سایر منابع:
سایر خبرها
باند مافیای قدرت و ثروت را به چشم خود در صنعت کشور دیدم/ترامپ برجام را برهم نخواهد زد
نشان می دهند. به نظرم آرمان گرایانه ترین افراد را در تاریخ ملت های دنیا بخواهیم مثال بزنیم جوانان خودمان و ملت خودمان هستند. - دو ساله بودید که پدر شهید شدند. بذرپاش: یک سال و نیم بودم. - تا ایشان را بیاورند دو سال شد. بذرپاش: بله. 70 و چند روز بعد پیدا شد که خیلی از پیکرها در رمل های سوزان ... - بسیجی رفته بودند؟ بذرپاش: بله. سردار ...
از بستری شدن ابوالقاسم طالبی تا نامه اعتراض آمیز احمد شاکری به رئیس حوزه هنری
هم مهمان مردم جزیره ابوموسی بودیم . وی گفت: این نمایش بالای 150 بازیگر دارد؛ 70 نفر عوامل اجرایی و همچنین حدود 150 نفرنیز نیروهای ستادی استان هرمزگان هستند که پیشتیبانی کار را برعهده دارند که در مجموع بالای 350 نفر نمایش فصل شیدایی را همراهی می کنند . نمایش فصل شیدایی از یک شنبه شب دوم اسفندماه در بندرعباس آغاز و تا 11 اسفندماه همه روزه از ساعت 19 در بلوار خلیج فارس – ضلع ...
آغاز مسابقات دوچرخه سواری قهرمانی آسیا از فردا
، مسابقات دوچرخه سواری قهرمانی جاده آسیا از سال 1963 در مالزی استارت خورد و پس از آن تا به امروز این رقابتها در رده های سنی مختلف زنان و مردان برگزار شده است. سی و هفتمین دوره مسابقات دوچرخه سواری قهرمانی آسیا در بخش جاده و در رده سنی بزرگسالان، بیست و چهارمین دوره مسابقات در بخش جوانان، ششمین دوره رقابتها در بخش پارالمپیک و مسابقات رده سنی زیر 23 سال به همراه رقابتهای پیشکسوتان از روز ...
عصبانیت مهماندار هواپیما از عادل فردوسی پور
تمام شد بیا با هم کار کنیم. من هم سال 87 با تمام شدن درسم بلافاصله رفتم. میثاقی در پاسخ به سوال رامبد جوان که از خصوصیات اخلاقی عادل فردوسی پور پرسید جواب داد: استاد ممکن است ساعت دو و نیم صبح به شما زنگ بزند. اگر جواب بدهید می گوید چرا تا این وقت شب بیداری؟! و اگر جواب ندهید می گوید مگر آدم این ساعت می خوابد؟! او ادامه داد: باید همه چیز پرفکت باشد تا استاد راضی شود. اصلا اهل ...
محسن رضایی: درباره حضور در انتخابات فکر خواهم کرد!
انجام داده بودم، دیگر خودم برای خود تکلیف تعیین نمی کنم. از طرف دیگر همان طور که گفتم، من هرجا که احساس خطر کرده ام، وارد میدان شده ام. بعد از انتخابات 92 و در راه پیمایی روز قدس آن سال من لباس نظامی بر تن کردم و درحالی که هنوز داعش شکل نگرفته بود، نسبت به آینده منطقه اعلام نگرانی کردم. من مطمئن شده بودم توطئه بزرگی در منطقه به وجود خواهد آمد. با همین تفکر بود که خواستار بازگشت به سپاه ...
خداحافظی ام از فوتبال یک جوک بزرگ است / خودم را پسر پرسپولیس می دانم
فصل دوم هم به بازی بپردازی؟ - نه مساله بدشانسی من تمام نشده است؛ من چند روز قبل در تمرینات یکی از تیم های سوپرلیگ یونان نیز حاضر شدم. همه چیز خوب پیش می رفت و در آستانه عقد قرارداد در یک دیدار تدارکاتی برای آنها به میدان رفتم و در اوج بدشانسی دچار مصدومیت شدم. این در حالی بود که قرار بود سه روز بعد از آن و عقد قرارداد در لیگ برای آنها به میدان بروم. دقیقه 20 برای زدن توپ، پایم به زمین ...
