سایر منابع:
سایر خبرها
میهمانِ مملکتِ دلِ مملکت خانم
سوزان و آهِ سرد اینجاست . وارد تونل بعدی می شوم. انگار در خانه مملکت به روی من گشوده می شود. نوری در تاریکی محضِ دهی در دوردور لردگان. لبخند روی چهره پرمهرِ مادر هفت فرزند چنان کشیده و زیبا می نشیند که یقین می کنم پاکی سیرتِ صاحبانِ ابروانِ سیاه و چشمانِ تیره هیچ نشانی جز موهبتی خدادادی نیست. کلمات نامفهوم او در بین صدای خنده های بچه ها غرق می شود و من در رؤیای آسمانِ بالای سقفِ کوتاهِ ...
طلبه ای که برای بچه ها قصه می خواند
قصه می خواند آشنا هستند، می گوید: پدر و مادرم بی سواد بودند، اما شوهرعمه ام در کتابخوان شدن من تاثیر زیادی داشت.من دانش آموز راهنمایی بودم و ایشان معلمی با بیست سال سابقه تدریس،هرگاه خانه ما می آمد از یک کتابی که خوانده بود حرف می زد و برای من هم کتابی می آورد، فرد دیگری که در کتابخوان شدنم تاثیر داشت آقای محمدرضا محبی فر بود که فامیل و هم محله ای بودیم، جوانی مسجدی و اهل مطالعه،گاهی که در دست او ...
خوشحالم که عموسمندر را دارم
آب و برق دادند. آنها وعده هایی شیرین می دهند اما همه را زیرپا می گذارند. احساس می کنیم فراموش شده ایم. دولت نه تنها وعده هایش را فراموش کرده بلکه پلیس سعی دارد ما را از شهرها دورتر کند. آنها ترجیح می دهند ما مانند سگ ها در بیابان زندگی کنیم اما آنجا پولی وجود ندارد. امید حالا روزهایش را زیر سقف خانه عمو سمندر سپری می کند و به آینده چشم دوخته است: اینجا درس می خوانم، چیزهایی یاد می گیرم تا وقتی که بزرگ شدم، کاری برای پدر و مادرم بکنم. نباید این شانس را از دست بدهم. ...
روستا در سپیده دم تاریخ
نزدیک و فشرده بودند و مزارع بیرون از محوطه مسکونی قرار داشتند. این ویژگی ظاهری روستاهای ایران در طول تاریخ تقریبا بی تغییر مانده است. روستاییان در ساخت وساز از لوازم و اسبابی استفاده می کردند که در محل یافت می شد. خانه ها در روستاهای فشرده ایران اغلب گلی یا سنگی به کمک چوب در دو طبقه طراحی می شدند و طبقه پایین برای نگهداری احشام و دام ها به کار می آمد، ولی در روستاهای شمال کشور خانه ها را با چوب ...
گهواره های خالی و همسران عروسکی!
فاضل خمیسی اغلب مواقع یک خراش روی پیشانی داشت ، اما یاد ندارم ،یکبار هم که شده بابت آن چیزی گفته بود ، خانواده پر جمعیتی داشتیم 7 برادر و چهار خواهر!.پدری که از صبح علی طلوع با ذکر یا رزاق خارج میشد ،و غروب مثل قهرمانان خسته از میدان جنگ اما با لبخند پیروزی به خانه میآمد ، وقتی اطرافش را میگرفتیم و مشغول خوردن شام یا میوه ای که با خود میآورد ، می شدیم ، محو تماشا میشد و بخوبی این حرف ...
جشن گلریزان، میراث ماندگار خیران
برخورد و او را به کنار خیابان پرتاب کرد؛ پدر و مادر بهت زده بهم نگاه کردند؛ تا دقایقی دختر بیمار خود را فراموش کرده بودند، پدر تویی را که در صندوق عقب ماشین بود، بیرون آورد و مانند برانکارد با پتو پیرمرد را به ماشین حمل کرد تا او را بیمارستان برساند. مادر دست و پایش را گم کرده بود از یک طرف حال نامساعد دختر کوچکشان و از طرف دیگر پیرمرد خون آلود را که بیهوش افتاده بود، نگاه می کرد؛ پدر ابتدا ...
