به کوچه آنها رسیدم، مادرزنم را دیدم که سرکوچه ایستاده بود. چرا مادرزنت آنجا بود؟ گفت منتظر همسرش است. چون که می دانستم پدرزنم تا دقایقی دیگر می آید، در کنار مادرزنم به انتظارش ایستادم و به خانه آنها نرفتم ...
درجست وجوی قاتل 49 زن
سنگینی می آمد و هوا بسیار سرد بود. تصمیم گرفتم چند روزی را در چند نقطه از میدان امام حسین(ع) تا آزادی کشیک بدهم. شک نداشتم که قاتل بازهم در این مسیر تردد خواهد کرد. برای روز اول میدان انقلاب را انتخاب کردم و نبش شمال غرب میدان، مقابل ساختمانی ایستادم. یادم بود در محل کشف جسد یکی از قربانیان رد لاستیک پهنی که عقب و جلو رفته بود روی گل و لای دیده می شد. با این سرنخ چشمم دنبال خودرویی بود که راننده ...
شهادت پاداش حضرت زینب (س) به امیر، حافظ حرمش بود
های مشکی متوجه شدم که او به شهادت رسیده است. خانیکی پدر شهید مدافع حرم در واکنش به این سوال که اگر نوه 4 ساله شما محمد طاها در آینده بخواهد راه پدرش را ادامه دهد شما موافق هستید یا خیر اظهار داشت: همیشه گفته اند نوه از فرزند عزیزتر است، اما با تمام این ناراحتی و دلتنگی ها اگر روزی نوه ام بخواهد راه پدرش را ادامه دهد خودم پشتیبانش خواهم بود و راهی اش می کنم.شهادت قسمت هر کسی نمی شود، راهی ...
دختری که بخاطر سرقت نکرده بازداشت شد
.... پژمان از من خواست تا فردای آن روز سیم کارتم دستش بماند. با بی میلی خواسته اش را پذیرفتم، گفتم بذار اطمینان پیدا کند که مرد دیگری در زندگی ام نیست روز بعد طبق قراری که داشتیم سیم کارتم را پس گرفتم. اما مأموران انتظامی در تماس با من گفتند باید هر چه سریع تر خودم را به پلیس معرفی کنم. با ترس و لرز موضوع را به پدرم اطلاع دادم. همراه او و مادرم به کلانتری 18 آمدیم. در اینجا متوجه شدم ...
با "مادر سپاه" آشنا شوید + تصاویر
.... نوبت به من که رسید گفتم سلام آقا... یادتان است در مریوان خدمت رسیدیم. مقام معظم رهبری فرمودند: یک چیزهایی یادم می آید. بعد درخواست کردم که اگر پیراهن کهنه و چفیه قدیمی دارند، به من هدیه دهند تا در کفنم بگذارم. ایشان هم قبول کردند و بعد از چند روز برایم فرستادند. خدمت امام(ره) هم که رسیدم، خواستم قرآنم را با خط زیبایشان امضا کنند، که همان لحظه هول شدم به سمت دست امام رفتم که ایشان ...
ماجرای فرار حسن معجونی از تهران به رشت/ تصاویر
رو به رو شوی... از این اتفاق ها زیاد پیش می آید. - ناگهانی بود این رفتن یا این که... نه... وسوسه رفتن را از سال ها قبل داشتم. همه اش فکر می کردم که... یک بار سر یک فیلم که شمال بودم، فکر کردم جایی را بگیرم و هر از گاهی سر بزنم. جایی را هم گرفتم، اما آن قدر این جا سرم شلوغ بود که پس دادم. و چه حرکت اشتباهی بود... اما این بار و بعد از چهار سال به صورت جدی عملی اش کردم. ...
خودم با گریه رفتم؛چطوردیگران را بیاورم و سیاه بخت شان کنم؟
نوزدهم رسیدم و فردا به تمرین رفتم.بدنم خوب بود اما از روز بعدش بدنم افت کرد.من دو شب آنجا نخوابیدم و تا 5 صبح بیدار بود.صبح هم می رفتم تمرین و دوباره ظهر می خوابیدم.در روز مسابقات از لحاظ روحی و روانی مشکلی نداشتم.همین طور استرس.در رشته ما وقتی پرتاب آزمایشی انجام می دهید دیگر همه چیز مشخص است.وقتی 16 متر انداختم فهمیدم که روز بدی است.بدنم شل کرده بود.من هر چه می انداختم نمی شد.در آن شرایط هر پرتابی ...
