سایر منابع:
سایر خبرها
فرزند ایلام؛ نوجوان ترین شهید کشور
: کسانی که آموزش دیده یا دوره خدمت رفته اند جدا شوند که حدود 30 نفر از بچه ها جدا شدند و 70 نفری که آموزش ندیده بودند و اکثراً بچه های کم سن و سال بودند که آن ها برای آموزش به "پادگان شهید عبدالصلاح امینیان" یا همان دبستان 17 شهریور کنونی دهلران بردند که خود من هم در بین این افراد بودم. در اولین روز ورود به پادگان، مربیان آموزشی پادگان خود را معرفی کردند و همان لحظه اول خلاصه ای از نحوه ...
دی ماه 65 سخت ترین ماه تمام عمرم بود
او همزمان با آغاز جنگ تحمیلی شد. در زمستان 1361 در حالی که تنها 14 سال بیشتر نداشت پس از گذراندن دوره آموزشی به جبهه اعزام شد و حدود دو سه ماه در منطقه پاسگاه زید انجام وظیفه کرد. اسماعیل در نیمه دوم سال 1363 به همراه دو تن از دوستانش از طرف سپاه به عنوان پاسدار وظیفه به خدمت اعزام شد. پسرم تمام خدمتش را در جبهه گذراند. فقط 40 روز مأموریت گرفت که در سپاه دامغان خدمت کند تا وقتی ...
استوار، مقتدر و پر ابهت همچون دماوند!
. اواخر سال 59 دیگر وارد سپاه شدم. بعد از انجام کارهای اداری، در خرداد سال 60 مصادف با روز شهادت شهید چمران اولین آموزشی من بود. ما را فرستادند پادگان امام حسین (ع) برای آموزش. این دوره برای ورود به سپاه بود. دو ماه آموزشی بودیم. فاش نیوز: بعد از گذراندن آموزشی، چه کردید؟ - بعد آمدیم و وارد یکی از گردان های پادگان ولیعصر عج تهران شدیم. 9 گردان عملیاتی آنجا بودند که ...
انفجارهایی که قطع نمی شد _ کربلای 4 باب موفقیت عملیات عظیم کربلای 5
شهیدشان در عملیات کربلای 4 را بگیرند شور و اشتیاق عجیبی برای انجام عملیات در بچه ها موج میزد و بعد از مدت 10 روز عملیات عظیم کربلای 5 در شلمچه آغاز شد که بیش از 120 نفر به درجه جانبازی و 40 نفر از بچه های گردان مالک اشتر ازنا مظلومانه و غریبانه در این عملیات به شهادت رسیدندکه به روح همه آنها درود می فرستم. ...
زندگی نامه فرمانده مقاومت خرمشهر/رویای تصاحب ایران بامقاومت محمد و یارانش کابوس شد
دردناکی بود. بچه ها می خواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آن ها را بزنیم، بعد بمیریم. تانک ها همه طرف را می زدند و پیش می آمدند. با رسیدن آن ها به فاصله صد و پنجاه متری دستور آتش دادم. چهار آرپی جی داشتیم، با بلند شدن از گودال، اولین تانک را بچه ها زدند. دومی در حال عقب نشینی بود که به دیوار یکی از منازل بندر برخورد کرد. جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار ...
جوشش انقلابی قزوین از خونِ کودکان شهید
دارایی(خیابان طالقانی فعلی) یکی از مأمورین به سمت گروهی از جوانان که شعار می دادند تیراندازی می کند، در این حادثه حسین محمودیان خبرنگار روزنامه اطلاعات و چند نفر دیگر از اعضای خانواده اش به شهادت می رسند. حسن شکیب زاده نیز در این خصوص می گوید: در این روز 2 برادر و یک پسرعمو به نام محمودیان موردحمله واقع می شوند که 2 نفر آن ها در همان روز و نفر سوم بعدها در بیمارستان به شهادت می رسد. ...
جای خالی دلگرمی های فرمانده در آزادی حلب
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : خورشید کم کم پشت کوه ها آرام می گرفت، غروب سرخ حلب آدم را یاد چشمان اندوهگین مادری می انداخت که فرزندانش را جلوی دیدگانش سر می بریدند. همه جا سکوت بود، نیروها خسته بودند و بعد از نبردی سنگین در گوشه سنگرها آرام می گرفتند. دو گروه از بچه های تازه نفس فاطمیون در یک نبرد نابرابر و در خط مقدم نبرد علیه تکفیر ایستادگی می کردند. ...
