سایر منابع:
سایر خبرها
فصل آخر؛ تنهایی در سرای سالمندان؟
پیر شی الهی . دوباره سرش رو پایین میندازه و با صدای خیلی آروم تر از قبل می گه: بعد از طلاق خیلی اومد دنبالم اما دیگه حاضر نشدم برگردم، حاضر بودم این همه سختی و دو جا کار کردن رو تحمل کنم اما برنگردم. ازش پرسیدم مشکلتون با همدیگه چی بود؟ که سکوت می کنه و هیچی نمی گه. بعد از چند ثانیه حرف رو عوض می کنه و با خنده بلند میگه: حتی یه سال بعد از مرگش دلشون نمی خواست به من بگن مرده، می گفتن تازه ...
صالحی: سند محرمانه ای امضا نکردیم
های فنی، حقوقی و سیاسی و تحریم دارد. بنده به عنوان کسی که متولی بحث فنی هستم – در ابعاد دیگر مانند بعد حقوقی و تحریم ورود پیدا نکردم- خوشبختانه در بحث فنی اقداماتی صورت گرفته است و همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند که "خوشبختانه اقداماتی انجام گرفته است که اگر آنها بدقولی کنند ما در عرض یک سال و نیم می توانیم به صدهزار سو برسیم" این فرمایش رهبری است. سوال: چطور به مذاکرات پیوستید در ...
دستورالعمل های اخلاقی آیت الله محمدتقی بهجت
تحرّی و مراقبت نماید [که] چه عملی تا چه اندازه موافق با نشاط و حضور قلبی او است، همان را اختیار کند درس و تحصیل: 1- برای رعایت نظم در برنامه و موفقیت در دروس بعد از ده سال که مشغول درسهای حوزه ایم و حتی به طور متوسط از عهده بر نیامده ایم، چه کنیم؟ ج: تقلیل مباحث نمایید و آنچه که مشغول می شوید اتقان نمایید. 2- با استعداد متوسط و کم و بیماری شدید اعصاب، روزی ...
صالحی: احمدی نژاد اعتقادی به مذاکرات اینگونه با امریکا نداشت، می گفت اشتباه می کنید / می توانستیم جلو ...
.... بیش از 130 کشور عضو این پروتکل هستند که ما هم مثل بقیه کشورها این را می پذیریم که به طور مثال روی مسائل دیگری فراتر از پادمان..... هر چند پروتوکل الحاقی را قبل از برجام من خودم امضا کردم. سال 1383. داوطلبانه اجرا می کردیم که بعد دیدیم بدعهدی کردند، متوقف کردیم. الان همان را احیا کردیم. یکسری محدودیت در قالب برجام پذیرفتیم. این محدودیت ها 15 ساله است و یکی از اینها 25 است. آن ...
وقتی لنگه کفش در بیابان می شود سلطان راک ایران!
پول در می آورم؟ - هیچ وقت این اتفاق نیفتاده است. من اولین بیسیستی هستم که بعد از انقلاب با مجوز رفتم روی سن. اجراهای زیادی با پاپ استارها داشتم اما همیشه درونم ناراضی بود. تنها باری که واقعا راضی بودم، اجرایی بود که با کاوه یغمایی داشتم. با خودم می گفتم این همان چیزی است که می خواهم. باور نمی کنی. بارها با خواننده های پاپ اجرا داشتم و از شدت نارضایتی پشت بنر بزرگی که روی سن نصب شده بود ...
هشدار صالحی به غرب: در صورت بدقولی بازگشت به قبل بسیار متفاوت تر خواهد بود
عضو این پروتکل هستند که ما هم مثل بقیه کشورها این را می پذیریم که به طور مثال روی مسائل دیگری فراتر از پادمان... هرچند پروتکل الحاقی را قبل از برجام من خودم امضا کردم. سال 1383. داوطلبانه اجرا می کردیم که بعد دیدیم بدعهدی کردند، متوقف کردیم. الآن همان را احیا کردیم. یک سری محدودیت در قالب برجام پذیرفتیم. این محدودیت ها 15ساله است و یکی از اینها 25ساله است. آن اورانیومی که از کوه می ...