با رفتن از پرسپولیس یتیم شدم
قرارداد ولی بازم دلم با عشقم بود. اینا یه سری حرفایی بود که تو دلم مونده بود و دوست داشتم بگم ولی می دونستم که خیلی ها باور نمی کنن ولی اشکال نداره. چه همه اونایی که میان کامنت فحش میذارن رو دوست دارم، چه اونایی که نسبت به من ارادت دارن. فقط تنها آرزوم اینه که دوباره پرسپولیس بازی کنم ولی مطمئنم خدا هوامو داره. شما هم دعا کنید. حقیقی با فاصله چند ساعت و این بار تحت ...
به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند
کوچه های مشهد دست به سرقت می زدیم. بابک افزود: فکر می کنم اگر از مادرم دور نمی شدم واز ترس او به خانه دوستم نمی رفتم این قدر به فلاکت کشیده نمی شدم. چند ماه بعد از ازدواج شومم خبردار شدم خواهرم ازدواج کرده و پس از چهار ماه او نیز طلاق گرفته است. من خواهرم را از صمیم قلبم دوست دارم و با این خبر دیگر هیچ امید و هدفی برای آینده ام نداشتم. در آن شرایط تنها چیزی که فکر می کردم می ...
لرستانی: بنال وطن مرا به سفری در آفریقای جنوبی برد
جنوبی سفر کنم. بازیگر فیلم سینمایی زیر درخت هلو بیان کرد: گاهی فکر می کنم اگر به آنجا (آفریقای جنوبی)رفتم، شاید با توجه به توضیحات رمان درباره قهرمان های قصه، در همان کوچه پس کوچه ها به دنبال آن قهرمان ها بگردم. من نمی خواهم با رفتن به آن شهر، به دنبال یک سفر معمولی برای دیدن یک شهر معمولی باشم، بلکه می خواهم خودم را دوباره در فضایی که بنال وطن برایم ترسیم کرده بود، حس کنم. ...
رد ادعای 11سال برگزار نشدن کنسرت در مشهد
است یا کمتر؟ من معتقدم که بسیار بیشتر است. ما در آن دوره گره باز نشده ای نداشتیم. این برای اولین بار است که من دلایل استعفای خودم را مطرح می کنم؛ اما با بحران هایی که در چند ماه اخیر ایجادشده، به عنوان یک موسیقیدان وظیفه خود می دانم که اعلام کنم مدیرکل دفتر موسیقی باید مدیریت میدانی انجام دهد و با دستگاه های مختلف رایزنی کند، حتی اگر ناهنجاری هایی وجود دارد، برخورد کند، تا در نهایت فضای آرامی را بر جامعه موسیقی کشور حاکم کنیم و بهانه ای به دست کسی ندهیم! این نکته خیلی مهم است! ...
گفت و گو با حسن معجونی ، بازیگری که دوست دارد به گیاه تبدیل شود!
اتفاقی افتاده، ریش گذاشتید... ناگهانی بود این رفتن یا این که... قطعا کسانی این روزها دل تنگ حسن معجونی می شوند، ولی او نیست... یک جوری دریغ کردن شاید. از چه زمانی این طور شدید؟ بنابراین احتمالا بچه شر و شلوغی نبوده اید... ...
داستان تلخ تجاوز به یک زن جوان
ناطقان :مرداد گذشته، زن جوانی هراسان با نیروهای انتظامی تماس گرفت و در حالی که از وحشت به خود می لرزید از یک آدم ربایی مخوف پرده برداشت و گفت: در تاریکی شب مورد حمله مرد هوسرانی قرار گرفته است که داخل پل هوایی عابر پیاده در محدوده شهرک نوفل لوشاتو کمین کرده بود. این زن 27 ساله ادامه داد: هوا تاریک بود که من از خودرو یکی از بستگان نزدیکم در زیر پل هوایی پیاده شدم تا به منزل خواهرم بروم. وقتی از ...
از قتل پدرزنم پشیمانم
سمتم آمدو کتکم زد، از خودم دفاع نمی کردم، مرا می کشت. من هم نفهمیدم در آن تاریکی شب چه شد. پیچ گوشتی را ازروی زمین برداشتم و به سمت وی حمله کردم و ضربه ای به او زدم. بعد از فرار کجا رفتی؟ ابتدا به خانه پدرم رفتم و فقط گفتم که با پدر زنم درگیر شده و او را کتک زده ام. بعد مقداری لباس و پول برداشتم و شبانه سوار اتوبوسی شده و به شهر اردبیل رفتم و یک خانه ویلایی را برای چند روز اجاره ...
گفتگوبا بازیگر نقش فرح پهلوی
. هیچ وقت دوست نداشته و ندارم که دخترم کپی من باشد، او باید خودش باشد! یک دختر قوی با انتخاب های درست. نقش فرح را در معمای شاه بازی می کنید، آیا در رویا های کودکی تان این که در چنین موقعیتی باشید، وجود داشت؟ در هفت سال اخیر چند بار نقش ملکه را بازی کرده ام! الان در یک تئاتر نقش ملکه جن ها را بازی می کنم. در سریال سال های مشروطه نقش عزت الدوله خواهر ناصرالدین شاه را بازی کردم که زن ...