مردی شبیه سیمرغ
همه آنها فرومی ریخت. می ترسیدم پدرم بی یاور بماند اما آن طرف هم علی اکبر بود. چقدر می رفتم در صحن امامزاده و با آقا درددل می کردم. دلم پیروز شد و بله را گفتم. علی اکبر عصای دست تر از من شد برای پدرم. یک بار من را عاشق خودش کرد و هزاربار عاشق تر. شاید به خاطر پدرم بود که تا آخر عمرش و همیشه مرا صدا می زد: شهناز بابا! علی اکبر روستازاده بود. تحصیلات، مهارت و خلاقیت هایش در پرواز را موقع ...
نماز اول وقت را ترک نکنید، حتی اگر زیر آتش دشمن بودید
حضرت زینب(س) بودند ابوحامد با 13 نفر به سوریه رفته بود و از حرم خانم به دفاع پرداخته بودند. این نماز آخرش بود و چند ساعت بعد به آسمان عروج می کرد و شاید این آخرین وصیت او بود که به من، به تو، به همه ما می گفت : نماز اول وقت را ترک نکنید، حتی اگر زیر آتش دشمن بودید... کاری که اباعبدالله الحسین در روز عاشورا و در میدان جنگ انجام داد و ابوحامد که شیعه حسین ابن علی(ع) بود نیز به ایشان اقتدا می کرد و هرگز نماز اول وقتش را به تعویق نمی انداخت... ...
سعید پیش از آنکه استاد کاراته باشد مربی اخلاق بود
(س) می روم. فردایش ساعت دو به من زنگ زد و خداحافظی کرد. تا یک ماه به من زنگ نزد. بعد از 50- 40 روز که رفته بود از سپاه آمدند گفتند آقا سعید در یکی از روستاهای حلب محاصره شده است. ان شاءالله آزاد می شود. من سه ماه چشم به راه بودم. مدام ذکر می گفتم و متوسل می شدم که بعد از سه ماه گفتند آقا سعید را در بیابان های حلب پیدا کردند که به همراه تعداد دیگری از همر زمانش شهید شده اند. شهید زهره وند و آقا ...
فرهاد برایم شیرین ترین بود
داروساز است. فرهاد بعد از آن روز طوری رفتار کرد که بعد از مدتی تکیه گاه همه خانواده شد. با اینکه پدرش حضور داشت و بسیار هم مرد مسئول و مدبری بود اما در خانه هرکس کاری داشت فقط فرهاد را صدا می زد. همه فکر و ذکرش، خوشحال کردن خواهرهایش بود. وقتی دختر بزرگ ترم در رشته پزشکی قبول شد فرهاد گفت: حالا دیگر فرناز باید اتاق مستقل داشته باشد. خودش دست به کار شد و در پشت بام، یک اتاقک به صورت پیش ساخته برای ...
روایت تکان دهنده گفته نشده از عملیات کربلای4/ پیکرشهدای ما وسیله ی سرگرمی عراقی ها شده بود+عکس
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ،به نقل از ثامن ؛ این روزها حماسه دلیرمردان عملیات کربلای 4 سر زبانها افتاده دلیرانی که به خاطر خیانت وطن فروشان خون پاکشان مظلومانه ریخته شد محسن ابوالحسنی از رزمندگان قم که در گروهان دوم گردان امام حسین لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) در عملیات کربلا 4 حضور داشت روایت شنیدنی از این عملیات را برایمان نقل کرد. دو روز قبل از عملیات مینی بوس ها آمدند مقر گردان که در جاده اندیمشک بود،مقری که نیروها آموزش های لازم را برای عملیات دیده بودند ،مقری که کا ...