همسرم رفت تا خواب هزاران کودک دیگر آشفته نشود
و اگر الآن می توانستم لحظه ای او را ببینم درخواست می کردم که دعا کند مادری نمونه باشم تا فرزندم را طوری پرورش دهم که در مسیر سیدالشهدا (ع) گام بردارد. وی سرباز امام زمان (عج) شدن فرزندش را از آرزوهای خود دانست و ابراز داشت: در تمام دوران بارداری لحظه ای بدون وضو نبوده ام و در حال حاضر نیز لحظه ای بدون وضو به فرزندم شیر نمی دهم زیرا اعتقاد دارم فرزندی که قرار بر سربازی امام زمان (عج ...
نگاه فاروقی به اسلامی سازی، تمدنی است/ توقف اسلامی سازی در ایستگاه تعارض علم و دین
، حقیقتا به نظر من حرف هایی است که ایشان سی سال پیش تفسیرش را گفته بود. سی سال بعد ایرانیان اجمال آن را می گویند. مثلا در حوزه علوم مخالفت می کنند با تقسیم علوم به شرعی و غیر شرعی. می گویند نظام آموزشی را نباید بر اساس تقسیم علم به شرعی و غیر شرعی درست کرد. در صورتی که ما همین الان در نهادهای داخل نظام خود مؤسسه درست می کنیم، بعد می گوییم مؤسسه علوم انسانی، مؤسسه علوم فقهی و اسلامی و امور دیگر را جدا ...
کارگردان قلاده های طلا ، نامزد بهترین کارگردان جشنواره فیلم مقاومت
رابطه ای بین من و سکته وجود نداشت! اما در میانه فیلم دست های خالی از فشار کار و استرس راهم به بیمارستان باز شد و سکته کردم. وقتی قرار است صدها نفر تو را در سینما تخریب کنند باید تلاش کنی و تبدیل کردن تکنیک سینما به یک گفتمان با ایدئولوژی شخصی هنرمند کار سختی است. این کارگردان تصریح کرد: یادم است با اصغر فرهادی در سینمای جوان اصفهان در دهه 60 کار می کردیم. بعد از آن من سراغ تئاتر رفتم ...
ماجرای صلوات فرستادن حاج همت برای سلامتی یک فرمانده
. محمدعلی کلهر برادر سردار شهید هاشم کلهر همیشه کارش خفه کردن دوشکای دشمن بود اما شهید نمی شد. بعد از اینکه دستش قطع شده بود. یک روز مادرم داشت نماز می خواند. من و هاشم به ایشان ننه می گفتیم. هاشم به ننه ام گفت: ما داریم جانمان را قسطی به خدا می دهیم، بعد این مجروحیت های من هر کدامشان یک شهادت هست. مادرم گفت که هر چی خدا بخواهد همان می شود، زیاد فکر نکن. هاشم گفت: مادر تو رو به ...
سناریوی مدرسه ای برای گروگانگیری
همسرش در باغ شکسته و دیرتر کلید را تحویل می دهد. به موضوع مشکوک شده و به باغ رفتم. در آنجا با چهار پسر جوان روبه رو شدم و داخل ساختمان هم، شاکی را با دست و پای بسته دیدم. دست و پایش را باز کردم که همان موقع ماموران سر رسیدند. در ادامه آقامعلم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من مقصر این ماجرا هستم و دانش آموزانم بی تقصیر هستند. از شاکی می خواهم به آنها رضایت دهد. فکر کردیم ناموسی است ...
خاطرات رییس بیمارستان امام(ره) اهواز در سال های جنگ
دکتر عبدالحسین مهدی نسب در گفت وگو با خبرنگار ایسنا، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس اظهار کرد: در سال های ابتدایی جنگ تحمیلی، اَنترنی و رزیدنتی خود را در بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز شروع کرده بودم و زمانی که "دکتر علوی فاضل" رییس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود، ریاست بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز را حدود یک سال و چند ماه برعهده داشتم که این مسئولیت به سال های 66 و ...