دعای بیماران برکت زندگی من است
هوش بالایی داشتم و به همین دلیل در طول دوران تحصیل بدون تجدید و با نمرات بسیار خوب و ممتاز قبول می شدم. آن زمان تنها هدف من تحصیل بود و پس از آن اگر چه تمام هزینه ها و تامین مخارج زندگی به دوش من افتاد اما با فعالیت در 4 شیفت کاری سعی کردم کانون خانواده را گرم و حفظ کنم. از خانم رنجبر می پرسم که چگونه سر از مشهد درآوردید و او می گوید: با همسرم که مهندس بهداشت است و اهل مشهد ازدواج کردم و در ...
جوینده گنج، سارق مسلح شد
دلیل سراغ شاکی رفتم و از او یک دستگاه فلزیاب خریدم. او گفته بود که دستگاه ساخت مالزی است اما بعد متوجه شدم که سرم کلاه گذاشته و دستگاه تقلبی است. هرچه تلاش کردم دستگاه را به او پس بدهم، قبول نکرد. این در حالی بود که مشکلات مالی هر روز فشار بیشتری بر من وارد می کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. روز حادثه از یکی از دوستانم خواستم با فروشنده فلزیاب تماس بگیرد و با او برای خرید ...
جانباز70درصد،جوان اعدامی را نجات داد
روز ناخواسته پایم به یک نزاع دسته جمعی کشیده شد. نمی دانم چرا جوگیر شدم و به هواخواهی از دوستانم، درگیر ماجرایی شدم که همه زندگی و جوانی ام را تباه کرد. در آن هیاهو اصلا معلوم نبود چه کسی مقصر است و دعوا بر سر چیست. فقط چشمم به پسری همسن و سال خودم افتاد که داشت دوستم را به عقب می کشید. به طرف او هجوم بردم و جوان ناشناس، وحشت زده نگاهم کرد و گفت من فقط قصد جدا کردن داشتم ... اما افسوس، دیر شده ...
به بهانه اکران فروشنده : اصغر فرهادی کیست و چرا فیلم می سازد؟
دانشگاه تربیت مدرس شدم و فوق لیسانس کارگردانی گرفتم. البته به اندازه دوره لیسانس برایم مفید و پربار نبود، چون کمتر سر کلاس می رفتم و کلاس ها هم تکرار همان کلاس های دوره لیسانس بود. در این دوران از من دعوت شد که برای تلویزیون بنویسم. به کار در رادیو خاتمه دادم و شروع به نوشتن برای تلویزیون کردم، از آیتم های کوتاه شروع کردم و بعد سریال : بیست قسمت اول روزگار جوانی . بعد از مدتی چون فکر کردم نوشته ...
قاسم رضایی: حریفان را دست کم گرفتم
انتظار زیادی از خودم داشتم. تمام برنامه های خود را جفت و جور کرده بودم که بتوانم به مسابقات المپیک بروم تا در آنجا حریف ارمنی را که 2 سال به او باخته بودم، شکست دهم. در نهایت هم اتفافات قشنگی که دوست داشتم برای خودم رخ بدهد، اتفاق نیفتاد و شرمنده مردم شدم. برخی کارشناس ها معتقدند که نتایج المپیک ریو نسبت به سال های گذشته ضعیف بوده است اما به نظر من کشتی فرنگی در مقایسه با دوره های گذشته ...
چخوف هم می تواند عده ای را دلواپس کند
الله بختیاری ساخت و من فکر کردم خوب است تئاتری از آن بسازم. اما درباره ایوانف، اتفاقاتی در زندگی من هم افتاده بود که من به نوعی خودم را در ایوانف می دیدم و دلایل خیلی مختلفی هم داشت. مثلا اینکه درس دکترایم را نصفه ونیمه رها کرده و برگشته بودم ایران که آن را ادامه دهم، بعد از برخورد دانشگاه های اینجا سرخورده شدم و رفتم سربازی و ایوانف را در اوج دوره سربازی نوشتم. ایوانف را صبح ها در پادگان می نوشتم ...
پایان شوم دوستی در بی تالک
متوجه دوستی او با فردی در بی تالک شدم. وی افزود: به رفتارش اعتراض کردم که قول داد به این دوستی پایان دهد اما این گونه نشد و به تحریک دوست بی تالکی اش که نمی دانم چه کسی است، شش ماه پیش همراه دختر پنج ساله مان از خانه فرار کرد و ناپدید شدند. پس از جست وجوی فراوان رد او را چند روز پیش در شهر مشهد پیدا کردم. ماموران فتای استان خراسان رضوی، در ادامه تحقیقات متوجه شدند دوست بی ...
