سایر منابع:
سایر خبرها
زن باردار تحمل رفتار های زشت مرد کثیف را نداشت / او جنینش را سقط کرد+فیلم گفتگو با متهم
؟ در ایستگاه اتوبوس کار می کردم. چقدر درآمد داشتی؟ هشتصد هزار تومان. از زورگیری چقدر پول به دست آوردی؟ نمی دونم. اعتیاد داری؟ بله، 12 ساله شیشه می کشم. میزان تحصیلاتت چقدره؟ سیکل دارم. چرا نرفتی پیش برادرت کار کنی؟ اشتباه کردم. چرا این شیوه سرقت را انتخاب کردی؟ ...
بیوه پولدار در دام مرد شیادی که او را به ازدواج موقت 99ساله درآورد
دختر جوان را در محل کارش دیدم. می گفت منشی اش است، وقتی اعتراض کردم بهانه آورد که حقوق زن ها کمتر است و برای همین او را استخدام کرده. اما چند ماه بعد با او ازدواج کرد. یک بار هم با پسرم به در خانه آنها رفتم و اعتراض کردم، اما از من شکایت کرد و به جرم مزاحمت برایم یک سال حبس بریدند، تا اینکه وکیل گرفتم و حکم را در تجدید نظر لغو کردم. از آن روز به بعد دیگر خانه اش را عوض کرده است و به تماس هایم جواب ...
عامل سرقت های وحشیانه از آرایشگاه های زنانه دستگیر شد/ ضرب و شتم زنان به خاطر یک مشت پول!+عکس
پرونده مقدماتی با موضوع “سرقت بعنف” و به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 34 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . اظهارات صاحب آرایشگاه : صاحب آرایشگاه زنانه با حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : “داخل آرایشگاه بودم ؛ به دلیل نداشتن مشتری قصد تعطیلی آرایشگاه را داشتم که ناگهان یک مرد حدودا 35 ...
جدایی از شوهر عاشق سرقت
کنم و خانواده ام به دلیل اعتیادم مرا ترک کرده و با ما رفت و آمد نداشتند. همسرم برای این که اعتیادم را ترک کنم، خیلی تلاش کرد. حتی مرا در کمپ بستری کرد، اما انگار نمی توانستم دزدی و اعتیاد را کنار بگذارم. اعتیادم باعث شد بیکار شوم. همسرم در تولیدی کار می کرد تا هزینه زندگی مان را تامین کند. من به زور پول مواد را از او می گرفتم. برای خرید موادمخدر، دخل زنی و کیف قاپی می کردم. روز حادثه هم پول مواد ...
دختر - دزد شیشه ای - :پدرم را نمی خواهم!
...، سارق جوان را دراطراف محل سرقت دستگیر کردند. متهم پس از دستگیری به شعبه چهارم دادیاری دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و زمانی که مقابل دادیار سید امین میروکیلی ایستاد به کیف قاپی اعتراف کرد و گفت: متأسفانه اعتیاد شدید به شیشه دارم به همین خاطرخانواده ام مرا نخواستند.اما همسرم با تمام مشکلاتم با من زندگی کرد. او چندین بار تلاش کرد ترکم دهد اما افسوس که ترک من بیشتر از چند روز طول نمی کشید ...
47 سال زندان برای گروگانگیران 5 میلیاردی
با آموزش های لازم به شاکی از او خواستند به بهانه پرداخت پول با آدم ربایان قرار بگذارد. آدم ربایان در تماس بعدی خود، از شاکی خواستند به پارکی در تهران برود و کیسه ای را که زیر یک درخت قرار داده اند، بردارد. تاجر فرش هم با حضور در محل اعلام شده، با کیسه ای روبه رو شد که داخل آن دست نوشته ای از علی بود. پسر نوجوان از پدر و مادرش خواسته بود هرچه سریع تر پول را پرداخت کنند. ...
