سایر منابع:
سایر خبرها
فرجام تلخ یک عشق مجازی
. من سومین فرزند خانواده هستم و سوم دبیرستان ترک تحصیل کردم. دو خواهر دارم که یکی از آنها ازدواج کرده است. در ماه چقدر درآمد داشتی؟ ماهی یک میلیون تومان. نصفش را خرج خودم می کردم و بقیه اش را برای خانواده ام می فرستادم. از کی با تلگرام و فضای مجازی آشنا شدی؟ پاییز 94، همان روز آشنایی با سمیه، روی گوشی ام تلگرام نصب کرده بودم. چطور با سمیه آشنا شدی؟ ...
آزادی از استودیوی ماه عسل / 3 میلیارد و 500 میلیون تومان برای آزادی زندانیان جمع آوری شد
که دارم این که درِ زندان باز شود و آزاد شوم و بار دیگر در کنار خانواده ام قرار گیرم. علیخانی: فقط خواست دل مردم است و اتفاقی است که مردم رقم زده اند. مفتخرم که بگویم نامه ی آزادی شما دست من است. شما بعد از برنامه به زندان بر نمی گردید و می توانید به منزلتان برگردید. دو عزیز دیگر هم در پشت صحنه هستند که نشد در خدمتشان باشیم اما این دو نفر هم آزاد می شوند. منبع : خبرگزاری تسنیم ...
دنیای مجازی، مردم را از زندگی اجتماعی دور کرده است
خودم را گرم می کنم؛ کلاس ورزش می روم و به دوستانی که مدتی است ندیدمشان سر می زنم. اگر فرصتی دست بدهد مسافرت می روم که معمولا هم شمال است و بالاخره زندگی ادامه دارد. او فرزندی ندارد اما رفتار مادرانه را در زندگی با برادر زاده هایش تجربه کرده است. خودش معتقد است: اصلا مهم نیست که هیچ وقت مادر نبوده ام. یک سری واقعیت ها را در زندگی باید پذیرفت. اگر در 18سالگی ازدواج می کردم، الان یک پسر 20 ساله داشتم ...
شهرزاد نقطه عطف زندگی من است
سریال شهرزاد نقطه عطف زندگی من است. این جمله مصطفی زمانی شاید یکی از واقعی ترین و دقیق ترین حرف های رد و بدل شده در این گفت وگو باشد؛ گفت وگویی که قرار آن در شهرک سینمایی غزالی گذاشته شد و زمانی هم با گریم و لباس فرهاد پشت میز نشست. تمام طول مصاحبه با احسان عبدی پور، کارگردان تیک آف و مصطفی زمانی بازیگر این فیلم، گروه تهیه و تولید سریال شهرزاد در حال فیلمبرداری و تدارک ساخت سری دوم این مجموعه بودند. این بالا در یکی از کافه های شهرک سینمایی هم، بخش عمده ای از صحبت های ما به شهرزاد ختم م ...
بنیاد نصرت در خانه اش در رشت تاسیس شود/ شعر نصرت، جهان شخصی خودش بود
در خانه بود و دیگران بودند که به او سر می زدند. یا هنرمندانی که از تهران می آمدند تا نصرت رحمانی را ببینند. سال های آخر دهه 60 بود که مجله آدینه منتشر می شد. یک بار سردبیرش با من تماس گرفت و از من خواست تا در حوزه نقد با آدینه همکاری داشته باشم. یک بار برای این همکاری به رشت آمد و از من پرسید، نصرت کجاست؟ دوست دارم او را ببینم. یعنی هرکس که می آمد، دوست داشت برود نصرت را ببیند. من هم دست ...
عکس:گفتگویی جذاب برای طرفداران این خانم مشهور
دوست دارم احساس قدرت کنم، لباسی رسمی تر به تن می کنم. این را هم می توان گفت که لباس پوشیدنم جدا از روحیه، به آهنگی که می خوانم نیز بستگی دارد. مثلا اگر محتوا آهنگ در مورد غذا باشد، تکه های غذا را به لباسم می چسبانم. تکه های غذای واقعی؟! بله. من حتی یک بار این کار را کردم. این واقعا دیوانگی است! بله، می دانم. من هم پر از دیوانگی هستم. باشه(خنده ...