لباس رهبری ساخت کدام کشور است؟!
و همان روز به مشهد برگردم. در همین احوالات و توجیهات عقلی که وظیفه الان تبلیغ است و آقا نیز به تبلیغ ما راضی تر است بودم که ناگهان روز 26 ماه رمضان به ما گفتند که تا روز بیست هشتم برنامه تبایغ ادامه دارد و در این روز تمام می شود. کلی خوشحال شدم. ( خوشحالی بابت نماز آقا بود ولی برای دل کندن از امام رضا علیه السلام جان کندم.) و بلیتی برای تهران گرفتم. روز 28ماه مبارک نصیبم شدم رفتم نماز آقا ...
پزشکان سوگند می خورند کارشان را درست انجام دهند، نه مجانی
ساعت طول می کشد. البته عمل های طولانی تری هم هستند که مثلا 5 یا 6 ساعت طول می کشند. شما روزی چند جراحی دارید؟ در مراکز دانشگاهی، روزی یک یا دو عمل که البته بنده 3 روز در هفته به این مرکز دانشگاهی (بیمارستان شریعتی) می آیم. در مراکز خصوصی هم، به هر حال، روزانه همین تعداد یا بیشتر از این جراحی داریم. پزشکی همه زندگی تان را پر کرده؟ بله، شغل پزشکی به نظر من از قانون ...
سرقت مسلحانه یک مأمور متخلف از مغازه گنج یاب فروشی
شبه پولدار شوم. برای همین در ابتدای کار به دفتر شاکی رفتم و یک دستگاه گنج یاب خریدم. در آن وضع با مشکلات مالی که داشتم، 5 میلیون تومان دادم و این دستگاه را خریدم، اما بعد از گذشت چند روز متوجه شدم دستگاه قلابی است. برای همین رفتم تا دستگاه را پس بدهم و پولم را بگیرم، ولی وقتی به دفتر کار شاکی رفتم، او مرا بیرون کرد و اصلا به حرفم گوش نداد. خیلی برایم گران تمام شد. کینه شدیدی از او به دل گرفتم و ...
احسان عبدی پور: نمی دانستم سلفی در تلویزیون ممنوع است!
رفته بودم و برنامه ای برای این سریال نداشتم. بعد از اینکه وارد چرخه ساخت شدم، متوجه شدم محدودیت های خاصی در تلویزیون وجود دارد. مثلا نمی دانستم که نمی توان گرفتن عکس سلفی را در سریال نشان داد! البته مشکل من در تلویزیون با مدیران رده بالا نیست بلکه با آن ناظر پخشی مشکل دارم که نگاهی کاملا اداری به اثر دارد. در چرخ فلک بیشتر به دنبال چه نگاهی بودید؟ چرخ فلک در همه اپیزودهای ...
خانم گل! نتیجه آزمایش شما منفی است
جرئت رفتن و آزمایش دادن را نداشتم. تا صبح مدام در ذهنم مرور کردم و دیدم هیچ اتفاقی در زندگی ام جز همان ازدواج ناموفق امکان چنین خطری را نداشته است اما اگر آزمایش بدهم و مبتلا باشم چه؟ قدرت پذیرشش را دارم؟ چطور به خانواده ام بگویم و... . مرگ یک بار و شیون هم یک بار. همین یک جمله کافی بود برای دلداری به خودم. صبح بدون تماس گرفتن راهی مرکز دگه چی شدم. وارد مرکز که شدم هیچ اطلاعیه ای برای ...
عامل قتل پدر زن: قصد دفاع داشتم
چند سال داری ؟ 39 سال. چند سال قبل ازدواج کردی و چند فرزند داری ؟ پنج سال قبل با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردم و دو فرزند خردسال دارم. چه شد که دست به قتل پدر زنت زدی ؟ من قصد قتل نداشتم و فقط از خودم دفاع کردم. علت درگیری چه بود ؟ مدتی است با همسرم اختلاف دارم. همسرم آرایشگر است، اما من دوست نداشتم او کار کند تا اینکه مدتی ...
هومن برق نورد: با مهران مدیری چه زوجی می شویم!
...، بازی نمی کنم مگر اینکه مثل شهرزاد باشد. وقتی آقای فتحی نقش سرهنگ تیموری را به من پیشنهاد داد با اینکه نقش را دوست نداشتم ولی به آقای فتحی و تشخیص او اطمینان کامل داشتم و با خودم گفتم بعد از هفت کاری که باهم داشته ایم، حتما چیزی در من دیده که هنوز در خودم ندیده ام. فکر کنم تا سکانس 3 و 4 هم بی میل بازی می کردم ولی پس از آن با خودم گفتم چاره ای ندارم جز اینکه با نقش دوست شوم به همین دلیل کم ...