نقش ویژه مادر در پرورش یک پسر خوب
...> 13 . نقش پدر را در تربیت او پررنگ کنید برای اینکه پسرتان با همه موقعیت ها و مسایل مردانه آشنا بشود، بخشی از بار تربیت او را به پدرش بسپارید. پدرها درس های مهمی می توانند به پسران خود بیاموزند. 1 4. با او صادق باشید گاهی در زندگی مشکلاتی وجود دارد که نمی توان از دیگران مخفی کرد. پسر شما نیز از این قاعده مستثنی نیست. با فرزند خود صادق باشید و اگر مشکلی هست او را نیز در اندازه ...
امام مهربانی
حاضر شد. آقا از قبل فرموده بودند که در آن چند ساعتی که آنجا هستند، یک عده ای از خانواده حتماً بیایند تا ایشان آنها را ببینند. خواهر بزرگشان آمده بودند، پدر و مادر من که سنی داشتند، تمام خانم ها و آقایان و بزرگ ترها، پسر خواهر ایشان، آقای مستوفی که جزو بزرگان فامیل بودند، اینها همگی نشسته بودند که با آقا شام میل کنند، پسر من هم پنج ساله بود و تمام مدت دور آقا راه می رفت، آقا فرمودند: این بچه چه می ...
پسر طیب:پدرم به عَلَم گفت جرأت داری عکس خمینی را بردار
. اگر بخواهیم یک پدر خوب را مجسم کنیم مثل اینکه بچه ها را به پارک ببرد، باید بگویم که پدرم هیچوقت ما را نبرد. از اینکه بخواهد قلم و خودکار دست ما بدهد، هیچ موقع این کار را نکرد ولی در طول همان مدت زمانی که با هم بودیم چون مادر ما وسواس عجیبی داشت که همه ما درس خوان شویم و به قول ایشان خودکار به دست شویم، پدرم در این زمینه تربیتی دخالتی نمی کرد. مادرم همیشه به پدرم می گفت آمدن تو با خودت ...
با چشم خود دیدم برای او ... سال عروجت، سال غم ها شد
خانه ناگهان بانو برای بی کسی فاطمه بمان بانو به جان دختر مظلومه ات مرو از دست مساز اشک یتیمانه را روا بانو بمان و فاطمه را خود عروس کُن آری که دختران همه محتاج مادران بانو برای غربت من جان به لب شدی اما بدان که غُربت زهراست بعد از آن بانو به باغ یاس تو سیلی زنند؛ باور کن بمان که یاس نمیرد جوان جوان بانو نمانده هیچ ...
شهیدی که امام خمینی(ره) از فرزندانش بیشتر دوست داشت
دار فانی را وداع گفته و به شهادت می رسد و پیکر مبارکش در گلزار امامزاده حسین آغوزبن (رودبار) زیارتگاه رهروان راه خدا می شود. پس از شهادت سید یونس، خانواده او به دیدار امام خمینی (ره) نائل می شوند. امام پس از عرض تسلیت و تفقد و اظهار همدردی چون پدر شهید سید یونس را در حال گریه مشاهده می کند به ایشان می فرماید:”این گریه مال شما نیست! این گریه برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من، سید یونس رودباری را از فرزندانم بیشتر دوست داشتم . انتهای پیام ...
یعنی قلب زهرا در سینه چه کسی می تپد؟کاش یک روز او را ببینم
زهره حاجیان- زنگ در را که به صدا درآوری حیاطی به غایت کوچک جلو چشمانمان خود نمایی می کند و سه پله کوتاه ما را به تنها اتاق ساختمان می رساند. اتاقی 20-25 متری که یک گوشه اش آشپزخانه است و درست روبروی آن تختی که پیشتر" کبری عابد" مادر بزرگ زهرا کوچولو روی آن می خوابید و پس از تصادف وحشتناک "مهدی جوز علی بیگی" ساکن آن شده و هنوز هم بعد از 100 روز که از حادثه گذشته هنوز روی زخمش باز است و بخیه نشده و از درد شکستن لگن و گذاشتن پلاتین به خود می پیجد. دور تا دور اتاق عکس های زهرا کوچولو و عموی شهیدش محمد نصب شده و هر رو ...