فرنی، خوردنی گلابدارِ لذیذ
خوردنی روزمره و ترکیبشان با خاکشیر و تخم شربتی و امثال آن ها، نوشیدنی های مفید بی مانندی می سازد که نوشیدنی های مضر گازدار کوکا و پپسی و زمزم و مانند آن ها به گردشان هم نمی رسند. چند سال پیش کارخانه ای ابتکار به خرج داد و شربت هایی از همین عرق ها درست کرد و در شیشه به بازار عرضه کرد. کاری خوب و مبتکرانه بود، اما حیف که آن ها را با زهر سودا آمیخته بودند! شربت بهارنارنج گازدار نوشیدنی بدمزه ...
سرگذشت زنی که قربانی خون بس شد
تا آن زمان می ماند. آنقدر خوشحال شدم که نمی دانستم چه کار کنم. از اتاق بیرون آمدم. می توانستم تا صبح جیغ بزنم و خوشحالی کنم. آنقدر زیر آسمان پرستاره اش شکر گفتم که داشتم از حال می رفتم. آن شب شادی هایم آنقدر زیاد بود که نمی دانستم قسمت روی پیشانی ام چه چیز شومی نوشته است. یک روز در خانه بودیم که پسر عموی کوچکم که حدود 8،9 سال داشت آمد و پدرم را صدا و کرد و گفت خان عمو محسن ...
تجاوز وحشتناک دو جوان به زنی که از دست مرد شیطان صفت رها شده بود
به گزارش پامچال نیوز به نقل از خبرگزاری کاسپین ، رکنا نوشت: بامداد دوشنبه اول اردیبهشت ماه امسال بود که زن جوانی وحشت زده به اداره پلیس رفت و از سه مرد به اتهام آدمربایی و آزار و اذیت شکایت کرد. شاکی با صدایی لرزان گفت : چند سال قبل شوهرم فوت کرد و من و فرزندانم را تنها گذاشت. از آن روز به بعد مجبور شدم برای هزینه زندگی مان در خانه افراد پولدار کار کنم . ساعت 22 بود که کارم تمام شد و ...
بیشتر مسؤولان دنیاپرست شده اند/ نگذارید خون شهدا پایمال شود
رضایت دادی ولی چرا به من رضایت نمی دهی؟ پس معلوم شد حسین پسر تو هست و من نیستم . وقتی این جمله را با حال عجیبی گفت، من دلم سوخت، گفتم: بیا پسر، بیا تا برای تو هم امضا کنم . و من هم امضا کردم، با خوشحالی رفت و گفت: مادر خوب من! مادر انقلابی من! گفتم: این قدر دیگر زیر بغلم هندوانه نگذار، برو به سلامت . رضا بعد از آن 5 بار دیگر به جبهه رفت و آمد و هر بار 15 10 روز مرخصی می آمد و دوباره می ...
ترامپ نیکسون بعدی است؟
جمهوری میلیتاریستی در دوره پدر و نوعی جمهوری شبه میلیتاریستی در دوره پسر، بشار اسد. معتقدم ایران پتانسیل های بسیار بالایی دارد؛ در ایران بعد از انقلاب، نزدیک به 40 انتخابات در طول 40 سال برگزار شده، یعنی هر سال یک انتخابات. یک بار سفیر فرانسه به من گفت کشور شما کشوری دموکراتیک است. من تعجب کردم؛ گفتم شما که مهد دموکراسی در جهان هستید، جمهوری اسلامی ایران را دموکراسی می نامید! گفت شما ...
عشق مجازی، قتل زن شوهردار و اعدام +مصاحبه
مالی نامناسبی که داشتم، برای کار به تهران آمدم. من سومین فرزند خانواده هستم و سوم دبیرستان ترک تحصیل کردم. دو خواهر دارم که یکی از آنها ازدواج کرده است. در ماه چقدر درآمد داشتی؟ ماهی یک میلیون تومان. نصفش را خرج خودم می کردم و بقیه اش را برای خانواده ام می فرستادم. از کی با تلگرام و فضای مجازی آشنا شدی؟ پاییز 94، همان روز آشنایی با سمیه، روی گوشی ام تلگرام نصب کرده بودم ...