عشق به نوشابه کار دستم داد
آن را مصرف کردم و دو روز تمام درد و غصه ام را فراموش کردم و در دنیای دیگری بودم. وقتی دوباره به حالت عادی برگشتم از آنها خواستم از آن ماده دوباره به من بدهند. بعد از چندبار مصرف متوجه شدم که آن ماده شیشه است و من در دام اعتیاد گرفتار شده ام. بعد چه شد؟ هر روز مجبور بودم نصف درآمدم را برای خرید شیشه به آنها بدهم. بعد از سه ماه دیگر توان کار کردن نداشتم و بدبختی های بیشتری به ...
سرگرمی عجیب مرد ثروتمند در سایت دیوار
پس از اینکه او پول را به حسابم ریخت گوشی ام را خاموش کردم و تصمیم داشتم بعد از یک هفته پول را به حسابش برگردانم که دستگیر شدم. عرشیا که فکر نمی کرد در این سناریو دستگیر شود در ادامه گفت: حاضرم برای گرفتن رضایت 2 برابر پول دریافتی از پسر جوان را به حسابش واریز کنم چون نیازی به 3 میلیون تومان نداشتم و فقط از روی سرگرمی و اذیت کردن دست به این کار زده ام. بنا به این گزارش، متهم برای صدور حکم نهایی در اختیار مقام قضایی قرار گرفته و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد. ...
بهاره رهنما: 20 کیلو وزن کم کردم!
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه جام جم نوشت: همین نقش بهانه ای شد برای گفت وگو با این بازیگر دوست داشتنی و محبوب. شما در سریال همسایه ها ایفاگر شخصیتی به نام نگین هستید که شغلش در زمینه تدارک مراسم ازدواج است. قبلا تجربه چنین نقشی را نداشتید. وقتی این نقش به شما پیشنهاد شد، آیا درباره این حرفه اطلاعات داشتید؟ من دوستان و آشنایانی دارم که در این حرفه مشغول به کار هستند. اتفاقا این شغل جزو مشاغلی است که برایم جذابیت دارد. راستش اولین بار که با این حرفه آشنا شدم، برایم جالب ب ...
60 درصد طلاقها در سه سال نخست ازدواج اتفاق می افتد
، زندگی آنها پایدار نخواهد بود زیرا آنچه که باعث محبت و مودت بین زوجین می شود، رفتار و گفتار مناسب است نه فقط ظواهر و امور مادی. هر چه انسان بیشتر به امور ظاهری توجه کند، استحکام خانواده و زندگی کمتر می شود به عنوان مثال طبق آمار در شمال تهران که توجه به مادیات بیشتر است از هر 11 ازدواج، پنچ مورد به طلاق منتهی می شود؛ متأسفانه نگاهی در جامعه ایجاد شده که مادیات و پول را موجب سعادت می دانند در ...
تلاش برای اعتماد، زیر سایه بی اعتمادی
اوایل که پروفایلم کاملا تأیید نشده بود و عکس و مشخصاتم کامل نبود، کسی اعتماد نمی کرد و با من همسفر نمی شد. بعد از چند وقت، تعداد افرادی که تمایل داشتند با من همسفر شوند، زیاد شده بود ولی اعتماد نمی کردم. هر دفعه به بهانه ای سفر را لغو می کردم تا اینکه یک بار دل را به دریا زدم و با یک نفر که در مسیر دانشگاهم بود، همسفر شدم. از اول مسیر به شدت استرس داشتم و منتظر یک اتفاق بد بودم ولی کم کم با هم ارتباط ...
ماجرای جمع کردن بدن تکه تکه شهید دستغیب
: کسی را ندارم و دستم هم خالی است. شما هم که مرا تنها گذاشتید. گفتند : اگر از تو شفاعت کنم آرام می گیری؟ گفتم : بله . فردا صبح که بیدار شدم آرامش خاصی داشتم. آقای آسید هاشم آمدند و گفتند که تو باید بروی سر کارت و درس دادن را شروع کنی. من همان روز به سر کارم برگشتم و مدیر مدرسه و دیگران استقبال گرمی از من کردند. چند روزی فقط در دفتر نشستم و بعد از چند روز سر کلاس رفتم و دینی و قرآن و عربی درس می دادم ...