سرنوشت رجال نامدار عصر پهلوی اول چه شد؟ + تصاویر
های زیادی هم برای پیروزی این جنبش انجام داد. او در زمان حیات پدرش به سردار بهادر معروف بود، و تنها بعد از وفات پدرش به لقب سردار اسعد رسید(سردار اسعد سوم). سرداراسعد سوم پس از کودتای سوم اسفند 1299 والی کرمان شد و در کابینه دوم رضاخان سردارسپه (8 شهریور 1303- 24 آذر 1304) وزیر پست و تلگراف بود. سرداراسعد سوم در کابینه مهدی قلی خان هدایت (مخبرالسلطنه)، که از خرداد 1306 کار خود را آغاز ...
از بستری شدن ابوالقاسم طالبی تا نامه اعتراض آمیز احمد شاکری به رئیس حوزه هنری
مردم جزیره ابوموسی بودیم . وی گفت: این نمایش بالای 150 بازیگر دارد؛ 70 نفر عوامل اجرایی و همچنین حدود 150 نفرنیز نیروهای ستادی استان هرمزگان هستند که پیشتیبانی کار را برعهده دارند که در مجموع بالای 350 نفر نمایش فصل شیدایی را همراهی می کنند . نمایش فصل شیدایی از یک شنبه شب دوم اسفندماه در بندرعباس آغاز و تا 11 اسفندماه همه روزه از ساعت 19 در بلوار خلیج فارس – ضلع جنوبی فرودگاه ...
عجیب ترین خرید پرسپولیس؛ اصرار برانکو برای بازی ندادن به او!
باز خبر/ هر وقت در مورد جذب بازیکنان ناکارآمد در پرسپولیس لیگ شانزدهم بحث شد، بلافاصله همه یاد دو بازیکن اوکراینی این تیم افتادند. ولادیمیر پریموف و الکسی پل یانسکی از همان ابتدا نتوانستند اعتماد هواداران و منتقدان را جلب کنند و سوءظن به آنها با نیمکت نشینی های بی پایان این دو نفر تشدید هم شد. در نهایت فشارها کارساز شد و پریموف و یانسکی برای همیشه از ایران رفتند، اما شاید بیراه نباشد ...
درخواست یک خیریه برای کمک به ایتام در آستانه نوروز
زیبایی سابق خود را بازیافته است درطول روز انجام می شوداینجا خیریه زنده یاد احمد رضایی است که در منطقه بی بیان شهرستان مسجدسلیمان واقع شده است.!!مصداق زیبایی از هیچ کوه ساختن!! یک موسسه مردم نهاد فعال در حوزه اموراجتماعی و توانمندسازی اقشارمحروم ؛ اولین چیزی که جلب نظر می کند تعداد قابل توجه از ارباب رجوع است با مشکلات متنوع ؛هرکدام از راه دور و نزدیکی به موسسه آمده اند برخی ازشهرستان ...
90/ فوتبال ما با شیرینی کشمشی اداره می شود
...! روی هوا متوجه شدم رباطم پاره شد. شرایطم طوری بود که رفتم ام آر ای بگیریم همانجا دکتر گفت رباط داخلی و خارجی ات پاره شده و باید فیزیوتراپی کنی رباط داخلی ات ترمیم شود و خارجی هم یا قبل از عید یا بعد از عید عمل جراحی شود. 90: معمولا بازیکنانی که در ایران مصدوم می شوند خیلی زود به فراموشی سپرده می شوند. الان از تو سراغی می گیرند؟ بعد از اتفاقاتی که در فوتبال ...
جنایت هولناک برای سرقت اسپورتیج +عکس
تا هردویشان قصاص شوند. سپس نوبت به یکی از متهمان رسید. سعید اتهام قتل را نپذیرفت و گفت: در یک معامله، بدجوری ضرر کرده بودم که رامین پیشنهاد کلاهبرداری از طریق آگهی روزنامه را داد. شش ماه بعد، آگهی فروش خودروی مقتول را در روزنامه دیدیم و سراغش رفتیم. 200 هزار تومان پول دادیم و قولنامه نوشتیم تا روز بعد، سند بزنیم. صبح روز قتل، 40 - 30 تا قرص را در آب قاطی کردیم و با استفاده از سرنگ درون ...