آنچه درباره اهمیت توبه و شرایط آن نمی دانید
این گونه از هوش رفتید؟ گفت: ندایی به گوشم رسید که می گفت: اگر هزار بار هم گناه کنی و توبه نمایی از گناه تو خواهیم گذشت اما اگر از در خانه ما به کس دیگری پناه ببری از تو نخواهیم گذشت. غرق گنه ناامید مشو ز دربار ما که عفو کردن بود در همه دم کار ما بندة شرمنده تو، خالق بخشنده من بیا بهشت ات دهم، مرو تو در نار ما توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی امیدواری بجو ز نام غفار ما در دل شب خیز و ریز، قطره اشکی زچشم که دوست دارم کند، گریه گنهکار ما ...
اقیانوس امیدواری در دعای ابوحمزه ثمالی
بازدارنده من از ملامت طاعت توست، تنها از تو درخواست می کنم، به خاطر امید دیرینه به تو، و بزرگی طمع از تو، که از مهر و رحمت بر خود واجب کرده ای. (دعای ابوحمزه) آری! خدایا! آنچنان مرا به لطف خود عادت داده ای که هرگز از درگاهت ناامید نخواهم شد. امید خالصانه همانطور که بیان شد؛ منشأ همه امیدواری ها خداست؛ پس باید به گونه ای به ابزارها نگاه کرد که برآیند همه آنها، امید به خدا باشد؛ نه دل ...
به یاد راوی کویر و قمر دهلاویه
و کوله بار جهاد و مبارزه و مجاهدت در راه خدا بر دوش گرفته . یکی در خارج از مرزهای کشور پس از سال ها تلاش و مجاهدت علمی و فرهنگی و پیام رسانی مکتبش در غربت به دیدار معبود شتافت و در جوار بارگاه پیام رسان کربلا و اسوه صبر و شکیبایی، زینب کبری ( س ) در دمشق، در سوریه آرمید و دیگری از جنوب لبنان تا جنوب و غرب ایران و فلسطین پذیرایش بود. او با همت و همراهی و پشتیبانی امام موسی صدر تحولی در جنوب لبنان و ...
اعمال شب بیست وسوم ماه مبارک رمضان
داشتن شب های قدر یعنی اینکه این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت، دعا، تلاوت قرآن، حضور در جلسات سخنرانی دینی، پرسش و پاسخ های مذهبی و یا مطالعه کتاب های تفسیر، عقاید و مواعظ آن را سپری کند. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است “هر کس شب قدر را احیاء دارد، گناهان او آمرزیده می شود، هر چند که بسیار باشد” و بهتر است روز قبل مقداری استراحت کند و غذا و نوشیدنی کمتری بخورد تا ...
دهکده شبه ایرانی در چین و پذیرایی از زنده یاد ستوده با شیرچایی و نمک
دیگر هم هست که خیلی ذهن ام را قلقلک داده است، اما نتوانسته ام به آن جا برویم، نشده است. در پاکستان کشور کوچک مستقلی هست به نام هُنزا . یک دره است. جمعیت اش حدود سی هزار نفر. همه فارسی زبان اند. فیلمی هم درست شده است به نام افق گم شده. افق گم شده هُنزاست. یک وقتی با امیر هنزا مکاتبه کردم، دعوت کرد قرار شد به آن جا برویم. ایرج افشار تنبلی کرد، نرفتیم. بعد هم انقلاب شد. نشد دیگر. از عجایب آن که در ...
رجعت به خاک آشنا
این را به شما بگویم که من را یک بار بعد از این که فیلم شازده احتجاب نمایش داده شد و جایزه اول جشنواره را برده بود و بعد هم توقیف شد، به شاه معرفی کردند و شاه گفت: این تنها فیلم ایرانی است که من سه دفعه دیدم! خب، موقعی که خودش نفهمید این فیلم ضد سلطنت است. بقیه دیگه تکلیفشان مشخص است.فرمان آرا در پایان گفت: هر موقع از من می پرسند که چطوری می شود در سینما موفق شد من می گویم: 25 درصد استعداد، 15 درصد پارتی بازی و 60 درصد پوست کلفت.چون اگر ناآزموده باشید و زود افسرده بغورت! و اینها بشوید، به درد این کار نمی خورید، چون همه از پشت خنجر می زنند! ...