جانباز فتنه 88 و شهیدی که پیکرش بازنگشت
پرواز با همه فامیل تماس گرفت و خداحافظی کرد؛ مادرم، خواهرهای خودش، همسران شان و... تمام این کارها برایم عجیب بود آن هم برای یک سفر کوتاه! قرار نبود برود و نیاید، قرار بود... از آن روز به بعد چند بار با ما تماس گرفت و چون اوایل از رفتن ناگهانی اش ناراحت بودم، با شوخی سعی می کرد دلم را به دست بیاورد. تا قبل از پرواز، چند مرتبه از فرودگاه تماس گرفت. می خواست تلفنی رضایت مرا بگیرد. با اینکه ...
سرنوشت سیاه یک شرور
من بیکار بودم و باید هزینه هایم را تامین می کردم از مدت ها قبل افراد زیادی با عناوین متعدد از من شکایت کردند و چندین پرونده در دادسرا دارم اما مدام فرار (Escape )می کردم تا به دیگران بفهمانم شکایت هایشان فایده ای ندارد. روزهای زندگی من به همین ترتیب می گذشت تا این که یک سال قبل با دختری در راه مدرسه اش آشنا شدم. از آن روز به بعد هر روز سر راهش قرار می گرفتم چرا که او را از کودکی می شناختم ما از ...
چرا کار به جایی رسید که شوهر میترا به او اجازه داد تا با مرد ناشناس قرار بگذارد؟
به افسر پرونده گفت: چند ماه قبل، به طور خیلی اتفاقی شماره تلفن همراهی را گرفتم که صدای زن جوانی را شنیدم. ازهمان روز وسوسه شدم تا با او حرف بزنم. بنابراین تماس ها و ارسال پیامک هایم را ادامه دادم تا اینکه بعد از مدتی پیشنهاد داد مرا ببیند. من هم در یکی از شهرهای اطراف تهران با زن جوان قرار گذاشتم.اما زمانی که به محل قرار رسیدم، به جای او مرد جوانی آمد و خودش را همسر میترا معرفی کرد. او ...
منتظر آمدن عوامل فیلم بودم که پاشا بدون لباس روبرویم ایستاد
پیام های تلگرامی با هم ارتباط گرفتیم. تنها 3 روز پس از آشنایی مان، پاشا مرا به بهانه بازی در فیلم به تهران دعوت کرد. حتی برایم بلیت هواپیما هم فرستاد. بعد هم با یکی از بستگانم در تهران قرار گذاشتم تا چند روزی میهمان شان باشم. به همین خاطر با خیالی آسوده در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شدم. طبق هماهنگی قبلی پاشا در فرودگاه منتظرم بود، بعد هم به بهانه بازی در کلیپ با خودروی او راهی محل ...
پای مجرم سابقه دار به آرایشگاه زنانه هم باز شد
...:15 روز چهارشنبه، 17 شهریور بود و داخل آرایشگاه مشغول کار بودم که ناگهان مرد قوی هیکلی که چاقو و اسپری اشک آور به دست داشت، وارد شد. او با تهدید چاقو، زنجیر و پلاک طلا، گوشی تلفن همراه و 600 هزار تومان پولی را که داشتم، سرقت کرد. وقتی برای کمک خواهی فریاد کشیدم ناگهان اسپری اشک آور به صورتم پاشید. بعد هم به سرعت خودش را به کوچه رساند و سوار یک موتور شد و فرار کرد. صاحب یک آرایشگاه زنانه دیگر در ...
روایت تکان دهنده از عشایر مظلوم دستگردان/ اقدام عجیب مدیریت توزیع برق طبس
قشر را دیدید، اکنون تدبیری عاجلانه را میطلبد شاید از انبوه گره های کور، این گره به دست شما باز شود. قسمت اول این گزارش برای مخاطبین و مسئولین منتشر شد منتظر روایت های تکان دهنده از این قشر محروم باشید.