چرا از موفقیت دیگران غمگین و ناراحت می شویم؟
که من دوست داشتم باشم قرار می گیرد، هنوز هم یک لحظه با خودم می گویم چرا من نه؟ این کاملاً طبیعی است. شما ربات نیستید، آدمید. به خودتان اجازه دهید گاهی حسادت کنید و دیوانه شوید ولی بعد هر کاری از دستتان برمی آید برای بیرون آمدن از این حالت انجام دهید. 5. پیش روید. من چطور پیش رفتم؟ توانستم پیش روم چون واقعیت را قبول کرده بودم، اینکه خوش اقبالی فردی دیگر تاثیری بر شانس و خوش ...
اعتراف تلخ برای زنده ماندن فرزند 5 ساله/محمدرضا متادون خورد
چسبانده بودم تا از بچه جدا نشود، صلوات می فرستادم و محمدرضا را صدا می کردم... جاده پرپیچ و خم بود و امدادرسانی به دشواری انجام می شد. برای احیای محمدرضا آرام وقرارنداشتم. ماساژ قلبی می دادم و با کمک عموی کودک یک آمبو(بالنی برای اکسیژن رسانی) را می زدم. 20 دقیقه ای گذشته بود که تنفس پسرک به 5 دم در دقیقه رسید. اما هنوز شرایط خوب نبود. در همه مدت، پدر محمدرضا چیزی می خواست بگوید اما می ...
کودک آزاری در یکی از مهدکودک های تهران + عکس
صبح کمی زودتر از حد معمول به مهدکودک رفتیم و به من گفتند که حدود ساعت 13 به دنبال پسرم بروم چون پزشک بینایی سنجی آن ساعت در مهد حاضر می شد. حدود ساعت 12:45 سوم آذر ماه به مهد کودک رفتم و دیدم پسرم در کلاس "نوپاها" کلاس مخصوص کودکان دو تا سه سال نیست و بعد از جستجو دیدم که گوشه ای از کلاس نشسته و درحال گریه کردن است. وی در ادامه با بیان این که ارشان تقریبا سه ساله است و حدود یک سال و دو ...
دوست صمیمی ام مرا به خانه شیطانی دایی متاهلش کشاند /من خودم را باختم
قرمز و مخده و پشتی از همان رنگ و جنس زینت داده شده بود، نزدیک شد و سینی را روی سفره گذاشت. سپهر ظرف سفالی دیزی ها را جلوی دستش گذاشت و با گوشت کوب افتاد به جان محتویات داخل آن و من احساس کردم که گویی سال هاست که او را شناخته و با او زندگی کرده ام. بعد از خوردن دیزی سپهر سفارش چای و بعد قلیان داد. من تا آن روز قلیان نکشیده بودم اما از بودن در کنار سپهر آنقدر سرمست بودم که دلم می خواست ...
سرنوشت عجیب مریم پنجه طلا در زندان
...، زن را به شدت کتک زدیم. وی با بدن زخمی نقش زمین شد و ما توانستیم با سرقت کیفش فرار کنیم. اما چند روز بعد مالباخته ما را درخیابان به طور اتفاقی دید و در تماس با پلیس ماجرا را اعلام کردو بازداشت شدیم. چند ماه زندان بودم و با سپردن وثیقه آزاد شدم. دلت به حال مالباخته ای سوخته ؟ بله. چند بار. یک روز کیف زنی را سرقت کردیم که داخل کیف پول او دفترچه بیمه و نسخه پزشکی بود، چند خیابان ...
با پسر جوان چه کرده بودند که او دست به چنین کاری زد؟!
حادثه در پارک نشسته بودم که مهدی -مقتول- مرا به خانه یکی از دوستانش برد. وقتی به آنجا رفتم احساس کردم بیهوش ام کرده و مرا مورد آزار و اذیت قرار داده اند. بعد از آن چند بار درباره این موضوع با مهدی صحبت کردم که ضدونقیض حرف می زد. اما مدتی بعد متوجه شدم او و دوستانش مرا بیهوش کرده و مورد تجاوز قرارداده اند. به همین خاطر روز حادثه مهدی را در پارک با چاقو کشتم. به دنبال اعترافات ...
قرصی که خوردم باعث آن رفتار از من شد / البته من علاقه چندانی به او نداشتم!