داستان شیخ رجبعلی خیاط و ماجرای کنترل نفس او
خیاط 12 ساله بود از دنیا رفت. رجبعلی خیاط هیچ خواهر و برادر تنی نداشته است. دوران کودکی از دوران کودکی رجب علی خیاط اطلاعات زیادی در دست نیست اما خودش از قول مادرش نقل می کند: موقعی که تو را در شکم داشتم شبی [پدرت غذایی را به خانه آورد] خواستم بخورم دیدم که تو به جنب و جوش آمدی و با پا به شکمم می کوبی، احساس کردم که از این غذا نباید بخورم، دست نگه داشتم و از پدرت ...
750 شهید شهرضا میزبان شب زنده داران قدر بودند + تصاویر
به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، هوای دلم آکنده از بوی توست ولی چه کنم که نردبان دل اینک دست خاکی از پنجره افلاک دور کرده؛ می شود مرا هم دعا کنی؟ صدای مرا هم برسانی؟ ای بلبل بوستان محمد(ص) با تو هستم...، ای مهدی(عج) جانم فدای نام زیبایت... دست مرا هم بگیر... امشب، شب آخر است و تنها تویی دست میان خاک و افلاک. امشب شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است؛ دیگر زمانی باقی نمانده، باید ...
بگذارید زنده بمانم!
این جشنواره که هم اکنون دوازدهمین دوره برگزاری خود را سپری کرده، از جمله جشنواره های معتبر جهانی در حوزه کارتون مطبوعاتی است که سرشناسان جهان کاریکاتور هر سال در آن شرکت می جویند و بزرگ ترین حسن آن دوری از مولفه های جشنواره پسند است که هنرمندان را وادار می کند تا بر اساس سلایق خاصی دست به خلق آثار خود بزنند. به گفته زمانی، تنها شرط شرکت در این جشنواره انتشار کارتون ارائه شده در مطبوعات کشور شرکت ...
کیسه های یتیم نوازی علی(ع) بر زمین نمی ماند
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، همه هم و غم خود را از یک دهه گذشته تاکنون براین گذاشته اند که هیچ کودکی گرسنه نماند چون معتقدند گرسنگی سهم هیچ کودکی نیست. این بخشی از همه آرزوهای چند دختر و پسر جوان است که با حس انسان دوستانه از سالها قبل دور هم جمع شده اند؛ دوست داشتن آدمها را با سر زدن به بیماران آغاز کردند؛ بزرگ و بزرگ تر شدند تا رسیدند به اکنون که نزدیک به یکصد ...
دلیل برتری امام علی (ع) بر انبیاء غیراسلام
یَشَاء (8)، خدای متعال اگر بخواهد کسی را هدایت کند گوش دلش را باز می کند تا حرف را بفهمد و اگر قصد هدایت کسی را نداشته باشد گوش دل را می بندد؛ یعنی می شنود ولی نمی فهمد. بعد حضرت در ادامه توضیح دادند که من می گویم هرچه نزد همه انبیا بود نزد امیرالمومنین است اما هُوَ یَسْأَلُنِی هُوَ أَعْلَمُ أَمْ بَعْضُ النَّبِیِّین تو می گویی امیرالمونین افضل است یا انبیاء اولوالعظم؟! البته سخن در باب ...
پای هر منبری و هر مداحی نروید
یک داستانی هم از آقازاده ایشان که نزدیکی های آخر عمرش، یک سال مانده به آخر عمر، او هم مرد بزرگی بود. برای خودم تعریف کرد، به خاطر اینکه فرزند آن مرد الهی بود وی را دوست داشتم. او می گفت: پدرم با اینکه در حد مرجعیت بود و رساله داشت در کمال فقر زندگی می کرد. یک خانه هشتاد، نود متر داشتیم کاه گلی و تیرچوبی. یک اتاق پدرم بالا داشت و ما بچه ها و مادرمان هم پایین بودیم، که به موقعش هم پدرمان وقتی مطالعه ...
وقتی در مورد پیام های عاشقانه یک مرد از زنم پرسیدم با بی حیایی تو چشمانم نگاه کرد و ...