روایت یک روزنامه از فساد و فحشا در محله شوش تهران
فساد اینچنین عریان و آشکار آن هم در یکی از محله های قدیمی اش نباید بیش از حد آشکار شود. از خودم بی خود و دلنگران بودم که ناگهان متوجه قسمتی از کوچه شدم. انگار همه رفتارهای آدم ها از ابتدای کوچه دلنگرانی عجیبی به آدم می خواهند بدهند که اگر بروی داخل، چیزهایی را می بینی که نباید ببینی! چند سال پیش مانند همین تصویر را روی پل عابر روبه روی ترمینال جنوب (خزانه) دیده بودم. حالا هم اینجا همین تصویر ...
پسر 13 ساله ای مزام خانم متاهل شده بود تو دردسر بزرگی افتاد
زن جوان دادم تا اینکه توانستم با او قرار ملاقاتی را هماهنگ کنم و برای دیدنش به شهرهای اطراف تهران رفتم و در محل قرار منتظر میترا بودم که ناگهان مردی به سمتم آمد و خودش را شوهر میترا معرفی کرد. پسر نوجوان ادامه داد : شوکه شده بودم که مرد جوان با تهدید چاقو مرا سوار بر خودرویش کرد و به بیابان های اطراف تهران برد و حدود 3 ساعت مرا به باد کتک گرفت و پس از آن مرا در همان بیابان رها کرد. ...
بلایی که دختر بدکاره بر سر پسرهای تهرانی آورد!
آرزوی پسر داشتند. ننه م دوباره حامله شد. این بار همه انتظار یه پسر رو میکشیدن. هیچ کس حتی " کبری " دو ساله هم نمی تونست به مغز کوچیکش این احتمالو راه بده که ممکنه این نهمی هم دختر باشه. ولی شد. من به دنیا اومدم و از دنیا اومدنم کسی خوشحال نشد. وقتی بابا فهمید نهمین شاهکارش هم دختر از آب دراومده، دیگه کاسه صبرش لبریز شد و ما رو رها کرد و رفت تا شانس شو با یه شریک دیگه امتحان کنه و شاید یه ...
چگونه خانم دباغ در محاصره ساواکی ها دوستانش را از خطر آگاه کرد؟
در رفتم، تا در را باز کردم؛ فردی پایش را لای در گذاشت. گفتم: فرمایش؟! گفت که آقای فلانی این جایند، پاسخ دادم: بر فرض این جا باشند، به شما چه ربطی دارد؟! گفت: ربطش را بعداً می فهمید، در را باز کن بیاییم داخل! با این جمله فهمیدم که او تنها نیست و حدس زدم که باید از ماموران ساواک باشند. لحظه اول کمی هول کردم ولی سریع بر خود مسلط شدم و خود را به بی خبری زدم و صدایم را بالا برده گفتم: دختران من در اتاق ...
حامد فقیهی: رشد مورچه وار را دوست دارم
مورد چگونگی ورودش به عرصه موسیقی گفت: از دوران کودکی علاقه مند بودم و ارگ هم می زدم، یک تک آهنگ را خیلی خوب می نواختم و همیشه هم کلی ذوقم را می کردند. علی رغم اینکه بعد از دوره ابتدایی، در آزمون ورودی مدرسه تیزهوشان قبول شدم، با توجه به راه اندازی مدرسه موسیقی، با حمایت مادرم و بعد از گذراندن امتحانات سخت ورودی، وارد مدرسه موسیقی شیراز شدم. وی افزود: مدرسه موسیقی در واقع هنرستان موسیقی ...
آدم ربایی 5 میلیاردی با آموزه های زندان
ام که آرش نام دارد، روز گذشته راهی مدرسه شد، اما دیگر برنگشت. ساعتی بعد از تعطیل شدن مدرسه بود که با نگرانی به دنبالش بودم که مرد ناشناسی تماس گرفت و گفت که آرش را با همدستی دوستانش ربوده و باید در قبال آزادی اش 5 میلیارد تومان پول بدهم. او تهدید کرد، اگر پلیس را از ماجرا باخبر کنم، پسرم را خواهد کشد. ابتدا تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع دهم، اما ترسیدم که آدم ربایان به پسرم آسیب برسانند. آدم ...