و با هم صحبت می کردیم که عصبانی شدم. چرا که سارا گفت راضی به جدایی نیست و من از این حرفش بشدت عصبانی شدم. بعد هم یک روسری را دور گردنش انداختم و تحت تأثیر قرص هایی که مصرف کرده بودم آنقدر فشار آوردم که خفه شد. بعد هم به پلیس زنگ زدم! متهم در شرح ماجرای جنایت این ادعا را هم مطرح کرد که بیمار روانی است. اما پزشکی قانونی سلامت روانی اش را تأیید کرده بود، بنابر این قاضی زالی و مستشارش دکتر ...
گفت و گویی خواندنی با محمدعلی کشاورز، پدرسالار دوست داشتنی
لباس گرفته تا لوکیشن و فیلمنامه و... به همه چیز تسلط داشت. یکبار هم گفته بودم که لباس من در آن مجموعه تبدیل به مانتوهای تولیدی آن روز ها شد. او دستیاری داشت به نام احمد بخشی که پا به پای حاتمی زحمت می کشید و لحظه ای او را تنها نمی گذاشت. از ایشان خبری دارید؟ احمد بخشی کارش را با هزاردستان شروع کرد و تا زمانی که علی حاتمی در قید حیات بود در همه کارهایش حضور داشت. بعد از حاتمی 2 ...
اوصاف امام زمان(عج) در حدیث قدسی لوح
ترا تنها ببینم و از تو سؤال کنم؟ جابر گفت: هر وقت شما بخواهی، پس روزی با او در خلوت نشستند و به او فرمودند : درباره لوحی که آن را در دست مادرم فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله دیده ای و آنچه مادرم به تو فرمود که در آن لوح نوشته بود، به من خبر ده. جابر گفت: خدا را گواه می گیرم که من در زمان حیات رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله خدمت مادرت فاطمه علیها السلام رفتم و او را به ...
جانبازی که با عصا به "کروبی" حمله کرد
.... آمد و رفت ها شروع شد و من پر از استرس و التهاب بودم اما به من می گفتند حقش است. بعد از چند ساعت از رفتن کروبی با آمبولانس، صدا زدند: سلیمانی کیست؟ گفتم منم... اعلام کردند بفرمایید بروید... پس از چند وقت که برای کار اداری دوباره به بنیاد شهید مراجعه کردم دیدم پرونده ام بسته شده من هم رفتم دفتر رئیس بنیاد جانبازان وقت، محسن رفیق دوست، رفتم. اما فقط در آخر فقط مرا سر دواندند و کاری هم برایم انجام ندادند./ شهدای اسلام اخبار روز را با ما دنبال کنید. ...
تیفانی ترامپ؛ دختر مرموز آقای رییس جمهور/عکس
روز نو : در حالی که فرزندان بزرگ تر دونالد ترامپ، دونالد جونیور و ایوانکا در کمپین انتخاباتی پدرشان حضور فعالی داشتند، تنها فرزندش از همسر دومش مارلا میپلز تا حد زیادی از مرکز توجه دور مانده است. فرزند کوچک آقای ترامپ در نطق پیروزی پدرش در هتل هیلتون منهتن در کنار او ایستاده بود اما هنوز برای رسانه ها شخصیتی رازآلود دارد. نشریه دویک یو کی در شماره اخیرش طی گزارشی به برخی از جنبه های ...
مشکل فرهنگی ایران، ضعف در گفت وگو است/ فتح دروازه های تمدن، پشت نرده های خیابان
درس خواندن بودم و چون درس ریاضی از اهمیت بیشتری برخوردار بود، به سمت رشته های مرتبط با آن جذب شدم و برای خواندن علوم فنی به دانشگاه رفتم. وی ادامه داد: زمانی که با چشم و گوش بازتری به مسائل جامعه نگاه کردم، متوجه شدم که تفاوتی نمی کند که در دانشگاه ابتدا چه چیز را بخوانیم، بلکه باید ببینیم در دانشگاه مسئله را به درستی فهم می کنیم یا خیر، همین موضوع موجب شد که خواسته یا ناخواسته پنج رشته ...