یاد شهدای ارمنی دفاع مقدس در کریسمس +عکس
از گذراندن دوره آموزشی در پادگان افسریه به جبهه سرپل ذهاب قصرشیرین منتقل شد. در محل خدمت، معاون گروه خود بود. هنگام مرخصی پانزده روزه، مراسم نامزدی ادیک نیز برگزار شد. روز اول ماه مهر بود که به منطقه عملیاتی برگشت. در روز پنجم مهر ادیک عزیزم پس از نزدیک هجده ماه خدمت به شهادت رسید و صبح هشتم مهر 1362 نیز پیکر او را آوردند. بعدازظهر همان روز نیز او را به خاک سپردیم ... آیت الله العظمی خامنه ای با حضور خویش در منزل شهید، از خانواده ایشان دیدار داشته و خانواده شهید ادیک نرسسیان را مورد دلجویی و تفقد قرار داده اند./ شهدای ایران 115 ...
ناگفته های یکی ازبازماندگان غواص
سنی شان بین 15 تا 24 سال بود. دو نفر بودند که تازه به گردان آمده بودند و 3 ماهی در گردان بودند و سن شان بین 43 تا 45 سال بود که این اختلاف سن باعث شده بود تا از سایر بچه ها متمایز شوند. من که به همراه کادر گردان در چادر فرماندهی گردان بودم، دیدم که این دونفر درب چادر گردان آمدند و حاج رضا یزدی (فرمانده گردان) را صدا کردند، بعد از صحبت هایی که با آقا رضا کردند، فرمانده گردان به آنها رو ...
بنیاد در آینه مطبوعات
جانباز ادامه میدهد: از پایگاه هم با هلیکوپتر آوردند پادگان پیرانشهر و بردند بیمارستان ارتش. جالب اینکه دو روز قبل از مجروحیت رفته بودم عیادت یکی از بچه هایی که مجروح شده بودند. به آن دوستمان گفتم ناراحت نباش، شاید پس فردا من را گذاشتند روی این تخت که دقیقا همین اتفاق افتاد و مرا روی همان تختی گذاشتند که جای او بود. او را فرستاده بودند مشهد و من جایگزینش شدم. همه اینها میگذرد و او هنوز نمیداند ...
روایت غواص جامانده از عملیات کربلای 4
های خاکی بسیار سخت به مدت 45 روز در پادگان هفت تپه سپری کردیم و پس از آن در رود اروند دو ماه آموزش غواصی گذراندیم و پس از اتمام دوره آموزشی چند روز به مرخصی رفتیم و دوم دی ماه به جبهه اعزام شدیم. شامگاه سوم دی ماه 1365 با رمز محمد رسول الله (ص) عملیات آغاز شد و نیروهایی که آموزش غواصی را سپری کرده بودند به دو گروه تقسیم شدند: یک گروه باید از داخل آب اروند غواصی می کردند تا کانال ها را ...
زندگی نامه فرمانده جنگ های چریکی و نامنظم
...> **چمران و انقلاب اسلامی ایران؛ دکتر چمران با پیروزی انقلاب اسلامی بعد از 21 سال هجرت، به وطن باز می گردد. همه تجربیات انقلابی و علمی خود را در خدمت انقلاب می گذارد. خاموش و آرام ولی فعالانه و قاطعانه به سازندگی می پردازد و همه تلاش خود را صرف تربیت اولین گروههای پاسداران انقلاب در سعد آباد می کند. سپس در شغل معاونت نخست وزیری ، روز و شب خود را به خطر می اندازد تا سریع ترمسأله کردستان ...
چترباز مراسم 22 بهمن شهید مدافع حرم شد
بر تن کند و در دفاع از حریم اهل بیت به شهادت برسد. برای آشنایی با این جوان نسل چهارمی انقلاب، به سراغ مادرش زهرا نبی لو رفتیم. مادری که افتخار همسری یک جانباز را داشت و اکنون نیز به افتخار مادرشهیدی نائل آمده است. شما حضور یک رزمنده از خانواده تان را در جبهه های جنگ پیش از پسر شهیدتان هم تجربه کرده بودید؟ بله، همسرم صفدر عسکری یک سال و نیم سابقه حضور در جبهه را داشت و 12 درصد جانبازی ...