بنده محمود احمدی نژاد هستم ؛ کارگردان سیاسی!
مناسبات سیاسی فعلی برای انتخابات اردیبهشت سال آینده همه نگاه ها به سوی اوست؛ تصمیم نهایی مرد پیش بینی ناپذیر سیاست ایران چگونه خواهد بود؟ خرداد 84؛ آغاز بازیگری سیاسی بنده محمود احمدی نژاد هستم و در یکی از روستاهای گرمسار متولد شدم. از شش ماهگی در نارمک تهران بوده ام. همه کارهایم هم روشن است. از شانزده سال قبل عضو رسمی هیات علمی دانشگاه علم و صنعت در رشته عمران مهندسی راه و ...
سارقان خودروی بدون بنزین، نقره داغ شدند
دادید؟ فردای آن روز باهم راهی خیابان های تهران شدیم. با دیدن دختر جوانی که در کنار خیابان خلوتی به انتظار تاکسی ایستاده بود، شایان نگه داشت. از ماشین پیاده شد و به سمت دختر جوان رفت و کیفش را گرفت، اما او مخالفت کرد و آنها باهم درگیر شدند. شایان هم برای این که کیف را به دست بیاورد شروع به کتک زدن دختر جوان کرد. تو چکار کردی؟ من حال خودم را نمی فهمیدم. آن قدر مواد ...
عظیم قیچی ساز، فاتح 13 قله بالای هشت هزارمتر دنیا
که نرفته باشم. هر جایی که به فکرتان برسد را تا سال 1380 پیاده یا اینکه با دوچرخه صعود کردم. آن سال بر اساس فراخوان وارد اردوها شدم. همه قله های ایران را صعود کردی و بعد هم 13 قله مرتفع دنیا که فقط یک قله دیگر مانده است. آن قله را هم صعود کنی زندگی برایت ترسناک نمی شود؟ شاید که به پایان رسیده باشی... نه. من اینطور فکر نمی کنم. گرچه این موضوع رایج است که قهرمانان ورزشی بعد از ...
از درد و دل های مادر و فرزندی تا دلتنگی های همیشگی...
کنارتان باشم تا ببینم بعدا چه پیش خواهد آمد. در دل شب نماز می خواند وی در پایان از دیروقت آمدن های شهید اکبری نژاد به خانه گفت و ابراز کرد: چون به شهید گفته بودم شب در خانه که باز می شود دیگر نمی توانم بخوابم، اگر شب می آمد کفش هایش را در می آورد، بعد از پله ها بالا می رفت، در بعضی موارد که بیدار می شدم و دنبالش می رفتم، می دیدم که دارد در دل شب نماز می خواند. کبری محمدی، مادر ...
هر روز فکر می کنم دوباره متولد شده ام
وقت است آزاد شده ای؟ بعد از آزادی چه کرده ای؟ از این روزهایت بگو. یک ماه است آزاد شده ام، اما برای کار هرجا رفتم، گواهی عدم سوءپیشینه از من خواستند. الان آزاد شده ام، اما هنوز درگیر همان ماجرا هستم، خودم را به آب و آتش می زنم تا آن را حل کنم؛ مثلا بخش عمده پولی که بابت دیه باید می دادیم، نقد پرداخت شد، اما پدرم چک صد میلیون تومانی برای باقی مانده مبلغ دیه داده است که موعد آن ...
وقتی به ارتباط پنهانی امیر با دختری پی بردم نقشه شومش را اجرا کرد
به وضع مالی و تیپ و قیافه اش توجهی نمی کردم. یک سال گذشت؛ یک روز جهنمی مرا در برزخ تنهایی گذاشت و رفت تا هشت ماه بعد... یکی از عموهایم با مشکل مالی مواجه شده بود، پدربزرگم چند ده میلیون از حسابم برداشت کرد و به او داد، از آنها متنفر شده بودم چطور می توانستند به تنها پشتوانه یک دختر محروم از پدر و مادر اینگونه دست اندازی کنند. در همان موقع سروکله امیر پیدا شد، تا آن ...