زند و به من می گوید: تو اصلاً در حد من نیستی! من از مردهای سنتی و بی حال خوشم نمی آید. دوست دارم مرد به روز و باکلاس باشد، درست مثل خودم که شیک و باکلاس هستم. او از من انتظار دارد که مثل بعضی از جوان های امروزی سوسول باشم، ولی حقیقتاً در شأن بنده نیست که اینگونه رفتار کنم. همسرم الان پایش را تو یک کفش کرده که بیا توافقی از هم طلاق بگیریم و هرکدام مان دنبال بخت خودش برود. با شنیدن این حرف ها انگار ...
آگوتا کریستوف ؛ ملکه حقایق هولناک
راه دادند، به آنها پولی پرداخت می شد تا به ما غذا و پناه بدهند. نمی دانم چند روز در این روستا ماندیم. بعد از آن، دهیار روستا برای مان بلیت اتوبوس به وین را خرید. بعدها پول او را پس دادیم. در وین در پناهگاه اقامت کردیم. قصد رفتن به سوییس را نداشتید؟ جایی خواندم که ترجیح می دادید به کانادا بروید. درست است؟ نه، نه. هرگز نمی خواستم به کانادا بروم. می خواستم به امریکا بروم چون ...
ریحانه را کنار منقل از دست دادم! بلایی که پسر عموهایم بر سر زندگی ام آوردند
از خردسالی ام به یاد دارم که پدر بزرگ من داخل خانه بدون هرگونه احساس شرمی در مقابل دیدگان همه اعضای خانواده تریاک مصرف می کرد،پدر بزرگ بعدها وقتی متوجه شد پدرم به عنوان پسر بزرگش به مصرف روی آورده نه تنها هیچ اعتراضی نکرد،بلکه آنها با یکدیگر هم وافور نیز شده بودند،و این روند در میان دو عمویم نیز ادامه پیدا کرد. و اکنون هرچند یکی از پسرعموهایم به اتفاق برادرم که دوسال از من که 24ساله ...
برق چشمانش مرا گرفت / مرا به خانه حاشیه شهر کشاند که ناگهان 2 مرد داخل خانه آمدند
گروه رکنا: با بازی چشمانش و لبخند مرموزی که بر چهره داشت دلم را لرزاند. سرم را پایین انداختم و می خواستم خیلی سریع از آن جا عبور کنم اما شیطان لعنتی یک لحظه توی جلدم رفت و دوباره به چشمانش نگاه کردم و ...!نمی دانم با چه رویی به روستا برگردم و به همسر و خانواده ام بگویم چه غلطی کرده ام؟ غضنفر مرد 35 ساله ای است که برای پی گیری شکایت خود به پلیس آگاهی مراجعه کرده است او که خیلی ساده حرف می زد اظهار ...
حامد درهای ماشین را قفل و دامن مرا لکه دار کرد + عکس
دوران محکومیتم هیچگاه پدرم به دیدارم نیامد و هنگامی که پس از این همه ماجرا ،برای اوّلین بار من را در خانه دید، با صدایی آرام و ناتوان گفت: پروین تو من رو کشتی! ای کاش مرده بودم تا هیچگاه این ننگ را نمی دیدم!طولی نکشید که پدرم که همواره چون کوهی بود، ناگاه متلاشی شده و از پا درآمد و پس از چند بار سکته، دق کرد و در یک غروب غمگین پاییزی،برای همیشه ما را تنها گذاشت. پس از مدّتی نیز با خبر شدم که ...
مفهوم نفی خشونت از منظر قرآن و سنت
خاص در اسلام است. امروزه در اینترنت فیلم ها و مطالب زیادی را منتشر می کنند تا چهره ای خشونت بار از مجموع اندیشه های دینی، اسلامی و شیعی نشان دهند. این بحث، چند سرفصل دارد: در ابتدا به لحاظ موضوعی درباره خشونت بحث می شود، این که خشونت چیست و حد و حدود آن کجاست؟ نقطه عزیمت این بحث کجاست و چرا این بحث به این صورت مطرح شده است؟ بعد سراغ قرآن و سنت رفته تا اولاً ببینیم قرآن چه تاریخی از خشونت ...