مخالفت با نصب بروشور جاذبه های ایران در آمریکا
به گزارش عصر امروز از شهرستان سوادکوه، مرتضی طالع ماسوله بعد از ظهر امروز در جلسه بررسی وضعیت گردشگری شهر زیراب و روستا های حومه با اشاره به اینکه توهم نفتی را باید فراموش کنیم و اگر از ابتدا مانند کشور ژاپن به فرزندان خود می گفتیم که فقیر هستیم، شاهد قوت پایه های آنها بودیم و مدیران نفتی هم نداشتیم، اظهار کرد: با فروش نفت به قیمت 156 دلار به اهداف توسعه دست پیدا نکردیم و در قرن 21 هم کشور های ...
احسان علیخانی، ماه عسل و تجربه هایی متفاوت
کارهایش کمکش می کردند. پانزده سال پیش، پدر ناگهان با بالاآوردن بدهی زیاد و تحت تعقیب قرارگرفتن توسط طلبکاران خانواده خود را رها کرده و می رود. مادر با پنج دختر قد و نیم قد و یک پسر بچه خردسال می ماند یک زندگی از هم پاشیده. دختر دوم خانواده تصمیم به ترک تحصیل می گیرد و با پیشخدمتی در خانه خانواده ای شیرازی اقدام به حمایت مالی از خانواده می کند و پس از پنج سال با اندکی پس انداز و یک ایده اقتصادی به ...
مقام حضرت خدیجه(س) در پیشگاه خدا
امر فرموده است. گمانی جز خیر نبر و بدان خداوند هر روز چندین بار به ملائکه اش، به تو مباهات و فخر می کند .[12] * در روایتی آمده است که امام صادق(ع) فرمود: وقتی حضرت خدیجه وفات کرد، فاطمه(س) به رسول خدا(ص) پناه برد. به دور پیامبر می چرخید و می گفت: پدر جان! مادر من کجاست؟ همان وقت، جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: ای رسول خدا! پروردگارت امر فرمود به فاطمه(س) سلام برسانی و بگویی مادرش در خانه ...
حضرت خدیجه(س) مادر امت/وصیت بانوی با وفای اسلام چه بود
...، در شمار بزرگترین قبیله های عرب جای داشت. این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت. آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار خدیجه پدیدار بود. حضرت خدیجه(س) از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند. پدرش خویلدبن اسد قریشی نام داشت. مادرش فاطمه دختر زائد بن اصم بود. حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود: وقتی خدیجه(س)از دنیا رفت، فاطمه کودکی خردسال بود، نزد پدر ...
سبک زندگی و الگوهای رفتاری حضرت خدیجه(س)
مراحل زندگی، از سایه آرامش بخش پدر و مادر محروم شد، و دست حکیمانه تقدیر او را به خانه ابوطالب و همسرش فاطمه رهنمون گردید، و این زن و مرد عدالت خواه، نگاهداری و مراقبت از آن کودک نمونه را به عهده گرفته، و در این راه از هیچ فداکاری دریغ نکردند. پیامبر در خانه آن دو، به بهاران زندگی رسیده و با خدیجه پیمان زندگی بسته بود، که از خانه ابوطالب، کودکی تاریخساز دیده به جهان گشود. ولادت او با ...
به خاطر اینکه داشتن وصیت نامه یک تکلیف است ، آن را می نویسم
و پیامبر است و به شما توصیه می کنم که او را تنها نگذارید که او نایب امام زمان است . وصیت من به پدر و مادر و خواهرانم این است که ای پدرم ! اگر سال ها تا نام حسین را شنیدی ، به گریه افتادی و حال موقع آن رسیده که در راه اسلام از هر چیزی که داری در گذری ؛ حتی فرزندان خود و حال موقع آن است که اگر فرزندی دادی خوشحال باشی که حسین تمام یارانش را در راه اسلام فدا کرد و شجاعانه در برابر ظالم و ...