نمی خواستم پدرزنم را بکشم
به آن روز چنین رفتاری را از او ندیده بودم به خاطر همین شوکه شدم. توقعش را نداشتم. در حالی که گریه می کردم به او گفتم تا من را به کلانتری ببرد چون می خواستم از او به خاطر رفتارش شکایت کنم. میلاد پذیرفت. چند لحظه بعد من با مادر و پدرم تماس گرفتم تا آنها هم به کلانتری بیایند و همراه من باشند. اما وقتی به کلانتری رسیدیم و میلاد پدرم را دید با او درگیر شد. میان دعوا پدرم محکم زمین خورد و بعد بیهوش شد ...
دخترهایی که نوحه بابای بی پیکرشان را می خوانند +عکس
سال و نیم اول زندگی که بچه نداشتیم. وقتی فهمیدم حنانه را باردارم مرتضی ماموریت بود وقتی برگشت خیلی خوشحال بود. از اینکه دارد بابا می شود آرام و قرار نداشت. اما بازهم ماموریت هایش ادامه داشت. بچه دار شدن در کنار تمام خوبی هایش خوشحالم می کرد که دیگر تنها نیستم. من به مرتضی خیلی وابسته بودم و کم دیدنش بیشتر آزارم می داد. آنقدر وابسته بودم که وقتی تماس می گرفتم و جواب نمی داد، نگران می شدم و چندین ...
بلوک سیمانی را به طرف مادرم پرت کردم و او را کشتم
دیگر تحقیقات فنی از خانواده قربانی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در نهایت پسر این زن که چاره ای جز بیان حقیقت ندیده بود، لب به اعتراف گشود و به قتل مادرش اعتراف کرد. وی در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: من و مادرم مدام سر موضوعات مختلف با هم درگیر می شدیم. روز حادثه تلفن همراهم در خانه گم شده بود، از این موضوع عصبانی بودم و با او درگیر شدم. گم شدن موبایل مرا بسیار عصبانی کرده بود و با او شروع به ...
یک مسیحی از عشق به امام رضا(ع) می گوید
(علیهم السلام) آشنا شدم و البته خودم در این زمینه بسیار مطالعه و تحقیق کردم. وقتی مناظرات امام رضا(علیه السلام) با جاثلیق دانشمند بزرگ مسیحی را خواندم- که در نهایت احترام بود- بیشتر درباره معارف امام رضا(علیه السلام) تحقیق کردم و وارد این گفت وگوها شدم و از همه آن ها لذت بردم. این برایم بسیار محترمانه است که در ایران که میزبان امام رضا(علیه السلام) است، حدود 35 کلیسا وجود ...
از حرف های من به دنبال تیتر نباشید/ برای سینمای ایران کیسه ندوخته ام
کار کرده ام. در فیلم دیار عاشقان که در دل جنگ ساخته شده بود، در صحنه شهادت من آنقدر اهمیت چند قطره خون زیاد و نجاتبخش بود که گفتم با سرنگ از من خون بگیرید و رویم بریزید. در مورد حاج کاظم آژانس شیشه ای هم چون حاج کاظم را با تمام جان و دل لمس و باور کردم، توانستم بازی کنم. من نه بازیگرم نه دوست دارم بازیگر باشم و مرا کسی بازیگر بداند. اگر قرار بر دیدن بود که دیده شدم. اما باید در نقشی که ظاهر می شوی ...
خیلی مردید، بیایید شهیدمان کنید
در همه دوران ها و دولت های مختلف هر حرفی را که خواسته ام زده ام. البته گاهی فیلمم مهجور مانده و دیده نشده که گلایه ای هم ندارم. فقط باید از خدا بخواهیم توفیق دهد کارمان را در جبهه الهی انجام دهیم. طالبی در ادامه با بیان اینکه من از اول حرفم را زده ام و لاپوشانی نکرده ام ، تصریح کرد: عده ای گفتند قلاده های طلا فیلم حکومتی است؛ حکومت مال من است نه من مال حکومت! من فیلمساز انقلابی ام؛ انقلاب ...