تنبیه کردن مزاحم تلفنی در بیابان های شهر
همراه خرید. از اینکه تلفن همراه داشتم، خیلی خوشحال بودم و همیشه تلفنی با دوستان و بستگانم صحبت می کردم تا اینکه چندی قبل به صورت اتفاقی شماره تلفن همراهی را گرفتم که متعلق به یک زن جوان بود. ابتدا از او عذر خواهی کردم و گفتم که اشتباهی گرفته ام و تلفن را قطع کردم، اما چند روز بعد شیطان مرا وسوسه کرد تلفنی برای زن جوان مزاحمت ایجاد کنم. هر روز چند بار به تلفن همراهش پیامک می دادم و گاهی هم تلفن می زدم ...
من جعفر والی ام، والی تر نمی شوم/ روایت هنرمند پیشکسوت از روزهای دور و نزدیک تئاتر
گروه فرهنگ : والی از جمله هنرمندان شاخص تئاتر محسوب می شود که صبح روز شنبه بیست و هفتم آذرماه بعد از تحمل مدت ها بیماری ریوی و قلبی دارفانی را وداع گفت. این هنرمند پیشکسوت در تاریخ 25 شهریور 1390 در روزهایی که این هنرمند هنوز چندان درگیر بیماری نشده بود، هوشمند هنرکار، کارگردان و بازیگر تئاتر، گپ و گفتی مفصل با این هنرمند پیشکسوت انجام داد. این گفت وگو اولین بار در شماره دوم فصلنامه ...
کار کثیف پسر افغان با "شهلا" در خانه مجردیش + عکس
اهالی ساختمان شده اما شهلا به این اعتراض ها بی تفاوت بوده است. کارآگاهان در این مرحله پی بردند که شهلا 2 بار به خاطر نگهداری مواد مخدر به زندان رفته است. قتل زن تنها تحقیقات فنی و پلیسی ادامه داشت تا اینکه مشخص شد جوان افغان که به خانه شهلا رفت و آمد داشته غلام 23 ساله است که وی نیز در کار خرید و فروش مواد سابقه زندان دارد و در این مرحله ماموران متوجه شدند که غلام از ...
درخواست طلاق از شوهر سارق
به هر کاری بزند. من با سختی کار می کنم و شوهرم برای گرفتن پول ها کتکم می زند. چند بار به زندان افتاده و اهل کار کردن نیست. به همین دلیل دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم. وی در ادامه گفت: برای جدایی از شوهرم تردید داشتم اما وقتی او باز هم دستگیر شد تصمیمم را گرفتم که به این زندگی پایان دهم. با این حال حاضرم اگر شوهرم بعد از آزادی مرد زندگی شود دوباره با او ازدواج کنم. هرچند متهم ابتدا با خواسته همسرش مخالفت می کرد اما در نهایت راضی شد تا حضانت دخترش را به همسرش بدهد و بعد از 18سال زندگی مشترک از او جدا شود. ...
گفت و گو با جعفر مدرس صادقی، مرد درجه یک ادبیات ایران (2)
.... خانمه هم تلفن زد به من و اعتراض کرد که این چیه نوشتی؟ گفتم اولا که این داستان بیس سال پیش چاپ شده... توی این بیست ساله کجا بودی؟ ثانیا این داستانه. داستان فرق می کنه با واقعیت. مجبور شدم یک توضیحاتی بدهم که توضیح واضحات بود، همان توضیحاتی که اگر اول کتاب اضافه شده بود، دیگه بهانه ای دست کسی نمی افتاد که خودش را با آدم های داستان یکی بگیرد. خود آن خانم قانع شد، اما چند روز بعد مادرش ...
اینجا آب، طعمِ بدبختی و مرگ می دهد! +عکس
سرما این روستائیان شرایط سخت تری را تجربه خواهند کرد. خانه ها کپری ست، چند ساختمان نیمه کاره هم در این روستا وجود دارد که به نظر می رسد، بلا استفاده مانده است. چند تکه زیرانداز رنگ و رورفته، تعدادی پتوی کهنه و مستعمل، اجاقی خانگی که درون کپر روشن می شود و تعدادی دیگ و قابلمه و اندکی ذغال، تنها لوازم این خانواده ها هستند. اثری از مواد غذایی در این خانه های حصیری نیست. "ما نمی ...