با عملی که دانشجوی شهرستانی دور از چشم مادرم با من کرد مجبور شدم من هم..
است که در ذیل می خوانید: از روزی که چشم باز کردم شاهد دعوای پدر و مادرم بودم. آن ها با غرور و لجبازی محیط خانه را برای من به جهنّمی عذاب آور تبدیل کرده بودند و سرانجام این تنها من بودم که ناباورانه در آتش جرّ و بحث های آن ها سوخته و برای همیشه، مهر قربانی بر پیشانی سرنوشت شومم، حک شد. والدینم سرانجام پس از چندین سال زندگی مشترک و پادرمیانی های مکرّرسایر بستگان و بزرگان فامیل ...
گزارش مطالبات دانشگاه از دولت دوازهم [+پرسش و پاسخ]
خطا می شود. همانطور که پدر و مادر نسبت به خطای فرزندان خود سعه ی صدر نشان می دهند، نظام و حاکمیت هم نسبت به خطای فرزندان خود در دانشگاه باید سعه ی صدر نشان دهد. نمی خواهم بگویم که دانشجویان مطلقاً درست فکر می کنند و درست عمل می کنند، ممکن است آن ها هم در برخی زمینه ها دچار تندروی و خطا شوند، ولی نظامی که توانمند است و اعتماد به نفس دارد می تواند خیلی راحت این ها تحمل کند و به جوان ...
نکاتی درباره حضرت خدیجه(س)
فرموده است. گمانی جز خیر نبر و بدان خداوند هر روز چندین بار به ملائکه اش، به تو مباهات و فخر می کند .[3] * در روایتی آمده است که امام صادق(ع) فرمود: وقتی حضرت خدیجه وفات کرد، فاطمه(س) به رسول خدا(ص) پناه برد. به دور پیامبر می چرخید و می گفت: پدر جان! مادر من کجاست؟ همان وقت، جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: ای رسول خدا! پروردگارت امر فرمود به فاطمه(س) سلام برسانی و بگویی مادرش در خانه ای است ...
همه اهالی ولیعصر تبریز مرا می شناسند/ طعم اسارت را چشیده ام و کارت ایثارگری دارم
به گزارش نصر، یک چرخ دستی یا یک گونی بزرگ انباشته ای دارند که پر است از زباله هایی که تک به تک از خانه هایمان بیرون انداخته شده، شاید شنیده باشید زباله حکم طلا را دارد، طلای کثیف ! این طلا برای مردان خسته شب ها عیاری به قیمت زندگی دارد. قدم بر تبریز که بگذاریم با گذر از کوچه ها و با بالا رفتن از پله های آن، رنگ و لعاب ساختمان ها پر رنگ، دود ماشین هایش کم رنگ، دست به خرجش بالاتر و سهم ...
7 مهارت برای مدیریت زمان که باید بدانید
...، پدر یا مادر شدن، همکاری با خانواده یا همسایه ها، پول در آوردن یا سالم زندگی کردن است؟ زمانی که هدف تان را تعیین کردید آن را پایه و اساس برنامه ریزی های زمانی تان قرار دهید. واقع بین باشید شاید شما هم مثل بقیه، کارهایی که انجام می دهید را زیادی دست بالا می گیرید. ممکن است فراموش کنید که وقتی زیاد خسته می شوید خلاقیت تان کمتر می شود و بیشتر دچار وقفه می شوید و مشکلاتی سر ...
آدم های مشهوری که نویسنده هم هستند
به گزارش تیترشهر: روزهای شلوغ آخر سال بود که چاپ چند کتاب به دست هنرمندان و چهره های مشهور خبرساز شد. همین که در آن شلوغی ها کتاب بتواند خبرساز شود، خودش اتفاق مهمی به حساب می آید اما عجیب این بود که انگار همه مراسم رونمایی و معرفی کتاب شان را گذاشته بودند دقیقا برای بهمن و اسفند. به همین خاطر، درست است که قشر کتابخوان یا قشر هنرمنددوست (!) سراغ آثار این گروه رفتند ولی هنوز که کسی نه ...