دانشکده خدمت به مسجد تأسیس شود
...> وی اظهار داشت: هفته دفاع مقدس برای امثال بنده، هفته حسرت است. امام سجاد (ع) در دعای هشتم صحیفه سجادیه می فرمایند : خدایا به تو پناه می برم از حسرت عظما ، یکی از مصادیق این حسرت عظما برای جامعه ما جا ماندن از غافله شهدا است که امیدوارم خداوند متعال توفیق شهادت را در بهترین حال نصیب ما بگرداند . رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد با اشاره به شروع سال تحصیلی جدید ابراز داشت: عالم، دانش بنیان ...
قویدل:غیر ممکن ها را با محمود امیری ممکن میکنیم
به گزارش"خبرگزاری دی اسپورت"،⚫️فوتبال را از کجا شروع کردید و در چه تیم هایی بازی کردید و همچنین متولد چه سالی هستید ؟ ⚪️من فوتبالمو از پایه های ملوان شروع کردم شش سال در انزلی بودم که سه سال را در خدمت تیم بزرگسال ملوان بودم من متولد 72,9,28 ⚫️شرایط تیم فوتبال فولاد یزد را چگونه ارزیابی می کنید و آیا جایگاه واقعی شما در جدول رده چهاردهم هست؟ ⚪️اگر از شرایط تیم ...
نجات پسر دانشجو از مجازات مرگ
منکر جنایت شد و خود را بی گناه دانست، اما شاهدان بعد از حضور در اداره آگاهی، او را به عنوان قاتل جوان دانشجو معرفی کردند. با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در این جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل تقاضای قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه من از کلاس درس خارج شدم. وقتی برگشتم متوجه تغییر جو ...
سرقت های سریالی سارقان نقاب دار ادامه دارد
او انجام شده بود ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفته بود که ظهر روز حادثه در حال انجام کار خود بودم که ناگهان متوجه حضور فردی در پشت باجه شدم، از او سؤال کردم که اینجا چه می خواهد که ناگهان با دست ضربه ای به سینه ام کوبید و گفت حرف نزن و به سرعت دست خودش را داخل کشوی میز حاوی چند بسته تراول چک و پول کرد و مجموعا مبلغ 16 میلیون تومان را از داخل کشوی میز برداشت و به سرعت از طریق همان در پشت سرم که از ...
آرزو دارم رهبر انقلاب بر کتابم تقریظ بنویسند/کتابی که 20 روزه نوشته شد
آیا خانواده شما مخالفتی نکردند؟ سال 1357 که جنگ در منطقه کردستان شروع شد تصمیم گرفتم که وارد جبهه شوم، پدرم که سال ها پیش به رحمت خدا رفته بود ولی مادرم اصلا راضی به حضور من در جبهه نبود و به این خاطر رضایت نامه مادرم را جعل کردم و به جبهه رفتم و به عنوان بهیار و امدادگر نوجوانی و بخشی از جوانی ام را در جبهه ی کردستان گذراندم. * در جبهه چه فعالیت هایی انجام می دادید؟ ...
پایان دادگاه معلمی که همراه4دانش آموز دست به آدم ربایی زد/معلم برای همراهی دانش آموزانش جه دروغی گفت
ماموران از آدم ربایی باخبر شده و سعی داشت گروگان را نجات دهد، به عنوان مطلع گفت: چند روز قبل از حادثه معلم به من گفت می خواهد همراه خانواده اش برای تفریح به باغ برود. برای همین کلید باغ را به او دادم. روز بعد، دوباره سراغم آمد و گفت پای همسرش شکسته و مجبورند چند روز دیگر در باغ بمانند. به حرفش شک کردم و خودم را به باغ رساندم، دیدم چهار جوان یک طرف ایستاده اند و پسری همسن و سال آنها هم با دست و پای ...