"شهیدوقاری"باعث حضورم در عملیات کربلای 4 شد
بیمارستان اصفهان منتقل شدم. مدتی در بیمارستان بودم که بعد از بهبودی، مرخص شدم و به شهرم یعنی کرمان بازگشتم. این جانباز شیمیایی تاکید کرد: سال 62 برای دومین بار عازم جبهه شدم و چند ماه بعد،در عملیات خیبردر جزیره مجنون شیمیایی شد.باید به جزیره مجنون می رفتیم. دشمن دو روز گذشته اش تا می توانست آنجا را شیمیایی زده بود. بعضی از بچه ها مانع رفتنم می شدند اما دلم نمی آمد که دوستانم را در جزیزه مجنون ...
فتنه 88 از فعال شدن ماهواره ها در حوزه خانواده شروع شد
نداشت که اگر مردم غافل می ماندند و بصیرت ایجاد نمی شد تهران سقوط می کرد. وی در ادامه افزود: کیسینجر در جایی گفته کاری که انقلاب ایران با ما کرد این بود که ضربه به آبروی ما زد و آقایی ما را در جهان شکست . وی ادامه داد: کشوری که در دهه 60 دشمن جلوی بچه هایش زانو می زد، علی رغم گوشزدهای مکرر مقام معظم رهبری دوباره تحریم هایش10 ساله تمدید می گردد و امروز برخی مسئولین ما می گویند ...
9 دی خاموش شدنی نیست
امام حسین (ع) و ولایت است، پایه های انقلاب اسلامی ایران را دوباره تثبیت کرد. این روز نشان دهنده پایداری و استواری حرکت انقلابی ملتی است که بعد از سی و دو سال، هنوز با همان ایمان راسخ و با همان شور و نشاط روزهای اول انقلاب در صحنه نقش آفرینی حضور دارند. غفلت از چنین مردمی به دور است. مردم ما در چنین روزی نشان دادند، مهم نیست چند سال از انقلاب اسلامی بگذرد، بلکه خط ولایت و شهادت و ایستادگی و تفکر ...
هی پا کوشا
فقط برای رضای خدا و نیت خالصانه بود. به همین دلیل توانست ملت خداجوی ایران را هر آنجا که اراده می کرد به همراه ببرد. در این میان نقش بچه های رزمنده به عنوان بازوی اجرایی برجسته تر بود. به بیان روشن تر این رابطه قلبی بین ایشان و ما بود. یک رابطه ماورایی. زمان آزادی خرمشهر دقیقاً کجا بودید؟ فکر کنم ساعت 14 روز سوم خرداد ماه سال 61 بود رادیو خبر آزادسازی خرمشهر را رسماً اعلام ...
گرمای همراهی مدافعان دور از حرم در مساجد شیراز+ تصاویر
فرانرسیده بود. کمی بعد همسرم هم راهی سوریه شد. بار اول که رفت ما هنوز نامزد بودیم اما بار دوم که 26 آذر 94 رفت، پنج ماه قبلش ازدواج کرده بودیم. قاسمی گفت: در چهل و هشتمین روز اعزام دومش در تاریخ 13 بهمن 94 حین عملیات آزاد سازی شهرک های شیعه نشین نبل و الزهرا براثر اصابت ترکش خمپاره 120 به سروصورتش به شهادت رسید. وی تأکید کرد شهادت برادرم و همسرم پیام مهمی دارد و آن اینکه. دشمنان ما ...
گلایه مادر سردار شهید علی شفیعی از اسراف و بد حجابی جامعه امروز/نانی که خدا فرستاد
گاهی اوقات حاشیه می رود. بچه ها هم با سوالات حرفه ای و زیرکی خودشان بالاخره مادر بزرگ را وادار می کنند که از علی چیزی بگوید. کمی مکث می کند و می گوید درست یادم هست که یکبار در خانه نان نداشتیم و من به علی گفتم مادر بروم دم خانه همسایه ازشان نان قرض کنم که علی عصبانی می شود و می گوید مادر مبادا این کار را بکنید آبرویمان می رود ، طوری نمی شود امروز را گرسنه می مانیم. روز بعد ...