شبکه های خارجی درباره امام (ره) چه گفتند؟
شانه کشیده و آنان را به نبرد فراخوانده؛ همان امامی که سر تا پا غیرت و شجاعت بوده و ملت های جهان را به قیام و خروش واداشته است، همو در برابر مردم و ضعیفان جامعه، رئوف ترین شخص و مهربان ترین پدر بوده است. می گویند گاهی که از سخنرانی جماران، به اندرونی خانه بر می گشت، دگرگون بود. می گفت گوشه جلسه، کودکی بر دستان مادرش گریه می کرد و بی تاب بود. برای مراعات حالش ناچار شدم سخنانم را کوتاه و ...
مارکزِ دروغی و واقعی در بازار کتاب ایران
هزار سال حکومت کرد، یک روز کم. مارکز جعلی، مارکز واقعی وقتی این رمان را با عشق در روزگار وبا مقایسه می کنیم متوجه این تغییر می شویم. عشق در روزگار وبا روایت عشق و عاشقی پدر و مادر مارکز است با این تفاوت که آن ها ازدواج می کنند اما در داستان، به شکل یک عشق ابدی در می اید. مثلا تلگرافچی بودن پسر و مخالفت پدر دختر عینا همان است که در واقعیت بوده است. این رمان یکی از زیباترین ...
گفتگو با کارگردان با سریال زیر پای مادر
امیدوارند که تمام شده باشد. علیرضا آرا کاراکتر: صدرا درباره نقش: پسری که به شدت به خانواده اش علاقه مند است و می خواهد عصای دست پدرش باشد. صدرا از آن پسرهایی است که پدر و مادرها همیشه دوستشان دارند، چالش اصلی او نیز بعد از برگشتن خواهرش به خانه، اتفاقی است که در گذشته برای او رخ داده است و حالا باید سعی کنند که همگی آن ها را از یاد ببرند. پریوش نظریه ...
جعل روایت در حوزۀ علم کلام
.... خطابیه نماز مغرب را تا زمانی که شفق غایب و ستارگان دقیق پیدا شود به تأخیر می انداختند. امام صادق (ع) فرمودند: من به ابوالخطاب گفتم که نماز شام را در وقت ذهاب حمرۀ مشرقیه بخواند، او در وقت ذهاب حمرۀ مغربیه خواند و او هنگامی که شفق غایب می شد، نماز می خواند (طوسی، 1407: 2/259). همچنین، از امام رضا (ع) روایت می کنند که فرمود: ابا الخطاب همۀ اهل کوفه را به فساد کشانده؛ در حالی که ...
داستان شیرزنان قهرمان ایرانی/توییت مردم و چهره ها+تصاویر
سمیرمی شد. او درباره خانواده خود گفت: متولد سمیرم یکی از شهرستان های اصفهان هستم. ما یک خانواده پرجمعیت داشتیم که 5 خواهر و یک برادر بودیم. لذت خانواده پر جمعیت بیشتر است و من فرزند اول هستم. او ادامه داد: پدرم عاشق بچه ها بود، شغل پدرم کشاورزی بود. نه به این معنا که باغ و زمین داشته باشیم بلکه پدرم همراه با مادر و سه تن از خواهران روی مزارع دیگران کار می کردند. همه دست به دست داده بودیم و ...
آخرین پیکار یک فرمانده اطلاعات
پیوست و به سوی جبهه ها شتافت. بعد از مدتی حضور در جبهه های جنگ، ناصر به عضویت جهاد سازندگی در آمد. اما فعالیت او در این جهاد دیر زمانی نپایید و بار دیگر به سوی جبهه جنگ شتافت و در طول حضور سه ساله اش در جبهه های جنگ، دو مرتبه از ناحیه پا و چشم مجروح شد. ماجرای ازدواج در سال 1364 روزی با در دست داشتن مبلغی پول به منزل آمد. مشاهده دسته های اسکناس باعث شگفتی اهل خانه از جمله ...