بانوی قهرمان تنیس از دغدغه هایش می گوید
الان شبانه روز در حال انجام تمرینات بدنسازی و تنیس هستم تا با تمام قوا در مسابقات پیش رو شرکت کنم. اخیرا در چند رقابت ثبت نام کرده ام و می خواهم دوباره همان ارغوان رضایی سالهای گذشته شوم.مسابقات پیش رو دو یا سه ماه دیگر برگزار خواهد شد.می خواهم با چند برد ارزشمند به جایگاه سابق خود نزدیک شوم.واقعا این روزها برای بازگشت به میادین سنگ تمام گذاشته ام و دوست دارم بازهم هموطنان ایرانی ام را ...
گوشی را مخفیانه برداشتم / مطلبی را دیدم که شوکه شدم و از خانه فرار کردم!
پدرم شب ها تا دیروقت سرش توی گوشی تلفن همراهش بود. رمز ورود گوشی را زیرچشمی یاد گرفته بودم. از سر کنجکاوی، گوشی را مخفیانه برمی داشتم و سوراخ سنبه های آن را زیر و رو می کردم. متوجه شدم پدرم در شبکه های اجتماعی با چند زن در ارتباط است و آن ها مطالب و عکس های زشت برای همدیگر ارسال می کردند. نسبت به او که تا آن موقع قهرمان زندگی ام بود احساس بسیار بدی پیدا کردم. منتظر بهانه ای می گشتم تا جواب رفتارش ...
روز مهندس در تمرین پرسپولیس!+عکس
هافبک شماره هفت پرسپولیس که با توجه به قابلیت هایش در خط میانی از سوی بازیکنان و هواداران این تیم عنوان مهندس را دریافت کرده، همزمان با روز مهندس مورد توجه هم تیمی هایش قرار گرفت تا آنها با تبریک خود این روز را به بازیکن شماره 77 سرخپوش تبریک بگویند. سروش رفیعی، مهدی طارمی، فرشاد احمدزاده، بیرانوند، حسین ماهینی و کمال کامیابی نیا که از دوستان نزدیک این بازیکن محسوب می شوند، جزو کسانی بودند که این بازیکن را در روز مهندس مورد لطف خود قرار داده اند. این در حالی است که البته از نظر تحصیلات هیچ کدام از بازیکنان این تیم مدرک مهندسی دریافت نکرده اند. منبع:خبر ورزشی ...
هیچ صحبتی با پرسپولیس نداشتم ؛ افتخار می کنم که کی روش سرمربی تیم ملی است
سعید عزت اللهی شماره شش جوان و خوش آتیه فوتبال کشورمان که همچنان کارش را در روسیه ادامه می دهد، در سفر چند روزه اش گفت وگوی جالبی را انجام داد. سعید عزت اللهی از وقتی خیلی معروف تر شد که پایش به اروپا باز شد. من از هفت تا سیزده سالگی زیر نظر پدرم فوتبال بازی می کردم و بعد به ملوان رفتم و به تیم ملی نونهالان دعوت شدم. من شانزده سالگی در لیگ برتر بازی کردم و رکورد جوان ترین بازیکن ...
آن شب شوم گریه کردم و التماس کردم تا بچه های پارک رهایم کنند و ...
جوراب هایم را خودم بپوشم. 11 ساله بودم که سر ناسازگاری با پدر و مادرم گذاشتم و سعی کردم کارهایی برخلاف خواسته آن ها انجام بدهم. می خواستم ثابت کنم دیگر بزرگ شده ام ولی این رفتارهایم فایده ای نداشت. از آن روز به بعد در ساعاتی که باید در مدرسه می بودم به طور پنهانی به پارک می رفتم و دلم می خواست به همه بفهمانم که من دیگر بزرگ شده ام و از تنهایی بیرون رفتن هم نمی ترسم به همین دلیل در پارک با جوانانی ...
همسر شهید: هنگام شهادت خواسته بود سرش را بلند کنند تا به آقا سلام دهد/ به قبر شهید صدرزاده اشاره کرد و ...
. روحیه پهلوانی داشت و کشتی گیر بود. به خاطر صفات پسندیده اش قبول کردم با او ازدواج کنم. سال 86 عقد کردیم. نزدیک عروسی مان بود. دو سال بعد سال 88 سوم مرداد شب ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) مراسم عروسی مان بود از اغتشاشات که تعریف می کرد همه می گفتند کمتر برو. قبول می کرد، ولی وقتی برمی گشت زیر چشمم ورم کرده بود. به این حرف ها گوش نمی داد، واقعاً یک دل نترسی داشت. تا 9 دی سجاد و دوستانش وسط معرکه ...