بسیاری از عکس های دفاع مقدس قابل انتشار نیست/روزی که زندگی من دگرگون شد
...> *لطفیان: یک روز زندگی من دگرگون شد. جوانی بود به نام هزاوه ای . آنها چند پسر عمو بودند که همه شان به شهادت رسیدند. یکبار یکی از دوستان فیلمی به من نشان داد و گفت: سخنرانی چند ساعت قبل از شهادت اوست که پیش از او سه نفر دیگر از اعضای خانواده اش شهید شدند. دو سه بار گوش دادم. هنوز 20 سالش نشده بود. متوجه شدم یک گروه صد نفره نشستند حرف این بچه را گوش می دهند. به قدری صلابت سخنان او روی من تاثیر گذاشته ...
تجاوز در مدارس فوتبال؛ همه سانسور می کنند
...، به دستور مدیران روزنامه به صورت کامل حذف شد. استدلال هم این بود که پرداختن به موضوع فساد در رده های پایه، در مقطعی از زمان که انگلستان دچار همین داستان شده است، جایز نیست. نمونه همین نگرش و حذف را روزی علی اکبر جوانفکر ، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا و سرپرست موسسه مطبوعاتی ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد رقم زد. سال 91 خورشیدی، روزنامه ایران ویژه نامه ای با عنوان فوتبال پاک ...
در دوران محاصره آبادان حتی یک بار نماز جمعه او تعطیل نشد!
1342 کرد و توانست مهار امور را در دست بگیرد. بسیار آرام، زیبا و باقدرت صحبت می کرد. بنابراین آشنایی ام با ایشان از ده یازده سالگی و از مسجد نو و جلسات سخنرانی ماه رمضان سال 1330 شروع شد. من مکبّر نمازهای آیت الله قائمی بودم و به مدرسه علمیه ایشان هم می رفتم و لذا با روحانیونی که به آنجا می آمدند، آشنا بودم. مرحوم آقای جمی هم به آنجا می آمدند. آبادان حال و هوای خاصی داشت و نوجوانان و جوانان، کمتر ...
سال 88 سربازان سید علی مظلومانه سوختند و ساختند ولی پای رهبری ایستادند
میکند ولکن در بعد از ظهر 9 دی ماه 88 یک جمعیت که به تعبیر امام خامنه ای کسی نمی تواند آنرا برای خودش مصادره کند با آن همه ابهام و فتنه گری از ساعت 2 جمع شدن ، چون به امام حسین و امام خمینی(ره) توهین شده بود. وی در ادامه افزود : قصه ی فتنه از آنجا کلید خورد که سال ها قبل با ورود نماینده ی جرج سوروس در ایران گروه ها و Ngo ها و پایه های مردمی در ایران شکل گرفت .گروه هایی با نام انجمن اسلامی و ...
عکس العمل شهید “تندگویان” در مواجهه با دختر عریان انگلیسی+ تصاویر
خانواده دوست بودند و همیشه سعی می کردند افراد خانواده را به دور هم جمع کنند. سن و سال و مقام برای ایشان مطرح نبود، با همه خوش برخورد بودند. در عین حال که حرف خودشان را می گفتند با همه یک کلام می شدند. حتی ارتباط ایشان با غیر مسلمانی که هم سلولی او در زندان ساواک بودند هم خیلی خوب بود. او روابط عمومی بسیار قوی ای داشت، با همه دوست می شد و هیچ کس را دشمن خودش نمی دانست با همه با رحم و دلسوزی برخورد می کرد. جمله ای که ایشان دارند:” ما چون عشایر ییلاق و قشلاق می کنیم و ارمغان ییلاق و قشلاق گرمی محافل خانواده مستضعفین است.” (خانم مریم تندگویان، فرزند شهید) ...
همسر شهید: موقع کار در اتاقش نمی نشست، می گفت خجالت می کشم کارگرها زیر آفتاب کار کنند و من زیر کولر ...
کبدشان وخیم شد و باعث شد که او را به تهران منتقل کردیم، اما طی یک هفته به شهادت رسید. دوره مسمومیت شان یک ماه طول کشید و بعد شهید شدند. در فرودگاه به دوستش گفته بود همه نگرانی ام خانواده ام بودند که سلامت به ایران برگشتند و دیگر دغدغه ای ندارم. روز عرفه بود. حس و حال عجیبی داشت. تب کرده بود. تازه از بیمارستان مرخص شده بود، اما حالش هنوز مساعد نبود. پزشکان نمی توانستند علت مسمومیتش را تشخیص بدهند ...